eitaa logo
اخبار لفور
1.6هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
19هزار ویدیو
222 فایل
هرچیزی که درباره #لفور بایدبدانید #لفور جایی که بایدرفت ودید اخبار و مطالب ارسالی شما👇 @Ab_Azizi #تبلیغات پذیرفته می‌شود👆 کانال ایتا @akhbarelafoor گروه ایتا eitaa.com/joinchat/131203086C0505ea2121 کانال تلگرام t.me/akhbarelafoor
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ منظومه چِکِل: اثر استاد محمد علی کاظمی سنگدهی ⭐️ قسمت سوم ⭐️ اَتی پیله اَتی دست و اَتا تِک بی مار گس  . . .  چِش پِر اَسری وچون شِه نیم خِرد رِه دانِه وِنه تِک  چِکل ته دل سَر چند تا ستاره اسپهبد مَرزبان تِه یادگاره  وِنه حرف سخن دِنیا رِه مَشتِه بَنوشتِن و بِهِشتِن چنده خواره آدم یک روز اِنه یک روز هم شُونِه میان این دِ روز چند تا مِقومِه مِقوم وِرگ و . . . گِوسفِند گو مِقوم آدم هم در گپ گوته اگر گِم بوئهین گِم خِدائی میون نُوم مگم نینه جِدائی روات پل خراب از کار دنیا همیشه زِندوئه شیخ بهائی  جانِ چِکِل تِه زا زِکا جِگردار شیر نرو پلنگ سون و تفنگ دار  ازین بَد هم ماروُن جِه تِه مَرد بیار مَرد خوامی مَرد جِه دنیا پایدار دُمبه چکل طالب تِره یاد اِنه تِه جان گوش هَندا وِنِه داد اِنه وِنه زاری بلبل رِه فِریاد اِنه بَعد طالب کی چِکِل جِه شاد اِنه اون سَر جِری طالب طالب خوندنه وشِه دِل طالب یاد موندِنه شِه سرنِوشت رِه وِنه جُور بَدیئن خوار خوار هارشی طالب رِه هم مُوندنِه چِکِل وقتی ته تن کَل بِز لُو شُونِه تِه پَهن سینه جِه اِشکارگُو شُونِه بهار اِنه و تِه تَن عطر و بو شُونِه عسل ماز شَهدسِته از کندو شُونِه سِلِک تِه دامن دِله خُو شُونِه چَپون لَلِه زنده و غم فِرو شُونِه گالش گو دُوشنه شیر اَفتُو شُونِه گوِ شیر دِله کُولِک بُو شُونِه گوکِ پِه چو خِزنه بِرمِه خُو شُونِه مِختباد پیر وُنه چِشِ سُو شُونِه چَتِر بَزِه عاروس رَخت اُو شُونِه دوماد تور کِله دُوش چِکِ لُو شُونِه تِلم خُونِش اِنه ماست جِه دُو شُونِه  مُنتظِر وَچِه خَستِه خُو شُونِه  ابر دل گیرنِه وِنِجِه او شُونِه کوه رِه وَرف پُوشِنِه صحرا خُوشُونِه  / ... مِره یاد بیار وُ مِه شِعر رِه یاد دار  که از من نُوم تِه بَیه وا جار الآن هسته بهار پنجاه و چار تِه در قاف و مِن اینِجِه میُون غار  که دشت شیر نَر بَیئه بیکار  اِشکم مِزدی وَچون وِستِه کِمِبه کار رَفِقُون همه شُون هَستِنِه سِوار  جِواب سِلام رِه نَدنِه خوار خوار 🔵 پایان 🔵 ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ منطومه مازندرانی " تقی و معصومه" : 🔵 منظومه عاشقانه قدیمی ای در میان مردم سوادکوه مازندران رواج دارد که منظومه تقی و معصومه نام دارد و اسم کامل تر آن " تقی نوروزی (جنگن ) و معصومه باکری " است. مردم سرزمین سوادکوه ( شیرگاه، زیراب، پل سفید و روستاهای توابع آن ) معتقدند که این منظومه بر اساس یک اتفاق واقعی سروده شده است و به سال های 1270 تا 1280 خورشیدی باز می گردد. زمانی که ساکنین آن سرزمین تنها و تنها از طریق دامداری و کشاورزی روزگار خود را می گذراندند و ارتباطی تنگاتنگ با طبیعت داشتند. شاید یکی از عوامل مهمی که باعث می شود در این نقطه از ایران، افسانه ها ، منظومه ها و سروده های عاشقانه زیادی در میان مردم سینه به سینه منتقل شود، همین نکته است.  از جمله اشعار معروف مازندرانی، یکی اشعار مازندرانی " طالب آملی" است که در میان خود مازندرانی ها به "طالبا" شهرت دارد و دیگری منظومه عاشقانه " منوچهر و زهره " و نیز " تقی و معصومه " . فریده یوسفی، یکی از ساکنین سواد کوه، کتابی تحت عنوان " فرهنگ و آداب و رسوم سوادکوه" نوشته است که در سال 1380 جایزه کتاب برگزیده پانزدهمین جشنواره روستا را از آن خود کرد. این پژوهشگر حوزه مردم شناسی، منظومه "تقی و معصومه" را همراه با برگردان فارسی آن در کتاب خود آورده است .  بر اساس این کتاب پژوهشی، داستان عاشقانه"تقی و معصومه" از این قرار است: معصومه دختر زیبارو و مهربانی بود که به همراه دو برادرش در روستای "لدار" بندپی زندگی می کرد. روزی میان دو برادر اختلافی رخ می دهد و یکی از برادرها به همراه خواهرش معصومه از "لدار" کوچ می کند و به "چاشتخوارون" لفور می رود. تقی که از اهالی "چاشتخوارون" است، با دیدن او دل از کف می دهد. عاشقش می شود و از برادرش حسین می خواهد که "معصومه" را برای او خواستگاری کند. اما برادر تقی هم در حقش کوتاهی می کند و به خواستگاری نمی رود. دو سال می گذرد و تقی هر روز بیشتر از پیش به معصومه دل می بندد. تا این که یک روز در ایام نوروز می بیند که معصومه و برادرش بار سفر بسته اند تا دوباره به ده خود باز گردند. آنها بی خبر می روند و تقی آشفته و پریشان حال می شود. تقی تاب نمی آورد و پس از مدت کوتاهی بار و بنه می بندد و به دنبال آن ها به راه می افتد. روزهای سختی را در میان جنگل ها می گذراند، مریض می شود و از روستاهای "گل کتی" ، "کهلوچال" و " شیخ موسی" می گذرد و بالاخره به "لدار" می رسد. وقتی به آنجا می رسد، می گردد و زن برادر معصومه را پیدا می کند. به او التماس می کند که معصومه را برای او خواستگاری کند اما دیگر کار از کار گذشته است و معصومه را به عقد کسی در آورده اند. نامزد معصومه از طایفه "گلا" بود. طایفه ای جنگجو که در چوبزنی مهارت تمام داشتند. زن برادر معصومه او را مجاب می کند که به دهکده خود باز گردد و فکر معصومه را برای همیشه از سرش بیرون کند. تقی از "لدار" خارج می شود اما به ده باز نمی گردد و آواره و سرگردان می شود.  او از "لدار" به "لارجون" و از آن جا به "آمل" می رود تا بلکه فکر معصومه از سرش بیرون بیاید. اما نه تنها عشق او کمرنگ نمی شود، بلکه تاب و توان را از او می رباید. تقی پس از دو ماه سرگردانی به ده خود باز می گردد. مدتی که می گذرد شوهر معصومه که دامدار بود و مدام همراه با گله در حال کوچ به مرتع ها و جنگل های مختلف بود، معصومه را به محلی در نزدیکی "چاشتخوارون" لفور می آورد و او را در " گردنه سر" مسکن می دهد. دو سال از این ماجرا می گذرد که یک روز در ایام نوروز، برای تقی خبر می آورند که معصومه سر زا مرده است. شوهر معصومه همراه با گله در کوچ بود. تقی با سرعت خود را به بالین معصومه می رساند. نوزاد مرده او را در همان "گردنه سر" دفن می کند. پیکر معصومه را نیز با خود به امامزاده حسن می برد و برایش سوگواری می کند و از آن پس بر سر هر کوی و برزن که می رود و هر گوش شنوایی که پیدا می کند، داستان عشق نافرجام خود به معصومه را باز می گوید.  قدیمی ها معتقدند که چون خود تقی سواد نداشته است او سوز دل خود را به شعر می خواند و برادرش حسین، که او هم بی سواد بوده است، از بر می کند. 🔵 ادامه دارد... ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ منظومه مازندرانی " تقی و معصومه " : ⭐️ قسمت دوم ⭐️ 🔵 سالهای سال از آن اتفاق می گذرد اما اشعار سوزناک تقی در غم دوری از معصومه ورد زبان تمام عشاق آن منطقه می شود تا این که در سال 1352 یعنی حدود هفتاد یا هشتاد سال پس از عشق نافرجام معصومه و تقی ، یکی از اهالی " چاشتخوارون" لفور این منظومه را از دهان یکی از اهالی سالمند، بر روی یک نوار ضبط می کند و بدین ترتیب این منظومه فولکلور ثبت و ضبط می شود. مردم می گویند، تقی آنقدر به عشق معصومه پایبند می ماند که هرگز ازدواج نمی کند و سالها بعد، از روی یک درخت سقوط می کند و در عالم دیگر به وصل معصومه می رسد. مردم این منطقه از مازندران برای عشق هایی از این دست که تمام زندگی یک انسان را تحت الشاع خود قرار می دهد ، یک اسم دارند. آنها به این نوع عشق می گویند: سیو عشق. یعنی عشق سیاه... منظومه باقی مانده"تقی و معصومه" 46 بیت است. برخی از ابیات این منظومه از این قرار است: ای داد بیداد و ای برادرون معصومه باکر من چقدر مهربان بود به نام دختر دلبندم به سخن در می آیم همه با قلم [بیان می کنند] و من با گوشه زبان .... جستجو کردم اما نام تو را نیافتم. به بالای تپه" گل کتی" دام بگذاشتم نردبان ببندم و به آسمان بروم و دامان خدا را بگیرم ای داد بیدا و ای برادران معصومه باکر من چقدر مهربان بود محمد(ص) بر تخت سلیمان نشسته بود اول حضرت علی(ع) و بعد فرزندانش [گفتم:] امر خیر هست و پشیمان نمی شوید/ بیایید و کار را یکسره و آسان بکنید مرتضی علی با ذولفقارش/ به دنیا بیاید و کار را به انجام برساند ... در خانه نشسته بودم و در فکر و خیال/ دختر دلبندم به بندپی رفته است ... ای داد بیداد به چه کاری دچار شدم؟!/ پای پیاده به لدار رفتم خدمت برادر جانش رفتم/ [زنش پرسید:] در این وقت روز چه کار داری؟ گفتم: تو صاحب اختیار هستی/ خواهر شوهرت مجرد است،چه خیالی دارد؟ وسایلش را سوار ده چهارپا کرد/ و مرا جا گذاشت . به دنبالش آمدم... اوایل فروردین ماه به جستجویش آمدم/ عاشق گم کرده ام و به لاریجان رفتم به بازار آمل رفتم/ قطرات باران از لا به لای موهایم می چکید پیغام تو را به کلاغ و کبوتر می دهم / که معصومه باکر مرا به میدان بیاورید... اول بهار به محل کوچ رفتم / اسب سفیدم را رکاب و دهنه زدم اسماعیل را قاصد بفرستم/ دده نازبانو را خبر کنم خاله و خواهرزاده آخرین دیدار را انجام دهند/دو نفر بر یک بالین [مرگ] افتادند بروید و به ننه گوهر من بگویید/ دو شمع برای دختر دلبندم روشن کند... دیگر از محله آن طرف کوه گذر نمی کنم/ چون آن که روسری سفید داشت را دیگر نمی بینم در " شلقرائیچ پرتاس" و " منسر آروس پل" / هر کجا که نشسته باشم درد دل می کنم از چه کسی خبر لیلی خودم را بگیرم؟/ سراغ لیلی من در زیر خاک است 🔵 پایان 🔵 ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اخبار لفور
✳️ داستان "طالب و زهره" : ⭐️ قسمت پنجم ⭐️ 🔵 طالب با همین رجزخوانی ها خود را به دشت کرسنگ می رساند
✳️ داستان "طالب و زهره" : ⭐️ قسمت ششم (پایانی) ⭐️ 🔵 زهره به خانه بر میگردد ومادرخوانده از او می پرسد کجا بودی ؟ زهره هم پاسخ می گوید وخوابش را هم برای مادرخوانده تعریف می کندو به او اعتراض می کند که این لقمه را تو برایم برداشتی وتو پدرم را مجاب کردی که مرا به قادر بدهد،مادر خوانده هم می گوید این حرفها بی فایده است،چرا که بزرگانت نشستند وتفاهم کردند و تصمیم گرفتند. طالب،پس از چند روز استراحت واستفاده از داروهای طبیب بهتر می شود،یکی از این روز ها که طالب خیلی بهتر شده بود و احساس سلامت می کرد،تور ماهیگیری گرفته وکنار رودخانه می رود ومشغول ماهیگیری می شود،طالب یک ماهی آزاد درشت گرفته بود وخیلی خوشحال وخندان شده بود که ناگهان دید تنی چند از دختران که اتفاقا زهره هم در میان آنهاست به رودخانه نزدیک می شوند،زهره با دیدن طالب نزد او می آید،طالب ماهی آزادی را که گرفته بود در میان ظرفی که در دست زهره بود می گذارد،آنها کنار هم می نشینند ومشغول گپ وگفت می شوند ( بنا به روایتی می گویندکه این عاشق ومعشوق چنان سرگرم گفتگو بودندکه شب آمد و صبح شد وآنها نفهمیدند) زهره به طالب گفت سرمایه قادر چشمهای پدرم را کور کرده وپدرم جز این به چیزی دیگر نمی اندیشد،طالب هم قول داد که یکی دو شب دیگر با مقداری طلا وتحفه نزد پدر زهره برود وزهره را خواستگاری کند .... زهره همراه با ماهی آزاد درشتی که طالب به او داده بود به خانه بر میگردد،مادرخوانده از او سوال میکند این ماهی را ازکجا آوردی؟زهره پاسخ میدهد که طالب برایم گرفته ، مادرخوانده می گوید : هیچ می دانی اگر پدر و برادرت بفهمند که تو دیشب بیرون از خانه بودی خونت را حلال می کنند ؟ زهره هم پاسخ می دهد:من عاشق طالبم،بدون او نمی توانم زنده بمانم،حال اگر قرار است مرا به طالب ندهند،باداباد ، بگذار مرا بکشند که این مرگ درنظرم شیرینتر است،زهره به مادرخوانده توضیح می دهد که فردا شب طالب می آید منزل ما و مرا از پدرم خواستگاری میکند.  مادرخوانده با خود چاره اندیشی میکند که چگونه باید این دو را از هم دور کنم ؟! فکری به سرش می زند و به زهره می گوید : پس این ماهی را ببر و در سرداب بگذار تا وقتی که طالب امشب می آید از همین ماهی برایش شام تهیه کنیم و حسابی برای زهره زبان میریزد،زهره هم از همه جا بی خبر،تصور میکند که مادرخوانده را بر احوال او رحم آمده است.  طالب طبق قول و وعده ای که داده بود ، به خواستگاری زهره می آید و با اصرار پدر زهره برای شام می ماند،مادرخوانده زهره به دخترش می گوید تو آن ماهی را برای طالب سرخ کن من هم برایش برنج می پزم،زهره هم که از حضور طالب در آن خانه مست و سرخوش بود به دیده منت قبول کرده و کار انجام می دهد .  مادر خوانده،بدور از چشم زهره،داخل غذای طالب سم می ریزد ( البته با هماهنگی پدر زهره ) و طالب از همه جا بی خبر ، سرخوش از غذای معشوق،سرزنده از شور عشق،با اشتهای زیاد آن غذا را می خورد ، طالب پس از چند لقمه می فهمد که چه بلایی بر سرش آوردند و با حالی خراب،در حالی که به درب و دیوار می خورد و گاهی بر زمین می افتاد از خانه زهره بیرون می رود.  طالب از آنجا رفت و خود را به خانه پدر رسانید و باز پدر حکیم آورد و القصه باز هم طالب جان سالم به در برد،پس از چند روز که طالب حالش بهتر شده بود،دل شکسته و نحیف و دل آزرده از ستمکاری معشوق ( چرا که طالب می اندیشید زهره هم در جریان موضوع بوده،چرا که غذای طالب را زهره به او داده بود ) با خود تصمیم گرفت که از آمل برود،با خود اندیشید از آمل می روم به لاریجان،به تهران،شاید به اصفهان،بلکه این عشق احمقانه از سرم برود،چرا باید من عاشق دختری از تیره چلاوی بشوم که اینچنین رسوای خاص و عامم کند وسرانجام نیز با دستان خودش جام زهر به من تعارف کند؟!  طالب بیخبر از آمل می رود وکسی از او نشانی نداشت،زهره از همه جویای طالب می شود ولی هیچ نشانی بدست نمی آورد ( در باب جستجوی زهره در پی طالب اشعار بی نهایت زیبایی وجود دارد که به لهجه مازنی است)،از طرفی پس از موضوع مسمومیت طالب،زهره هم اقدام به خودکشی میکند ولی متوجه شده و جلوگیری می کنند و همین اقدام به خودکشی های زهره موجب می شود که قرار و مدار عروسی زهره و قادر نیز به هم بخورد،سالها گذشت و زهره نشانی از طالب بدست نیاورد و ناگزیر ازدواج کرد .  پس از گذشت سالها،اندک اندک اخباری از طالب می رسید که طالب به هندوستان رفته و با دختر پادشاه هند ازدواج کرده است و حاصل این ازدواج دو بچه است و روزی از روزها خبر مرگ طالب در هند به آمل می رسد ومتعاقبا هم خبر به گوش زهره می رسد،زهره برای شستشوی لباس به لب رودخانه میرودوپس از آن دیگر هیچکس زهره را نمی بیند....‌‌‌ 🔵 پایان 🔵 ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اخبار لفور
🎙 #قسمت_بیست_و_چهارم از #کتاب_دکل 📚 #کتاب_صوتی_دکل 🔊 اولین مستند داستانی گام دوم انقلاب به قلم رو
25.mp3
5.29M
👈 از 📚 🔊 اولین مستند داستانی گام دوم انقلاب به قلم روح الله ولی ابرقوئی ناشر : انتشارات شهید کاظمی « حتماً کتاب رو خوب بشنوید» ⏳ مدت: ۵ دقیقه ۵۸ ثانیه 💾 حجم: ۲ مگابایت میکس و مسترینگ: حسین سنچولی 🎙گویندگان: علیرضا سمیع زاده سید علی حسینی زاده تولید شده در واحد هنر و رسانه مسجد امیرالمومنین با همکاری اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان قم ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌀 پیش بینی وضع هوای مازندران ( تاریخ صدور : سه شنبه 20 تیر 1402 ) ✅ امشب ( سه شنبه شب 20 تیر ) : بتدریج از سمت غرب استان با ☁️☔️ ........... ✅ چهارشنبه 21 تیر :🌥☔️ گاهی با و وزش باد ❗️ در با مقدار و شدت پیش بینی می شود. ........... ✅ پنجشنبه 22 تیر :🌦🌤 بتدریج با کاهش ناپایداری ........... ✅ جمعه و شنبه 23 و 24 تیر :🌤 ........... ✅ یکشنبه 25 تیر : 🌤 ❗️از اواخر روز ابری بتدریج با ☁️🌂 ........... ✅ دوشنبه 26 تیر :☁️☔️ ابری گاهی با و وزش باد ⚠️ در صورت تغییرات نقشه ها ، تغییرات پیش بینی نیز در روزهای آینده اطلاع رسانی می شود. حسینجان نیری اهنگر هواشناسی ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🆘🆘⛈⛈⛈⛈⛈⛈⛈ هشدار جوی سطح زرد شماره 16 هواشناسی مازندران مورخه 1402/04/20- توصیف سامانه مورد انتظار: تقویت جریانات خنک و مرطوب شمالی و عبور امواج در تراز میانی جو زمان فعالیت: از اواخر وقت سه شنبه تا بعدازظهر پنج‏شنبه نوع مخاطره: بارندگی(گاهی رگبار باران)، کاهش دما ، وزش باد و با احتمال رعدوبرق منطقه اثر: سطح استان اثر مخاطره: احتمال آبگرفتگی بویژه در شهر های غربی استان - کاهش دید و ریزش سنگ در محورهای کوهستانی توصیه: احتیاط در تردد جاده ای ، عدم اسکان درکنار رودخانه ‏ها و پرهیز از صعودکوهنوردان به ارتفاعات و سایر اقدامات پیشگیرانه.... ✳️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اخبار لفور
✳️ #دعای_روز_سه‌شنبه : بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُلِله وَالْحَمْدُ حَقُّهُ كَمَ
✳️ : بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 🤲 الْحَمْدُلِله الَّذِى جَعَلَ اللَّيْلَ لِباساً، وَالنَّوْمَ سُباتاً، وَجَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً، لَكَ الْحَمْدُ أَنْ بَعَثْتَنِى مِنْ مَرْقَدِى وَلَوْ شِئْتَ جَعَلْتَهُ سَرْمَداً، حَمْداً دائِماً لَايَنْقِطعُ أَبَداً، وَلَا يُحْصِى لَهُ الْخَلائِقُ عَدَداً. 🤲 اللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ أَنْ خَلَقْتَ فَسَوَّيْتَ، وَقَدَّرْتَ وَقَضَيْتَ، وَ أَمَتَّ وَ أَحْيَيْتَ، وَأَمْرَضْتَ وَشَفَيْتَ، وَعافَيْتَ وَ أَبْلَيْتَ، وَعَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَيْتَ، وَعَلَى الْمُلْكِ احْتَوَيْتَ؛ أَدْعُوكَ دُعَاءَ مَنْ ضَعُفَتْ وَسِيلَتُهُ، وَانْقَطَعَتْ حِيلَتُهُ، وَاقْتَرَبَ أَجَلُهُ، وَتَدَانَىٰ فِى الدُّنْيَا أَمَلُهُ، واشْتَدَّتْ إِلَىٰ رَحْمَتِكَ فاقَتُهُ، وَعَظُمَتْ لِتَفْرِيطِهِ حَسْرَتُهُ، وَكَثُرَتْ زَلَّتُهُ وَعَثْرَتُهُ، وَخَلُصَتْ لِوَجْهِكَ تَوْبَتُهُ، فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيِّينَ، وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، وَارْزُقْنِى شَفاعَةَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَلَا تَحْرِمْنِى صُحْبَتَهُ، إِنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ. 🤲 اللّٰهُمَّ اقْضِ لِى فِى الْأَرْبَعاءِ أَرْبَعاً: اجْعَلْ قُوَّتِى فِى طَاعَتِكَ، وَنَشَاطِى فِى عِبَادَتِكَ، وَرَغْبَتِى فِى ثَوَابِكَ، وَزُهْدِى فِيَما يُوجِبُ لِى أَلِيمَ عِقَابِكَ، إِنَّكَ لَطِيفٌ لِمَا تَشَاءُ. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است 🤲 ستایش خدا را که شب را پوشش و خواب را مایه آرامش و روز را زمینه تکاپو قرار داده، ستایش فقط شایسته توست که مرا از خوابگاهم برانگیختی و اگر می‌خواستی خوابم را جاودان می‌ساختی، ستایش دائم که هرگز پایان نیابد و سپاس بیکران ‌که آفریدگان از شمارش آن ناتوان‌اند. 🤲 خدایا! ستایش تنها شایسته توست که آفریدی و سامان دادی و اندازه مقرر نمودی و فرمان دادی و میراندی و زنده کردی و بیمار نمودی و درمان کردی و بهبودی عنایت فرمودی و فرسوده ساختی و بر عرش هستی استیلا یافتی و بر فرمانروایی جهان چیره گشتی؛ تو را می‌خوانم همچون کسی که وسیله‌اش ناکارا گشته و رشته‌ی چاره‌اش گسسته و مرگش نزدیک شده و آرزویش در دنیا کاستی یافته و سخت بر رحمت تو نیازمند گشته و حیرتش بر اثر کوتاهی فزونی یافته و لغزش و افتادنش فزونی یافته و بازگشتش به‌سوی تو خالص شده است، پس بر محمّد خاتم پیامبران و بر خاندان پاکیزه و پاک‌نهاد او درود فرست و شفاعت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش باد) را روزی‌ام فرما و از هم‌نشینی با او محرومم مساز، همانا تویی مهربان‌ترین مهربانان. 🤲 خدایا! در چهارشنبه چهار حاجت مرا روا ساز: نیرویم را در طاعت خود و نشاطم را در بندگی خویش و رغبتم را در پاداشت و بی‌رغبتی‌ام را در آنچه موجب عذاب دردناک توست قرار ده، همانا تو به هر که بخواهی مهربانی. 🤲 آمین یا رب العالمین 🤲 ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 Https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اخبار لفور
✳️ #زیارت_روز_سه‌شنبه: 🌹 زیارت روز سه‌شنبه اختصاص دارد به سه امام معصوم ( امام سجاد ، امام باقر ،
✳️ : زیارت روز چهارشنبه اختصاص دارد به امامان معصوم ،امام موسی بن جعفر و امام رضا و امام جواد و امام هادی (ع) در زیارت آن بزرگواران بگو: بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلِيَاءَاللّٰهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا حُجَجَ اللّٰهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا نُورَ اللّٰهِ فِى ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، بِأَبِى أَنْتُمْ وَأُمِّى، لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللّٰهَ مُخْلِصِينَ، وَجَاهَدْتُمْ فِى اللّٰهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّىٰ أَتاكُمُ الْيَقِينُ، فَلَعَنَ اللّٰهُ أَعْداءَكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَجْمَعِينَ، وَأَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ. يَا مَوْلاىَ يَا أَبا إِبْراهِيمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ يَا مَوْلاىَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ يَا مَوْلاىَ يَا أبا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ يَا مَوْلاىَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَنَا مَوْلىً لَكُمْ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَجَهْرِكُمْ، مُتَضَيِّفٌ بِكُمْ فِى يَوْمِكُمْ هٰذَا وَهُوَ يَوْمُ الْأَرْبَعاءِ، وَمُسْتَجِيرٌ بِكُمْ، فَأَضِيفُونِى وَأَجِيرُونِى بِآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 به نام خداوند بخشنده و مهربان سلام بر شما ای دوستان خدا سلام بر شما ای حجت‌های خدا سلام بر شما ای نور خدا در تاریکی‌های زمین سلام بر شما، درودهای خدا بر شما و بر خاندان پاکیزه و پاکتان، پدر و مادرم فدایتان، به‌راستی خدا را خالصانه پرستیدید و در راه خدا آن‌چنان‌که شایسته بود جهاد کردید تا آن‌که مرگ به سویتان آمد، لعنت خدا بر دشمنانتان از تمام پریان و آدمیان، من به‌سوی خدا و به‌سوی شما از دشمنانتان بیزاری می‌جویم. ای سرور من، ای ابا ابراهیم موسی بن جعفر ای سرور من، ای ابا الحسن علی بن موسی ای سرور من، ای ابا جعفر محمّد بن علی ای سرور من، ای ابا الحسن علی بن محمّد، من دل‌بسته شما هستم، ایمان دارم به نهان و آشکار شما، در این روز شما که روز چهارشنبه است از شما درخواست پذیرایی دارم و به بارگاه شما پناه می‌جویم، پس مرا پذیرا باشید و پناهم دهید، به حقّ خاندان پاکیزه و پاکتان. 🤲 آمين يا رب العالمین 🤲 ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 Https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اخبار لفور
✳️ #دعای_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_در_روز_سه_شنبه درباره محیط ها و موضع گیری ها : بسم الله الرحمن
✳️ در مورد حفاظت و پوشش : بسم الله الرحمن الرحیم 🤲 اللّهُمَّ احرُسنا بِعَینِک الَّتی لا تَنامُ و رُکنِک الَّذی لا یُرامُ و بِأَسمائِک العِظامِ، وصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وَاحفَظ عَلَینا ما لَو حَفِظَهُ غَیرُک ضاعَ، وَاستُر عَلَینا ما لَو سَتَرهُ غَیرُک شاعَ، وَاجعَل کلَّ ذلِک لَنا مِطواعاً، إنَّک سَمیعُ الدُّعاءِ قَریبٌ مُجیبٌ . 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 به نام خداوند بخشنده و مهربان 🤲 خداوندا! ما را با دیدگانت که خواب بر آن مسلط نمی شود، و ستون محکمت که خم نمی گردد، و به نام های بزرگ و با عظمتت محافظت کن و بر محمّد و آل او صلوات فرست و برای ما حفظ کن آنچه را که اگر دیگران بخواهندحفظ کنند، از میان می رود، و بر ما بپوشان آنچه را که اگر جز تو بپوشاند ، بر ملا می شود و همه اینها را برای ما مایه فرمانبرداری خودت قرار ده، که تو شنوای دعا و از هرکس به من نزدیک تر و اجابت کننده درخواست ها هستی. بحار الأنوار : ج ۹۰ ص ۳۳۹ ح ۴۸ ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 Https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ع ⭐️ ذکر روز چهارشنبه : 🌹 یا حی یا قیوم 🌹 🙏 صبح چهارشنبه مون رو با صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می کنیم و صلوات امروزمون رو به پیشگاه مولامون امام موسی بن جعفر ع ( امام کاظم )و علی بن موسی ع (امام رضا )و محمد بن علی ع امام جواد )و علی بن محمد ع ( امام هادی ) هدیه می کنیم. ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 Https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹 مزین می کنیم کانال اخبار لفور به یاد شهدای لفور 🌹 🌹 هر روز یک شهید 🌹 🌹 شهید امروزمون سی و هفتمین شهید منطقه لفور 🌹 🌹 شهید عبدالله مسلمی🌹 🌹 نام شهید : عبدالله مسلمی 🌹 نام پدر : مصیب 🌹 تاریخ تولد : سال ۱۳۳۸ 🌹 محل تولد : روستای بورخانی 🌹 تاریخ شهادت : ۱۳۶۴/۴/۱۱ 🌹 محل شهادت : جزیره فاو 🌹 مزار شهید : گلزار شهدای بورخانی 🌹 شهدا را یاد کنید با ذکر یک صلوات 🌹 ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹