فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽دلیل مهاجرت شهید چمران از امریکا به جنوب لبنان و رها کردن زندگی
از زبان خود شهید و قرائت آن توسط برادرشان
واقعا زیباست.👌👌👌
#شهیدچمران
#مناسبت
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
برنامه مطالعه امروز:
ترجمه نامه ۱۹رو مطالعه بفرمایید.
یاعلی
#نامه۱۹
🔹🔹🔹
🔹🔹
🔹
و من كتاب له (علیه السلام) إلى بعض عُمّاله:
(نامه به يكى از فرمانداران به نام عمر بن ابى سلمه ارحبى كه در فارس ايران حكومت مى كرد).
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ دَهَاقِينَ أَهْلِ بَلَدِكَ شَكَوْا مِنْكَ غِلْظَةً وَ قَسْوَةً وَ احْتِقَاراً وَ جَفْوَةً، وَ نَظَرْتُ فَلَمْ أَرَهُمْ أَهْلًا لِأَنْ يُدْنَوْا لِشِرْكِهِمْ وَ لَا أَنْ يُقْصَوْا وَ يُجْفَوْا لِعَهْدِهِمْ؛ فَالْبَسْ لَهُمْ جِلْبَاباً مِنَ اللِّينِ تَشُوبُهُ بِطَرَفٍ مِنَ الشِّدَّةِ وَ دَاوِلْ لَهُمْ بَيْنَ الْقَسْوَةِ وَ الرَّأْفَةِ، وَ امْزُجْ لَهُمْ بَيْنَ التَّقْرِيبِ وَ الْإِدْنَاءِ وَ الْإِبْعَادِ وَ الْإِقْصَاءِ، إِنْ شَاءَ اللَّهُ:
پس از نام خدا و درود. همانا دهقانان مركز فرمانداريت، از خشونت و قساوت و تحقير كردن مردم و سنگدلى تو شكايت كردند. من در باره آنها انديشيدم، نه آنان را شايسته نزديك شدن يافتم، زيرا كه مشركند، و نه سزاوار قساوت و سنگدلى و بد رفتارى هستند، زيرا كه با ما هم پيمانند.
پس در رفتار با آنان، نرمى و درشتى را به هم آميز، رفتارى توأم با شدّت و نرمش داشته باش، اعتدال و ميانه روى را در نزديك كردن يا دور كردن، رعايت كن.
🔹
🔹🔹
🔹🔹🔹
#شرح-نامه۱۹
📜از نامه هاى امام(عليه السلام) است که به بعضى از فرماندهانش نگاشته.
📨نامه در یک نگاه:
مخاطب این نامه آن گونه که از تاریخ یعقوبى و تاریخ بلاذرى استفاده مى شود عمر بن ابوسلمه (مسلمه) ارحبى است که به گفته بعضى حاکم بر فارس و بحرین بود که نسبت به بعضى از گروه هایى که تحت حاکمیّت او قرار داشتند و از طایفه مجوس بودند، خشونت😡 به کار برده بود و آنها شکایت نامه اى خدمت امام(علیه السلام) فرستادند.
امام(علیه السلام) ناراحت شد😔 و نامه مورد بحث را براى او مرقوم داشت و او را دعوت به رعایت اعتدال و ترک خشونت فرمود.
❗جالب اینکه توصیه امام(علیه السلام) در این نامه درباره غیر مسلمین است، آنهایى که به عنوان «اهل ذمّه» در داخل کشور اسلام زندگى مسالمت آمیز داشتند و باید مورد رأفت و محبّت اسلامى قرار گیرند و جان و مال و عرض آنها محفوظ باشد، امام هیچ گونه خشونت را در حقّ آنها نمى پذیرد.
ولى از آنجا که نزدیکى بیش از حدّ به آنها ممکن بود سبب مشکلات دیگرى شود امام(علیه السلام) دستور رعایت اعتدال را به این فرماندار مى دهد.
🔸شمول رأفت اسلامى نسبت به همه شهروندان:
مخاطب اين نامه 📜فرماندار فارس و بحرين بود که نسبت به گروهى از مجوس که در آنجا مى زيستند با خشونت رفتار مى کرد و آنها چون معتقد به عدالت و خلق نيکوى امام(عليه السلام) بودند به امام(عليه السلام) شکايت کردند، امام(عليه السلام) اين نامه را که در عين کوتاهى، بسيار پر محتواست و مى تواند برنامه اى براى همه زمامداران باشد براى او مرقوم داشت.
✅فرمود: «اما بعد (از حمد و ثناى الهى) گروهى از زعما و کدخدايان اهل شهر تو از خشونت 😡و قساوت و تحقير و بدرفتارى تو شکايت کردند و من درباره آنها انديشيدم، نه آنان را شايسته نزديک شدن (بيش از حد) يافتم، زيرا مشرکند و نه سزاوار دورى و بدرفتارى، چرا که با آنان پيمان بسته ايم (و اهل ذمّه هستند)»; (أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ دَهَاقِينَ أَهْلِ بَلَدِکَ شَکَوْا مِنْکَ غِلْظَةً وَ قَسْوَةً، وَ احْتِقَاراً وَ جَفْوَةً، وَنَظَرْتُ فَلَمْ أَرَهُمْ أَهْلاً لاَِنْ يُدْنَوْا لِشِرْکِهِمْ، وَلاَ أَنْ يُقْصَوْا وَ يُجْفَوْا لِعَهْدِهِمْ).
امام(عليه السلام) در تعبيرات خود روى چهار نقطه از اعمال نارواى آن فرماندار انگشت نهاده;
نخست خشونت و ديگر قساوت و بى رحمى و سوم تحقير کردن آنها و چهارم بدرفتارى نسبت به آنهاست;
گرچه اين چهار مفهوم با هم نزديکند ولى تفاوتهاى دقيقى با هم دارند. لذا امام(عليه السلام) به تمام آنها اشاره کرده و به دنبال آن نظر مبارک خود را چنين اعلام مى کند که از يک سو بايد توجّه داشت آنها مشرکند، زيرا مجوس به عنوان دوگانه پرست و ثنوى شناخته مى شود، چون معتقد به دو مبدأ خير و شر و يزدان و اهريمن بوده اند، هرچند زرتشتى هاى امروز مدعى هستند که ما موحّديم نه مشرک، امّا منابع دينى آنها غير از اين را مى گويد. ❌
به هر حال امام(عليه السلام) با ملاحظه تفاوت اعتقادى، نزديک شدن بيش از حد به آنها را نهى مى کند و در عين حال اين نکته را يادآور مى شود که آنها تحت پيمان ذمّه هستند; يعنى با مسلمانان هم زيستى مسالمت آميز دارند آنها متعهدند که به اسلام احترام بگذارند و حکومت اسلامى نيز متعهد است که از جان و ناموس آنها دفاع کند و نسبت به آنان خوش رفتارى نمايد، بنابراين به خاطر اين پيمان ذمّه، جفا کردن و بدرفتارى در حق آنها جايز نيست.❌
آن گاه امام(عليه السلام) مطلب را روشن تر ساخته و چنين مى فرمايد:
✅«بنابراين لباسى از نرمش همراه کمى شدت و خشونت براى آنان بر خود بپوشان و با رفتارى ميان شدت و نرمش با آنها معامله کن و نزديک ساختن و تقريب را با دور نمودن و ابعاد آنها با هم بياميز; ان شاء الله»; (فَالْبَسْ لَهُمْ جِلْبَاباً مِنَ اللِّينِ تَشُوبُهُ بِطَرَف مِنَ الشِّدَّةِ، وَ دَاوِلْ لَهُمْ بَيْنَ الْقَسْوَةِ وَ الرَّأْفَةِ، وَامْزُجْ لَهُمْ بَيْنَ التَّقْرِيبِ وَالاِْدْنَاءِ، وَالاِْبْعَادِ الاِْقْصَاءِ. إِنْ شَاءَ اللهُ).
بديهى است اين گونه رفتار با افرادى که مسلمان نيستند ولى در سايه حکومت اسلامى بايد زندگى سالمى داشته باشند، بهترين رفتار است; از يک سو به آنان آرامش مى دهد و هر گونه فکر طغيان و سرکشى را از وجودشان بر مى چيند و از سويى ديگر رفتار حکومت اسلامى را حمل بر ضعف و ناتوانى که ممکن است آن هم سرچشمه طغيان گردد نخواهند کرد. اين بهترين طريق رفتار با اين اقليت هاست.👌
⬅روشن است آنچه امام(عليه السلام) در اين نامه بيان فرموده منحصر به اشخاص و يا زمان و مکان معينى نيست بلکه برنامه حساب شده اى است که در همه جا کارآيى دارد، بلکه مى توان گفت حکومت نسبت به افراد خودى نيز بايد همين گونه معامله کند. اگر زياد در مقابل آنها نرمش نشان دهد، ممکن است حمل بر ضعف او کنند
و گروهى جرأت بر قانون شکنى پيدا نمايند😱 و اگر قوانين را با خشونت و شدت اجرا کند، سبب رميدن مردم
و از دست دادن عشق و علاقه آنها نسبت به حکومت خواهد شد. به هر حال اعتدال در ميان نرمش و خشونت، يکى از اصول ثابت مديريت و فرماندهى در تمام سطوح است.👌
حتى در مورد خداوند و سياست الهى نسبت به بندگان همين اصل رعايت شده و خداوند متعال آنها را بين خوف و رجا نگه مى دارد، قرآن مجيد مى فرمايد: «(نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحيمُ * وَأَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الاَْلِيمُ); اى پيامبر! بندگانم را آگاه کن که آمرزنده مهربان منم * و (اينکه) عذاب من همان عذاب دردناک است».
و در دعاى معروف افتتاح مى خوانيم: «وَأَيْقَنْتُ أَنَّکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِي مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَأَشَدُّ الْمُعَاقِبِينَ فِي مَوْضِعِ النَّکَالِ وَالنَّقِمَة; يقين دارم تو در جاى رحمت، ارحم الراحمين و در جاى کيفر، اشد المعاقبين هستى».
سوال امروز:
❓❓❓ امام(عليه السلام) چگونه دستور مى دهد که غير مسلمانان را زياد به خود نزديک نکن در حالى که قرآن با صراحت مى گويد: آنهايى که از درِ جنگ با شما در نيامدند و شما را از سرزمين خود آواره نساختند (و هيچ گونه عداوت و دشمنى با شما نداشتند) خداوند از نيکى با آنها و اجراى عدالت در حقشان نهى نمى کند (لا يَنْهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوکُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِيارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِم)؟
کلا در مورد قوانین اسلام در مورد اهل ذمه چی می دونید؟
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🔸پاسخ سوال:
پاسخ اين ايراد روشن است و آن اينکه امام(عليه السلام) نمى فرمايد به آنها نيکى نکن، بلکه مى فرمايد اعتدال را رعايت کن; نه بيش از حد نزديک شوند که جرأت بر مخالفت پيدا کنند و نه دور شوند که سبب رنجش و طغيانشان گردد.⚠
✳اسلام و اهل ذمه:
رابطه اسلام و مسلمين را با غير مسلمانان مى توان در چهار صورت خلاصه کرد:
1⃣ اهل ذمه: آنها صاحبان کتب آسمانى هستند که در داخل کشورهاى اسلامى به صورت اقليتى مذهبى زندگى مى کنند هرگاه آنها تظاهر بر خلاف قوانين اسلام نکنند و به مسلمين احترام بگذارند مسلمانان نيز موظّفند آنها را محترم بشمارند. حکومت اسلامى نيز موظف است جان و مال و ناموس آنها را حفظ کند. ذمه به معناى پيمان است در واقع آنها پيمان هم زيستى مسالمت آميز با مسلمين دارند که يکى از شرايطش پرداختن ماليات کوچک و مختصرى است به نامه «جزيه» که در برابر اين وجه مختصر، حکومت اسلامى خدمات مهمى را در مورد آنها متعهد است و همان گونه که در نامه بالا ديديم، امير مؤمنان على(عليه السلام) نامه اعتراض آميزى به فرماندارش در مناطقى که اهل ذمه بودند مى نويسد و او را دعوت به خوش رفتارى با آنها مى کند. احکام اهل ذمه در کتب فقهى در ذيل کتاب جهاد به صورت گسترده آمده است.
2⃣کفار حربى: آنها همان گونه که از نامشان پيداست کسانى هستند که در حال جنگ با مسلمانانند و به همين دليل نه تنها احترامى ندارند بلکه مسلمانان مأمور به جهاد در مقابل آنان هستند. احکام کفّار حربى نيز در فقه اسلام در کتاب الجهاد به طور مشروح آمده است.
3⃣کفار معاهد: آنهايى هستند که در داخل کشورهاى اسلامى زندگى نمى کنند ولى روابطى با مسلمانان از نظر تجارى، سياسى و امثال آن دارند و حقوق يکديگر را محترم مى شمارند. مصداق بارز آن زمان ماست، تمام کشورهايى که رابطه سياسى با مسلمانان دارند و مبادله سفير، کاردار و امثال آن در کشور يکديگر انجام مى دهند. آنها نيز در هر کجا باشند چه به داخل کشورهاى اسلامى سفر کنند چه در خارج تماس داشته باشند، همه چيزشان محترم است. احکام اين گروه نيز در همان کتاب جهاد و در کتب تفسير، در تفسير سوره برائت آمده است.
4⃣کفار مهادن: آنهايى هستند که در بيرون کشورهاى اسلامى زندگى مى کنند و معاهده و رابطه خاص سياسى با مسلمانان ندارند ولى در حال جنگ و پيکار و مبارزه و مخالفت نيز نيستند. اسلام درباره آنها نيز دستور به خوش رفتارى و مسالمت داده از جمله در آيه 8 سوره ممتحنه درباره آنها فرموده است که نهى نمى کند خداوند از نيکى کردن و رفتار عادلانه با کسانى که با شما در حال جنگ نيستند و شما را از خانه و کاشانه خود بيرون نراندند.
برنامه مطالعه امروز:
ترجمه نامه ۲۰رو مطالعه بفرمایید.
یاعلی
#نامه۲۰
🔹🔹🔹
🔹🔹
🔹
و من كتاب له (علیه السلام) إلى زياد ابن أبيه و هو خليفةُ عامِله عبد الله بن عباس على البصرة و عبد الله عامل أمير المؤمنين (علیه السلام) يومئذ عليها و على كُوَر الأهواز و فارس و كرمان و غيرها:
وَ إِنِّي أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَماً صَادِقاً لَئِنْ بَلَغَنِي أَنَّكَ خُنْتَ مِنْ فَيْءِ الْمُسْلِمِينَ شَيْئاً صَغِيراً أَوْ كَبِيراً، لَأَشُدَّنَّ عَلَيْكَ شَدَّةً تَدَعُكَ قَلِيلَ الْوَفْرِ، ثَقِيلَ الظَّهْرِ، ضَئِيلَ الْأَمْرِ؛ وَ السَّلَام.
📜از نامه های آن حضرت (ع) اين نامه را به زياد بن ابيه نوشته است كه از سوى عبد الله بن عباس بر بصره فرمان مى راند و ابن عباس خود از جانب على (ع) فرمانروايى اهواز و فارس و كرمان را داشت:
به خدا سوگند مى خورم، سوگندى راست كه اگر به من خبر رسد كه در غنايم مسلمانان به اندك يا بسيار خيانت كرده اى، چنان بر تو سخت گيرم كه كم مايه مانى و بار هزينه عيال بر دوشت سنگينى كند و حقير و خوار شوى. و السلام.
🔹
🔹🔹
🔹🔹🔹
#شرح-نامه۲۰
📨از نامه هاى امام(علیه السلام) است که به زیاد بن ابیه جانشین فرماندار آن حضرت، عبدالله بن عباس در بصره نوشته است. عبدالله بن عباس در آن زمان فرماندارى بصره، اهواز، فارس، کرمان و دیگر نواحى آنجا را از طرف امام(علیه السلام) بر عهده داشت.
📜نامه در یک نگاه:
از این نامه مخصوصاً با توجّه به صدر آن، که در تاریخ یعقوبى آمده، استفاده مى شود که «زیاد» قصد خیانت در بیت المال و طفره رفتن از پرداختن تمام خراج را داشت.😱
امام(علیه السلام) از طریق بعضى از «عیون» خود از این امر آگاه شد و این نامه شدیداللحن را براى او نوشت که خراج را باید به طور کامل به بیت المال بپردازد و نزد امام(علیه السلام) بفرستد و امام(علیه السلام) او را تهدید کرد که اگر از این کار خوددارى نماید او را شدیداً مجازات خواهد کرد.
👈از این نامه و مانند آن روشن مى شود که امام(علیه السلام)عمال و مراقبینى بر تمام مسئولان حکومتى گماشته بود که مسائل مهم را مرتباً گزارش مى دادند، و اگر مسئولى پا از مأموریت خود فراتر مى نهاد امام(علیه السلام) به او هشدار مى داد.
⚠هشدار شدید به متخلّفان:
از تاریخ یعقوبى استفاده مى شود که امام(علیه السلام) در آغاز این نامه چنین مرقوم داشت: «فرستاده من چیز تعجب آورى را به من خبر داد او مى گوید: تو این سخن را به عنوان یک راز به او گفته اى که کردهاى منطقه سرکشى کردند و از پرداختن بسیارى از خراج خوددارى ورزیدند و گفته اى: این سخن را به امیر مؤمنان(علیه السلام) نگو (شاید به گمان اینکه امام(علیه السلام) از مقدار خراج که قرارداد شده دقیقا خبر نداشته باشد و هرچه براى او بفرستند مى پذیرد)».😳
👆از این قسمت نامه به خوبى استفاده مى شود که زیاد براى تقلیل خراج توطئه کرده بود و به عنوان اینکه اکراد از پرداختن خراج به طور کامل خوددارى کردند مى خواست بخشى از خراج را به نفع خود بردارد و براى بیت المال نفرستد. 😡امام(علیه السلام) از توطئه او آگاه شد و این نامه شدید اللحن را براى او فرستاد و فرمود:
«صادقانه به خداوند سوگند یاد مى کنم اگر به من گزارش رسد که از بیت المال مسلمین چیزى کم یا زیاد به خیانت برداشته اى آنچنان بر تو سخت مى گیرم که در زندگى تو را کم بهره، سنگین بار و حقیر و ذلیل سازد. والسلام»; (وَإِنِّی أُقْسِمُ بِاللهِ قَسَماً صَادِقاً، لَئِنْ بَلَغَنِی أَنَّکَ خُنْتَ مِنْ فَیْءِ الْمُسْلِمِینَ شَیْئاً صَغِیراً أَوْ کَبِیراً، لاََشُدَّنَّ عَلَیْکَ شَدَّةً تَدَعُکَ قَلِیلَ الْوَفْرِ، ثَقِیلَ الظَّهْرِ ضَئِیلَ الاَْمْرِ، وَالسَّلاَمُ).
✅تعبیر امام(علیه السلام) به اینکه قسمى را یاد مى کند که قسم صدق است مفهومش این نیست که ممکن است که قسم غیر صادقانه اى از امام(علیه السلام) صادر شود، بلکه نوعى تأکید بر جدى بودن این قسم است.
✅نکته دیگر این است که امام(علیه السلام) به او صریحا نفرمود تو خیانت کرده اى، بلکه سخن را به نحو مشروط بیان کرد که «اگر به من برسد که مرتکب چین خیانتى شده اى» زیرا در این گونه موارد اگر پرده را از روى کار شخص متخلف کنار بزنند او جسورتر مى شود. فصاحت و بلاغت ایجاب مى کند که پرده را کمى کنار بزنند و مطلب را به صورت مشروط بیان کنند تا او جسور نشود و قصد فرار از منطقه و با خود بردن اموال را نکند.💯
✅این نکته نیز حایز اهمّیّت است که امام(علیه السلام) مى فرماید، چنان بر تو سخت مى گیرم که سه بلا بر سر تو بیاید
1⃣نخست اینکه در زندگى کم بهره شوى، آبرویت بریزد و کارى به تو نسپارند.
2⃣دوم اینکه تو سنگین بار گردى که ممکن است منظور سنگین بار شدن در دنیا باشد; یعنى مسئولیت خیانت بر دوش او قرار گیرد و به دنبال آن مجازات شود و یا بر اثر بى نوایى پشتش براى اداره زندگى شخصى خود سنگین گردد.
بعضى از شارحان نیز احت
مال داده اند که منظور سنگینى پشت از نظر مسئولیت اخروى است همان گونه که در آیه شریفه آمده است: «(وَلَیَحْمِلُنَّ أَثْقالَهُمْ وَأَثْقالاً مَّعَ أَثْقالِهِمْ وَ لَیُسْئَلُنَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَمّا کانُوا یَفْتَرُونَ); آنها بار سنگین (گناهان) خویش را بر دوش مى کشند، و (همچنین) بارهاى سنگین دیگرى را اضافه بر بارهاى سنگین خود; و روز قیامت به یقین از دروغ هایى که به خدا مى بستند سؤال خواهند شد».
ولى این احتمال بعید به نظر مى رسد،❌
زیرا امام(علیه السلام) مى فرماید: من کارى مى کنم که این عواقب سه گانه را براى تو به بار آورد و مى دانیم مسئولیت روز قیامت بر اثر خیانت قطعى خواهد بود و نیازى به سخت گیرى امام(علیه السلام) بر او نیست.
✅جمله «ضَئِیلَ الاَْمْرِ» با توجّه به اینکه «ضَئِیل» به معناى حقیر، ضعیف و کوچک است مفهومش این است که اگر خیانت کنى و مردم تو را به خیانت بشناسند، در آینده در میان مردم حقیر، ضعیف و سربه زیر خواهى بود.
اصولاً خیانت مخصوصاً خیانت در اموال به ویژه خیانت در بیت المال مایه رسوایى شدید در دنیا و آخرت است و این منحصر به زیاد نبود که در صورت خیانت سرنوشت هاى سه گانه اى را که امام(علیه السلام) در نامه بالا نوشته است پیدا کند، بلکه این سرنوشت ها در انتظار تمام خائنان مخصوصاً خائنان به بیت المال است. 💀
پشت آنها از بار گناه و مسئولیت و مجازات سنگین مى شود، بهره آنها کم و شخصیت آنها حقیر و بى مقدار خواهد شد.