eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.9هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
949 ویدیو
118 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هوای کوی تو دارم نمی‌روم به سرایی در آستان کریمی نشسته ام به گدایی دمی که پا بگذاری برون ز خانه ، بیایم گدایی ، عرض ارادت ، به هر بهانه بیایم مگیر چهره ی خود را از این غریبه ی سائل که فرش کرده برایت مسیر را ز سر و دل بگیر دست گدا را نه آمدم پی غارت اجازه ای که ببینم تو را به چشم زیارت بیا که پاره ی دل را رفو کنی به نگاهی به سوزن مژه ات با نخی ز رشته ی آهی اگر چه هم رده ای در روی سیاه ندارم در این بساط گدایی به غیر آه ندارم اگر چه در دل صحرا به خاک گرم قتیلی بیا که گمشده گان را تو رهنما و دلیلی نگاه کن ز سر نی به پشت قافله یارب که گمشده است یتیمی ز کاروان تو امشب کسی نرفت سراغش به غیر زجر چه زجری چه شام پر محنی شد رقیه برد چه زجری رقیه برد چه زجری چه شام پر محنی شد که راه رفتن طفلی شبیه پیره زنی شده چه روی داد که آنشب گرفت دست به پهلو کبود گشت جمالش چکید خونش از ابرو ......................................................... دلم پریده از این روضه ها کنار خرابه رقیه بالِش سر داشت از غبار خرابه رواست در غم این فاطمه هماره بمیرم لباس خاکی او بود پاره پاره .... بمیرم غبار و اشک چه آورده بود بر سر بی بی ز آفتاب عوض گشت رنگ معجر بی بی رواست پای غم خون گوشواره بمیرم برای داغ همان گوش های پاره بمیرم سرش شکست به نحوی دلش شکست به نحوی نبود جای رقیه میان مجلس لهوی از جایی که نقطه چین گذاشتم بحر عوض میشه ولی وزن در طول مثنوی یک وزن هست............ @aleyasein
اصلا حسین جنس تنش فرق میکند ارباب بی کفن کفنش فرق میکند بوسیدنی است قاری قرآن لبش ولی ارباب ما لب و دهنش فرق میکند زینب علم به دوش و ابالفضل غرق خون اردوی عشق مرد و زنش فرق میکند حر و حبیب و عابس بی دل، زهیر و جوْن اصحاب عشق پنج تنش فرق میکند در زیر قبه هیچ نمازی شکسته نیست مهمان کربلا وطنش فرق میکند با عمه گفت دخترک زجر دیده ای این زجر سنگدل زدنش فرق میکند @aleyasein
حضرت رقیه(س) دلِ تنگم هوای یار کرده برایم راه را دشوار کرده دو چشمم را عدو با ضربِ سیلی شبیه چشم مادر تار کرده @aleyasein
یا رقیه دخترا بابایی اند 😭😭😭 @aleyasein
این کاروان به شور محرٌم نیاز داشت این کاروان به یاری ما هم نیاز داشت هفتاد تن مقابل لشکر ، چه کم ولی این کاروان به غیرت این کم ، نیاز داشت ماندیم در سیاهی لشگر ، دریغ و درد ! این کاروان به خط مقدّم نیاز داشت جن و ملک به یاریش آمد ولی نخواست این کاروان به لشکر آدم نیاز داشت بر نیزه رفت عصر دهم سر ، عجب سری این کاروان به بیرق و پرچم نیاز داشت دم می دهیم در غمش اما چقدر دیر ما را حسین فاطمه آن دم نیاز داشت وعده ، بهشت بود و ضمانت خود حسین بیچاره ساربان که به خاتم نیاز داشت در کاروان کرببلا بیشتر ولی زینب به گریه کن نه ، به مَحرم نیاز داشت @aleyasein
ضربت دستی که با آن گوشواره بشکند چون کند با صورتی کز برگ گل نازک تر است؟ @aleyasein