فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 آیا بهره بردن از تمام سطوح قرآن برای همه مردم است؟!
#فایل_های_تصویری
#تفسیر_و_علوم_قرآنی
✅ https://eitaa.com/alhaydari
🔵 پرسش و پاسخ
🔸 موضوع: فقهی/ معیار تشخیص موسیقی غنادار از موسیقی بدون غنا
📝 سوال
🔹 سلام علیکم
حکم صریح برای تشخیص موسیقی غنادار از غیر غنادار چیست؟ مخصوصا در عصر حاضر که حد فاصل بین موسیقی های حرام و غیر حرام، تقریبا از بین رفته و تشخیص این دو، کار مشکلی است.
با تشکر
🖋 جواب
بسم الله الرحمن الرحیم
علیکم السلام
🔸 معیار در تشخیص موسیقی های غنادار از غیر آن، عبارت است از:
➖ آهنگ ها و اصواتی که غالبا مورد استفاده اهل فسق و فجور قرار می گیرند.
➖ در نفس انسان نوعی سبکی، طرب و حالت رقص ایجاد می کنند.
➖ در انسان تهیج کاذب که شهوت حیوانی را تحریک می کند ایجاد می کنند که در اثر آن، توازن عقلی انسان از بین می رود و منجر به رقص و عدم استقرار بدنی می شود.
➖ حس لذت بردن از بی بند و باری و بی عفتی را در انسان پدید می آورد و فرد را از حالت طبیعی انسانی خارج می کند.
🔺 و اما سایر اصوات و آهنگ های نیکو که در نفس انسان سرور و ابتهاج یا حزن ایجاد می کنند به طوری که توازن عقلی انسان از بین نرود، مباح و حلال می باشند، بلکه از ظاهر برخی از اخبار و روایات چنین بر می آید که این قبیل اصوات از نظر شرعی نیکو هم می باشند، به ویژه درباره قرآن کریم که اگر با صوت زیبا و آهنگین خوانده شود، اثر آن در مخاطب بیشتر می شود.
#استفتائات
✅ https://eitaa.com/alhaydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 چگونه قرآن از طریق تطبیق مصادیق جدید،زنده و به روز می شود؟!
🔅جمود درباره یک مصداق خاص،قرآن را از روزآمدی و پویایی باز می دارد!
#فایل_های_تصویری
#نظریه_وحدة_المفهوم_و_تعدد_المصداق
✅ https://eitaa.com/alhaydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 تفسیر متفاوت آیت الله حیدری درباره آیه "الرجال قوامون علی النساء"
🔅 زنان امروزی به دلیل رشد فکری و فرهنگی، در مقایسه با گذشته، حق بیشتری در تصمیم گیری های فردی، خانوادگی و اجتماعی دارند!
#فایل_های_تصویری
#مسائل_و_حقوق_زنان_در_اسلام
✅ https://eitaa.com/alhaydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 ویژگی ممتاز مرحوم علامه طباطبایی (ره) چه بود؟!
#فایل_های_تصویری
#علامه_طباطبایی
✅ https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
1⃣ عاشق علم باشید و کارهای علمی را در اولویت اولتان قرار دهید! 2⃣ در مباحث علمی، نقاد و دقیق باشید
🔺 برخی از ویژگی ها و خصوصیات "روحیه علمی" از دیدگاه آیت الله حیدری
🔹 روحیه علمی باید دارای سه ویژگی مهّم باشد:
2⃣ ویژگی دوم: در مباحث علمی، نقاد و دقیق باشید!
🔸 هیچ مطلبی را بدون دلیل و برهان و بیّنه قبول نکنید. همه چیز را نقد کنید؛ یعنى همه چیز را در دایره نقد و تحلیل بگذارید. نگویید بزرگان ما، تاریخ ما، خطهاى قرمز ما، مسلّمات ما و ضرورت هاى ما، اجازه نقد و تامل نمی دهد!
این نوع حرفها ممکن است به درد مردمی که اهل تحقیق و تدقیق در مسائل علمی و معرفتی نیستند بخورد، اما براى آن کسانى که آن روحیه علمى را طلب می کنند و مى خواهند به جایى برسند و به حقیقت دست پیدا کنند، مانع است و جلوی پیشرفت علمی را خواهد گرفت.
هیچ گاه باب نقد را نبندید؛ همان چیزی که ما از آن تعبیر مى کنم به باب اجتهاد که باید باز بماند و هیچ خط قرمزى در آن نباشد. الان اگر برگردید به قرن چهارم یا پنجم، واقعاً آن دوران طلایى اسلام که بزرگان زیادی تربیت شدند، آن هم در همه مکتب ها، مى بینید که باب اجتهاد باز بوده و هیچ خط قرمزى در آن وجود نداشته است و همگان هم حق داشتند که صحبت کنند و نظر بدهند.
البته وقتى از نظر دادن و نقد کردن سخن می گوییم، منظورمان این نیست که هر کسی بدون پشتوانه کافی علمی، مجاز است وارد بحثهای پیچیده و عمیق بشود و هر چه دلش خواست بگوید و بزرگان را زیر سوال ببرد و از این طریق احترام و عظمت ایشان را خدشه دار کند، بلکه نقد و شهامت علمی هم، معیارها، ملاکها و مقدمات خاص خودش را می طلبد.
بلکه مرادمان این است که فرد صاحب نظر و مجتهد در حوزه مربوطه، واقعاً ترس و واهمه اى از چیزى نداشته باشد و دیدگاه خودش را که مبتنی بر مطالعه و تحقیق و استدلال است با شهامت بیان کند.
✅ https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 برخی از ویژگی ها و خصوصیات "روحیه علمی" از دیدگاه آیت الله حیدری 🔹 روحیه علمی باید دارای سه ویژگی
🔹 روحیه علمی باید دارای سه ویژگی مهّم باشد:
3⃣ ویژگی سوم: نظر و برداشت شخصی خودتان را عین دین ندانید!!
🔅 خودتان را در معرض نقد قرار دهید و به هنگام نقد شدن، سعه صدر داشته باشید.
🔸 حتی اگر مورد انتقاد شدید هم قرار گرفتید، سعه صدر داشته باشید، نه اینکه تا نقد شدید بگویید «وا اِسلاما» و نظر خودتان را عین حق بدانید، که اگر کسی آن را نقد کرد، گمان کنید که اسلام و قرآن را نقد کرده اند!، در حالی که نظر شما تنها یک برداشت از آیات و روایات است و ممکن است فهمتان اشتباه بوده باشد و چه بسا خودتان هم بارها گمان کرده اید که فلان مطلبتان عین حق است، اما بعدا برایتان مشخص شده که در اشتباه بوده اید! به عبارت دیگر، برداشت شما از قرآن و روایات، تنها یک قرائت است و من نوعی به عنوان یک منتقد، این قرائت شما را در حال نقد کردن هستم، نه اینکه اسلام و اهل بیت (ع) را نقد کرده باشم! نقد و زیر سوال بردن فهم و برداشت یک عالم از آیات و روایات، غیر از نقد کردن و نپذیرفتن خود آیات و روایات است!! این دو را نباید با هم خلط کنید!
انسان نباید گمان کند که هر چه او بدان معتقد است، همان چیزی است که در لوح محفوظ و علم الهی ثبت است و عین حق می باشد!
چرا به کسی که سخن شما را رد می کند، مى گویید شما به اسلام توهین مى کنید؟! چه کسى به اسلام توهین کرده است؟ مگر نظر و اعتقاد و برداشت خاص شما از دین، عین دین است که نپذیرفن آن، به معنای زیر سوال بردن دین باشد؟!
👈 مخالف شما، ممکن است به فلان بیان و دیدگاه شما اشکال وارد کند و قرائت و برداشت و استدلال و توجیه شما را از یک آیه و روایت خاص، صحیح نداند، این چه ربطی دارد به اینکه به دین اهانت کرده باشد؟! مگر شما دین هستید؟! اگر شما نظر خودتان را عین حق و میزان حق و باطل می دانید، خوب طرف مقابل هم، دیدگاه و برداشت خودش را عین حق دانسته و نظر شما را عین گمراهی می داند! 👉
الان متأسفانه به جایی رسیده ایم که یا جهلاً یا غرضاً و یا به هر دلیل و انگیزه ای، قابلیت نقد را در خودمان تقویت نمی کنیم. هیچ گاه قبول نداریم کسى ما را نقادى کند، یعنى آن سعه صدر علمی را نداریم.
در روحیه علمى انسان، این سه خصوصیت خیلى ضرورى است. لذا امکان دارد شخصی عالم باشد ولی هیچ یکى از این خصوصیتهاى سه گانه در او نباشد، و امکان دارد از نظر علمى اطلاعاتش زیاد نباشد ولی هر سه خصوصیت فوق را داشته باشد. یعنى: «طالب للحقیقه، باحث عنها، عاشق لها، ینقد کل شیء و یقبل النقد لنفسه».
✅ https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 الوسطیة فی القرآن (اعتدال در قرآن) ✅ https://eitaa.com/alhaydari
📚 الوسطیة فی القرآن، آیت الله سید کمال حیدری، به قلم: حجت الاسلام دکتر طلال حسن
❇️ کتاب «الوسطیة» فی القرآن که اعتدال، و احتراز از افراط و تفریط در همۀ عرصه ها و ساحت های تفکر و زندگی انسان را مورد بررسی قرار داده، در شش فصل سامان یافته است. عناوین فصول مذکور عبارت اند از: نقش قرآن در زندگی انسان، اعتدال در قرآن و سنّت، اعدال در تشیّع، مراتب ایمان در قرآن، نظم دهی به ارتباطات انسان در زمینه های مختلف (تنظیم ارتباط با خود، خدا، پیامبر ص، اهل بیت ع، مردم و غیره)، خاتمه و چکیدۀ مباحث.
🔹 لازم به ذکر است که مساله اعتدال با وجود اهمیت فراوانی که از نظر دینی و عقلی دارد، عمدتا به صورت مستقل مورد بحث و تحقیق قرار نگرفته و در این زمینه کتاب های زیادی وجود ندارد.
این اثر در 334 صفحه و با قطع وزیری، از سوی موسسه فکری و فرهنگی امام جواد (ع) به چاپ رسیده است.
✅ https://eitaa.com/alhaydari
❗️ آیت الله حیدری در زمینه علوم مختلف اسلامی متخصص و صاحب نظر بوده و از دیدگاه های عمدتا متفاوت و بعضا جدیدی برخوردار می باشند.
در ادامه، یکی از مبانی مهم حدیثی علامه حیدری، مبنی بر نقل به معنا بودن روایات، ادله، آثار و رویکردهای متعدد در قبال آن را مشاهده می فرمایید.
کسانی که قصد دارند با مبانی فکری و دین شناختی آیت الله حیدری به ویژه در حوزه روایات آشنا شوند، لازم است این بحث بسیار مهم و چالش برانگیز را به دقت مطالعه نمایند.
✅ https://eitaa.com/alhaydari
👇👇👇
آیت الله سید کمال حیدری
❗️ آیت الله حیدری در زمینه علوم مختلف اسلامی متخصص و صاحب نظر بوده و از دیدگاه های عمدتا متفاوت و بع
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟!
🔅 آیت الله سید کمال حیدری
➖ (بخش اول)
🔹 طرح مسأله
همان طور که می دانیم، روایات از نظر نوع و چگونگی نقل، بر دو قسم اند: «نقل به الفاظ» و «نقل به معنا».
نقل به الفاظ به این معناست که راوی، عبارتی را که از معصوم (ع) شنیده است، به طور کامل و بدون تغییر الفاظ آن، عیناً نقل کند.
اما مراد از نقل به معنا این است که ناقل خبر تلاش کند محتوا را نقل کند، اما به هر دلیل نتواند عین الفاظ معصوم را انتقال دهد و به عبارت دیگر، محتوا از معصوم باشد، اما الفاظ، صورت جمله و ساختار عبارات را خود راوی – که قطعاً فاقد عصمت است و امکانِ اشتباه کردن در او وجود دارد – تنظیم و بیان کند.
به تعبیر دقیق تر، نقل به معنا، فهم و برداشت خود راوی است از کلام معصوم (ع) که ممکن است مطابق مراد اصلی پیامبر یا امام بوده، و احتمال هم دارد مخالف قصد ایشان باشد! و در یک جمله می توان گفت نقل به معنا یعنی برداشت و فهم شخصی راوی از بیان معصوم؛ زیرا ناقل تا ابتدا اصل سخن و مدّعای معصوم را نفهمد، نمی تواند آن را به خوبی و بدون اشکال به دیگری منتقل کند؛ حال اگر سخن گوینده را درست فهمیده باشد، درست هم انتقال خواهد داد، و اگر اشتباه متوجه شده باشد، طبعاً برداشت غلط خود را به اسم کلام پیغمبر (ص) و امام (ع) برای دیگران نقل خواهد کرد!!
⁉️ پس از روشن شدن مطلب فوق، اکنون مسأله این است که احادیثی که در منابع روایی شیعه و سنّی وارد شده، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟!
آیا اخباری که عمدتاً توسط چهار، پنج یا شش نسل از راویان نقل شده و در جوامع حدیثی جمع و تبویب گشته، عین کلام و عبارات پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) است – همان طور که ما دربارۀ قرآن کریم بر این باوریم که تمام آیات آن نقل به الفاظ هستند – یا اینکه راویان (اعم از صالح و فاسق)، تنها آنچه که از کلام معصومین (ع) فهمیده و برداشت کرده اند را در قالب جملات خودشان، برای نسل های بعدی نقل کرده اند؟!
#رجال_و_حدیث
✅ https://eitaa.com/alhaydari
✅ فایده و ثمرۀ بحث
پیش از پاسخ به مسألۀ فوق، شایسته است به فایده و ثمرۀ عملی این بحث اشاره نماییم تا هم اهمیت آن نزد خوانندگان گرامی مشخّص و برجسته شود، و هم آثار و نتایج این موضوع و همچنین رویکرد صحیحی که در قبال آن باید داشته باشیم، آشکار گردد.
1⃣ فایدۀ اول: محور دانستن قرآن و فرع قرار دادن روایات (محوریة القرآن و مداریّة السنة)
🔹 وقتی ثابت شد که روایات «نقل به معنا» هستند و در انتقال آن ها به دیگران، برداشت و ذهنیّت راویان – غلط یا درست – نیز اثر گذاشته و ما نمی دانیم که فلان عبارت، واقعاً سخن امام معصوم (ع) است یا فهم نادرست و تلقّی ناقص راوی، در اینجا به ناچار رجوع می کنیم به کتاب الله، و قرآن را میزان و معیار اصلی قرار می دهیم برای ارزیابی نقل قول مورد نظر؛ همان طور که خود اهل بیت (ع) - از طریق روایات عَرض - ما را به این روش توصیه و ترغیب نموده اند؛ ضمن اینکه جدای از دلیل نقلی و تعبّدی، دلیل عقلی هم - که نقل به الفاظ (قرآن) را معتبرتر و ارزشمندتر از نقل به معنا (روایات) می داند – ما را بدان رهنمون می شود.
بدیهی است وقتی روایات «نقل به الفاظ» باشند، به دلیل عصمت اهل بیت (ع)، عرضه به قرآن دیگر معنا پیدا نخواهد کرد؛ چرا که ایشان به تَبَع رسول اکرم (ص)، خود مفسر و مبیِّن قرآن اند و محال است چیزی بر خلاف قرآن بگویند: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»؛ نحل/ 45 (قرآن را بر تو نازل کردیم تا آنچه را که بر مردم نازل شده، برایشان بیان کنی و باشد که بیندیشند)؛ اما وقتی ثابت شود که اخبار «نقل به معنا» شده اند و ذهنیّت و برداشت شخصی راویانِ غیر معصوم در آن ها اثر گذاشته، در اینجا مسألۀ عرضه به قرآن و نقد محتوایی حدیث مطرح می شود.
👈 بدین ترتیب آنچه که اصل و اساس دین شناسی قرار می گیرد، «قرآن کریم» خواهد بود و روایات از حالت متن و محور بودن خارج شده و در جایگاه حقیقی خود که همان «در طولِ قرآن بودن» است، استقرار خواهند یافت. قرآن کریم به این دلیلی که بر خلاف روایات، اولاً جعل و کذب و تحریف در آن راه ندارد، و ثانیاً نقل به الفاظ است و نه نقل به معنا، بر احادیث حاکم است و اخبار باید در ذیل و فرع آن جای گیرند (اسلام القرآن) و نه بالعکس؛ کما اینکه هم اکنون غالباً در حوزه های علمیه و محافل علمی مشاهده می کنیم! (اسلام الحدیث). 👉
لازم به ذکر است در جای خود بحث نموده ایم که مراد ما از روایات که باید فرع بر قرآن در نظر گرفته شوند، «سنّت مَحکیّه» یا همان «سنّتِ نقل شده و گزارشی» است، و نه «سنّت واقعیّه» که عِدل و همسنگ قرآن است.
#رجال_و_حدیث
✅ https://eitaa.com/alhaydari
2⃣ فایدۀ دوّم: جلوگیری از یکسان پنداری مقصود امام معصوم (ع)، و برداشت افراد غیر معصوم!
🔹 یکی دیگر از آثار و ثمرات این بحث، تمایز قائل شدن بین کلام معصوم و غیر معصوم، به نحو جدّی و پررنگ است؛ به این معنا که عمدۀ اهل علم، در نگاه اولیه و بدوی، اخباری را که در منابع روایی مشاهده می کنند، سخن پیامبر (ص) یا امام معصوم (ع) می پندارند و مثلاً می گویند امام صادق (ع) چنین فرمود! حال آنکه فلان عبارت، نقل به الفاظ نیست تا به راحتی بتوانیم آن را به اهل بیت (ع) نسبت دهیم، بلکه نقل به معناست و راوی فهم و برداشت شخصی خودش را – که ابتدائاً معلوم نیست درست باشد یا غلط – برای ما نقل کرده و نه عین مراد و مقصود اصلی ائمه (ع) را!
وقتی به طور تفصیلی و جدّی توجه داشته باشیم که عمدۀ این روایات، نقل به معنا و فهم الرّاوی هستند، به راحتی به خودمان جرأت نمی دهیم هر آنچه که در مصادر روایی نقل شده را، بلافاصله به ساحت مبارک اهل بیت (ع) نسبت دهیم و از این طریق، چه بسا فهم نادرست یک انسان غیر معصوم و ممکن الخطا را به حساب امام معصوم بگذاریم و ناخواسته چهرۀ نورانی ایشان را مکدّر جلوه دهیم! کسی که تفصیلاً و با استدلال دریافته که تقریباً همۀ احادیث – جز معدودی – نقل به معنا هستند، بین برداشت راوی – که امکان خطا در آن وجود دارد - و مقصود اصلی امام معصوم خلط نمی کند و تا احراز نکند که فلان نقل قول، از اهل بیت (ع) صادر شده، بدان اعتماد نمی کند، آن را به این ذوات مقدّسه نسبت نمی دهد و اساس شناخت و عمل خود را بر پایۀ سست آن نمی نهد! آنکه روایتی را می بیند و بدون تحقیق کافی دربارۀ سند و محتوای آن به منظور احراز صحّت صدور، بلافاصله می گوید امام (ع) فرمود!، مشخص است که به تمایز و شکاف بین «نقل به الفاظ» و «نقل به معنا» عنایت نداشته و برداشت یک راوی غیر معصوم را با مراد اصلی امام معصوم یکی گرفته است!!
✔️ همچنین وقتی کسی یک روایت نقل به معناشده را مورد ارزیابی و نقد قرار داده و حتی - در صورت مخالفت با قرآن یا سایر میزان های سنجش روایات - طرد می کند، نمی توان به او گفت شما چرا کلام امام معصوم را زیر سوال برده ای؟! زیرا وی اصل سخن و قول المعصوم را حجت می داند، اما فهم راوی غیر از قول امام (ع) است! و ناقد، برداشت ناصحیح و محرف راوی از فرمایش امام را نقد می کند؛ در حالی اگر اثبات شود روایتی نقل به الفاظ بوده، - برای کسی که به عصمت اهل بیت ع قائل است - دیگر نقد آن معنا نخواهد داشت!
‼️ پس رد روایتی که نقل به معنا شده، غیر از نقد خود امام معصوم (ع) است که ساحتش فراتر از دسترس نقد و اشکال است، و نباید بین این دو خلط کرد!
پس از روشن شدن صورت مسأله و اشاره به اهمیت و فایدۀ طرح آن، اصل مدّعا را بیان نموده و در ادامه، بر صحّت آن، چند دلیل اقامه می کنیم.
🔘 ادامه دارد...
#رجال_و_حدیث
✅ https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش ا
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟!
🔅 آیت الله سید کمال حیدری
➖ (بخش دوم)
〽️ بیان مدّعا: عمدۀ روایات، نقل به معنا هستند و نه نقل به الفاظ!
🔹 در پاسخ به مسألۀ فوق باید گفت تقریباً همۀ اخباری که در مصادر روایی شیعه و سنّی مشاهده می کنیم – جز تعداد بسیار اندک و انگشت شماری از آنها – نقل به معنا هستند؛ یعنی ناقلان اخبار آنچه را که از سخنان معصومین (ع) متوجه شده و برداشت نموده اند را با جملات و عبارات خودشان برای دیگران نقل کرده اند.
وقتی خبری نقل به معنا شد، ما دیگر عین سخن و الفاظ معصوم را در دست نداریم تا با قاطعیّت بگوییم امام (ع) چنین فرمود! بلکه صرفاً با نقل قول هایی مواجه هستیم که راویان، آنها را به اهل بیت (ع) نسبت داده اند و ما در ابتدا اصلاً نمی دانیم که آیا این إسناد صحیح است و این اخبار واقعاً از سوی امام معصوم (ع) صادر شده اند یا نه؟! یعنی باید با اتکاء به یک سلسله میزان ها و معیارها، صحت یا عدم صحتِ صدورِ نقل قول های مذکور را احراز کنیم تا نهایتاً بتوانیم با اطمینان بگوییم فلان سخن از اهل بیت (ع) صادر شده یا نشده است!
👈 اگر روایتی نقل به الفاظ باشد، از آن جهت که به عصمت اهل بیت (ع) قائلیم، باید بی چون و چرا آن را بپذیریم، اما در صورتی که یک روایت نقل به معنا باشد، به دلیل واسطه شدن ناقل، احتمال اشتباه راوی و عدم انتقال صحیح مقصود معصوم وجود دارد، و لذا در اینجاست که باب نقد و بررسی بر روی آن روایت – هم از جهت سند، و هم از حیث متن که بسیار مهمتر است - باز می شود تا مبادا فهم غلط و برداشت خلاف واقعِ راوی، به ساحت امام معصوم (ع) نسبت داده شود! 👉
در ادامه، مدّعای مذکور (نقل به معنا بودن روایات) را با چند دلیل اثبات نموده و در انتها به دیدگاه برخی از بزرگان شیعه و سنّی نیز در این باره به عنوان مؤیّد اشاره می کنیم.
#رجال_و_حدیث
✅ https://eitaa.com/alhaydari
1⃣ دلیل اول بر اثبات مدّعا: نقلِ الفاظِ متعدّد برای معنای واحد!
🔸 اولین دلیل آن است که در منابع روایی، اخبار فراوانی را مشاهده می کنیم که در عین برخورداری از یک معنای واحد، با الفاظ و عبارات متفاوت و متعدّدی بیان شده اند، در حالی که اگر خبری نقل به الفاظ شده باشد، همۀ راویان باید جملات و عبارات یکسانی را ذکر کرده باشند!
یکی از واضح ترین نمونه ها و مصادیق برای نقل به معنا، «حدیث غدیر» است. همه می دانیم که واقعۀ غدیر خم در طول تاریخ یک بار بیشتر اتفاق نیافتاده است و پیامبر خدا (ص) نیز طبعاً فقط یک بار آن خطبه را ایراد کرده اند. اما با این وجود وقتی سراغ مصادر روایی می رویم، می بینیم راویان مختلف اعم از شیعه و سنّی، این خطبه را به شکل های گوناگون و با الفاظ و عبارات متفاوت نقل کرده اند. یکی چند صفحه مطلب نقل کرده، دیگری یک صفحه، فرد دیگر چند پاراگراف و برخی نیز دو سه جمله بیشتر برای ما ذکر نکرده اند! حال ما از کجا می توانیم یقین صددرصد حاصل کنیم که کدام یک از این نقل قول های متفاوت و بعضاً متهافت، عین سخن رسول خدا (ص) است؟! مگر چند فراز معدود، از جمله عبارت «من کنت مولاه، فعلی مولاه» که تقریباً همۀ راویان، آن را با یک عبارت واحد ذکر کرده اند که از این جا می فهمیم این فراز از خطبه، نقل به الفاظ است؛ زیرا عقلاً وقتی تعداد زیادی از افراد، عبارتی را به یک شکل بیان می کنند، مشخص می شود که آن خبر به همان صورت صادر شده است.
قطعاً همۀ این افراد هم کذاب و خائن نبوده اند تا کسی بگوید متن خطبۀ غدیر را به عمد تغییر داده اند، بلکه عده ای از آنها صالح و موثق بوده اند اما با این حال، عباراتشان با جملات سایر ناقلان، متفاوت است.
علامه مجلسی به این استدلال چنین اشاره نموده است:
«ولهذا كثيرا ما يروى عنهم المعنى الواحد بألفاظ مختلفة»؛ (و به همین دلیل، در بسیاری موارد یک معنای واحد از اهل بیت ع با الفاظ و عبارات مختلف نقل شده است)، بحار الأنوار، ج 2، ص 124.
2⃣ دلیل دوم بر اثبات مدّعا: روایات ناظر به پرسش از جواز نقل به معنا
🔘 ادامه دارد...
#رجال_و_حدیث
✅ https://eitaa.com/alhaydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 برای دستیابی به معنای یک آیه از قرآن، باید همه قرآن را در نظر گرفت!
#فایل_های_تصویری
#تفسیر_و_علوم_قرآنی
✅ https://eitaa.com/alhaydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 با چه شرطی می توانیم روایات نقل به معنا را بپذیریم؟!
آیا صرف وثاقت راوی، برای قبول نقل قول او کفایت می کند؟!
#فایل_های_تصویری
#رجال_و_حدیث
#نقل_به_معنا
✅ https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش د
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟!
🔅 آیت الله سید کمال حیدری
➖ (بخش سوّم)
2⃣ دلیل دوم بر اثبات مدّعا: روایات ناظر به پرسش از جواز نقل به معنا
🔸 دومین دلیل که نشان می دهد در زمان اهل بیت (ع)، فرهنگ کتابت حدیث – جز در موارد استثناء – رایج نبوده، یک سلسلسه روایات است که در آنها راوی از پیامبر (ص) یا امام (ع) می پرسد آیا جایز است کلام ایشان را نقل به معنا و مضمون کند یا نه؟! رسول خدا و ائمه در پاسخ به این سؤال فرموده اند جایز است، اما به شرطی که راوی بتواند معنا و محتوای اصلی کلام را به درستی و بدون تغییر منتقل کند، در غیر این صورت جایز نیست نقل به معنا کند!
البته بحث ما در اینجا دربارۀ مسألۀ جواز یا عدم جواز نقل به معنا و همچنین شرایط و معیارهای نقل آن و غیره نیست، بلکه فعلاً قصد داریم اثبات کنیم از آن جهت که راویان دربارۀ جواز نقل به معنا از اهل بیت (ع) سؤال می پرسیدند، متوجه می شویم اولاً این پدیده در آن زمان هم مطرح و شایع بوده و پیرامون آن بحث و گفتگو در می گرفته، ثانیاً فرهنگ اصلی و رایج در آن زمان، عمدتاً حفظ روایات و نقل به معنا (فرهنگ شفاهی و سماعی) بوده، و نه کتابت و نقل به الفاظ! (فرهنگ کتابی و نوشتاری)؛ 👈 زیرا اگر همۀ اصحاب اهل نوشتن و کتابتِ تمام جملات و کلمات ائمه (ع) بودند، دیگر معنا نداشت که به حفظ روی بیاورند و دربارۀ جواز یا عدم جواز آن بپرسند! 👉 مثل عصری که خود ما الان در آن زندگی می کنیم؛ یعنی چون فرهنگ کتابت و نوشتن رایج است، هیچ یک از طلبه ها و دانشجویان سخنان اساتید خود را کلمه به کلمه و خط به خط حفظ نمی کنند!
کسی که همه چیز را روی کاغذ می نویسد، دیگر چه نیازی دارد به اینکه همان نوشته ها را به خاطر هم بسپارد؟! با توجه به اینکه حفظ کردن عبارات – مخصوصاً که طولانی هم باشند - اساساً کاری بسیار دشوار است و بدون تلاش و تکرار زیاد، میسّر نمی شود، اگر نگوییم اصلاً غیر ممکن است!!
در ادامه، به سه نمونه از این نوع روایات اشاره می کنیم.
#رجال_و_حدیث
#نقل_به_معنا
✅ https://eitaa.com/alhaydari
📌 روایت اول:
همان طور که اشاره شد، این قبیل روایات، هم در منابع شیعه و هم در مصادر اهل سنت وارد شده اند. از میان آنها، در اینجا به دو روایت از اصول کافی و یک روایت از مجمع الزوائد هیثمی اکتفا می کنیم:
- «محمد بن مسلم قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: أسمع الحديث منك فأزيد وأنقص؟ قال: إن كنت تريد معانيه فلا بأس»؛ کافی، ج 1، ص 51 (محمد بن مسلم گفت: خدمت امام صادق ع عرض کردم: حدیثی را از شما می شنوم، آن را کم و زیاد می کنم. فرمودند: اگر قصدت انتقال معنای آن است، اشکالی ندارد».
این روایت، هم دلیل بر جواز نقل به معناست (البته با رعایت شروط و معیارهای آن که باید در جای خود مورد و بحث و بررسی دقیق قرار گیرد)؛ و هم نشانگر آن است که فرهنگ حفظ و نقل به معنا در میان اصحاب اصلی ائمه (ع) رواج داشته است.
📌 روایت دوم:
- «وعنه، عن محمد بن الحسين، عن ابن سنان، عن داود بن فرقد قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: إني أسمع الكلام منك فأريد أن أرويه كما سمعته منك فلا يجيئ قال: فتعمد ذلك؟ قلت: لا، فقال: تريد المعاني؟ قلت: نعم، قال: فلا بأس»؛ کافی، ج 1، ص 51 (سخنی از شما می شنوم و می خواهم همان طور که شنیده ام روایت کنم، ولی به خاطرم نمی آید. فرمودند: به عمد فراموش می کنی؟ عرض کردم: نه! فرمودند: مقصودت معانی سخن من است؟ گفتم: آری. فرمودند: [پس در این صورت] اشکالی ندارد!).
📌 روایت سوّم:
- «فقلنا یارسول الله، انا نسمع منک الحدیث، فلا نقدر أن نؤدّیه. فقال: «اذا لم تحلّوا حراما ولم تحرّموا حلالا واصبتم المعنى فلابأس …»؛ مجمع الزوائد و منبع الفوائد، لنور الدین الهیثمی، ج 1، ص 154 (به رسول خدا ص عرض کردیم: حدیثى را مى شنویم ولى نمى توانیم آنگونه که شنیدیم نقل کنیم. فرمود: اگر حلالى را حرام نکنید و حرامى را حلال نکنید و به حقیقت معنا رسیده باشید [و همان را نقل کنید]، منعى نیست).
🔘 ادامه دارد...
#رجال_و_حدیث
#نقل_به_معنا
✅ https://eitaa.com/alhaydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 اعتقاد ابن عربی به حیات و عصمت امام زمان (ع)، و تحریف کتاب وی از سوی مخالفان!
#فایل_های_تصویری
#امام_شناسی
#امام_زمان_ع
✅ https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش س
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟!
🔅 آیت الله سید کمال حیدری
➖ (بخش چهارم)
3⃣ دلیل سوم: ناتوانی حافظۀ انسان در حفظ عین الفاظ سخنان دیگران!
🔹 جدای از دلایل فوق، هر کسی به حافظۀ خود رجوع کند، وجداناً می یابد که در بسیاری موارد، حتی در حفظ کردن جملات کوتاه هم عاجز است، تا چه رسد به عبارت های بلند! از نظر قدرت حافظه و توان به یادسپاریِ عین سخنان دیگران هم، بین ما و مردم قرون گذشته، تفاوت چندانی وجود ندارد و جایی ثابت نشده که انسان های مثلاً ده قرن پیش، حافظۀ قوی تری در مقایسه با بشر امروزی دارند.
مهمترین شاهد بر صحّت این مدعا (عدم تفاوت جدّی بین حافظۀ قدما با حافظۀ مردم در عصر حاضر) همان دو دلیلی است که پیشتر ذکر نمودیم؛ یعنی 👈 راویان صدر اسلام و زمان حیات ائمه (ع)، اولاً یک معنای واحد را نتوانسته اند عیناً با همان الفاظش حفظ کنند و لذا آن را به عبارت های گوناگون نقل کرده اند، و ثانیاً در سؤال از اهل بیت (ع)، به فراموشی و ضعف حافظۀ خود اعتراف نموده و از جواز یا عدم جواز نقل به معنا سؤال پرسیده اند 👉 : «إني أسمع الكلام منك فأريد أن أرويه كما سمعته منك فلا يجيئ» کافی، ج 1، ص 51 (سخنی از شما می شنوم و می خواهم همان طور که شنیده ام روایت کنم، ولی به خاطرم نمی آید!).
#رجال_و_حدیث
#نقل_به_معنا
✅ https://eitaa.com/alhaydari
4⃣ دلیل چهارم: شواهد قطعی تاریخی مبنی بر اختلاف قرائات قرآن
🔸 استدلال دیگری که می توان بر نقل به معنا بودن روایات اقامه کرد، یک شاهد تاریخیِ غیر قابل انکار است و آن اینکه مسلمانان نتوانسته اند برای قرآن کریم با همۀ قداست و عظمتی که دارد، یک قرائت واحد را حفظ کنند و به نسل های بعدی منتقل کنند! بلکه ما شاهد ده ها قرائت مشهور یا نادر در طول تاریخ اسلام هستیم. در اواسط قرن دوم هجری، هفت قرائت رایج اما متفاوت بین قاریان رواج پیدا کرد و در ادامه چند قرائت دیگر بر آن افزوده شد. هر کدام از این قُرّاء سبعه نیز برای خود، دو راوی مشهور داشتند. همه هم ادعا می کردند قرائت خودشان عیناً همان قرائت رسول خدا (ص) است! در حال حاضر هم از میان قرائت های متعدد، قرائت حفص از عاصم – و نه حتی قرائت ابوبکر شعبة بن عیاش از عاصم – رایج و مشهور است.
❇️ وقتی صحابه، تابعین و تابعین تابعین نتواستند از قرآن - که معجزۀ اسلام است و با وجود حجم اندکی که دارد - یک قرائت واحد که قرائت اصلی قرآن است و رسول خدا (ص) و ائمه (ع) همان را می خواندند، برای ما حفظ و منتقل کنند، چه طور می توان انتظار داشت روایات را که از نظر حجم صدها برابر قرآن است، بدون هیچ کم و کاست و با همان الفاظ برای ما نقل کنند؟! با این تفاوت که قرآن از همان ابتدا نوشته و حفظ می شد و مردم از سوی رسول خدا (ص) برای این کار ترغیب و تشویق هم می شدند، در حالی که حداقل تا یک قرن، از نگاشتن و نقل احادیث منع به عمل آمده بود! به علاوه اینکه برای نوشتن وحی، کاتبان مخصوصی بر این کار مهم گماشته شده بودند، اما برای حفظ و کتابت روایات، افراد مشخصی از سوی رسول اکرم (ص) و اهل بیت (ع) تعیین نشده بودند و هر کس با هرسطح سوادی، اقدام به نوشتن یا حفظ حدیث می کرد! بنابراین بدیهی است که روایات، نقل به معنا بوده باشند و نه نقل به الفاظ!
#رجال_و_حدیث
#نقل_به_معنا
✅ https://eitaa.com/alhaydari
التدابير النبوية.pdf
3.72M
📚 التدابیر النبویة لحفظ الرسالة الالهیة
✅ https://eitaa.com/alhaydari
🔺 ضرورت تمایز قائل شدن میان "اصل مذهب" و "اجتهاد علما"!
✅ نظرات و اجتهادات علما و بزرگان در جای خود ارزشمند و محترم است، اما این به آن معنا نیست که اجتهاد و برداشت ایشان از آیات و روایات – که در برخی موارد، با هم مخالف هم هستند!! – قداست پیدا کند، در حدّی که نقد استدلالی آنها، در میان اهل علم نوعی جرم قلمداد شود!
❗️ (بحث در این جا بیشتر مربوط به حوزۀ اعتقادات است)
#نظریه_مشروعیت_تعدد_قرائت_ها_از_دین
✅ https://eitaa.com/alhaydari
🔵 به صراحت می گویم، بنده معتقد به جریان جدیدی هستم که تفکر شیعی (دیدگاه علمای شیعه را، و نه ائمۀ معصومین علیهم السلام که از عصمت مطلق برخوردارند) را با نگاه تحلیلی و انتقادی بازنگری می نماید؛ وگرنه سخنان شیخ طوسی و شیخ مفید و شیخ صدوق و علمای بزرگ ما (رحمة الله علیهم)، با تمام احترامی که برای سخنان ایشان قائلیم، اجتهاد شخصی شان بوده و نظر خود را داده اند و ما نیز حق داریم در چارچوب های تعیین شده اجتهاد کنیم و نظر خود را بگوییم. لوح محفوظ و باطن عالم هم جز اهل بیت ع، دست احدی نیست! همه علما با ظواهر (عالم اثبات = عالم ذهن) سر و کار دارند و واقع (عالم ثبوت = عالم خارج) دست هیچ کس نیست! سخنان علمای دین، چیزی فراتر از احتمالات ضعیف یا قوی نیست! علم مطلق و صددرصد مطابق با واقع، فقط نزد خدا و معصومین است.
اساساً تقلید از علما – برای کسانی که خودشان در زمنیۀ مسائل کلامی و عقیدتی مجتهدند - در مسائل عقیدتی بی معناست.
🔸 آنچه شیخ مفید و شیخ طوسی و امثال این علمای بزرگ گفته اند، فقط برداشت و اجتهاد ایشان از مذهب است، و نه خود مذهب! مثلاً شیخ صدوق به «سهو النبی» قائل است در حالی که شیخ مفید که هم عصر اوست، بر خلاف وی «سهو النبی» را به شدت انکار و ابطال می کند. حال در این میان، کدام یک از این دو دیدگاهِ مخالف و موافق، عین مذهب است؟! با این حال، آیا شیخ صدوق یا شیخ مفید می توانند ادعا کنند، هر برداشتی که آنها از آیات و روایات دارند، عین همان چیزی است که مثلاً امام صادق (علیه السلام) در نظر داشته است؟؟ و آیا می توانند ادعا کنند نظر مخالف آنها، بر ضدّ دین و مذهب است؟! یا اینکه فقط فهم و برداشت شخصی و خطاپذیرِ خود را که با تلاش و جدیت به دست آورده اند، برای ما بیان می کنند؟!
#نظریه_مشروعیت_تعدد_قرائت_ها_از_دین
✅ https://eitaa.com/alhaydari
🔸 پس ما باید به تفاوت میان مذهب تشیع و آنچه که فلان عالم می گوید توجه نماییم و بین این دو خلط نکنیم!! همینطور، آنچه که من هم الآن دارم می گویم، عین مذهب نیست، بلکه برداشتی است که از مذهب و آیات و روایات دارم.
بنابرین نباید میان «اصل مذهب» و نظرات «علمای مذهب»، نوعی عینیت تصور شود تا اینکه اگر عالم و مجتهد دیگری، نظر فلان عالم بزرگ دینی را زیر سؤال برد، این کار او، نقد اصل دین و مذهب تلقی شود!
البته کسی که می خواهد نظر خودش را دربارۀ مبانی اعتقادی بگوید، باید اهلیت نظر دادن را داشته باشد نه اینکه بدون اینکه سواد و تخصص کافی در زمینۀ مسائل عقیدتی و علوم مرتبط با اعتقادات داشته باشد، بر اساس میل و سلیقۀ خودش حرف بزند!
🔸 از اینجاست که دیگر نباید قداست را وارد این مباحث کنیم. مذهب قداست دارد، اما نظرات علما قابل نقد و اعتراض و ردّ است و هیچ تقدسی نباید برای آنها قائل شد!
نباید نظر فقها و متکلمین مقدس گردد، اما متاسفانه تفکر شیعی و تفکر سنی مرتکب این اشتباه شده و به نظرات و اجتهادات علما که صرفاً برداشت شخصی و اجتهادی ایشان بوده قداست داده اند؛ در حالی که قرآن قداست دارد، اسلام قداست دارد، رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قداست دارد، ائمه اطهار (علیهم السلام) قداست دارند، اما نظرات علما آن قداست را ندارد، بلکه قابل بحث و بررسی و رد و قبول است.
🔸 البته که آن نظرات در جای خود محترم است، اما نباید بدان ها جنبۀ قدسی و ماورائی داد و آن ها را عین قرآن و روایات پنداشت؛ مثل این که کسی بگوید آنچه شیخ مفید گفته، دقیقاً همان است که مذهب می گوید، خیر اینطور نیست. شیخ مفید و شیخ طوسی از بزرگترین علمای شیعه اند، شیخ صدوق و علامه مجلسی و مرحوم سید خویی و شهید صدر و امام خمینی (رحمهم الله) نیز از علمای بزرگ هستند و باقی خواهند ماند، اما این افراد هر کدام برداشت و اجتهاد خود را در مورد مذهب داشتند و این مشخصّۀ بارز مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است که باعث شده هیچ طوفانی تا امروز نتواند آن را متزلزل نماید، چرا که خدا را شکر دروازه و راه اجتهاد در مکتب اهل بیت (علیهم السلام) کاملاً باز و گشوده است. البته این اجتهاد هم، برای خود آداب و قوانین و معیارها و روشی دارد که باید در جای خود مورد بررسی علمی و اجتهادی قرار گیرند.
👈 پس به یاد داشته باشیم که هرگز نباید "دین" را با "برداشت علما از دین" - که ممکن است مطابق با واقع باشد، و ممکن است مخالف با واقع باشد! - خلط کنیم و هر عالمی هر نظری داد، بگوییم دین این را می گوید!! بلکه باید بگوییم نظر، برداشت و فهم شخصی ایشان از نصوص دینی چنین است! 👉
🍃🍃🍃 برگرفته از برنامه «مطارحات فی العقیده» شبکه «الکوثر»، ۴ رمضان المبارک ۱۴۳۴ – ۲۲ تیر
#نظریه_مشروعیت_تعدد_قرائت_ها_از_دین
✅ https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش چ
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟!
🔅 آیت الله سید کمال حیدری
➖ (بخش پنجم)
〽️ تصریحات بزرگان شیعه و سنّی مبنی بر نقل به معنا بودن عمدۀ روایات!
1⃣ مورد اوّل: محقّق حلّی
🔸 محقّق حلی در کتاب «معارج الأصول» بر این باور است که صحابۀ پیامبر (ص)، سخنان ایشان را پس از پایان مجلس و بعد از گذشت زمان – کم یا زیاد – روایت می کردند و در یک چنین شرایطی عادتاً بعید است که تمام الفاظ و عبارات رسول خدا (ص) بدون هیچ تغییری، در ذهن انسان باقی بماند!:
«أن الصحابة كانت تروي مجالس النبي صلىاللهعليهوآله بعد انقضائها وتطاول المدد ، ويبعد في العادة بقاء ألفاظه عليهالسلام بعينها على الاذهان»؛ معارج الاصول، ص 153 (صحابۀ رسول خدا ص، سخنان ایشان را پس از پایان مجلس و گذشت زمان نقل می کردند و عادتاً بعید است که عین الفاظ در ذهن راویان باقی بماند».
#رجال_و_حدیث
#نقل_به_معنا
✅ https://eitaa.com/alhaydari
2⃣ مورد دوّم: علامه حلّی
🔸 علامه حلی در کتاب «نهاية الوصول إلى علم الأصول» تصریح
می کند به اینکه صحابۀ پیامبر (ص) و همین طور اصحاب ائمه (ع) آنچه را که از ایشان می شنیدند، اولاً به صورت مکرّر و لزوماً در چندین نوبت نمی شنیدند، بلکه غالباً فقط یکبار استماع می کردند، ثانیاً آنها را نمی نوشتند، و ثالثاً چنانچه قصد نگارش داشتند، کتابتِ آن ها را به مدت ها – کوتاه یا طولانی - بعد از خروج از مجلس بحث موکول می کردند!:
«یعلم قطعاً ان الصحابة لم يكتبوا ما نقلوه ولا كرروا عليه، بل كلما سمعوا اهملوا الى وقت الحاجة اليه بعد مدة متباعدة وذلك يوجب القطع بانهم لم ينقلوا نفس اللفظ، بل المعنى»؛ نهاية الوصول الى علم الاصول، ج 3، ص 472 (صحابۀ پیامبر ص، آنچه را که نقل کرده اند نمی نوشتند و آنچه که یکبار شنیده بودند را تکرار نمی کردند و شنیده های خود را به زمان نیاز - بعد از مدت ها - موکول می کردند، و همین امر در انسان قطع ایجاد می کند به اینکه راویان، عین الفاظ پیامبر ص را نقل نمی کردند بلکه، آن ها را نقل به معنا می کردند [یعنی آنچه که از سخنان رسول خدا ص فهمیده بودند را در قالب جملات خودشان، به دیگران منتقل می کردند!].
❇️ باید توجه داشت که در این بحث، بین صحابۀ پیامبر (ص) و اصحاب ائمه (ع) تفاوتی وجود ندارد؛ به این معنا که هر دو دسته، فرمایشات معصومین (ع) را نقل به معنا می کردند و نه نقل به الفاظ! زیرا حافظۀ اصحاب اهل بیت (ع) با یاران رسول الله (ص) - از جهت یادسپاری و فراموشی مطالب - به عنوان یک انسان متعارف، یکسان بوده است. این حقیقت در ادامۀ بحث روشن تر می شود.
#رجال_و_حدیث
#نقل_به_معنا
✅ https://eitaa.com/alhaydari
3⃣ مورد سوّم: علامه مجلسی
🔸 نمونۀ بعدی مربوط است به علامه مجلسی و تصریح وی بر اینکه روایات عمدتاً نقل به معنا هستند و اساساً چیزی شبیه به محال است که کسی بتواند هر آنچه را که شنیده، عیناً و بدون هیچگونه تغییری حفظ و منتقل کند؛ مخصوصاً آنکه زمان زیادی از شنیدن آن عبارات گذشته باشد!:
«من المعلوم أن الصحابة وأصحاب الائمة: لم يكونوا يكتبون الاحاديث عند سماعها، ويبعد بل يستحيل عادة حفظهم جمیع الالفاظ على ما هي عليه و قد سمعوها مرة واحدة، خصوصا في الاحاديث الطويلة مع تطاول الازمنة ولهذا كثيرا ما يروى عنهم المعنى الواحد بألفاظ مختلفة، ولم ينكر ذلك عليهم، ولا يبقى لمن تتبع الاخبار في هذا شبهة»؛ بحار الأنوار، ج 2، ص 124، ذیل روایت 24
(مشخص است که صحابۀ پیامبر ص و اصحاب اهل بیت ع، احادیثی را که می شنیده اند نمی نوشتند، و بعید بلکه عادتاً محال است کسی بتواند همۀ الفاظی را که شنیده عیناً همان طور که شنیده حفظ کند، در حالی که آن عبارات یک بار بیش تر به گوشش نخورده اند، به خصوص در مورد احادیث طولانی با وجود گذشت زمان؛ و به همین دلیل غالباً معنای واحد، از سوی ناقلان اخبار، با الفاظ و عبارات گوناگون نقل می شد و کسی آنها را به خاطر این کار انکار [و ملامت] نمی کرد، و برای کسی که در اخبار تحقیق و تتبّع کند، تردیدی در این باره باقی نمی ماند).
ممکن است کسی بگوید این مطلب دربارۀ احادیث طولانی صحیح است، اما راجع به عبارات کوتاه صدق نمی کند؛ زیرا آنها را به راحتی می توان حفظ کرد. علامه مجلسی در پاسخ می فرماید مشکل فراموشی و ضعف حافظه، مختصّ عبارت های بلند و چند صفحه ای نیست، بلکه شامل سخنان کوتاه هم می شود! چرا که اصحاب ائمه (ع)، بسیاری از سخنان را فقط یک بار می شنیدند و با یک بار شنیدن، حفظ عبارات کوتاه هم به راحتی میسّر نیست! به عنوان مثال، اگر کسی برای اولین بار یک صفحه از قرآن را بخواند و فردای همان روز از او بخواهیم آنچه که دیشب قرائت نموده را عیناً با همان الفاظ و بدون هیچ تغییری برای ما بخواند، شاید وی حتی یک آیه را هم نتواند با عین الفاظش بازگو کند، اما در عین حال می تواند محتوا و مضمون آیات را نقل به معنا کند.
لازم به ذکر است که وقتی در کتب اهل علم، عنوان «صحابه» ذکر می شود، غالباً یاران رسول خدا (ص) مراد است، اما در مواردی که واژۀ «اصحاب» به کار برده می شود، یاران اهل بیت (ع) مدّ نظر قرار می گیرد.
#رجال_و_حدیث
#نقل_به_معنا
✅ https://eitaa.com/alhaydari