eitaa logo
الفقه و الاصول
1.2هزار دنبال‌کننده
350 عکس
28 ویدیو
224 فایل
با ارائه #تحقیقات_فقهی_اصولی_رجالی با دغدغه #فقه_حکومت با نظری به #فلسفه_اصول ✍️مدرس_پژوهشگر فقه و اصول؛ محمد متقیان تبریزی ♨️مطالب این کانال تولیدی است، لطفاً با #لینک نقل کنید. مسیر گفتگو؛ @mmsaleh_313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 یکی از موضوعات دینی که، دارای ابعاد و آثار متنوعی است و در فضای اعتقادی_اندیشه‌ای جوامع اسلامی بسیار مطرح می‌شود و مخالفین اسلام نیز از بستر آن بر علیه اسلام بسیار استفاده کرده‌اند، موضوع است. 🔹این موضوع، لایه‌های متعددی را دربرمی‌گیرد که نیاز به بررسی‌های دقیق و فنی دارد. آنچه که در افواه و با تکیه بر مشهورات گفته می‌شود، در غالب موارد به طریق صواب نیست و نمی‌توان با اتکاء به آنها از جانب دین سخن گفت. 💥چنانچه سروران عزیز و فرهیخته، نقد و ایرادی پیرامون مطالب مربوط به داشتند، مشتاق یادگیری‌ام. @alfigh_alosul
۱ ✍ محمد متقیان ✅ مقدمه (طرح مساله، پیشینه) 🔸عنوان موضوع مباحث متعددی در فقه قرار گرفته است. تقریباً می‌توان گفت، در مباحثی که عنوان دخیل است، از مرتد و اقسام و احکام آن نیز بحث می‌شود. از طهارت و نجاست آن، از نکاح و طلاق آن، در مکاسب محرمه ذیل بحث از اعیان نجسه، در کتاب الارث و همچنین کتاب الحدود. 🔸روشن است که، نمی‌توان بالتفصیل به این مباحث پرداخت و ضروری است که حدود بحث روشن گردد و به عبارتی مسئله پیش‌روی این تحقیق مشخص شود. آنچه که، سبب گشته است که، این تحقیق آغاز شود، پرسشی است درباره که در کتاب الحدود، و سایر ابواب موضوع قرار می‌گیرد. مقصود از ارتدادی که سبب می‌شود چنین احکام و حدودی، فعلیت پیدا کند، چیست؟ آیا مطلق ارتداد به معنای لغوی آن، یعنی هر بازگشت از دین حقه، موضوع این احکام و حدود است؟ یا اینکه، ارتداد به معنای خاص، با قیودی مختص، مدنظر است؟ و اگر چنین است، معنای ارتداد خاص و قیود و شرایط آن چیست؟ 🔸همانطور که گفته شد، در متون فقها در مواضع متعددی به بحث مرتد و اقسام و احکام آن پرداخته شده است و عمدتاً در کتاب الحدود، هم به تقسیمات مرتد و هم به احکام آن اشاره رفته است. برخی از فقهای متقدم و متأخر به صورت مستقل و جدای از کتاب الحدود این موضوع را پرورانیده‌اند؛ مثلاً کتاب المرتد (ره) در (المبسوط فی فقه الامامیة، ج7 ص 281) کتاب المرتد (ره) در (الدروس الشرعیة، ج2 ص 51) کتاب المرتد (ره) در (تلخیص الخلاف و خلاصة الاختلاف، ج3 ص 220). 🔸در دوران معاصر نیز تحقیقات بسیار باارزشی صورت گرفته است که، نباید از نظر دور داشت، مانند؛ کتاب مرحوم آقاسیدعبدالکریم موسوی اردبیلی(ره) - جلد چهار این کتاب- یا کتاب از مرحوم میرزاجوادتبریزی(ره). در این دو کتاب، ذیل مبحث حدود، به مباحث مربوطه نیز پرداخته شده است. والانصاف که باید گفت، کتاب آیةالله اردبیلی، محققانه است و در بسیاری از مسائل نیازهای پژوهشگر را برطرف می‌کند. و مباحث سایر اعلام، مانند محقق خوئی(ره)، امام راحل(ره)، سیدحکیم(ره) و..... ذیل مباحث مربوطه در کتاب الطهارة و الحدود، طرح شده است. 🔸مقالات متعدد دیگری نیز نگاشته شده است که، در اختیار عزیزان قرار می‌گیرد. @alfigh_alosul
✍ محمد متقیان ✅ ارتداد در منابع روایی و فقهی متقدم 1⃣ در منابع روایی متقدم؛ 🔹؛ در با عنوان «باب المرتد» ( ج6 ص 174) و در با عنوان «باب میراث المرتد عن الاسلام»(ج7ص 152) و در با عنوان «باب حد المرتد»(ج7ص 256) 🔹 ؛ علاوه بر اخبار منفرده‌ای که در ضمن برخی ابواب آمده است، در دو باب مستقل به موضوع مرتد پرداخته است؛ در (ج3، ص 149) و در با عنوان «میراث المرتد» (ج4، ص332) 🔹 ؛ در با عنوان «میراث المرتد و من یستحق الدیة من ذوی الارحام» (ج9 ص 373) و در با عنوان «المرتد و المرتدة» (ج10ص 136) 2⃣ در منابع فقهی متقدم (از شیخ صدوق تا محقق حلی)؛ 🔹در میان فقهای متقدم، خاصی در موضوع ارتداد و احکام مرتد دیده می‌شود، با وجودی که، منابع روایی در اختیار ایشان بوده است. از میان ایشان؛ فقط شیخ مفید در با عنوان «میراث المرتد و من یستحق الدیة من ذوی الارحام» (ص 702) / ابوالصلاح حلبی در با عنوان «فصلٌ فی احکام الردة» (ص 311) / قاضی ابن براج در با عنوان «کتاب اللعان و الارتداد» (ج2 ص 306) / ابن حمزه طوسی در با عنوان «احکام المرتد و الساحر و غیرهما» (ص 424) / ابن زهره حلبی در ذیل کتاب النکاح با عنوان «فی الردة» (ص 380) / ابن ادریس حلی در با عنوان «باب اللعان و الارتداد» (ج2 ص 696)، در یک باب مستقل به این موضوع پرداخته‌اند. شیخ صدوق در و سیدمرتضی در ، ، و سلار در ، هیچ باب مستقلی را برای این موضوع نگشوده‌اند. 🔹البته روشن است که، در این میان، شیخ طوسی هم در کتاب المبسوط، کتاب مستقلی با عنوان (ج7 ص 281) می‌گشاید و هم در دو کتاب الخلاف و النهایة در ابوابی مستقل به صورتی پرمایه به موضوع مرتد و ارتداد می‌پردازد. و محقق حلی نیز در ، در کتاب الحدود با عنوان «فصلٌ فی المرتد» (ج4 ص 170) به تفصیل می‌پردازد. ↩ در میان منابع روایی متقدم، کتاب مهمترین منبع روایی موضوع ارتداد محسوب می‌شود، به دلیل تراکم اخباری که در این کتاب موجود است. و درباره منابع فقهی متقدم نیز، این سؤال جای تأمل دارد که، با وجود این منابع روایی و ریشه‌های قرآنی موضوع ارتداد، چرا در کتب فقهی متقدم بسیار ضعیف به این موضوع پرداخته شده است؟ هم به جهت دامنه پیگیری موضوع ارتداد در ابواب مختلف و هم به لحاظ حجم مسائل مطروحه. این سؤال زمانی، جدی‌تر می‌شود که، کتب ایشان با سه کتاب فقهی شیخ طوسی مقایسه گردد. @alfigh_alosul‌
✍ محمد متقیان ✅ ماهیت ارتداد برخی از افرادی که منتحل به نحله اسلام هستند، فعلی را انجام می‌دهند که، از آن فعل به عناوین متعدده‌ای تعبیر می‌شود و مهم‌ترین تعبیر همانا واژه «ارتداد» است که موضوع ابواب یا کتب فقهی قرار گرفته است. هرچند این واژه، تنها دریچه ورودی به عالم معانی آیات و اخبار وارده در این موضوع نمی‌باشد. برای درک و دریافت یا به عبارتی این باب فقهی، تحقیق پیش‌روی را در چندین مرحله پی می‌گیریم؛ - معنای لغوی کلمه «ارتداد» - ارتداد در آیات قرآن - ارتداد در اخبار - ارتداد در اصطلاح فقهای امامیه - ارتداد در اصطلاح فقهای عامه 1⃣ معنای لغوی ارتداد 🔹گویا کلمه ارتداد از ریشه «ردد» اشتقاق یافته است. لغویین این ماده لغت را به «الرَّدُّ: مَصْدَرُ رَدَدْتُ. و اسْمٌ لِمَا رُدَّ بَعْدَ أخْذِه، و الجَمِيعُ الرُّدُوْدُ.» در (المحیط فی اللغة، ج9 ص 257) «رَدّهُ عن وجهه يَرُدُّه رَدَّا و مَرَدًّا: صَرَفه.» در (الصحاح، ج2 ص 473) «الراء و الدال أصلٌ واحدٌ مطّردٌ منقاس، و هو رَجْع الشَّى‌ء.» در (معجم مقائیس اللغة، ج2 ص 386) از این عبارات، به دست می‌آید که، مفهوم این کلمه از ترکیب دو عنصر مفهومی به دست می‌آید؛ «اقبال به چیزی یا اخذ چیزی، منع از همان چیز یا بازگشت از آن چیز.» یعنی در موضعی از این ماده و اشتقاقات آن استفاده می‌شود که، روی به چیزی بیاوریم یا چیزی را اخذ کنیم و سپس از آن منصرف شویم یا از آن چیز منع گردیم. پس در حقیقت، ردّ به معنای «منع در مقام اقبال و اخذ چیزی» است. 🔹 در کتاب در تفاوت رد و برخی از کلمات چنین آمده است:« (الفرق) بين الرد و الرجع‏؛ أنه يجوز أن ترجعه من غير كراهة له قال الله تعالى (فَإِنْ رَجَعَكَ اللَّهُ إِلى‏ طائِفَةٍ مِنْهُمْ) و لا يجوز أن ترده الا اذا كرهت حاله، و لهذا يسمى البهرج ردا و لم يسم رجعا، هذا أصله ثم ربما استعملت احدى الكلمتين موضع الاخرى لقرب معناهما. (الفرق) بين الرد و الرفع‏؛ أن الرد لا يكون الا الى خلف، و الرفع يكون الى قدام و الى خلف جميعا.» الفروق فی اللغة، ص 107 🔹یکی از اشتقاقات از ماده «ردد» موضوع مورد بحث یعنی است. در همان منابع پیشین مانند، المحیط چنین آمده است: «و الرِّدَّةُ: مَصْدَرُ الارْتِدَادِ. و الصَّوْتُ يَرْجِعُ إليكَ من الجَبَلِ.» یا در الصحاح: «و الارتِدَادُ: الرجوع؛ و منه المُرْتَدُّ.» و همچنین در معجم مقائیس اللغة «و سمِّى المرتدُّ لأنّه ردَّ نفسَه إلى كُفْره.» البته باید به این نکته توجه نمود که؛ ارتداد از باب است و دارای معانی متعدد، اما به نظر می‌رسد که، معنای اصلی در ارتداد همانا معنای و اثرپذیری باشد. بر این اساس، ارتداد اثری است که از فعلی دیگری به جای می‌ماند. همانطور که راغب در المفردات می‌گوید: «الرَّدُّ: صرف الشي‏ء بذاته، أو بحالة من أحواله، يقال: رَدَدْتُهُ فَارْتَد» (ص107) با این وصف، ارتداد در حقیقت، رد کردن چیزی نیست بلکه پذیرش رد و انصراف و از چیزی است. ↩ برای تدقیق در معنا و مفهوم کلمه ارتداد بیش از این می‌توان نوشت، و البته که به آیاتی که این ماده و اشتقاقات آن استعمال شده است، می‌توان مراجعه نمود و شواهدی را جمع‌آوری کرد، لیکن با این ضیق مجال به همین مقدار اکتفا می‌شود. دو نکته در جمع‌بندی نهایی؛ - توجه به معنای رد بعد الاخذ - توجه به معنای مطاوعه‌ای در ارتداد. این دو توجه به ما می‌گوید که، معنای لغوی ارتداد چنین است؛ کسی که روی به چیزی می‌آورد و او را از آن چیز منع می‌کنند یا انصراف می‌دهند و او نیز بازمی‌گردد. یعنی او را رد می‌کنند و او آن ردیه را می‌پذیرد که به این پذیرش، ارتداد می‌گویند. @alfigh_alosul
✍ محمد متقیان ✅ماهیت ارتداد 2⃣ ارتداد در آیات قرآن_1 آیات متعددی در لسان وحی و کتاب مبین، مشیر به معنا و مفهوم «ارتداد» وارد شده‌اند. در برخی از این آیات، از مشتقات لفظ «ارتداد» استفاده می‌شود و در برخی دیگر، با تعابیری متفاوت، آن معنا و مفهوم انتقال می‌یابد؛ 🔅 البقرة : 217 يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فيهِ قُلْ قِتالٌ فيهِ كَبيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُون‏. 🔅 المائدة : 54 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليم‏. 🔅 المائدة : 21 يا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتي‏ كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ عَلى‏ أَدْبارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرين‏. 🔅 محمد : 25 إِنَّ الَّذينَ عَلى‏ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى‏ لَهُم‏. ✅بررسی دلالی؛ 🔹در آیات متعددی از واژه «ارتداد» و مشتقات آن استفاده شده است، لیکن فقط در 4 آیه منقول، به اشاره می‌شود. در همه این آیات، موضوع ارتداد دینی طرح می‌شود و درباره آن احکامی صادر یا اینکه توصیفاتی مطرح می‌گردد. 🔹 در دو آیه اول؛ ارتداد با متعلق خود یعنی "عَنْ دينِهِ"، وارد شده است، که به معنای بازگشت از دینی است که، اخذ کرده‌اند. تعبیر «عَنْ دينِهِ» اشاره لطیفی است به این نکته که، فرد مرتد از دین بازگشت می‌کند، یعنی از چیزی که آن را اخذ نموده است، بازگشت دارد. در دو آیه دوم؛ ارتداد با متعلق دیگری یعنی «عَلى‏ أَدْبارِكُمْ» یا «عَلى‏ أَدْبارِهِمْ» وارد شده است. در این دو آیه، بازگشت است. بازگشت بر چیزی که پشت سرگذاشته‌اند. 🔹پس در این آیات، یک معنای ارتداد و بازگشت از چیزی است و یک معنای ارتداد و بازگشت بر چیزی است. یعنی انسان، در هیچ حالی خالی از موضع‌گیری و اعتقاد نیست. وقتی از عقیده‌ای بازمی‌گردد، در حقیقت به عقیده‌ای دیگر که آن را پشت سرنهاده بود بازمی‌گردد، نه آنکه، فقط از چیزی برگردد و تمام. بلکه از چیزی برمی‌گردد و به چیزی دیگر که آن را ورای خود قرار داده و به آن پشت کرده بود، بازگشت می‌کند. با این توضیح، می‌توان ارتداد را «بازگشت از حق به باطل» تعریف نمود، باطلی که پشت سر قرار داده شده بود. پس ارتداد یا بازگشت در کلام وحی، در میانه و باید معنا شود. 🔹علاوه بر اشاره به متعلق ارتداد، باید به معنای لغوی ارتداد نیز که در مطلب پیشین گذشت، اشاره نمود. در آن مطلب گذشت که، ارتداد معنای مطاوعه‌ای و اثرپذیری دارد که به این معنا در کلام راغب نیز اشاره شده بود؛ «الرَّدُّ: صرف الشي‏ء بذاته، أو بحالة من أحواله، يقال: رَدَدْتُهُ فَارْتَد» حال با دقت در این معنای مطاوعه‌ای که، معنا می‌شود، و توجه به این نکته که، هر اثرپذیری نیازمند یک مؤثری است، آیا همین معنا را می‌توان در آیات منقوله، پیگیری نمود؟ 🔹در صورتی که معنای مطاوعه‌ای ارتداد لحاظ گردد باید فقرات مذکور؛ "منْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ"، را اینگونه معنا نمود؛ آن فرد را از چیزی منع نمودند و او از آن برگشت. البته نیازی نیست که، آن «رادّ» عاملی بیرونی باشد، بلکه نفس انسان خود را از چیزی بازمی‌دارد و از آن بازمی‌گردد؛ "ردّ نفسه عن دینه فارتدّ عن دینه". در همین موقف، باید معنایی که برای «ردد» از کتب لغت معنا شد، لحاظ گردد؛ «الرَّدُّ: مَصْدَرُ رَدَدْتُ. و اسْمٌ لِمَا رُدَّ بَعْدَ أخْذِه، و الجَمِيعُ الرُّدُوْدُ.» هر ردی بعد از اخذ چیزی و روی‌آوردن به چیزی، معنا دارد. ↩ بنابراین یعنی، بازگشت از چیزی بر چیزی. حقیقت این بازگشت هم، انعکاس و اثر ردی است که انجام می‌شود. و آن ردّ نیز در مقام اخذ چیزی و استقبال به چیزی صورت می‌گیرد. فلذا اگر کسی، اقبال به چیزی نداشته باشد، معنا ندارد که بگویند او را از آن چیز منصرف ساختند یا ردّ کردند و ارتداد در آنجا معنا ندارد. @alfigh_alosul
✍ محمد متقیان ✅ماهیت ارتداد 2⃣ ارتداد در آیات قرآن_2 در بخش اول که آیات مربوط به موضوع ارتداد بررسی شد، آیاتی بودند که، واژه «ارتداد» در آنها استعمال شده بود. آیات دیگری نیز وجود دارند که، ناظر بر معنا و مفهوم ارتداد هستند لیکن با الفاظ و تعابیری متفاوت؛ 🔅 آل ‏عمران: وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرين‏.(85)كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْماً كَفَرُوا بَعْدَ إيمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ (86) أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعينَ (87) خالِدينَ فيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ (88) إِلاَّ الَّذينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (89) إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا بَعْدَ إيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ (90) 🔅النساء: إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبيلاً (137) 🔅التوبه: يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلاَّ أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَليماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ (74) 🔅النحل: مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إيمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإيمانِ وَ لكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ (106) بررسی دلالی؛ 1⃣ در همه این آیات، مفهوم بازگشت از دین یا ارتداد دینی با تعابیری چون؛ «ابتغاء غیر الاسلام دیناً»، «کفر بعد الایمان»، «کفر بعد الاسلام»، بیان شده است. پیرامون این تعابیر نیز قیود و شرایطی ذکر شده است که، نیاز به تأمل دقیق دارد. 2⃣ کفر بعد از اسلام یا ایمان، فعلی است که از شخص منتحل به اسلام، سر می‌زند، مواجهه شارع مقدس با این فعل در این آیات چگونه است؟ آیا برای این فعل، جزاء و مجازاتی در نظر گرفته است، یا اینکه فقط بیان فعل می‌کند و هیچ حکمی را بر آن بار نمی‌کند؟ صریح آیات فوق این است که، موضوع ارتداد یا کفر بعد از اسلام، دارای جزاء و مجازات‌هایی است، لیکن آن مجازات‌ها دنیوی نیستند و عقوبات اخروی هستند. مانند؛ «فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرين»، «أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعينَ»، «لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبيلاً»، «يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَليماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ»، «فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ». 3⃣ اینکه، در آیات مربوط به ارتداد که در دو پست 1 و 2، بررسی شد، مجازات اخروی طرح شده است و بیانی درباره عقوبات دنیوی ارتداد نیامده است، نیاز به تأمل و بررسی دارد. با این وجود، در کنار بیان موضوع ارتداد یا همان در مقام «عقد‌الوضع» نکاتی طرح می‌شود که، در فهم موضوع ارتداد بسیار کمک می‌کند. از جمله آن تعبیری است که، در آیه 86 سوره مبارکه آل عمران آمده است؛ كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْماً كَفَرُوا بَعْدَ إيمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ. در این آیه شریفه در مقام عقد الوضع و بیان موضوع ارتداد که با تعبیر کفر بعد از ایمان می‌گوید، خصوصیات چنین ارتداد و کفری را اینگونه برمی‌شمارد؛ شهادت به اینکه رسول حق است، بینات برای آنها وارد شده است. یعنی شخص مرتد، شاهد و گواه بر حقانیت رسول، و آمدن و انزال بینات است، و چنین فردی با کفر بعد از ایمان، خود را از نعمت هدایت الهی محروم می‌کند. چنین نکته‌ای در فهم موضوع‌شناسی ارتداد و درک لایه‌های باطنی ارتداد بسیار کمک می‌کند، هرچند حکمی که برآن بار می‌شود، مجازات اخروی باشد و دنیوی نباشد. ادامه دارد... @alfigh_alosul