eitaa logo
عرفان ناب
548 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
88 ویدیو
3 فایل
📡 http://www.ahlevela.com ديگر كانال ما: 👈 http://ble.ir/ahlevelaa ارتباط با ما: 👈 @adminsm 🌐 اينستاگرام:👈http://instagram.com/ahlevela 🔵 کانال ما در آپارات: 👈 https://www.aparat.com/ahle_vela/Ahlevela
مشاهده در ایتا
دانلود
💠عبودیت مطلقه 💠 در سیر الی الله اوج سیر سائر الی الله به مطلقه ختم می شود. در مراحل پایین تر می تواند نسبت به هر اسمی از اسماء الله محقق شود. یعنی یکی بشود عبدالرّحمن، یکی بشود عبد الرّحیم، یکی بشود عبد الودود، یکی بشود عبد الغفّار، یکی بشود عبد الجبّار، یکی بشود عبد القهّار، یکی بشود عبد الکریم، یعنی عبودیت به اسماء مختلف می تواند تعلق بگیرد. اما بالاتر از آن وقتی است که به «الله» برسد، یعنی فرد بشود عبدالله. «الله» اسمی است که همۀ اسماء در آن جمع هستند. «الله» اسم اعظم حق متعال است. این عبودیتی است که نسبت به اسم «الله» واقع شد. قبل از این که ذات مقدّس حقّ متعال تجلّی اسمائی بکند و اسماء و صفات حقّ متعال تعیّن پیدا کنند، قبل از آن هم خدا در مرتبه ای فوق مرتبۀ اسماء و صفات هست! حال اگر عبودیت به او متوجه شود، او دیگر عبدالله هم نیست، آن حقیقت حقیقتی است که اسم ندارد. «لا اسم له و لا رسم له» آنجاست که فقط به او می شود به «آن» اشاره کرد، بدون هیچ اسمی. لذا می شود «عبده». «عبده» بالاتر از عبدالله است. این عبودیت مطلقه قلّه ای است که در بین تمامی انبیاء عظام رسول خاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم به آن نائل شده است. این قلّۀ عبودیت مطلقه را فقط پیغمبر خاتم فتح کرد. لذا در قران کریم در مورد پیغمبر اکرم به «عبده» بدون این که کنارش اسم به کار رود یاد شده است. اینها نکته های ظریفی در آیات است. 1️⃣ آیۀ اول سورۀ : «سبحان الّذی اسری بعبده لیلاً» منزه است خدایی که بندۀ خود را به سفری شبانه برد. اینجا اسمی نیست، معلوم نیست این «بعبده» کیست، اما کاملا معلوم است؛ تنها کسی که «عبده» است رسول الله خاتم است. 2️⃣ آیۀ یکم سورۀ : «الحمد لله الذی انزل علی عبده الکتاب» حمد و سپاس سزاوار خدایی است که قران را بر عبد خود فرو فرستاد. اینجا هیچ توضیحی کنارش نیست که نشان دهد«عبده» کیست، اما کاملا مشخص است که رسول الله است. 3️⃣ آیۀ اول سورۀ : «تبارک الّذی نزّل الفرقان علی عبده» مبارک و سرشار از برکت است خدایی که فرقان را بر خود فرو فرستاد. آیۀ دهم سورۀ نجم: «فأوحی الی عبده ما اوحی» پس وحی کرد به بندۀ خود آنچه را که وحی کرد. در همۀ این آیات مقصود از «عبده» رسول الله است. 4️⃣ آیۀ نهم سورۀ : «هو الّذی ینزّل علی عبده آیاتٍ بیّنات» او خدایی است که بر عبد خودش آیات روشن و بیّن الهی را فرو می فرستد. تعبیر «عبده» در مورد یکی از انبیای دیگر هم آمده است، اما کنار «عبده» بلافاصله اسم او آمده است. آیۀ دوم سورۀ مریم در مورد زکریای پیغمبر است: «ذکر رحمة ربّک عبده زکریّا» اینجا کنار «عبده» بلافاصله اسم «زکریا» آمده است. اما تنها کسی که با تعبیر «عبدَه» یا «عبدُه» یا «عبدِه» در آیات از او یاد شده بدون این که اسمی از او برده شود و کاملا هم متعیّن است که راجع به که است، پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است. این مقام مطلق حقّ متعال، اوج سیر و عبد در مسیر سلوک الی الله است. لذا از همین جا هم باز خاتمیت پیغمبر روشن می شود، چون پیغمبر به انتهای راه رسیده است و راهی باقی نمانده است که پیامبر دیگری طی کند!" 🎤استاد مهدي طيب _ جلسه ٢٠ بهمن ٩٠ ✅ @ahlevela ٢
💠 صاحب خُلق عظیم 💠 " کمال در تکمیل اخلاق است. لذا احادیث متعددی از خود رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم وجود دارد که فرمودند: 🔹«خیارکم احسنکم اخلاقاً» بهترین شما، نیک خلق ترین شماست 🔹«احبّکم الی الله احسنکم اخلاقاً» محبوب ترین شما نزد خدا کسی است که از بین شما خوش خلق تر است. 🔹«افاضلکم احسنکم اخلاقاً» برترین های شما صاحبان خلق های نیکوتر در بین شما هستند. ◀️ حال که شاخص فضیلت و نیکو و خیر بودن، شاخص محبوب بودن نزد خدا حسن خلق است، آیۀ چهارم سورۀ را به یاد بیاورید که خدای متعال راجع به پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: 🔹" انّک لعلی خلقٍ عظیم» هر آینه تو دارای خلق عظیمی هستی. این نشان دهنده مرتبت و مقام بلند پیغمبر اکرم است و لذا رسالت پیغمبر هم در بیان خود حضرت در همین ویژگی منحصر می شود. 🔹پیغمبر اکرم فرمود: «انّما بعثت لأتمم مکارم الاخلاق» «انّما» از ادات حصر است، یعنی منحصرا این است و جز این نیست، منحصرا من مبعوث شدم تا کرامت های اخلاقی را به مرحلۀ نهایی و انتهایی خودش برسانم، به کمال خودش برسانم. ◀️ از همین جا می شود فهمید که تمام احکام عملیه مقدمه است برای به وجود آمدن خلقیاتی در انسان. 🔸اگر گفته شده و زکات بدهید برای این است که روحیۀ سخاوت و اسیر دنیا نبودن و تعلق به دنیا نداشتن در انسان ایجاد شود. 🔸اگر گفته شده بخوانید، به این خاطر است که روحیۀ افتادگی در او ایجاد شود و از و خود بزرگ بینی نجات پیدا کند. 🔸اگر گفته شد بگیرید، به خاطر این است که روحیۀ اخلاص در او تثبیت شود. اینها فرمایشات معصومین است. 🔹امیرالمومنین علیه السّلام فرمود «فرض الله الصّلوة تنزیهاً عن الکبر» خدا را واجب کرد تا با نماز گزاردن انسان از منزّه شود. پس نماز مقدمه است برای این هدف اخلاقی. «و الصّوم تثبیتاً للاخلاص» و خدا را واجب کرد به خاطر این که روحیۀ را در انسان تثبیت کند. ◀️ حال می فهمیم که معنای این که "من منحصرا مبعوث شدم برای این که کرامت های اخلاقی را به اوج قلۀ کمال خودشان برسانم" یعنی چه. این به این معنا نیست که اسلام احکام ندارد، یا عمل به احکام الله چندان اهمیتی در دین ندارد. چرا، احکام دارد و عمل به احکام الله هم دارای اهمیت بسیار بالایی است، اما اهمیتش اهمیت مقدّمی است، یعنی احکام الله زمینه ساز و مقدمۀ به وجود آمدن کرامت های انسانی در انسان است. 🎤 استاد مهدي طيب _ جلسه ٢٠ بهمن ٩٠ ٤ @ahlevela
💠عبودیّت مطلقه 💠 در سیر الی‌الله اوج سیر سائر الی‌الله به مطلقه ختم می‌شود. در مراحل پایین‌تر می‌تواند نسبت به هر اسمی از اسماء‌الله محقّق شود. یعنی یکی بشود عبدالرّحمن، یکی بشود عبد‌الرّحیم، یکی بشود عبد‌الودود، یکی بشود عبد‌الغفّار، یکی بشود عبد‌الجبّار، یکی بشود عبد‌القهّار، یکی بشود عبد‌الکریم، یعنی عبودیّت به اسماء مختلف می‌تواند تعلّق بگیرد. اما بالاتر از آن وقتی است که به «الله» برسد، یعنی فرد بشود عبدالله. «الله» اسمی است که همۀ اسماء در آن جمع هستند. «الله» اسم اعظم حقّ متعال است. این عبودیّتی است که نسبت به اسم «الله» واقع شد. قبل از اینکه ذات مقدّس حقّ متعال تجلّی اسمائی بکند و اسماء و صفات حقّ متعال تعیّن پیدا کنند، قبل از آن هم خدا در مرتبه‌ای فوق مرتبۀ اسماء و صفات هست! حال اگر عبودیّت به او متوجّه شود، او دیگر عبدالله هم نیست، آن حقیقت حقیقتی است که اسم ندارد. «لا اسم له و لا رسم له». آنجاست که فقط به او می‌شود به «آن» اشاره کرد، بدون هیچ اسمی. لذا می‌شود «عبده». «عبده» بالاتر از عبدالله است. این عبودیّت مطلقه قلّه‌ای است که در بین تمامی انبیاء عظام رسول خاتم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به آن نائل شده است. این قلّۀ عبودیت مطلقه را فقط پیغمبر خاتم صلّی‌الله علیه‌وآله‌وسلّم فتح کرد. لذا در قرآن کریم در مورد پیغمبر‌اکرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به «عبده» بدون اینکه کنارش اسم به کار رود یاد شده است. اینها نکته‌های ظریفی در آیات است. 1️⃣ آیۀ اول سورۀ : «سبحان الّذی اسری بعبده لیلاً»: منزه است خدایی که بندۀ خود را به سفری شبانه برد. اینجا اسمی نیست، معلوم نیست این «بعبده» کیست، اما کاملاً معلوم است؛ تنها کسی که «عبده» است رسول‌الله صلّی‌الله علیه‌وآله‌وسلّم خاتم است. 2️⃣ آیۀ یکم سورۀ : «الحمد لله الذی انزل علی عبده الکتاب» حمد و سپاس سزاوار خدایی است که قرآن را بر عبد خود فرو فرستاد. اینجا هیچ توضیحی کنارش نیست که نشان دهد«عبده» کیست، اما کاملاً مشخص است که رسول‌الله صلّی‌الله علیه‌وآله‌وسلّم است. 3️⃣ آیۀ اول سورۀ : «تبارک الّذی نزّل الفرقان علی عبده»: مبارک و سرشار از برکت است خدایی که فرقان را بر خود فرو فرستاد. آیۀ دهم سورۀ نجم: «فأوحی الی عبده ما اوحی» پس وحی کرد به بندۀ خود آنچه را که وحی کرد. در همۀ این آیات مقصود از «عبده» رسول الله صلّی‌الله علیه‌وآله‌وسلّم است. 4️⃣ آیۀ نهم سورۀ : «هو الّذی ینزّل علی عبده آیاتٍ بیّنات»: او خدایی است که بر عبد خودش آیات روشن و بیّن الهی را فرو می‌فرستد. تعبیر «عبده» در مورد یکی از انبیای دیگر هم آمده است، اما کنار «عبده» بلافاصله اسم او آمده است. آیۀ دوم سورۀ مریم در مورد زکریّای پیغمبر علیه‌السّلام است: «ذکر رحمة ربّک عبده زکریّا»؛ اینجا کنار «عبده» بلافاصله اسم «زکریّا» آمده است. اما تنها کسی که با تعبیر «عبدَه» یا «عبدُه» یا «عبدِه» در آیات از او یاد شده بدون اینکه اسمی از او برده شود و کاملاً هم متعیّن است که راجع‌به چه کسی است، پیغمبر‌اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم است. این مقام مطلق حقّ متعال، اوج سیر و عبد در مسیر سلوک الی‌الله است. لذا از همین‌جا هم باز خاتمیّت پیغمبر روشن می‌شود، چون پیغمبر به انتهای راه رسیده است و راهی باقی نمانده است که پیامبر دیگری طی کند!" 🎤استاد مهدي طيّب _ جلسهٔ ٢٠ بهمن ٩٠ ╔═✿══🌹══✿═╗ 🔗 @ahlevela ╚═✿══🌹══✿═ ٢
‍ 💠 صاحب خُلق عظیم 💠 کمال در تکمیل اخلاق است. لذا احادیث متعدّدی از خود رسول‌الله صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم وجود دارد که فرمودند: ✨«خیارکم احسنکم اخلاقاً»: بهترین شما، نیک‌خلق‌ترین شماست. ✨«احبّکم الی الله احسنکم اخلاقاً»: محبوب‌ترین شما نزد خدا کسی است که از بین شما خوش‌خلق تر است. ✨«افاضلکم احسنکم اخلاقاً»: برترین‌های شما صاحبان خلق‌های نیکوتر در بین شما هستند. ↩️ حال که شاخص فضیلت و نیکو و خیر بودن، شاخص محبوب بودن نزد خدا، حسن خلق است، آیۀ چهارم سورۀ را به یاد بیاورید که خدای متعال راجع به پیغمبراکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم فرمود: ✨«انّک لعلی خلقٍ عظیم»: هر آینه تو دارای خلق عظیمی هستی. این نشان دهنده مرتبت و مقام بلند پیغمبراکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم است و لذا رسالت ایشان هم در بیان خود حضرت در همین ویژگی منحصر می‌شود. ✨ پیغمبراکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم فرمودند: «انّما بعثت لأتمم مکارم الاخلاق». «انّما» از ادات حصر است، یعنی منحصراً این است و جز این نیست، منحصراً من مبعوث شدم تا کرامت‌های اخلاقی را به مرحلۀ نهایی و انتهایی خودش برسانم، به کمال خودش برسانم. ↩️ از همین‌جا می‌شود فهمید که تمام احکام عملیه مقدمه است برای به وجود آمدن خلقیاتی در انسان. اگر گفته شده و زکات بدهید برای این است که روحیۀ سخاوت و اسیر دنیا نبودن و تعلق به دنیا نداشتن در انسان ایجاد شود. اگر گفته شده بخوانید، به این خاطر است که روحیۀ افتادگی در او ایجاد شود و از و خودبزرگ‌بینی نجات پیدا کند. اگر گفته شد بگیرید، به خاطر این است که روحیۀ اخلاص در او تثبیت شود. اینها فرمایشات معصومین است. ✨امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمود: «فرض الله الصّلوة تنزیهاً عن الکبر»: خدا را واجب کرد تا با نمازگزاردن انسان از منزّه شود. پس نماز مقدمه است برای این هدف اخلاقی. «و الصّوم تثبیتاً للاخلاص»: و خدا را واجب کرد به خاطر اینکه روحیۀ را در انسان تثبیت کند. ↩️ حال می‌فهمیم که معنای اینکه "من منحصراً مبعوث شدم برای اینکه کرامت‌های اخلاقی را به اوج قلۀ کمال خودشان برسانم" یعنی چه. این به این معنا نیست که اسلام احکام ندارد، یا عمل به احکام‌الله چندان اهمّیتی در دین ندارد. چرا؛ احکام دارد و عمل به احکام‌الله هم دارای اهمّیت بسیار بالایی است، اما اهمّیتش مقدّمی است؛ یعنی احکام‌الله زمینه‌ساز و مقدمۀ به وجود آمدن کرامت‌های انسانی در انسان است. 🎤 استاد مهدي طيّب _ جلسهٔ ٢٠ بهمن ٩٠   صلّی‌الله‌و‌علیه‌وآله‌وسلّم @ahlevela 🔵🔵 📶 فايل صوتي كامل:↙️↙️↙️