#پرونده_علمی_4
#ارتداد_3
✍ محمد متقیان
✅ ماهیت ارتداد
برخی از افرادی که منتحل به نحله اسلام هستند، فعلی را انجام میدهند که، از آن فعل به عناوین متعددهای تعبیر میشود و مهمترین تعبیر همانا واژه «ارتداد» است که موضوع ابواب یا کتب فقهی قرار گرفته است. هرچند این واژه، تنها دریچه ورودی به عالم معانی آیات و اخبار وارده در این موضوع نمیباشد.
برای درک و دریافت #واقعموضوع یا به عبارتی #موضوعشناسی این باب فقهی، تحقیق پیشروی را در چندین مرحله پی میگیریم؛
- معنای لغوی کلمه «ارتداد»
- ارتداد در آیات قرآن
- ارتداد در اخبار
- ارتداد در اصطلاح فقهای امامیه
- ارتداد در اصطلاح فقهای عامه
1⃣ معنای لغوی ارتداد
🔹گویا کلمه ارتداد از ریشه «ردد» اشتقاق یافته است. لغویین این ماده لغت را به «الرَّدُّ: مَصْدَرُ رَدَدْتُ. و اسْمٌ لِمَا رُدَّ بَعْدَ أخْذِه، و الجَمِيعُ الرُّدُوْدُ.» در (المحیط فی اللغة، ج9 ص 257) «رَدّهُ عن وجهه يَرُدُّه رَدَّا و مَرَدًّا: صَرَفه.» در (الصحاح، ج2 ص 473) «الراء و الدال أصلٌ واحدٌ مطّردٌ منقاس، و هو رَجْع الشَّىء.» در (معجم مقائیس اللغة، ج2 ص 386)
از این عبارات، به دست میآید که، مفهوم این کلمه از ترکیب دو عنصر مفهومی به دست میآید؛ «اقبال به چیزی یا اخذ چیزی، منع از همان چیز یا بازگشت از آن چیز.» یعنی در موضعی از این ماده و اشتقاقات آن استفاده میشود که، روی به چیزی بیاوریم یا چیزی را اخذ کنیم و سپس از آن منصرف شویم یا از آن چیز منع گردیم. پس در حقیقت، ردّ به معنای «منع در مقام اقبال و اخذ چیزی» است.
🔹 در کتاب #فروقاللغة در تفاوت رد و برخی از کلمات چنین آمده است:« (الفرق) بين الرد و الرجع؛ أنه يجوز أن ترجعه من غير كراهة له قال الله تعالى (فَإِنْ رَجَعَكَ اللَّهُ إِلى طائِفَةٍ مِنْهُمْ) و لا يجوز أن ترده الا اذا كرهت حاله، و لهذا يسمى البهرج ردا و لم يسم رجعا، هذا أصله ثم ربما استعملت احدى الكلمتين موضع الاخرى لقرب معناهما. (الفرق) بين الرد و الرفع؛ أن الرد لا يكون الا الى خلف، و الرفع يكون الى قدام و الى خلف جميعا.» الفروق فی اللغة، ص 107
🔹یکی از اشتقاقات از ماده «ردد» موضوع مورد بحث یعنی #ارتداد است. در همان منابع پیشین مانند، المحیط چنین آمده است: «و الرِّدَّةُ: مَصْدَرُ الارْتِدَادِ. و الصَّوْتُ يَرْجِعُ إليكَ من الجَبَلِ.» یا در الصحاح: «و الارتِدَادُ: الرجوع؛ و منه المُرْتَدُّ.» و همچنین در معجم مقائیس اللغة «و سمِّى المرتدُّ لأنّه ردَّ نفسَه إلى كُفْره.» البته باید به این نکته توجه نمود که؛ ارتداد از باب #افتعال است و دارای معانی متعدد، اما به نظر میرسد که، معنای اصلی در ارتداد همانا معنای #مطاوعه و اثرپذیری باشد. بر این اساس، ارتداد اثری است که از فعلی دیگری به جای میماند. همانطور که راغب در المفردات میگوید: «الرَّدُّ: صرف الشيء بذاته، أو بحالة من أحواله، يقال: رَدَدْتُهُ فَارْتَد» (ص107) با این وصف، ارتداد در حقیقت، رد کردن چیزی نیست بلکه پذیرش رد و انصراف و #بازگشتپذیری از چیزی است.
↩ برای تدقیق در معنا و مفهوم کلمه ارتداد بیش از این میتوان نوشت، و البته که به آیاتی که این ماده و اشتقاقات آن استعمال شده است، میتوان مراجعه نمود و شواهدی را جمعآوری کرد، لیکن با این ضیق مجال به همین مقدار اکتفا میشود.
دو نکته در جمعبندی نهایی؛
- توجه به معنای رد بعد الاخذ
- توجه به معنای مطاوعهای در ارتداد.
این دو توجه به ما میگوید که، معنای لغوی ارتداد چنین است؛ کسی که روی به چیزی میآورد و او را از آن چیز منع میکنند یا انصراف میدهند و او نیز بازمیگردد. یعنی او را رد میکنند و او آن ردیه را میپذیرد که به این پذیرش، ارتداد میگویند.
@alfigh_alosul