eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
833 ویدیو
111 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
بپذیر این سر درمانده ی بی سامان را رد مکن این دل وامانده ی بی درمان را هر که هر طور که آمد تو پذیرفتی زود ماندیدیم که آواره کنی مهمان را من معطل نشدم زود رسیدم به خودت ای فدای تو که برداشته ای دربان را در دکان کرمت توبه شکستم بسیار طلب از بنده نکردی ز کرم تاوان را عدل مطلق سر این سفره نبودم به یقین گر محک میزدی اول به دلم ایمان را وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِي به خودت خسته شدم سر به راه سحرت کن سر این نادان را من به این اشک دلم زنده شود صبح و مسا در بیابان دلم قطع مکن باران را کار ما بسته به دو چشمه ی در صورت ماست میبرد خشکی چشم از همه پیکر جان را نکشم دست ز دامان کریمان حتی گر ببرند از این سفره خالی نان را ما به نان علی و فاطمه ایمان داریم بس که دیدیم سر سفره یشان احسان را شاهد آیات خداوند به قرآن کریم نان زهرا و علی پخته کند انسان را . دستگیر دل بی تاب و قرارم گردان ساقی از لب آب آمده ی عطشان را گر چه دست و سر او را ز جفا بشکستند نشکست از سر ایمان و وفا پیمان را بی برادر شدن کمر شکن است علقمه مثل مقتل حسن است جای خفتن بلند شو عباس مادرت بی قرار در وطن است جان من با تو رفته از خیمه این که افتاده روی خاک ، من است چاره از دست داده ام چه کنم ؟؟؟ پیکرت یک بدن نه چند تن است بر دلم زخم طعنه افتاده گاهی اوقات تیغ از سخن است بی برادر شدن عواقب داشت این همان انتهای سوختن است پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۲ @aleyasein
🔹مدافع حرم🔹 اگرچه قافیه‌هایم برای شعر کم است ولی دلیل سرودن تلاطم قلم است سروده‌ام به همین قبله با وضو او را که مثل پردۀ کعبه عزیز و محترم است برای من که در این تکیه‌ها بزرگ شدم شبیه خواهر دل‌سوز بیرق و علم است رسیده است از آن کوچۀ بنی‌هاشم اگر که گاه پر از خاک و گاه غرق غم است قسم به خون شهیدان حضرت زینب که «چادر» از نظر من مدافع حرم است شب گذشته همین شعر شد نماز شبم اذان صبح چنین گفت فرصت تو کم است @aleyasein
نوشته ام نامه ای برای امام مهدی اگر بخواند مرا کفایت کند اگر که سیاهه را در سحر بخواند به غیر پرونده ی گناهم که جمعه با چشم تر بخواند . سلام بابای مهربانم سلام ای یار هم زبانم سلام درمان درد عالم سلام ای جان جان جانم سلام ای لطف بی نهایت سلام ای ملجأ و امانم . اگر چه غم را به بر کشیده فراق را در به در کشیده سبوی چون زهر دوری ات را اگر چه لاجرعه سر کشیده صمیمی و ساده مینویسم دلم برای تو پر کشیده . دعای دستت که شاملم شد همیشه حلال مشکلم شد دعای دست شما دلیل هدایت قلب غافلم شد دعات نور حیات بخش شب زمستانی دلم شد . اگر چه لبریز ننگ و عارم تو را صمیمانه دوست دارم کناره از من مگیر آقا بگیر یک بار در کنارم اگر که مُردم تو را ندیدم بیا ز رأفت سر مزارم.... کوچه ی عشق رهگذر دارد هر سری میزبان سنگش نیست آن سری سنگ می‌خورد اینجا که گرفتار آب و رنگش نیست سر فراز است مادر زهرا که در این کوچه زخم ها خورده است هر که دیده است حجم انفاقش متعجب شده است جا خورده است مال دنیا زیاد داشت ولی ذره ای دل نبسته بود به آن غیر مال و منال بسیارش خرج دین کرده بود عمر گران پیش او هر چه بود غیر نبی پای هم در نتیجه کم بودند آبرو ، اعتبار ، جان ، اموال در نگاه خدیجه کم بودند در زمین ولا برای خودش هیچ چیزی نکاشت آخر کار هر چه را داشت خرج کرد و خودش یک کفن هم نداشت آخر کار ارث مادر بزرگ چندین سال بعد دفنش دوباره احیا شد نوه اش بی سر و بدون کفن تشنه لب دفن پای دریا شد جمعه ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ @aleyasein
1_4047810032.mp3
17.74M
﷽ ای‌گرمیه‌این‌روزهای‌سرد‌برگرد نوای حاج مهدی رسولی (عج) @aleyasein
1_4041491676.m4a
2.02M
زمینه مناجات با امام حسین ع همینکه اسم تو اومد حرم رو روبروم دیدم حسابش رفته از دستم چقد واسه تو باریدم خودم حالم رو می دونم درسته خیلی بد بودم ولی تو نوکری کردن همینقدرو بلد بودم دیگه وقتشه اگه می خوای منو عوض کنی حسین کمکم کن که یه جور بشم خودِ تو حظ کنی حسین من سر به هوام، سر به زیرم کن توو راهِ همین، روضه پیرم کن یا اباعبدالله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من از دست خود زهرا مدال نوکری دارم تا زنده باشم آقا جان کمِ روضه ت نمی ذارم تموم آرزوم اینه ببینم لحظه ی مردن مثه حر و حبیب آقا تو هستی در کنار من دیگه وقتشه اگه بخوای منو بغل کنی حسین تو می تونی مرگمو شیرین تر از عسل کنی حسین من با تو حسین، زندگی می کنم با عشق شما، بندگی می کنم یا اباعبدالله وحید محمدی ۱٠ فروردین ۱۴٠۲ @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_4052310166.mp3
19.91M
﷽ مناجات تائبین‌‌ و‌ روضه حاج مهدی سلحشور @aleyasein
1_4051573696.mp3
6.92M
﷽ ای نام تو زینت دعایم مهدی مناجات حاج قربون @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مناجات با خدا و گریز به روضه حضرت زینب سلام الله علیـــها دوباره آمده ام، گرچه دیر برگشتم ولی شبیه گدا سر به زیر برگشتم به صد امید به سوی تو روی آوردم به سوی خانه ی نعم الامیر برگشتم شدم ذلیل گناهم، خودم پشیمانم ببین شکسته و زار و حقیر برگشتم گرفت دست مرا دست مهربانی تو به دستگیری تو یا مجیر برگشتم ز باب لطف تو رفتم ولی غلط کردم پر از گناه صغیر و کبیر برگشتم گناه بال و پرم را شکسته مولا جان شدم دوباره زمین گیر، گیر برگشتم اگرچه پیش تو احساس فقر بی معناست ولی دوباره به سویت فقیر برگشتم عطش دوباره لبم را ترک ترک کرده به حرمت لب مثل کویر... برگشتم به یاد خواهر غمدیده ای که می فرمود ببین برادر زینب که پیر برگشتم به کوفه شهر علی بعد بیست سال حسین به لطف حرمله ها من اسیر برگشتم ولی برادر زینب همینکه فهمیدم کفن شده است تنت با حصیر... برگشتم وحید محمدی @aleyasein
دست سائل در این خانه اگر پر نشود سنگِ درخواست او جای دگر دُر نشود سالها هست که دستم به در خانه توست روزی ام مرحمت سفره ی شاهانه توست من گدایت که شدم قدر و بهایم دادی سنگِ دل آینه کردی و جلایم دادی من فقط اشک بصر خون جگر می‌خواهم حال روضه دم افطار و سحر می‌خواهم دوست دارم که گرفتار تر از قبل شوم اشک ماتم شده سرشار تر از قبل شوم از همین رنگ سیاهی که به دیوار زدند در حسینیه ی دل خیمه ی بسیار زدند من به جز روضه نرفتم به سرای دگری گوش من نیست بدهکار صدای دگری همه زندگی ام روضه ، حسینم دین است گوشه روضه اگر جان بدهم شیرین است دستم از مرثیه ها جام بلا می‌گیرد روضه ی یازدهم جان مرا می‌گیرد . جای دارد که برون آید از پیکر جان محملی نیست که زینب بنشیند بر آن دختران را که خودش برد روی ناقه گذاشت چاره ساز همه آفاق خودش چاره نداشت هر طرف را که نظر کرد یکی یار ندید قاسم و اکبر و عباس علمدار ندید اشک چشمش به روی پوشیه اش راه کشید زیر لب گفت اباالفضل و فقط آه کشید دمی از علقمه ای شیر دلاور برگرد محض آسودگی خاطر خواهر برگرد با کسی غیر تو هم گام نبودم برگرد قبل از این در ملا عام نبودم برگرد ای خدا دست حرامی به نقابی نرسد وای اگر راه بیفتند و رکابی نرسد شنبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ @aleyasein
اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ صَبْراً جَميلاً وَ فَرَجاً قَريباً وَ قَولاً صادِقاً... اینک من و این همه تمنّا ، یا رب درد از من و از تو هم مداوا ، یارب گفتی بطلب چیزی و من می خواهم گفتار درست و صبر زیبا ، یارب @aleyasein
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرود ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام نیمه ی ماه رسیده عاشقا رو خبر کن رسیده وقتش امشب دلت رو در به در کن در بزن، در خونه ی مولا رو در بزن، در خونه زهرا رو در بزن، در خونه ی کریم آل طه رو امشب بی بهونه، این دل عاشقونه از عشق حسین و، داداشش می خونه به تابه دلم، با نام حسن اربابم حسین، آقامه حسن آقامه حسن ... نیمه ی ماه رسیده شب شب بندگیمه سفره ی امشب ما به برکت کریمه پس بیا، سر سفره ی آقامون پس بیا، پای برکت مولامون پس بیا، پای سفره ی کریم آل طاهامون دوسِت دارم آقا، یک دنیا بلا شک آقای کریما، میلادت مبارک مدهوشه دلم، از جام حسن اربابم حسین، آقامه حسن آقامه حسن ... نیمه ی ماه رسیده هوای دل بهاره همیشه نیمه ی ماه فاطمه سفره داره پس بگیر، پر چادر زهرا رو پس بگیر، پر عبای مولا رو پس بگیر، پر دامن کریم آل طه رو می دونم یه روزی، چشمامون می بینه ایوون طلاشو، تو خاک مدینه میرم تا خدا، از بام حسن اربابم حسین، آقامه حسن آقامه حسن ... @aleyasein
چشم تار من اگر تر شد نگاهم میکنی التفاتی به دل و روی سیاهم میکنی سر اگر بر سجده بردم سر به راهم میکنی عاقبت لطفی به سیل اشک و آهم میکنی راضی ام حتی اگر گاهی بلایم میدهی در جوار قرب خود یک روز جایم می‌دهی از حضور رحمتت یک لحظه هم دورم مکن من گدای یک نگاهم لطف کن کورم مکن ظلمتم ، میدانم اما دور از نورم مکن با چنین وضعی که دارم راهی گورم مکن بی پناهی را پناهی مرحمت کن ای خدا گاه گاهی هم نگاهی مرحمت کن ای خدا من خودم میدانم از تو سهم من لبخند نیست من نمی‌ارزم به هیچ و بحث چون و چند نیست حال من خوب آنچنان که خلق میگویند نیست دستگیری کن که دست من به جایی بند نیست من که هستم ای خدا : جانی که بر لب آمدم من به امید امام هشتم امشب آمدم هر کسی از هرکجا درمانده اینجا آمده اشکهایش قطره قطره سوی دریا آمده با هزار امید به پابوس آقا آمده دست من هم بین این زُوّار بالا آمده حضرت همسایه لطفت بر سرم همواره هست تا تو هستی مطمئنم شاهراه چاره هست من بمیرم که عبا را روی سر انداختی چند ساعت با همان سم سوختی و ساختی از کمال جور مامون رنگ از رخ باختی لحظه ی آخر به داغ دیگری پرداختی اشک غم بر خاک ، یاد کربلا میریختی اشک بر زخم تن خون خدا میریختی یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۲ @aleyasein
1_1556318214.mp3
30.3M
﷽ هر که این دعا را در «ایام البیض» (روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم) ماه رمضان بخواند گناهش آمرزیده می‌شود، هرچند به عدد دانه‌های باران و برگ‌های درختان و ریگ‌های بیابان باشد. @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ خدایا ما تو را عصیان کرده‌ایم اما آیا بپذیریم که ما را نمی‌بخشی؟ «فَلیْسَ هذاٰ ظنُّنا بِکَ» هرگز چنین گمانی به تو نیست ... 💚 @aleyasein
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اخْتِمْ لِي بِخَيْرٍ با آل علی رها ز غیرم کردی در کوچه ی کربلا زهیرم کردی من را به حسین وصل کردی یارب صد شکر که عاقبت بخیرم کردی @aleyasein
علیه السلام چند به تربیت از ، نمیدانم، ، ، ، ، ، قلم عشق گرفتم که در این موسم عید صفحهْ مشکی کنم و نامه ی اعمال سفید ناگه از خامه ی دل این سخن پخته رسید (آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه ی فال به نام منِ دیوانه زدند) بی خود از خود شدم افتاد به قلبم تپشی گفتم ای خسرو جان، ای که سخاوت منشی خود نشان ده به دل غم زده راه و روشی (تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بی چاره به جایی نرسد) رو گرفتم سوی آن مظهر رحمان و رحیم خواستم تا که بگویم سخن از حال وخیم ناگهان حال دلم و خوب شد و گفت نسیم (ندهد فرصت گفتار به محتاج کریم گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است) تا که قنداقه ی او فاطمه آورد به دست گل لبخند به لب های علی دایره بست ذکر این حال به روی ورق اینگونه نشست (روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است آری افطار رطب در رمضان مستحب است) چه شود گر که نگاهت به گدایی گذرد چشم پوشی کند و حال مرا هم بخرد تو نظر کن که خدا از گنه ما گذرد (ای که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد) کن نگاهی به من ای آینه ی "یاستار" قبل از آن روز که بر ما گذرد کار از کار وای اگر وعده ی دیدار بیفتد به مزار (آبرو می رود ای ابر خطا پوش ببار که به میزان عمل نامه سیاه آمده ام) جز دُر مهر علی نیست در این بسته صدف خدمت حضرت او بوده مرا اصل و هدف تا کمی نور بگیریم از آن شاه شرف (نام ما را بنویسید به ایوان نجف نشد از نام سگ کهف کتاب آلوده) عرش بوسند به خاک حرمت زائر ها مومن چشم تو هستند همه کافر ها گل فشان است به توصیف رخت خاطر ها (خواستند از تو نویسند شبی شاعر ها عاقبت باقلم شرم نوشتند نشد) @aleyasein