eitaa logo
الف دزفول
3.4هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
336 ویدیو
8 فایل
شهید آباد مجازی دزفول ارتباط با مدیر @alimojoudi
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ☀️ این پیرفرزانه ی روشن ضمیر ، « مرحوم ملاکاظم ناجی دزفولی» پدر شهیدان محمدحسین و عبدالامیر ناجی دزفولی و پدر همسر شهید جاویدالاثر «محمد روغن چراغی » است. ✍🏻 قبلاً از او و زمانه و زندگی و سبک عاشقانه و خدایی زیستنش در الف دزفول گفته ام. 👇🏻🔻 اینجا 🔻👇🏻 🌎 https://alefdezful.com/614 😭 امروز روایتی به گوشم رسید که تمام وجودم سوخت. حالم بد شد. دلم گرفت و کامم تلخ شد و اولین تصویری که در ذهنم شکل گرفت، تصویر این پیر خدایی بود. ❤️ مردانی مرد و الهی که شاید دیگر شبیه شان هم در زمین پیدا نشود. ⏳ ان شالله فردا این درد را می ریزم روی دایره! البته سربسته و مبهم! 🤲🏻 ان شالله 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc ✴️لینک عضویت کانال تلگرام الف دزفول👇🏻 🌐 https://t.me/joinchat/AAAAADv7Upe6LMS6phucgA ✴️ صفحه اینستاگرام الف دزفول 🌐https://www.instagram.com/alefdezful
❤️ ❤️ ☀️ 🤝 با همکاری کانال «خاطرات یاران سید جمشید» ✍🏻 خاطرات عملیات طریق القدس ✳️به روایت سید سعید مرتضوی 6️⃣1️⃣ قسمت شانزدهم : دو سه روزی می شد که در خط بودیم. اینقدر تلفات داشتیم که وقتی تیرهای اسلحه ام تمام می شد، خشاب عوض نمی کردم، اسلحه را می انداختم و با اسلحة دیگری تیراندازی می کردم. تیربار سر خاکریز بود، نوارش که تمام می شد، آن را عوض نمی کردم، می رفتم اسلحة بعدی را می گرفتم؛ یعنی اینقدر تلفات زیاد شده بود که دیگر اسلحه ها را کامل انداخته بودم. ما فقط تیراندازی می کردیم. کارمان فقط تیراندازی بود. آن دو روز که ما در خط بودیم، خیلی سخت گذشت. دیگر بچه ها انگشت شمار شدند. گفتند باید به عقب بیایید. ما را حرکت دادند و به عقب بردند. وقتی عقب آمدیم دیدم بچه ها چه کار کرده اند؟! در آن قسمت که مأموریت ما بود یکی از عراقی ها زنده نمانده بود. ده تا ده تا، بیست تا بیست تاعراقی ها روی هم افتاده بودند یعنی بچه ها همه را زده بودند. یک شب هم نزدیک پل سابله ماندیم. عرب هایی که در منطقه ساکن بودند محاصره شده بودند. بچه ها شروع به جمع آوری عشایر کردند که آن ها هم خیلی خوشحال بودند. زن، بچه، مرد، پیرزن و پیرمرد حرکت می کردند و با حیواناتشان از بستان به سمت سوسنگرد می آمدند چون آن جا آزاد شده بود، داشتند به عقب می آمدند. یادم نیست ما را از آن جا به کجا بردند ولی در نهایت ما را با اتوبوس به سمت دزفول آوردند، 🔻 این روایت را در الف دزفول ببینید 👇🏻🔻 🆔 https://alefdezful.com/nsop 🔻لینک عضویت کانال «خاطرات یاران سید جمشید»👇🏻 🆔https://eitaa.com/sayedjamshid 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc ✴️لینک عضویت کانال تلگرام الف دزفول👇🏻 🌐 https://t.me/joinchat/AAAAADv7Upe6LMS6phucgA ✴️ صفحه اینستاگرام الف دزفول 🌐https://www.instagram.com/alefdezful
🎁پست ویژه الف دزفول ⭕️ماهی های بی غیرت⭕️ ✍🏻روایت هایی از شهید مظلوم غلامحسین پرچه خوار زاده ⚠️ پیشنهاد می کنم این پست الف دزفول را حتما بخوانید. خصوصا بند آخرش را که دست نوشته های دردآلود غلامحسین است. 😭⚫️ هر کس از او برایم می گفت از مظلومیت و صبوری و آرامشش می گفت. از فقری که بر زمانه و زیستنش حاکم بود و پرستاری هایش از پدر و مادر پیرش. از دست های پرتوان اما پینه بسته ای که حاصل سالها کار کردن در کوره آجر پزی بود و از یتیمی زودهنگام دختربچه هایش و مگر او 25 سال بیشتر داشت ؟ ✅ من وقتی تصویر پیکر غلامحسین را دیدم، دلم جریحه دار شد. حق دادم به مادران شهدایی که پسرشان را اروند با خود برد. حق دارند که یک عمر است ماهی نمی خورند. ✍🏻وصیتنامه غلامحسین از آن وصایاست که باید ده ها بار خواند و همزمان با آن گریست. 😭🌷و تو اي دخترم فاطمه خداوند خواست تا تو يتيم شوي و جزء دختران شهدا باشي! اگر كسي سراغ پدرت را گرفت بگو با حضرت مهدي(عج) خواهد آمد. ❤️🌴چند روزی از شهادتش گذشته بود که پیکرش را پیدا کردند. نه بعضی تصاویر قابل وصف است و نه بعضی روایت ها قابل نقل. پیکرش تقریباً سالم مانده بود ، اما سر و صورت و گردنش. . . ! ⭕️ الف دزفول را ببینید 👇🏻 🌐https://alefdezful.com/zp55 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc ✴️لینک عضویت کانال تلگرام الف دزفول👇🏻 🌐 https://t.me/joinchat/AAAAADv7Upe6LMS6phucgA
1️⃣🏴 اولین سالگرد عروج مرحومه مغفوره حاجیه خانم گوهر پیکرستان 🌹 مادر شهید والامقام مسعود ماه پیکر ⏰ زمان: پنجشنبه ۱۴٠۳/۸/۲۴ از ساعت ۱۴ الی ۱۶ 🕌مکان: برسر مزارش واقع در گلزار شهیدآباد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc ✴️لینک عضویت کانال تلگرام الف دزفول👇🏻 🌐 https://t.me/joinchat/AAAAADv7Upe6LMS6phucgA ✴️ صفحه اینستاگرام الف دزفول 🌐https://www.instagram.com/alefdezful
🌹 یادواره شهدای مدافع حرم 🌹 ☀️🌷 گرامیداشت سالگرد شهادت شهدای مدافع حرم ❤️ امیرعلی هویدی و ❤️ عارف کاید خورده ⏰ زمان: پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ ، ساعت ۲۰ 🕌 مکان: سالن مرکز فرهنگی دفاع مقدس قرارگاه جهادی سفیران ایثار 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc ✴️لینک عضویت کانال تلگرام الف دزفول👇🏻 🌐 https://t.me/joinchat/AAAAADv7Upe6LMS6phucgA ✴️ صفحه اینستاگرام الف دزفول 🌐https://www.instagram.com/alefdezful
🎁 اختصاصی الف دزفول 📶1️⃣ انتشار برای اولین بار ☀️❤️یاد واعظانی که در عشق «جرعه نوش» بودند نه «واژه فروش»! 🌴 بهانه ی تلخی باعث شد یادی کنم از روایتی شیرین. از زمانه و زندگی مردی خدایی که هست و نیستش برای خدا بود. ✅منبر، کاسبی اش نبود، بلکه حتی کاسبی اش برای مردم منبر بود! 😲وقتی شنیدم سخنرانی منتسب به قرآن و اهل بیت(ع) و شهدا برای حضور در سه مجلس در یک روز، طلب مبلغی حوالی «یکصد میلیون تومان» کرده است، خیلی حالم بد شد و کامم تلخ و دلم ریش و نگاهم ، درد و آهم سوزان! 🌷پاکتی که واعظ می گیرد، سَبُک و سنگینی اش بی ارزش است، اما برکتی که برای رزق می آورد، شگفت است و شیرین است و گران بها. 💌 هرگاه بعد از منبر به حاج ملاکاظم پاکت می­دادند، سبک یا سنگین بودنش را نگاه نمی­کرد. این­که چه کسی، چقدر به او هدیه داده است برایش مهم نبود. اگر در یک شب در چند مجلسِ روضه، منبر می­رفت، مبلغ پاکت­ها را روی هم می­ریخت تا معلوم نشود چه کسی، چقدر پاکت داده است. 🔻مشروح مطلب را در الف دزفول مرور کنید 👇🏻🔻 🌎https://alefdezful.com/1kul 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc ✴️لینک عضویت کانال تلگرام الف دزفول👇🏻 🌐 https://t.me/joinchat/AAAAADv7Upe6LMS6phucgA ✴️ صفحه اینستاگرام الف دزفول 🌐https://www.instagram.com/alefdezful
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ ❤️ ☀️ 🤝 با همکاری کانال «خاطرات یاران سید جمشید» ✍🏻 خاطرات عملیات طریق القدس ✳️به روایت سید سعید مرتضوی 7️⃣1️⃣ آخرین قسمت فقط یک اتوبوس بودیم. از تمام سیصد نفر نیروهای گردان ، فقط 40 نفر مانده بود . تعداد زیادی زخمی شده بودند و حتی بعضی ها پیدا هم نشدند . وقتی به دزفول رسیدیم ما را به مسجد جامع بردند. از رزمندگان استقبال شد. یادی کنیم از مرحوم آیت الله قاضی، ایشان آمدند و برای رزمندگان فرمایشاتی داشتند. بنده نسبتی با ایشان دارم و نوة دختریشان هستم، خدمتشان رفتم تا دستش را ببوسم. چشمهایش نابینا بود ولی تا سلام کردم صدایم را شناخت. وقتی رفتم دستش را زیارت کنم، دستم را گرفت و جلوی جمعیت دستم را بوسید. خیلی اذیت شدم.گفتم بابا جلوی تمام جمعیت (مسجد جامع مملو از جمعیت بود)این چه کاری بود کردی؟! گفتند: امام فرمایش کرده که من دست رزمندگان را می بوسم، به این بوسه هم افتخار می کنم. حالا کم سن و سال ترین رزمندة آنجا، بنده بودم. یادم است گریه ام گرفت و خیلی منقلب شدم. این صحنه اصلاً فرمواشم نمی شود. در واقع اولین عملیاتی بود که ما به صورت گردانی شرکت کردیم. من قدم بلند ولی کم سن و سال ترین نیروها بودم برای همین مرا برای امدادگری در نظر گرفتند. بچه های دزفول با آن سن کم خوب می توانستند بجنگند؛ یعنی با منطقه آشنایی داشتیم و بالاخره دو سه بار به منطقه رفته بودیم. آن عملیات برای ما تجربة خوبی شد و برای عملیات های بعدی کم کم تجربه های بیشتری کسب شد. در آن جا هم دوره های نظامی، آموزش سلاح و... را دیدیم، هم به صورت تخصصی دوره های امدادگری می دیدیم. این برای من جرقه ای شد یعنی تا آخر جنگ، هر رسته ای داشتم، وقتی عملیات تمام می شد و خط را می گرفتیم، یک کوله بر می داشتم و شروع به پانسمان بچه ها می کردم. من تا آخر جنگ افتخار می کردم که امدادگر هستم. هرکدام از بچه ها زخمی می شدند کمکش می کردم. حتی زمانی که ما خط نگهدار و با حاج عظیم محمدی مسئول طرح عملیات بودیم، کارمان جا به جایی و توجیه نیرو بود، ولی وقتی آتش شدید و تلفات سنگین می شد من در نفربر فرماندهی یک کوله پشتی داشتم که آن را برمی داشتم و می رفتم بچه ها را پانسمان می کردم. پایان 🔻 این روایت را در الف دزفول ببینید 👇🏻🔻 🆔 https://alefdezful.com/nsop 🔻لینک عضویت کانال «خاطرات یاران سید جمشید»👇🏻 🆔https://eitaa.com/sayedjamshid 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول سایت الف دزفول | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
❤️ تلاوت قرآن، مناجات بلاواسطه باخداست ❤️ ☀️✍🏻🌷دست‌نوشته ای از شهید سیدرضا پورموسوی در خصوص اهمیت تلاوت و توجه و انس با قرآن کریم 🌹 تصویر این دستنوشته را با خط مبارک عارف شهید سیدرضا پورموسوی در الف دزفول ببینید👇🏻 🌎https://alefdezful.com/fqdf 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول سایت الف دزفول | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا