💠عبودیت مطلقه 💠
در سیر الی الله اوج سیر سائر الی الله به #عبودیت مطلقه ختم می شود. در مراحل پایین تر #عبودیت می تواند نسبت به هر اسمی از اسماء الله محقق شود. یعنی یکی بشود عبدالرّحمن، یکی بشود عبد الرّحیم، یکی بشود عبد الودود، یکی بشود عبد الغفّار، یکی بشود عبد الجبّار، یکی بشود عبد القهّار، یکی بشود عبد الکریم، یعنی عبودیت به اسماء مختلف می تواند تعلق بگیرد. اما بالاتر از آن وقتی است که #عبودیت به «الله» برسد، یعنی فرد بشود عبدالله. «الله» اسمی است که همۀ اسماء در آن جمع هستند. «الله» اسم اعظم حق متعال است. این عبودیتی است که نسبت به اسم «الله» واقع شد. قبل از این که ذات مقدّس حقّ متعال تجلّی اسمائی بکند و اسماء و صفات حقّ متعال تعیّن پیدا کنند، قبل از آن هم خدا در مرتبه ای فوق مرتبۀ اسماء و صفات هست! حال اگر عبودیت به او متوجه شود، او دیگر عبدالله هم نیست، آن حقیقت حقیقتی است که اسم ندارد. «لا اسم له و لا رسم له» آنجاست که فقط به او می شود به «آن» اشاره کرد، بدون هیچ اسمی. لذا می شود «عبده». «عبده» بالاتر از عبدالله است. این عبودیت مطلقه قلّه ای است که در بین تمامی انبیاء عظام رسول خاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم به آن نائل شده است. این قلّۀ عبودیت مطلقه را فقط پیغمبر خاتم فتح کرد. لذا در قران کریم در مورد پیغمبر اکرم به «عبده» بدون این که کنارش اسم به کار رود یاد شده است. اینها نکته های ظریفی در آیات است.
1️⃣ آیۀ اول سورۀ #اسراء: «سبحان الّذی اسری بعبده لیلاً» منزه است خدایی که بندۀ خود را به سفری شبانه برد. اینجا اسمی نیست، معلوم نیست این «بعبده» کیست، اما کاملا معلوم است؛ تنها کسی که «عبده» است رسول الله خاتم #انبیاء است.
2️⃣ آیۀ یکم سورۀ #کهف: «الحمد لله الذی انزل علی عبده الکتاب» حمد و سپاس سزاوار خدایی است که قران را بر عبد خود فرو فرستاد. اینجا هیچ توضیحی کنارش نیست که نشان دهد«عبده» کیست، اما کاملا مشخص است که رسول الله است.
3️⃣ آیۀ اول سورۀ #فرقان: «تبارک الّذی نزّل الفرقان علی عبده» مبارک و سرشار از برکت است خدایی که فرقان را بر #عبد خود فرو فرستاد. آیۀ دهم سورۀ نجم: «فأوحی الی عبده ما اوحی» پس وحی کرد به بندۀ خود آنچه را که وحی کرد. در همۀ این آیات مقصود از «عبده» رسول الله است.
4️⃣ آیۀ نهم سورۀ #حدید: «هو الّذی ینزّل علی عبده آیاتٍ بیّنات» او خدایی است که بر عبد خودش آیات روشن و بیّن الهی را فرو می فرستد.
تعبیر «عبده» در مورد یکی از انبیای دیگر هم آمده است، اما کنار «عبده» بلافاصله اسم او آمده است. آیۀ دوم سورۀ مریم در مورد زکریای پیغمبر است: «ذکر رحمة ربّک عبده زکریّا» اینجا کنار «عبده» بلافاصله اسم «زکریا» آمده است. اما تنها کسی که با تعبیر «عبدَه» یا «عبدُه» یا «عبدِه» در آیات از او یاد شده بدون این که اسمی از او برده شود و کاملا هم متعیّن است که راجع به که است، پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است. این مقام #عبودیت مطلق حقّ متعال، اوج سیر #سالک و عبد در مسیر سلوک الی الله است. لذا از همین جا هم باز خاتمیت پیغمبر روشن می شود، چون پیغمبر به انتهای راه رسیده است و راهی باقی نمانده است که پیامبر دیگری طی کند!"
🎤استاد مهدي طيب _ جلسه ٢٠ بهمن ٩٠
✅ @ahlevela
#مقامات_پيامبر_اكرم ٢ #پيامبر_اكرم
💠عبودیّت مطلقه 💠
در سیر الیالله اوج سیر سائر الیالله به #عبودیّت مطلقه ختم میشود. در مراحل پایینتر #عبودیّت میتواند نسبت به هر اسمی از اسماءالله محقّق شود. یعنی یکی بشود عبدالرّحمن، یکی بشود عبدالرّحیم، یکی بشود عبدالودود، یکی بشود عبدالغفّار، یکی بشود عبدالجبّار، یکی بشود عبدالقهّار، یکی بشود عبدالکریم، یعنی عبودیّت به اسماء مختلف میتواند تعلّق بگیرد. اما بالاتر از آن وقتی است که #عبودیّت به «الله» برسد، یعنی فرد بشود عبدالله. «الله» اسمی است که همۀ اسماء در آن جمع هستند. «الله» اسم اعظم حقّ متعال است. این عبودیّتی است که نسبت به اسم «الله» واقع شد. قبل از اینکه ذات مقدّس حقّ متعال تجلّی اسمائی بکند و اسماء و صفات حقّ متعال تعیّن پیدا کنند، قبل از آن هم خدا در مرتبهای فوق مرتبۀ اسماء و صفات هست! حال اگر عبودیّت به او متوجّه شود، او دیگر عبدالله هم نیست، آن حقیقت حقیقتی است که اسم ندارد. «لا اسم له و لا رسم له». آنجاست که فقط به او میشود به «آن» اشاره کرد، بدون هیچ اسمی. لذا میشود «عبده». «عبده» بالاتر از عبدالله است. این عبودیّت مطلقه قلّهای است که در بین تمامی انبیاء عظام رسول خاتم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم به آن نائل شده است. این قلّۀ عبودیت مطلقه را فقط پیغمبر خاتم صلّیالله علیهوآلهوسلّم فتح کرد. لذا در قرآن کریم در مورد پیغمبراکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم به «عبده» بدون اینکه کنارش اسم به کار رود یاد شده است. اینها نکتههای ظریفی در آیات است.
1️⃣ آیۀ اول سورۀ #اسراء: «سبحان الّذی اسری بعبده لیلاً»: منزه است خدایی که بندۀ خود را به سفری شبانه برد. اینجا اسمی نیست، معلوم نیست این «بعبده» کیست، اما کاملاً معلوم است؛ تنها کسی که «عبده» است رسولالله صلّیالله علیهوآلهوسلّم خاتم #انبیاء است.
2️⃣ آیۀ یکم سورۀ #کهف: «الحمد لله الذی انزل علی عبده الکتاب» حمد و سپاس سزاوار خدایی است که قرآن را بر عبد خود فرو فرستاد. اینجا هیچ توضیحی کنارش نیست که نشان دهد«عبده» کیست، اما کاملاً مشخص است که رسولالله صلّیالله علیهوآلهوسلّم است.
3️⃣ آیۀ اول سورۀ #فرقان: «تبارک الّذی نزّل الفرقان علی عبده»: مبارک و سرشار از برکت است خدایی که فرقان را بر #عبد خود فرو فرستاد. آیۀ دهم سورۀ نجم: «فأوحی الی عبده ما اوحی» پس وحی کرد به بندۀ خود آنچه را که وحی کرد. در همۀ این آیات مقصود از «عبده» رسول الله صلّیالله علیهوآلهوسلّم است.
4️⃣ آیۀ نهم سورۀ #حدید: «هو الّذی ینزّل علی عبده آیاتٍ بیّنات»: او خدایی است که بر عبد خودش آیات روشن و بیّن الهی را فرو میفرستد.
تعبیر «عبده» در مورد یکی از انبیای دیگر هم آمده است، اما کنار «عبده» بلافاصله اسم او آمده است. آیۀ دوم سورۀ مریم در مورد زکریّای پیغمبر علیهالسّلام است: «ذکر رحمة ربّک عبده زکریّا»؛ اینجا کنار «عبده» بلافاصله اسم «زکریّا» آمده است. اما تنها کسی که با تعبیر «عبدَه» یا «عبدُه» یا «عبدِه» در آیات از او یاد شده بدون اینکه اسمی از او برده شود و کاملاً هم متعیّن است که راجعبه چه کسی است، پیغمبراکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم است. این مقام #عبودیّت مطلق حقّ متعال، اوج سیر #سالک و عبد در مسیر سلوک الیالله است. لذا از همینجا هم باز خاتمیّت پیغمبر روشن میشود، چون پیغمبر به انتهای راه رسیده است و راهی باقی نمانده است که پیامبر دیگری طی کند!"
🎤استاد مهدي طيّب _ جلسهٔ ٢٠ بهمن ٩٠
╔═✿══🌹══✿═╗
🔗 @ahlevela
╚═✿══🌹══✿═
#مقامات_پيامبر_اكرم ٢ #پيامبر_اكرم