#نامه۶۹(بخش۳)
🔹🔹🔹
🔹🔹
🔹
در تمام کارهايت فرمان خدا را اطاعت کن، زيرا اطاعت خداوند بر ساير امور برترى دارد
و در انجام عبادت، نفس خود را بفريب (و آن را رام ساز) و با آن مدارا کن و خويشتن را بر آن مجبور نساز، بلکه بکوش آن را در وقت فراغت و با نشاط بجا آورى. مگر فرايضى که بر تو مقرر شده است که در هر حال بايد آنها را به جا آورى و در موقعش مراقب آن باشى.
و بترس از آنکه مرگ در حالى که تو در حال فرار از خدا و در طلب دنيايى، گريبانت را بگيرد.
از همنشينى با گنهکاران بپرهيز که بدى به بدى ملحق مى شود (و معاشرت با آلودگان انسان را آلوده مى سازد). خدا را بزرگ دار و محترم بشمار، و دوستانش را دوست دار، از خشم و غضب بپرهيز که آن لشکرى بزرگ از لشکريان شيطان است.
والسلام.
🔹
🔹🔹
🔹🔹🔹
نماز لیله الدفن به نیت شهید محسن فخری زاده فرزند حسن
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🕊
#شرح_نامه۶۹(بخش۳)
✅امام در بيست و هفتمين توصيه مى فرمايد: «در تمام کارهايت فرمان خدا را اطاعت کن، زيرا اطاعت خداوند بر ساير امور برترى دارد»; (وَأَطِعِ اللهَ فِي جَمِيعِ أُمُورِکَ، فَإِنَّ طَاعَةَ اللهِ فَاضِلَةٌ عَلَى مَا سِوَاهَا).
✅سپس مى فرمايد: «در انجام عبادت، نفس خود را بفريب (و آن را رام ساز) و با آن مدارا کن و خويشتن را بر آن مجبور نساز، بلکه بکوش آن را در وقت فراغت و با نشاط بجا آورى»; (وَخَادِعْ نَفْسَکَ فِي الْعِبَادَةِ، وَارْفُقْ بِهَا وَلاَ تَقْهَرْهَا، وَ خُذْ عَفْوَهَا وَ نَشَاطَهَا).
👈منظور از فريفتن نفس در عبادات (مستحبى) فريب به معناى دروغ و خلاف واقع نيست، بلکه به معناى تشويق کردن خويش نسبت به آن عبادات است; مثلاً به خود بگويد: انجام اين عبادت مايه سلامتى و وسعت رزق و حسن عاقبت و دفع کيد دشمنان مى شود و به اين ترتيب خويشتن را به عباداتى همچون تهجد و نماز شب يا روزه هاى مستحبى و امثال آن وادار سازد.💪
👈جمله «وَارْفُقْ بِهَا...» اشاره به اين است که نبايد در عبادات مستحب انسان به خود فشار آورد مبادا از آن دلزده شود⚠️، بلکه بايد در اوقات فراغت و حالت نشاط به سراغ آن برود تا هميشه آتش عشق و علاقه به عبادات مستحب در او فروزان باشد.
🔅در حديثى از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) در کافى مى خوانيم: « براى قلب انسان اقبال و ادبار (رويکرد و رويگردانى) است هنگامى که اقبال کند به سراغ نوافل (نيز) برويد و به هنگام ادبار به واجبات قناعت کنيد».
✅آن گاه امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن واجبات را استثنا کرده مى فرمايد: «مگر فرايضى که بر تو مقرر شده است که در هر حال بايد آنها را بجا آورى و در موقعش مراقب آن باشى»; (إِلاَّ مَا کَانَ مَکْتُوباً عَلَيْکَ مِنَ الْفَرِيضَةِ فَإِنَّهُ لاَ بُدَّ مِنْ قَضَائِهَا وَتَعَاهُدِهَا عِنْدَ مَحَلِّهَا).
👈اين سخن براى اين است که مبادا بعضى از گفتار بالا سوء استفاده کنند و به بهانه اينکه مثلاً حوصله و نشاط لازم براى اداى نماز واجب روزانه را ندارند آن را ترک کنند.😱
✅حضرت در سى امين توصيه به نکته سرنوشت سازى اشاره کرده مى فرمايد: «بترس از آنکه مرگ در حالى که تو در حال فرار از خدا و در طلب دنيايى گريبانت را بگيرد»; (وَإِيَّاکَ أَنْ يَنْزِلَ بِکَ الْمَوْتُ وَأَنْتَ آبِقٌ مِنْ رَبِّکَ فِي طَلَبِ الدُّنْيَا).
✅آن گاه در سى و يکمين اندرز به مسأله دوستان و مصاحبان انسان اشاره کرده مى فرمايد: «از همنشينى با گنهکاران بپرهيز که بدى به بدى ملحق مى شود (و معاشرت با آلودگان انسان را آلوده مى سازد)»; (وَإِيَّاکَ وَمُصَاحَبَةَ الْفُسَّاقِ، فَإِنَّ الشَّرَّ بِالشَّرِّ مُلْحَقٌ).📛
👈 در روان شناسى امروز اين مطلب تا آن اندازه پيش رفته است که بعضى معتقدند دوستانى که معاشرت تنگاتنگ با هم دارند از نظر قيافه نيز تدريجاً با يکديگر شباهت پيدا مى کنند.😮
👈بعضى از شارحان ملحق شدن شر به شر را در اينجا به اين معنا دانسته اند که اگر عذابى از سوى خدا نازل شود افرادى را که در يک مجلس جمع اند فرا مى گيرد و افراد غير فاسق بر اثر معاشرت با فاسقان به سرنوشت آنها گرفتار مى شوند، رواياتى نيز در اين باره وارد شده است.
🔅در حديث ديگرى از اميرمؤمنان(عليه السلام) آمده است: « فساد اخلاق به سبب معاشرت با سفيهان حاصل مى شود و اصلاح اخلاق از طريق همنشينى با عقلا».
👈در قرآن مجيد نيز آمده است که در روز قيامت بعضى از دوزخيان فرياد حسرت برمى آورند که چرا با فلان فرد آلوده و بى ايمان دوست شدند: (يا وَيْلَتى لَيْتَني لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَليلاً * لَقَدْ أَضَلَّني عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَني).
✅سپس در سى و دومين و سى و سومين اندرز مى افزايد: «خدا را بزرگ دار و محترم بشمار، و دوستانش را دوست دار»; (وَ وَقِّرِ اللهَ، وَأَحْبِبْ أَحِبَّاءَهُ).
👈جمله «أَحْبِبْ أَحِبَّاءَهُ» همان چيزى است که به طور گسترده در آيات و روايات به عنوان «حب فى الله» و «بغض لله» و «حب اولياء الله» و «بغض اعداء الله» آمده است.
🔅در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) آمده است که فرمود: « ايمان کسى کامل نمى شود مگر تا زمانى که دوست بدارد آنکه را خدا دوست مى دارد و دشمن دارد آنکه را خدا دشمن مى دارد».
✅آن گاه امام(عليه السلام) در آخرين و سى و چهارمين توصيه مهم مى فرمايد: «از خشم و غضب بپرهيز که آن لشکرى بزرگ از لشکريان شيطان است. والسلام»; (وَاحْذَرِ الْغَضَبَ، فَإِنَّهُ جُنْدٌ عَظِيمٌ مِنْ جُنُودِ إِبْلِيسَ، وَالسَّلاَمُ).
👈تعبير به «لشکر» آن هم با وصف «عظيم» نشان مى دهد که غضب يک عامل معمولى در وجود انسان نيست، بلکه به منزله عوامل متعدد و فوق العاده مؤثرى است و به راستى چنين است; هنگامى که انسان خشمگين مى شود درهاى قلب خود را به روى لشکر شيطان 👿مى گشايد و آنها وارد روح او مى شوند و در اين حال روح و جان انسان به منزله
کشور اشغال شده اى از سوى دشمن است که هر طرف آثار ويرانى در آن نمايان است. 😱به هنگام غضب نيز مهار عقل برداشته مى شود و انسان دست به کارهايى مى زند که هرگز در حال عادى دست نمى زد و عيوب پنهانى اش در لحظات غضب کاملا آشکار مى گردد.
🔅از اين رو در حديثى از امام صادق(عليه السلام) آمده است: « کسى که از خشم و غضب خود جلوگيرى کند، خداوند عيوبش را مى پوشاند».
🔅امام باقر ع : اين غضب قطعه آتش سوزانى از سوى شيطان است که در قلب فرزندان آدم برافروخته مى شود و (از اين رو) هنگامى که يکى از شما خشمگين مى شود چشمانش سرخ شده و رگ هاى گردنش پرخون مى شود و شيطان در وجود او داخل مى گردد. هنگامى که يکى از شما از چنين حالتى بر خويش بترسد (هرگاه ايستاده است) بنشيند در اين حالت پليدى شيطان از او مى رود».
🔻( #سی_و_چهار ۳۴ )دستور امیرالمومنین
علی علیه السلام برای بهتر زیستن....
یک دوره فشرده علم اخلاق👇
https://eitaa.com/alafvalafv/8035
از سرزمین باران،زیبا دیار گیلان
سردار جنگلی تو،از خطّه ی دلیران
نامت برای کشور،شد مایه ی مباهات
یاد تو جاودان شد،در جای جای ایران
#بانونقیبی
سروده: ۱۱ آذر ۱۳۹۸
#سالروز_شهادت_میرزا_کوچک_خان
#قرائت_دعای_هفتم_صحیفه
#تقدیم_به_امام_زمان_عجل_الله
به نیابت از شهدای دیار باران...گیلان🕊
#چله_نشین_ظهور_شویم 👇
@alafvalafv
نبی که دست ولی را گرفت دانستم
تمام کار جهان دست مرتضی علی است
💠السلام علیک یا امیرالمومنین
➖➖➖➖➖➖🌴✨🌴✨🌴➖➖➖➖➖➖
سلام✋
خداقوت
سلامتید ان شاءالله؟
شدت گرفتن بیماری علامه مصباح حفظه الله منو باز هم به این فکر فرو برد که چرا ماها مُرده پرست هستیم و قدر زنده ها رو نداریم؟😢
همه ی جوون ها و نوجوون های ما به کم و بیش شهید مطهری رو میشناسن اما چند تا از اونها آیت الله مصباح رو میشناسن⁉️
اون هم وقتی مقام معظم رهبری در مورد ایشون میفرمایند که ایشون مطهری این زمانند!
مقام معظم رهبری در اوج حملاتی که در محافل و نشریات مختلف به آیت الله مصباح وارد می شد، فرمودند:
✴️«بنده نزدیک به چهل سال است که جناب آقای مصباح را می شناسم و به ایشان به عنوان یک فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحبنظر در مسائل اساسی اسلام ارادت قلبی دارم اگر خداوند متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیت هایی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم القدر، خلاء آن عزیزان را در زمان ما پر می کند.» (روزنامه ی جوان، 14 شهریور 78، صص1-2)
آقای روانبخش میگه:
بدون تردید در طول مدت رهبری بابرکت حضرت آیت الله خامنه هیچ شخصیتی همچون علامه محمد تقی مصباح یزدی مورد تمجید و تایید رهبر انقلاب قرار نگرفته است.دقت و تامل در جنس تعابیر معظم له در مورد آیت الله مصباح نشان میدهد ایشان جایگاه یگانه ای برای آیت الله مصباح در فضای فکری و سیاسی کشور قائل هستند. مقام معظم رهبری تاکنون بارها و بارها در تجلیل از شخصیت آیت الله مصباح سخنانی را بیان داشته اند.
💫حتما نباید ایشون خدای نکرده از دنیا برن تا سیر مطالعاتی آثارشون رو بذاریم یا سخنرانی هاشون رو توی گروه ها دست به دست کنیم😓
من به سهم خودم خیلی شرمنده م.😢
دعا میکنم خدا به ایشون سلامتی عاجل و کامل بده و به ماهم توفیق استفاده از محضر ایشون رو بیش از پیش عطا کنه🙏
💫هدیه به پیشگاه مولا امیرالمومنین علیه السلام و به نیت شفای استاد مصباح، صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#م_یوسفی
@alafvalafv
#نامه۷۰
🔹🔹🔹
🔹🔹
🔹
📜نامه اى از آن حضرت (ع) به سهل بن حنيف انصارى كه از سوى آن حضرت حاكم مدينه بود. در اين باب كه شمارى از كسانى كه نزد او بودند به معاويه پيوستند:
اما بعد، به من خبر رسيد كه برخى از مردانى كه در فرمان تواند، پنهانى، به نزد معاويه مى گريزند. غمگين مباش اگر از شمار سپاهيانت كاسته مى شود يا يارى شمارى از ايشان را از دست مى دهى. كيفر ايشان همين بس كه به گمراهى افتاده اند و تو از زحمتشان رهايى يافته اى. آنان از هدايت و حق گريخته اند و به نابينايى و نادانى افتاده اند.
اينان، ياران دنيا بودند و به دنيا روى آوردند و به سوى آن شتافتند. حكومت عدل ما را ديدند و شناختند و آوازه آن را شنيدند و به گوش سپردند. دريافته بودند كه در اينجا مردم در برابر حق و عدالت برابرند. پس گريختند تا مگر خود به سودى برسند. خداوند ايشان را از رحمت خود دور گرداند.
اينان از ستم نگريخته اند و به عدل نيز نخواهند رسيد و در اين كار از خدا مى خواهيم، دشواريها را برايمان آسان سازد. و ناهمواريها را هموار گرداند. ان شاء الله.
والسلام.
🔹
🔹🔹
🔹🔹🔹
#شرح_نامه۷۰
📜نامه در یک نگاه:
گروهى از اهل مدینه در زمانى که «سهل بن حنیف انصارى» از سوى امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرماندار آنجا بود براى مال و منافع دنیا به معاویه در شام پیوسته بودند و ظاهرا «سهل بن حنیف» نگران شده بود. امام براى رفع نگرانى او این نامه را به او نوشت
🔸فراريان دنياپرست:
از پاره اى از جمله هاى اضافى که در کتاب تمام نهج البلاغه ذيل اين نامه آمده استفاده مى شود که اين نامه امام(عليه السلام) در واقع پاسخى بود به نامه اى که «سهل بن حنيف» خدمت امام نوشته بود و از گروهى از مردم مدينه که به شام فرار کرده بودند شکايت کرده بود.
✅امام در پاسخش او را دلدارى داده نخست مى فرمايد: «اما بعد (از حمد و ثناى الهى) به من خبر رسيده که افرادى از قلمرو تو مخفيانه به معاويه مى پيوندند; هرگز از اين تعداد که از دست داده اى و از کمک آنان بى بهره شده اى تأسف مخور»; (أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رِجَالاً مِمَّنْ قِبَلَکَ يَتَسَلَّلُونَ إِلَى مُعَاوِيَةَ، فَلاَ تَأْسَفْ عَلَى مَا يَفُوتُکَ مِنْ عَدَدِهِمْ، وَيَذْهَبُ عَنْکَ مِنْ مَدَدِهِمْ).
✅سپس مى افزايد: «اين گمراهى براى آنان بس و براى آرامش خاطر تو کافى است، که آنها از هدايت و حق به سوى کوردلى و جهل شتافته اند»; (فَکَفَى لَهُمْ غَيّاً، وَلَکَ مِنْهُمْ شَافِياً، فِرَارُهُمْ مِنَ الْهُدَى وَالْحَقِّ، وَ إِيضَاعُهُمْ إِلَى الْعَمَى وَالْجَهْلِ).
👈اشاره به اينکه آنها افراد بى شخصيت، کوردل و فاسد و مفسدى بودند که اگر در کنار تو مى ماندند نه تنها به حل مشکلات کمک نمى کردند، بلکه چه بسا مايه فساد در منطقه حکومت تو مى شدند.
🔗شبيه مطلبى که قرآن مجيد نسبت به کارشکنى منافقان براى پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) بيان مى کند: «(لَوْ خَرَجُوا فيکُمْ ما زادُوکُمْ إِلاّ خَبالاً وَلاََوْضَعُوا خِلالَکُمْ يَبْغُونَکُمُ الْفِتْنَةَ); اگر آنها همراه شما (به سوى ميدان جهاد) خارج مى شدند جز اضطراب و ترديد و فساد چيزى بر شما نمى افزودند و به سرعت در بين شما به فتنه انگيزى مى پرداختند»❗️
✅آن گاه امام در توضيح بيشترى مى فرمايد: «(غم مخور زيرا) آنها فقط اهل دنيا هستند و به آن روى آورده اند و با سرعت به سوى آن مى شتابند در حالى که عدالت را به خوبى شناخته و ديده بودند و گزارش آن را شنيده و به خاطر سپرده بودند و مى دانستند که همه مردم نزد ما حقوق برابر دارند، پس آنها از اين «برابرى» به سوى «تبعيض هاى ناروا» گريختند. خداوند آنها را از رحمت خود دور سازد و هلاک کند»; (وَإِنَّمَا هُمْ أَهْلُ دُنْيَا مُقْبِلُونَ عَلَيْهَا، وَمُهْطِعُونَ إِلَيْهَا، وَقَدْ عَرَفُوا الْعَدْلَ وَ رَأَوْهُ، وَ سَمِعُوهُ وَ وَعَوْهُ، وَعَلِمُوا أَنَّ النَّاسَ عِنْدَنَا فِي الْحَقِّ أُسْوَةٌ، فَهَرَبُوا إِلَى الاَْثَرَةِ، فَبُعْداً لَهُمْ وَ سُحْقاً).
👈بديهى است هيچ کس براى حق و هدايت و درک حقيقت اسلام به سوى معاويه نمى رفت; آنها مى دانستند او در تقسيم بيت المال هرگز رعايت مساوات را در ميان آحاد مردم نمى کند، بلکه گروهى را که براى او کار مى کنند و سنگ او را به سينه مى زنند بر ديگران مقدم مى دارد. به اين ترتيب اگر نزد امام بمانند سهم کمى به آنها مى رسد و اگر نزد معاويه بروند صاحب آلاف و الوف مى شوند.💰
🛠مشکل ديگر آنها اين بود که آنها جاهلانى نبودند که از حق و عدالت بى خبر باشند همه آنها عدالت پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) را يا ديده و يا شنيده بودند و با اين علم و آگاهى به سوى باطل رفتند و از حق چشم پوشيدند، بنابراين هرگز فرار آنها نبايد اسباب تأسف باشد و چه بسا ماندن آنها سبب فساد در جامعه اسلامى مى شد و چه بهتر که به مقتضاى (الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَالْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ) آن ها به شام رفتند.
آن گاه امام(عليه السلام) در پايان اين نامه باز بر اين حقيقت تأکيد مى کند که آنها از باطل به سوى حق و از ظلم به سوى عدالت نگريختند.
✅مى فرمايد: « به خدا سوگند آنها از ستم نگريختند و به عدل نپيوستند و ما اميدواريم که در اين راه، خداوند مشکلات را بر ما آسان سازد و سختى ها را بر ما هموار کند، إن شاءالله والسلام»; (إِنَّهُمْ وَاللهِ لَمْ يَنْفِرُوا مِنْ جَوْر، وَلَمْ يَلْحَقُوا بِعَدْل، وَإِنَّا لَنَطْمَعُ فِي هَذَا الاَْمْرِ أَنْ يُذَلِّلَ اللهُ لَنَا صَعْبَهُ، وَيُسَهِّلَ لَنَا حَزْنَهُ، إِنْ شَاءَ اللهُ، وَالسَّلاَمُ).
🔸فراريان به شام چه کسانى بودند؟
📚از کتب تاريخى و روايات به خوبى استفاده مى شود که گروهى از ياران على(عليه السلام) را صحابه مهاجر و انصار تشکيل مى دادند و همان ها بودند که حضور چشمگيرى در ميدان جمل، نهروان و صفين داشتند
و اطرافيان و نزديکان به معاويه غالباً طلقا (مشرکانى که در فتح مکه به فرمان پيغمبر از مجازات آزاد شدند و اسلام را ظاهرا پذيرفتند) و فرزندان طلقا و در مجموع بازماندگان دوران جاهليت بودند، کسانى که براى او فعاليت گسترده اى داشتند و به فريب مردم شام مشغول بودند.
اما در اين ميان عده کمى از صحابه که دنياى معاويه و بذل و بخشش هاى بى حساب او از اموال بيت المال قلب و روح آنها را تسخير کرده بود نه تنها از مدينه که از کوفه و حتى در ايام جمل و صفين به او پيوستند. از جمله آنها «نعمان بن بشير انصارى» است که دينش را به هر شيطانى که به او مال هنگفتى مى داد مى فروخت.😒 او از مقربين درگاه عثمان بود و هنگامى که عثمان کشته شد پيراهن او و انگشتان قطع شده همسرش «نائله» را به شام برد و به معاويه فروخت، معاويه نيز آنها را در مسجد آويخت تا مردم شام را بر ضد على(عليه السلام) بشوراند❗️
هنگامى که معاويه بر اوضاع مسلّط شد «نعمان» را پاداش داد و وى را امير کوفه کرد.
پس از معاويه نيز از طرف يزيد امير بود; اما با ورود مسلم بن عقيل به کوفه، يزيد نعمان را عزل کرد و «عبيد الله بن زياد» را که مرد سفاک و خونريزى بود به جاى او برگزيد.
همين نويسنده در جاى ديگر از کتاب خود مى نويسد: در ميدان صفين دو هزار و هشتصد نفر از صحابه همراه امام(عليه السلام) بودند که در ميان آنها هشتاد و هفت نفر از بدريين و نهصد نفر از کسانى بودند که بيعت رضوان را درک کرده بودند🌐
📖مرحوم محقق شوشترى در شرح نهج البلاغه خود بعضى از کسانى را که در ماجراى صفين از لشکر امام جدا شدند و به معاويه پيوستند نام برده است. از جمله: «بشر بن عصمة المزنى» و «قيس بن قرة التميمى» و «ذو نواس عبدى» و «قيس بن زيد کندى».
همين نويسنده در جاى ديگر نامه اى را از عقيل به على(عليه السلام) نقل مى کند که مى گويد: من از مدينه براى عمره به سوى مکه مى رفتم. «عبدالله بن ابى سرح» را با حدود چهل جوان از فرزندان طلقا ديدم که از قيافه آنها آثار شوم مى باريد. به آنها گفتم: به سوى معاويه مى رويد؟ (آنها سکوت کردند و پاسخى نگفتند و به راه خود ادامه دادند)
از پاسخى که امام به برادرش عقيل مى دهد نيز استفاده مى شود که آنها از همان دشمنان قسم خورده اسلام بودند که فقط در ظاهر اسلام را پذيرفته بودند.