هدایت شده از دوشکاچی
🔴بیشرفی ضدانقلاب در مبارزه
📖یک شب سر کوچهای به همراه یکی از پیشمرگههایی که طرفدار ما بودند، نگهبان بودم. او چند متری با من فاصله داشت. یکی از خانههای اطراف، مشکوک به نظر میرسید. ناگهان دیدم پردهای کنار رفت و زن کاملاً برهنهای را دیدم که خودش را به شیشه پنجره چسبانده بود. شرمم گرفت و صورتم را برگرداندم تا آن صحنه زشت را نبینم. از آن مکانی که در آنجا ایستاده بودم، حرکت کردم و کمی آنطرفتر رفتم ... بعد از اینکه آن پیشمرگه ماجرا را فهمید، چند نفر از نیروها را خبر کرد و وارد آن خانه شدند و پنج نفر را دستگیر کردند که دو نفرشان زن بودند و دو قبضه کلاشینکف هم داشتند. از لهجه آنها و فارسی حرف زدنشان فهمیدم که از اهالی آن منطقه نبودند. اینجا بود که متوجه شدم ضدانقلاب از چه حربههایی علیه ما استفاده میکند.
👈تکمیلی این خاطره در کتاب #دوشکاچی
📚خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒 #سوره_مهر #حوزه_هنری #انقلاب_اسلامی #دفاع_مقدس #کرمانشاه #کردستان #کومله #دمکرات #دموکرات #پیشمرگان_کرد_مسلمان #پیشمرگه #تیپ_ویژه_شهدا #حربه_جنسی
🌐 خرید اینترنتی کتاب👇
https://bistoonart.com
https://sooremehr.ir/book/3321
🇮🇷 @dooshkachi
هدایت شده از دوشکاچی
🔴بیشرفی ضدانقلاب در مبارزه
📖یک شب سر کوچهای به همراه یکی از پیشمرگههایی که طرفدار ما بودند، نگهبان بودم. او چند متری با من فاصله داشت. یکی از خانههای اطراف، مشکوک به نظر میرسید. ناگهان دیدم پردهای کنار رفت و زن کاملاً برهنهای را دیدم که خودش را به شیشه پنجره چسبانده بود. شرمم گرفت و صورتم را برگرداندم تا آن صحنه زشت را نبینم. از آن مکانی که در آنجا ایستاده بودم، حرکت کردم و کمی آنطرفتر رفتم ... بعد از اینکه آن پیشمرگه ماجرا را فهمید، چند نفر از نیروها را خبر کرد و وارد آن خانه شدند و پنج نفر را دستگیر کردند که دو نفرشان زن بودند و دو قبضه کلاشینکف هم داشتند. از لهجه آنها و فارسی حرف زدنشان فهمیدم که از اهالی آن منطقه نبودند. اینجا بود که متوجه شدم ضدانقلاب از چه حربههایی علیه ما استفاده میکند.
👈تکمیلی این خاطره در کتاب #دوشکاچی
📚خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒 #سوره_مهر #حوزه_هنری #انقلاب_اسلامی #دفاع_مقدس #کرمانشاه #کردستان #کومله #دمکرات #دموکرات #پیشمرگان_کرد_مسلمان #پیشمرگه #تیپ_ویژه_شهدا #حربه_جنسی
🌐 خرید اینترنتی کتاب👇
https://bistoonart.com
https://sooremehr.ir/book/3321
🇮🇷 @dooshkachi
هدایت شده از دوشکاچی
🚬وقتی جلوی فرمانده سیگار کشیدم!
📖... به ظاهر نیروهای خوبی بودند، اما برادر رسولی چند نفرشان را نپذیرفت و دستور داد که آنها را برگردانند. تعجب کردم! بعد از یکی دو ساعت، مسئول پرسنلی را دیدم و با کنجکاوی از او پرسیدم: «چرا این نیروها رو برگرداندید؟!» گفت: «اینها رو نمیخوایم.» پرسیدم: «چرا؟ مگه چه شده؟!» گفت: «برای اینکه سیگاریاند!» گفتم: «خب، چه اشکالی داره؟» به برادر رسولی اشارهای کرد و گفت: «اون برادر رو میبینی؟ خیلی به سیگار حساسه. کسی رو که سیگاری باشه، توی گردان راه نمیده؛ توی این گردان هم کسی اهل سیگار نیست.» تا این جمله را از او شنیدم، برای لحظهای مات و مبهوت ماندم. تعجب کردم و با خودم گفتم: «من توی اتاق فرماندهی و جلوی چشمش سیگار کشیدم. چطوری چیزی به من نگفت؟!» ...
👈تکمیلی این خاطره در کتاب #دوشکاچی
📚خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒 #سوره_مهر #حوزه_هنری #انقلاب_اسلامی #دفاع_مقدس #کرمانشاه #شهید_جهانبخش_رسولی #گردان_ادوات #تیپ_نبی_اکرم(ص) #پادگان_ابوذر
🌐 خرید اینترنتی کتاب👇
https://bistoonart.com
https://sooremehr.ir/book/3321
🇮🇷 @dooshkachi
هدایت شده از دوشکاچی
🚬وقتی جلوی فرمانده سیگار کشیدم!
📖... به ظاهر نیروهای خوبی بودند، اما برادر رسولی چند نفرشان را نپذیرفت و دستور داد که آنها را برگردانند. تعجب کردم! بعد از یکی دو ساعت، مسئول پرسنلی را دیدم و با کنجکاوی از او پرسیدم: «چرا این نیروها رو برگرداندید؟!» گفت: «اینها رو نمیخوایم.» پرسیدم: «چرا؟ مگه چه شده؟!» گفت: «برای اینکه سیگاریاند!» گفتم: «خب، چه اشکالی داره؟» به برادر رسولی اشارهای کرد و گفت: «اون برادر رو میبینی؟ خیلی به سیگار حساسه. کسی رو که سیگاری باشه، توی گردان راه نمیده؛ توی این گردان هم کسی اهل سیگار نیست.» تا این جمله را از او شنیدم، برای لحظهای مات و مبهوت ماندم. تعجب کردم و با خودم گفتم: «من توی اتاق فرماندهی و جلوی چشمش سیگار کشیدم. چطوری چیزی به من نگفت؟!» ...
👈تکمیلی این خاطره در کتاب #دوشکاچی
📚خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒 #سوره_مهر #حوزه_هنری #انقلاب_اسلامی #دفاع_مقدس #کرمانشاه #شهید_جهانبخش_رسولی #گردان_ادوات #تیپ_نبی_اکرم(ص) #پادگان_ابوذر
🌐 خرید اینترنتی کتاب👇
https://bistoonart.com
https://sooremehr.ir/book/3321
🇮🇷 @dooshkachi
هدایت شده از دوشکاچی
🚬وقتی جلوی فرمانده سیگار کشیدم!
📖... به ظاهر نیروهای خوبی بودند، اما برادر رسولی چند نفرشان را نپذیرفت و دستور داد که آنها را برگردانند. تعجب کردم! بعد از یکی دو ساعت، مسئول پرسنلی را دیدم و با کنجکاوی از او پرسیدم: «چرا این نیروها رو برگرداندید؟!» گفت: «اینها رو نمیخوایم.» پرسیدم: «چرا؟ مگه چه شده؟!» گفت: «برای اینکه سیگاریاند!» گفتم: «خب، چه اشکالی داره؟» به برادر رسولی اشارهای کرد و گفت: «اون برادر رو میبینی؟ خیلی به سیگار حساسه. کسی رو که سیگاری باشه، توی گردان راه نمیده؛ توی این گردان هم کسی اهل سیگار نیست.» تا این جمله را از او شنیدم، برای لحظهای مات و مبهوت ماندم. تعجب کردم و با خودم گفتم: «من توی اتاق فرماندهی و جلوی چشمش سیگار کشیدم. چطوری چیزی به من نگفت؟!» ...
👈تکمیلی این خاطره در کتاب #دوشکاچی
📚خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒 #سوره_مهر #حوزه_هنری #انقلاب_اسلامی #دفاع_مقدس #کرمانشاه #شهید_جهانبخش_رسولی #گردان_ادوات #تیپ_نبی_اکرم(ص) #پادگان_ابوذر
🌐 خرید اینترنتی کتاب👇
https://bistoonart.com
https://sooremehr.ir/book/3321
🇮🇷 @dooshkachi
هدایت شده از دوشکاچی
🚬وقتی جلوی فرمانده سیگار کشیدم!
📖... به ظاهر نیروهای خوبی بودند، اما برادر رسولی چند نفرشان را نپذیرفت و دستور داد که آنها را برگردانند. تعجب کردم! بعد از یکی دو ساعت، مسئول پرسنلی را دیدم و با کنجکاوی از او پرسیدم: «چرا این نیروها رو برگرداندید؟!» گفت: «اینها رو نمیخوایم.» پرسیدم: «چرا؟ مگه چه شده؟!» گفت: «برای اینکه سیگاریاند!» گفتم: «خب، چه اشکالی داره؟» به برادر رسولی اشارهای کرد و گفت: «اون برادر رو میبینی؟ خیلی به سیگار حساسه. کسی رو که سیگاری باشه، توی گردان راه نمیده؛ توی این گردان هم کسی اهل سیگار نیست.» تا این جمله را از او شنیدم، برای لحظهای مات و مبهوت ماندم. تعجب کردم و با خودم گفتم: «من توی اتاق فرماندهی و جلوی چشمش سیگار کشیدم. چطوری چیزی به من نگفت؟!» ...
👈تکمیلی این خاطره در کتاب #دوشکاچی
📚خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒 #سوره_مهر #حوزه_هنری #انقلاب_اسلامی #دفاع_مقدس #کرمانشاه #شهید_جهانبخش_رسولی #گردان_ادوات #تیپ_نبی_اکرم(ص) #پادگان_ابوذر
🌐 خرید اینترنتی کتاب👇
https://bistoonart.com
https://sooremehr.ir/book/3321
🇮🇷 @dooshkachi
هدایت شده از دوشکاچی
🚬وقتی جلوی فرمانده سیگار کشیدم!
📖... به ظاهر نیروهای خوبی بودند، اما برادر رسولی چند نفرشان را نپذیرفت و دستور داد که آنها را برگردانند. تعجب کردم! بعد از یکی دو ساعت، مسئول پرسنلی را دیدم و با کنجکاوی از او پرسیدم: «چرا این نیروها رو برگرداندید؟!» گفت: «اینها رو نمیخوایم.» پرسیدم: «چرا؟ مگه چه شده؟!» گفت: «برای اینکه سیگاریاند!» گفتم: «خب، چه اشکالی داره؟» به برادر رسولی اشارهای کرد و گفت: «اون برادر رو میبینی؟ خیلی به سیگار حساسه. کسی رو که سیگاری باشه، توی گردان راه نمیده؛ توی این گردان هم کسی اهل سیگار نیست.» تا این جمله را از او شنیدم، برای لحظهای مات و مبهوت ماندم. تعجب کردم و با خودم گفتم: «من توی اتاق فرماندهی و جلوی چشمش سیگار کشیدم. چطوری چیزی به من نگفت؟!» ...
👈تکمیلی این خاطره در کتاب #دوشکاچی
📚خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒 #سوره_مهر #حوزه_هنری #انقلاب_اسلامی #دفاع_مقدس #کرمانشاه #شهید_جهانبخش_رسولی #گردان_ادوات #تیپ_نبی_اکرم(ص) #پادگان_ابوذر
🌐 خرید اینترنتی کتاب👇
https://bistoonart.com
https://sooremehr.ir/book/3321
🇮🇷 @dooshkachi
هدایت شده از دوشکاچی
✌🏻صمیمانه
📖... در میان آنها احساس غربت خاصی میکردم. در این مدت کوتاه، رفتارهایشان را زیر نظر داشتم و با بچههای خودمان مقایسه کردم. از زمین تا آسمان با هم فرق داشتیم. ما در بین بچههای تیپ ویژه شهداء زمانی که غذا توزیع میشد، جای خودمان را در صف غذا به یکدیگر میدادیم و موقع غذا گرفتن هم به اندازهای که بتوانیم بخوریم، غذا میگرفتیم. به یکدیگر پرخاش نمیکردیم، حتی اگر حق هم با ما بود. هیچ وقت به سهمیهمان اعتراض نمیکردیم. کم و زیادش صدای ما را در نمیآورد و در زمان غذاخوردن هم به تنهایی غذا نمیخوردیم؛ به رفقایمان تعارف میکردیم و با هم غذا میخوردیم ...
👈تکمیلی این خاطره در کتاب #دوشکاچی
📚خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒 #تیپ_ویژه_شهدا #کردستان #کرمانشاه #صمیمیت #دفاع_مقدس #سوره_مهر #حوزه_هنری #انقلاب_اسلامی
🌐 خرید اینترنتی کتاب👇
https://sooremehr.ir/book/3321
🇮🇷 @dooshkachi
هدایت شده از دوشکاچی
🌷به یاد حماسه نبرد تن با تانک
📖... به یاد حماسه نبرد تن با تانکدر ورودی مزار توقف کردیم. تابلویی در آنجا به چشم میخورد که رویش نوشته شده بود: «هویزه، کربلای شهیدان مظلوم و بیغسل و کفن.» همانجا فاتحهای خواندیم و بعد هم قدمزنان به طرف مزار شهدا رفتیم. سکوت خاص و فضای سنگینی در مزار شهدا حاکم بود. آن چیزی که تقریباً در میان 70 مزار شهیدی که در آنجا آرمیده بودند برایم جلب نظر میکرد، این بود که روی همه آنها سه عبارت یکسان نقش بسته بود:
«شهید»،
«محل شهادت: هویزه»
و «تاریخ شهادت: 1359/10/16».
بیشتر شهدا جوان بودند و شاید کمتر از 22 سال سن داشتند. باور مبارزه تن به تانک و ایستادن در مقابل آهنپارههای غولپیکر دشمن، آن هم با سلاحهای سبک اولیه و قدیمی آنقدر سنگین بود که تن هر انسان دردمندی را به لرزه میانداخت ...
👈تکمیلی این خاطره در کتاب #دوشکاچی
📚خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒 #تیپ_نبی_اکرم(ص) #خوزستان #شهید_حسین_علم_الهدی #کرمانشاه #هویزه #دفاع_مقدس #سوره_مهر #حوزه_هنری #انقلاب_اسلامی #مقاومت
🌐 خرید اینترنتی کتاب👇
https://sooremehr.ir/book/3321
🇮🇷 @dooshkachi
هدایت شده از دوشکاچی
8.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺برنامه «جان و تن» (گفتگو با آقای #علی_حسن_احمدی راوی کتاب #دوشکاچی)
🗓یکشنبه ۲ مهرماه ۱۴۰۲
⏰ساعت ۲۰:۳۰ - تکرار : ساعت ۱۳ روز بعد
🎞شبکه افق سیما
📎 #دفاع_مقدس #کرمانشاه #سوره_مهر #حوزه_هنری #انقلاب_اسلامی #جان_و_تن
🇮🇷 @dooshkachi
هدایت شده از دوشکاچی
19.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 به یاد عاشورائیان محاصره شده در معرکه
📍روایتی از حماسه ایستادگی رزمندگان اسلام در عملیات عاشورا در منطقه میمک، مهرماه سال ۱۳۶۳
🔺خاطرهای از دوشکاچی کرمانشاهی که تازهداماد بود و در مواجهه با دشمن مسلح، با امتحان سختی مواجه شد و آخر سر با بستن پایش به قبضه تیربار، تصمیمی عاشورایی گرفت و ...
🔸 #دوشکاچی #علی_حسن_احمدی #کرمانشاه #دفاع_مقدس #میمک #عملیات_عاشورا #تیپ_نبی_اکرم(ص) #حوزه_هنری #سوره_مهر
🇮🇷 @dooshkachi
هدایت شده از دوشکاچی
🌷به یاد حماسه نبرد تن با تانک
📖... در ورودی مزار توقف کردیم. تابلویی در آنجا به چشم میخورد که رویش نوشته شده بود: «هویزه، کربلای شهیدان مظلوم و بیغسل و کفن.» همانجا فاتحهای خواندیم و بعد هم قدمزنان به طرف مزار شهدا رفتیم. سکوت خاص و فضای سنگینی در مزار شهدا حاکم بود. آن چیزی که تقریباً در میان 70 مزار شهیدی که در آنجا آرمیده بودند برایم جلب نظر میکرد، این بود که روی همه آنها سه عبارت یکسان نقش بسته بود:
«شهید»،
«محل شهادت: هویزه»
و «تاریخ شهادت: 1359/10/16».
بیشتر شهدا جوان بودند و شاید کمتر از 22 سال سن داشتند. باور مبارزه تن به تانک و ایستادن در مقابل آهنپارههای غولپیکر دشمن، آن هم با سلاحهای سبک اولیه و قدیمی آنقدر سنگین بود که تن هر انسان دردمندی را به لرزه میانداخت ...
👈تکمیلی این خاطره در کتاب #دوشکاچی
📚خاطرات #علی_حسن_احمدی
📒 #تیپ_نبی_اکرم(ص) #خوزستان #شهید_حسین_علم_الهدی #کرمانشاه #هویزه #دفاع_مقدس #سوره_مهر #حوزه_هنری #انقلاب_اسلامی #مقاومت
🌐 خرید اینترنتی کتاب👇
https://sooremehr.ir/book/3321
🇮🇷 @dooshkachi