eitaa logo
دوره رایگان داستان خوانی عربی«العم قاسم»
104 دنبال‌کننده
49 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
( من مانند سایر مردم هستم.) 🔹️وَلَدَ التوأمان: متولد شدند دوقلوها 🔸️قبلَ موعد الطبیعی بقلیل: قبل از موعدطبیعی شون تازگی 🔹️إقتَضت الضرورة:اقتضاء و ضرورت داشت 🔸️ان یخضعا: خَضَعَ/یَخضَعُ: مجبور شدند،تن دادند. 🔹️لعنایة مُرکَّزة: در بخش مراقبت های ویژه 🔸️عدة ايام: بعد از مدتی 🔹️اخذ حفیدیه التوامین الی عیادة الطبيب: (اخذ الی؛ برد) برد نوه های دوقلویش را به مطب دکتر 🔸️کان مُزدَحمة اكثر من ایّ یوم آخر: (مطب) نسبت به روزهای دیگر خیلی شلوغ بود. 🔹️ لمّآ شاهدته السِّکرتیرة: وقتي منشی او را (شهید سلیمانی را) دید. 🔸️سارعت: عجله کرد 🔹️فی اخبار الطبیب: در خبردادن به طبیب 🔸️کی یفصحهما: تا اینکه آن دو را معاینه کند،ویزیت کند 🔹️ردَّ التحیة عليه: سلام علیک کرد 🔸️و قال له بکُلِّ احترام: با تمام احترام گفت 🔹️فما هو اختلافی عنهم کی ادخل قبلهم: چه فرقی با بقیه می کنم که زودتر داخل شوم 🔸️و لا أَنتظر ان یحین دَوری مثلهم: منتظر نمانم که نوبتم برسد مثل آنها 🔹️لقد سَجَّلت السکرتیره اسمی فی قائمه الانتظار: منشی اسم مرا در لیست انتظار ثبت کرده 🔸️الی ان یحین دَوری: تا اینکه نوبتم برسد 🔹️و بالفعل: و واقعاً 🔸️جَلَسَ لِمدَّة ساعتين: دو ساعت نشست 🔹️حتی حانَ دوره: تا اینکه نوبتش رسید ( حان وقت الاذان: وقت اذان رسید) 🔸️قدَّمَ خاتمه هدیة للطبيب: سپس انگشترش را به دکتر هدیه داد 🔹️بعد أن إنتهي الطبیب مِن فحص حفیدیه: بعد از اینکه طبیب معاینه کرد نوه هایش را 🔸️خاطبه قائلاً: و او را مورد خطاب قرار داد در حالیکه می گفت... 🔹️مهنتک عظیمة: شغل تو شغل بزرگی ست 🔸️فاعرف قدرها: می دانم قدرش را 🔹️یعتبر نفسه مثل سایر الناس: خودش را مثل بقیه ی مردم می دانست 🔸️لم یَکتنفه الغرور علی الاطلاق: (إكتنف،يكتنفُ،اکتناف ؛ در برگرفتن) او را غرور در بر نمی گرفت بدون استثناء 🔹️و ماالتصور لحظة انه افضل من الآخرين: حتی یک لحظه تصور نمی کرد که او برتر از دیگران باشه 🔸️کما کان یبغض المَحسوبیّات بشدة: بشدت بغض داشت از پارتی بازی ها 🔹️المحسوبیات: پارتی بازی ها 🔸️بحیث لم یعتمد علیها مطلقاً: تا جایی که هیچ وقت ازش استفاده نکرد مطلقا 🔹️فی طابور المخبز: در صف نانوایی 🔸️التحایُل فی اللعب: جر زنی در بازی 🔹️تحایل: حیله