✔️کردار سیاسی مامون🔻
✍️سهند ایرانمهر
نظرها در مورد مامون متفاوت است. مادر و همسر مامون ایرانی بودند. خودش هم ابراز تشیع می کرد و در زمان مامون بیت الحکمه راه افتاد و اندیشه خردگرای اعتزالی رونق گرفت . بساط مناظره و بحث و تبادل افکار و اندیشه هم برپا بود. اینها را گفتم که تصویر یکسویه و غیرمنصفانه ای ارایه نداده باشم اما در عین حال بد نیست نکاتی را هم در مورد شخصیت سیاسی او بدانیم به همین دلیل بخش هایی از کتاب « ربیعالابرار زمخشری» و«مروج الذهب و معادن الجوهر» مسعودی در مورد مامون را تلخیص و ساده کردم تا باهم مرور کنیم:
🔸۱- مامون ابراهیم بن مهدی عموی خود را که بنام "ابن شکله" بود، هجا گفت زیرا مامون اظهار تشیع می کرد و ابن شاکله، مدعی تسنن بود...وچون مامون شنید که معاویه در توضیح دلیل عداوت خود با خاندان پیامبر گفته است:" بعد از ما همچنان در اذان نام محمد می برند اما ما چون رفتیم، رفتیم"، دستور داد معاویه را لعن کنند و چون خبر نارضایتی اهل عراق شنید، از تصمیم خود برگشت. هم او، علی بن موسی الرضا(ع) را به ولیعهدی خویش برگزید و دخترش ام فضل را به همسری فرزند او (امام جواد) درآورد.
🔸۲- ثمامه بن اشرس حکایت کند که روزی کسی را نزد مامون آوردند که مدعی بود ابراهیم خلیل است. مامون او را گفت که ابراهیم برهانش آتش بود و اتش براو خنک می شد ما نیز آتشی آوریم و ترا در آن اندازیم تا خنک شود. مرد گفت که چیزی ملایم تر بیاور. مامون گفت:برهان موسی که عصا بیانداخت و ماری شد. مرد گفت:ملایم تربیاور. مامون گفت:" برهان موسی که دریا را شکافت". مرد گفت:" من از این برهان ها ندارم به جبریل گفتم که مرا بسوی شیاطین می فرستید و برهانی دهید که کارگر افتد و گرنه نخواهم رفت جبرییل علیه السلام برمن خشم گرفت که از همین حالا از بدی دم می زنی اول برو ببین این قوم با تو چه می گویند؟!" مامون بخندید و گفت:" این از آن پیامبرانی است که برای ندیمی شایسته است!".
🔸۳-یحیی بن اکثم می گفت: مامون روز سه شنبه برای مباحثه فقه می نشست. روزی مردی در ردای صوفیان به نزد مامون آمد و گفت:" بمن بگو اینجا که نشسته ای به رضا و اجتماع مسلمانان نشسته ای یا به زور؟" مامون گفت :" به اجتماع مسلمانان نشسته ام، نه بزور. پیش ازمن سلطانی بود که کار مسلمانان برعهده داشت و بعد از خود برای من بیعت گرفت و چون نوبت به من رسید دانستم که به رضا و اجتماع مسلمانان مشرق و مغرب احتیاج دارم ولی چون دقت کردم دیدم اگر از کارمسلمانان کناره گیرم یا به تاخیر بگذارم، کار اسلام آشفته و فتنه و هرج و مرج و احکام خدای سبحانه تعطیل میشود وکسی داد مظلوم از ظالم نمیگیرد. پس کار اهل اسلام برعهده گرفتم و تو ای مرد! از جانب من به سوی جمع مسلمانان پیغام ببر که خلیفه امیرالمومنین می گوید:" اگر شخص شایسته ای را یافتید که همه مسلمانان در مورد او همسخن شدند من به نفع او از خلافت کناره میگیرم". مرد برخاست و رفت. مامون به علی حاجب گفت:" او را تعقیب کنید" و بعد از او پرسید که چه دیده است.
علی حاجب گفت دیدم که به میان پیروان رفت و سخن امیرالمومنین باز گفت و آن جمع به رضایت پراکنده شدند . مامون گفت:" اینها را آسان از سر وا کردیم!".
🔸۴- مامون می گفت:" همه چیز را می توان بخشید مگر بدگویی از سلطنت یا راز (آن) را فاش کردن یا متعرض حرم(منافع و خطوط قرمز) آن شدن!
۵-... و گویند که به بلاد روم لشکر کشید. پیشنهاد مال و و هدیه امپراتور روم برای بازگشت را نپذیرفت که:" این همه به زن مسلمانی که در اسارت شما بر زمین خورده و فریاد زده وا محمدا نیارزد!" و چون به غزای رومیان رفت، ظفر یافت و قلاع آنان بگرفت و در آنجا چشمه ای زیبا و زلال دید و از آن ماهی سفیدی گرفت و بخورد و لرز بر اندامش افتاد و نشانه انحلال درجسد خود یافت. پرسید:" اینجا کجاست؟". گفتند:" قشیره"( یعنی: پایت را دراز کن ) و این بر دل مامون بد افتاد. قشیره را در این زمان "رقه"(رقه کنونی در سوریه) خوانند و چون در زایچه خود این خوانده بود، دانست که خواهد مرد وی را به طرسوس گذاشتند و در طرسوس بمرد چنانکه پدرش در طوس!
🔸حاجب (دربان) مامون به مردم می گفت: چرا اینگونه ازدحام می کنید به جای آن یکی از این سه کار را بکنید یا در این سمت بایستید یا در مسجد منتظر بمانید. جمعی گفتند راه سوم؟ ندانست چه بگوید . گفت: «شما هم که سخن زنادقه را تکرار می کنید؟» خبر به مامون بردند. خندید و هزار درهم جایزه داد و گفت:« اگر از سر جهل (!) نگفته بود(آگاهانه چنین تهمتی می زد) جایزه اش بیش از این بود!».
✔️ ربیع الابرار محمود بن عمر زمخشری، ملقب به جارالله (467-538 ه. ق) صاحب تفسیر کشاف.
#تاریخ #مسعودی #مامون #کتاب #امام_رضا #زمخشری
@sahandiranmehr
@alfavayedolkoronaieh🌱
نظر الي فاطمه و بكي
نظر الي علي و بكي
نظر الي الحسن و بكي
نظر الي الحسين و بكي..
(حضرت رسالت در بستر)
به حضرت فاطمه نگاه کرد و گریست
به امیرالمومنین نگاه کرد و گریست
به امام حسن نگاه کرد و گریست
به امام حسین نگاه کرد و گریست..
#روضه
@alfavayedolkoronaieh🌱
در برگههای دفتر دل ثبت میکنم؛
دلتنگ برف مشهد و باران ڪربلا💔
◾️ @talabe_graph
@alfavayedolkoronaieh🌱
#شهادت_پیامبر(ص)
#وفات_پیامبر(ص)
#قاتلان_پیامبر(ص)
❓آیا پیامبر (ص) وفات کرده اند یا به شهادت رسیده اند؟
◀️پیامبر اکرم (ص) وفات کرده اند یا در اثر زهر به شهادت رسیده اند؟ اگر شهید شده اند آیا قاتل ایشان معلوم است؟ آیا روایتی که می گوید پیامبر (ص) به دست دو تن از زنان خود (یعنی عایشه و حفصه ) مسموم شده اند دارای سند قوی است؟
❗️این نظریه که پیامبر اکرم (ص) در اثر مسمومیت به شهادت رسیده باشند با شواهد متعدد تاریخی قابل تقویت است اما هویت قاتلان ایشان روشن نبوده و نیست و بر اساس یک روایت ضعیف یا تحلیل ها و حدس ها نمی توان نظر قاطعی ابراز کرد.
◀️روایتی که می گوید 2 تن از همسران پیامبر (ص) به ایشان زهر نوشانده اند تنها در تفسیر عیاشی با سندی منقطع و ضعیف آمده است(تفسیر العیاشی، ص200، روایت شماره 152). نسخه ای که از این تفسیر بر جای مانده ، یک نسخه ناقص است که اسانید روایاتش تلخیص شده اند و معمولا در سند هر یک از روایاتش هویت 3 الی 4 واسطه که بین مؤلف و معصوم(ع) قرار داشته اند نامعلوم است. به گفته نجاشی(رجال شناس بزرگ شیعه) ، مؤلف تفسیر عیاشی گرچه خودش راستگو بوده ولی بسیار از افراد ضعیف نقل می کرد: « كان يروي عن الضعفاء كثيرا » ( رجال النجاشي ، ص٣٥٠).
▪بنابراین وقتی هویت 3 یا 4 تن واسطه های میان عیاشی تا معصوم(ع) مشخص نیستند نمی توانیم سند این روایت را صحیح یا موثق بنامیم و حجت شرعی برای «نسبت دادنِ قاطعانه این روایت به معصومان(ع)» نداریم.
وانگهی روایتی که در تفسیر عیاشی آمده تنها یک روایت است و در موضوع مهمی همچون « هویت قاتل رسول الله ص » نمی توان به آن اکتفا کرد.این موضوع برای شیعه مهم بوده و قاعدتا اگر معصومان(ع) احادیثی در این مورد فرموده بودند باید با روایات و اسانید متعدد نقل می شد نه اینکه تنها با یک سند منقطع و ضعیف نقل شود. بر فرض اگر کسانی چنین توجیه کنند که اهل بیت(ع) به دلایلی از بیان مکرر و علنی این موضوع خودداری کرده اند ، باید به آنان گفت: پس ما نیز مأمور به «گمانه زنی» نیستیم.
ازسوی دیگر ، مضمون این روایت در آثار بر جای مانده از کلینی ، صدوق ، شیخ مفید ، سید مرتضی و شیخ طوسی دیده نمی شود حال آنکه اگر یک روایت مشهور بود مخصوصا باید در ابواب التاریخ در کتاب کافی کلینی نقل می شد. البته بعدها کتاب های روایی قرن 11 و 12 یعنی تفسیر الصافی ، بحارالانوار ، تفسیر البرهان و تفسیر نورالثقلین همین یک روایت را از تفسیر عیاشی اخذ و مجددا نقل کرده اند که این نیز دلیل کافی بر صحت سند یا متن آن روایت نخواهد بود زیرا مؤلفان این آثار تقریبا هر روایتی که یقین به جعلی بودنش نداشتند نقل می کرده اند.
⚠️در هر حال ، اعتقاد به «دست داشتن دو تن از همسران پیامبر(ص) در مسموم کردن آن حضرت» یک دیدگاه مشهور و مورد تأیید و تأکید عموم علمای شیعه نبوده است. تنها سخنی که می توانیم با « احتمال قوی » بیان کنیم اینست که « پیامبر اکرم(ص) در اثر مسموم شدن به شهادت رسیده اند » اما اسناد و مدارک کافی برای تعیین هویت عاملان و طراحان پشت پرده این توطئه نداریم بنابراین باید از اظهارنظر شتابزده و قاطعانه بپرهیزیم.
@shenakhtehadis
@MaarefHadith
@alfavayedolkoronaieh🌱
#بسم_الله
وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا
به پهنه هستی...
همه مسکین نان سفره فاطمه و علی(ع) اند
#یک_حبه_نور
@bouye_behesht
@alfavayedolkoronaieh🌱
📰 دکه فرهنگی
📸 صفحه نخست روزنامههای یکشنبه ۲۷ مهرماه
@hvasl_ir
@alfavayedolkoronaieh🌱
🔸چرا پیامبر(ص) بهدنبال کسب قدرت بود؟
🔸چرا پیامبر بسیاری از منافقین را به مردم معرفی و رسوا نکرد؟
🔸پیامبر نتوانست منافقین و طاغوتچهها را از بین ببرد چون مردم بهخوبی یاری نکردند
🔻 رسولخدا(ص) که هدایتکننده و مبلّغ است، چه نیازی به قدرت دارد؟ اساساً یک پیامبر یا امام، قدرت را برای چه میخواهد؟ آیا این قدرت را برای کنترل مردم یا برای منافع خودش میخواهد؟ ابداً! این قدرت را برای برطرف کردن بردگی انسانها و برای از بین بردنِ طواغیت و طاغوتچهها میخواهد.
🔻 پیامبر این قدرت را نمیخواهد برای اینکه دین را به اجبار به مردم بدهد و مردم را کنترل کند که مبادا بیدین بشوند! بلکه این قدرت را لازم دارد برای اینکه مردم را آزاد کند و زمینۀ انتخاب آزادانه و آگاهانۀ مردم را فراهم کند. اصلاً راهِ آزادی یک ملت این است که امام صالحِ آن جامعه، قدرتمند باشد. راه دیگری وجود ندارد.
🔻 پیامبر نیاز به قدرت دارد تا بتواند صدایش را به همه برساند و الا طواغیت و زورگویان نمیگذارند؛ کمااینکه الان هم قدرتهای طاغوتی و طاغوتچههایی که در میان مردم هستند، با هزار ترفند نمیگذارند سخن حق، به مردم برسد.
🔻 اگر پیامبر بخواهد ملتی را آزاد کند، طبق سنتهای الهی باید به کمک خودِ آن ملت آنها را آزاد کند، لذا صدا میزنند «مَنْ أَنْصارِي إِلَى اللَّهِ» چه کسی میآید من را کمک کند؟ بدون یاری مردم، پیامبر نمیتواند این کار را انجام دهد.
🔻 مردم آن قدرتی که رسولخدا(ص) برای از بین بردن طاغوت لازم داشت، کامل برای پیامبر(ص) تامین نکردند. البته بخشی از قدرت تامین شد و مشرکان با آن از بین رفتند اما پیامبر نتوانست منافقین و طاغوتچهها را از بین ببرد چون مردم بهخوبی ایشان را یاری نکردند.
🔻 چرا پیامبر(ص) بسیاری از منافقین را به مردم معرفی نکرد و آنها را رسوا نکرد؟ چون از قدرت کافیِ اجتماعی برخوردار نبود و منافقین میان مردم ریشه دوانده بودند. اگر این قدرت، در اثر نصرت مردم، کامل برای پیامبر تامین میشد منافقین هم از بین میرفتند.
👤علیرضا پناهیان
🚩 حرم رضوی- ۹۹.۷.۲۵
@Panahian_ir
@alfavayedolkoronaieh🌱
4_5773923745185925186.mp3
1.54M
🔊 محیط منزل 🥰
📣 استاد صمدی آملی
⏳ : 3 دقیقه & 56 ثانیه
@samadi_ava
@alfavayedolkoronaieh🌱
عادتهایی که باعث ایجاد بواسیر میشه
🔸همه میدونن که فعال بودن، تا حد زیادی به حفظ وزن سالم کمک میکنه، اما اینو میدونستید که ورزش، میتونه شانس شما در ابتلا به هموروئید رو کم کنه؟
#سلامتی
@TebyanOnline
@alfavayedolkoronaieh🌱
✅ امروز، روز اول ماه ربیع الاول است.
طریقه نماز اول هر ماه قمری👆
✅ این نماز تضمین سلامتی از جانب خدا در این ماه است.
⏱زمان خواندن این نماز امروز از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب می باشد.
@fetneakbar
@alfavayedolkoronaieh🌱
خدایا!
مارا سبب شکسته شدن قلب عزیزان مان نخواه!
#مناجات
@del3da
@book_cafe_umz
@alfavayedolkoronaieh🌱
🔴 #کرونا فوت ۲۵۲ بیمار و شناسایی ۳۸۹۰ بیمار جدید در شبانه روز گذشته در کشور
لاری سخنگوی وزارت بهداشت:
🔸استانهای تهران، اصفهان، قم، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، سمنان، قزوین، لرستان، اردبیل، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، گیلان، بوشهر، زنجان، ایلام، خراسان رضوی، مازندران، چهارمحال و بختیاری، البرز، آذربایجان غربی، مرکزی، کرمان، خراسان شمالی، همدان، یزد و کردستان در وضعیت قرمز قرار دارند.
🔸استانهای هرمزگان، فارس و گلستان نیز در وضعیت هشدار قرار دارند.
#آمار_روزانه
@hvasl_ir
@alfavayedolkoronaieh🌱
•• یادمه به نقل از عارفی خوندم که بعد از حال خوش معنوی حملات نفس و شیطان چندبرابر میشه و مومن باید بیشتر برای حفظ ایمان و حال خوبش تلاش کنه.
حالا با اتمام دو ماه محرم و صفر که عزاداری و اشک بر مصائب اباعبدالله و ائمه اطهار علیهم السلام، انشاءالله بار گناهان رو کمی سبک کرده و حال خوشی دست داده، احتمالا شاهد نوعی اُفت معنوی خواهیم بود.
به همین خاطر شایسته دیدم به شماهم پیشنهاد کنم که حتما از این دو ماه یادگاری و توشه خودتون رو بردارید و سعی بر حفظش داشته باشید.
این یادگاری کاملا شخصیه و میتونه به تناسب حال و رفتار شما در این دوماه انتخاب بشه، اعم احتیاط در گوش دادن به موسیقی یا گاهی با حال خوش روضه شنیدن و اشک ریختن، مراقبه، خوندن زیارت عاشورا، انس با قران به صورت مستمر هرچند کم، حفظ نگاه، حفظ زبان، حسن خلق و ....
اینکه ما خودمون رو پایبند به یکی از این امور کنیم -به عنوان رزقی که از محرم امسال نصیب ما شده- کمک میکنه روند دنیازدگی کندتر بشه و حواسمون باشه ما همون گریه کن و مشکی پوش اباعبدالله ایم...
• خلاصه حیفه به این زودیا این حال خوش از بین بره؛ معلوم نیس به محرم بعد برسیم...
#واگویه
@alfavayedolkoronaieh🌱
هدایت شده از احسان سعدی | بساط فقیر
📖 راز عطش ساقی
✏️ اثری از سیدعلیاصغر علوی
✅ واجب برای: هرکس که در زندگی انتخابی در پیش دارد!
■ شرح:
حالا که با کتاب دعوا سر اولویت است به قلم عاشورایی این استاد کربلایی آشنا شدید، شما را دعوت به خواندن کتاب شریف راز عطش ساقی میکنم که بهنوعی قرائتی دیگر از همین مفهومِ مهم اولویتسنجی و اولویتشناسی در انتخابهاست. با ساقی حرم ساعتها انس بگیرید، بگریید و اوج بگیرید.
● بخشی از متن کتاب:
اگر زندگی رنگ ولایت گرفت، آنوقت امام در همهی سکناتت تقدّم دارد. [آنگاه] انسان در همه اوقات زندگیاش متوجه این سوال است که «آیا امام میپسندد؟» و این دریافت چقدر میتواند انسانساز باشد. کسی که اینطور تربیت شود، رفتارهایش معتدل خواهد شد... و حضرت ابوالفضائل پرچمدار این فضائل است.
#کاما | توقف برای حرکت
@ehsanSaadi | بساط فقیر
🔰 یکی از توصیه هایی که از بزرگان به ما رسیده و میرزاجوادآقا ملکی تبریزی هم آن را توصیه کرده است ، خواندن هرشب نماز لیله الدفن ( شب اول قبر) است
به نیت چه کسی؟ به نیت همه شیعیانی که در آن روز از دنیا رفتند ، مخصوصا کسانی که کسی ندارند برای آنها این نماز را بخواند
💠 حتما هم شنیده اید که اثر بیشتر این نماز ، برای خواننده این نماز است یعنی برای من و شما
✳️ خدا می داند همین نماز به ظاهر ساده ، چقدر گرفتاری ها در آن شب از برخی اموات ، رفع می کند و قطعا کسیکه به داد شیعیان برسد، مورد توجه و دعای خیر ائمه (ع) است
👈 خوب است هر شب این نماز را بخوانیم و اگر حال نداریم، نشسته بخوانیم و اگر باز هم حال نداریم ، مقداری صدقه بدهیم یا یک فاتحه بخوانیم و به روح همه شیعیانی که شب اول قبرشان هست ، هدیه کنیم
دیگر یک فاتحه خواندن که سختی ندارد!
می توانیم روی موبایل خودمان ، تنظیم کنیم که هر شب در ساعت مشخص ، زنگ هشدار بزند تا حواسمان به این نکته باشد
👈 قطعا هستند افرادی که وارثان آنها در شب اول قبر ، بیشتر به فکر خودشان هستند تا آن میت بیچاره
@ma_va_o
@alfavayedolkoronaieh🌱
استاد فاطمی نیا :
نقل شده است روزی "معروف کرخی" نشسته بود .
عدّهای از جوانان در دجله سوار بر قایق بودند و ساز و آواز سر میدادند.
چند نفر از مقدّسین آمدند به معروف کرخی گفتند: آقا آنها را نفرین کن، چه جوانهای بدی هستند!
معروف دستهای خود را بلند کرد و فرمود: خدایا به عزّت خودت قسم میدهم کسانی را که در این دنیا اینقدر خوشحال کردی، در آخرت هم همینطور آنها را خوشحال کن!
آنها به معروف اعتراض کردند : ای معروف! تو یک عارف هستی! چرا چنین میگویی؟ چرا یک عدّه که مشغول گناه هستند را نفرین نکردی و برای آنها دعا کردی؟
معروف کرخی پاسخ داد: وای بر شما که نادان هستید ، من آنها را دعا کردم،
اگر قرار شود در آخرت خوشحال شوند، باید در اینجا توبه کنند . این دعا یعنی خدا به آنها توبه عنایت کند.
.
حالا ببينيد، منِ رو سیاه که معروف نیستم، خاک پای او هم نمیشوم ، از کنار عروسیها که عبور میکنم میبینیم بیبند و باری زیاد است.
میگویم خدا آنها را مبارک گرداند .
میگویند آقا شما چرا؟!
میگویم پس چه بگویم ؟
برکت مصادیق مختلف دارد .
یعنی خدا آنها را متحوّل کند، به آنها آگاهی بدهد تا توبه کنند .
آدم برادر و خواهر خود را نفرین میکند؟!
بگو خدا آنها را خیر دهد، خدا متنبّه کند. گاهی مواقع آنها متحوّل میشوند.
@fateminia
@alfavayedolkoronaieh🌱
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به زیبائی او گل می رسید/
پیش او یوسف خجالت می کشید/
دو ملک سر را به زیر انداختند/
بال خود را فرش راهش ساختند/
غرق حیرت داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/
نامه ی اعمال او دست من است
@alfavayedolkoronaieh🌱