«کَثَّرتَ السَّواد»
نکتۀ دیگری که باید به آن اشاره کنم، این است که همۀ کسانی را که به هیجان میآیند و در خیابانها شعار میدهند، نباید دشمن مزدور تلقّی کنیم. تعداد زیادی از آنها اشخاصی تحریکشده هستند؛ دلخورییی از عملکردهای نظام و دولتمردان و حاکمان داشتهاند و با موضوعی که پیش آمده، دشمن، آنها را تحریک کرده و به خیابان کشانده و اکنون دارند شعار میدهند و ... . همۀ اینها را دشمن تلقّی نکنیم و با همه مثل دشمن مواجه نشویم.
↩️ فرق است بین کسی که اشتباه میکند با کسی که عمداً کار خلاف میکند. در ماجرای مقابلۀ امیرالمؤمنین علیهالسّلام با معاویه و با خوارج نهروان، حضرت همین را فرمودند. فرمودند: لَيْسَ مَنْ اَرادَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ كَمَنْ اَرادَ الْباطِلَ فَأَصابَهُ: کسی که دشمن نیست، حق را اراده کرده، نیّت درستی دارد، سوء نیّت ندارد؛ امّا در تشخیص حق دچار خطا شده است، با کسی که آگاهانه و عامدانه چیزی را که خلاف است، انجام میدهد، مساوی نیست؛ ولو اینکه از خوارج نهروان باشد. بنابراین باید در این جمع، این دو گروه را از یکدیگر تفکیک کرد.
↩️ کسانی که نیّت خوبی داشتند، دشمن، مزدور و حقوقبگیر دشمن نبودند؛ امّا خطا کردند، اشتباه کردند، گول خوردند و تحریک شدند، اینها یکسان نیستند با کسانی که عامدانه از دشمن مأموریت میگیرند برای نابود کردن نظام اسلامی و حکومت دینی، و برای تجزیۀ کشور بزرگ و مقتدری مثل ایران به کشورهای بسیار کوچکی که بهراحتی بشود سرکوبشان کرد و آنها را تحت استعمار درآورد. این دو گروه یکسان نیستند و لذا با این دو گروه باید به دو شیوه مواجه شد.
↩️ منتها همان گروهی که دشمن نیستند و به هیجان آمدهاند، بدانند که آنها هم تبعات این اشتباهشان را متحمّل خواهند شد. اینگونه نیست که ما چون به هیجان آمدیم و سوء نیّت نداشتیم، پیامد کارهایمان به ما برنگردد. بله، برمیگردد. گرچه ما با کسانی که عمداً برای ویرانی و تجزیۀ کشور و نابودی دین و نظام دینی به میدان آمدند، متفاوتیم؛ امّا سیاهیلشکر دشمن شدیم. سیاهیلشکر کسانی شدیم که میخواستند ایران، اسلام و حاکمیت مکتب اهلبیت علیهمالسّلام را در این کشور از بین ببرند؛ واین سیاهیلشکر شدن، هم در دنیا و هم در آخرت برای ما پیامد دارد.
↩️ ماجرای کَثَّرتَ السَّواد را که سیّدبنطاووس در لهوف نقل کرده است، در بحثهای عاشورایی برایتان گفتهام. فردی نابینا شد. رفیقش از او پرسید چه شد؟! تو که چشمهای سالمی داشتی! ماجرا را تعریف کرد؛ گفت: در عالم رؤیا دیدم پیامبراکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم نشستهاند و یک طشت پر از خون در مقابلشان است. من را صدا زدند و فرمودند چرا به کربلا رفتی؟ عرض کردم: من که برای جنگیدن به کربلا نرفتم! نه شمشیری، نه نیزهای، نه خنجری، نه تیری، نه کمانی؛ هیچچیز با خودم نبردم. در روز عاشورا هم من نجنگیدم. من نجّار بودم. سپاه عمرسعد مرا برده بودند که چوبهای خیمه و وسایل دیگری که خراب میشد را درست کنم. من آنجا کار دیگری نکردم. حضرت فرمودند: بله، اگر جنگیده بودی که حسابت فرق میکرد! امّا همین که تو با سپاه عمرسعد رفتی، سیاهیلشکر آنها شدی. با بودن تو تعداد آنها بیشتر نشد؟ فرمودند: کَثَّرتَ السَّوادَ: تو سیاهیلشکر آنها را زیاد کردی. او گفت: بعد حضرت انگشتهایشان را در آن طشت خون کردند و بر دو چشم من گذاشتند، و من از خواب که بیدار شدم، دو چشمم نابینا بود.
↩️ آری، کَثَّرتَ السّواد که هست! ولو با نیّت خوب هم رفتی؛ امّا سیاهیلشکر دشمن که شدی! لذا پیامد دارد. پس کسانی که اینگونه به میدان آشوبها میروند، باید بدانند کارشان پیامد دارد؛ لیکن کسانی که میخواهند با آنها مواجه شوند، باید حساب آنها را از حساب آن گروهی که دشمنند، پول گرفتهاند، مأموریّت دارند و از یک فرماندهی، مثل منافقین یا در رأس آنها از سازمانهای جاسوسی آمریکا و انگلیس و اسرائیل دستور گرفتهاند، جدا کنند. اینها حسابشان با هم فرق دارد. مدیریّت جامعه و مردم باید با اینها دو گونه رفتار کنند؛ امّا خود کسانی که سیاهیلشکر میشوند، باید بدانند که کارشان بیپیامد نیست. هم پیامدهای دنیوی برایشان خواهد داشت و هم پیامدهای اخروی.
↩️ امیدواریم خدای متعال عنایت کند این ناآرامیها هرچه زودتر به آرامش تبدیل شود؛ نظام به ناکارآمدیها، ضعفها، اشتباهات و فسادهایی که وجود دارد، اعتراف کند و در صدد تصحیح برآید و نشانههای این تصحیح را مردم ببینند و رنجیدهخاطریها از بین برود و متقابلاً دشمنان و مأموران بسیجشدۀ دشمنان اهلبیت علیهمالسّلام و اسلام و ایران هم هرچه زودتر مهار شوند و میدان بر آنها بسته شود تا نتوانند چنین آشوبهایی به راه
بیندازند.
(بخش پاياني گزارش جلسه ١٤ مهر ١٤٠١)
#جلسات_هفتگي_اهل_ولاء
🆔 @OstadMahdiTayyeb
🆔 instagram.com/ahlevela
💠 #استغفار_هفتاد_بندی_امیرالمومنین_علیه_السلام
١- اللَّهُمَّ إِنِّی أُثْنِی عَلَیْکَ بِمَعُونَتِکَ عَلَى مَا نِلْتُ
بِهِ الثَّنَاءَ عَلَیْکَ
وَ أُقِرُّ لَکَ عَلَى نَفْسِی بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ
وَ الْمُسْتَوْجِبُ لَهُ فِی قَدْرِ فَسَادِ نِیَّتِی وَ ضَعْفِ
یَقِینِی
اللَّهُمَّ نِعْمَ الْإِلَهُ أَنْتَ وَ نِعْمَ الرَّبُّ أَنْتَ وَ
بِئْسَ الْمَرْبُوبُ أَنَا
وَ نِعْمَ الْمَوْلَى أَنْتَ وَبِئْسَ الْعَبْدُ أَنَا
وَنِعْمَ الْمَالِکُ أَنْتَ وَبِئْسَ الْمَمْلُوکُ أَنَافَکَمْ قَدْ
أَذْنَبْتُ فَعَفَوْتَ عَنْ ذَنْبِی وَ کَمْ قَدْ تَعَمَّدْتُ
فَتَجَاوَزْتَ وَ کَمْ قَدْ عَثَرْتُ فَأَقَلْتَنِی عَثْرَتِی
وَ لَمْ تَأْخُذْنِی عَلَى غِرَّتِی فَأَنَا ظَالِمٌ لِنَفْسِی
الْمُقِرُّ لِذَنْبِی الْمُعْتَرِفُ بِخَطِیئَتِی
فَیَا غَافِرَالذُّنُوبِ أَسْتَغْفِرُکَ لِذَنْبِی وَ أَسْتَقِیلُکَ
لِعَثْرَتِی فَأَحْسِنْ إِجَابَتِی
فَإِنَّکَ أَهْلُ الْإِجَابَهِ وَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَهِ.
بند ۱: بار خدایا ! تو را حمد میگویم که به یاری تو موفق به ثناگوئیت شدم، و به سبب فساد نیت و ضعف یقینم، اقرار میکنم که ناتوانم که تو را آنطور که مستحق و سزاوار هستی مدح کنم،
بار الها، تو خوب معبود و خوب پروردگاری هستی و من بد پرورش یافته ای هستم!
تو خوب مولایی هستی و من بد بنده ای!
تو خوب مالکی هستی و من بد مملوکی!
چه بسیار گناهی که مرتکب شدم و تو عفو نمودی و چه بسیار جرم هایی که از من سر زد و تو از آن گذشتی!
چه بسیار خطاها کردم، ولی مرا مؤاخذه نکردی و چه بسیار بدی ها که عمداً مرتکب شدم و تو از آن درگذشتی!
و چه بسیار لغزش ها که از من سر زد و از آن چشم پوشی نمودی، و مرا بر غفلتم مأخذه نکردی!
اینک این منم که به خود ظلم کرده ام و به گناهم اقرار و به خطاهایم اعتراف دارم. پس ای آمرزنده گناهان! از تو میخواهم که گناهانم را ببخشی و از لغزش هایم درگذری، پس به نیکی اجابت کن که تو سزاوار اجابت و اهل تقوا و آمرزشی!
#استغفار
✅@OstadMahdiTayyeb
🗓 امروز روز بیستوسوم ماه ربیع الاوّل است و بنا به آنچه در تواریخ ثبت شده، روزی است که حضرت معصومه سلام الله عليها وارد شهر #قم شدند. برادر بزرگوار ایشان، حضرت علیّ بن موسی الرّضا عليه السلام، با مکر و توطئه #مأمون در سال قبل آن، یعنی سال دویست هجری قمری، وادار شدند #مدینه را ترک کنند و به سمت خراسان بیایند.
🚩 دلبستگي فوقالعادهای بین این خواهر و برادر بزرگوار حاکم است. این دو فرزند، خواهر و برادر تنی هستند، از موسی بن جعفر عليه السلام و مادر بزرگوارشان هم نجمه خاتون هستند. حضرت معصومه سلام الله عليها بیش از یک سال دوری برادر را طاقت نیاوردند و لذا همراه با تعدادی از برادران ناتنی و بستگان از مدینه به سمت #خراسان حرکت کردند.
📢در مسیری هم که میآمدند، حضرت معصومه سلام الله عليها بنابه آنچه که نقل شده است، فضیلت و حقّانیت برادر بزرگوارشان، علیّ بن موسی الرّضا عليه السلام را برای مردم هر شهر و دیار که میآمدند، تبیین میکردند و طبیعتاً مقایسهی علیّ بن موسی الرّضا عليه السلام با جریان فاسد و ظالم حکومت بنیعبّاس هم به ذهنها میآمد.
🔴این بود که مأمون احساس خطر کرد و در نتیجه مأمورهای او به این قافله حملهور شدند و تعدادی از برادران امام رضا عليه السلام و حضرت معصومه سلام الله عليها در همین حمله و یورش به شهادت رسیدند.
⭕️ بنا به نقلهای مختلف، یا در اثر آزرده خاطری این حمله و هجوم ظالمانه و شهادت عزیزان و یا حتّی بنا به نقلی که شده است، مسمومیتی که از طریق غذا به وجود آمد، حضرت معصومه سلام الله عليها بیمار شدند.
🚩در ساوه آثار بیماری کاملاً ظاهر شد؛ به گونه ای بود که معلوم بود حضرت نمی توانند سفر را ادامه دهند؛ منتها حضرت حاضر نشدند در ساوه بمانند. سؤال کردند که تا #قم چقدر راه است؟ به ایشان گفته شد راه زیادی نیست. فرمودند میرویم در #قم اقامت میکنیم.
همین که قصد حرکت به سمت قم را کردند، شیعیان قم که اشعریون بودند، خبردار شدند؛ قم مهد شیعیان اهلبیت عليهم السلام بود. شیعیان قم حرکت کردند، برای اینکه به استقبال حضرت معصومه سلام الله عليها بیایند. بزرگ آنها پیشاپیش آن قافله به راه افتاد.
📍نقل شده است موسی بن خزرج که مرد مسنّی هم بود و بزرگ اهل قم و اشعریون آنجا بود، خود او آمد؛ زمام ناقهی حضرت معصومه سلام الله عليها را به دست گرفت و این پیرمرد معنون، خود با پای پیاده افتخار حرکت دادن شتری را که حضرت معصومه سلام الله عليها بر آن سوار بودند، پذیرفت و شیعیان حضرت را با جلالت و شکوه خاصّی وارد شهر #قم کردند.
🏴موسی بن خزرج ایشان را به منزل خود برد و حضرت در آنجا اقامت کردند. ایشان اقامت کوتاه هفده روزهای در قم دارند. در طول این مدّت در خانهی موسی بن خزرج و مشغول عبادت و حالات عارفانهی خودشان هستند و در عین حال، بیماری شدیدی دارند، که هر روز هم شدّت آن بیشتر میشد و بالاخره پس از هفده روز به شهادت رسیدند و در شهر #قم دفن شدند.
🎤استاد مهدي طيب _ جلسه ٢٧ بهمن ٩٠
#حضرت_معصومه #قم #ماه_ربيع_الاول
@OstadMahdiTayyeb
وظایف شیعه در عصر غیبت
وظایف شیعه در عصر غیبت به دو دستهی کلّی قابل تقسیم است:
1️⃣ دستهی اوّل، وظایف عام است که در همهی زمانها و در عصر هریک از ائمّهی معصومین عليهم السلام برعهدهی شیعیان بوده و در دوران غیبت نیز استثنایی برای آن وجود ندارد. تمامی احکام فردی و اجتماعی دین که در زمان سایر امامان عليهم السلام انجام آنها بر شیعیان واجب بود، در دوران غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز بر شیعیان عصر غیبت واجب است.
علاوه بر تکالیف عبادی و وظائف فردی، شیعه نمیتواند نسبتبه جامعه بیتفاوت باشد. خداوند فرمان داده است: وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ اُمَّةٌ یَدْعُونَ اِلَی الْخَیْرِ وَ یَأمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ: و باید از شما گروهی باشند که به کار خیر دعوت کنند و به نیکی فرمان دهند و از بدی پرهیز دهند. دعوت به خیر و نیکیها و امر به معروف و نهی از منکر در مراتبی که در روایات ذکر شده، از وظایف شیعه نسبتبه جامعه است. دستگیری از ضعفا، حمایت از مظلومان، مبارزه با ظلم و فساد و انحراف، ترویج دین و فرهنگ معنویّت و یکتاپرستی و تمام وظایف اجتماعی دیگری که در اسلام معیّن شده است، تکالیف همیشگی یک مسلمان و شیعهی راستین است و در عصر غیبت نیز همچنان پابرجاست.
2️⃣ دستهی دوم، وظایف خاص شیعیان در عصر غیبت نسبتبه شخص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. درخصوص وظایف شیعه دربرابر امام غایب شاید این تصوّر پیش آید که شیعیان دوران سایر ائمّه عليهم السلام امام عصر خود را از نزدیک میدیدند و با ایشان رابطهی مستقیمی داشتند و بههمین دلیل مسؤولیّتهایی درقبال آن بزرگواران برعهده داشتند؛ امّا اکنون که ما از نعمت حضور در پیشگاه امام خویش محروم هستیم و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در ظاهر نمیبینیم یا میبینیم و نمیشناسیم، طبعاً هیچ مسؤولیّتی نسبتبه وجود بزرگوار حضرت بقیّۀالله الاعظمارواحنافداه نخواهیم داشت. مطلقاً این تصوّر درست نیست. براساس روایات فراوان در عصر غیبت وظایف بسیار خطیر و متعدّدی برعهدهی شیعیان است.
📔✍️ استاد مهدي طيب، #جان_جهان ص ٢٧٥-٢٧٦
🆔 @OstadMahdiTayyeb
🆔 instagram.com/ahlevela
🆔 eitaa.com/ahlevela
بند دوم: ٢- اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ قَوِیَ بَدَنِی عَلَیْهِ بِعَافِیَتِکَ أَوْ نَالَتْهُ قُدْرَتِی بِفَضْلِ نِعْمَتِکَ أَوْ بَسَطْتُ إِلَیْهِ یَدِی بِتَوْسِعَهِ رِزْقِکَ وَ احْتَجَبْتُ فِیهِ مِنَ النَّاسِ بِسِتْرِکَ وَ اتَّکَلْتُ فِیهِ عِنْدَ خَوْفِی مِنْهُ عَلَى أَنَاتِکَ وَ وَثِقْتُ مِنْ سَطْوَتِکَ عَلَیَّ فِیهِ بِحِلْمِکَ وَ عَوَّلْتُ فِیهِ عَلَى کَرَمِ عَفْوِکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
✨خدایا! از تو مسألت آمرزش دارم، از هر گناهی که به واسطه ی عافیت بخشی تو، بدنم بر آن توانا شد؛ یا به واسطه نعمت فراوان تو به آن قدرت پیدا کردم؛ یا به واسطه ی رزق واسع تو به آن دست یافتم؛ و یا با پرده پوشی تو، در آن گناه از مردم پنهان ماندم؛ یا هنگام هراسم از گناه، در آن معصیت بر صبر و درنگ تو تکیه کردم و در آن گناه، ازخشم بر من، به حلمت اعتماد کردم و آن را بر عفو کریمانه ات واگذار نمودم، پس بر محمد و آلش درود فرست و این گونه گناهانم را بیامرز ای بهترین آمرزدندگان.
#استغفار
#استغفار_هفتاد_بندی_امیرالمومنین_علیه_السلام
✅ @OstadMahdiTayyeb
«غفلت و نقش شیاطین در غافل کردن انسانها»
✔️ جلسۀ هفتگی آقایان اهلولاء در روز سهشنبه ١٢ مهر ماه ١٤٠١ در مهدیّۀ اهلولاء با حضور استاد مهدی طیّب برگزار شد. پیرو سخن یکی از اعضای جلسه در موضوع غفلت و نقش شیاطین در غافل کردن انسانها، استاد مطالبی دربارۀ اهمّیّت یاد خدا فرمودند که به بخشی از آنها اشاره میشود:
↩️ استاد فرمودند مرحوم حاجآقا دولابي رضواناللهتعالیعلیه میفرمودند: دو نفر با هم بحث ميكردند؛ يكی ميگفت شيطان چنين و چنان است و او را بزرگ و خطرناک معرّفی میکرد؛ ديگری ميگفت شيطان وجودش عدمي است و اساساً چيزي نيست. در نهایت از من نظر خواستند. به آنها گفتم: من هر چقدر هم نادان باشم، دشمنم را بزرگ نمیكنم! لذا طرفدار كسي ميشوم كه ميگويد شيطان عدمي است و اصلاً هيچ نيست.
↩️ گر چه قرآن كريم فرمود: إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ: شیطان دشمن آشكار شماست؛ امّا همين دشمن آشکار را فرمود: إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفًا: فريب و مكر شيطان ضعيف است. او را بزرگ نكنيد؛ كوچك بگيريد؛ امّا نه اينكه غافل شويد. اگر چيزی را خيلي بزرگ ديدي، روحيّهات را ميبازي و ديگر قدرت مبارزۀ با او را نداري. اين مطلب را در مباحث عاشورایی هم عرض کردهام كه افراد بيشتر، از ترس خودشان شكست ميخورند تا قدرت طرف مقابل. وقتي ما شيطان را يك موجود مقتدر بزرگ تعريف كرديم، خودمان را در برابرش ميبازيم و آنجاست كه او موفّق و پيروز میشود.
↩️ این ما هستیم که شيطان را در برابر خودمان قدرتمند ميكنيم. شیاطین جن خودشان چيزي ندارد و از ما انرژي و نيرو ميگيرند و به جانمان ميافتند. گفته شده كساني كه از سگ ميترسند، آدرنالين در خونشان ترشّح ميشود و سگ اين را احساس ميكند و برافروخته و به آنها حملهور ميشود. لذا كسي كه از سگ نميترسد، سگ هم به او كاري ندارد. شيطان هم يك سگ است! وقتي ما ترسيديم و خودمان را در برابرش باختيم، براي ما خیلی قدرتمند جلوه ميكند و زورش هم به ما ميرسد و زمين ميخوريم. امّا اگر كسي او را به حساب نياورد، و به خدا توجّه كند، شیطان برایش هیچ نیست.
↩️ شيطان در برابر خدا چيست؟ وقتي اسم خدا را بردي، ديگر شيطاني باقي نميماند. کسی كه اهل توجّه و ذكر است، نه اینکه فقط لفظي را با تسبيح تكرار كند، بلکه بهیاد خداست و به خدا توجّه دارد، شيطان كجا ميتواند سراغش بيايد؟! شيطان جايي ميآيد كه شخص خدا را فراموش كرده است؛ امّا به محض اينكه خدا را یاد کرد، تمام شد. قرآن میفرماید: إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا: وقتي شيطان سراغ متّقین ميآيد، آنها ياد خدا ميكنند و شيطان از عرصه خارج ميشود.
↩️ اگر کسی مردم را دائم از شیطان بترساند، قدرت حركت را از آنها ميگيرد! احساس میکنند همهجا شيطان است! همهجا به ما حملهور است! هرجا ميرويم، به كمين ما نشسته است! در نتیجه روحيّهشان را ميبازند! روحيّهشان را كه باختند، تسليم شيطانند. شياطين همان اجنّۀ خبيث هستند. اگر خودتان را در مقابل جن باختيد، به شما مسلّط میشود. وقتي او را به شمار آورديد، يعني چيزي حساب كردید، دچار ترس میشوید؛ اینجاست که به شما مسلّط ميشود. اگر او را به حساب نياورديد و نديده گرفتيد، محو ميشود؛ هيچ غلطي هم نميتواند بكند.
↩️ لذا توجّه داشته باشيد كه نكند خودمان دشمن را تقويت و بزرگ كنيم. نميگويم غافل شويم؛ امّا بزرگ هم نكنيم. گاهي آنقدر او را بزرگ ميكنند كه هنوز او حمله نكرده، اینها از پا درمیآیند! مثل همان دو نفر كه کنار هم خوابیده بودند و يكيشان خيلي ترسو بود. یکباره صداي تير آمد. او به رفيقش گفت: فلاني! تير به تو خورد؟ گفت: نه! به من نخورد! گفت: پس حتماً به من خورد! و افتاد مرد! يعني فرد از ترس ميميرد و از پا درميآيد.
↩️ بنابراين وقتي انسان به حريم ذكر و توجّه به خدا و اعتماد و اتّكاء به خدا وارد شد، شيطان نميتواند به او آسیب برساند. شيطان كساني را ميگيرد كه اهل غفلت و بيتوجّهي هستند؛ خدا را نميبينند و شيطان که دشمن است، طبیعتاً دمار از روزگارشان درميآورد. ولی دوست اهلبيت علیهمالسّلام، اهل ذكر و توجّه و ياد خداست. اگر هم گاهی يادش رفت، قرآن فرمود: تَذَكَّرُوا، همين كه متذكّر شدند، بساط شيطان جمع ميشود. امیدوارم اهل ذكر و توجّه باشيم؛ نه اينكه فقط بنشينيم ذكر بگوييم؛ حضور خدا در جان ما مستمر و دائمي شود و خودمان را در محضر خداي متعال ببينيم. باور داشته باشيم كه خدا حضور دارد. چرا باور كنيم كه شيطان همه جا حضور دارد؟ شيطان چه كاره است؟! خدا همه جا حضور دارد! جايي كه خدا هست، شيطان نيست.
ادامه دارد…..
#جلسات_هفتگي_اهل_ولاء
🆔 @OstadMahdiTayyeb
🆔 instagram.com/ahlevela
🆔 eitaa.com/ahlevela
🆔 aparat.com/ahle_vela
🆔 @ahlevela_channel
🌐 www.ahlevela.com