eitaa logo
کانال اخلاق و معرفت در قرآن و روایات
1.4هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
68 ویدیو
3 فایل
@H_G_54 ارتباط با مدیر، نظرات، پیشنهادات ارتباط با ادمین @TadabboratQurani_401
مشاهده در ایتا
دانلود
📜🪶 ✍در امالی شیخ طوسی آمده است، حضرت علی علیه السَّلام می فرمایند: روزی رسول خدا (ص) مرا فراخواندند و فرمودند: ای علی! تو شباهتی با عیسی بن مریم داری. مسیحیان او را دوست داشتند، اما او را تا جایگاهی بردند که سزاوارش نبود و یهود او را دشمن داشتند و به مادرش تهمت زدند. امیرالمؤمنین علی علیه السَّلام فرمودند، دو گروه در مورد من هلاک شدند: دوستدار زیاده‌رو و غلو کننده که در من آنچه نیست آن را می گوید، و دشمنی که دشمنی اش باعث تهمت به من می شود. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
نوشین در مجلسی دوست و همکلاسی قدیمی خود را می بیند، و متوجه می شود که او فرزند مؤمنی دارد؛ او هم از خدا طلب فرزند مؤمن می کند. در اینجا نوشین بهتر است با چه اسمی از اسماء الهی خدا را صدا کند؟ ⭐️ یَا وَهَّاب چنانچه حضرت زکریا نبی زمانی که از خداوند طلب فرزندی صالح می کند این چنین خداوند را دعا می کند: رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً (۳۸_آل عمران) پروردگارا مرا از ناحيه خود فرزندی و نسلی پاك ببخش. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🪶 از امام صادق علیه السَّلام در تهذیب الأحکام آمده است: هر کس در اثنای نماز عطسه کند، باید "الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعالَمِينَ" بگوید. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳۲۱ عادل متولد تبریز است که در شهر خوی زندگی می کند. در زلزله خوی او مجبور می شود مدتی به خانه پدری در تبریز بیاید، و از ترس پس لرزه های قوی طلاهایش را هم به همراه خود به خانه پدری آورده و به مادرش تحویل می دهد. بعد از دو ماه مادرش از دنیا می رود؛ و سه ماه بعد از مرگ او، وراث تصمیم به فروش ارثیه و تقسیم آن می گیرند. دو برادر و یک خواهر عادل ادعا می کنند طلاها متعلق به مادرشان است و استناد می کنند در یک عروسی قبل از مرگ اش طلاها را در دست مادرشان دیده اند. استنادات عادل برای وراث اهمیتی ندارد و از آن جایی که خواهر و برادران وضع معیشتی خوبی ندارند طبق قرآن شیطان گمان می کند که می تواند آنان را به کسب حرام تشویق کند و آنان به خاطر این ضعف نفسانی مستعد خواطر شیطانی هستند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوه (۲۰_سبأ) آنان گمان ابلیس را در مورد خود (پیرامون ضعف نفس شان) تصدیق کردند و از ابلیس اطاعت نمودند. عادل مرا برای اصلاح ذات البین به جمع شان در زمان تقسیم ارث دعوت می کند. خوشبختانه اهل منزل اهل باور به کلام وحی هستند. خواهر و برادران ادعا می کنند که وضع معیشتی خوبی ندارند و مستأجرند و نمی توانند طلاهای مادر را تحویل دهند و شیطان چنان به باورشان رسانده که طلاها از آنِ مادرشان است. به آیه ۱۸ سوره فاطر از رحمت و مدد الهی اشاره می کنم. وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ  وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَىٰ حِمْلِهَا لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَی (۱۸_ فاطر) اگر بخواهند کوچک ترین باری از گناه را که وزن دارد از دوش کسی بردارند، بر دوش او کوچک ترین باری از این بار نهاده نمی شود حتی کسی که (مشتاق به آن است) از نزدیکان او باشد. آیه را شرح می دهم که حق تعالی می فرماید: اگر در روز قیامت همه اطرافیان انسان جمع شوند و حتی خودشان بخواهند نمی توانند "مُثْقَلَةٌ" یعنی چیزی که کوچک ترین وزن از گناه را دارد از دوش انسان بردارند. مدد الهی روی به آنان کرده و می گویم: دقت کنید حساب و کتاب آخرت با دنیا کاملاً متفاوت است. در این دنیا شما که خانه ای ندارید انسان هایی از بستگان و... اگر داوطلب برداشتن بار سنگین مستأجری از روی دوش شما باشند چنین امری در اراده حق تعالی ممکن است که برای شما خانه ای بتوانند بخرند و وِزْر مستأجری از دوش شما بردارند، ولی اگر این طلاها به ناحق تصاحب کنید و خانه ای بخرید در آن دنیا هیچ کس از بستگان شما حتی بخواهد شما را از زیر این وِزْر و بار گناه رها کند قادر به آن نخواهد بود. پس انسان عاقل در امری که دیگران می توانند او را کمک کنند اگر گیر کند بهتر از گیر کردن در امری است که هیچ کس نمی تواند او را کمک کند...... ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۲۶۴ 📆۱۴۰۲/۰۸/۲۷ 🌟جَوَب: اجابت از جَوَب است. برای درک دقیق و عمیق این لغت گسترده قرآنی باید به آیه شاه کلید تدبر آن رجوع کنیم: يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحارِيبَ وَ تَماثِيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ وَ قُدوُر رَاسِیاتٍ (۱۳_سبأ) آیه اشاره به تسخیر اجنه توسط سلیمان نبی را دارد. "وَجِفانٍ كَالْجَوابِ" اشاره به دیگ های غذا به اندازه حوض دارد که ثابت بودند و مراد از تشبیه آن به "جَواب" یعنی دیگ های چنان پر از غذا که اگر کاسه ای از آن غذا بر می‌داشتی چیزی از آن کم نمی شد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
به آیه دیگری برای درک معنای جَوَب می رویم: وَ ثَمُودَ الَّذِينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ (۹_فجر) یعنی کوه ها را می کَندند و خانه درست می کردند، در حالی که از آن چیزی کم نمی کردند. (جابُوا)پس جَوَب، یعنی برداشتن از چیزی بدون کم کردن از آن، که در این برداشت خواسته فرد تأمین و رضایت او حاصل می‌شود. اجابت بر دو نوع است: ۱) نخست، اجابت خدا از سوی انسان که تقدم است؛ ۲) تأخر آن، اجابت انسان از سوی خداست. حال به بررسی و تفکیک این دو اجابت می‌پردازیم: الف) نخست اجابت خدا از سوی انسان: این اجابت مقدم و قدم اول از سوی انسان است که به آیات یاد شده با دلایل و مستندات به مدد الهی خواهیم پرداخت: وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (۱۸۶_بقره)خداوند می فرماید: من دعای کسی را، زمانی که مرا می خواند می شنوم، پس شما جواب دهید نخست خواسته مرا از خود و‌ به من ایمان بیاورید شاید با آن رشد یابید. اگر اندکی به حدیث ثقلین دقت کنیم تمام‌ اجابت و خواسته های خدا از انسان در اموری است که انسان با انجام‌ دادن آن چیزی از او کم‌ نمی شود و رضایت خدا نیز تأمین می گردد، و انسان به مرحله جواب دادن به اوامر الهی ‌یا همان اجابت خداوند وارد می شود.‌ خداوند متعال از انسان می خواهد غیبت نکند، که اگر غیبت نکند چیزی از او کم‌ نمی شود. به نامحرم نگاه نکند، کسی با چشم پوشی از نامحرم چیزی از او کم نخواهد شد. خداوند می فرماید: با والدین خود مهربان باش و با آنان به تندی برخود مکن؛ و کسی با مهربانی با والدین اش چیزی از خود کم نمی کند. حق تعالی می فرماید: خوش اخلاق باش، کسی با گشاده رویی و مهربانی، خدا چیزی از او کم نمی کند. و صدها مثال دیگر از این نوع....... در برخی از اجابت های خدا از انسان، شاید دستوراتی مانند زکات و انفاق باشد که در زکات خدا از دادۀ خود می طلبد و در انفاق بر دادۀ خود در صورت بخشش ضمانت پر کردن جای آن را فرموده است، ولی زکات و انفاق هم چیزی از ما کم نمی کند. تمام این اجابت های خدا از انسان نه تنها چیزی از انسان کم نمی کند بلکه بر آن هم می افزاید و این افزودن ها قطعی و سنت الهی است. وَ يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ (۲۶_شوری) اگر در آیه فوق دقت کنیم، خداوند استجابت و جواب بنده را در قبال ایمان و عمل صالح منوط به دعا و خواستن از خویش هم نفرموده و وعده افزودن بر آن داده است. مثال، کسی که امر الهی را در غیبت نکردن اجابت کند نیاز به دعا و خواستن برای پاداش آن هم نیست و خداوند او را به صورت خودکار و اتوماتیک عزت و احترام می بخشد بدون این که دعا کند و از او بخواهد، یا کسی که چشم از نامحرم فرو ببندد، خداوند خودکار بر او احترام و عزت نفس می بخشد و نیازی به دعا نیست که پاداش آن از خدا طلب کند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
کسی که صله ارحام کرده و با والدین مهربانی کند و امر الهی اجابت نماید برای دریافت پاداش آن نیاز به دعا نیست؛ یا کسی که انفاق کند، برای پر کردن جای آن نیاز به دعای انسان نیست، یا کسی که فرزند صالح می خواهد اگر مال خود از حرام دور نگهدارد، از فرزندان خویش شیطان را باذن الله دور کرده و صالح شان نموده است؛ و کسی که دعا می کند از خدا فرزند صالح می خواهد باید بعد از حلال کردن مال خود و خدمت به والدین این دعا را انجام دهد. ب) اجابت نوع دوم، اجابت انسان از سوی خدا: علاوه بر موارد ذکر شده در سنت الهی، گاهی انسان برخی خواسته هایی از خدا دارد که در راستای اجابت سنت الهی نیست و باید از او آن را طلب کند. مانند کسی که خانه ای دارد ولی خانه ای بزرگ تر از خداوند می خواهد. تصور کنید کسی که دارد ولی انفاق نمی کند و از خدا طلب دنیای بیشتر در دعا می کند اگر خدا خواسته او را جواب دهد، قطعاً چیزی از او کم نمی شود بلکه این داعی و دعا کننده است که از او در صورت اعطای بیشتر کم‌ می شود‌. یعنی آن فرد دچار طمع و آلودگی در دنیا و هوای نفس خویش می گردد، پس اگر خداوند دعای او جواب نمی دهد نه برای آن است که در صورت اجابت دعای او از خداوند چیزی کم شود بلکه خدا نمی خواهد از بنده خود از رحمتش چیزی را کم کند چون در نزد خداوند آخرت از دنیا مقدم تر بوده و انسان از این نکته مهم غافل است...... پس اجابت دعا به معنای تصدیق مطلق خواستۀ داعی (دعا کننده) از سوی خداوند نیست چون اگر باشد این انسان و داعی است که متضرر می شود نه وجود قدسی حضرت حق تعالی؛ چنانچه دعای حضرت نوح نبی را در حق نجات فرزندش اجابت نکرد و حضرت نوح در پاسخ فرمود: وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ (۷۵_صافات) حال کدامیک از ما در دعاهای خود به این مرحله رسیده ایم‌ که اگر خداوند دعای ما در حق نجات فرزندمان اجابت نکند و او را بکشد ما او را "نِعْمَ الْمُجِيبُونَ" بخوانیم؟! خداوند می فرماید: من فقط به صدور و ذات شما آگاهم. (إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ) و تو وقتی از من ثروتی می خواهی که در راه من به نیازمندان ببخشی، من بهتر از تو ذات تو را می شناسم و می دانم که چنین نخواهی کرد، پس خواسته تو اجابت نمی کنم‌. اگر معلم به کسی که درس نخوانده نمره بدهد چیزی از معلم کم نمی شود بلکه آنچه کم می شود از دانش آموز است که کم می شود و کم شدن آن همان کم شدن تلاش و کار اوست‌. حال در ذیل به آیاتی مرتبط با موضوع اشاره می کنیم: ۱) ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ (۶۲_هود) ‏ای بنده! هر اندازه گناه کردی، بدان گناه تو هر اندازه بزرگ باشد کوچک‌ترین ضرری نمی تواند به من وارد کند و بخشش گناهان بزرگ تو چیزی از من کم نمی کند پس به سوی من بازگرد و از نافرمانی من توبه نمای. چنانچه امام حسین علیه السَّلام می فرمایند: خدایا! گناهان من بر من ببخش که با نافرمانی ام بر تو ضرری نرسانده ام. ۲) أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ (۶۲_نمل) ای انسان! در اضطرار تو را قرار می دهم تا از من طلب حاجت کنی و سمت من بیایی تا جواب دهم و چیزی که من می دهم از من چیزی کم نمی شود ولی تو در اضطرار به سمت بنده من می روی تا مشکل تو را حل کند. از او چون چیزی کم می شود قطعاً بر تو منت می گذارد و طلبکار تو می گردد که این هرگز مطلوب من نیست چرا که من خواسته ام در عبادت ام هیچ کس را بر من شریک در قدرت نگردانی. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳) امام باقر علیه السَّلام می‌فرمایند: موسی نبی از خداوند خواست فرعون را که با جلال و ثروت اش مردم را به گمراهی کشیده بود نابود کند، حق تعالی بعد از دعای موسی می فرماید: "قالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُما فَاسْتَقِيما"، یعنی دعای او اجابت کرد ولی تحقق آن به چهل سال بعد موکول نمود. پس گاهی دعایی همان لحظه اجابت می شود ولی زمان تحقق اجابت اش، در آن زمان نیست. ۴) ما اگر از خداوند طلب آخرت کنیم قطعاً اجابت می کند چون شاید دنیا آخرت ما را از ما بگیرد و خدا برای اینکه از ما کم نکند دنیا را به ما زیاد ندهد ولی اگر آخرت را طلب کنیم چون طلبِ آخرت باعث خلل ما در دنیا نمی شود خداوند قطعاً از رحمت اش دعای ما را در این امر مستجاب می کند. مثال، کسی از خداوند دعا کند و بخواهد که او را هدایت ببخشد و یا او را از تکبر دور سازد. ۵) اجابت امر الهی از سوی انسان مقدم بر اجابت دعای انسان از خداست که به آیاتی از آن در ذیل اشاره می کنیم:وَ الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُوری‌ بَيْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (۳۸_شوری) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّـهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ (۲۴_انفال) نبی مکرم اسلام (ص) می فرمایند: «دعا بدون عمل صالح، انداختن تیر بدون زِه است که بالا نمی رود و همان جلوی پا می افتد.» ۶) اجابت امر الهی از سوی انسان مراتبی دارد که هر اندازه این اجابت نیک تر باشد به خداوند تقرب بیشتری جسته و خداوند دعای او زودتر از دیگران اجابت می کند. لِلَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنی‌ وَ الَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً (۱۸_رعد) مثال، یعنی کسانی که دعوت خداوند را به بهترین شیوه اجابت می کنند: مانند کسانی که وصل می کنند با کسانی که از آنان بریده اند، و می بخشند کسانی را که آنان را نبخشیده اند. (در تدبر بِرّ به تفصیل به این امر اشاره شده است) ۷) الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِلَّـهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ (۱۷۲_آل‌عمران) نبی مکرم اسلام (ص) می فرمایند: «زمان خوشی خدا را یاد داشته باش تا خدا تو را در زمان ناخوشی ات یاد کند.» و نیز آن حضرت می فرماید: «هرکس کار خدا را بر کار خود مقدم گیرد و اجابت امر الهی کند خداوند هم کار او را مقدم می گیرد.» آیه فوق خطاب به کسانی است که علی‌رغم مجروح بودن باز امر رسول خدا را جواب داده و در جنگ دوباره حاضر شدند و خداوند بر آنان مزد اجر عظیم را وعده داده است. ۸) چرا نمی توانیم اوامر الهی را اجابت کنیم؟ چون ما اجابت امر شیطان را بر امر الهی ترجیح می دهیم. (إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي)، پس کسی که اجابت امر شیطان را بر اجابت الهی مقدم بدارد خداوند تا زمانی که توبه نکرده و اجابت شیطان را رها ننموده است خواسته او را اجابت نمی کند، چون اجابت در تناقض قرار می گیرد. ۹) کسی که ما را به استجابت دعای ما وعده می دهد باید ما را به اجابت امر الهی دعوت کند. يا قَوْمَنا أَجِيبُوا داعِيَ اللَّـهِ وَ آمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُجِرْكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ (۳۱_احقاف) پس بهترین استجابت دعای ما از کسی است که ما را به اجابت اوامر الهی برای اجابت دعای خود ما رهنمون می شود و از خود وعده ای ندهد که در آن اجابت دعای ما بدون اجابت اوامر الهی از سوی ما باشد که وعده ای ناممکن و کذب است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
: اجابت در قرآن 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
نازنینا! معبودا! ای حلیم، بر ما در زمان معصیت مان و مجازات معاصی مان حلم بیشتری از خود نشان ده؛ و در زمان گمراهی مان بر ما حلیم مباش و ما را بر راه راست مان هدایت فرما. ای یگانه هستی که از ازل تو بودی و خواهی بود و ما را تو عنایت کرده و وجود و هستی مان بخشیدی، هستی مان را به هستی خود گره بزن و گره های نفس مان، از نفس مان و شیطان باز فرما. ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🪶 در نهج الفصاحه از نبی مکرم اسلام (ص) آمده است: هر چیز را زکاتی است، و زکات خانه آن است که اتاق مهمان‌خانه داشته باشد. ✍مراد حدیث آن است اگر وسع انسان برسد در خانه ای که برای خود می سازد اتاقی را مستقل برای پذیرایی از میهمان آشنا، یا اقامت موقت میهمانی غریب بسازد آن امری پسندیده است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳۲۲ به رسم و عادت مردم شهری ارمنی، کشیشی فرزند خویش از نوجوانی به کلیسا می برد تا آیین مسیح او را کامل فرا دهد و بعد از مرگ اش در کلیسا جای پدر پر کند، چون هر کشیش باید هفت سال تعلیمات حوزوی آیین مسیح را فرا گرفته باشد. مطرب شهر هم که در بساط عروسی و عیش بارگی مردم ساز می زد و رقص و طرب شان می افزود پسر نوجوان خویش در آستانه پیری همراه خود کرد تا هنر پدر بیاموزد و نام او با در دست گرفتن ساز پدر در شهر بعد از مرگ اش زنده کند. همانا این رسم شهر بود و هر پدر باید حرفه خود به یکی از فرزندان قبل از مرگ اش انتقال می داد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
رندی در شهر به واقعیت عجیبی رسید. مطرب زاده را اکثر موارد پنهانی در گوشه ای از کلیسا می دید که کلام کشیش از مسیح می شنود، و کشیش زاده را پنهانی در مجلس طرب مطرب می یافت.... به حیرت شد و نزد پیر فرزانه شهر رفت تا علت این دوگانگی را بداند. پیر گفت: برای یافتن پاسخ سؤال خود روزی به خانه مطرب رجوع کن و روزی به خانه کشیش و آنچه را دیدی نزد من بیا و بیان نما. رند شهر، چون به خانه مطرب رفت از بیرون منزل صدای انجیل شنید و چون خانه کشیش رفت صدای طرب و رقص بر گوش او خورد. دیده ها به پیر شهر بازگو کرد و پیر گفت: نه فرزند کشیش در رفتن به بساط طرب راهی به خطا می رود و نه فرزند مطرب در رفتن به کلیسا...... آن دو پنهانی خانه خود می روند ولی کسی نمی بیند.... فرزندان در خانه در بساط هرچه بنشینند چون بیرون منزل روند دنبال همان بساط باشند.کشیش شهر ما، مطرب است و کسی او را نمی شناسد و مطرب شهر ما، کشیش است که دست خود رو نمی کند. آری! تربیت خانوادگی تا این اندازه مهم و تأثیرگذار است. ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۲۶۵ 📆۱۴۰۲/۰۸/۳۰ 🌟نَکَف: سرپیچی از روی خوش بینی کاذب را گویند. حق تعالی امر کرده که انسان با انجام مقدمات امری بر خدا توکل نماید. مثال، اسب خود را ببندد که فرار نکند. اگر کسی اسب خود را بدون بستن به امید خدا رها کند و در خیال خود توکل نماید، استنکاف کرده است. نبی مکرم اسلام (ص) می فرمایند: خدا را امتحان نکنید که دچار بلا می شوید. مثال کسی که دست اش زخمی شده و خونریزی می کند دست خود را خون بند نکند و خدا را امتحان کند که بدون بستن محل خونریزی، خون آن بند آید، استنکاف کرده است. لَنْ يَسْتَنْكِف الْمَسِيحُ أَنْ يَكُون عَبْدًا لِلَّه وَلا الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبون وَمَن يَسْتَنكِف عَن عِبَادَتِه (۱۷۲_نساء)  یعنی از روی خوش بینی کاذب به رحمت من، عیسی نبی از عبادت من استنکاف نکرد. پس شما پیروان مسیح که با خاطری شیطانی او را فدیه گناهان خود می دانید از عبادت من سرپیچی کرده و با این خوش بینی کاذب اقدام به معصیت من می کنید که بزودی با پیامبر خود نزد من محشور خواهید شد و برائت او از شما را در حق خود خواهید دید. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳۳۳ َمَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ (۷_طلاق) هر كس از آنچه خدايش داده انفاق كند كه خدا هيچ كس را تكليف نمی‌كند مگر به مقدار قدرتی كه به او داده است. حتی در اوج فقر و نداری هم انفاق کن تا به خداوند بگویی ثروتمند هستی، و بدان او در عطای خود، تو را در چشمی خواهد دید که خودت، خویش را می بینی.... ✍حسین‌ جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🪶 ✍در تهذیب الأحکام حدیث ۲۵۷۱ از اصحاب امام صادق علیه السَّلام آمده است که روایت می کند که از امام پرسیدم: اگر کسی طلب مرا انکار کند و نزد قاضی سوگند بخورد که حقی بر گردن او ندارم، سپس اموال او بی شاهد در اختیار من قرار گیرد، من می توانم اموال او را در عوض مطالباتی که داشته ام صاحب شوم و همان طور که او حق مرا انکار کرد و قسم خورد، من نیز حق او را انکار کنم و سوگند بخورم که حقی بر گردن من ندارد؟ ابوعبدالله صادق (ع) فرمودند: اگر او خیانت کرده است تو خیانت مکن و شیوه ناپسند او را تکرار مکن‌. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳۲۳ قاسم برای مشاوره نزد من آمده است. او پسر مؤمنی است؛ تا از زندگی اش شروع به گفتن می کند، می گوید: یک بار همسرش طلاق گرفته و ازدواج دوم کرده و اکنون زن دوم او هم از او طلاق می خواهد... می گویم: متوجه شدم! کفایت می کند...... به او می گویم: در خودرو یک چرخ شیارداری هست که به آن فولی می گویند و تسمه بر آن سوار می شود. اگر این فولی خراش برداشته و نامیزان شود هر تسمه ای بخواهد آن را بگرداند، به مرور رشته رشته شده و پاره می شود. فولی تو ریش ریش شده و باید اصلاح شود، که اگر اصلاح نشود هر زنی که برای تسمه و گرداندن زندگی ات بر زندگی تو وارد شود دیر یا زود رشته رشته شده و پاره خواهد شد. تو باید خودت را اصلاح کنی تا زندگی ات اصلاح شود، چرا که تغییر زوجه هیچ تغییری در زندگی تو ایجاد نخواهد کرد... ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
📆۱۴۰۲/۰۹/۰۴ فرق سِحر و طلسم چیست؟ سِحر در قرآن در آیات متعددی آمده است. سِحر به معنای انجام کاری از شیطان برای تسخیر بخشی از اراده یک نفر است. قَالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِيم (۱۱۶_أعراف) کسی که چشم بندی می کند تا کسی چیزی را که دوست دارد ببیند او را سِحر کرده است. در سِحر زنی که توسط ساحری، سِحر می شود ساحر دوست دارد صدای او را که شیطان است فقط آن زن بشنود و هرچه آن ساحر بگوید بر آن زن حجت می شود و حرف کسی جز او را نمی شنود. طلسم نتیجه سِحر است ولی در قرآن نیامده است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
مثال؛ چنین زنی ممکن است در کنج خانه ای سال ها بنشیند و بدون إذن ساحر تکان نخورد و بیرون از خانه نرود که به این مرحله طلسم گویند. (طلسم یعنی تفویض اختیار مطلق اعمال یک سِحر شده به ساحر را گویند) آنچه دانستن آن در این اثناء مهم است آن است که سِحر و طلسم هر دو توسط شیطان انجام می شود، پس برای خود آنان برای انجام آن نیازی به ابزار خاص مثل لوح، و فلز نوشته و... نیست و این ابزار قراردادی از سوی خود آنان برای اجیر کردن ساحران و باور افزایی بر مریدان شان است. مثال، شما پنجاه بُن غذا چاپ و برای نیازمندان پخش کرده اید تا با در دست داشتن آن به غذاخوری مراجعه و غذا بگیرند. آن بُن غذا هرچند ابزاری دست آنان برای گرفتن غذا است ولی نزد شما ابزاری برای عمل شما نیست چون می توانید بدون آن هم به آنان غذا بدهید. در سِحر هم وقتی شیطان بخواهد در باور کسی نفوذ کند حتی بدون این ابزار هم او را سحر و طلسم می نماید. شیاطین برای این که انسان را دچار عصیان الهی کنند با انجام برخی معاصی به انسان پاداش می دهند و از اختیار خود از خدا در این امر بهره می برند. مثال، در قبال نوشتن آیات الهی، معاذالله به طور معکوس یا با نجاستی مثل خون (کاری که صدام کرد و قرآنی با خون خود نوشت و اکنون در موزه بغداد عراق نگهداری می شود) به عامل آن یاری شیطانی خود را می رسانند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
پروردگارا! مرا عنایتی فرما آن گاه که زمان دعا، دستانم را به سوی تو بالا گرفته ام، چشم هایم هم فقط به سوی بالا و به دستان پرقدرت تو برای عطای حاجتم بنگرد. معبودا! پناه می برم از دستانی که به سمت تو بالا می برم ولی درون خود دلی است که چشم و دست اش به هر سویی که حاجت او بدهد امید و طمع اش دارد و می نگرد....... که این خواستن از تو نیست، بلکه خواستن از هر کس به هر قیمتی است. این دعایی از مخلوق به خالق نیست، بلکه دعایی از مخلوق به هر کسی است که حاجت او بدهد. این همان استصراخه ای است از شیطان بر وجودی که از معرفت تو تهی است. خدایا! از تو استغاثه ای می خواهم که دعایم مرا به تو نزدیک کند، هر چند حاجتم روا نکنی. ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
📜🪶 در تهذیب الأحکام در حدیث ۲۵۷۹ از اصحاب امام صادق علیه السَّلام آمده است که از ایشان پرسیدند: اگر به انسان مالی بدهند تا میان فقراء تقسیم کند در صورتی که خانواده او محتاج باشند، آیا می تواند بی اطلاع صاحب مال به آنان سهمی بدهد؟ امام علیه السَّلام فرمودند: بلی! 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
🪶 کل قرآن یک جمله می گویم به زبان ساده مدد الهی: ببخش و رها کن به خاطر کسی که تو را برای رسیدن به بهشت اش در این دنیا با اختیاری که تو را داده رها کرده است. بگیری بسوزی، پس بمیری هم بسوزی، برای سوختن و ماندن در آتشی که خودت برای خودت خلق اش کرده ای... ✍حسین‌جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۳۲۴ روزی معلم تاریخ سوالی طرح کرد و به دانش آموزان گفت: هر یک از شما که در کتب تاریخی تحقیق کند و پاسخ این سؤال بیابد به او نمره قبولی خواهم داد. گفت: مهمترین صفت تاریخ ساز مادر تیمور جهان گشا چه بود؟ همه دانش آموزان آخر سال پاسخ های خود در برگه ای تحویل معلم دادند. یکی نوشته بود مهمترین صفت مادر تیمور شجاعت او بود، دیگری گفته بود تربیت فرزند، و آن یکی نوشته بود ایمان و... معلم به همه آن ها نمره صفر داد. شاگردان که منتظر پاسخ درست بودند معلم گفت: چنین سوالی در هیچ کتب تاریخی پاسخ داده نشده و کسی نام مادر تیمور در تاریخ ننوشته، پاسخ تنها یک کلمه بود «نمی دانم» که هیچ کدام از شما شهامت نوشتن آن نداشتید. در احادیث آمده است، پیامبر (ص) فرمودند: نمی دانم یک سوم علم است. دیده می شود بسیاری از افراد مدعی علم از تخصص شان هر آنچه بپرسی، هرچه ندانند هم به نوعی جواب می دهند تا نادانی خود را پنهان کنند و چنین به ظاهر، علم خود را بروز می دهند که در پشت آن نادانی و جهالتی بیش نیست، در حالی که بروز علم اعتراف به گفتن نمی دانم ها نیز هست. ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlagh_marefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
۲۶۶ 📆۱۴۰۲/۰۹/۰۷ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا (۲۴_محمد) آیا منافقان در آیات قرآن تفکر نمی‌کنند یا بر دلهاشان خود قفل‌ها (ی جهل و نفاق) زده‌اند. 🌟فَصل: فَصل به معنای جدا کردن دو یا چند شئ مشابه از هم را گویند. كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (۳_فصلت) كتابی است كه آياتش از يكديگر جداست. و كتابی است خواندنی عربی برای مردمی كه علم داشته باشند، چون عربی زبان کاملی است و قرآن به آن زبان نازل شده است. (مراد از کامل بودن آن که، به عنوان مثال در هیچ زبانی قاعده صرفی مثنی نداریم ولی در زبان عربی وجود دارد) با توجه به آیه فوق و غنی بودن زبان عرب، پس فرضیه وارد شدن برخی لغات غیر عربی به قرآن مانند زَمهَریر و سُنْدُس و... مردود است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی