@Ahmadhoseinsharifi احمدحسين شريفيحکمت متعاليه به مثابه روشي براي فلسفهورزي.mp3
زمان:
حجم:
13.43M
🎤احمدحسین شریفی
🔴درسگفتارهای #فلسفه_سیاسی و #حکمت_متعالیه
🔸درس اول: حکمت متعالیه به مثابه روشی برای فلسفهورزی
#روش
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
روش تحقیق کلنگر در علوم انسانی اسلامی.mp3
زمان:
حجم:
32.94M
🎤احمدحسین شریفی
🟢موضوع: روش تحقیق کلنگر و جامع در مطالعات علوم انسانی اسلامی
🔷جلسه اول: اهمیت روش و نقد انحصارگرایی روشی در مطالعات علوم انسانی
🔻مکان: تهران؛ دانشگاه علم و صنعت ایران
🔻مخاطب: جمعی از اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران
🔻زمان: ۳/ ۷/ ۱۴۰۲
#روش
#علوم_انسانی
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
روش نظریه پردازی اکتشافی ۱.mp3
زمان:
حجم:
32.54M
🎤احمدحسین شریفی
🔴جلسه بیستم و دوم
🔸موضوع: روش نظریهپردازی اکتشافی
⭕️قسمت اول
#روش
#علوم_انسانی
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
روش نظریه پردازی اکتشافی ۲.mp3
زمان:
حجم:
23.25M
🎤احمدحسین شریفی
🔴جلسه بیستم و سوم
🔸موضوع: روش نظریهپردازی اکتشافی
⭕️قسمت دوم
#روش
#علوم_انسانی
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
روش نظریه پردازی اکتشافی ۳.mp3
زمان:
حجم:
32.56M
🎤احمدحسین شریفی
🔴جلسه بیستم و چهارم
🔸موضوع: روش نظریهپردازی اکتشافی
⭕️قسمت سوم
#روش
#علوم_انسانی
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
روش نظریه پردازی اکتشافی ۴.mp3
زمان:
حجم:
31.75M
🎤احمدحسین شریفی
🔴جلسه بیستم و سوم
🔸موضوع: روش نظریهپردازی اکتشافی
⭕️قسمت چهارم
#روش
#علوم_انسانی
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
◻️«حوزه علمیه» و «مرجعیت در مطالعات اسلامی و علوم انسانی»
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[یک] با انتخاب اعضای محترم دوره جدید شورای عالی حوزههای علمیه، امیدهای تحولی در حوزه علمیه زنده شدهاند. امید به تحولاتی اساسی در سختافزار و نرمافزار حوزههای علمیه. امید به نقشآفرینی حوزه علمیه در تأمین نیازمندیهای گام دوم انقلاب (یعنی گام دوم فردسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی). امید به تحقق مرجعیت علمی حوزههای علمیه در مطالعات اسلامی و علوم انسانی اسلامی. امید به ورود حوزههای علمیه در مجامع علمی بینالمللی. امید به نقشآفرینی حوزههای علمیه در نهادینهسازی دین و ارزشهای دینی در زیست اجتماعی و تمدنی ایران اسلامی و .... به هر حال، وظیفهای سنگین بر دوش اعضای محترم و فرهیخته شورای عالی حوزههای علمیه نهاده شده است. دعا میکنم در انجام این وظیفه موفق شوند و امیدوارم که هرگز بر چهرههای امیدواری که بیصبرانه منتظر اقدامات تحولی این عزیزان نشستهاند، گرد یأس و ناامیدی ننشیند.
[دو] انتظار اصلی از #حوزه_علمیه (در زمینه فعالیتهای علمی) و شاید بتوان گفت مهمترین مطالبه علمی رهبر فرزانه انقلاب از حوزههای علمیه در سالیان اخیر، این بوده است که به معتبرترین مرجع علمی در زمینه مطالعات اسلامی و علوم انسانی اسلامی تبدیل شود. حوزههای علمیه باید بتوانند مرجعیت علمی را در علوم انسانی که نرمافزار فردسازی، جامعهپردازی و تمدنسازیاند، کسب کنند؛ و الا محتوا و نرمافزار فردسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی، کماکان، محتوایی اومانیستی و لیبرالیستی خواهد بود، و نتیجه آن چیزی جز تهی شدن حکمرانی جامعه اسلامی از محتواها و ارزشهای اسلامی و در نتیجه مرگ جمهوری اسلامی و از بین رفتن انقلاب اسلامی نخواهد بود.
[سه] رهبر حکیم و فرزانه انقلاب ۱۴ سال پیش (۲۹ مهر ۱۳۸۹) در دیدار جمعی از طلاب و اساتید حوزههای علمیه به صراحت بیان کردند که علوم انسانی رایج در دانشگاههای ما، علومی «ذاتاً مسموم»اند. حاوی مطالب و آموزههایی کاملاً معارض و مخالف با فکر و فرهنگ اسلامیاند. متکی بر جهانبینی اومانیستیاند. دنبال اهداف و غایاتی غیراسلامیاند. در صدد شکلدهی به سبک زندگی لیبرالیاند. و نتیجه تعلیم و تعلم آنها چیزی جز تربیت مدیرانی بیگانه با اسلام و ارزشهای اسلامی نخواهد بود. و در همین سخنرانی خطاب به حوزههای علمیه فرمودند:
«حوزههای علمیه و علمای دین موظفند نظریات اسلامی را در این زمینه [مدیریت، اقتصاد، سیاست، امنیت، و ....] از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامهریزی، برای زمینهسازیهای گوناگون.» (رهبر انقلاب، ۲۹ مهر ۱۳۸۹)
[چهار] البته حقاً و انصافاً در دوران مدیریت حضرت آیتالله اعرافی، اقدامات بسیار خوب و اعجابانگیزی در موضوع علوم انسانی اسلامی صورت گرفته است؛ که توصیف و توضیح آنها به فرصتی فراخ نیازمند است. اما به نظر میرسد بدون همدلی، همراهی و حتی مطالبه همه اعضای محترم شورای عالی حوزه نمیتوان انتظار داشت که این اقدامات و برنامهها در حوزههای علمیه فراگیر و همگانی شوند.
[پنج] به باور این بنده، برای این منظور باید سازوکار «برنامه درسی» حوزههای علمیه به گونهای متحول شود که دانشآموختگان این مرکز علمی دستکم در سه حوزه علمی و مهارتی تسلط لازم را کسب کنند:
یک. علوم انسانی جدید را به درستی بشناسند؛ (مع الاسف در حال حاضر، در برنامههای درسی متعارف و معمول حوزههای علمیه چنین آموزشهایی داده نمیشود)
دو. بر علومی که بنیانهای #علوم_انسانی را شکل میدهند (مثل هستیشناسی، معرفتشناسی، روششناسی، ارزششناسی و انسانشناسی) از نگاه اسلام تسلط پیدا کنند؛ (معالاسف در برنامههای درسی و مصوب حوزههای علمیه هیچ برنامهای درباره مباحث معرفتشناسی، ارزششناسی و انسانشناسی وجود ندارد!)
سه. در زمینه روش استنباط و استخراج «نظریههای» ناظر به مسائل مختلف انسانی از متون دینی مهارت لازم را کسب نمایند. (به صراحت میگویم که #روش اجتهاد به شیوه سنتی که در حوزههای علمیه رایج است، هرگز جوابگوی این نیاز نیست. نیازمند انقلابی علمی در روشهای #اجتهاد و نظریهپردازی هستیم.)
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
◻️دشواری علتکاوی در پدیدهها و کنشهای انسانی
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کشف مکانيسم علّي در کنشهاي انساني (حتي کنشهاي يک فرد يا جامعة خاص) کاري بس دشوار است. زيرا به طور قطع، پديدههاي انساني را نميتوان تک عاملي و تک علتي ديد. علل و عوامل مختلفي دست به دست هم ميدهند تا يک کنش اختياري و آگاهانه از انسان سر ميزند. نقش علل و عواملي همچون هنجارها و ارزشهاي فردي و اجتماعي، ساختارهاي اجتماعي، عوامل تربيتي و وراثتي و محيطي در شکلدهي به کنشهاي انساني را هرگز نميتوان و نميبايد ناديده گرفت. در کنار همة اين عوامل بايد نقش اراده و اختيار کنشگر را نيز افزود که جزء اخير علت تامة صدور افعال انساني است. اساساً در شکلگيري کنشهاي انساني حتي نبايد تأثير علتهاي نامرئي و غير اختياري را نيز ناديده گرفت. اينکه در روايات آمده است:
كَانَ فِيمَا أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ يَا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ مَنْ زَنَى زُنِيَ بِهِ وَ لَوْ فِي الْعَقِبِ مِنْ بَعْدِهِ يَا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ عِفَّ تَعِفَّ أَهْلُكَ يَا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ إِنْ أَرَدْتَ أَنْ يَكْثُرَ خَيْرُ أَهْلِ بَيْتِكَ فَإِيَّاكَ وَ الزِّنَا؛
از جملة مسائلي که خداوند به موسيبنعمران وحي کرد اين بود که اي موسيبنعمران کسي که با ديگران زنا کند، با او زنا خواهد شد حتي اگر در نسلهاي بعدي او باشد. اي موسيبنعمران پاکدامن باش تا منسوبان تو پاکدامني کنند؛ اي موسيبنعمران اگر ميخواهي که خير خانوادة خود را زياد کني، پس از زنا بپرهيز.
این نشان ميدهد که در تبيين يک کنش خاص، نبايد از کنشهاي کنشگران ديگر نيز غافل بود. اينکه فسقجويي يک مرد به منزلة قوّادي او براي همسرش دانسته ميشود، نشان از تأثير علتهاي پنهان و غيراختياري در شکلدهي به يک پديدة اختياري است. جلالالدين مولوي نيز اين حقيقت را به زبان شعر، چنين بيان کرده است:
قصد جفت دیگران کردم ز جاه
بر من آمد آن و افتادم به چاه
من در خانهی کسی دیگر زدم
او در خانهی مرا زد لاجرم
هر که با اهل کسان شد فسق جو
اهل خود را دان که قواد است او
زان که مثل آن جزای آن شود
چون جزای سیئه مثلش بود
غرض آنکه، فهم چنين روابطي و به دست دادن ميزان تأثير هر کدام از آنها در شکلگيري کنشهاي انساني، کاري است به غايت دشوار و سختياب.
(بخشی از کتاب روششناسی علوم انسانی اسلامی، احمدحسین شریفی)
#علوم_انسانی
#روش
#مولوی
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
◻️علوم انسانی و راز تلقیهای متنوع
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی از دلایل تلقیها و توقعات مختلف و متنوع و بعضاً متضاد از علوم انسانی را باید در نوع نگاه و طرز تلقی صاحبنظران به تعریف «علم» (به عنوان مقسم علوم انسانی) و «علوم انسانی» جستجو کرد.
به عنوان مثال، اگر «روش» را جزء یا رکن «علم» بدانیم یا ندانیم، تعریف ما و بالتبع توقع ما از علوم انسانی متفاوت خواهد بود.
حتی کسانی که روش را جزء تعريف ميآورند لزوماً يک تعريف واحد ارائه نميدهند. ممکن است يک نفر «روش تجربهی آزمايشگاهی» را جزء تعريف علوم انسانی بداند (آنگونه که در نیمه اول قرن بیستم پزیتیویستهای غربی میگفتند و معالاسف بسیاری از روشنفکران ایرانی هنوز هم در همان فضا هستند) و شخصی ديگر «روش تجربهی تفهمی» را و نفر سومی روشهای ديگری را؛
همچنين ممکن است کسی روش را جزء تعريف علم در «مقام گردآوری» تلقی کند و ديگری روش را مؤلفة تعريف علم در «مقام داوری» بداند.
همين اختلاف در مسألة غايت و هدف نيز مطرح است. به اين صورت که اگر غايت را جزء هويت علم و رکنی از ارکان آن بدانيم يا ندانيم، تعاريف متفاوتی خواهيم داشت. حتی کسانی که غايت را رکن علم به شمار میآورند، خود ممکن است به دستههای مختلفی تقسيم شوند. زيرا غايات بر اساس جهانبينیها مشخص میشوند و جهانبينیها هم متفاوتاند.
#علوم_انسانی
#روش
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
◻️«حوزه علمیه» و «مرجعیت در مطالعات اسلامی و علوم انسانی»
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[یک] با انتخاب اعضای محترم دوره جدید شورای عالی حوزههای علمیه، امیدهای تحولی در حوزه علمیه زنده شدهاند. امید به تحولاتی اساسی در سختافزار و نرمافزار حوزههای علمیه. امید به نقشآفرینی حوزه علمیه در تأمین نیازمندیهای گام دوم انقلاب (یعنی گام دوم فردسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی). امید به تحقق مرجعیت علمی حوزههای علمیه در مطالعات اسلامی و علوم انسانی اسلامی. امید به ورود حوزههای علمیه در مجامع علمی بینالمللی. امید به نقشآفرینی حوزههای علمیه در نهادینهسازی دین و ارزشهای دینی در زیست اجتماعی و تمدنی ایران اسلامی و .... به هر حال، وظیفهای سنگین بر دوش اعضای محترم و فرهیخته شورای عالی حوزههای علمیه نهاده شده است. دعا میکنم در انجام این وظیفه موفق شوند و امیدوارم که هرگز بر چهرههای امیدواری که بیصبرانه منتظر اقدامات تحولی این عزیزان نشستهاند، گرد یأس و ناامیدی ننشیند.
[دو] انتظار اصلی از #حوزه_علمیه (در زمینه فعالیتهای علمی) و شاید بتوان گفت مهمترین مطالبه علمی رهبر فرزانه انقلاب از حوزههای علمیه در سالیان اخیر، این بوده است که به معتبرترین مرجع علمی در زمینه مطالعات اسلامی و علوم انسانی اسلامی تبدیل شود. حوزههای علمیه باید بتوانند مرجعیت علمی را در علوم انسانی که نرمافزار فردسازی، جامعهپردازی و تمدنسازیاند، کسب کنند؛ و الا محتوا و نرمافزار فردسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی، کماکان، محتوایی اومانیستی و لیبرالیستی خواهد بود، و نتیجه آن چیزی جز تهی شدن حکمرانی جامعه اسلامی از محتواها و ارزشهای اسلامی و در نتیجه مرگ جمهوری اسلامی و از بین رفتن انقلاب اسلامی نخواهد بود.
[سه] رهبر حکیم و فرزانه انقلاب ۱۴ سال پیش (۲۹ مهر ۱۳۸۹) در دیدار جمعی از طلاب و اساتید حوزههای علمیه به صراحت بیان کردند که علوم انسانی رایج در دانشگاههای ما، علومی «ذاتاً مسموم»اند. حاوی مطالب و آموزههایی کاملاً معارض و مخالف با فکر و فرهنگ اسلامیاند. متکی بر جهانبینی اومانیستیاند. دنبال اهداف و غایاتی غیراسلامیاند. در صدد شکلدهی به سبک زندگی لیبرالیاند. و نتیجه تعلیم و تعلم آنها چیزی جز تربیت مدیرانی بیگانه با اسلام و ارزشهای اسلامی نخواهد بود. و در همین سخنرانی خطاب به حوزههای علمیه فرمودند:
«حوزههای علمیه و علمای دین موظفند نظریات اسلامی را در این زمینه [مدیریت، اقتصاد، سیاست، امنیت، و ....] از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامهریزی، برای زمینهسازیهای گوناگون.» (رهبر انقلاب، ۲۹ مهر ۱۳۸۹)
[چهار] البته حقاً و انصافاً در دوران مدیریت حضرت آیتالله اعرافی، اقدامات بسیار خوب و اعجابانگیزی در موضوع علوم انسانی اسلامی صورت گرفته است؛ که توصیف و توضیح آنها به فرصتی فراخ نیازمند است. اما به نظر میرسد بدون همدلی، همراهی و حتی مطالبه همه اعضای محترم شورای عالی حوزه نمیتوان انتظار داشت که این اقدامات و برنامهها در حوزههای علمیه فراگیر و همگانی شوند.
[پنج] به باور این بنده، برای این منظور باید سازوکار «برنامه درسی» حوزههای علمیه به گونهای متحول شود که دانشآموختگان این مرکز علمی دستکم در سه حوزه علمی و مهارتی تسلط لازم را کسب کنند:
یک. علوم انسانی جدید را به درستی بشناسند؛ (مع الاسف در حال حاضر، در برنامههای درسی متعارف و معمول حوزههای علمیه چنین آموزشهایی داده نمیشود)
دو. بر علومی که بنیانهای #علوم_انسانی را شکل میدهند (مثل هستیشناسی، معرفتشناسی، روششناسی، ارزششناسی و انسانشناسی) از نگاه اسلام تسلط پیدا کنند؛ (معالاسف در برنامههای درسی و مصوب حوزههای علمیه هیچ برنامهای درباره مباحث معرفتشناسی، ارزششناسی و انسانشناسی وجود ندارد!)
سه. در زمینه روش استنباط و استخراج «نظریههای» ناظر به مسائل مختلف انسانی از متون دینی مهارت لازم را کسب نمایند. (به صراحت میگویم که #روش اجتهاد به شیوه سنتی که در حوزههای علمیه رایج است، هرگز جوابگوی این نیاز نیست. نیازمند انقلابی علمی در روشهای #اجتهاد و نظریهپردازی هستیم.)
@Ahmadhoseinsharifi
🌹