eitaa logo
اخبار لفور
1.6هزار دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
16.2هزار ویدیو
220 فایل
هرچیزی که درباره #لفور بایدبدانید #لفور جایی که بایدرفت ودید اخبار و مطالب ارسالی شما👇👇 @Ab_Azizi #تبلیغات پذیرفته می‌شود👆👆 کانال ایتا @akhbarelafoor گروه ایتا eitaa.com/joinchat/131203086C0505ea2121 کانال تلگرام t.me/akhbarelafoor
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 شعری در وصف شهدای لفور: ⭐️ قسمت دوم و پایانی ⭐️ خاطر بماند چهره زیبا و نورانی بماند راز را باید ز دل بیرون کنم خویش را دیوانه وَش مجنون کنم را تا که یاد آورده‌ام یاد آن مرد جهاد آورده‌ام خواهم از صادق بگویم یک کلام آن صدیق بی بدیل این قیام و سینه ها لبریز شد از مهرها ، ، ، ، ، ، و و سه یار آه می سوزم ز هِجرت اَی بِرار یاد آن پیر طریقت را بگو مرد حقیقت را بگو او مُراد و او مُرید و او پدر با اکبرش در این سفر گرچه هر جا پیش رو باشد پدر زین سفر او رفته در پی ، پسر ، رفیق یادمان وقت خطر امدادمان گویم از و غریب آن یار حبیب از و از باید شنید بی ریا باید شنید باز این دل بی بهانه پر کشید خویش را تا خانه دلبر کشید گفت مردان خدایی را ببین عاشقان کربلایی را ببین هر یکی از دیگری خوشنام تر در میان خاکیان گمنام تر من نمی دانم که اینان کیستند؟ یا ملائک یا فرشته چیستند؟ نیک نام نامیشان ماندگار گشته‌اند بر بام عالم یادگار ، ، چهره‌ها خندان و مست و غرق نور نام رشید و قهرمان مرد تقوی و عمل با صد نشان ، و بین آرام بین از و ها دو تن از چون بگویم من سخن مرد مظلوم دیار جبهه‌ها از عاشق بی ادّعا از چه گویم ای خدا از ، بی ریا از بیش از این باید شنید راز مردان متین باید شنید مرد آزاد از هیاهوی جهان او پرید از چوبه تن ناگهان یاد مرا آتش بجان آن سرافراز آن امیر کاروان از و رشید از شهیدان بیش از این بايد شنید از و یادی کنم از قصد امدادی کنم می ببخشیدم که اینجا آمدم با اجازت از شماها آمدم آمدم تا راز را افشا کنم از یکی مرد خدا انشا کنم یادی از سرسبدِ گُلهای باغ عاشقی او چراغ راه این مردان حق فرمانده گردان حق با همه اوصاف ماها مانده‌ایم همرهان رفتند و ما جا مانده‌ایم از میان خاک و خون کردیم گُذر مادران را بعد از آن کردیم خبر نعش های پاک یاران آمدند یک یکِ آن سربداران آمدند آمدند و ما تماشا کرده‌ایم رفته‌اند و ما تماشا کرده‌ایم مانده‌ایم ما و تماشا می کنیم ترسم از روزی که حاشا می کنیم 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
📝 گفت‌وگوی روزنامه جوان با فرزند جهادگر شهید علیرضا احمدی از شهدای دفاع مقدس : ⭐️ قسمت دوم ⭐️ جوان آنلاین: شهید علیرضا احمدی یکی از ۷۶ شهید دهستان لفور شهر سوادکوه است که ۱۸ آذر ۱۳۲۹ در روستای گشنیان لفور سوادکوه به دنیا آمد و ۹ آذر ۱۳۶۰ در جبهه بستان و هنگام آزادسازی این شهر به شهادت رسید. علیرضا در تاسوعای ۱۳۵۹ در راهپیمایی مردم تمامی روستا‌های لفور که با هدایت شهید حاج شیخ (شهید هفتم تیر سال ۶۰) و برگزار شده بود، حضوری فعال داشت. او خط جهاد را از همان زمان شروع کرد و پس از انقلاب و شروع دفاع مقدس، به جبهه‌های جنگ تحمیلی رفت و سرانجام سعادت شهادت را نصیب خود کرد. آنچه می‌خوانید حاصل همکلامی ما با علی اصغر احمدی فرزند شهید جهادگر علیرضا احمدی است.  ⛰ روستای شما چند شهید دارد؟ دهستان لفور سوادکوه ۷۶ شهید دارد، اما روستای ما (گشنیان) که یکی از روستا‌های این منطقه است، دو شهید دارد؛ شهید عادل ولی‌پور و پدرم علیرضا احمدی. شهید ولی‌پور متولد ۱۳۴۹ بود که سال ۱۳۶۵ بر اثر اصابت ترکش در منطقه ابوالفتح به شهادت رسید.  سوادکوه از قدیم به دوستداری اهل بیت شهرت دارد. مردم این منطقه چطور اعتقاداتی دارند؟ سوادکوه دیار علویان و زادگاه آیت‌الله صالحی مازندرانی اهل نفت چال لفور و پاسدار شجاع اسلام شهید ابراهیم کسائیان است که همراه شهید ابراهیم همت در جبهه‌ها نقش آفرینی می‌کرد. سختکوشی و عشق به اهل بیت پیامبر (ص) و پیروی از امام خمینی (ره) باعث شده بود تا زمان جنگ از روستا‌های دور افتاده اینجا هم رزمندگانی به جبهه بروند. ما از قدیم در همین منطقه زندگی می‌کنیم. پدرم در سن نوجوانی همراه خانواده از روستای گشنیان به روستای حاجیکلای لفور نقل مکان کردند و آنجا ساکن شدند. از سال ۵۷ جزو مبارزان با رژیم شاه بود. بعد از انقلاب هم با منافقین درگیر شده بود. سال ۵۷ برای استقبال از امام خمینی به تهران رفت. سال ۱۳۵۹ در حمله منافقین به پایگاه بسیج شیرگاه پدرم حضور داشت. بعد‌ها شهید جزو مؤسسان جهاد سازندگی سوادکوه شد و همزمان با شکل‌گیری جهاد سازندگی کارش را شروع کرد و به عمران و آبادانی در منطقه لفور و شهرستان سوادکوه مشغول شد. وقتی هم که جنگ تحمیلی شروع شد به جبهه رفت.  پدرم جزو شاگردان آیت‌الله شهید عبدالوهاب قاسمی که در انفجار حزب جمهوری اسلامی هفتم تیر ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند بود. همین طور در محضر آیت‌الله سلیمانی که سال قبل در بابلسر ترور شدند، درس خوانده بود. اکثراً با این بزرگان همنشین بود. آیت‌الله سلیمانی مشوق پدر در فعالیت‌های فرهنگی بود. در خانواده چند خواهر و برادر بودید؟ ما چهار فرزند بودیم؛ سه برادر و یک خواهر. خواهرم از من بزرگ‌تر بود و اخیراً معلم نمونه کشوری شده است. من و مسلم برادرم به دانشکده پزشکی رفتیم. الان برادرم پزشک متخصص ریه است و برادر آخری‌مان هم که مهندس شرکت نفت است. پدرم همیشه می‌گفت باید یکی از پسرانم پزشک شود. خدا را شکر برادرمان پزشک شد و من پرستار.  هنگامی که پدر به جبهه می‌رفت در حاجیکلای لفور زندگی می‌کردیم. سال ۶۰ پدرم شهید شدند تا سال ۶۲ در لفور ماندیم. عموی ما که قائمشهر ساکن بود برای ما خانه‌ای ساختند و مهاجرت کردیم. خواهرم ۹ ساله، من هفت ساله و برادر دیگرم پنج ساله و برادر کوچک‌ترمان سه ساله بود که پدرمان به شهادت رسید.  🔵 ادامه دارد... 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
: 🌹 مزین می کنیم کانال اخبار لفور رو با نام و یاد ۱۱ شهید تیر ماه منطقه لفور 🌹 🌹 شهید ، شصت و هفتمین شهید منطقه لفور ، تاریخ شهادت ۱۳۶۷/۰۴/۰۴ 🌹 شهید ، هفتادمین شهید منطقه لفور ، تاریخ شهادت ۱۳۶۸/۰۴/۰۶ 🌹 شهید ، پنجمین شهید منطقه لفور ، تاریخ شهادت ۱۳۶۰/۰۴/۰۷ 🌹 شهید ، سی و ششمین شهید منطقه لفور ، تاریخ شهادت ۱۳۶۴/۰۴/۰۸ 🌹 شهید ، بیست و چهارمین شهید منطقه لفور ، تاریخ شهادت ۱۳۶۲/۰۴/۰۹ 🌹 شهید ، سی و هفتمین شهید منطقه لفور ، تاریخ شهادت ۱۳۶۴/۰۴/۱۱ 🌹 شهید ، پنجاه و ششمین شهید منطقه لفور ، تاریخ شهادت ۱۳۶۶/۰۴/۱۴ 🌹 شهید ، چهاردهمین شهید منطقه لفور ، تاریخ شهادت ۱۳۶۱/۰۴/۲۳ 🌹 شهید ، پانزدهمین شهید منطقه لفور ، تاریخ شهادت ۱۳۶۱/۰۴/۲۳ 🌹 شهید ، سی و هشتمین شهید منطقه لفور ، تاریخ شهادت ۱۳۶۴/۰۴/۳۱ 🌹 شهید ، پنجاه و هفتمین شهید منطقه لفور ، تاریخ شهادت ۱۳۶۶/۰۴/۳۱ 🌹 شهدا را یاد کنید با ذکر یک صلوات 🌹 ⭐️ به کانال اخبار بپیوندید 👇👇👇 @akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
📝 شعری در وصف شهدای لفور: ⭐️ قسمت دوم و پایانی ⭐️ خاطر بماند چهره زیبا و نورانی بماند راز را باید ز دل بیرون کنم خویش را دیوانه وَش مجنون کنم را تا که یاد آورده‌ام یاد آن مرد جهاد آورده‌ام خواهم از صادق بگویم یک کلام آن صدیق بی بدیل این قیام و سینه ها لبریز شد از مهرها ، ، ، ، ، ، و و سه یار آه می سوزم ز هِجرت اَی بِرار یاد آن پیر طریقت را بگو مرد حقیقت را بگو او مُراد و او مُرید و او پدر با اکبرش در این سفر گرچه هر جا پیش رو باشد پدر زین سفر او رفته در پی ، پسر ، رفیق یادمان وقت خطر امدادمان گویم از و غریب آن یار حبیب از و از باید شنید بی ریا باید شنید باز این دل بی بهانه پر کشید خویش را تا خانه دلبر کشید گفت مردان خدایی را ببین عاشقان کربلایی را ببین هر یکی از دیگری خوشنام تر در میان خاکیان گمنام تر من نمی دانم که اینان کیستند؟ یا ملائک یا فرشته چیستند؟ نیک نام نامیشان ماندگار گشته‌اند بر بام عالم یادگار ، ، چهره‌ها خندان و مست و غرق نور نام رشید و قهرمان مرد تقوی و عمل با صد نشان ، و بین آرام بین از و ها دو تن از چون بگویم من سخن مرد مظلوم دیار جبهه‌ها از عاشق بی ادّعا از چه گویم ای خدا از ، بی ریا از بیش از این باید شنید راز مردان متین باید شنید مرد آزاد از هیاهوی جهان او پرید از چوبه تن ناگهان یاد مرا آتش بجان آن سرافراز آن امیر کاروان از و رشید از شهیدان بیش از این بايد شنید از و یادی کنم از قصد امدادی کنم می ببخشیدم که اینجا آمدم با اجازت از شماها آمدم آمدم تا راز را افشا کنم از یکی مرد خدا انشا کنم یادی از سرسبدِ گُلهای باغ عاشقی او چراغ راه این مردان حق فرمانده گردان حق با همه اوصاف ماها مانده‌ایم همرهان رفتند و ما جا مانده‌ایم از میان خاک و خون کردیم گُذر مادران را بعد از آن کردیم خبر نعش های پاک یاران آمدند یک یکِ آن سربداران آمدند آمدند و ما تماشا کرده‌ایم رفته‌اند و ما تماشا کرده‌ایم مانده‌ایم ما و تماشا می کنیم ترسم از روزی که حاشا می کنیم 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید