هدایت شده از تنها علاج
🔰 ما اهل کوفه هستیم، قبلاً خالی میبستیم!
🔻تعریف
شعاری خوشمزه در نقد ما اهل کوفه نیستیم!
🔻پیشینه
یادگار اردوهای بسیج بعضی مراکز علمی. اشارهای به چهرههای سیاه و سفید کوفه
🔻ریشه معنوی
اصلاً مگر کوفی بودن بد است؟ حبیب هم کوفی بود. عمده آن است که اگر ادعا کردیم پای ادعایمان بایستیم. آری ما هم اهل کوفه ایم ولی اهل کوفهای که وقتی نایب امامشان آمد او را با آغوش باز پذیرفتند و دهه فجرشان شهادت صادقانهای بر این مدعا شد.
🔻کاربرد
با این شعار از مدعوین دعوت میکردند تا پشت تریبون حاضر شوند!
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
سلام بر حسین و سلام بر اصحابش که در میدان انتخاب از میان انتخابهای بیشمار زندگی حسین را انتخاب کردند: سلام بر حبیب، سلام بر مسلمبنعوسجه کوفی...
حبیببنمظاهر و مسلمبنعوسجه هم كوفی بودند، اما جزء بهترین یاران امام حسین به حساب میآمدند.
مهم نیست «كوفی» باشی یا نه؛ مهم این است «كوفیمنش» نباشی. مهم این نیست كجا هستی. مهم این است جایی كه هستی، كارت را درست انجام دهی و در موقع لازم بتوانی انتخاب درست را انجام دهی؛ جدا شدن از کوفه بیحسین و رسیدن به او، مثل حبیب. گذشتن از همهچیز برای حسین، «اِنّا تَرَکتُ الخَلقَ طُرّاً فِی هَوَاکَا...»: در هوای تو همه را رها کردم. فقط به خاطر تو...
🔻ارتباط با بیماریهای تشکیلاتی
بیماریهای گندگی، شاخبازی.
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰التماس دعا
🔻تعریف
درخواست دعا از دیگران . نوعی خداحافظی است. عمدتاً نوعی حُسن ختام در کلام مذهبیها.
🔻پیشینه
در زبانها و قومیتهای مختلف برای خداحافظی تعابیر گوناگونی دارند برخی «یاعلی» گویند، برخی دیگر که کمی هم ادبیات خواندهاند از (بدرود یا درودها) استفاده میکنند و...
🔻ریشه معنوی
آیات و روایات در این باب زیاد است اما از زیباترین گفتوگوهای التماس دعا این آیه نورانی است: «قَالُوا يا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ * قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بوديم!» گفت: «بزودي براي شما از پروردگارم آمرزش ميطلبم، که او آمرزنده و مهربان است!»
دعای وداع زیارتهای امام حسین را شاید بتوان نوعی خداحافظی دانست اما اگر باز بخواهیم سراغ از خداحافظیها بگیریم این اوراق از اشک خیس خواهد شد... «يَا سُكَيْنَةُ يَا فَاطِمَةُ يَا زَيْنَبُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ عَلَيْكُنَ مِنِّي السَّلَامُ»
🔻کاربرد
عمدتاً در حالات و اماکن مذهبی مانند زیارات و عبادات استفاده میشود. در مواقع جداشدن دو شخص مذهبی هم استعمال میشود و معنای خداحافظی را در خود دارد. در جاهایی که شخصی فازبالا و حالات شبه شهادت دارد نیز به کار میرود. در بعضی موارد استعمال برای تعریض و کنایه هم دیده است!
نوع نادری از آن برای حسن مطلع و مواجهه ناگهانی با شخص به کار میرود که بیشتر جنبه حالگیری یا مچگیری دارد و به جهت بدآموزی بیان نمیشود!
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
جا دارد در تعابیری که روزانه استفاده میکنیم بیشتر بیندیشیم.
آیا «التماس دعا»یمان واقعی است؟ یا گاهی صرفاً یک تعارف تکراری شده است؟
آیا «التماس دعا»یی که میشنویم جدی میگیریم؟ چقدر؟ بزرگی در جواب «التماس دعا» فرموده بود: اگر یادم بود!
اصلاً چقدر روی همین تعبیر عمیق «خداحافظ» فکر میکنیم؟ تعبیری که آیاتی مانند «فَاللَّهُ خَيرٌ حَافِظًا» را یادآور است...
«خلاصه این سفر هم با سلامت ختم خواهد شد
خداحافظ بخوان «فَاللَّهُ خَيرٌ حَافِظًا» اینجا»
🔻مابعد التحریر
همه التماس دعاها یک طرف؛ این التماس دعای امام حسین به خواهرشان یک طرف؛ درخواست یاد ایشان بودن و التماس دعا در نماز شب: «يا اختاه، لَا تَنسِينِي فِي نَافِلَةِ الَّليل» خواهرم! در نماز شب خود، مرا از دعاکردن فراموش مکن!
زینب که بود که حسین از او التماس دعا داشت؟!
ر.ک: «ما را در نماز شبت فراموش مکن»
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 ما کجا؟ امام علی کجا؟
🔻تعریف
کلمهای حق که از آن اراده باطل شود! بهانهای برای عدم الگوگیری و تأسی به اهلبیت!
🔻پیشینه
کسی که اول بار این تعبیر را به کار برد گمان نمیکرد روزی با این تعبیر وجیه، هزار اشتباه را مالهکشی کنند!
🔻ریشه معنوی
«لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ ص مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَد» کسی را با خاندان رسالت نمیشود مقایسه کرد. در این تردیدی نیست؛ ولی اگر بنا باشد شأن الگو بودن اهلبیت به این بهانه، نادیده گرفته شود مصداق «كَلِمَةُ حَقٍ يُرَادُ بِهَا بَاطِل» میشود. اصلاً خود امیرالمؤمنین فرمود: مثل من نمیشوید و توانایی آن را ندارید اما من را با پرهیزکاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی یاری دهید.
🔻کاربرد
تعبیری که در دو منظور به کار میرود: یکی نشان دادن عظمت اهلبیت و کوچکی کارهای ما و دیگری برای توجیه تنبلی و بهانهتراشی برای عدم حرکت به سمت قلهای به اسم امام!
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
اصل مثل بر پایه یک حرف صحیح است اما کاربردی نادرست پیدا کرده است. این مطلب درست است که ما کجا و اهلبیت کجا، اما استفاده این حرف در مواردی است که شخص میخواهد اشتباهی مرتکب شود یا حوصله انجام تکلیفی که بر عهده دارد و برایش سخت است ندارد. به تعبیر استاد شهید مطهری:
«ظلمی نظیر ظلمی که در مورد قرآن کردهایم، در مورد سیره پیغمبر و ائمه اطهار کردهایم. وقتی میگویند: پیغمبر چنین بود، میگوییم: او که پیغمبر بود؛ یا وقتی میگویند: علی چنین بود، میگوییم: او که علی بود، تو ما را به علی قیاس میکنی؟! ما را به پیغمبر قیاس میکنی؟! ما را به امام جعفر صادق قیاس میکنی؟! آنها که «ز آب و خاک دگر و شهر و دیار دگرند»؟! و چون «ز آب و خاک دگر و شهر و دیار دگرند» دیگر به ما مربوط نیست، «کار پاکان را قیاس از خود مگیر». گاهی یک تک مصراع ضررش برای یک ملت صدبار از وبا و طاعون بیشتر است. از آن تک مصراعهای گمراهکننده در دنیا یکی همین است: «کار پاکان را قیاس از خود مگیر»»
ریشه اصلی پیدایش این نگاه نداشتن نگاه الگویی به اهلبیت است...
مثل مشابه: «کار پاکان را قیاس از خود مگیر»
🔻ارتباط با بیماریهای تشکیلاتی
بیماریهای چگونگی، توجیه، آنفلوانزای کبکی.
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰عاشَ سعیداً و ماتَ سعیداً
🔻تعریف
با سعادت زندگی کرد و با سعادت از دنیا رفت. زندگی و مرگی سعیدانه داشت.
🔻پیشینه
کار دل است دیگر! وقتی نام سعید را اینطور پرتکرار میگویید مگر میشود انسان یاد جناب سعیدبنعبدالله حنفی نیفتد؟! لااقل دوبار اسم سعید را در این تعبیر نمیبردید! سعید... سعید! به به! ...سعیدبنعبدالله!
شهید سعیدی که تنها مقابل نماز ظهر عاشورای امام ایستادنش، روح را به اهتزاز در میآورد. دیگر جلوههای شکوهمند زندگیش پیشکش... همین یک جمله امام به او برای سعیدبودنش بس که وقتی از وفاداریش پرسید: «يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ص أَ وَفَيْت؟» پاسخ شنید: «نَعَمْ أَنْتَ أَمَامِي فِي الْجَنَّة»
عاقبت خستگی یک نوکر به یک «نَعَمْ أَنْتَ أَمَامِي فِي الْجَنَّة»ی امام میارزد... آنم آرزوست! ارباب ما بدهکار کسی نخواهد ماند!
🔻ریشه معنوی
«سَعِدَ مَنْ وَالاكُم»
🔻کاربرد
این تعبیر برای درگذشت انسانهای بزرگ به کار میرود.
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
امام فرمود: مثل چمران بمیرید!
جهت مطالعه بیشتر در مورد این شخصیت به اثر «راهی با سعید» از همین مجموعه مراجعه شود.
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰دست داد اما دست نداد
🔻تعریف
کنایه از هزینهدادن برای عزت و سازشنکردن.
🔻پیشینه
برای ابالفضل العباس اماننامه آوردند و او را به مذاکره دعوت کردند، اما او چه زیبا با این اتفاق مواجه شد و فریب لبخند مستکبری مانند شمر را نخورد؛ از همین روست که اهلبیت هم در حریمش دست ادب بر سینه نهادهاند و او را به این بصیرت نافذش ستودهاند...
🔻ریشه معنوی
«وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يعْلَمُونَ» امتداد این سخن را هم در بیانات سیدالشهدا باید جست که «مِثْلِي لَا يُبَايِعُ بِمِثْلِهِ» ،«هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» و...
🔻کاربرد
جایی استفاده میشود که کسی بخواهد با دشمن بدعهدش مذاکره کند.
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
رحمت خدا بر آنان که در تحریم آب، تن به سازش ندادهاند و از عباس آموختهاند که به این سادگیها عزتشان را معامله نکنند. این پیام حریم عزتمند ابالفضل، علمدار رشید دشت کربلا است...
اینها شاگردان کلاس کربلای امام حسیناند: دست دادند ولی دست ندادند! در راه حسین دست دادند ولی با دشمن دست ندادند. دستهایش را انداختند اما ندیدند به نشانه تسلیم دستی بلند کند و برای همین است که همیشه پرچمش بلند و در اهتزاز است: رفع الله رایه العباس
نمونه استعمال دیگر: «سر داد ولی سر خم نکرد!»
مثلهای مشابه: «جنگ عزت به از صلح ذلت»، «فرموده روح خدا چنین است / سکوت و سازش، کار خائنین است»
🔻ارتباط با بیماریهای تشکیلاتی
بیماری آنفولانزای نیویورکی.
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰استراحت بماند بعد از شهادت
🔻تعریف
تعبیری برای انگیزهبخشی و شورآفرینی به کار کردن برای خدا.
🔻پیشینه
آنجا که حضرت ارباب بالای سر فرزندش فرمود: ای پسرم، اما تو از غم و غصه دنیا راحت شدی و به رحمت و راحتی رسیدی، ولی پدرت تنها ماند و به زودی به تو ملحق خواهد شد.
🔻ریشه معنوی
«فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» پس هنگامي که از کار مهمي فارغ ميشوي به مهم ديگري پرداز.
🔻کاربرد
برای انسانهایی به کار میرود که مسیر مبارزه را برای خود انتخاب کردند و بیوقفه در حال تلاش هستند. در مواقع خستگی از هرچایی نیروبخشتر است! (نسخه: به همراه چای هیئت نیروبخش است!)
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
«قضای خواب شهدا» کجا و «استراحت بماند بعد از شهادت» کجا؟
تعبیر مشابه: «ما استراحت نخواهیم کرد»
ارتباط با بیماریهای تشکیلاتی
بیماری رخوت.
🔻حاشیه
کسی که میخواهد بعد از شهادت استراحت کند بهتر است اول فکری برای شهادتش بردارد. فرمول شهادت را زیارت حضرت عباس به زیبایی بیان کرده است: «أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَالَغْتَ فِي النَّصِيحَةِ وَ أَعْطَيْتَ غَايَةَ الْمَجْهُودِ فَبَعَثَكَ اللَّهُ فِي الشُّهَدَاء» شهادت میدهم تو بهراستی کوشش خود را در خیرخواهی کردی و نهایت تلاش خود را در این راه بذل کردی. نتیجه، آن شد که «فَبَعَثَكَ اللَّهُ فِي الشُّهَدَاءِ» پس خدایت تو را در زمره شهیدان مبعوث کرد.
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰الهی حبیب شی
🔻تعریف
دعای عاقبت به خیری. آرزوی پیرغلامی برای شخص داشتن. الهی پیرغلام شوی!
🔻پیشینه و ریشه معنوی
حبيب بن مُظاهر اسدى كه در منابع رجالى و تاريخى، از وى با نام حبيب بن مُظهّر فَقعَسى نيز ياد شده، از ياران خاصّ امام على، امام حسن و امام حسين(ع) بوده است ؛ بلكه به گفته ابن حجر، دوران پيامبر خدا(ص) را نيز درك كرده است. وى در دوران حكومت امام على(ع)، يكى از اعضاى «سپاه ويژه» ايشان كه «شُرطَةُ الخَميس» ناميده میشد، بوده است. مذاكرات حبيب بن مظاهر با ميثم تمّار و رُشَيد هَجَرى درباره آينده، نشانه آن است كه آنان، از اصحاب سِرّ امام على(ع)، و برخوردار از كمالات بلند معنوى و علم مَنايا و بلايا (مرگها و حادثهها) بودهاند. وى، در زمره نخستين كسانى بود كه از امام حسين(ع) براى آمدن به كوفه، دعوت كردند و پس از ورود مسلم(ع) به كوفه و قرائت نامه امام(ع) براى مردم كوفه، پس از عابِس كه ضمن اظهار ترديد در صداقت مردم كوفه، سوگند ياد كرد كه شخصاً دعوت امام(ع) و نماينده ايشان را میپذيرد و براى رضاى خدا با دشمنان آنان میجنگد تا خدا را ملاقات كند، از جا برخاست و گفت: خداوند، تو را بيامرزد! آنچه را در نظر داشتى، با سخنى كوتاه، بيان كردى. سپس گفت: به خداوندى كه جز او خدايى نيست، سوگند، من هم نظرى همچون نظر او دارم. پس از سخنان اين دو نفر، بيعت مردم با مُسلم بن عقيل، آغاز شد. همچنين حبيب، در بيعت گرفتن از مردم كوفه، نقشى فعّال داشت. وى پس از حضور در كربلا نيز براى جذب نيرو براى سپاه امام(ع) از طايفه بنىاسد و برخورد با دشمنان، تلاشهاى فراوانى داشت. حبيب، در روز عاشورا، فرماندهى جناح چپ سپاه امام(ع) را به عهده داشت و از آرامش و روحيه بسيار بالايى برخوردار بود. چنان كه در آستانه شهادت، شاد بود و بر اساس نقلى، با همرزمان خود، شوخى میكرد. بُرَير به او گفت: برادر! الآن وقت خنده نيست. حبيب، پاسخ داد: كجا براى شادمانى، بهتر از اين جا؟ به خدا سوگند، جز اين نيست كه اين گروه اُوباش، با شمشيرهايشان به ما هجوم مىآورند و ما با حورالعين، همآغوش مىشويم. وى، در حالى كه اين اشعار را زمزمه مىكرد، به سپاه دشمن، حملهور شد: من، حبيبم و پدرم، مُظاهر است؛ يكّه سوار پيكارجو، ميان شعلههاى جنگ. شما، آمادهتر و پُرشمارتريد و ما، وفادارتر و شكيباتر از شماييم. ما، حجّتى برتر و حقّى روشنتر داريم و از شما، پرهيزگارتريم و دليل بهترى داريم. او همچنان رزميد تا به خيل شهداى كربلا پيوست. شهادت حبيب، براى امام حسين(ع)، بسيار ناگوار بود. لذا هنگامى كه وى شهيد شد، فرمود: من، شهادت خود و يارانِ حمايتگرم را به حساب خدا مىگذارم. در «زيارت ناحيه مقدّسه»، آمده است: سلام بر حبيب بن مُظاهر اسدى! نام وى در «زيارت رجبيّه» هم آمده است.
🔻کاربرد
موارد کاربرد «الهی پیر شی» در محاورات روزمره
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
جایگزین الهی پیر شی!
🔻ارتباط با بیماریهای تشکیلاتی
بیماری پیرغلامی زودرس.
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰هر که فهمش بیش اشکش بیشتر
🔻تعریف
کنایه از اینکه ثمره معرفت باید محبت باشد.
🔻پیشینه
از «هرکه بامش بیش برفش بیشتر» الهام گرفته است.
🔻ریشه معنوی
اگر کسی علمش بیشتر شد و تواضع و انکسار و رقت قلبش افزوده نشد باید در علمش شک کند؛ چراکه رهاورد علم باید حالاتی مانند حسن خلق و عبادت و اخلاص و حلم و معرفه الله و تواضع و... باشد.
🔻کاربرد
برای دعوت به فهم بیشتر برای اشک بیشتر. برای آنان که میخواهند رزق اشک بیشتری داشته باشند راهی برای اشک چشمگیر نشانشان میدهد. گریه با معرفت هم سوزش بیشتر است و هم اشکش. شناخت مقام امام باعث میشود روضه بهتر درک شود. وقتی توجه به این مطلب باشد که امام سبب متّصل بین زمین و آسمان است و «بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى» و«لَوْ لَا الحُجَّة لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا» و... آن وقت یک دهن کجی به ایشان هم یک روضه مکشوف است...
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
مثل را به این صورت هم میتوان ذکر کرد که «هرکه اشکش بیش فهمش بیشتر» البته نه همیشه، یا به تعبیر دقیقتر «بشرطها و شروطها»یش! هر چه صفای باطن انسان بیشتر باشد و دل آمادهتر باشد فهم هم رشد بیشتری خواهد یافت. اصلاً برای همین باید اهل اشک و روضه و هیئت بود! به تعبیر زیبای استاد پناهیان هیئت به انسان صفای دل میدهد و «صفای دل داشتن» مقدمه و لازمۀ «آموختن» است:
«چرا ما باید هیئت هفتگی داشته باشیم؟ چرا هر یک از ما باید مقیّد باشیم، عضویتی در یک هیئت- به عنوان مجلس هفتگی- در زندگی خودمان و برنامههای معنوی خودمان ثبت کنیم؟
هربار که آموزشی از معارف دینی دریافت میکنید، باید تا دفعۀ بعد یک فرصتی برای تفکر، برای عمل و تجربه وجود داشته باشد، تا-آن معرفت- در جان شما تثبیت شود، و در هفتۀ بعد قطعۀ دیگری را دریافت کنید. و اگر این هفتهای یکبار، فاصلهاش زیاد شود و مثلاً به ماهی یکبار تبدیل شود، طبیعتاً باز این فاصله آسیبهای فراوانی خواهد داشت و ذهن انسان انسجام مطلب را از دست میدهد. (پیامبر اکرم(ص): وای بر هر مسلمانى که در هفته یک روز را قرار ندهد که در آن روز، امر دین و آئین خود را بفهمد و بیاموزد، و از معارف دین خویش پرسش نماید. )
چرا این آموزش باید در هیئت اتفاق بیفتد؟ چون امیرالمؤمنین(ع) در نامۀ سیویکم نهجالبلاغه فرمودند: جوان من! اگر قلبت صفا دارد، حرفهای من را بخوان. هیئت به انسان صفای دل میدهد و «صفای دل داشتن» مقدمه و لازمۀ آموختن است.
این صفا از نور اهلبیت(ع) آغاز میشود تا انگیزۀ آدمهایی که با انگیزۀ مخلصانه-بدون نام و نان، بدون نمرهگرفتن و حقوق دریافتکردن- در این جلسه شرکت میکنند. نور آدمها در این جلسه بالاست! نام اهلبیت(ع) در چنین جلسهای معنویت را افزایش میدهد! وقتی آدم میتواند در هیئت، مطلبی را دریافت بکند، چرا باید این آموختن را در فضایی غیر از هیئت انجام بدهد؟! جایی که روضه هست، میشود حرف علمی زد، چون پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: هر کسی بچههای من، اهلبیت(ع) من را دوست داشته باشد، خدا به او حکمت میدهد.
من وقتی میتوانم در جمع مؤمنان - که عزادار اباعبداللهالحسین(ع) هستند - بروم و از نور آنها استفاده کنم، چرا پای تلویزیون بنشینم؟ این حرفها معنا ندارد! بله، ما مینشینیم پای تلویزیون و استفاده میکنیم. ولی آن نوری که در جلسه هست، و آن نوری که در قدمهای خودِ شما هست [جای دیگر نیست] شما وقتی حرکت میکنی، تولید نور میکنی. اینها همه محفلی را برای هیئت تشکیل میدهند. هیئت به انسان صفای دل میدهد و صفای دل داشتن مقدمه و لازمۀ آموختن است.»
مثل مشابه: «هرکه شوقش بیش، اشکش بیشتر»
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰امام حسین، غلام سیاه هم میخواهد
🔻تعریف
همه میتوانند سهمی از خادمی در هیئت داشته باشند. امام حسین در دستگاهش همهجوره نوکر دارد...
🔻پیشینه
غلام سیاه حضرت ارباب، جناب جَون (ر.ک: «بیمه جون»)
🔻ریشه معنوی
از اسم اصحابي مثل حضرت جون بهتر میتوان انرژي گرفت. اگر بگوييم همه مثل حضرت عباس فکر کنند، مثل او حرف بزنند، عمل کنند راهي براي کسي باز نميشود. مگر در کربلا چند حبيب بن مظاهرِ حافظ قرآن، فقيه و انديشمند داريم و مگر چند نفر ميتوانند مثل آنها شوند؟
در کربلا «جون» هم هست. جون يک فتح باب بزرگ عاشوراييشدن است، يک غلام سياه (رنگ سياه، بوي بد، بدون حسب... ولي حسين او را خريد) با جون ميتوان انرژي گرفت! جون دريچه اي به سمت افق کربلاييشدن به امضاي حضرت ارباب است.
بيهمهچيز هم ميتوان حسيني شد، فارغ از رنگ و پوست و صورت و نام و حسب و اعتبار و وجهه ...
«از بردگي مقام بلالي گرفته اند
در مکتبي که ارزش انسان به رنگ نيست»
جهت مطالعه بیشتر به اثر «خادم ارباب کیست؟» مراجعه شود.
🔻کاربرد
وقتی میگویند «لیاقت فلان کار را نداری» یا «به درد فلان جا نمیخوری» یا وقتی به کسی کاری در هیئت نمیدهند به این خاطر که شاید کاری از او ساخته نیست. (آقا! پای «لیاقت» را وسط نکش!)
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
کسی که میخواهد برای امام «بذل مُهجه» داشته باشد و هستیش را فدای امام کند باید دارایی مقبول و در حد قابل قبولی بیاورد. توقعی که از جناب حبیب میرود در همان تراز حبیب است نه پایینتر. اگر حبیب کمتر از «حبیب فقیه دین شناس» بود امام حسین او را اینگونه نمیخریدند. بریرِ سیدالقرا باید «سیدالقرا» باشد و بذل مهجه کند تا از او قبول کنند. هرکسی در مقیاس خودش باید خدمتی داشته باشد. یک طلبه یا دانشجو هم باید باسواد باشد تا امام او را بخرد. چون قرار است برای آقایش آبرو باشد. بذل مهجه آن حبیبی تماشایی است که آبروی برآمده از علم و فقاهتش را خرج امام حسین کرده است. پس باید مواظب بود ضربالمثل «امام حسین غلام سیاه هم میخواهد» بهانه و توجیهی برای کمکاری و پایینتر از سطح خویش کار و خدمتکردن نشود. جای خودت را بشناس!
مثل مشابه: «سیاهلشکرتیم ارباب!»
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰اگر اذن بدهند
🔻تعریف
تعبیری برای بیان هیچ کاره بودن انسان که برخی از باب عادت تکرارش کنند و برخی از صمیم قلب! (عدّهای هم که کلاً در این باغها نیستند!)
🔻پیشینه و ریشه معنوی
اینجا هرچه هست موقوف به اذن ارباب دوسرا است؛ نعمت خادمی هم متوقف بر اذن اوست... اینگونه نیست که هرکس زبان دارد ذاکر باشد، به تعبیر امام سجاد در مناجات الذاکرین: «وَ مِنْ أَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَيْنَا جَرَيَانُ ذِكْرِكَ عَلَى أَلْسِنَتِنَا وَ إِذْنُكَ لَنَا بِدُعَائِكَ» جاریشدن نامت بر زبان ما و اجازهات به ما که تو را بخوانیم از بزرگترین نعمتهای تو در حق ماست.
🔻کاربرد
ترجمهای روان از «انشاءالله» است.
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
«اگر اذن بدهد» باید تکیه کلام هیئتیها باشد تا فراموش نکنند «او» باید اذن دهد. همه اوست... اصلاً بیاجازه اش چگونه میتوانستیم صدایش بزنیم؟ «اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِي فِي دُعَائِكَ وَ مَسْأَلَتِكَ»
«به حشر هم که برانی مرا ز خویش هنوز
از اینکه نام تو بردم به تو بدهکارم»
البته مواظب باشیم این تعبیر جایگزین عمل نشود!
ر.ک: «ارباب ما مدیون کسی نمیماند»
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 اشکِ نریخته، گناهِ ریخته
🔻تعریف
کار انجام نداده و پاداش داده شده. نیت کاری کردن و مزد گرفتن.
🔻پیشینه
این اهمیت را حضرات معصومین در تعابیرشان نمود دادهاند که هر كس درباره حسين(ع) شعرى بخواند و تظاهر به گريه كند، بهشت برايش حتمى مىشود...
🔻ریشه معنوی
«نِيَّةُ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ»
🔻کاربرد
برای کسانی که قصد کاری یا قصد یاری! دارند و شرایطش فراهم نمیشود.
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
البته با نشستن و دست روی دست گذاشتن به امید ثواب اشتباه نشود.
مثل مشابه: «اشک نریخته، ثواب برده»
🔻ارتباط با بیماریهای تشکیلاتی
بیماریهای اعتماد به نفس کاذب، عجب.
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰لال نمیری
🔻تعریف
ظاهراً لال نمردن کنایه از این است که آدم دم آخری شهادتین را بگوید. دعایی با این مضمون که شخص در لحظه مرگ قدرت بر گفتن شهادتین داشته باشد.
🔻پیشینه
مواردی که کسی در لحظه مرگ این توفیق را نداشته است. پناه بر خدا...
🔻ریشه معنوی
به ده روایت کافی ج 3، ص121 «بَابُ تَلْقِينِ الْمَيِّتِ» مراجعه شود. مانند: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا حَضَرْتَ الْمَيِّتَ قَبْلَ أَنْ يَمُوتَ فَلَقِّنْهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه»
🔻کاربرد
دعای عاقبت به خیری.
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
مثل مشابه: «الهی حبیب شی»
🔻مابعدالتحریر
«أَدْعُوكَ يَا سَيِّدِي بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُه» من تو را میخوانم به زبانی که از فرط گناه لال گردیده...
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 کفشجُفتکُن بودن
🔻تعریف
آنکس که برای لبخند اربابش حاضر است کفش عاشقان اربابش را هم جفت کند: «در دل دوست به هر حیله رهی باید كرد» . کنایه از خاکی و متواضع بودن. خاکی از خاکِ کفشِ نوکرهای امام حسین(ع)؛ در اصطلاح میگویند: «کفش جفتکنِ ارباب» یعنی کسی که کفش اربابش را جفت میکند و در جفتکردن کفشها کس دیگری مقابل چشمانش هست...
🔻پیشینه
رسم بود خدمتکاران به هنگام برخاستن مخدومان، کفشهای آنان را پیش پایشان میگذاشتند.
🔻ریشه معنوی
در مدینه طیبه، یکی از شیعیان مجلس ازدواجی فراهم کرده بود و از حضرت امام زینالعابدین(ع) تقاضا کرده بود که آن مجلس را به قدوم شریف خود زینت دهد و آن حضرت خودداری میفرمود. در اثر اصرار زیاد، حضرت فرمود بود که اگر عهد کنی مرثیهخوانی در آن مجلس بخواند، دعوتت را اجابت میکنم. او قبول میکند و مرثیهخوانی را دعوت میکند. پس از آنکه آن بزرگوار در آن مجلس شرففرما میشود، مرثیهای خوانده میشود و امام زینالعابدین(ع) و حاضرین خیلی گریه میکنند. چون مجلس به پایان میرسد و مهمانان میخواهند از مجلس خارج شوند میبینند امام سجاد(ع) به احترام این ذکر مصیبت، بر دم در ایستاده کفشهای شرکتکنندگان در این مجلس را در پیش پاهایشان جفت میفرماید!
🔻کاربرد
برای اظهار تواضع محضر حضرت ارباب و خادمان و عزادارانشان.
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
وقتی اینجا کفشی جفت میکنی خدا گناهان دستت را میریزد ... چه حکایت پرشوری است کفش جفت کنی اینجا! ... از مرحوم علامه قاضی که در انتهای مجلس مینشستند و کفش حاضران را ردیف کرده، آماده پوشیدن میکردند و چه بسا آنها را با آستین لباس خود گردگیری میکردند... تا مرحوم آیتالله شیخ محمدحسین غروی اصفهان که در روضه شان، مقید بودند که خود پای سماور بنشینند و خودشان همه کفشها را جفت کنند... تا مرحوم کل احمد طهرانی که میفرمود: سعی کنید تا پایتان را از کشتی حضرت سیدالشهدا بیرون نگذارید و دائما به امری از امور دستگاه امام حسین مشغول باشید، آشپزی، چایدادن، سینهزدن، کفش جفتکردن و... تا به واسطه آن از شما دستگیری شود و الا حساب و کتاب آن طرف، دقیقتر از این حرفها است... تا ملاعباس چاوش که امام زمان فرمودند: شبهای جمعه وقتی مازندران هستید و جلسه دارید یک پیرمردی نزدیک در مینشیند و کفشها را جفت میکند. سلام مرا به او برسان... آری! «یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت»
«کفشی که در مقابل تو جفت میشود
مشمول یک هزینه هنگفت میشود» (هزینه هنگفت= دعا!)
🔻ارتباط با بیماریهای تشکیلاتی
کفش جفتکنی، خود یک دارو است برای بسیاری از رذائلی که بوی حبّ نفس میدهد؛ اما نباید از مکاید و حیلههای شیطان غافل بود... کفشدارها! هشدار!
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰آبی بنوش و لعنت حق بر یزید کن
🔻تعریف
تذکری برای نوشیدن آب. تعبیری که به هنگام نوشیدن آب استعمال میشود. روزی خدا را بدون معرفت به جایگاه رازق و مسئولیت مرزوق نباید نوشید!
🔻پیشینه
اوّلين كسى كه قاتل حضرت حسينبنعلى(ع) را لعن نمود حضرت ابراهيم خليلالرحمن بود، آن جناب قاتل حضرت سيّدالشهدا را لعن نمود و به فرزندانشان نيز امر فرمودند كه چنين نمايند و از آنها عهد و پيمان گرفت بر آن و سپس حضرت موسىبنعمران قاتل آن جناب را لعن كرد و امّتش را به آن مأمور ساخت پس از ايشان حضرت داود قاتل آن حضرت را لعن كرده و به بنى اسرائيل امر نمود كه ايشان نيز لعن كنند و سپس حضرت عيسى به آن مبادرت نمود و بيشترين گفتار آن حضرت اين بود كه اى بنىاسرائيل قاتل حسينبنعلى(ع) را لعنت كنيد.
🔻ریشه معنوی
داوود رَقّی گفت: نزد حضرت صادق(ع) بودم. آن حضرت، آب طلب کردند و نوشیدند. در این هنگام حالت گریه بر چهرۀ ایشان ظاهر شد و چشمان مبارکشان پر از اشک شد. پس فرمودند: ای داوود! خداوند قاتل حسینبنعلی(ع) را لعنت کند، هر بندهاى که آب بنوشد و حسین(ع) را یاد کند و قاتلش را لعنت نماید، خداوند صد هزار کار نیک در پروندۀ اعمال وی مینویسد، و صد هزار کار بد از پروندهاش محو میکند، و مقامش را صد هزار درجه بالا میبرد، و مانند این است که صد هزار بنده آزاد کرده است؛ و روز قیامت، خداوند متعال او را با قلبى خنک (آرام و مطمئن) محشور مىکند.
🔻کاربرد
چه به صورت زبانی و چه به صورت مکتوب برای وقت نوشیدن آب و حتی روی دیواره آبخوریها استفاده میشود. برخی از سقاها در هنگام سقایت آن را میخوانند.
در وقت #افطار و #سحر هم با دل بازی میکند.
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
جهت مطالعه بیشتر به باب بيستويكم کامل الزیارات «در بيان لعنتنمودن حق تبارك و تعالى و انبيای عظام در حق قاتلين حسينبنعلى(ع)» مراجعه شود.
👈لینک خرید کتاب:
https://yun.ir/rzsp03
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 و امّا «احلی من ال...»
🔹 تا میخواهیم بگوییم «احلی من ال...» همه دلها به سمت کربلا میرود و جمله معروف عزیزی از عزیزان امام حسن مجتبی(ع)! اویی که خیلی بیشتر از سنش میفهمد. این قدر ایدهآل و آرمانگراست که در چنین سنی چنین آرزو و فهمی دارد، مرگ را در نگاه خود از عسل شیرینتر میداند: «احلی من العسل»
🔹 در بستر تربیتی امام حسن و امام حسین بالیدن یعنی همین! علیالخصوص اگر حضرت حسین هم عمویت باشد و امروز نقش پدرت را هم ایفا کند جز این توقع نمیرود. «احلی من العسل» رهاورد دستگاه اندیشه این نوجوان است...
🔹حضرت #قاسم باید به سرمایهای رسیده باشد که اینگونه سخن بگوید، اصلاً امام هم برای نمایش این جلوه وجود قاسم به دیگر اصحاب و عالم از او آن سؤال را پرسید تا قاسم در جواب جلوهگری کند و ذرهای از شعاع وجودش را به عالم نشان بدهد.
🔹همه آنچه گفته شد نیازمند فرایندی تربیتی است و این تربیت چیزی نیست جز «تربیت عاشورایی»، داشتههای قاسم مدیون امام کربلا است، از تربیتی که در این خانواده دیده است، امام مدیری است که آرمانها را اینگونه به زیبایی و شیرینی در سنین کم نهادینه میکند، هذا اول الکلام! این بلوغ فکری و بلندای اندیشه وارداتی نیست. محصول خود کربلاست. از جای دیگری به این عرصه نیامده بلکه خروجی همین فرایند است و از دل همین فرهنگ برخاسته است نه جای دیگر.
🔹آن چیزی هم که به تعبیر مقام معظم رهبری در مورد شیوه مدیریت و تربیت حضرت امام در تربیت جوانان و نوجوانان انقلابیِ عاشق شهادت، فتحالفتوح حضرت امام بود مرهون همین بنمایه بود که در وصیتنامه نوجوانان 13ساله هم خود را با یک چنین مضامین بدیعی نشان میدهد.
🔹گام اول فهم این الگو در منظومه تربیت و رشد است. درک این الگو به عنوان برترین روش و کوتاهترین راه برای ارتقای فرهنگ و پیشرفت در عرصه تربیت، مهمترین قدم برای اقدام است. گام بعد حرکت به سمت این فرهنگ و سبک تربیتی است. اگر این اتفاق بیفتد بقیه مراحل به راحتی طی خواهد شد، آنچه مهم مینماید جدا شدن از دیگر الگوها و اتصال با این فرهنگ زاینده و بالنده است.
🔹جداشدن از وضع موجودی که با آن عادت کردهایم سخت است – طبق قانون اول نیوتن: اصل اینرسی یا لختی یا ماند- و الا ادامه راه چندان سخت نیست؛ مهم باورداشتن این الگوی همیشه زنده است: الگوی عاشورایی
***
با این حساب این اثر، وامدار این نگاه ناب و جوان عاشورایی شد تا به کامها شیرینی آفریند، انشاءالله
اثری که نامش دارای پیشینه عاشورایی است و البته در خدمت عاشورا.
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰اَحْلی مِنَ الْعَسَل
🔻تعریف
شیرینی و نیکویی کاری یا چیزی. آرزوی شهادت داشتن
🔻پیشینه
این مثل شاهکار حضرت قاسم است... قاسم پسر امام حسن پسر امام علی! قاسمی که در مکتب پدرانش انس به مرگ را آموخته است. این حکایت قدیمی فرزندان امیرالمؤمنینی است که فرمود: «وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّهِ» به خدا قسم انس و علاقه فرزند ابیطالب به مرگ در راه خدا از علاقه کودک به پستان مادرش بیشتر است!
🔻ریشه معنوی
شوق ملاقات خدا و مصداق «إِحْدَى الْحُسْنَيينِ» شدن.
🔻کاربرد
برای کسی که در آرزوی شهادت است و برای آن سر از پا نمیشناسد؛ در کل برای نشان دادن لذتبخشیِ چیزی به کار میرود.
«مرگ اگر مرد است گو نزد من آی
تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ»
🔻ارتباط با بیماریهای تشکیلاتی
بیماری درد مقدس.
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
#معرفی_اثر
🔻کربلا ضربالمثلهای مرا تغییر داد...
🔰 معرفی کتاب «احلی من المثل»، فرهنگ اصطلاحات، تعابیر و ضربالمثلهای هیأتی و تشکیلاتی به قلم حجت الاسلام سید علیاصغر علوی در رسانه ها
خبرگزاری فارس:
http://fna.ir/ezil76
خبرگزاری شبستان:
https://b2n.ir/m11780
خبرگزاری میزان:
https://b2n.ir/h97477
خبرگزاری ایکنا
https://b2n.ir/a82716
خبرگزاری رسا:
https://b2n.ir/w30712
خبرگزاری کتاب نیوز:
https://b2n.ir/h11921
حلقه ی وصل:
http://hvasl.ir/news/226243
عقیق:
aghigh.ir/000ThM
#معرفی_کتاب
#احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
#در_حدیث_دیگران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
📗کتاب «احلی من المثل»
فرهنگ اصطلاحات، تعابیر و ضربالمثلهای هیأتی و تشکیلاتی
به قلم حجت الاسلام سید علیاصغر علوی
🔆اگر به دنبال تقویت گفتمان و توسعه ادبیات مجموعه خود هستید این اثر پیشنهاد میشود:
🔹ارائه تعابیر، اصطلاحات و ضرب المثلهای بدیع در حوزه هیأت و تشکیلات
🔸بیان تعریف، پیشینه، ریشه معنوی، کاربرد، ارتباط با بیماریهای تشکیلاتی
🔹نقد برخی مثلهای رایج و ارائه جایگزینهای مناسب
🔸متن روان و جذاب برای سهولت مطالعه و در عین حال ارائه استنادهای معارفی در پاورقی برای فضلا و اهل علم
🔹نتیجه سه سال و نیم کار پژوهشی و میدانی با افراد و مجموعه های کشوری
🔸بیان مقدمات و موخراتی در باب ضرورت و جایگاه تمدنی تعابیر و اصطلاحات در تحول آفرینی یک مجموعه
و...
🔅کربلا ضرب المثلهای مرا تغییر داد...🔅
خبرگزاری فارس:
http://fna.ir/ezil76
#احلی_من_المثل
#نشر_جمکران
#حجت_الاسلام_علوی
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰اَحْلی مِنَ الْعَسَل
🔻تعریف
شیرینی و نیکویی کاری یا چیزی. آرزوی شهادت داشتن
🔻پیشینه
این مثل شاهکار حضرت قاسم است... قاسم پسر امام حسن پسر امام علی! قاسمی که در مکتب پدرانش انس به مرگ را آموخته است. این حکایت قدیمی فرزندان امیرالمؤمنینی است که فرمود: «وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّهِ» به خدا قسم انس و علاقه فرزند ابیطالب به مرگ در راه خدا از علاقه کودک به پستان مادرش بیشتر است!
🔻ریشه معنوی
شوق ملاقات خدا و مصداق «إِحْدَى الْحُسْنَيينِ» شدن.
🔻کاربرد
برای کسی که در آرزوی شهادت است و برای آن سر از پا نمیشناسد؛ در کل برای نشان دادن لذتبخشیِ چیزی به کار میرود.
«مرگ اگر مرد است گو نزد من آی
تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ»
🔻ارتباط با بیماریهای تشکیلاتی
بیماری درد مقدس.
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 و امّا «احلی من ال...»
🔹 تا میخواهیم بگوییم «احلی من ال...» همه دلها به سمت کربلا میرود و جمله معروف عزیزی از عزیزان امام حسن مجتبی(ع)! اویی که خیلی بیشتر از سنش میفهمد. این قدر ایدهآل و آرمانگراست که در چنین سنی چنین آرزو و فهمی دارد، مرگ را در نگاه خود از عسل شیرینتر میداند: «احلی من العسل»
🔹 در بستر تربیتی امام حسن و امام حسین بالیدن یعنی همین! علیالخصوص اگر حضرت حسین هم عمویت باشد و امروز نقش پدرت را هم ایفا کند جز این توقع نمیرود. «احلی من العسل» رهاورد دستگاه اندیشه این نوجوان است...
🔹حضرت #قاسم باید به سرمایهای رسیده باشد که اینگونه سخن بگوید، اصلاً امام هم برای نمایش این جلوه وجود قاسم به دیگر اصحاب و عالم از او آن سؤال را پرسید تا قاسم در جواب جلوهگری کند و ذرهای از شعاع وجودش را به عالم نشان بدهد.
🔹همه آنچه گفته شد نیازمند فرایندی تربیتی است و این تربیت چیزی نیست جز «تربیت عاشورایی»، داشتههای قاسم مدیون امام کربلا است، از تربیتی که در این خانواده دیده است، امام مدیری است که آرمانها را اینگونه به زیبایی و شیرینی در سنین کم نهادینه میکند، هذا اول الکلام! این بلوغ فکری و بلندای اندیشه وارداتی نیست. محصول خود کربلاست. از جای دیگری به این عرصه نیامده بلکه خروجی همین فرایند است و از دل همین فرهنگ برخاسته است نه جای دیگر.
🔹آن چیزی هم که به تعبیر مقام معظم رهبری در مورد شیوه مدیریت و تربیت حضرت امام در تربیت جوانان و نوجوانان انقلابیِ عاشق شهادت، فتحالفتوح حضرت امام بود مرهون همین بنمایه بود که در وصیتنامه نوجوانان 13ساله هم خود را با یک چنین مضامین بدیعی نشان میدهد.
🔹گام اول فهم این الگو در منظومه تربیت و رشد است. درک این الگو به عنوان برترین روش و کوتاهترین راه برای ارتقای فرهنگ و پیشرفت در عرصه تربیت، مهمترین قدم برای اقدام است. گام بعد حرکت به سمت این فرهنگ و سبک تربیتی است. اگر این اتفاق بیفتد بقیه مراحل به راحتی طی خواهد شد، آنچه مهم مینماید جدا شدن از دیگر الگوها و اتصال با این فرهنگ زاینده و بالنده است.
🔹جداشدن از وضع موجودی که با آن عادت کردهایم سخت است – طبق قانون اول نیوتن: اصل اینرسی یا لختی یا ماند- و الا ادامه راه چندان سخت نیست؛ مهم باورداشتن این الگوی همیشه زنده است: الگوی عاشورایی
***
با این حساب این اثر، وامدار این نگاه ناب و جوان عاشورایی شد تا به کامها شیرینی آفریند، انشاءالله
اثری که نامش دارای پیشینه عاشورایی است و البته در خدمت عاشورا.
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
#معرفی_اثر
📗کتاب «اَحْلی مِنَ الْمَثَل»
فرهنگ اصطلاحات، تعابیر و ضربالمثلهای هیأتی و تشکیلاتی
به قلم حجت الاسلام سید علیاصغر علوی
🔰این کتاب مجموع ضربالمثل ها و اصطلاحات تشکیلاتی و هیأتی است که با دسته بندی محتوایی بدیعی به قلم نگارش در آمده است. اثری که در هر گذرواژه و مدخل به تعریف، پیشینه، ریشه معنوی، کاربرد و ارتباط آن با مباحث و بیماریهای تشکیلاتی میپردازد.
🔰فرصت ویژه ای که این اثر برای محققین، مبلغین و وعاظ ایجاد کرده آن است که در کنار متن روان و شیوای خود برای سهولت مطالعه عموم، مباحث #قرآنی و #روایی مستند خود را در ذیل هر مبحث (خصوصا پیشینه و ریشه معنوی) در پاورقی آورده است.
🔰بسیاری از مَثَلها هستند که باید اصلاح شود و از سویی مَثَلهایی را هم باید تولید کرد. اینجا باید به تولید ادبیات دست زد. غالباً مَثَلهای این اثر، دو دستهاند: یا «سوغات» کربلا هستند و برخاسته از آن تربت اعلی است، یا به «زیارت» کربلا رفتهاند و رنگ و بویی کربلایی گرفتهاند. مَثَلها وقتی به کربلا و وادی عاشورا وارد میشوند رنگ میگیرند و نورانی و خواستنی میشوند. کربلا ضربالمثلهای مرا تغییر داد...
🔰این مجموعه که رهاورد سه سال و نیم کار پژوهشی کتابخانه ای و نیز فعالیت میدانی با افراد و تشکلهای برتر کشوری است به همت نشر جمکران در ۵۶۰ صفحه منتشر شده است.
🖇خبرگزاری فارس:
http://fna.ir/ezil76
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@logii_ir
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 ما را در نماز شبت فراموش مکن
🔻تعریف
التماس دعای خوشگل. «یاد ما هم باشِ» شیرین!
🔻پیشینه
التماس دعای امام حسین(ع) به حضرت زینب(س).
🔻ریشه معنوی
فرمود: «يا اختاه، لَا تَنسِينِي فِي نَافِلَةِ الَّليل» خواهرم! در نماز شب خود، مرا از دعا کردن فراموش مکن! همه التماس دعاها یک طرف؛ این التماس دعای امام حسین به خواهرشان یک طرف؛ درخواست یاد ایشان بودن و التماس دعا در نماز شب. به راستی زینب که بود که سیدالشهدا به نماز شبش چشم داشت و به ایشان التماس دعا میگفت؟!
🔻کاربرد
برای التماس دعا گفتن.
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
چه ساختار لطیفی است ساختارهای عاشورایی! حتی میتوان با این ادبیات شیرین، بینمازها را نمازخوان کرد: «ما را در نمازهایت فراموش نکن» یعنی به طور ضمنی شخص، را دعوت به نماز کردن! فتأمل!
مثلهای مشابه: «ما را در خشاب چهل تاییت جا بده!» ، «ما را در نماز یک دستیت فراموش نکن!» «التماس دعا»
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
@tanhaelaj
🔰التماس دعا
🔻تعریف
درخواست دعا از دیگران . نوعی خداحافظی است. عمدتاً نوعی حُسن ختام در کلام مذهبیها.
🔻پیشینه
در زبانها و قومیتهای مختلف برای خداحافظی تعابیر گوناگونی دارند برخی «یاعلی» گویند، برخی دیگر که کمی هم ادبیات خواندهاند از (بدرود یا درودها) استفاده میکنند و...
🔻ریشه معنوی
آیات و روایات در این باب زیاد است اما از زیباترین گفتوگوهای التماس دعا این آیه نورانی است: «قَالُوا يا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ * قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بوديم!» گفت: «بزودي براي شما از پروردگارم آمرزش ميطلبم، که او آمرزنده و مهربان است!»
دعای وداع زیارتهای امام حسین را شاید بتوان نوعی خداحافظی دانست اما اگر باز بخواهیم سراغ از خداحافظیها بگیریم این اوراق از اشک خیس خواهد شد... «يَا سُكَيْنَةُ يَا فَاطِمَةُ يَا زَيْنَبُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ عَلَيْكُنَ مِنِّي السَّلَامُ»
🔻کاربرد
عمدتاً در حالات و اماکن مذهبی مانند زیارات و عبادات استفاده میشود. در مواقع جداشدن دو شخص مذهبی هم استعمال میشود و معنای خداحافظی را در خود دارد. در جاهایی که شخصی فازبالا و حالات شبه شهادت دارد نیز به کار میرود. در بعضی موارد استعمال برای تعریض و کنایه هم دیده است!
نوع نادری از آن برای حسن مطلع و مواجهه ناگهانی با شخص به کار میرود که بیشتر جنبه حالگیری یا مچگیری دارد و به جهت بدآموزی بیان نمیشود!
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
جا دارد در تعابیری که روزانه استفاده میکنیم بیشتر بیندیشیم.
آیا «التماس دعا»یمان واقعی است؟ یا گاهی صرفاً یک تعارف تکراری شده است؟
آیا «التماس دعا»یی که میشنویم جدی میگیریم؟ چقدر؟ بزرگی در جواب «التماس دعا» فرموده بود: اگر یادم بود!
اصلاً چقدر روی همین تعبیر عمیق «خداحافظ» فکر میکنیم؟ تعبیری که آیاتی مانند «فَاللَّهُ خَيرٌ حَافِظًا» را یادآور است...
«خلاصه این سفر هم با سلامت ختم خواهد شد
خداحافظ بخوان «فَاللَّهُ خَيرٌ حَافِظًا» اینجا»
🔻مابعد التحریر
همه التماس دعاها یک طرف؛ این التماس دعای امام حسین به خواهرشان یک طرف؛ درخواست یاد ایشان بودن و التماس دعا در نماز شب: «يا اختاه، لَا تَنسِينِي فِي نَافِلَةِ الَّليل» خواهرم! در نماز شب خود، مرا از دعاکردن فراموش مکن!
زینب که بود که حسین از او التماس دعا داشت؟!
ر.ک: «ما را در نماز شبت فراموش مکن»
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰هر که فهمش بیش اشکش بیشتر
🔻تعریف
کنایه از اینکه ثمره معرفت باید محبت باشد.
🔻پیشینه
از «هرکه بامش بیش برفش بیشتر» الهام گرفته است.
🔻ریشه معنوی
اگر کسی علمش بیشتر شد و تواضع و انکسار و رقت قلبش افزوده نشد باید در علمش شک کند؛ چراکه رهاورد علم باید حالاتی مانند حسن خلق و عبادت و اخلاص و حلم و معرفه الله و تواضع و... باشد.
🔻کاربرد
برای دعوت به فهم بیشتر برای اشک بیشتر. برای آنان که میخواهند رزق اشک بیشتری داشته باشند راهی برای اشک چشمگیر نشانشان میدهد. گریه با معرفت هم سوزش بیشتر است و هم اشکش. شناخت مقام امام باعث میشود روضه بهتر درک شود. وقتی توجه به این مطلب باشد که امام سبب متّصل بین زمین و آسمان است و «بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى» و«لَوْ لَا الحُجَّة لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا» و... آن وقت یک دهن کجی به ایشان هم یک روضه مکشوف است...
🔻نقد/ پیشنهاد/ مثلهای مشابه
مثل را به این صورت هم میتوان ذکر کرد که «هرکه اشکش بیش فهمش بیشتر» البته نه همیشه، یا به تعبیر دقیقتر «بشرطها و شروطها»یش! هر چه صفای باطن انسان بیشتر باشد و دل آمادهتر باشد فهم هم رشد بیشتری خواهد یافت. اصلاً برای همین باید اهل اشک و روضه و هیئت بود! به تعبیر زیبای استاد پناهیان هیئت به انسان صفای دل میدهد و «صفای دل داشتن» مقدمه و لازمۀ «آموختن» است:
«چرا ما باید هیئت هفتگی داشته باشیم؟ چرا هر یک از ما باید مقیّد باشیم، عضویتی در یک هیئت- به عنوان مجلس هفتگی- در زندگی خودمان و برنامههای معنوی خودمان ثبت کنیم؟
هربار که آموزشی از معارف دینی دریافت میکنید، باید تا دفعۀ بعد یک فرصتی برای تفکر، برای عمل و تجربه وجود داشته باشد، تا-آن معرفت- در جان شما تثبیت شود، و در هفتۀ بعد قطعۀ دیگری را دریافت کنید. و اگر این هفتهای یکبار، فاصلهاش زیاد شود و مثلاً به ماهی یکبار تبدیل شود، طبیعتاً باز این فاصله آسیبهای فراوانی خواهد داشت و ذهن انسان انسجام مطلب را از دست میدهد. (پیامبر اکرم(ص): وای بر هر مسلمانى که در هفته یک روز را قرار ندهد که در آن روز، امر دین و آئین خود را بفهمد و بیاموزد، و از معارف دین خویش پرسش نماید. )
چرا این آموزش باید در هیئت اتفاق بیفتد؟ چون امیرالمؤمنین(ع) در نامۀ سیویکم نهجالبلاغه فرمودند: جوان من! اگر قلبت صفا دارد، حرفهای من را بخوان. هیئت به انسان صفای دل میدهد و «صفای دل داشتن» مقدمه و لازمۀ آموختن است.
این صفا از نور اهلبیت(ع) آغاز میشود تا انگیزۀ آدمهایی که با انگیزۀ مخلصانه-بدون نام و نان، بدون نمرهگرفتن و حقوق دریافتکردن- در این جلسه شرکت میکنند. نور آدمها در این جلسه بالاست! نام اهلبیت(ع) در چنین جلسهای معنویت را افزایش میدهد! وقتی آدم میتواند در هیئت، مطلبی را دریافت بکند، چرا باید این آموختن را در فضایی غیر از هیئت انجام بدهد؟! جایی که روضه هست، میشود حرف علمی زد، چون پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: هر کسی بچههای من، اهلبیت(ع) من را دوست داشته باشد، خدا به او حکمت میدهد.
من وقتی میتوانم در جمع مؤمنان - که عزادار اباعبداللهالحسین(ع) هستند - بروم و از نور آنها استفاده کنم، چرا پای تلویزیون بنشینم؟ این حرفها معنا ندارد! بله، ما مینشینیم پای تلویزیون و استفاده میکنیم. ولی آن نوری که در جلسه هست، و آن نوری که در قدمهای خودِ شما هست [جای دیگر نیست] شما وقتی حرکت میکنی، تولید نور میکنی. اینها همه محفلی را برای هیئت تشکیل میدهند. هیئت به انسان صفای دل میدهد و صفای دل داشتن مقدمه و لازمۀ آموختن است.»
مثل مشابه: «هرکه شوقش بیش، اشکش بیشتر»
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_سدید
@tanhaelaj
🔰 و امّا «احلی من ال...»
🔹 تا میخواهیم بگوییم «احلی من ال...» همه دلها به سمت کربلا میرود و جمله معروف عزیزی از عزیزان امام حسن مجتبی(ع)! اویی که خیلی بیشتر از سنش میفهمد. این قدر ایدهآل و آرمانگراست که در چنین سنی چنین آرزو و فهمی دارد، مرگ را در نگاه خود از عسل شیرینتر میداند: «احلی من العسل»
🔹 در بستر تربیتی امام حسن و امام حسین بالیدن یعنی همین! علیالخصوص اگر حضرت حسین هم عمویت باشد و امروز نقش پدرت را هم ایفا کند جز این توقع نمیرود. «احلی من العسل» رهاورد دستگاه اندیشه این نوجوان است...
🔹حضرت #قاسم باید به سرمایهای رسیده باشد که اینگونه سخن بگوید، اصلاً امام هم برای نمایش این جلوه وجود قاسم به دیگر اصحاب و عالم از او آن سؤال را پرسید تا قاسم در جواب جلوهگری کند و ذرهای از شعاع وجودش را به عالم نشان بدهد.
🔹همه آنچه گفته شد نیازمند فرایندی تربیتی است و این تربیت چیزی نیست جز «تربیت عاشورایی»، داشتههای قاسم مدیون امام کربلا است، از تربیتی که در این خانواده دیده است، امام مدیری است که آرمانها را اینگونه به زیبایی و شیرینی در سنین کم نهادینه میکند، هذا اول الکلام! این بلوغ فکری و بلندای اندیشه وارداتی نیست. محصول خود کربلاست. از جای دیگری به این عرصه نیامده بلکه خروجی همین فرایند است و از دل همین فرهنگ برخاسته است نه جای دیگر.
🔹آن چیزی هم که به تعبیر مقام معظم رهبری در مورد شیوه مدیریت و تربیت حضرت امام در تربیت جوانان و نوجوانان انقلابیِ عاشق شهادت، فتحالفتوح حضرت امام بود مرهون همین بنمایه بود که در وصیتنامه نوجوانان 13ساله هم خود را با یک چنین مضامین بدیعی نشان میدهد.
🔹گام اول فهم این الگو در منظومه تربیت و رشد است. درک این الگو به عنوان برترین روش و کوتاهترین راه برای ارتقای فرهنگ و پیشرفت در عرصه تربیت، مهمترین قدم برای اقدام است. گام بعد حرکت به سمت این فرهنگ و سبک تربیتی است. اگر این اتفاق بیفتد بقیه مراحل به راحتی طی خواهد شد، آنچه مهم مینماید جدا شدن از دیگر الگوها و اتصال با این فرهنگ زاینده و بالنده است.
🔹جداشدن از وضع موجودی که با آن عادت کردهایم سخت است – طبق قانون اول نیوتن: اصل اینرسی یا لختی یا ماند- و الا ادامه راه چندان سخت نیست؛ مهم باورداشتن این الگوی همیشه زنده است: الگوی عاشورایی
***
با این حساب این اثر، وامدار این نگاه ناب و جوان عاشورایی شد تا به کامها شیرینی آفریند، انشاءالله
اثری که نامش دارای پیشینه عاشورایی است و البته در خدمت عاشورا.
📚 #احلی_من_المثل
#حجت_الاسلام_علوی
#نشر_جمکران
@tanhaelaj