#برشی_از_کتاب
محاسبه و تلنگر
اکنون که با ابعاد وسیع این ضیافت بزرگ آشنا شدیم، باید از خودمان بپرسیم: بعد از یک دهه سوگواری برای آن حضرت، آیا به هدفی که زیارتنامۀ آن امام همام تعیین کرده است، رسیدهایم؟ آیا حال و هوای درونی ما به اهل ضیافت و مهمانی خدا شباهت دارد؟ آیا پس از یک دهه عزاداری میتوانیم عزم یک چلّه اعمال صالح تا اربعین را داشته باشیم؟ چرا سالها و دههها از عمر ما میگذرد و نمیتوانیم به صورت مطلوب از این مهمانی بهره ببریم؟! چه عواملی در استفادۀ مطلوب از این مهمانی دخالت دارند و چه موانعی باعث بهره نبردن ما میشوند؟
هدف ما در این گفتار این است که به بررسی این عوامل و موانع بر اساس معارف دینی بپردازیم و تا آنجا که ممکن است برخی از این موارد را شرح دهیم. آنچه از متون دینی برداشت میشود این است که دو عامل محوری و جدّی در شکلگیری پیوند معنوی با اولیای الهی وجود دارد: الف. پیوند معرفتی؛ ب. پیوند عملی.
مطابق توقیع شریف، آن حضرت زمان فوت آخرین نایب خود را به او اعلام میکند و آنگاه از غیبت کبری خبر میدهد؛ سپس میفرماید: زمانی این غیبت به سر خواهد آمد که زمین پر از ظلم گردد و دلها قساوت پیدا کنند.
با در نظر گرفتن این روایات میتوان چنین نتیجهگیری کرد: ظهور آن حضرت که وابسته به استکمال بشریت است، منوط به این است که حیرت و قساوت قلبها از بین برود. در حقیقت، دو مانع جدی در پیوند موالیان آن حضرت با وجود مقدسش خلل ایجاد میکند که یکی «جهالت نظری» و دیگری «آلودگی روحی و معنوی» است. بر همین اساس گفتیم که برای پیوند با اولیای الهی و بهرهمندی از ضیافت آنها باید در این دو بُعد تلاش کنیم؛ هم از جنبۀ فکری به مستوای یقین و اطمینان دل برسیم و هم از جنبۀ عملی به دستورات آنها ملتزم باشیم. اگر بتوانیم از ضیافت محرم و سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) نهایت بهره را ببریم، شاهد تربیت یافتن زینبها و ابوالفضلها برای نهضت جهانی حضرت ولیّعصر(عج) خواهیم بود. همانگونه که نهضت امام حسین(ع) با تلاشهای حضرت زینالعابدین، حضرت زینب و حضرت ابوالفضل(عم) یاری شد و امتداد پیدا کرد، نهضت حضرت ولیّعصر(عج) نیز به چنین یارانی نیازمند است. بدون تردید، برای کسب این نتیجه باید از نهضت و ضیافت امام حسین(ع) الگوبرداری کنیم و انسانهای شایسته در این بستر رشد کنند؛ چراکه نهضت حضرت ولیّعصر(عج) پیوند وثیقی با مکتب عاشورا دارد.
📚پیوند معرفتی با سیدالشهدا
🌐جهت تهیه این اثر به لینک ذیل مراجعه نمایید:
https://albayan-nashr.ir/product/peivandmarefatibaseidalshohada/
#مدرسه_فقهی_امیرالمومنین
#انتشارات_البیان
#آیت_الله_فرحانی
@albayann
#برشی_از_کتاب
🖊اجابت دعوت پیامبر(ص)
🔹بر اساس آیۀ شریفۀ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُون» و نیز ادعیۀ ماه رجب، سالک باید در ماه رجب پیام این ماه را درک کند و پیوند خود با خداوند متعال را تحکیم کند. به همین جهت است که بیشترین توصیه در این ماه پس از روزهداری، خواندن سورۀ مبارکۀ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد» و همچنین ذکر شریف «لا إِلهَ إِلَّا اللَّه» است. تأثیر این ذکر شریف در برقراری پیوند با خداوند متعال، بر اهل سلوک پوشیده نیست. بنابراین انسان در ماه رجب مخاطب «اسْتَجيبُوا لِلَّهِ» است؛ اما محوریت معارف در ماه مبارک شعبان، ماه نبی مکرم اسلام(ص)، «اسْتَجيبُوا لِلرَّسُول» است. در همین افق پس از درخواست معرفت خداوند، از او میخواهیم معرفت پیامبرش را نیز به ما عنایت کند و میگوییم: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ.»
📌نتیجۀ اجابت دعوت پیامبر(ص) این است که به حکم آیۀ شریفه، انسانها به «حیات طیبه» میرسند. ندای شعبان، ندای رسول خدا(ص) است. رسول خدا(ص) مربی ماسواست و در ماه شعبان سفرۀ حرکت معنوی و تکامل انسان را پهن میکند تا انسانها از آن بهره ببرند.
💠در دعاهای ماه شعبان، بهخصوص صلوات شعبانیه، جایگاه این ماه مبارک و دستورالعملی که مؤمنان در این ماه باید انجام دهند بیان شده است. در صلوات هر روز ماه شعبان چنین میخوانیم:
وَ هذا شَهْرُ نَبِيِّكَ سَيِّدِ رُسُلِكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، شَعْبانُ الَّذِي حَفَفْتَهُ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوان.
خدایا! شعبان ماه پیامبر توست؛ ماهی که محفوف به رحمت و رضوان توست؛ چراکه این ماه بعد از درک رحمت واسعۀ پروردگار در رجب قرار دارد و کسی که وارد این سیر میشود، به مقام رضوان الهی میرسد.
🔶و در ادامه آمده است:
الَّذِي كانَ رَسُولُكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَدْأَبُ فِي صِيامِهِ وَ قِيامِهِ فِي لَيالِيهِ وَ أَيَّامِهِ، بُخُوعاً لَكَ فِي إِكْرامِهِ وَ إِعْظامِهِ الى مَحَلِّ حِمامِه.
منش پیامبر(ص) در این ماه، روزه و شبزندهداری بود.
سپس از خداوند میخواهد که توفیق تبعیت از سیرۀ پیامبر(ص) را به بندگان خود بدهد و میفرماید: «اللَّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَى الاسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فِيه»؛ و به این ترتیب، نسخۀ این ماه را برای مؤمنان روشن میسازد.
📚انسان معاصر و ناگزیری از معنویت
🌐جهت تهیه این اثر به لینک ذیل مراجعه نمایید:
https://albayan-nashr.ir/product/ensanmaaservanagoziriazmanaviat/
#ماه_شعبان
#مدرسه_فقهی_امیرالمومنین
#انتشارات_البیان
#آیت_الله_فرحانی
@albayann
#برشی_از_کتاب
🖊ملاک حقیقی همین است که انسان هرچه نزدیکتر میشود، باید بیشتر احساس فقر و نداری کند و بیشتر احساس عقبافتادگی و بیچیزی کند. اگر این احساس در ما زیاد شود، سرعت سیر و حرکت ما بیشتر میگردد.
📌از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است:
عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ اَلْهِلاَلِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) يُحَدِّثُ عَنِ اَلنَّبِيِّ(ص) أنَّه قال اَلْعُلَمَاءُ رَجُلاَنِ رَجُلٌ عَالِمٌ آخِذٌ بِعِلْمِهِ فَهَذَا نَاجٍ وَ رَجُلٌ عَالِمٌ تَارِكٌ لِعِلْمِهِ فَهَذَا هالِكٌ وَ إِنَّ أَهْلَ اَلنَّارِ لَيَتَأَذَّوْنَ بِرِيحِ اَلْعَالِمِ اَلتَّارِكِ لِعِلْمِهِ...
اگر کار علمی کردیم ولی کار اخلاقی نکردیم، سرانجامش را امیرالمؤمنین(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل فرمودهاند که: بوی گند ما، جهنمیها را آزار میدهد. جهنمیها صدا میزنند: خدایا! جهنم را میتوانیم تحمل کنیم؛ اما نمیتوانیم این طلبه، این دانشجو، این آقای بوگندویی که بوی گَندِ دنیا را گرفته است، تحمل کنیم!
🔹نکند آخر خط، وقتی چشم ملکوتیمان باز شد، در زمان مرگ ببینیم تمام کارهایمان برای دنیا بوده است! دَرسِمان، بحثمان، کتابمان، قلممان، سخنرانیمان، همهاش آلوده بوده است! پیامبر اکرم(ص) بسیار زیبا فرمودند: ما دو نوع عالم داریم؛ عالمٌ عاملٌ بعِلْمه و عالمٌ تارکٌ لعلمه ؛ هر اندازه که خدا را میشناسیم، همان مقدار با خدا ارتباط داشته باشیم؛ این میشود عمل به علم.
❗️برادرها! باید روی اخلاق کار کنیم. اخلاق چیست؟ یعنی آدم ارتباطش را با خدا برقرار کند و خدا را در زندگی لمس کند. وقتِ کارِ اخلاقی چه زمانی است؟ جوانی. همانطور که کار فکری از سیزده ـ چهاردهسالگی است، کار اخلاقی هم متعلق به همین وقت است. خود حضرت امام(ره) هم از اخلاق شروع کرد؛ از نوشتن شرح دعای سحر، آداب الصلاه، سرّ الصلاۀ و چهل حدیث و مانند اینها شروع کرد.
🖇 حضرت امام(ره) با اینها، امثال شهید مطهری را ساخت. هم با ارائه نظام فکری و هم با درس اخلاقهای پر از حرارت و شور و گداز توانست یارانی تربیت کند که در کوران انقلاب و مبارزات، و بعد از انقلاب آنچنان کار بزرگی را انجام دهند؛ وگرنه با علمِ تنها نمیتوان شهید مطهری و مثل شهید مطهری ساخت
📚ادب حضور
#ماه_رمضان
#آیت_الله_فرحانی
@albayann
#برشی_از_کتاب
🖊قوانینِ مداری (ثابت) و قوانین مَنزلی (متغیّر)
🔹علامه طباطبائی(ره) در آثار خود تبیین میکنند که در اسلام دو گونه قانون وجود دارد: 1. قانونِ مداری (ثابت)؛ 2. قانون مَنزلی (متغیر).[1]
1⃣قانونِ مداری قانونی است که در مسیر حرکت انسان به سوی کمال، همواره حاکم و پابرجاست و در هیچ دورهای از دورههای حرکت انسان و جامعه و تاریخ بشری، اسثتنا نمیپذیرد. این دسته از قوانین، مربوط به مدارِ حرکت انسان، صراط مستقیم انسانیت و راهی است که انسان به سوی خدا طی میکند. لذا این قوانین همیشه و همهجا پابرجا هستند.
2⃣در مقابل، قانون مَنزلی، قانونی است که در مراحل مختلف سیر انسان و جامعه، تغییر میکند. یک قانون ممکن است در منزل و مقطعی وجود داشته باشد و در منزل و مقطعی دیگر، قانون دیگری وضع شود.
📌یکی از آیات قرآن که به خوبی این دو دسته قانون را بیان میکند، آیۀ «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ»[2] است. در ابتدای این آیه (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ) بیان میشود که یک قانونِ مداری ثابت در اسلام وجود دارد که جامعۀ اسلامی باید در حدّ توان، برای مقابله با دشمنان مهیا باشد. این قانون، به دوره یا شرایط ویژهای اختصاص ندارد و قانونِ مداری محسوب میشود.
📌 در ادامۀ همین آیه میفرماید: «وَ مِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ»؛ اسبهای آمادۀ کارزار هم باید در حدّ توان آماده باشند. از آنجایی که «رِبَاطِ الْخَيْل» یکی از مصادیق «قوّه» است و در زمان پیامبر(ص) «اسب» یکی از ابزارهای اصلی مقابله با دشمن بود، لذا دستور به آماده داشتن اسبهای کارزار، قانونی منزلی و مربوط به زمان نزول آیه است. مؤیدی دیگر بر مَنزلی بودن «رباط الخیل» این است که غایت «أَعِدُّوا لَهُمْ» در این آیه، «تُرْهِبُونَ» (ترساندن دشمنان) است؛ و این ترساندن با اسب، فقط در آن دوران محقق میشد و در زمانۀ ما دیگر کارآیی ندارد.
⁉️مثال دیگر، مسئله کثرت و کنترل موالید است. گاهی میپرسند: آیا اسلام با کنترل موالید موافق است و یا با کثرت موالید؟ چرا گاهی به کثرت اولاد فتوا میدهند و مدتی بعد فتوا میدهند که اسلام طرفدار کنترل موالید است؟ بالأخره کدامیک درست است؟
🔰در پاسخ به این پرسش باید گفت: کثرت موالید، قانونی مَنزلی و مربوط به دورهای است که جامعۀ اسلامی نیاز دارد که از جهت کمیّت، نیروی انسانیاش را تقویت کند. اما اگر جامعه در طی زمان به جایی رسید که کمیّت را میبایست کم کند تا کیفیت نیروی انسانی را بالا ببرد، مثلاً اگر جامعه به این نتیجه برسد که اگر تعداد جوانان جامعه زیاد شود، سطح آموزش و بهداشت آنها پایین میآید و مشکلات علمی و فرهنگی پیدا میکنند، در چنین شرایطی قانون اقتضا میکند که موالید را کنترل کند.
🔺مثال دیگری را که شهید مطهری(ره) ذکر میکنند، قانون «لَا تَأکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ»[3] است. بر اساس این قانون، معاملۀ بیهوده از نظر اسلام باطل است. اصلِ این قانون، مداری و همیشه صادق است و استثنا نمیپذیرد؛ اما مصادیق آن در گذر زمان میتواند متفاوت باشد. برای مثال، در گذشته بر اساس این قانون، خرید جنازۀ میّتْ صحیح نبود؛ زیرا معاملهای بیهوده بود و جنازه هیچ کاربردی نداشت. اما امروزه اگر برای کالبدشکافی و توسعۀ علم، خرید جنازۀ مردهای لازم باشد، این معامله صحیح است؛ چراکه دیگر این معامله بیهوده نیست.
🖇برای تشخیص قوانینِ مداری از مَنزلی باید نقش عنصر زمان و مکان شناخته شود؛ عنصری که حضرت امام(ره) در آثارشان به خوبی آن را تبیین فرمودهاند.[4]
[1]. بررسیهای اسلامی، ج1، ص72.
[2]. أنفال: 60.
[3]. نساء: 29.
[4]. صحیفه امام، ج21، ص289 (منشور روحانیت).
📚زن در آینه اسلام
#قوانین_مداری
#قوانین_منزلی
#آیت_الله_فرحانی
@albayann
#برشی_از_کتاب
🖊مسئولیت سنگین ما در تبیین
🔰استاد #آیت_الله_فرحانی :
📌بنده در تشرفاتی که به مسجدالنبی و مسجدالحرام داشتم، با برخی برادران اهلسنت گفتوگو کردم. متأسفانه این برادران، معرفت صحیحی دربارۀ جریان امامت در قرآن کریم ندارند. همواره افراد مختلفی از افریقا، اندونزی، امریکا و کشورهای مختلف به سرزمین وحی مشرّف میشوند؛ اما معرفت به اهلبیت(عم) در بین آنها وجود ندارد. بسیاری از اهلسنت تحت تأثیر تبلیغات مختلف وهابیت و جریانات گوناگون قرار گرفتهاند؛ لذا مشاهده میشود که به صورت منظم کار میکنند و نماز میخوانند، اما کار آنها بیروح و بیمعرفت است؛ یعنی مثل یک ساعت میایستند و حمد و سوره را میخوانند، ولی حتی یک قطره اشک در چشمان آنها جمع نمیشود.
🔹لذا متأسفانه محبت، عاطفه، احساس و معرفت در بین برخی از آنها ابداً وجود ندارد. بر این اساس، برخی از فرازهای دعای عرفه در چنین مواضعی فهمیده میشود که چرا امام حسین(ع) میفرماید: خدایا! از تو ممنونم که مرا در جایی به دنیا آوردی که شیعه شدم.
🔸یک روز بعد از نماز صبح، یکی از اساتید دانشگاه مصر به دیدنم آمد. اساساً مصریها با سعودیها و وهابیها تفاوت بسیاری دارند. متأسفانه در کشورهایی که جریان وهابیت رخنه کرده است ـ مانند پاکستان و عربستان و بعضی کشورهای حاشیۀ خلیج فارس ـ برخی از اهلسنت در برابر امامت و ولایت، رویۀ سختتری دارند و موضع آنها به عناد و دشمنی نزدیک است. این استاد دانشگاه گمان میکرد ما شیعیان، علیپرست هستیم.
⁉️از او پرسیدم: شما دربارۀ مسئله امامت در قرآن چه نظری دارید؟ گفت: مگر در قرآن مسئله امامت نیز مطرح شده است؟! گفتم: من دربارۀ علی(ع) و سایر اهلبیت(عم) صحبت نمیکنم؛ بحث من پیرامون اصلِ کلیِ امامت در قرآن است. به عقیدۀ شما امامت در قرآن چه منصبی است؟ و در ادامه از او پرسیدم: شما این آیۀ قرآن را چگونه معنا میکنید: «وَ إِذِ ابْتَلی إِبراهیمَ رَبُّه بِکلماتٍ فَأتَمَّهُنَّ قالَ إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرّیتی قالَ لاینالُ عَهدی الظّالِمینَ»؟ امامت برای حضرت ابراهیم(ع) چه مقامی است؟ گفتم: ابراهیم(ع) وقتی با نمرود وارد نزاع شد، جوانی بود که در همان زمان نیز، مقام نبوت را دارا بود؛ و بعد از آنکه در مورد اسماعیل مورد آزمایش قرار گرفت و بعد از آنکه کعبه را آباد کرد و با صبر مورد آزمایش و بلا قرار گرفت، به مقام امامت منصوب گشت. هنگامی که من این آیات را برای ایشان خواندم، از حالت ایشان فهمیدم که تا چه اندازه از لحاظ معرفتی فقیر و ضعیفند؛ در واقع این جماعت ابداً معرفت صحیحی از قرآن ندارند و مسئولیت ما در تبیین امامت در قرآن بسیار سنگین است. در ادامه به این استاد دانشگاه گفتم: نتیجه میگیریم که مقام امامت بالاتر از مقام نبوت است.
🔰این استاد دانشگاه مصری بسیار متعجب شد؛ تا جایی که از شدت شوق، از بنده خواست این مطالب را برای او بنویسم. لذا جمعبندی مطلب برای ایشان چنین شد که: ما در قرآن دو منصب داریم؛ نبوت و امامت. پس از آن، بحث را پیرامون عصمتِ نبی پی گرفتم و ایشان نیز تأیید کرد که نبی معصوم است. در ادامه گفتم: امامت از نبوت، اعظم و اشرف است؛ در نتیجه قطعاً امام نیز باید معصوم باشد. حال در چنین شرایطی خلیفۀ اول و دوم و سوم چه نسبتی با مقام امامت دارند؟! بر فرض که آدمهای خوبی بودند، لکن این افراد قطعاً در دورهای از زندگیشان بتپرست بودند. و در ادامۀ بحث، برخی آیات را مورد بررسی قرار دادیم.
🖇هدف بنده از ارائه این بحث این بود که این شخص را به این نتیجه برسانم که بحث بین شیعه و سنی اصلاً بر سر حسن و حسین و علی و عمر و ابوبکر نیست؛ بلکه اصل بحث بر سر تصویر مقام انسان و مقام امامت است. در نهایت نیز این شخص را به این نتیجه رساندیم که ختم نبوت ممکن است، لکن ختم امامت محال است؛ و لذا جهان تا قیامت به امام نیازمند است.
متأسفانه این افراد، ابتدا جایگاه پیامبر(ص) و سپس جایگاه امامت را خراب کردند؛ به عبارت دیگر، این افراد با مبانی خود، شأن پیامبر(ص) را نیز حفظ نکردهاند. کتاب آیات شیطانی، در حقیقت عنوانی است برای عقاید برادران اهلسنت! نویسندۀ این کتاب، این مطالب را از منابع رواییِ این اشخاص نوشته است، که انشاءالله در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.
📚ولایت در قرآن
#انتشارات_البیان
#آیت_الله_فرحانی
@albayann