#یک_داستان_یک_پند 1089
🔳 01/01/21
✍در سال قحطی، در مسجدی واعظی بر منبر بود و میگفت: کسی که بخواهد صدقه بدهد هفتاد شیطان به دستش میچسبند و نمیگذارند، صدقه بدهد. مؤمنی پای منبر این سخنان را شنید، با تعجّب به رفقایش گفت: صدقه دادن که این چیزها را ندارد، اینک من مقداری گندم در خانه دارم، میروم و برای فقراء به مسجد خواهم آورد و از جایش حرکت کرد. وقتی که به خانه رسید زنش از قصدش آگاه شد. شروع به سرزنش او کرد که در این سالِ قحطی، رعایتِ زن و فرزند و خودت را نمیکنی؟ شاید قحطی طولانی شد، آن وقت ما از گرسنگی میمیریم و…
🔥خلاصه به قدری او را وسوسه کرد که آن مرد مؤمن دست خالی به مسجد نزد رفقای خود برگشت. از او پرسیدند چه شد؟ هفتاد شیطانی که به دستت چسبیدند، را دیدی؟! پاسخ داد: من شیطانها را ندیدم، لیکن مادر شیطان را دیدم که نگذاشت.
🍂در روایتی از حضرت علی (ع) آمده است: زمان انفاق، هفتاد هزار شیطان انسان را وسوسه و التماس میکنند که چیزی نبخشد. انسان میخواهد در برابر شیاطین مقاومت کند اما شیطان به زبان زن یا رفیق و... مصلحتبینی میکند و نمیگذارد.
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی
#یک_آیه_یک_تدبر 595
🔳 01/01/22
🌟غذای طیب:
طَيِّبَاتِ به مأکولات و نعمتهای الهی میگویند که باید هم حلال و هم پاک باشند. باید حلال باشند ولی در این حلال، همۀ قسمتها طیب نیستند.
📌مثال، گوسفند حلال است ولی همۀ اندامهای آن پاک و طیب برای خوردن نیست. (مانند، طحال)
✨📖✨ كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ (57 - بقره)
⚡️(و دستور دادیم که) از این رزق حلال و پاکیزه که نصیبتان کردیم تناول کنید.
🔹که در عبارت قبل در آیه فوق، طیب را به ترنجبین و بلدرچین ارجاع میکند.
✨📖✨ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوی (57 - بقره)
⚡️و برای شما من و سلوی فرود آوردیم.
(الْمَنَّ: ترنجبين، يعنى ماده چسبنده و شيرينى است مانند عسل كه از هوا بر سنگ و برگ درختان مىنشست) پس ترنجبین و بلدرچین حلال هستند ولی قسمتهای طیب آن مانند گوشت بلدرچین برای خوردن پاک است و معده و روده آن پاک نیست؛ و در ترنجبین قسمتی که به سنگ چسبیده است به علت احتمال آلودگی سنگ، طیب نیست.
👈پس تمام مأکولات الهی که حلال هستند، قسمتهای طیبشان باید خورده شود. مثال پرتقال حلال است، ولی پوست آن برای انسان طیب نیست که آن را بخورد.
🌟غذای أَزْكَىٰ:
فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هَٰذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَىٰ طَعَامًا فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ (19 - کهف)
پس یکی از خودتان را با این پولتان به شهر روانه کنید و او باید با تأمل بنگرد کدام یک (از مغازهداران شهر) غذایش پاکیزهتر است؟ پس غذایی از آن برایتان بیاورد.
🫕هر مأکول و خوردنی که به دست انسان طبخ شود تبدیل به طعام میشود و طعام در تمام قرآن به غذایی دستپخت بشر گفته میشود (وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ) که ممکن است مانند نان طبخ شده باشد یا مانند حلوا، حرارت ندیده و طعام شده باشد. اگر این خوردنی از سوی خارج از دست بشر باشد عنوان "مائده" به آن اطلاق می شود.
🔥در فقه تشيع، کافر نجس است؛ پس دست او و حتی رطوبت دستش اگر به طعامی بخورد نجس است. حتی در ظرفی که خوک در آن طبخ شده است جایز نیست گوشت گوسفندی در آن ظرف، با مانده روغن گوشت خوک طبخ شود.
📎در احادیث آمده است: انسان جنب نمیتواند چیزی بخورد مگر (تا زمان مهیا شدن شرایط غسل) وضو بگیرد. پس آشپز یا نانوایی که کافر یا حتی جنب است، در صورت طبخ غذا، طعام او أَزْكَىٰ نیست؛ و اصحاب کهف که بعد از بیداری گمان نمیکردند مشرکان نابود شدهاند و آیین یکتاپرستی حاکم شده است به مأمور خود که به شهر میفرستادند تأکید کردند طعامی (نانی) که به دست کافران و مشرکان درست شده است حتی المقدور تهیه نکند. بر عکس این امر هم صدق میکند که تهیه طعام از دست مؤمن باعث برکت است.
💢در احادیث آمده است: طعام خسیس بیماری و طعام سخاوتمند شفاء است، برای همین است بسیاری از عرفا در منزل خویش، به دست خویش برای خود نان میپختند.
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی
حضرت علی علیه السَّلام میفرمایند:
💫✨کسی که از وصف آفریدهای مثل خود ناتوان است، چگونه میتواند خدای خویش را وصف کند.
📖نهج البلاغه
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی
امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام:
🍀هر گاه پاسخها زیاد شوند، پاسخ درست پوشیده ماند.
📌برای همین در محضر استاد باید سعی شود به سؤالی که پرسیده میشود و حتی پاسخاش میدانیم، پاسخی در حضور استاد ندهیم.
📖نهج البلاغه
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی
پیامبر گرامی اسلام صَلی الله عَلیه وَ آلهِ وَ سَلّم:
🌷دعوت روز اول (عروسی) حق است. دعوت روز دوم احسان، و دعوت روز سوم شهرت طلبی و تفاخر است.
🔥یعنی در مراسم ختم و عروسی اگر کسی سه بار دعوت و ولیمه دهد برای شهرت و جاهطلبی است و نباید انجام دهد.
📖کنز العمال
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی
در من لایحضره الفقیه در فصل مزارعه و اجاره آمده است:
✍علی بن میمون صائغ (زرگر) گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: کاری را به دستمزد معینی قبول میکنم، سپس کار را به شاگردانم که کنار من هستند محول مینمایم و دو سوم اجرت به آنان میدهم و یک سوم برای من باقی میماند. امام فرموند: این کار صحیح نیست مگر تو خود در ساختن آن کمکشان کنی. عرض کردم: من، خود طلا را آب میکنم. حضرت فرمودند: در این صورت این خود کاری است که میکنی، پس اشکالی ندارد.
📌با توجه به حدیث فوق، اگر کسی به عنوان مثال مغازۀ مکانیکی دارد که خودش دست به کاری نمیزند و اجرت میگیرد در حالی که همه کارها را به شاگردان برای انجامش میسپارد، حتی برای یاد دادن شاگردان باشد این درآمد محل ایراد و حرام است.
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی
امام حسن عسگری علیه السلام:
💎هر کس با خدا همدم شود، از مردم دوری گزیند.
📖میزان الحکمه
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی
#یک_داستان_یک_پند 1090
🔳 01/01/22
📃عارفی با شاگرد خود در بین شهری در راه بودند. شاگرد از استاد پرسید: «استاد آیا از خدا طلب ثروت کردهای؟» استاد گفت: «هرگز!»
💰شاگرد گفت: «چرا مگر ثروت چیز بدی است؟» استاد گفت: «علم و حکمت را در دنیا بردار و بقیه را فروگذار!» شاگرد قبول نکرد. در میان راه به خرابهای رسیدند و خواستند زیر سایۀ دیواری خراب، قدری استراحت کنند.
🌴عارف به شاگرد گفت: «برخیز و با چوبی به آرامی زیر خود را خالی کن و خاک بردار!» شاگرد این کار کرد و جعبه پر از جواهرات گنج یافت. خوشحال شد. استاد گفت: «هرگز شادمان نباش آنچه در خورجین داری و کتاب تو است از این که در زیر خاک بود ارزشمندتر است.» اگر گنج ارزش داشت در خورجین بود، خاک بر سرش نمیریختند و خاک بر سر نبود!!!!
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی
🌹ربا در احکام🌹
🔳 01/01/23
✍در کتاب من لا یحضره الفقیه از امام صادق علیه السَّلام در احکام ربا آمده است: ربا به حالتی گویند که پولی با پول بیشتر بدون تجارت افزوده شود. ربا در مورد کالا با کالا هم وجود دارد.
📌مثال، کسی ده کیلو گردویی که تازه است در زمان برداشت محصول به رسم امانت به کسی دهد و سه ماه بعد، ده کیلو گردو از او طلب کند که غیر از آن گردویی باشد که به او داده است (چون گردوی تازه او که ده کیلو بوده در عرض سه ماه یک کیلو به علت خشک شدن کم کرده است) و وقتی او ده کیلو میگیرد، آن یک کیلو ربای آن محسوب میشود.
🔥فروش یک شئ باید در زمان خرید هر چه باشد در زمان فروش به همان مقیاس فروخته شود ولاغیر، وگرنه خرید و فروش آن کالا حکم ربا را دارد.
📌مثال، کسی در شهری تخم مرغ را به مقیاس عدد خرید کند و در شهر دیگر که مقیاس خرید و فروش تخممرغ وزن و کیلوگرم است آن را به مقیاس وزن بفروشد، این خرید و فروش حکم ربوی دارد؛ چون احتمال افزوده شدن کالا با تغییر مقیاس فروش متصور است.
🏘اگر کسی خانهای را با خانه کسی عوض کند و بگوید این خانه را میدهم و فلان مقدار پول بر روی خانه میدهم و خانۀ تو را بر میدارم، این نوع خرید و فروش ربوی است؛ بلکه باید بگوید: مثال، خانه من یک میلیون قیمت دارد، آن را به آن قیمت به تو میفروشم و خانۀ تو را یک میلیون و دویست هزار تومان میخرم، چون در این تجارت و بیع خانه با همجنس خود خرید و فروش میشود. اگر مبلغی اضافه برای خانهای در قبال خانهای دیگر پرداخت شود به حکم ربا نزدیک میشود هر چند رضایت خریدار و فروشنده در آن باشد.
🌏در صدر اسلام سکۀ طلا و نقره معیار خرید و فروش بودند و اسکناس بعدها چاپ و تکثیر شد. از آنجایی که در صدر اسلام خود سکۀ طلا و سکۀ نقره فینفسه ماهیت و ارزش و قیمت داشتند لذا ربا بر سکه طلا و نقره حرام گردیده است. حال یک حکم ثانوی که در این میان پیش آمده است، آن که اسکناس فینفسه ماهیتی چون طلا و نقره را ندارد بلکه ارزش آن متزلزل است که بر این مبنا برخی بانکداری اسلامی را جواز میدهند. برای آنکه دقت داشته باشیم اگر کسی از ما قرضی خواست در زمان قرض دادن بر اساس حدیثی از کتاب من لایحضره الفقیه میتوانیم سکه و طلا یا نقره را به عنوان قرض بدهیم و در زمان گرفتن همان سکه و نقره را مبنای برگشت قرض خود قرار دهیم. از سوی دیگر این امر نیز اشکالی ندارد اگر کسی معادل قیمت طلا و سکه به کسی وام بدهد و در زمان مقرر همان معادل سکه و طلا را به همان بخواهد چون قیمت سکۀ طلا یا نقره ثابت است.
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی
پیامبر گرامی اسلام صَلی الله عَلیه وَ آلهِ وَ سَلّم:
📌با اموالتان از آبروی خود دفاع کنید.
📖نهج الفصاحه
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی
✨از ابوبصیر آمده است که امام صادق علیه السلام سوال کردم:
💎آیا مومنان در روز رستاخیز خدا را میبینند؟ فرمودند: آری! پیش از روز قیامت هم او را دیدهاند. عرض کردم: چه زمانی؟! فرمودند: هنگامی که خدا به آنان فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم؛ گفتند: بلی!
📚التوحید شیخ صدوق
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی
#یک_داستان_یک_پند 1091
🔳 01/01/23
✍ابوعلی شقیق (عارف و زاهد مشهور قرن دوم هجری و از شاگردان و مریدان خاص ابراهیم بن ادهم) گوید: در بلخ قحطی شدیدی شد که برخی مردم به خوردن بدن مردگان روی آوردند. چنان دردناک شد که در خانهای اگر کسی میمرد، جسد او را با کسی که در خانۀ دیگری مرده بود عوض میکردند و میخوردند. (چون احساسات مانع بریدن جسد عزیز انسان و خوردنش میشود.)
🌖روزی در بازار غلامی دیدم که شاد بود. پرسیدم: همه مردم شهر رنجورند، تو چرا از قحطی ناشاد نیستی؟!
🌾غلام گفت: من اربابی دارم که یک روستا دارد و انبار بزرگی از گندم؛ تا سال بعد که باران آید و گندم محصول دهد مرا غمی از گرسنگی نیست.
🏜ابوعلی گوید: این سخن غلام را که شنیدم سر بر بیابان گذاشتم و گفتم: خدایا! غلامی به انبار ارباب خود دلگرم است و شاد. من چرا به تو که مالکالملکی و رزاق، امید ندارم و دل نبستهام؟؟؟!!!
💥این نیت کردم و سر بر بیابان گذاشتم و روزها میگذشت و من با نوشیدن جرعهای آب نه تشنه میشدم و نه گرسنه! چنین شد که بخاطر گمان نیکم به خداوند، از گرسنگی و تشنگی بینیازم کرد و روزی بسیارم بخشید.
🆔 @akhlaghmarefat
داستان ها و پندهای اخلاقی