eitaa logo
از هر دری سخنی
578 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
428 فایل
آشفتگیه،بایدببخشید... ارتباط با مدیر @Behesht123
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تنها علاج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید #موشن_گرافی 🚩هیئت‌ها و تشکل‌ها بیشتر و بهتر بخوانند.. 🔹🔸اَحْلَی مِنَ الْمَثَل🔸🔹 فرهنگ اصطلاحات، تعابیر و ضرب‌المثل‌های هیئتی- تشکیلاتی لینک خرید کتاب: https://yun.ir/rzsp03 پایگاه مجازی فروشگاه: ketabejamkaran.ir #احلی_من_المثل #حجت_الاسلام_علوی #نشر_جمکران @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
پادکست صوتی.mp3
2.84M
#منتشر_شد #بشنوید 🔹🔸اَحْلَی مِنَ الْمَثَل🔸🔹 فرهنگ اصطلاحات، تعابیر و ضرب‌المثل‌های هیئتی- تشکیلاتی 🚩هیئت‌ها و تشکل‌ها بیشتر و بهتر بخوانند... 👈لینک خرید کتاب: https://yun.ir/rzsp03 #احلی_من_المثل #حجت_الاسلام_علوی #نشر_جمکران @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰تربت بخوری یک چیزی می‌شوی 🔻تعریف با امام حسین به یک جایی می‌رسی. کنایه از هرگونه اتصال با امام حسین (از توسل و هیئت رفتن تا تربت خوردن و خادمی کردن و...). اشاره به اینکه اگر از خودت هم چیزی نداشته باشی به واسطه اتصال به امام حسین می‌توانی اثری ایجاد کنی. با توسل، کار شدنی است. تذکری به این حقیقت که هیچ نیستی ولی اگر این کار را بکنی یک چیزی می‌شوی: «گداییِ درِ میخانه طرفه اکسیری است گر این عمل بکنی خاک زر توانی کرد» 🔻پیشینه هرکس که طعم تربت چشید و خاک کویش شد... 🔻ریشه معنوی با امام حسین می‌توان کارهای بزرگی کرد... خاک پای حضرت دلدار هم معجزه می‌کند؛ به روایت‌های آثار و برکات تربت سیدالشهدا مراجعه شود. 🔻کاربرد وقتی کسی دارد کار سختی را انجام می‌دهد و نمی‌داند از پس آن بر می‌آید یا نه؟ یا در مواجهه با استعدادها، مثلاً شخصی که تازه به هیئت آمده و با اینکه سن کمی دارد استعداد خوبی دارد؛ به او می‌گویند: «استعداد خوبی داری تربت بخوری یک چیزی می‌شوی!» یا وقتی به مسئول روابط عمومی معرفیش می‌کنند می‌گویند: «فلانی تربت بخورد یک چیزی می‌شود.» در کل به هیئتی‌های مؤمن و با استعدادی گفته می‌شود که اگر مورد عنایت حضرت ارباب قرار گیرند به مراتب بالا خواهند رسید. برای کسب آمادگی در کارهای بزرگ و سخت. کاربرد دیگر مثل وقتی است که می‌خواهند کام نوزاد را با تربت باز کنند. 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه ترشی نخوردن کجا و تربت خوردن کجا؟! مثل مشابه: «وگرنه من همان خاکم که هستم» 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
📡 ایکنا: دنیای شیرین بچه‌های هیئت در « » 🔗https://iqna.ir/fa/news/3920790 📕📕📕📕📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📙 🖋 🔶این کتاب مجموع ضرب المثل‌های بچه‌ های هیاتی و اصطلاحات تشکیلاتی است که با دسته بندی محتوایی بدیعی به قلم نگارش در آمده است. 🔷دنیای هیات و ادبیات صمیمی بین آنها پر است از تعابیر و اصطلاحات شیرینی که ترکیبی از معارف و دوستی و فضای رفاقت بین آنهاست. ممکن است برخی از این ضرب المثلهای درون این فرهنگ برای دیگران مبهم باشد و همین موضوع بهانه ای برای ارائه کتاب «احلی من المثل» شده است. آشنایی بیشتر و تهیه کتاب : 🔗http://ketabejamkaran.ir/ 📕📕📕📕📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
هدایت شده از تنها علاج
🔰 گوشه ای از بازتاب رسانه‌ای انتشار کتاب جدیدترین اثر حجت‌الاسلام خبرگزاری فارس: https://bit.ly/35lrWb1 خبرگزاری رسا نیوز: https://bit.ly/3ihwIK6 خبرگزاری تسنیم نیوز: https://bit.ly/3m96A6w خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی :(آناپرس) https://bit.ly/2RbKpyl خبرگزاری عقیق: https://aghigh.ir/fa/news/114164 خبرگزاری کتاب نیوز: https://bit.ly/2RhUKZv خبرگزاری شبستان: https://bit.ly/3hbFhop خبرگزاری مشرق نیوز: https://bit.ly/2ZoIJGj خبرگزاری حلقه وصل: https://bit.ly/2ZoIJGj @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 نردبان روضه هم آدم را بالا می‌برد 🔻تعریف منظور این است که بالای نردبان برو و پارچه‌ای بزن؛ خود همین مقام و رتبه نوکریت را بالا می‌برد. 🔻پیشینه به قدمت واحد پشتیبانی در هیئت برمی‌گردد! 🔻ریشه معنوی «وَابْتَغُوا إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ» 🔻کاربرد برای توجه دادن به مقام خادمی سیدالشهدا. برای قدر دانستن جزئی‌ترین و گمنام‌ترین کارها در هیئت مثل بالا رفتن از نردبان و مانند آن. 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه «نردبان این جهان ما و منی است عاقبت این نردبان افتادنی است لاجرم آن ‌کس که بالاتر نشست استخوانش سخت‌تر خواهد شکست» اما این نردبان «جهان حسین» است که نظام «این جهان» را به هم ریخته است... مثل مشابه: «بالای چهارپایه که می‌روی عَلَم بزنی به خدا (حسین) نزدیکتری» 🔻ارتباط با بیماری‌های تشکیلاتی باید مواظب بود این بالا رفتن‌ها باعث بیماری خودشیفتگی و عُجب نشود... هرچه از نردبانی بالاتر رفتی پیش خودت پایین‌تر باش. به تعبیر امام سجاد: «وَ لَا تَرْفَعْنِي فِي النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِي عِنْدَ نَفْسِي مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِي عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِي ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِي بِقَدَرِهَا» هر اندازه مرا در چشم مردم بزرگ می‌داری به نزد خویش مرا بی‌قدر و منزلت گردان و مرا هیچ عزت آشکارا مبخش جز اینکه به همان اندازه در من ذلتِ پنهان پدید آوری. 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰نمک‌گیر 🔻تعریف آنکه یک بار کربلا رفته باشد یا حداقل یک بار چای روضه ارباب را خورده باشد! «شکر چایی تو حکم نمک را دارد...» 🔻پیشینه در زمان قدیم، قوانین خاصی درباره جوانمردی وجود داشت و به خصوص، احترام و پایبندی عیاران نسبت به قوانین جوانمردانه بیش‌تر بود. عیاران کسانی بودند که خودشان را مدافع حقوق مردم ضعیف می‌دانستند و از ثروتمندان می‌دزدیدند و به فقرا می‌دادند. یکی از مشهورترین ماجراهای نمک گیر شدن، مربوط به یعقوب لیث صفاری است... 🔻ریشه معنوی «إِلَهِي مَنْ ذَا الَّذِي ذَاقَ‏ حَلَاوَةَ مَحَبَّتِكَ فَرَامَ مِنْكَ بَدَلًا، وَ مَنْ ذَا الَّذِي أَنِسَ بِقُرْبِكَ فَابْتَغَى عَنْكَ حِوَلًا» معبود من! کیست که شیرینی محبتت را چشید و از تو، به جای تو، دیگری را طلب کرد؟ و کیست که در جوار تو با تو مأنوس گردید و از تو مکان دیگری را در خواست نمود؟ 🔻کاربرد تذکر و هشداری است تا کبوتر بام دیگری نشویم! وقتی کسی به شخصی مدیون می‌شود یا به دلیل محبتی که دیده، نمی‌خواهد کار ناشایستی در حق آن‌ها بکند می‌گوید: من نمک گیرشان هستم. نمک گیر ارباب باش! 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه تعابیر مشابه: «بیچاره‌تر»، «کبوتر اباعبدالله» «شیر مادر که به جانم غم تو ریخته بود نمکی داشت که با اشک درآمیخته بود شهد شیر و نمک اشک به جانم چو نشست دلم از غصه ترک خورد، شنیدم که شکست لقمه‌ پاک پدر از نمکِ خوان تو بود شیر مادر همه از چشمة احسان تو بود من که با رزق تو از کودکی‌ام پیر شدم بی‌سبب نیست که این‌گونه نمک‌گیر شدم» *** «از همان روز که مسکین سرای تو شدم به تو سوگند نمک گیر عطای تو شدم» 🔻ارتباط با بیماری‌های تشکیلاتی فقط باید مواظب بود نمکدانی شکسته نشود! 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 نوک زدن به هیئت‌ها 🔻تعریف هیئت روی نجویده نجویده! اینجا، آنجا، همه جا، هیچ جا! آن‌ کس که به گونه‌ای هیئت رود که به سخنرانی یا حتی ذکر مصیبت هم نرسد و فقط هدفش سینه‌زنی باشد! 🔻پیشینه آنگاه که سفره هیئت‌ها همه جوره رنگارنگ شد... البته اختراع موتورسیکلت هم بی‌ارتباط نبود! 🔻ریشه معنوی «وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا» 🔻کاربرد برای رهروِ گه تند و گهی خسته. 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه مثل‌ها‌ی مشابه: «نفس‌چرانی هیئتی»، «هفت تکیه می‌روی؟» 🔻ارتباط با بیماری‌های تشکیلاتی بیماری‌های سوء هاضمه فرهنگی، سیری کاذب، شکم‌سیری، اشباع، بی‌میلی یا کم‌میلی. 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 مگر سر آوردی؟ 🔻تعریف کنایه از عجله داشتن. 🔻پیشینه اشقیا برای رساندن سر مطهر اباعبدالله به شام و گرفتن جایزه از یزید شتاب داشتند. 🔻کاربرد برای مواردی که شخص عجله دارد. 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه کاش به این روضه‌ها در متن این مثل‌ها‌ بیشتر دقت کنیم... 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 نوکری به خادمان امام حسین اضافه شد یا کنیزی؟ 🔻تعریف فرزند پسر است یا دختر؟ 🔻پیشینه «إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا» 🔻ریشه معنوی «بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ أُسْرَتِي‏» 🔻کاربرد به جای پرسش «پسر است یا دختر؟» از کسی که فرزندی به دنیا آورده است. 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه مثل مشابه: «نوکر آوردی یا کنیز؟»، «خادم است یا خادمه؟» 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 هرکه دارد هوس طبخ غذا بسم الله! 🔻تعریف تعبیری که ناخودآگاه تو را یاد کربلا بیاندازد. فراخوانی برای مشارکت در پخت غذا. اینجا آشپز که دوتا شود غذا شور نمی‌شود بلکه شور به پا می‌کند... «شور به‌پا می‌کند، خون تو در هر مقام می‌شکنم بی‌صدا، در خود هر صبح و شام» 🔻پیشینه تداعی‌کننده حال و هوای کربلا و «هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله» 🔻ریشه معنوی در روایات آمده است که یکی از زوجات حضرت سیدالشهدا اقامه ماتم می‌کرد و طعام به زنان مجلس می‌داد. نیز روایت شده از یکی از فرزندان امام سجاد که هنگامی که امام حسین به شهادت رسیدند، زنان بنی‌هاشم لباس عزا پوشیدند و از سرما و گرما احتراز نداشتند و حضرت زین‌العابدین برای آن‌ها طعام مهیا می‌فرمودند. این جایگاه رفیع خادمی آستان حضرت ارباب است. پذیرایی از عزیزان امام حسین، مقام امام سجاد است؛ «واحد تدارکات و پشتیبانی!» «آشپزخانه!» قدر خودتان را بدانید! بزرگان این روایات را دیده بودند که در روضه امام حسین آن‌چنان بی‌تاب خدمت و نوکری بودند؛ از کفش جفت‌کنی تا چای‌ریزی و آشپزی و... 🔻کاربرد برای دعوت کار در آشپزخانه هیئت! 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه نگاه کن هرکدام از این ملزومات از کجا آمده‌اند؟ «تترون‌های ژاپنی، عطرهای فرانسوی، برنج‌های پاکستانی، چای‌های هندی، در عزای تو همة جهان جمع اند! ما هم آمده ایم...» چه توفیقی داشت این غذا! کدام گوسفند قربانی حسین شده است؟ کدام پول برای حسین خرج شد؟ ارباب از چه کسی خرید؟ و... 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰کبوتر اباعبدالله 🔻تعریف مقیم روضه و هیئت. جَلد آستان ارباب. آنکه خانه‌اش هیئت است و هیئت در خانه‌اش. 🔻پیشینه خیلی از مداحی‌های خاطره‌انگیز! 🔻ریشه معنوی «فَوَ عِزَّتِكَ يَا سَيِّدِي لَوْ نَهَرْتَنِي‏ مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِكَ وَ لَا كَفَفْتُ‏ ‏عَنْ تَمَلُّقِك‏» به عزتت سوگند اگر برانیم من هرگز از در خانه‌ات برنخیزم. 🔻کاربرد برای آن‌ها که نوربالا می‌زنند. پشت شیشه ماشین خادمان هیئت و نیز عکس پروفایلشان! 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه مثل‌ها‌ی مشابه: «از هرطرف رهایش کنی به کربلا می‌رسد مثل سعید بن عبدالله»، «نمک گیر»، «ملائکه حافین حرم» 🔻ارتباط با بیماری‌های تشکیلاتی فقط باید مواظب باشد تا هوایی بام دیگری نشود! 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از Atabe
🔰جایی که ضرب‌المثل‌ها‌ به قدمت عاشورایند... 🔹دقیقاً نفهمیدیم و کسی هم به درستی نمی‌داند این مثل‌ها‌ی رایجی که امروز در زبان‌ها افتاده محصول کدام عاشوراست؟ از سال 61 هجری شروع شده یا اینکه هرکدام برای عاشورای سالی بوده است؟ هرچه هست هنوز کهنه نشده و تازه‌تر از دیروز نُقل مجالس ماست، چرا که عاشورا هر سال و هر ماه و هر روز در تکرار است، آن‌چنان که خورشید و ماه در جریان همیشگی هستند. 🔹مهم نیست این ضرب‌المثل‌ها‌، تعابیر و اصطلاحات متعلق به چه سالی است؛ مهم پیوندی است که با جان ما دارند و پیامی است که در خود به یادگار دارند. مهم سهمی است که هرکدام از کربلا دارند و رنگی که از عاشورا گرفته‌اند، چه ضرب‌المثل‌ها‌ی آن روز قلوب کوفیان 61 باشد یا ضرب‌المثل‌ها‌ی امروز یک روضه‌خوان همین دیار. خاستگاه همه، حقیقت داستان عاشوراست. برخی لبخندی بر لب می‌آورد و برخی اشکی بر گونه می‌نشاند... 🔹در موارد متعددی برای انتقال سریع یک مفهوم یا نکته دست به دامان مَثَل‌ها‌ می‌شویم، مثل‌ها‌یی که پیوستی از ادبیات، فرهنگ و رفتار خود را دارند. شاید اگر اطلاعی از ضرب‌المثل‌ها‌ی عاشورایی، عقبه‌ها و جایگاهشان داشته باشیم هم از بسیاری مثل‌ها‌ی دیگر بی‌نیاز شویم و هم بهتر مطلب را به مخاطب انتقال دهیم خصوصاً در فضای هیئت‌ها که نیاز به یک مفاهمه جدید این‌چنینی هم احساس می‌شود. اصلاً چه اشکالی دارد اگر یک مثل عادی را که عمیق‌ترین جلوه‌اش در عاشورا بوده است از منظر عاشورا یک بار ببینیم تا بعد از آن با نیتی عاشورایی و عشقی کربلایی از آن استفاده کنیم. چرا خود را از این پیوندهای زیبای انسان‌ساز محروم کنیم؟ مثل‌ها همیشه تلنگری برای عبرت و یادآوری است. یک جملة به ظاهر ساده‌ای است تا مطلبی مهم را به مخاطب بفهماند. این نکته در ضرب‌المثل‌های برگرفته از حادثة عاشورا از اهمیت بالاتری برخوردار است، چراکه شاید رفتار و گفتار ما، ناخواسته به شخصیت‌های منفور آن حادثه نزدیک شده باشد و خود از آن بی‌خبر باشیم. 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰سر سفره پدر و مادر بزرگ شدن 🔻تعریف تربیت درست داشتن. اصیل بودن. آدم با اصل و نسب. با تربیت. مؤدب به آداب حمیده بودن. 🔻پیشینه و ریشه معنوی در زیارات بر روی این مفهوم تکیه می‌کنیم، شهادت می‌دهیم بر پاکی امام و این که از یک دامن پاک تربیت شده بود، نتیجه این تبار پاک هم پاکی و سلامت زمین مبارکشان شد آری انسان سالمی که در خانواده سالمی تربیت شده محیط را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد و پدیده‌های پیرامونی را هم سالم‌سازی می‌کند. سرآغاز زیارت عاشورا سلام بر جزء جزء خانواده و سلاله امام حسین است، شناسنامه‌ای در قالب زیارت‌نامه: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا خِيَرَةَ اللَّهِ وَ ابْنَ خِيَرَتِهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِين» این است عقبه نورانی بزرگ عاشوراآفرین، حضرت حسین(ع). در سمت مقابل، در زیارت عاشورا هم سخن از تبار و دودمان است نه یک شخص. این خانواده‌ها هستند که ایفا‌گر این نقش تربیتی(مثبت یا منفی) هستند: خاندان و آل‌زیاد و آل‌مروان: «فَلَعَنَ اللَّهُ آلَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنِي أُمَيَّةَ قَاطِبَة... آلَ أَبِي سُفْيَانَ وَ آلَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة» این جا نیز ردپای نقش خانواده قابل توجه است. بررسی مجدد قاتلان امام و اشقیای صحنه کربلا از این دریچه مهم می‌نماید: بررسی فضای تربیتی خانوادگی آن‌ها و نیز بحث محیط رشد آن‌ها ظرفیت‌های جدیدی برای پژوهش ایجاد می‌کند. حتی در وصف قصه انتقام نیز سخن از کدام امام منتقم منصور است؟ «أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِكَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ...» کسی از همین خانواده: «مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه‏» عاشورا نقش‌آفرینی تمام خانواده حضرت حسین بود: از خواهرش، از همسرش، از دخترش... همه خانواده در این ماجرا دخیل بودند. کربلا قصه «خانواده حسین» بود نه «شخص حسین». حتی صدام نیز قصه این نقش‌ها را در کربلا می‌دانست. او نقش‌ها را درک کرده بود که گفته بود: من از عاشورا درس گرفتم! برای همین آمنه صدر را هم که خواهر شهید صدر بود به شهادت رساند. 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه تاکنون صرفاً با سوزوگداز این تعبیر را از مقاتل شنیدیم: «امام به همراه خانواده‌اش به کربلا آمد»، اما چرا امام حسین، خانواده‌اش را با خود همراه کرد؟ اصلاً چرا همه ائمه باید از یک خانواده باشند؟ ظاهراً از پدر و مادری معصوم و خانواده‌ای نورانی زمینه و بستر بهتری برای این اتفاق مبارک و امتداد امامت فراهم است: آغاز دریچه‌ای برای ورود به بحث خانواده در کلیدواژه «اهل‌بیت». بعضی ارزش‌ها در مثل‌ها‌ موج می‌زده است که امروز، ریشه‌های آن ارزش کمرنگ شده است. باید دانست «مدیریت خانواده» بن‌مایه فرهنگ عاشورایی است. ر.ک: «به پدرش رفته» مثل مشابه: «سر سفره اهل‌بیت بزرگ شدن» 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰کاسه‌لیس ارباب 🔻تعریف ریزه‌خوار. ریزه‌خور سفره رحمت الله الواسعه. کسی که طفیلی سفره ارباب باشد. 🔻پیشینه سلام بر غلام سیاه حضرت ارباب جناب «جون». 🔻ریشه معنوی امام فرمود: زمان راحتي با ما بودي حالا زمان سختي، اهل بيت است، مي‌تواني بروي، آزادي! جواب داد: زمان راحتي هم کاسه ليس شما بودم ، سر سفره هميشه نان سوخته‌ها و ته کاسه‌ها را سهم خودم بر مي¬داشتم. يک شکم سير نخوردم، البته خودم نخواستم، نه اينکه شما به فکر نبوديد؛ نه، شما کريمتر از اين‌ها بوديد... خودم خواستم سختي بکشم، اصلاً نفهميدم که سخت است! با شما بودن آن‌قدر شيرين و لذت بخش بود که همه چيز يادم رفت، زمان راحتي‌ها هم به خودم سختي مي‌دادم، براي تمرين سختي‌هاي کربلا، براي با تو بودن. کاسه ليسي تمرين من بود براي دوران سختي کربلا! 🔻کاربرد در جمع خدام خصوصاً فضاهای تدارکاتی قابل استفاده است. بعضی خوش خوراکان سفره ارباب هم به رسم شکسته‌نفسی و تواضع(؟!) آن را به کار می‌برند! 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه به امامش عرضه داشت: من روزگاري در حاشيه‌اي امن، سر سفره شما ريزه‌خوار بودم «أَنَا فِي الرَّخَاءِ أَلْحَسُ‏ قِصَاعَكُمْ» من در راحتي کاسه ليس شما بودم، «جَون» تذکري به همه خادمان حسين خواهد داد: فهم اين که خادمان حسين، يک عمر سر سفره او هستند. درک اين معنا که خادم ريزه¬خوار اربابش هست در نگرش خادم بسيار مؤثر است، اين ذره پرور بودن، او را در حوزه نگرش نگه نخواهد داشت و در افعال و اقوالش نیز منعکس خواهد شد. گفتار و رفتار خادم تحت¬الشعاع اين ذهنيت هاست و کربلا معدني براي سيراب شدن نگرشها و ذهنيتهاي تشنه است. درک‌هايي تشنه حقيقت. همه خادمان بايد اين نوع نگاه را تجربه کنند و «جَون» استاد اين کلاس است که هر روز از سر سفره ارباب نگاهي تقديم خادمان گرسنه خواهد کرد و به آن‌ها آئين کاسه ليسي خواهد آموخت... «من ریزه‌خوار سفره آل محمدم بر کاسه لیسی تو همیشه زبانزدم» جهت مطالعه بیشتر به اثر «خادم ارباب کیست؟» از همین مجموعه مراجعه شود. 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰کتیبه‌اش هم ما را شفاعت می‌کند چه برسد به نوکرش 🔻تعریف مثلی برای نشان‌دادن ارزش متعلّقات به امام حسین(ع) و در نتیجه نشان‌دادن جایگاه والا و فوق تصور امام 🔻پیشینه علامه طباطبایی می‌فرمود: «این کتیبه‌های سیاه که بر در و دیوار حسینیه و محل عزاداری نصب کرده‌اند، ما را شفاعت می‌کند.» 🔻ریشه معنوی ارزش متعلّقات به امام حسین را از اینجا می‌فهمیم: «السَّلَامُ عَلَى مَنْ جُعِلَ الشِّفَاءُ فِي تُرْبَتِهِ» سلام بر کسی که قرار داد خداوند شفا را در خاک شریفش. «السَّلَامُ عَلَى مَنِ الْإِجَابَةُ تَحْتَ‏ قُبَّتِهِ‏» سلام بر کسی که دعا مستجاب است در زیر گنبد حرمش. خاک تربت مگر چه دارد جز تعلّق به حسین؟! ارزش انسان‌های متعلّق به حسین را خودت حساب کن که گفته‌اند: تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. 🔻کاربرد هر جا از مقام امام از شما سؤال شد! 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰بلند صلوات! 🔻تعریف صلوات بلند «تعریف» نمی‌خواهد، «فرستادن» می‌خواهد: «اللَّهُمَ‏ صَلِ‏ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ‏ مُحَمَّد» 🔻پیشینه مجالس و مساجد ما تا یادشان هست چاوشی خوان‌هایی را سراغ دارند که مردم را به بلند صلوات فرستادن تشویق می‌کردند. 🔻ریشه معنوی رسول خدا فرمودند: به من به آوای بلند صلوات‏ بفرستيد، زيرا كه آن، نفاق را برطرف كند. 🔻کاربرد دورکردن نفاق، سیاهی و ختم غائله! در مواردی برای خراب کردن مجلس هم به کار می‌رود! (مثل مراسم مدرسه فیضیه قبل از انقلاب حضرت امام خمینی. البته حالا که بحث به اینجا رسید باید گفت صلوات در مواردی باعث آغاز یک غائله هم شده است! جهت مطالعه بیشتر به پاورقی کتاب مراجعه شود) 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه به روش‌های مختلف و شیرینی می‌توان صلوات گرفت؛ مثلاً «بارها گفت... صلوات!» به همین سادگی! یا «اموات را غافلگیر کن با یک صلوات!»، یا «یار پیمانه کش ما که روانش خوش باد/ بارها گفت... صلوات!»، «تا زنده هستی نمیری! صلوات!»، «همین که عکس گل محمدی در حوض افتاد همه ماهی‌ها صلوات فرستادند!»، «هدیه محضر ائمه‌ای که شماره عددشان اول است صلوات!»، «بشکند دست رزمندگان اسلام، دست اسرائیل را! صلوات!»، «نابودی علمای اسلام محاله! صلوات!»، «نابودی علمای اسلام به خطر بیفتد صلوات!»، «سلامتی شهدا صلوات!»، «لال مادرزاد نمیری! صلوات!»، «تا آخر عمر نمیری! صلوات!»، «سلامتی آقای الف، بالاخص آقای ب صلوات!» و... دنیایی است مبحث صلوات و صلوات فرستادن و صلوات گرفتن! از منظر ادبی تا ریاضی، از شعر تا شعار، از شوخی تا جدی و... قابل بحث است... این عنوان حقیقتاً یک کتاب مستقل می‌طلبد؛ کتابی بس جذاب و شورانگیز و کاربردی! 📚 (با اندکی تلخیص) @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 محض ریا، جهت اطلاع! 🔻تعریف «جهت استحضارِ» خوشمزه. بدانید و آگاه باشید. جمله‌ای ملیح قبل از ارائه گزارش. گاهی جوابی برای ردکردن سؤال از چرایی کاری و نوعی پیچاندن! 🔻پیشینه کسی داشت نماز می‌خواند. دید دارند در مورد او حرف می‌زنند و از طرز نماز خواندن او تعریف می‌کنند. او هم سرمست تعریف، در رکوع نماز به آن‌ها گفت: «خبر ندارید روزه هم هستم!» 🔻ریشه معنوی بسته به حسن فعلی و حسن فاعلی شخص می‌تواند ریشه معنوی هم داشته باشد. (ر.ک: شرح چهل حدیث حضرت روح‌الله، حدیث دوم) 🔻کاربرد در حالات مختلف جدی و شوخی قابل استفاده است. وقتی کاری باید انجام شود و بحث اطلاع رسانی آن هم موضوعیت پیدا کند که باید آن کار گفته شود. جایی که کاری باید بیان شود، بسته به نیت گوینده، می‌تواند واقعاً ریا هم باشد یا شبه ریا یا... 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه چه زیبا می‌توان به همدیگر تذکر اخلاقی داد و در کنار مواردی ضروری مثل اعلام برنامه یا نتیجه برنامه ای، هشداری هم نسبت به اخلاص در کار داشته باشیم که بدانیم ریایی هم هست! لااقل خودمان فکر خودمان باشیم... نگارش مثل‌ها‌ی مشابه در بعضی جاها مصلحت نیست! 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 آتیش‌پاره 🔻تعریف آتش‌پراکن. کنایه از انسان بی‌قرار. کسی که بی‌قرار حضرت ارباب باشد و شب و روز نشناسد. 🔻پیشینه و ریشه معنوی بعثت مقدمه نبوت است. باید آتش گرفت تا بتوان آتش زد. آن وقت است که «نبود بر سر آتش میسّرم که نجوشم» اینجا باید از اصحاب الحسین نام برد که هرکدامشان آتش پاره‌ای بودند برای خودشان... اینجا می‌توان از جناب سعید بن عبدالله را نام برد؛ هم چند بار این مسیر طولانی کوفه تا مکه را رفت و آمد... هم در کوفه مردم را تشویق به همراهی با مسلم و امام حسین(ع) کرد... و هم شب عاشورا صحبت کرد... هم خودش را سپر تیرها کرد آخر کار هم فرمود وفا کردم؟ 🔻کاربرد برخی در هنگام ناراحتی و برای عتاب از آن بهره می‌برند حال آنکه آتش پاره فحش نیست! بلکه یک تذکر عرفانی است. آتش پاره کسی است که در حریم پرحرارت کربلا شعله‌ای را پذیرا شده و هرجا برسد با آن گرمابخشی می‌کند. آتش‌پاره آتش‌پراکنی می‌کند هر طور که بتواند. آتش‌پاره گفتمان‌ساز است. 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه امام حسین تکه‌تکه شد تا از آتشش، پاره‌هایی به وجود آمدند به نام شهدا... اصلاً آتش‌پاره‌شدن به تکه‌تکه‌شدن هم می‌انجامد. اگر اجر آتش‌پاره‌شدن شهادت است، چرا من و تو آتش‌پاره نشویم؟! نیستان را به آتش می‌کشانم... «افسوس به آتش نزدم بال و پرم را تا باد به عالم برساند خبرم را» ر.ک: «به آب و آتش زدن» و «آتش در مجلس افتاد» 🔻ارتباط با بیماری‌های تشکیلاتی بیماری‌های بیش‌فعالی شنوایی، جوسازی، بی‌بخاری، رخوت، حساسیت به پاسخ، خستگی زودرس، افت ناگهانی فشار. 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 ارباب ما مدیون کسی نمی‌ماند 🔻تعریف کنایه از اینکه حضرت سیدالشهدا هوای نوکرهایشان را دارند. 🔻پیشینه صفحه صفحه تاریخ شهادت می‌دهد این اتفاق را... مجال این سطور نیست بیان آن کرامات صادره از محضرشان. 🔻ریشه معنوی محال است ما در خیری از اهل‌بیت سبقت بگیریم. اصلاً همین کارها و خدماتی که انجام می‌دهیم هم به اذن آن‌ها است و توفیقش را آن‌ها باید بدهند: «به حشر هم که برانی مرا ز خویش هنوز از اینکه نام تو بردم به تو بدهکارم» و در مناجات خمسه عشر هم اینگونه تعلیم داده‌اند که همه توفیق‌ها از اوست حتی به یاد او بودن: «كَيْفَ‏ أَنْسَاكَ‏ وَ لَمْ تَزَلْ ذَاكِرِي» چگونه تو را فراموش کنم در حالی که تو همیشه به یاد منی. اگر ذاکر، ذکری می‌گوید به واسطه آن است که خدا به او توجه نموده است... تو یاد من می‌کنی که از آن جذبه، به یادت می‌افتم و الا من بی‌سر و پا را چه به مقام ذکر تو؟! این همان اخلاق خداییِ اولیای الهی است؛ خدایی که اگر کسی توبه هم می‌کند از توفیق اوست و پذیرش توبه‌اش هم کار او: «ثُمَّ تَابَ عَلَيهِمْ لِيتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ» و این وسط بنده می‌ماند و شرمندگی از این همه بنده‌نوازی! 🔻کاربرد برای تذکر به خدام هیئت که ارباب شما «آقا» است. شما نگران نباشید و خادمیتان را خوب انجام دهید. «تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده پروری داند» 🔻ارتباط با بیماری‌های تشکیلاتی بیماری‌های عجب، بی‌اشتهایی، درد مقدس. 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 نخودی در آش امام حسین (ع) انداختن 🔻تعریف شریک شدن در کار خیر ولو به قدر نخودی! 🔻پیشینه در گذشته وقتی می‌خواستند کمکی از کسی بگیرند یا او را به شرکت در عزاداری و تأمین بخشی از مخارج آن ترغیب کنند می‌گفتند: شما هم نخودی در آش امام حسین(ع) بیندازید. مثل ریشه در آن گفتار دارد. 🔻ریشه معنوی «تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى» 🔻کاربرد این مثل به کمک و دست داشتن در کار خیر اشاره می‌کند. 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه اینطور نشود که از فردا عده‌ای با این مثل بخواهند نخودشان را به رخ امام حسین بکشند! 🔻ارتباط با بیماری‌های تشکیلاتی باید مواظب بود انداختن نخود در دیگ باعث بستن دهان وجدان نشود که ما مثلاً دِینمان را به دستگاه امام حسین ادا کردیم... بعضی وظیفه‌شان این است که یک گوسفند در دیگ بیندازند نه یک نخود!... بعضی اصلاً باید خودشان را وقف کنند تا به تکلیفشان عمل کرده باشند. ر.ک: «اسبت را به رخ ما نکش!» 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 علیکم بمجالس ورشکسته! 🔻تعریف بر شما باد بر جلسات متروک. دعوت به شرکت در جلساتی که خیلی شلوغ نیست. منظور روضه‌های خانگی است که کسی کمتر به آن توجه می‌کند. البته این یک اصطلاح آمیخته به طنز است وگرنه ورشکسته ماییم که آن جلسه را رها کرده‌ایم! 🔻پیشینه تعبیر و توصیه‌ای از مرحوم آیت‌الله حق‌شناس است. مرحوم آیت‌الله حق‌شناس همیشه سفارش می‌کردند: «علیکم بمجالس ورشکسته» که دو- سه نفر بیشتر نیستند. اگر کسی حاجتی دارد، برود آن‌جا بگیرد؛ حتی خود مرحوم حق‌شناس گاهی به هفت یا هشت مجلس روضه خانگی می‌رفتند. در مجالس روضه خانگی باور انسان بیشتر می‌شود، چرا که کسی نیست تو را نگاه کند... یعنی امام زمان مرا می‌بیند؟ بله! 🔻ریشه معنوی اهل‌بیت بنیان گذاران این روضه‌های خانگی بودند. 🔻کاربرد برای تذکر به برگزاری مجالس روضه خانگی از یک سو و شرکت در چنین مجالسی به کار می‌رود. 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه در مجالس روضه‌خوانی که به صورت خودجوش در منازل برگزار می‌شود (و می‌تواند ایده‌ای برای حجره‌ها و خوابگاه‌ها نیز باشد) انسان احساس فامیلی با امام حسین می‌کند: حسین «ما» را کشتند! در این جلسات به همه نشان می‌دهی که عزادار هستی، برای این‌که همه بفهمند سفارشی نیست، خودجوش است. اگر در جلسات بزرگ احساس و شور شما بیشتر می‌شود؛ در عوض در جلسات خانگی، باور انسان بیشتر می‌شود. پس علیکم بمجالس ورشکسته! 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 کتیبه‌اش هم ما را شفاعت می‌کند چه برسد به نوکرش 🔻تعریف مثلی برای نشان‌دادن ارزش متعلّقات به امام حسین(ع) و در نتیجه نشان‌دادن جایگاه والا و فوق تصور امام 🔻پیشینه علامه طباطبایی می‌فرمود: «این کتیبه‌های سیاه که بر در و دیوار حسینیه و محل عزاداری نصب کرده‌اند، ما را شفاعت می‌کند.» 🔻ریشه معنوی ارزش متعلّقات به امام حسین را از اینجا می‌فهمیم: «السَّلَامُ عَلَى مَنْ جُعِلَ الشِّفَاءُ فِي تُرْبَتِهِ» سلام بر کسی که قرار داد خداوند شفا را در خاک شریفش. «السَّلَامُ عَلَى مَنِ الْإِجَابَةُ تَحْتَ‏ قُبَّتِهِ‏» سلام بر کسی که دعا مستجاب است در زیر گنبد حرمش. خاک تربت مگر چه دارد جز تعلّق به حسین؟! ارزش انسان‌های متعلّق به حسین را خودت حساب کن که گفته‌اند: تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. 🔻کاربرد هر جا از مقام امام از شما سؤال شد! 📚 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 ما را در نماز شبت فراموش مکن 🔻تعریف التماس دعای خوشگل. «یاد ما هم باشِ» شیرین! 🔻پیشینه التماس دعای امام حسین(ع) به حضرت زینب(س). 🔻ریشه معنوی فرمود: «يا اختاه، لَا تَنسِينِي‏ فِي نَافِلَةِ الَّليل» خواهرم! در نماز شب خود، مرا از دعا کردن فراموش مکن! همه التماس دعاها یک طرف؛ این التماس دعای امام حسین به خواهرشان یک طرف؛ درخواست یاد ایشان بودن و التماس دعا در نماز شب. به راستی زینب که بود که سیدالشهدا به نماز شبش چشم داشت و به ایشان التماس دعا می‌گفت؟! 🔻کاربرد برای التماس دعا گفتن. 🔻نقد/ پیشنهاد/ مثل‌های مشابه چه ساختار لطیفی است ساختارهای عاشورایی! حتی می‌توان با این ادبیات شیرین، بی‌نمازها را نمازخوان کرد: «ما را در نمازهایت فراموش نکن» یعنی به طور ضمنی شخص، را دعوت به نماز کردن! فتأمل! مثل‌ها‌ی مشابه: «ما را در خشاب چهل تاییت جا بده!» ، «ما را در نماز یک دستیت فراموش نکن!» «التماس دعا» 📚 @tanhaelaj