📖داستان خوب بخوانیم
پلان اول: معروف است که انسان ب چیزی که از آن منع میشود حریص تر است. مثال معروفترش اینست که وقتی از کنار دیوار بلندی رد میشود شاید توجهی به آن نکند ولی اگر روی دیوار نوشته شده باشد، لطفا از این دیوار بالا نروید یک حس و نیرویی در انسان برای بالارفتن از دیوار شروع به جوشیدن می کند که برو ببین چیست و چه خبر است!!!
🔰از این توصیف و مثال، نتیجه گرفته می شود که انسان اینگونه است، پس منعش نکن که حریص تر می شود! رهایش کنید، خودش کمتر به سراغ بدی ها می رود. او بیشتر نبایدها! را می طلبد پس چیزی را از او پنهان نکن که بیشتر سراغش را میگیرد!
🔰چه درهایی از شبه علم ها و دستگاه های مبناسازی در علوم مختلف بر این رویکرد استوار شده. مثل همین برخورد با غریزه جنسی و ارتباط بین زن و مرد! و تلاش برای عادی سازی و دردسترس قرار دادن آن، برای فروکش کردن حس کنجکاوی و حرص بر انجام ممنوع ها!! پلان دوم: فیلم هایی که نویسنده داستانش حکیمانه مینویسند، (مثل فیلم های آقای حاتمی کیا) لایه های پنهان دارند، مثلا، چکیده کل داستان را در صحنه های آغازین فیلم (تیتراژ) می آورند. مخاطب هوشمند با دقت و تأمل پس از مشاهده فیلم، میبیند که مانند چکیده نوشته های مفصل، مروری بر کل داستان بود و کل فیلم در همان چند صحنه ابتدایی فیلم روایت شد.
پلان سوم: داستان کل زندگی بشریت و آنچه بر او خواهد گذشت، در صحنه های ابتدایی خلقت پدر و مادرمان برای ما روایت شده تا بدانیم چه اتفاقی قرار است بر سر فرزندان آنها (ما) بیافتد! وقتی که به زندگی بشر در طول تاریخ نگاه میکنیم، میبینیم که تفصیل همان داستان است.
🔰مثلا آن صحنه ای که در باغی پر از درخت حضور دارند و از آنها می توانند استفاده کنند! اما یک درخت و فقط یک درخت را ممنوع کردند! که شاید اگر آن را ممنوع نمیکردند نوبت به خوردن از میوه آن درخت نمی رسید. نمیدانم آن درخت کجای باغ بود، در دسترس بود یا دور، ویژگی خاصی داشت یا نه! اما میدانم خود این ممنوعیت، اثر بیشتری برای جلب نظر پدر و مادر ما به آن درخت داشت و انگار آنها را بیشتر به سمت آن درخت کشید. انگار تمام درختان باغ خشکیده و این باغ فقط یک درخت دارد!
یاد آن دیوار بلند که رویش نوشته لطفا بالا نروید افتادید؟!!
🔰خداوند حکیم میتوانست آن درخت را جای دیگری بکارد. دور از دسترس، یا اینکه بر روی آن خار بذارد تا کسی دستش به میوه هایش نرسد و یا میوه های آن را آنقدر در بالا قرار دهد که از خیر چیدنش بگذرند. و یا و یا و یا ....
اما نکرد! و روی این دیوار بلند که پشت آن خبری نیست نوشت از آن بالا نروید!!!چرا!!؟
انگار میخواهد توجه ما را جلب کند، برای برافروختن حس و نیروی کنجکاوی مان! برای اینکه آن چیز عادی را از حالت عادی خارج کند، به یک چیز عادی، ویژگی خاص نداشته (ممنوعیت) میدهد! ! برای اینکه ببیند چه میکنیم! چقدر بر حرص و طمع و کنجکاوی و دیگر احساسات مان غالبیم؟! برای اینکه آزمایش کند، امتحان بگیرد و ...
🔰هدف شناخت خودمان است! تعالی و از آدمیت در آمدن و ملک شدن!!
و الا کاری ندارد که غذای حرام، ارتباط حرام، نگاه حرام و هر چیز ممنوع را به جای لذت، پر از تلخی کرد و هر آنچه مضر و ممنوع است، آنقدر تلخ و دور از دسترس و عادی کرد که کسی سراغ آن نرود! واقعا این به ظاهر لذت های ممنوعه عادی است ولی باید غیر عادی و جذاب به نظر برسد.
🔰چقدر ساده اندیش اند کسانی که برای عادی سازی اینگونه ممنوع ها تلاش میکنند و چقدر تلاششان بی ثمر و چقدر مخالف طبع خلقت و برنامه و هدف خلقت حرکت میکنند.
🔰داستان خوب را با دقت بخوانیم. بهترین داستان، داستان زندگی خودمان است که خالقمان روایت کرده، به خصوص صحنه های آغازین که همه حرف ها آنجاست!!!
حامد آل یمین
۱۳ دی ۴۰۱
#داستان #خلقت #سبک_زندگی #سبک_زندگی_اسلامی #آدم #حوا #درخت_ممنوعه #امتحان_الهی
https://splus.ir/aleyamin
https://eitaa.com/aleyamin