eitaa logo
علم سرخ
105 دنبال‌کننده
114 عکس
79 ویدیو
4 فایل
سردار شهید: « امروز جمهوری‌اسلامی حرم است...» @saeed_alef "سعید اسماعیل دخت"، یاعلی. درس خارج #حوزه ارشد علوم سیاسی #دانشگاه تربیت مدرس تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
📝جریان عقلانیت اسلامی در مرکز تهاجم طرفینی 🖊سعید اسماعیل دخت/ دانش آموخته حوزه و دانشگاه 🔺قبل از انتخابات یکی از اساتید ما در دانشگاه که از منتقدان سر سخت لیبرالیسم و پرچمداران آن از جمله غنی نژاد بود و به نوعی متصل به نحله های جدید و مدرن ارسطویی و جامعه گرا است، از دکتر پزشکیان حمایت علنی کرد و بنده در جمع مجازی دوستان کلاس خطاب به ایشان عرض کردم که "چطور این قابل جمع است که شما مانند هابرماس، منتقد سرسخت لیبرالیسم، از کسی حمایت می کند که لیبرال ها ستاد ایشان را پر کرده اند؟" . یکی از اساتید دیگر حامی ایشان پاسخ دادند که "شما وقتی از جریانی دشنه خورده باشید(جریان انقلاب اسلامی)، با جریانی که به شما فحش هم داده باشد(لیبرال ها) ممکن است همراهی کنید. و این اتحاد حول پزشکیان از تفکر ارسطویی و سوسیال تا لیبرال برای خاطر خطری است که احساس می کنند. " 🔺وقتی نگاه می کنیم به جریان های مقابل جریان وفادار به انقلاب اسلامی، می بینیم در این جریان ها به همان نسبتی که جریان متصل به مدرنیته اش برای فراخوان دادن به حامیان کف جامعه ی خود، جریان انقلابی را در قالب ادبیاتی همچون "طالبانیسم" و "جهل مقدس" خطاب می کند و وعده شکستن بند و قید های اجتماعی را پر رنگ می کند، به همان نسبت برای گرفتن رای نزدیک ترین تفکر به طالبان و حامی طالبان در سیستان و بلوچستان یعنی عبدالحمید وارد معامله میشود. به همان نسبتی که برای شعارهای دموکراتیک فریاد می زند به همان نسبت امید بسته است به رای گتره ای و تقلیدی فلان مذهب یا فلان قوم! به همان نسبتی که همیشه منتقد بی برنامگی و باری به هر جهتی و تخصص گرایی را برای متخصصین پر رنگ می کند، از کسی حمایت کند که هیچ تخصصی به اعتراف خود و هیچ برنامه ای ندارد و از قضا توسط جریان خودی در دوره وزارتش استیضاح شده است! یا همان جریان که رفتارهای پوپولیستی و ادبیات عامیانه و سوتی های گفتاری برخی از مسئولین را به تمسخر می گرفت، از کسی حمایت نمود که واجد بیشترین سوتی های گفتاری و ادبیاتی و کمترین میزان رعایت ادب رفتاری در طول انتخابات بود. ⁉چرا چنین میشود؟ ⁉چرا جریان هایی که خود را پرچمدار یک تفکر و رفتار می دانند، عملا در مواضعی صد و هشتاد درجه عکس آنچه باید عمل کنند می کنند. این جمع اضداد از کجاست؟ این انقطاع عقل عملی آنها از عقل نظری شان برای چیست؟ 🔹برگردیم به پاسخی که آن استاد در جمع دوستان در توجیه مواضع استاد دانشگاه ما به بنده داد... البته قبل از پاسخ ایشان، تقریبا خودم به این جواب، این شاه بیت، این نکته طلایی رسیدم. و تبیین آن به بیان خودم چنین است که "هر چند لیبرالها و جامعه گراها، سوسیال ها و مارکسیست ها و کمونیست ها با لیبرالها و نئولیبرالها، مدرنیته ها و سلفی ها، ملی گراها و قوم گراها، تجزیه طلبان و ایران شهری ها، با هم فاصله ها و زد و خرد هایی دارند، اما با این حال، فاصله آنها از جریان عقلانیت اسلامی که در تفکر انقلاب اسلامی تبلور یافته است بیشتر از فاصله آنها با یکدیگر است. برای همین است که می بینیم در جریان های جهانی شوروی و آمریکا علی رغم همه دشمنی ها و در اوج جنگ سردشان، هر دو از حامیان نظام صدام در جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی بودند. آن ریشه تقابلی اصلی در بین جریان ها چیزی فراتر از موضعی است که در مواجهه با هم می گیرند. هر دو سویه این دو قطبی های غلط یا در فضای جاهلیت مدرن تعریف میشوند و یا جاهلیت سلف! اما در نهایت هر دو جهالت است! هر دو سر، به یک اندازه دنیا گرا، الحادی و خداناباور هستند، فقط جهت دنیاگرایی شان متفاوت است. 🔹 از آن جهت که از منابع خالی از حکمت و از جهالت بر می خیزند با عقلانیت در تقابل هستند، و از آن جهت که دعوای آنها در هر صورت برای همین دنیا است، حتی اگر زیست خوب هم باشد، اخلاق هم باشد صرفا برای آرامش و رفاه در همین دنیا، همین نقطه محدود است، با اسلامیت و معنویت متعالی در تقابل هستند. ✅در لایه دوم همه تقابل های روبنایی ، یک تقابل اصلی است، همان جنود عقل و جهل، عقل هم به معنای حکمت و هم به معنای حق، و جهل هم به معنای نادانی و هم عمل باطل. پ.ن : ⚪البته، البته این طیف ها در نوع مواجهه خودشان از شدت و ضعف برخوردارند اما می خواهم بگویم در نهایت آنچه گروه ها را تقسیم می کند فردگرایی یا جمع گرایی، قومیت یا ملیت، سلفیت یا مدرنیته و امثال این دو گانه ها نیست. ⚪و نکته و تذکر انتهایی اینکه غرضم از وام گرفتن از انتخابات و حمایت یا رای دادن پزشکیان تقسیم قطعی و کلی حامیان دو طیف موافق و مخالف ایشان به حق و باطل نیست، و بحثم بر روی نمودها و نمادهای اصلی و غالبی دو طیف بود، خواهی نخواهی در جریان انتخابات یک طرف نماد و نمود جریان غربگرا بود و یک طرف مذهبی و انقلابی. 🟢⚪🔴 @alamesorkh
📝طیف بندی های جریان، از نسبی گرایی تا مطلق گرایی 🖊سعید اسماعیل دخت/ دانش آموخته حوزه و دانشگاه 🔺قبلا بنظرم رسیده بود راجع به این مطلب چیزی بنویسم، و توضیح بدهم، که چرا گفتمان ها را چنین متضاد در نظر می گیریم، یعنی مثلا می گوییم جریان غربگرا، در مقابلش جریان انقلابی، به دو قطب متضاد عموما تقسیم می کنیم. 🔹ببینید درست است که در هر دو جریان طیف هایی متفاوت با این تضاد در هر دو سویه وجود دارند، اما در تحلیل سیاسی و گفتمانی عملا و علنا آن چیزی که مورد توجه قرار می گیرد "دلالت غالب" است و نه اینکه بخواهند احصای کلی از همه طیف های حامی فلان کاندیدا داشته باشند. ما به دنبال تحلیل جریان ها هستیم و نه تحلیل تک تک افراد و طیف های یک جریان. 🔹بله، اگر قرار باشد درباره علل شکل گیری یک جریان بحث کنیم، اصناف یک جریان و طیف های یک جریان را ، و چرایی آنرا میشود به صحبت نشست، اما در نهایت آنچه نماد و نمود یک جریان است را کار داریم. چرا؟ چون در انواع و اقسام انتخاب هایی که صورت می گیرد، هر شخص خود را در یک دو راهی می بیند، هر کاندیدا برای هر انتخاب کننده نماد و نمود یک سر یک تضاد است، و حالت تساوی، یعنی عدم رجحان! و در عدم رجحان، انتخاب معنا ندارد. هر چند انتخاب کنندگان مختلف به بهانه های متفاوتی ممکن است یک سر تضادهایی را انتخاب کرده باشند، که لزوما منطبق بر آن دلالت غالب نیست، اما در نهایت، انتخاب آنها با هر قصد و نیتی یک وجهه در فضای گفتمانی آن انتخابات بوجود می آورد. یعنی ممکن است کسی بخاطر سادگی پزشکیان به او رای داده باشد،ممکن است کسی بخاطر ترک بودن به او رای داده باشد، دیگری بخاطر خواندن روایت از نهج البلاغه به او رای داده باشد، اما در نهایت این رای او در فضای کلی انتخابات به دلالت غالبی جریان رای پزشکیان ترجمه میشود و نه سادگی و ساده زیستی و نهج البلاغه. در مقابل ممکن است عده ای به جلیلی رای داده باشند، برای خاطر اینکه مثلا در پستش ابقاء شود، ارتقا پیدا کند، فلان تجارتش کساد نشود، یعنی منشاء انتخابش سود شخصی است و نه انقلابی بودن و غیره اما در نهایت آرای او به دلالت غالبی جریانی که جلیلی نماد و نمود آن است ترجمه میشود. کما اینکه این رای و انتخاب در فضای جهانی ممکن است نمودهای متفاوت تری از فضای ایران داشته باشد. ‼از این جهات شناخت دلالت غالبی در هر جریان نکته مهمی است. که جدای از جزئی نگری هایی که در باره طیف ها وجریان های سیاسی میشود، باید یک کلی نگری هم داشت. 🟢⚪🔴 @alamesorkh