eitaa logo
آیت الله سید کمال حیدری
1.5هزار دنبال‌کننده
282 عکس
242 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 معیارهای تشخیص شعائر حسینی (ع)، از بدعت ها و خرافات! ◾️ آیت الله سید کمال حیدری (بخش اول) 🔹 در
🔺 معیارهای تشخیص شعائر حسینی (ع)، از بدعت ها و خرافات! ◾️ آیت الله سید کمال حیدری (بخش چهارم و پایانی) ... 🔹 رجوع به «روایات» یا «راویان» روایت (عالمان دین شناس)؟! ➖ ممکن است کسی بپرسد چرا ما در مسائل مربوط به شعائر حسینی (ع)، اینقدر روی حوزه های علمیه و عالمان دین تمرکز می کنیم و ایشان را مسئول اصلی در ایفای این رسالت بزرگ می دانیم؟! 🔅 در پاسخ باید عرض کنم علتش این روایت معتبر و مشهور (توقیع شریف) است که: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ»؛ (وسائل الشیعة، ج 7، ص 140). متأسفانه خواسته یا ناخواسته دربارۀ این حدیث، یک مغالطه و اشتباه صورت گرفته که باید نسبت به آن تنبّه دهیم! شاهد مثال، این عبارت است: «فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا» که در آن امام (ع) فرموده اند به «راویان» احادیث ما که همان فقهای جامع الشرایط (مجتهد در اصول و فروع دین توأمان) هستند رجوع کنید و نه به «روایات»! یعنی در زمان غیبت به «عالمان دین» رجوع کنید تا برای شما معنای صحیح روایات ما را تبیین کنند، نه اینکه هر کس هر حدیثی را در هر کتابی دید برای مردم بخواند و طبق آن عمل کند! شناخت و عمل به روایات هم دارای یک سلسله اصول و ضوابط خاصّ است که هر کسی از آن ها آگاه نیست! در روایت مذکور، فرموده اند: «فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ»؛ یعنی عالمان و دین شناسان حجت من بر شما هستند و نفرمودند: «فإنّها حُجَّتِی عَلَیْکُمْ» تا اینکه ضمیر «ها» به روایات باز گردد!! این روش اخباری هاست که کتاب روایی را دستشان می گیرند و از روی آن برای مردم می خوانند و همه را دعوت می کنند که به مضمون آن ها عمل کنند! بدون اینکه معیارهای نقد و ارزیابی سندی و محتوایی احادیث را – که دو نمونه از مهمترین آنها «عرضه به قرآن» و «عرضه به احکام قطعی عقل» است – به کار ببندند. https://eitaa.com/alhaydari
🔹 جذب مردم با کدام تصویر از اسلام: اسلام عقلانی یا اسلام خشن و خرافی؟! ➖ باید آگاه باشیم که دشمنان اسلام، قرآن، پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) تلاش می کنند تا به مردم دنیا، از اسلام یک چهرۀ خشن، خرافی و عقل ستیز نشان دهند! از یک سو اسلام سنّی را با ایجاد فرقه هایی همچون القاعده، النصره و داعش، مشمئزکننده و وحشتناک جلوه می دهند، و از سوی دیگر آن قرائت از اسلام شیعی را تبلیغ می کنند که تصویری زشت و خردگریز از دین و مذهب ترسیم می کند. ❗️ البته قصد ندارم نیت خوانی کنم و وارد این بحث بشوم که دشمن، شخص یا جریان خاصّ شیعی را به وجود آورده یا نه، بلکه منظورم این است که 👈 ما نباید اجازه بدهیم خرافات، بدعت ها و اعمال خلاف عقل و فطرت، چهرۀ زیبا و نورانی اسلام و تشیّع را مکدّر و نازیبا سازد! بلکه باید سعی کنیم تا از اسلام، برداشت و قرائتی را به جهانیان معرفی کنیم که عقل و شعور و فطرت انسان ها بدان تمایل و گرایش پیدا کند. 👉 مثلاً واضح است که تصویر خشن، وحشتناک، عقب مانده، ضدّ عقل و مخالف فطرتی که داعش از اسلام و تسنّن به نمایش گذارده را، هیچ انسان سلیم النفس و خردمندی در عصر حاضر نمی تواند بپذیرد! https://eitaa.com/alhaydari
‼️ وظیفۀ مراجع، مؤسسات دینی و هیأت ها در پاسداری از شعائر حسینی (ع) و آفت زدایی از آنها! ➖ در پایان این بحث، سه دسته را مورد خطاب جدّی قرار می دهم تا در مقابل بسیاری از این اعمال خرافی و بدعیت آمیز - که هیچ اصل و ریشه ای در قرآن، روایات معتبر، عقل و فطرت ندارند - بایستند و با انفعال و سکوت خود، میدان را برای رواج آن ها و تخریب دین و مذهب، باز نگذارند! 1⃣ دستۀ اول، حوزه های علمیۀ قم و نجف و در واقع مراجع و عالمان دین هستند که وظیفه دارند – بر اساس معیارهای پیش گفته، یا هر ملاک معتبری که خودشان صحیح می دانند - جلوی این فعالیت های مخرّب را بگیرند. 2⃣ گروه دوّم، مؤسسات، مراکز علمی، تحقیقاتی و دانشگاهی هستند که موظف اند شیعیان را نسبت به این مسأله آگاه کنند و درک آن ها بالاببرند که به جای پرداختن به اصل مطلب و تلاش در راستای تحقّق بخشی به اهداف قیام حسینی (ع)، گرفتار حواشی و زوائد و بدعت ها نگردند! 3⃣ و دستۀ سوّم هم، هیأت ها و حسینیه ها هستند که نباید اجازه دهند تا در محیط آنها یکچنین اعمالی انجام شود؛ زیرا همه باید بدانند این گونه فعالیت ها همچون قمه زنی، راه رفتن بر روی خار و آتش و صدای حیوانات را درآوردن و چار دست و پا راه رفتن و غیره، اولاً به اصل اسلام ضربه می زند، ثانیاً به حیثیّت مکتب تشیّع و اهل بیت (ع) لطمه وارد می سازد، و ثالثاً اهداف قیام بزرگ و حماسۀ تاریخی و انسانی امام حسین (ع) را تحت الشعاع قرار می دهد و آثار سازندۀ آن را کمرنگ و خنثی می کند! 📽 مطارحات فی الفکر والعقیدة: 🔅 الشعائر الحسینیة (ع)؛ بین المنصوصة والمستحدثة https://eitaa.com/alhaydari
🔺 تبیین نظریۀ «اسلام قرآن محور» از زبان آیت الله حیدری 🔹 این کلیپ مهم را از دست ندهید❗️ 🔸 خلاصه و چکیده نظریه "اسلام قرآن محور" را از خود علامه حیدری بشنوید. آیت الله حیدری در این فایل تصویری، یکی از مهترین نظریات خود؛ یعنی «اسلام محوریة القرآن» یا همان «اسلام قرآن محور» را به زیبایی تبیین نموده و برخی از ابهامات و سوء تفاهم ها را برطرف می کنند. علامه حیدری این بحث عمیق و راهبردی را به زبانی ساده و همه فهم بیان می کنند تا علاوه بر اهل علم - اعم از حوزوی و دانشگاهی - عموم مردم عزیز هم از نگرش قرآنی برخوردار شوند تا هر جا و از زبان هر کسی، روایتی دیدند یا شنیدند، به صرف اینکه در یکی از منابع روایی آمده آن را نپذیرند!، تا اینکه انطباق آن با "مبانی قرآنی"، "احکام قطعی عقلی" و سایر "احادیث صحیح و معتبر"، از سوی علما و متخصصان برای ایشان روشن شده باشد. ❇️ در این کانال به کرات بیان شده که "سنت" غیر از "روایت" است! سنت آن چیزی است که قطعا از سوی پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) صادر شده و بدون تردید حجت است، اما "روایت" صرفا نقل قولی از سوی راویان - چه موثق و چه ضعیف - است که در منابع روایی آمده و اصلا معلوم نیست که از معصومین (ع) صادر شده یا نه؛ لذا باید با توسل به یک سلسله اصول و مبانی حدیثی و رجالی و تفسیری و عقلی و غیره اثبات شود که از اهل بیت (ع) صادر شده یا خیر. اگر قطع به صحت صدور آنها حاصل شد، اخذ می شود، و اگر قطع به عدم صدور آنها احراز گشت، طرد می شوند! ‼️ پذیرش هر روایت و عمل طبق آن بدون ارزیابی سندی و محتوایی برای احراز صدور یا عدم صدور آن از اهل بیت (ع)، ممکن است در مواردی به معنای نسبت دادن کذب به اهل بیت (ع) باشد!؛ زیرا چیزی را که برخی راویان نقل کرده اند و احتمال دارد اشتباه کرده باشند، بدون تحقیق به اهل بیت (ع) نسبت داده ایم، در حالی که ممکن است ائمه (ع) اصلا آن سخن را نفرموده باشند!! https://eitaa.com/alhaydari
21.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺تبیین نظریه "اسلام قرآن محور" از زبان آیت الله حیدری ❇️ از "اسلام حدیث" تا "اسلام قرآن!" https://eitaa.com/alhaydari
14.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 خطاب علامه حیدری به علمای شیعه و سنی درباره عدم توهین به مقدسات یکدیگر! https://eitaa.com/alhaydari
❇️ پرسش و پاسخ موضوع: عرفان/ تحصیل عرفان ⁉️ سؤال 1 در برخی سخنان تان از عرفان شیعی سخن گفته اید؛ لطفاً بفرمایید شرایط لازم برای آموختن آن چیست و چه کتاب هایی را در آن زمینه باید مطالعه کرد؟ 🖋 جواب 1⃣ کسی که قصد آموختن عرفان را دارد، ابتدا باید مقدمات علمی لازم برای فهم آن مطالب را بیاموزد، و در عین حال از استاد متخصّص در این رشته برای رفع اشکالات و شبهات استفاده نماید. 2⃣ از کتاب هایی که به عرفان شیعی پرداخته اند می توان به کتب سید حیدر آملی، ملاصدرا، امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری (رضوان الله علیهم) و علامه حسن زاده آملی اشاره نمود. همچنین می توانید به رساله سیر و سلوک مرحوم سید محمد مهدی بحرالعلوم و رساله لب اللباب در سیر و سلوک اولی الالباب مرحوم سید محمد حسین طهرانی و همچنین نگاشته های عرفانی و اخلاقی ما، چون کتاب «العرفان الشيعي» و كتاب «مراتب السير والسلوك إلى الله» مراجعه نمایید. ✅ https://eitaa.com/alhaydari
🔵 پرسش و پاسخ 🔸 موضوع: فقهی/ معیار تشخیص موسیقی غنادار از موسیقی بدون غنا 📝 سوال 🔹 سلام علیکم حکم صریح برای تشخیص موسیقی غنادار از غیر غنادار چیست؟ مخصوصا در عصر حاضر که حد فاصل بین موسیقی های حرام و غیر حرام، تقریبا از بین رفته و تشخیص این دو، کار مشکلی است. با تشکر 🖋 جواب بسم الله الرحمن الرحیم علیکم السلام 🔸 معیار در تشخیص موسیقی های غنادار از غیر آن، عبارت است از: ➖ آهنگ ها و اصواتی که غالبا مورد استفاده اهل فسق و فجور قرار می گیرند. ➖ در نفس انسان نوعی سبکی، طرب و حالت رقص ایجاد می کنند. ➖ در انسان تهیج کاذب که شهوت حیوانی را تحریک می کند ایجاد می کنند که در اثر آن، توازن عقلی انسان از بین می رود و منجر به رقص و عدم استقرار بدنی می شود. ➖ حس لذت بردن از بی بند و باری و بی عفتی را در انسان پدید می آورد و فرد را از حالت طبیعی انسانی خارج می کند. 🔺 و اما سایر اصوات و آهنگ های نیکو که در نفس انسان سرور و ابتهاج یا حزن ایجاد می کنند به طوری که توازن عقلی انسان از بین نرود، مباح و حلال می باشند، بلکه از ظاهر برخی از اخبار و روایات چنین بر می آید که این قبیل اصوات از نظر شرعی نیکو هم می باشند، به ویژه درباره قرآن کریم که اگر با صوت زیبا و آهنگین خوانده شود، اثر آن در مخاطب بیشتر می شود. https://eitaa.com/alhaydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 چگونه قرآن از طریق تطبیق مصادیق جدید،زنده و به روز می شود؟! 🔅جمود درباره یک مصداق خاص،قرآن را از روزآمدی و پویایی باز می دارد! https://eitaa.com/alhaydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 تفسیر متفاوت آیت الله حیدری درباره آیه "الرجال قوامون علی النساء" 🔅 زنان امروزی به دلیل رشد فکری و فرهنگی، در مقایسه با گذشته، حق بیشتری در تصمیم گیری های فردی، خانوادگی و اجتماعی دارند! https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
1⃣ عاشق علم باشید و کارهای علمی را در اولویت اولتان قرار دهید! 2⃣ در مباحث علمی، نقاد و دقیق باشید
🔺 برخی از ویژگی ها و خصوصیات "روحیه علمی" از دیدگاه آیت الله حیدری 🔹 روحیه علمی باید دارای سه ویژگی مهّم باشد: 2⃣ ویژگی دوم: در مباحث علمی، نقاد و دقیق باشید! 🔸 هیچ مطلبی را بدون دلیل و برهان و بیّنه قبول نکنید. همه چیز را نقد کنید؛ یعنى همه چیز را در دایره نقد و تحلیل بگذارید. نگویید بزرگان ما، تاریخ ما، خطهاى قرمز ما، مسلّمات ما و ضرورت هاى ما، اجازه نقد و تامل نمی دهد! این نوع حرفها ممکن است به درد مردمی که اهل تحقیق و تدقیق در مسائل علمی و معرفتی نیستند بخورد، اما براى آن کسانى که آن روحیه علمى را طلب می کنند و مى خواهند به جایى برسند و به حقیقت دست پیدا کنند، مانع است و جلوی پیشرفت علمی را خواهد گرفت. هیچ گاه باب نقد را نبندید؛ همان چیزی که ما از آن تعبیر مى کنم به باب اجتهاد که باید باز بماند و هیچ خط قرمزى در آن نباشد. الان اگر برگردید به قرن چهارم یا پنجم، واقعاً آن دوران طلایى اسلام که بزرگان زیادی تربیت شدند، آن هم در همه مکتب ها، مى بینید که باب اجتهاد باز بوده و هیچ خط قرمزى در آن وجود نداشته است و همگان هم حق داشتند که صحبت کنند و نظر بدهند. البته وقتى از نظر دادن و نقد کردن سخن می گوییم، منظورمان این نیست که هر کسی بدون پشتوانه کافی علمی، مجاز است وارد بحثهای پیچیده و عمیق بشود و هر چه دلش خواست بگوید و بزرگان را زیر سوال ببرد و از این طریق احترام و عظمت ایشان را خدشه دار کند، بلکه نقد و شهامت علمی هم، معیارها، ملاکها و مقدمات خاص خودش را می طلبد. بلکه مرادمان این است که فرد صاحب نظر و مجتهد در حوزه مربوطه، واقعاً ترس و واهمه اى از چیزى نداشته باشد و دیدگاه خودش را که مبتنی بر مطالعه و تحقیق و استدلال است با شهامت بیان کند. ✅ https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 برخی از ویژگی ها و خصوصیات "روحیه علمی" از دیدگاه آیت الله حیدری 🔹 روحیه علمی باید دارای سه ویژگی
🔹 روحیه علمی باید دارای سه ویژگی مهّم باشد: 3⃣ ویژگی سوم: نظر و برداشت شخصی خودتان را عین دین ندانید!! 🔅 خودتان را در معرض نقد قرار دهید و به هنگام نقد شدن، سعه صدر داشته باشید. 🔸 حتی اگر مورد انتقاد شدید هم قرار گرفتید، سعه صدر داشته باشید، نه اینکه تا نقد شدید بگویید «وا اِسلاما» و نظر خودتان را عین حق بدانید، که اگر کسی آن را نقد کرد، گمان کنید که اسلام و قرآن را نقد کرده اند!، در حالی که نظر شما تنها یک برداشت از آیات و روایات است و ممکن است فهمتان اشتباه بوده باشد و چه بسا خودتان هم بارها گمان کرده اید که فلان مطلبتان عین حق است، اما بعدا برایتان مشخص شده که در اشتباه بوده اید! به عبارت دیگر، برداشت شما از قرآن و روایات، تنها یک قرائت است و من نوعی به عنوان یک منتقد، این قرائت شما را در حال نقد کردن هستم، نه اینکه اسلام و اهل بیت (ع) را نقد کرده باشم! نقد و زیر سوال بردن فهم و برداشت یک عالم از آیات و روایات، غیر از نقد کردن و نپذیرفتن خود آیات و روایات است!! این دو را نباید با هم خلط کنید! انسان نباید گمان کند که هر چه او بدان معتقد است، همان چیزی است که در لوح محفوظ و علم الهی ثبت است و عین حق می باشد! چرا به کسی که سخن شما را رد می کند، مى گویید شما به اسلام توهین مى کنید؟! چه کسى به اسلام توهین کرده است؟ مگر نظر و اعتقاد و برداشت خاص شما از دین، عین دین است که نپذیرفن آن، به معنای زیر سوال بردن دین باشد؟! 👈 مخالف شما، ممکن است به فلان بیان و دیدگاه شما اشکال وارد کند و قرائت و برداشت و استدلال و توجیه شما را از یک آیه و روایت خاص، صحیح نداند، این چه ربطی دارد به اینکه به دین اهانت کرده باشد؟! مگر شما دین هستید؟! اگر شما نظر خودتان را عین حق و میزان حق و باطل می دانید، خوب طرف مقابل هم، دیدگاه و برداشت خودش را عین حق دانسته و نظر شما را عین گمراهی می داند! 👉 الان متأسفانه به جایی رسیده ایم که یا جهلاً یا غرضاً و یا به هر دلیل و انگیزه ای، قابلیت نقد را در خودمان تقویت نمی کنیم. هیچ گاه قبول نداریم کسى ما را نقادى کند، یعنى آن سعه صدر علمی را نداریم. در روحیه علمى انسان، این سه خصوصیت خیلى ضرورى است. لذا امکان دارد شخصی عالم باشد ولی هیچ یکى از این خصوصیتهاى سه گانه در او نباشد، و امکان دارد از نظر علمى اطلاعاتش زیاد نباشد ولی هر سه خصوصیت فوق را داشته باشد. یعنى: «طالب للحقیقه، باحث عنها، عاشق لها، ینقد کل شیء و یقبل النقد لنفسه». ✅ https://eitaa.com/alhaydari
🔺 الوسطیة فی القرآن (اعتدال در قرآن) ✅ https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 الوسطیة فی القرآن (اعتدال در قرآن) ✅ https://eitaa.com/alhaydari
📚 الوسطیة فی القرآن، آیت الله سید کمال حیدری، به قلم: حجت الاسلام دکتر طلال حسن ❇️ کتاب «الوسطیة» فی القرآن که اعتدال، و احتراز از افراط و تفریط در همۀ عرصه ها و ساحت های تفکر و زندگی انسان را مورد بررسی قرار داده، در شش فصل سامان یافته است. عناوین فصول مذکور عبارت اند از: نقش قرآن در زندگی انسان، اعتدال در قرآن و سنّت، اعدال در تشیّع، مراتب ایمان در قرآن، نظم دهی به ارتباطات انسان در زمینه های مختلف (تنظیم ارتباط با خود، خدا، پیامبر ص، اهل بیت ع، مردم و غیره)، خاتمه و چکیدۀ مباحث. 🔹 لازم به ذکر است که مساله اعتدال با وجود اهمیت فراوانی که از نظر دینی و عقلی دارد، عمدتا به صورت مستقل مورد بحث و تحقیق قرار نگرفته و در این زمینه کتاب های زیادی وجود ندارد. این اثر در 334 صفحه و با قطع وزیری، از سوی موسسه فکری و فرهنگی امام جواد (ع) به چاپ رسیده است. ✅ https://eitaa.com/alhaydari
❗️ آیت الله حیدری در زمینه علوم مختلف اسلامی متخصص و صاحب نظر بوده و از دیدگاه های عمدتا متفاوت و بعضا جدیدی برخوردار می باشند. در ادامه، یکی از مبانی مهم حدیثی علامه حیدری، مبنی بر نقل به معنا بودن روایات، ادله، آثار و رویکردهای متعدد در قبال آن را مشاهده می فرمایید. کسانی که قصد دارند با مبانی فکری و دین شناختی آیت الله حیدری به ویژه در حوزه روایات آشنا شوند، لازم است این بحث بسیار مهم و چالش برانگیز را به دقت مطالعه نمایند. ✅ https://eitaa.com/alhaydari 👇👇👇
آیت الله سید کمال حیدری
❗️ آیت الله حیدری در زمینه علوم مختلف اسلامی متخصص و صاحب نظر بوده و از دیدگاه های عمدتا متفاوت و بع
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش اول) 🔹 طرح مسأله همان طور که می دانیم، روایات از نظر نوع و چگونگی نقل، بر دو قسم اند: «نقل به الفاظ» و «نقل به معنا». نقل به الفاظ به این معناست که راوی، عبارتی را که از معصوم (ع) شنیده است، به طور کامل و بدون تغییر الفاظ آن، عیناً نقل کند. اما مراد از نقل به معنا این است که ناقل خبر تلاش کند محتوا را نقل کند، اما به هر دلیل نتواند عین الفاظ معصوم را انتقال دهد و به عبارت دیگر، محتوا از معصوم باشد، اما الفاظ، صورت جمله و ساختار عبارات را خود راوی – که قطعاً فاقد عصمت است و امکانِ اشتباه کردن در او وجود دارد – تنظیم و بیان کند. به تعبیر دقیق تر، نقل به معنا، فهم و برداشت خود راوی است از کلام معصوم (ع) که ممکن است مطابق مراد اصلی پیامبر یا امام بوده، و احتمال هم دارد مخالف قصد ایشان باشد! و در یک جمله می توان گفت نقل به معنا یعنی برداشت و فهم شخصی راوی از بیان معصوم؛ زیرا ناقل تا ابتدا اصل سخن و مدّعای معصوم را نفهمد، نمی تواند آن را به خوبی و بدون اشکال به دیگری منتقل کند؛ حال اگر سخن گوینده را درست فهمیده باشد، درست هم انتقال خواهد داد، و اگر اشتباه متوجه شده باشد، طبعاً برداشت غلط خود را به اسم کلام پیغمبر (ص) و امام (ع) برای دیگران نقل خواهد کرد!! ⁉️ پس از روشن شدن مطلب فوق، اکنون مسأله این است که احادیثی که در منابع روایی شیعه و سنّی وارد شده، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! آیا اخباری که عمدتاً توسط چهار، پنج یا شش نسل از راویان نقل شده و در جوامع حدیثی جمع و تبویب گشته، عین کلام و عبارات پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) است – همان طور که ما دربارۀ قرآن کریم بر این باوریم که تمام آیات آن نقل به الفاظ هستند – یا اینکه راویان (اعم از صالح و فاسق)، تنها آنچه که از کلام معصومین (ع) فهمیده و برداشت کرده اند را در قالب جملات خودشان، برای نسل های بعدی نقل کرده اند؟! https://eitaa.com/alhaydari
✅ فایده و ثمرۀ بحث پیش از پاسخ به مسألۀ فوق، شایسته است به فایده و ثمرۀ عملی این بحث اشاره نماییم تا هم اهمیت آن نزد خوانندگان گرامی مشخّص و برجسته شود، و هم آثار و نتایج این موضوع و همچنین رویکرد صحیحی که در قبال آن باید داشته باشیم، آشکار گردد. 1⃣ فایدۀ اول: محور دانستن قرآن و فرع قرار دادن روایات (محوریة القرآن و مداریّة السنة) 🔹 وقتی ثابت شد که روایات «نقل به معنا» هستند و در انتقال آن ها به دیگران، برداشت و ذهنیّت راویان – غلط یا درست – نیز اثر گذاشته و ما نمی دانیم که فلان عبارت، واقعاً سخن امام معصوم (ع) است یا فهم نادرست و تلقّی ناقص راوی، در اینجا به ناچار رجوع می کنیم به کتاب الله، و قرآن را میزان و معیار اصلی قرار می دهیم برای ارزیابی نقل قول مورد نظر؛ همان طور که خود اهل بیت (ع) - از طریق روایات عَرض - ما را به این روش توصیه و ترغیب نموده اند؛ ضمن اینکه جدای از دلیل نقلی و تعبّدی، دلیل عقلی هم - که نقل به الفاظ (قرآن) را معتبرتر و ارزشمندتر از نقل به معنا (روایات) می داند – ما را بدان رهنمون می شود. بدیهی است وقتی روایات «نقل به الفاظ» باشند، به دلیل عصمت اهل بیت (ع)، عرضه به قرآن دیگر معنا پیدا نخواهد کرد؛ چرا که ایشان به تَبَع رسول اکرم (ص)، خود مفسر و مبیِّن قرآن اند و محال است چیزی بر خلاف قرآن بگویند: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»؛ نحل/ 45 (قرآن را بر تو نازل کردیم تا آنچه را که بر مردم نازل شده، برایشان بیان کنی و باشد که بیندیشند)؛ اما وقتی ثابت شود که اخبار «نقل به معنا» شده اند و ذهنیّت و برداشت شخصی راویانِ غیر معصوم در آن ها اثر گذاشته، در اینجا مسألۀ عرضه به قرآن و نقد محتوایی حدیث مطرح می شود. 👈 بدین ترتیب آنچه که اصل و اساس دین شناسی قرار می گیرد، «قرآن کریم» خواهد بود و روایات از حالت متن و محور بودن خارج شده و در جایگاه حقیقی خود که همان «در طولِ قرآن بودن» است، استقرار خواهند یافت. قرآن کریم به این دلیلی که بر خلاف روایات، اولاً جعل و کذب و تحریف در آن راه ندارد، و ثانیاً نقل به الفاظ است و نه نقل به معنا، بر احادیث حاکم است و اخبار باید در ذیل و فرع آن جای گیرند (اسلام القرآن) و نه بالعکس؛ کما اینکه هم اکنون غالباً در حوزه های علمیه و محافل علمی مشاهده می کنیم! (اسلام الحدیث). 👉 لازم به ذکر است در جای خود بحث نموده ایم که مراد ما از روایات که باید فرع بر قرآن در نظر گرفته شوند، «سنّت مَحکیّه» یا همان «سنّتِ نقل شده و گزارشی» است، و نه «سنّت واقعیّه» که عِدل و همسنگ قرآن است. https://eitaa.com/alhaydari
2⃣ فایدۀ دوّم: جلوگیری از یکسان پنداری مقصود امام معصوم (ع)، و برداشت افراد غیر معصوم! 🔹 یکی دیگر از آثار و ثمرات این بحث، تمایز قائل شدن بین کلام معصوم و غیر معصوم، به نحو جدّی و پررنگ است؛ به این معنا که عمدۀ اهل علم، در نگاه اولیه و بدوی، اخباری را که در منابع روایی مشاهده می کنند، سخن پیامبر (ص) یا امام معصوم (ع) می پندارند و مثلاً می گویند امام صادق (ع) چنین فرمود! حال آنکه فلان عبارت، نقل به الفاظ نیست تا به راحتی بتوانیم آن را به اهل بیت (ع) نسبت دهیم، بلکه نقل به معناست و راوی فهم و برداشت شخصی خودش را – که ابتدائاً معلوم نیست درست باشد یا غلط – برای ما نقل کرده و نه عین مراد و مقصود اصلی ائمه (ع) را! وقتی به طور تفصیلی و جدّی توجه داشته باشیم که عمدۀ این روایات، نقل به معنا و فهم الرّاوی هستند، به راحتی به خودمان جرأت نمی دهیم هر آنچه که در مصادر روایی نقل شده را، بلافاصله به ساحت مبارک اهل بیت (ع) نسبت دهیم و از این طریق، چه بسا فهم نادرست یک انسان غیر معصوم و ممکن الخطا را به حساب امام معصوم بگذاریم و ناخواسته چهرۀ نورانی ایشان را مکدّر جلوه دهیم! کسی که تفصیلاً و با استدلال دریافته که تقریباً همۀ احادیث – جز معدودی – نقل به معنا هستند، بین برداشت راوی – که امکان خطا در آن وجود دارد - و مقصود اصلی امام معصوم خلط نمی کند و تا احراز نکند که فلان نقل قول، از اهل بیت (ع) صادر شده، بدان اعتماد نمی کند، آن را به این ذوات مقدّسه نسبت نمی دهد و اساس شناخت و عمل خود را بر پایۀ سست آن نمی نهد! آنکه روایتی را می بیند و بدون تحقیق کافی دربارۀ سند و محتوای آن به منظور احراز صحّت صدور، بلافاصله می گوید امام (ع) فرمود!، مشخص است که به تمایز و شکاف بین «نقل به الفاظ» و «نقل به معنا» عنایت نداشته و برداشت یک راوی غیر معصوم را با مراد اصلی امام معصوم یکی گرفته است!! ✔️ همچنین وقتی کسی یک روایت نقل به معناشده را مورد ارزیابی و نقد قرار داده و حتی - در صورت مخالفت با قرآن یا سایر میزان های سنجش روایات - طرد می کند، نمی توان به او گفت شما چرا کلام امام معصوم را زیر سوال برده ای؟! زیرا وی اصل سخن و قول المعصوم را حجت می داند، اما فهم راوی غیر از قول امام (ع) است! و ناقد، برداشت ناصحیح و محرف راوی از فرمایش امام را نقد می کند؛ در حالی اگر اثبات شود روایتی نقل به الفاظ بوده، - برای کسی که به عصمت اهل بیت ع قائل است - دیگر نقد آن معنا نخواهد داشت! ‼️ پس رد روایتی که نقل به معنا شده، غیر از نقد خود امام معصوم (ع) است که ساحتش فراتر از دسترس نقد و اشکال است، و نباید بین این دو خلط کرد! پس از روشن شدن صورت مسأله و اشاره به اهمیت و فایدۀ طرح آن، اصل مدّعا را بیان نموده و در ادامه، بر صحّت آن، چند دلیل اقامه می کنیم. 🔘 ادامه دارد... https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش ا
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش دوم) 〽️ بیان مدّعا: عمدۀ روایات، نقل به معنا هستند و نه نقل به الفاظ! 🔹 در پاسخ به مسألۀ فوق باید گفت تقریباً همۀ اخباری که در مصادر روایی شیعه و سنّی مشاهده می کنیم – جز تعداد بسیار اندک و انگشت شماری از آنها – نقل به معنا هستند؛ یعنی ناقلان اخبار آنچه را که از سخنان معصومین (ع) متوجه شده و برداشت نموده اند را با جملات و عبارات خودشان برای دیگران نقل کرده اند. وقتی خبری نقل به معنا شد، ما دیگر عین سخن و الفاظ معصوم را در دست نداریم تا با قاطعیّت بگوییم امام (ع) چنین فرمود! بلکه صرفاً با نقل قول هایی مواجه هستیم که راویان، آنها را به اهل بیت (ع) نسبت داده اند و ما در ابتدا اصلاً نمی دانیم که آیا این إسناد صحیح است و این اخبار واقعاً از سوی امام معصوم (ع) صادر شده اند یا نه؟! یعنی باید با اتکاء به یک سلسله میزان ها و معیارها، صحت یا عدم صحتِ صدورِ نقل قول های مذکور را احراز کنیم تا نهایتاً بتوانیم با اطمینان بگوییم فلان سخن از اهل بیت (ع) صادر شده یا نشده است! 👈 اگر روایتی نقل به الفاظ باشد، از آن جهت که به عصمت اهل بیت (ع) قائلیم، باید بی چون و چرا آن را بپذیریم، اما در صورتی که یک روایت نقل به معنا باشد، به دلیل واسطه شدن ناقل، احتمال اشتباه راوی و عدم انتقال صحیح مقصود معصوم وجود دارد، و لذا در اینجاست که باب نقد و بررسی بر روی آن روایت – هم از جهت سند، و هم از حیث متن که بسیار مهمتر است - باز می شود تا مبادا فهم غلط و برداشت خلاف واقعِ راوی، به ساحت امام معصوم (ع) نسبت داده شود! 👉 در ادامه، مدّعای مذکور (نقل به معنا بودن روایات) را با چند دلیل اثبات نموده و در انتها به دیدگاه برخی از بزرگان شیعه و سنّی نیز در این باره به عنوان مؤیّد اشاره می کنیم. https://eitaa.com/alhaydari
1⃣ دلیل اول بر اثبات مدّعا: نقلِ الفاظِ متعدّد برای معنای واحد! 🔸 اولین دلیل آن است که در منابع روایی، اخبار فراوانی را مشاهده می کنیم که در عین برخورداری از یک معنای واحد، با الفاظ و عبارات متفاوت و متعدّدی بیان شده اند، در حالی که اگر خبری نقل به الفاظ شده باشد، همۀ راویان باید جملات و عبارات یکسانی را ذکر کرده باشند! یکی از واضح ترین نمونه ها و مصادیق برای نقل به معنا، «حدیث غدیر» است. همه می دانیم که واقعۀ غدیر خم در طول تاریخ یک بار بیشتر اتفاق نیافتاده است و پیامبر خدا (ص) نیز طبعاً فقط یک بار آن خطبه را ایراد کرده اند. اما با این وجود وقتی سراغ مصادر روایی می رویم، می بینیم راویان مختلف اعم از شیعه و سنّی، این خطبه را به شکل های گوناگون و با الفاظ و عبارات متفاوت نقل کرده اند. یکی چند صفحه مطلب نقل کرده، دیگری یک صفحه، فرد دیگر چند پاراگراف و برخی نیز دو سه جمله بیشتر برای ما ذکر نکرده اند! حال ما از کجا می توانیم یقین صددرصد حاصل کنیم که کدام یک از این نقل قول های متفاوت و بعضاً متهافت، عین سخن رسول خدا (ص) است؟! مگر چند فراز معدود، از جمله عبارت «من کنت مولاه، فعلی مولاه» که تقریباً همۀ راویان، آن را با یک عبارت واحد ذکر کرده اند که از این جا می فهمیم این فراز از خطبه، نقل به الفاظ است؛ زیرا عقلاً وقتی تعداد زیادی از افراد، عبارتی را به یک شکل بیان می کنند، مشخص می شود که آن خبر به همان صورت صادر شده است. قطعاً همۀ این افراد هم کذاب و خائن نبوده اند تا کسی بگوید متن خطبۀ غدیر را به عمد تغییر داده اند، بلکه عده ای از آنها صالح و موثق بوده اند اما با این حال، عباراتشان با جملات سایر ناقلان، متفاوت است. علامه مجلسی به این استدلال چنین اشاره نموده است: «ولهذا كثيرا ما يروى عنهم المعنى الواحد بألفاظ مختلفة»؛ (و به همین دلیل، در بسیاری موارد یک معنای واحد از اهل بیت ع با الفاظ و عبارات مختلف نقل شده است)، بحار الأنوار، ج 2، ص 124. 2⃣ دلیل دوم بر اثبات مدّعا: روایات ناظر به پرسش از جواز نقل به معنا 🔘 ادامه دارد... https://eitaa.com/alhaydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 با چه شرطی می توانیم روایات نقل به معنا را بپذیریم؟! آیا صرف وثاقت راوی، برای قبول نقل قول او کفایت می کند؟! https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش د
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش سوّم) 2⃣ دلیل دوم بر اثبات مدّعا: روایات ناظر به پرسش از جواز نقل به معنا 🔸 دومین دلیل که نشان می دهد در زمان اهل بیت (ع)، فرهنگ کتابت حدیث – جز در موارد استثناء – رایج نبوده، یک سلسلسه روایات است که در آنها راوی از پیامبر (ص) یا امام (ع) می پرسد آیا جایز است کلام ایشان را نقل به معنا و مضمون کند یا نه؟! رسول خدا و ائمه در پاسخ به این سؤال فرموده اند جایز است، اما به شرطی که راوی بتواند معنا و محتوای اصلی کلام را به درستی و بدون تغییر منتقل کند، در غیر این صورت جایز نیست نقل به معنا کند! البته بحث ما در اینجا دربارۀ مسألۀ جواز یا عدم جواز نقل به معنا و همچنین شرایط و معیارهای نقل آن و غیره نیست، بلکه فعلاً قصد داریم اثبات کنیم از آن جهت که راویان دربارۀ جواز نقل به معنا از اهل بیت (ع) سؤال می پرسیدند، متوجه می شویم اولاً این پدیده در آن زمان هم مطرح و شایع بوده و پیرامون آن بحث و گفتگو در می گرفته، ثانیاً فرهنگ اصلی و رایج در آن زمان، عمدتاً حفظ روایات و نقل به معنا (فرهنگ شفاهی و سماعی) بوده، و نه کتابت و نقل به الفاظ! (فرهنگ کتابی و نوشتاری)؛ 👈 زیرا اگر همۀ اصحاب اهل نوشتن و کتابتِ تمام جملات و کلمات ائمه (ع) بودند، دیگر معنا نداشت که به حفظ روی بیاورند و دربارۀ جواز یا عدم جواز آن بپرسند! 👉 مثل عصری که خود ما الان در آن زندگی می کنیم؛ یعنی چون فرهنگ کتابت و نوشتن رایج است، هیچ یک از طلبه ها و دانشجویان سخنان اساتید خود را کلمه به کلمه و خط به خط حفظ نمی کنند! کسی که همه چیز را روی کاغذ می نویسد، دیگر چه نیازی دارد به اینکه همان نوشته ها را به خاطر هم بسپارد؟! با توجه به اینکه حفظ کردن عبارات – مخصوصاً که طولانی هم باشند - اساساً کاری بسیار دشوار است و بدون تلاش و تکرار زیاد، میسّر نمی شود، اگر نگوییم اصلاً غیر ممکن است!! در ادامه، به سه نمونه از این نوع روایات اشاره می کنیم. https://eitaa.com/alhaydari
📌 روایت اول: همان طور که اشاره شد، این قبیل روایات، هم در منابع شیعه و هم در مصادر اهل سنت وارد شده اند. از میان آنها، در اینجا به دو روایت از اصول کافی و یک روایت از مجمع الزوائد هیثمی اکتفا می کنیم: - «محمد بن مسلم قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: أسمع الحديث منك فأزيد وأنقص؟ قال: إن كنت تريد معانيه فلا بأس»؛ کافی، ج 1، ص 51 (محمد بن مسلم گفت: خدمت امام صادق ع عرض کردم: حدیثی را از شما می شنوم، آن را کم و زیاد می کنم. فرمودند: اگر قصدت انتقال معنای آن است، اشکالی ندارد». این روایت، هم دلیل بر جواز نقل به معناست (البته با رعایت شروط و معیارهای آن که باید در جای خود مورد و بحث و بررسی دقیق قرار گیرد)؛ و هم نشانگر آن است که فرهنگ حفظ و نقل به معنا در میان اصحاب اصلی ائمه (ع) رواج داشته است. 📌 روایت دوم: - «وعنه، عن محمد بن الحسين، عن ابن سنان، عن داود بن فرقد قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: إني أسمع الكلام منك فأريد أن أرويه كما سمعته منك فلا يجيئ قال: فتعمد ذلك؟ قلت: لا، فقال: تريد المعاني؟ قلت: نعم، قال: فلا بأس»؛ کافی، ج 1، ص 51 (سخنی از شما می شنوم و می خواهم همان طور که شنیده ام روایت کنم، ولی به خاطرم نمی آید. فرمودند: به عمد فراموش می کنی؟ عرض کردم: نه! فرمودند: مقصودت معانی سخن من است؟ گفتم: آری. فرمودند: [پس در این صورت] اشکالی ندارد!). 📌 روایت سوّم: - «فقلنا یارسول الله، انا نسمع منک الحدیث، فلا نقدر أن نؤدّیه. فقال: «اذا لم تحلّوا حراما ولم تحرّموا حلالا واصبتم المعنى فلابأس …»؛ مجمع الزوائد و منبع الفوائد، لنور الدین الهیثمی، ج 1، ص 154 (به رسول خدا ص عرض کردیم: حدیثى را مى شنویم ولى نمى توانیم آنگونه که شنیدیم نقل کنیم. فرمود: اگر حلالى را حرام نکنید و حرامى را حلال نکنید و به حقیقت معنا رسیده باشید [و همان را نقل کنید]، منعى نیست). 🔘 ادامه دارد... https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش س
🔺 آیا روایات شیعه و سنّی، «نقل به الفاظ» است یا «نقل به معنا»؟! 🔅 آیت الله سید کمال حیدری ➖ (بخش چهارم) 3⃣ دلیل سوم: ناتوانی حافظۀ انسان در حفظ عین الفاظ سخنان دیگران! 🔹 جدای از دلایل فوق، هر کسی به حافظۀ خود رجوع کند، وجداناً می یابد که در بسیاری موارد، حتی در حفظ کردن جملات کوتاه هم عاجز است، تا چه رسد به عبارت های بلند! از نظر قدرت حافظه و توان به یادسپاریِ عین سخنان دیگران هم، بین ما و مردم قرون گذشته، تفاوت چندانی وجود ندارد و جایی ثابت نشده که انسان های مثلاً ده قرن پیش، حافظۀ قوی تری در مقایسه با بشر امروزی دارند. مهمترین شاهد بر صحّت این مدعا (عدم تفاوت جدّی بین حافظۀ قدما با حافظۀ مردم در عصر حاضر) همان دو دلیلی است که پیشتر ذکر نمودیم؛ یعنی 👈 راویان صدر اسلام و زمان حیات ائمه (ع)، اولاً یک معنای واحد را نتوانسته اند عیناً با همان الفاظش حفظ کنند و لذا آن را به عبارت های گوناگون نقل کرده اند، و ثانیاً در سؤال از اهل بیت (ع)، به فراموشی و ضعف حافظۀ خود اعتراف نموده و از جواز یا عدم جواز نقل به معنا سؤال پرسیده اند 👉 : «إني أسمع الكلام منك فأريد أن أرويه كما سمعته منك فلا يجيئ» کافی، ج 1، ص 51 (سخنی از شما می شنوم و می خواهم همان طور که شنیده ام روایت کنم، ولی به خاطرم نمی آید!). https://eitaa.com/alhaydari