•﷽•
#حرم را بستیم
اما شما به مسافرتتان رفتیـد!
هیئت را #تعطیل ڪردیم؛
اما چهارشنبه سوریتان را کنسل نکردید!
#مساجد را در ڪل ڪشور بستیم
اما شما از خوشگذرانیتان نگذشتید!
در #تاریخ بنویسید ڪه حزب اللهےها
پاے #علم و #عقلانیت ماندنـــد
اما ڪسانے ڪه به #دروغ
دم از #علم و وطنپرستے میزدند خیر!
#در_خانه_بمانیم
#کرونا
@ya_rafigh_18
@alfavayedolkoronaieh
هدایت شده از تنها علاج
#یک_لقمه_کتاب
عنوان بصری کیست؟ پیرمردی نود و چهار ساله که مدتی است نزد مالکبنانس شاگردی میکند و هوای شاگردی جعفربنمحمد او را بیقرار کرده است. اما سخن آن است که ظاهرا امام صادق او را نمیپذیرد! عنوان منتظر لحظه دیدار علمی با امام است و این یعنی آغاز داستان عنوان بصری!
حدیث عنوان بصری در بردارنده مطالبی جامع در بیان کیفیت معاشرت و خلوت، غذا، تحصیل علم، صبر، تحمل گفتار هرزهگویان و همچنین مقام عبودیت، تسلیم، رضا و وصول به بالاترین مرتبه عرفان و قله توحید است.
به همین دلیل، حضرت استاد علامهی قاضی شاگردانش را بدون التزام به مضمون این روایت نمیپذیرفتند.
حضرت استاد برای گذشتن از نفس اماره و خواهشهای آن، روایت عنوان را توصیه میفرمودند و به شاگردان سلوکی دستور میدادند که آن را نوشته و به آن عمل کنند. یعنی یک دستور اساسی و مهم، عمل بر طبق این حدیث شریف بوده است. (به نقل از روح مجرد، علامه طهرانی، ص۱۷۵ با اندکی دخل و تصرف)
علامه قاضی درباره این حدیث میفرمودند:
«حدیث عنوان بصری را بنویسید و به آن عمل کنید و همواره آن را در جیب داشته و هفتهای آن را یکیدوبار مطالعه کنید.»
راهی که «عنوان بصری» طی کرد و رازی که به آن رسید «راز دیدار علم» امام بود، علمی که از چشمه اصلیاش میجوشید و او که لبتشنه این زلال بود، به آن رسید.
آنچه به جا ماند، جلوهای است از راهی که به همه طالبان راه علم نشان داد و از همه مهمتر، نحوه پیمودن این راه: "راه ورود به دنیای علم امام"
نسخه الکترونیکی این کتاب را می توانید از سایت طاقچه خریداری فرمایید.
https://taaghche.ir/book/9973/راز-دیدار-علم
___________________
#امام_صادق
#علم
#عنوان_بصری
#حجت_الاسلام_علوی
#زیر_خیمه_حسین
@tanhaelaj
📌نیامده، تخریب شخصیت شروع شد...
هنوز سریال سلمان فارسی پخش نشده، سلطنت طلبان و منافقان تخریب شخصیت سلمان فارسی را آغاز کردند.
ادعا شده که #سلمان_فارسی در #شام اسیر شده و بعدها #اعراب را در #فتح_ایران راهنمایی می کرد و راه ها را به آن ها نشان می داد؛ لذا سلمان #خائن و وطن فروش است.
📌 #پاسخ:
◀️لازم به ذکر است که اصطلاح #جنگ #اعراب با #ایران صحیح نمی باشد و باید به جای آن باید گفت:
جنگ اعراب با #ساسانیان؛
مردم از ساسانیان و قوانین آنان خسته بودند. تا آنجا که #یزدگرد به دست آسیابانی در #مشهد یا #مرو کشته شد و نه به دست اعراب.
◀️ایرانیان پیام اسلام را شنیده بودند. لذا در اکثر شهرها همانند نبرد #مدائن و #نهاوند بدون جنگ به استقبال مسلمانان رفتند، اگرچه در بعضی از شهرها درگیری بوده و این طبیعی است.
◀️#سلمان برای کسب #علم و یافتن #دین_حق به #شام رفت.
◀️سلمان وقتی به مدینه رسید، با رسالت الهی پیامبر آگاه و مسلمان شد.
◀️در روایات ما از #ایرانیان و شخص #سلمان در یاری دین و ایمان آنان تجلیل شده است نه به خاطر کشورگشایی.
◀️سلمان و دیگر شیعیان مجبور بودند تا به دستور عمر در فتوحات شرکت کنند و اتفاقا سلمان در #فتوحات نقش میانجی گری داشت تا ضمن دعوت مردم به دین حق، کسی کشته نشود. چون هم زبان فارسی می دانست و هم زبان عربی.
✅برای نمونه:
1⃣سلمان اهالی #بهرسیر (ویه اردشیر) را به اسلام دعوت کرد و با پذیرفتن اسلام اهالی ویه اردشیر، #لشگریان از جنگ دست کشیدند.
2⃣در فتح #مداین با مردم شهر #مذاکره کرد.
3⃣در ماجراي فتح مدائن، #سعد وقاص، فرمانده سپاه اسلام بود، او فرمان داد تا سپاه از رود #دجله عبور كنند.
اما سخنان سلمان در #مدائن سبب شد تا دو شهر از شهرهاي مدائن، #ايوان و كاخ مدائن، از جمله #تيسفون كه سال ها پايتخت #ساسانيان بود، بدون درگيري به دعوت وي، تسليم لشكر اسلام شود و حدود چهارهزار نفر از سپاه ويژه و گارد ايران كه تحت فرماندهي « #رستم #فرخ_زاد» بودند، از سپاه او جدا شده، به سپاه مسلمانان بپيوندند.
4⃣دعوت سلمان برای اسلام آوردن ايرانيان در مدائن بدين صورت بود: «همانا اصل و نسب من از شما ايرانيان می باشد و من در سه چيز خيرخواه شما هستم و صلاح شما در آن ها است:
اگر اسلام بياوريد، برادر ما هستيد و در اموال ما شريك هستید.
نقل می كنند اهل مدائن #تيسفون، #نان و #خرما به دست در كوچه ها به پيشواز #اعراب ايستاده بودند.
بنابرابن،
در جایی دیده نشده که ایشان در فتح ایران راهنمای مسلمانان باشد؛ بلکه به نفع اسلام و به نفع مناطق فتح شده گام برداشت و زمینه آگاهی ایرانیان به دین اسلام را فراهم کرد.
📚تاریخ تمدن ایران باستان، ج2، ص247.
📚ابن سعد، طبقات الکبری، ج4، ص76.
📚طبری، تاریخ، ج۴، ص۱۲، ۱۴
📚دینوری، اخبار الطوال، ص۱۶۰ - ۱۶۱.
📚سیوطی، تاريخ خلفا، ج2، ص126.
@ahlebait110
@alfavayedolkoronaieh🌱
🌱 قدر جوانی خود را بدانید.
💠 جوانها قدر جوانيشان را بدانند كه صرف كنند در #علم و در #تقوا و در #سازندگى خودشان كه اشخاص #امين #صالح بشوند كه مملكت با اشخاص امين صالح مىتواند مستقل باشد.
همه اين پيوستگيهايى كه ما به خارج پيدا كرديم دنبال اين بود كه ما رجال صالح نداشتيم. آن وقت اگر رجال صالحى بودند، كنار بودند؛ كنار گذاشته بودند. آنهايى كه در ميدان بودند رجال صالح نبودند، دانشمند هم بودند، اما رجال صالح نبودند، به درد مملكت نمىخوردند! و آنها بودند كه ما را پيوسته به خارج كردند و سالهاى طولانى مملكت ما در حلقوم خارجيها منافعش فرو رفت؛ و به ما آن كردند كه الآن مىبينيد كه هيچ نداريم. شماها #ذخاير اين مملكت هستيد، جوانيد، دانشجو هستيد، ذخيره اين مملكت هستيد، طورى بكنيد كه اين ذخيرهها براى مملكتتان مفيد واقع بشود و خودتان را #اصلاح بكنيد تا ان شاء اللَّه يك انسانهاى متعهد صحيح العمل امين؛ كشورتان دست خودتان و خودتان ادارهاش بكنيد. آدم امين را هيچ كس نمىتواند مُعْوَجش كند. اشخاصى كه اعوجاج دارند اينها امانت ندارند؛ اينها صلاحيت ندارند.
📚 صحيفه امام ؛ ج9 ؛ ص4
#دانشجو
#خودسازی
#مکتب_امام
@khanetolab
@alfavayedolkoronaieh🌱
هدایت شده از نکاتنابو حکمتهای آیت الله حائری شیرازی
🔸این عَلَمی که بلند شده، نباید بیفتد🔸
📝#خاطره دکتر علی حائری از ملاقات #آیت_الله_حائری_شیرازی با #آیت_الله_سیستانی
🕌 پس از استقرارمان در هتل نجف، پدر غسل زیارت کرد و دشداشۀ سفیدِ بلندی پوشید و به جای عمامه یک دستار سفید به سر کشید. عصا به دست، با آن محاسن سفید، هیبت دلربایی پیدا کرده بودند. به مزاح گفتم: بسان حضرت موسی شدید! لبخند زدند و گفتند: با این هیبت قابل شناسایی ام؟
سری به انکار و لبخند تکان دادم و به سمت حرم راه افتادیم.
🕌 به محض ورود در حرم، پاها را برهنه کردند. سرشان کاملاً پایین بود. چیزی را با صدای بی جوهری تند تند زمزمه میکردند و اشکشان متصل جاری بود. حال عجیبی پیدا کرده بودند. این حال و این حجم از تواضع را نه در حرم رضوی و نه حتی در کربلای معلی ندیده بودم. گویی هیبت امیر مؤمنان را به تمامه درک میکردند. گوشۀ حیاط حرم در آفتاب سوزان نشستند و شروع به خواندن زیارت کردند. به نظرم زیارت جامعه کبیره بود. نمیدانم، هرچه بود، طولانی بود. زیارت که تمام شد، باز با تواضعی زائدالوصف به سمت حرم راه افتادیم. هر دیوار یا دری را که میدیدند گونه ها را متواضعانه به آن می مالیدند. صورت یکسره تَر بود و اشک، دائم سرازیر. سرشان پایین بود و یک لحظه هم سر را بلند نکردند. بوسه ای کوتاه به گوشه ضریح و زیارتی مختصر. بدون آنکه روی برگردانند، سر به زیر و آرام آرام عقب رفتند. حالشان طبیعی نبود. گویا اتفاقی رخ داده بود که من از درک آن عاجز بودم. نماز ظهر را هم همانجا خواندیم.
🕌 در مسیر بازگشت، درست در ورودی، یک فردی که روی ولیچر بود -یک انسان هیکل مندِ نورانی، با جای مهر روی پیشانی بلندش و یک لباس سفید - حال معنوی پدر را که دید، دست پدر را محکم گرفت و بصورت چسباند. میبوسد و می گریست و فریاد میزد: یا ابا صالح مددی! ... یا انصار دین الله مددی! پدر که متوجه حال غریب او شده بودند، آرام دستشان به قلبش کشیدند و پیشانی اش را بوسیدند و گفتند: «یا اخی! سیأتی قريباً، اطمئن، اطمئن، نحن أيضاً ننتظره ...»
آرام شد و دست پدر را بوسید و رها کرد. این مواجهه توجه برخی را به ما جلب کرد؛ مِن جمله، سید جوانی که متوجه شدم دارد پشت سر ما به سمت هتل میآید. در ورودی هتل، خودش را به ما رساند. به من با ته لهجۀ عربی گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» بدون آنکه جواب مشخصی بدهم گفتم: «مطلبی هست؟»
گفت از طرف آیت الله سیستانی است و برای ترتیب ملاقات آمده. یکه خوردیم، گویا پس از دیدار پدر با عبدالمهدی کربلایی (امام جمعۀ کربلا)، ایشان زمان مراجعت ما را به نجف، به دفتر آیت الله اطلاع داده و ایشان آمادگی این دیدار را داشتند. البته شاید کسی از همراهان ما این تقاضا را از عبدالمهدی کرده باشد که من مطلع نبودم.
🕌 بگذریم. به پدر در راه گفتم. ایشان هم کمی غافلگیر شدند. ... بنا شد کسی از دفتر برای راهنمایی بیاید. یک پیرمرد سیه چرده عینکی آمد. فاصلۀ هتل و دفتر آیت الله را پیاده راه افتادیم. جلو کوچه، گیت بازرسی بود. چیزی به عربی گفت، زنجیر را برداشتند و وارد دفتر شدیم. ما که چند نفری بودیم را در اتاق انتظار جای دادند و پدر را بردند. چند دقیقه بعد، دنبال من هم آمدند. گویا پدر سفارش کرده بود. قبل از ورود، کسی به من فهماند که فقط مصافحه کنم. اینجا دست بوسی قدغن است. خیلی ساده، دو زانو در اتاق بزرگی که با موکت پوشیده شده بود، کنار میزی کوچک روی ملحفه ای سفید نشسته بودند. خیلی لاغرتر از آن چیزی که تصور میکردم. پیشانی را بوسیدم و سلام کردم. گویا در خلال صحبت با پدر بودند. پاسخ سلام را دادند. فارسی را روان صحبت میکردند اما با ته لهجۀ غلیظ عربی.
🕌 از مرحوم پدر بزرگ ما -شیخ عبدالحسین حائری- گفتند که ایشان را ندیده بودند، اما به عنوان یک فقیه زاهد متقی در کربلا معروف بودند. بعد، از پدر گفت که مطالب شما را مدتیست پیگیری می کنم. از طرح «فلاحت در فراغت» خبر داشت. می گفت ورود در اینگونه مسائل، روحانیت را واقع بین میکند. از نظریات اقتصادی پدر مطلع بود و میگفت هر چند شاید قابلیت اجرا نداشته باشد اما تحقیقات در این رابطه را برای اسلام مفید می دانم و قائلم از وجوهات میتوان در آن خرج کرد و حمایت خواهند کرد. بعد گفتند: «با این همه، #احترامی که برای شما قائلم، بیشتر به خاطر #مواضعتان و حضور فعالتان در #قضایای_سال_گذشته است (این دیدار در سال 89 واقع شده بود [و منظور ایشان، فتنۀ سال 88 است]).
اندکی تأمل کردند، بعد ادامه دادند:
«این #عَلَم، حالا که بلند شده، #نباید_بیفتد. اگر افتاد دیگر هیچ کس نمیتواند آنرا بلند کند. البته که مسائلی هست که باید بیان شود که حفظ این عَلَم و بیان آن مسائل، مانعة الجمع نیست. شما در شرایطی که مسئولیتی نداشتید و شاید بی مهری هایی دیده باشید، نقش ممتازی ایفا کردید»
(ادامه دارد) ...
منبع: (@dralihaeri در تلگرام)
@haerishirazi
هدایت شده از تنها علاج
#یک_لقمه_کتاب
عنوان بصری کیست؟ پیرمردی نود و چهار ساله که مدتی است نزد مالکبنانس شاگردی میکند و هوای شاگردی جعفربنمحمد او را بیقرار کرده است. اما سخن آن است که ظاهرا امام صادق او را نمیپذیرد! عنوان منتظر لحظه دیدار علمی با امام است و این یعنی آغاز داستان عنوان بصری!
حدیث عنوان بصری در بردارنده مطالبی جامع در بیان کیفیت معاشرت و خلوت، غذا، تحصیل علم، صبر، تحمل گفتار هرزهگویان و همچنین مقام عبودیت، تسلیم، رضا و وصول به بالاترین مرتبه عرفان و قله توحید است.
به همین دلیل، حضرت استاد علامهی قاضی شاگردانش را بدون التزام به مضمون این روایت نمیپذیرفتند.
حضرت استاد برای گذشتن از نفس اماره و خواهشهای آن، روایت عنوان را توصیه میفرمودند و به شاگردان سلوکی دستور میدادند که آن را نوشته و به آن عمل کنند. یعنی یک دستور اساسی و مهم، عمل بر طبق این حدیث شریف بوده است. (به نقل از روح مجرد، علامه طهرانی، ص۱۷۵ با اندکی دخل و تصرف)
علامه قاضی درباره این حدیث میفرمودند:
«حدیث عنوان بصری را بنویسید و به آن عمل کنید و همواره آن را در جیب داشته و هفتهای آن را یکیدوبار مطالعه کنید.»
راهی که «عنوان بصری» طی کرد و رازی که به آن رسید «راز دیدار علم» امام بود، علمی که از چشمه اصلیاش میجوشید و او که لبتشنه این زلال بود، به آن رسید.
آنچه به جا ماند، جلوهای است از راهی که به همه طالبان راه علم نشان داد و از همه مهمتر، نحوه پیمودن این راه: "راه ورود به دنیای علم امام"
نسخه الکترونیکی این کتاب را می توانید از سایت طاقچه خریداری فرمایید.
https://taaghche.ir/book/9973/راز-دیدار-علم
___________________
#امام_صادق
#علم
#عنوان_بصری
#حجت_الاسلام_علوی
#زیر_خیمه_حسین
@tanhaelaj
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊#شیطان_شناسی_در_قرآن
9️⃣3️⃣ جلسه سی و نهم
* سوء استفاده شیطان از عدم علم به دلایل تقدیرات الهی
* برتری علم بر عبادت
* لطفا گوسفند نباشید!
* ویژگیهای علف وبایی
* عاقبت شوم امثال قذافی
* معانی حمله شیطان از سمت راست
* ویژگی مومن: نُصح همراه با جذب
* زجر کشیدن شیطان از رفاقت مومنان با یکدیگر
* عنوانسازی شیطانی
* برخی احکام خرید و فروش کودکان
⏰ مدت زمان:۵۱:۲۳
📆1390/08/04
#مشهد_مقدس
#شیطان
#کودک
#علم
📥 برای دریافت سلسله جلسات شیطان شناسی در قرآن از طریق لینک زیر اقدام نمایید.
🌐https://aminikhaah.ir/?p=6056
@Aminikhaah_Media
@alfavayedolkoronaieh🌱
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉#برزخ_در_المیزان
📚 مروری قرآنی بر تجربیات نزدیک به مرگ
📣 جلسه هفتم
* ظرف ادراک ما، عامل ایجاد متشابهات
* اصل حقایق در عالم مجردات
* دست عامل بروز قدرت
* نظریه روح معنا
*هر چه در عالم هست، اصلش پیش خداست.
* نازل شدن حقایق در قدر
* بدن برزخی، تجلی روح انسان
* المیزان تجلی علم خداست.
* ما فقط خدا رو میشناسیم.
* ازخود، به خود، باخود، برای خود، سراسر توهمات بیخود
* نسبت انسان به خدا نسبت هیچ به توان بینهایت
* فهمیدی مخلوقی!!! پس عالم دیگری هست.
* هرچه در علم پیشرفت کردی باز هم تحت اراده واحاطه خدایی
* معرفت نفس از تجرد برزخی شروع میشود.
⏰ مدت زمان: ۳۴:۳۹
📆1401/01/21
#رمضان_1443
#مشهد_مقدس
#علم
#علامه_طباطبایی
❗️ برای دریافت مجموع جلسات برزخ در المیزان از طریق لینک زیر اقدام نمایید.
🌐 https://aminikhaah.ir/?p=6412
@Aminikhaah_Media
@alfavayedolkoronaieh🌱
اگر #علم مقدمه باشد برای #تزکیه!
و آن مقدمه باشد برای رسیدن به #توحید؛
آنگاه ارزش دارد و اگر غیر از این باشد،
علم #حجاب_راه است..!!!
📚سوخته-آیة الله انصاری همدانی
@hojre_name
@alfavayedolkoronaieh🌱
#سخن_بزرگان
#شب_قدر
💠 شب قدر، زمان شستشوی #دل است؛ نه مذاکرۀ #علم
🔹 شیخ صدوق یا شیخ مفید فرموده اند: اگر کسی این شب را به #مذاکره_علم بپردازد، این افضل از عبادات است؛ بعضی #خیال می کنند که این علم همین علم هایی است که دست ماست.
🔸 نه! آن روز علوم و معارف ائمه (ع) داشت گم می شد و امثال اینها مجاهدت می کردند؛ خب بله شب تا صبح را به آن کار بگذرانند مثل نمازشب خواندن و مثل دعای جوشن خواندن است! این مال ما نیست که خیال کنیم برویم دنبال یک علمی مثلا #فقه یا #اصول ؛ حالا خوبهایش را می گویم! یا چند تا روایت مثلا نگاه کنیم، به مذاکره علم گذرانده ایم اینجوری نیست!
🔺 باید #دل را پاک کرد، صاف کرد، بایستی شستشو داد!
📚 فرمایشات مقام معظم رهبری در تاریخ ۸۲،۱،۱۹
@misbahulfiqahe
@alfavayedolkoronaieh🌱