eitaa logo
کانال اخلاق و معرفت در قرآن و روایات
1.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
67 ویدیو
3 فایل
@H_G_54 ارتباط با مدیر، نظرات، پیشنهادات ارتباط با ادمین @TadabboratQurani_401
مشاهده در ایتا
دانلود
نازنینا! هر حاجتی از من بر تو چیزی نیست که از آن اراده کرده ای مرا به یاد خود رهنمون سازی ولا غیر، کریمی چون تو را نه نیازی به آزار چون منی ناتوان است و نه نیازی به آن داری که من دارم که از من برای بُخل نفس خویش حاجت ام دریغ داری و نه در وجود تو جهلی است که از حاجت من بی خبر باشی که حاجات من امر کرده ای از تو بخواهم که فقط یاد تو کرده باشم و حسّ نیاز و فقرم به تو را هرگز فراموش نکنم. نازنینا! هر حاجتی از سایر خلایق که مرا توفیق دادی به دست من عاصی بر آنان روا سازی منتی بر من نهادی که ذکر خویشتن را یاد من آوری، خدایا! از رحمت خویش عنایتی نما در زمان رفع هر حاجتی از بندگان تو که به اذن خویش بر من سپرده ای فقر و نیاز خویش به تو هرگز از یاد نَبرم........ ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۳۶۲ خرقه پوش تارک دنیایی از منزل سمت خانقاه روانه بود. او را گفتند: امروز را هم ساعتی به مسجد در آی و کلامی از قرآن بشنو.... خرقه پوش گفت: خانقاه هم مسجدِ من است.... حکیمی گفت: رها کنید تا برود، بنی آدم همیشه جایی می رود که از باورهای او سخن گویند و باورهای او را تأیید کنند. هرگز آدمی جایی نمی رود که در آن بشنود از باورهایی که باید داشته باشد ولی ندارد. ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۳۱۶ 📆۱۴۰۳/۰۲/۰۸ 🌹حَرَصَ: اگر انسان در دنیا تلاش اش برای رسیدن به امری محال و غیر ممکن باشد به آن حرص گویند. به مثال هایی از قرآن در این امر می پردازیم: وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ (۱۰۳_یوسف) مثال، کسی که می خواهد کسی هدایت شود در حالی که خداوند به خاطر گناهانی که او دارد و ظالم است تا زمانی که ترک گناه نکرده او را هدایت نخواهد کرد پس به چنین کسی گویند حریص است که فلانی ایمان بیاورد. إِنْ تَحْرِصْ عَلَىٰ هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ (۳۷_نحل) 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَىٰ حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ (۹۶_بقره) کسی که دنبال عمر بسیار طولانی هزار ساله باشد به او حریص می گویند، چون دنبال چیزی است که هرگز رسیدن به آن ممکن نیست. وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ (۱۲۹_نساء) کسی که بیش از یک زن دارد و سعی دارد در بین آنان عدالت برقرار کند دنبال چیزی است که هرگز به آن نخواهد رسید. پس قرآن فرموده به یک زن کفایت کنید و اگر کسی بیش از یک زن بگیرد هرگز قادر به انجام عدالت بین آن دو نخواهد بود هر چند تلاش وسیع کند. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی
خالق حکیم قلب بنی آدم را در پشت دنده ای نرم، ولی مغز او را در پشت جمجمه ای سخت و نفوذناپذیر خلق کرد. پس در زندگی تا می توانی با قلبی مهربان و نرم با بنی آدم تعامل کن، ولی تا می توانی در باور گفته های دیگران سرسخت باش و ساده لوحی مکن. ✍حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
امام صادق علیه السَّلام در تهذیب الأحکام فرمودند: اگر با این تصور نماز بخوانی که وقت نماز داخل شده است، اما وقت نماز داخل نشده باشد، بلکه در اثنای نماز وقت نماز داخل شود، نمازت صحیح است. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۳۶۳ صادق از دوستان قدیمی و هم بازی کودکی من است. به تازگی پسرش احمد را زن گرفته و عروس اش با آنان در یک آپارتمان هفتاد متری در یک اتاق دوازده متری زندگی می کند. برای من چنین همزیستی در این دوره زمانه امری نادر و استثنایی حساب می شود. روزی به دیدارشان می رویم. عروس شان گویی از دختران این زمانه نیست، بسیار خون گرم است و گویی اسب آرزویی نداشته که سوارش شود... صادق از عروس جوان اش خیلی راضی است. تعریف می کند وقتی همسرش خواب است حتی ناخن های او را در خواب کوتاه می کند.... گویی به چهل سال قبل رفته ام و چنین خانواده ای را در برابر چشمانم تکرار بر تماشا می کنم. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
می دانم رازی در این همه لطف از سوی خدا بر آنان نهفته است... وسط بحث صادق می گوید: با این که من خانه ای خریده بودم ولی زینب برای دلخوشی والدین ام که دوست نداشتند خانه کلنگی شان را رها کنند تا زمان مرگ پدر و مادرم در خانه آنان زندگی کرد. زینب مادرم را در پیری حمام می برد و مثل مادرش تر و خشک اش می کرد و.... اسرار این رحمت الهی از کلام وحی اش مکشوف می شود. هرچند والدین همسر مصداق والدین نیستند ولی ذی القربی هستند و باید طبق قرآن حق شان داده شود و مرد نباید با والدین همسر بدرفتاری کند یا مانع دیدار دخترشان شود. می فهمم کسی که می خواهد فرزند اش صالح شود باید با والدین خود صالح باشد، و کسی که می خواهد عروس یا داماد صالحی نصیب اش شود باید عروس و داماد صالحی باشد. ✍️حسین جعفری خویی 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۳۱۷ 📆۱۴۰۳/۰۲/۱۱ 🌟وَرَد: ورود به ابتدای مکانی گفته می شود که می توان به آن داخل شد. "وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ" یعنی هنگامی که به ابتدای چاه مدین رسید گروهی از مردم را در کنار آن دید که (به چهارپایان خود) آب می‌دهند. "وَ جاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ فَأَدْلى‏ دَلْوَهُ" کاروانی آمد و کسی را که برایشان آب می‌آورد، (سر چاه) فرستادند و او سطل اش را (برای آب‌کشی، در چاه) انداخت. "فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ" یعنی ابتدای محل داخل شدن به چاه ایستاد و سطل خود داخل چاه انداخت. مراد از "وَارِدهم" آن است که چاه ها دیواره شَفا داشت. شَفا به دیواره مرتفع چاه گویند تا کسی در زمان آب کشیدن در چاه نیفتد. آیه ترجمه اش مدد الهی در قرائت حقیر این است: «هنگامی که کاروان به لب چاه رسید، سطل شان را از ورودی چاه ارسال کردند» 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
"فَأَدْلَىٰ دَلْوَهُ" سطل دلالت و راهنمایی شان کرد (سمت یوسف که خود یوسف در سکوت درون سطل رفته و زمان بیرون کشیدن سطل او را دیدند و تعجب کردند) قَالَ يَا بُشْرَىٰ هَٰذَا غُلَامٌ" گفتند: خدایا! این نوجوان انسان است، (یا فرشته)؟ مراد از غلام، نوجوان را گویند که در خدمتگزاری چابک است. مراد آیه آن است که کاروانیان درون چاه را نگاه نکرده بودند که از وجود یوسف در چاه خبر داشته باشند و یوسف حتی با دیدن اهل کاروان بالای چاه از آنان استمداد نجست و صدایی از خود بیرون نفرستاد. چون به وعده خدا برای نجات اش یقین داشت و این یعنی خدا بخواهد از چاهی نجات ات دهد بدون این که به کسی استمداد و استغاثه کنی اگر فقط خودش را صدا کنی و کسی بر او شریک قرار ندهی، سطل را به دست کسی که نمی شناسی به سمت چاه می فرستد و تو را نجات می دهد. "وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها كانَ عَلى‏ رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيًّا" یعنی همه شما انسان ها در ابتدای ورودی جهنم خواهید ایستاد و آن را خواهید دید، بدون این که همه شما داخل جهنم شوید. "وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلى‏ جَهَنَّمَ وِرْداً" یعنی هدایت می شوند همه مجرمان به سوی جهنم از ورودی آن به داخل جهنم؛ که مراد از "وِرْداً" یعنی جهنم هم دارای درب ورودی است. "فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّماءُ فَكانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهانِ" پس هنگامی که (طومار دنیا پیچیده شود و) آسمان شکاف بخورد و همچون چرم سرخ، قرمز شود. "وَرْدَة" به گُل گویند چون ابتدای هر میوه گُل است. پس میوه از یک گُل وارد می شود، یعنی آسمان مانند گلی زرد رنگ دیده می شود که بر اثر سقوط نجوم در قیامت زرد رنگ هستند. "وِرد" به کلمه یا جمله ای گویند که ساحران در پشت ورودی یک بنایی که داخل آن گنج و امثالهم قرار دارد و طلسم شده است می ایستند و بر زبان می آورند که طلسم آن گشوده شود تا داخل شوند. بهتر است بدانیم در قرآن و حدیث واژه وِرد به معنای آنچه که برخی از ما آن را به عنوان ذکر تصور می کنیم نیامده است. چون ذکر یک کلام با ایمان و با قلب است، ولی وِرد کلامی است که نیاز به ایمان به آن کلام برای تحقق ماهیت آن وجود ندارد، یعنی هر جادوگر و ساحر می تواند وِرد یک گنج را به دیگران بگوید و هر کسی آن را بگوید می تواند به آن گنج از ورودی داخل شود، ولی ذکر این طور نیست، گوینده آن قطعاً قائل و صاحب یقین و عامل به ذکر باید باشد تا اثر آن را مشاهده کند و به صرف جاری کردن بر زبان اثرات آن هرگز محقق نمی شود. "وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ" رگ را ورید گویند. چون ابتدای ورود خون به قلب است یعنی خداوند در همان ورودی قلب های ماست. چنانچه از حضرت علی (ع) سؤال کردند: خدا را چگونه رسیدی؟ فرمودند: در دروازه دل نشستم جز خدا کسی را راه ندادم. امام صادق (ع) فرمودند: "القلب حَرم‌اللّه، فَلاتُسْكن حَرمَ اللّه غَيراللّه" علت این که در آیه فوق قبل اش اشاره به وسوسه شیطان شده است (وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ) زیرا شیطان از وسوسه در اطراف قلب وارد قلب می شود، پس در زمان وسوسه شیطان بدان من از او به تو نزدیک ترم و سمت من بیا. "وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ" گفتیم بعد از وسوسه است که اغوای شیطان اتفاق می افتد. حضرت علی (ع) می فرمایند: مواظب اندیشه هایت (وسوسه) باش که آنان افکار تو را تشکیل می دهند (غَوی) و از افکار تو اعمال تو بیرون می آیند. چنانچه شیطان آدم را با فکرِ عمر جاودان وسوسه کرد، سپس او را با خوردن میوه ممنوعه به دست خود آدم اغواء کرد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی
۳۱۸ 🌟غَوَی: شیطان در اولین حرکت خود در دشمنی با انسان، او را وسوسه به گناه با خواطر خویش می سازد. فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَىٰ (۱۲۰_طه) وقتی وسوسه را زد انسان دو راه مقابل خود دارد: اگر از اولیای خدا باشد طواف شیطان در حول قلب خود را حس می کند و خواطر شیطان را تشخیص می دهد. (می دانیم خواطر اربعه، گاهی با تفکر در انسان خلط می شود و انسان وسوسه شیطان را با تفکر خود خطا می گیرد و وسوسه شیطان را تفکر خود می پندارد.) اگر از اولیای الهی باشد خطر خواطر شیطان را حس می کند و به خدا پناه می برد و خداوند او را از گناه باز می دارد. اما اگر این فرد دچار دنیا و هوس باشد، وسوسه شیطان را عملی می سازد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان ها و پندهای اخلاقی