هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مباحث_أمارات_۲۴؛
(قسمت دوم)
#الأمر_الثانی_ص_۵۹؛
🔹سبب:اتفاق علماء.
🔹مسبب:رأی امام (ع).
✨ انواع نقل اجماع از نظر منقول:
1⃣ نقل حسی سبب همراه با نقل حدسی مسبب؛ اتفاق علماء را نقل می کند و از این اتفاق حدس می زند که نظر امام (ع) هم چنین باشد، و غالب اجماعات این چنین است.
2⃣ نقل حسی سبب همراه با نقل حسی مسبب:همان اجماع تضمنی (دخولی) می باشد، که وقوع چنین اجماعی جدا نادر است، مانند:(اجمعت الأمه) که امام (ع) هم داخل در امت می باشد.
3⃣ فقط سبب را نقل می کند و می گوید (اجمعت اصحابنا) و سپس از راه عقل یا عادت یا اتفاق، حدس می زند که نظر امام (ع) هم چنین است.
✨ انواع نقل اجماع از نظر الفاظ:
1⃣ الفاظ صریح در نقل سبب:اجمع علماءنا.
2⃣ الفاظ صریح در نقل سبب و مسبب:هذا رأی المعصوم و غیر المعصوم.
3⃣ الفاظ ظاهر در نقل سبب:اجمع علماءنا.
4⃣ الفاظ ظاهر در نقل سبب و مسبب:اجمع اهل الحق.
5⃣ الفاظی که مجمل است و معلوم نیست که آیا فقط سبب را نقل می کند یا مسبب را هم نقل می کند، مانند:اجمع فقهاءنا.
↩️ الفاظ دیگری که برای نقل اجماع به کار می رود:
هذه المسأله إجماعیه، اجمع علیه اهل القبله، اجماع المسلمین، اجماع الإمامیه، هذا قضیه المذهب، هذا دعوی المحصلین، اعتقادنا، هذا مما انفرد به الإمامیه، هذا مما قطع به الأصحاب، لم نعرف فیه خلافا و . . . .
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مقدمه_۷؛
#الأمر_الثانی_ص_۲۴؛
✅ تعریف وضع:
🔹مشهور: الوضع جعل اللفظ فی مقابل المعنی؛ (وضع قرار دادن لفظ در برابر معنی می باشد) این تعریف یک تعریف مصدری است و فقط وضع تعیینی را شامل می شود.
🔹محقق خراسانی:الوضع هو نحو اختصاص للفظ بالمعنی و ارتباط خاص بینهما (وضع نوعی پیوند و ارتباط خاص بین معنی و لفظ می باشد) این تعریف یک تعریف اسم مصدری است و هم وضع تعیینی و هم وضع تعینی را شامل می شود.
✅ اقسام وضع:
1⃣ وضع تعیینی:در این نوع از وضع، ارتباط خاص بین لفظ و معنی از تخصیص دادن یک لفظ برای یک معنی ناشی شده است؛ مثلا واضع بگوید لفظ زید را برای این نوزاد قرار دادم.
2⃣ وضع تعینی:در این نوع از وضع، ارتباط خاص بین لفظ و معنی از کثرت استعمال لفظ در معنی ناشی شده است و واضع معین ندارد، و لفظ را آنقدر در معنی استفاده کرده اند که ارتباط خاص بین آنها حاصل شده است.
✅ سه اصطلاح برای وضع:
1⃣ وضع:قرار دادن معنای ملحوظ در ذهن برای اینکه بعدا لفظی برای آن انتخاب شود؛ این وضع قبل از قراردادن لفظ و قبل از عملیات وضع می باشد.
2⃣ وضع:قرار دادن لفظ در برابر معنی؛ این وضع یک معنای مصدری است و نام خود عملیات وضع است.
3⃣ وضع:ارتباطی که بعد از عملیات وضع بین لفظ و معنی حاصل می شود، این وضع یک معنای اسم مصدری است.
@alafzal1400
#کفایه_اوامر_۳۵؛
#الأمر_الثانی_ص_۱۳۰؛
✅ انقسام مقدمه به حسب نحوه تاثیر در مامور به:
🔹 مقدمه داخلیه همان أجزایی هستند که در داخل ماهیت مأمور به أخذ شده اند؛ مانند:رکوع.
🔹 مقدمه خارجیه امور خارج از ماهیت مأمور به هستند که در تحقق مامور به دخیلند و مامور به بدون آنها ایجاد نمی شود؛ از قبیل سبب، شرط، معد، عدم مانع؛ مانند:وضوء.
⚡️ اشکال:اجزای داخلی چگونه مقدمه شیء حساب می شوند و حال آنکه مقدمه باید قبل شیء و سابق بر آن باشد؟ همچنین مقدمه باید غیر از ذی المقدمه باشد و حال آنکه ذی المقدمه از همان اجزای داخلی ترکیب شده است؟
💠 جواب:اجزاء داخلی لا بشرط از انضمام و اجتماع مقدمه هستند و سابق بر ذی المقدمه هستند و اجزاء بشرط انضمام و اجتماع همان ذی المقدمه هستند، پس مغایرت بین مقدمه و ذی المقدمه حاصل شد.
⚡️ اشکال:اهل معقول می گویند اجزاء خارجی (ماده و صورت) ماهیت بشرط لا هستند، ولی شما الان اجزاء را لا بشرط دانستید و این دو با هم نمی سازد؟
💠 جواب:مراد ما از لا بشرط، لا بشرط از انضمام است در مقابل مرکب (ذی المقدمه) که بشرط انضمام است؛ ولی مراد اهل معقول از بشرط لا، بشرط لا از حمل است نه بشرط لا از انضمام در مقابل مرکب (ذی المقدمه).
💠 اهل معقول می گویند:اجزای خارجی (ماده و صورت) بشرط لا از حملند ولی اجزای تحلیلی (جنس و فصل) لا بشرط از حملند.
🔹 فافهم:همانظور که در مبحث مشتق مطرح شد درباره اینکه مراد اهل معقول چیست؟ اختلاف دیدگاه وجود دارد و مطلب مطرح شده قطعی نیست.
@alafzal1400