eitaa logo
احمدحسین شریفی
5.4هزار دنبال‌کننده
306 عکس
330 ویدیو
24 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴سلیمان نبی و دانش گیاهان دارویی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻از نگاه جلال‌الدین ، نخستین کسی که دانش گیاهان دارویی را بنیان نهاد و آن را به دیگران آموزش داد، حضرت سلیمان نبی بود. مولوی در دفتر چهارم مثنوی معنوی می‌گوید: هر صباحی چون سلیمان آمدی خاضع اندر مسجد اقصی شدی نوگیاهی رسته دیدی اندرو پس بگفتی نام و نفع خود بگو تو چه دارویی؟ چیی؟ نامت چی است؟ تو زیان کی و نفعت بر کیست؟ پس بگفتی هر گیاهی فعل و نام که من آن را جانم و این را حِمام من مرین را زهرم و او را شکر نام من اینست بر لوح، از قدر پس طبیبان از سلیمان، زان گیا عالم و دانا شدندی مقتدی تا کتب‌های طبیبی ساختند جسم را از رنج می‌پرداختند 🔻البته از نگاه مولوی نه تنها دانش گیاهان دارویی که همه علوم و فنون و حرفه‌های دیگر نیز ریشه‌ای وحیانی و دینی داشته و محصول تعالیم پیامبران‌اند: این نجوم و طب، وحی انبیاست عقل و حس را سوی بی‌سو، ره کجاست؟ عقل جزوی، عقل استخراج نیست جز پذیرای فن و محتاج نیست قابل تعلیم و فهمست این خرد لیک صاحب وحی تعلیمش دهد جمله حرفت‌ها یقین از وحی بود اول او، لیک عقل آن را فزود هیچ حرفت را ببین کین عقل ما تاند او آموختن بی‌اوستا گرچه اندر مکر موی‌اشکاف بد هیچ پیشه رام، بی‌استا نشد دانش پیشه ازین عقل ار بدی پیشة بی‌اوستا حاصل شدی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *حِمام: مرگ *پرداختن جسم از رنج: زدودن رنج از بدن *عقل جزوی در اینجا به معنای عقلی است که صرفاً تقلیدی و تعلیم‌پذیر است. و نهایت قدرت آن این است که علوم و فنون را بیاموزد و فهم کند؛ اما خودش هرگز قدرت خلاقیت و کشف را ندارد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴معنويت و عقلانيت در عرفان علوی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــ از مشخصه‌های عرفان و معنویت ناب علوی همراهی و سازگاری معنویت و عقلانیت است. علیه السلام يکی از مهم‌ترين اهداف برانگيختن پيامبران را فعال‌سازی گنجينه‌های عقلی آنان می‌داند: «لِيُثِيرُوا لَهُم دَفَائنَ العُقُول». آن حضرت در سخنی جامع، جايگاه عقلانيت در دين و معنويت را به اين شکل بيان می‌کند: «أَسَاسُ الدِّينِ بُنِيَ‏ عَلَى‏ الْعَقْلِ‏ وَ فُرِضَتِ الْفَرَائِضُ عَلَى الْعَقْلِ وَ رَبُّنَا يُعْرَفُ بِالْعَقْلِ وَ يُتَوَسَّلُ إِلَيْهِ بِالْعَقْلِ وَ الْعَاقِلُ أَقْرَبُ إِلَى رَبِّهِ مِنْ جَمِيعِ الْمُجْتَهِدِينَ بِغَيْرِ عَقْلٍ وَ لَمِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ بِرِّ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ جِهَادِ الْجَاهِلِ أَلْفَ عَام؛ پايۀ دين بر عقل نهاده شده است،و فرايض در صورت داشتن عقل واجب شده است. پروردگارمان با عقل شناخته مى‌شود و به وسيلۀ عقل به او توسل مى‌جويند، و عاقل به پروردگار خود از همۀ كوششگران بى‌عقل نزديكتر است و همانا ذره‌يى از كار پسنديدۀ عاقل برتر از كوشش هزار سالۀ جاهل است.» اين وصيت و سفارش (ص) به امیرمؤمنان بود که از ميان همه راه‌های سلوک، اگر می‌خواهی زودتر از ديگران به خداوند برسی و به حقيقت دست يابی، راه سلوک عقلی را بپيما: «يَا عَلِيُّ إِذَا تَقَرَّبَ‏ الْعِبَادُ إِلَى خَالِقِهِمْ بِالْبِرِّ فَتَقَرَّبْ إِلَيْهِ بِالْعَقْلِ‏ تَسْبِقْهُم؛ اى على! هر گاه بندگان به وسيلۀ عمل نيك به پروردگارشان تقرّب مى‌جويند، تو با عقلت تقرّب جو، تا از آنان پيشى بگيرى» چه زیبا این توصیه پیامبر اکرم(ص) به امیرمؤمنان را به نظم درآورده است: یا علی از جملهٔ طاعات راه بر گزین تو سایهٔ خاص اله هر کسی در طاعتی بگریختند خویشتن را مخلصی انگیختند تو برو در سایهٔ عاقل گریز تا رهی زان دشمن پنهان‌ستیز از همه طاعات اینت بهترست سبق یابی بر هر آن سابق که هست @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴«اخلاق پیری» در داستان «پیرمرد و طبیب»! در دفتر دوم مثنوی حکایتی زیبا از آثار و پیامدهای پیری بیان می‌کند. هر چند همچون سایر حکایات مثنوی، بهره‌های معنوی و عرفانی خود را از آن نیز می‌گیرد: گفت پیری مر طبیبی را که من در زحیرم از دماغ خویشتن گفت بر چشمم ز ظلمت هست داغ گفت از پیریست آن ضعف دماغ گفت پشتم درد می‌آید عظیم گفت از پیریست ای شیخ قدیم گفت هر چه می‌خورم نبود گوار گفت از پیریست ای شیخ نزار گفت وقت دم مرا دمگیریست گفت ضعف معده هم از پیریست گفت آری انقطاع دم بود چون رسد پیری دو صد علت شود گفت ای احمق برین بر دوختی از طبیبی تو همین آموختی ای مدمغ عقلت این دانش نداد که خدا هر رنج را درمان نهاد تو خر احمق ز اندک‌مایگی بر زمین ماندی ز کوته‌پایگی پس طبیبش گفت ای عمر تو شصت این غضب وین خشم هم از پیریست چون همه اوصاف و اجزا شد نحیف خویشتن‌داری و صبرت شد ضعیف بر نتابد دو سخن زو هی کند تاب یک جرعه ندارد قی کند جز مگر پیری که از حقست مست در درون او حیات طیبه‌ست از برون پیرست و در باطن صبی خود چه چیزست آن ولی و آن نبی 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢تشکیکی بودن انسانیت 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ «درجه انسانیت» هر فردی با توجه به کمیت و کیفیت مسائلی که او را از حالت عقلانی و منطقی بیرون می‌آورند، دانسته می‌شود. زیرا؛ یک. عامل اصلی جداکننده انسان از سایر حیوانات «عقل» و «عقلانیت» است. یعنی همان عاملی که عقال و لگام و کنترل‌کننده «خشم» و «شهوت» است؛ به تعبیر زیبای علیه السلام: «الْإِنْسَانُ بِعَقْلِهِ؛ انسانیت انسان به عقل اوست» نیز همین حقیقت را به زبان شعری اینگونه بیان کرده است: ای برادر تو همان اندیشه‌ای مابقی تو استخوان و ریشه‌ای گر گل است اندیشه تو گلشنی ور بود خاری تو هیمه گلخنی دو. عقل و عقلانیت نیز امری تشکیکی و ذومراتب است؛ بر اساس مبانی فلسفه صدرایی عقل (اعم از عقل نظری و عقل عملی) ذومراتب و دارای شدت و ضعف است. چهار مرتبه اصلی عقل نظری عبارتند از: عقل هیولانی؛ عقل بالملکه؛ عقل بالفعل و عقل مستفاد. هر چند هدف اصلی از آفرینش انسان وصول به مرتبه عقل مستفاد (مرتبه فهم معقولات و اتصال به ملأ اعلی و اتحاد با مجردات) است اما مع الاسف بسیاری از آدمیان به چنین مرتبه‌ای دست نمی‌یابند. نتیجه: بنابراین انسانیت انسان نیز امری تشکیکی و ذومراتب است. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
✍جلال‌الدین مولوی: كافرم من گر زيان كرده ست كس در ره ايمان و طاعت يك نفس‏ https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢آثار معرفتی و اخلاقی «لقمه» در اندیشه مولوی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نکاتی ناب و دقیق درباره آثار معرفتی و معنوی، حلال یا حرام دارد. در جایی به طور کلی رابطه میان لقمه و اندیشه را چنین بیان می‌کند: لقمه، تخم است و بَرش، اندیشه‌ها لقمه، بحر و گوهرش اندیشه‌ها و در جایی هم تأثیر لقمه حرام در شکل‌گیری رذایل اخلاقی و معرفتی را چنین ترسیم می‌کند: چون ز لقمه تو حسد بینی و دام جهل و غفلت زاید، آن را دان حرام از آثار وضعی لقمه حرام آن است که اساساً‌ میل به شنیدن سخن حق را در انسان می‌میراند. لقمه‌ حرام دریچه‌های درک و فهم را می‌بندد و به همین دلیل مولد جهل و غفلت در آدمی است. «مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُم‏؛ شکم‌های شما از حرام پر شده است و (در نتیجه) بر دل‌هایتان قفل زده شده است» و راه فهم و درک بر روی شما بسته شده است. مولوی در جایی دیگر از مثنوی، به بیان تأثیرات معنوی و معرفتی لقمه حلال پرداخته و می‌گوید: لقمه‌ای کآن نور افزود و کمال آن بود آورده از کسب حلال ××× علم و حکمت زاید از لقمه حلال عشق و رقت آید از لقمه حلال و بالاخره اینکه لقمه حلال، آثار اجتماعی و عرفانی هم دارد: عشق به آدمیان و میل به خدمت به آفریدگان و تعالی‌جویی و عزم رفتن به سوی جانان از دیگر آثار و برکات لقمه حلال است: زاید از لقمه حلال اندر دهان میل خدمت، عزم رفتن آن جهان 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢قاعده حد وسط از نگاه مولوی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دفتر دوم مثنوی در ضمن بیان حکایتی، به زیبایی، ناکارآمدی و نادرستی معیار حدوسط را برای تعیین مصداق فضیلت تشریح می‌کند. داستان از این قرار است که عده‌ای از صوفیان پیش شیخ خانقاه از صوفی دیگری شکایت بردند که سه خصلت بد و ناشایست دارد: در سخن بسيارگو همچون جرس در خورش افزون خورد از بيست كس ور بخسبد هست چون اصحاب كهف صوفيان كردند پيش شيخ، زَحف [=سر و صدا و اعتراض] شیخ که این عیوب و رذایل را شنید، درویش و صوفی مزبور را فراخواند و به او گفت شایسته صوفی ‌آن است که از «پرگویی» و «پرخوری» و «پرخوابی» بپرهیزد و در این امور اندازه نگه داشته و «حد وسط» را مراعات کند؛ چرا که معیار فضیلت، رعایت حد وسط است و در روایت نیز بر این مسأله تأکید شده است که: «خَيْرُ الْأُمُورِ أَوْسَاطُهَا» شيخ رو آورد سوى آن فقير كه ز هر حالى كه هست اوساط گير و سپس در آسیب‌ها و آفات جسمی و بدنی «زیاده‌روی» نیز قدری سخن گفت که: گر يكى خلطى فزون شد از عرض در تن مردم پديد آيد مرض آن صوفی در پاسخ شیخ گفت که حد وسط، معیاری نسبی است: گفت راه اوسط ار چه حكمت است ليك اوسط نيز هم با نسبت است وسط هر چیزی را باید با خودش سنجید. آبِ جو نسبت به شتر ممکن است کم باشد؛ اما برای یک موش، همچون اقیانوس است. اگر کسی اشتهای ده قرص نان را دارد حال اگر شش‌ قرص بخورد، حد وسط را مراعات کرده است؛ اما برای کسی که اشتهای پنجاه قرص نان دارد، خوردن شش قرص نان، تفریط است و نه حدوسط است. آب جو نسبت به اشتر هست كم ليك باشد موش را آن همچو يم هر كه را باشد وظيفه چار نان دو خورد يا سه خورد هست اوسط آن ور خورد هر چار دور از اوسط است او اسير حرص مانند بط است هر که او را اشتها ده نان بود شش خورد می‌دان که اوسط آن بود چون مرا پنجاه نان هست اشتهی مر تو را شش گِرده، هم دستیم؟ نی اشکال دیگر معیار حد وسط آن است که درباره امور متناهی قابل طرح است یعنی اموری که ابتدا و انتهایی دارند؛ اما در موضوعات و مسائل نامتناهی حدوسط بی‌معناست. اول و آخر بباید تا در آن در تصور گنجد اوسط یا میان بی‌نهایت چون ندارد دو طرف کی بود او را میانه منصرف 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢زیست خیالی! 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جلال‌الدین در توصیف معیارهای «دوستی و دشمنی» و «فخر و ننگِ» برخی از افراد می‌گوید: بر خیالی صلحشان و جنگشان وز خیالی فخرشان و ننگشان گاهی مشاهده می‌شود که برخی از افراد (حتی افراد به ظاهر تحصیل‌کرده و باسواد) یک «زیست توهمی» دارند. خوشایندها و بدآیندهای‌ آنان همگی بر اساس معیارهای وهمی و خیالی است. نه دلیل و معیار دوستی و حمایت کردن‌شان معلوم است و نه دلیل و معیار دشمنی و مخالفت کردن‌شان! با توهم و تخیلی، حامی می‌شوند و با همان توهم و تخیل نیز خلاف‌خوانی می‌کنند! بیچاره‌تر و بدبخت‌تر از اینان کسی است که به حمایت‌ها یا مخالفت‌های چنین افرادی دلخوش یا دل‌‌آزرده شود! 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢بازگشت نیکی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔶 علیه السلام می‌فرماید: «كَما تُعينُ تُعانُ؛ همانطور که ياری می‌كنی، ياری می‌شوی» 🔶به تعبیر : این جهان کوهست و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا 🔶و به تعبیر : هر دست که دادند از آن دست گرفتند هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣مدیریت امیال و شهوات در مسیر قرب و تعالی؛ در داستانی کوتاه از مثنوی معنوی 🎤احمدحسین شریفی آن یکی اسبی طلب کرد از امیر گفت رو آن اسب اشهب را بگیر گفت آن را من نخواهم گفت چون گفت او واپس رو است و بس حَرون سخت پس‌پس می‌رود او سوی بن گفت دمش را به سوی خانه کن دمِّ این استور نفست شهوت است زین سبب پس‌پس رود آن خودپرست شهوت او را که دم آمد ز بُن ای مبدِّل شهوت عُقبیش کن چون ببندی شهوتش را از رَغیف سر کند آن شهوت از عقل شریف همچو شاخی که ببرّی از درخت سر کند قوّت ز شاخ نیکبخت چونکه کردی دمّ او را آن طرف گر رود پس‌پس رود تا مُکتَنَف حبّذا اسبان رام پیش‌رو نه سپس رو نه حرونی را گرو گرم رو چون جسم موسیّ کلیم تا به بحرینش چو پهنای گلیم هست هفصد ساله را آن حُقُب که بکرد او عزم در سَیرانِ حُب همت سَیر تنش چون این بود سیر جانش تا به علیین بود شهسواران در سباقت تاختند خربطان در پایگه انداختند 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢چرایی و درمان حسادت در اندیشه مولوی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸یکی از بزرگ‌ترین و کشنده‌ترین بیماری‌های روحی، «حسادت» است. حسادت آتشی خرمن‌سوز است که نه تنها خرمن هستی و شخصیت فرد حسود را می‌سوزاند که بر جان ذخایر پیشرفت و تعالی جامعه هم می‌افتد. فرد حسود به جای تلاش و کوشش در جهت پیشرفت و ارتقاء فردی و جمعی، آرزو و خواستی جز زوال نعمت‌ها و توقف پیشرفت‌های دیگران ندارد! آنچه که او را آزار می‌دهد پیشرفت و تعالی دیگران است! به همین دلیل، سعی می‌کند به هر طریق ممکن مانع آن شود! 🔻یکی از بهترین‌ تحلیل‌های اخلاقی و روان‌شناختی درباره چرایی حسادت و همچنین یکی از کارآمدترین راه‌های ریشه‌کنی این رذیله‌ی خرمن‌سوز را در ضمن اشعاری در مثنوی معنوی بیان کرده است: زآنک هر بدبخت خرمن سوخته می نخواهد شمع کس افروخته هين کمالی دست آور تا تو هم از کمال ديگران نَفْتی به غم از خدا می‌خواه دفع اين حسد تا خدايت وا رهاند از جسد مر ترا مشغوليی بخشد درون که نپردازی از آن سوی برون @Ahmadhoseinsharifi 🌹