🌅 اولین دوره #هنر_روایت در مدرسه همشهری
✳️با ارئه سرفصل های تخصصی در سه محور:
📚اندیشه
📲رسانه
🎨هنر
✳️هدف از برگزاری این دوره:
📚 تربیت زاویهِ نگاه توحیدی
📲شکل گیری شبکه جهاد تببین
🎨 آموزش روایت هنرمندانه
✳️نحوه برگزاری:
🔻 حضوری(تهران)
🔻 مجازی (شهرستان ها)
✳️مزایا:
🔻ارائه مدرک معتبر
🔻همکاری رتبه های برتر دوره در شبکه رسانه ای کشور
جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید
🆔http://school.hamshahri.org
نامه جمعی از زنان پزشک دندانپزشک و داروساز به دختران نوجوان ایرانی
به نام حق
رها، بهار، فاطمه، ریحانه، ستایش…
نامت را نمیدانیم اما حتماً مثل یکی از همین نامها، زیبا و دوستداشتنی است.
ما تو را دیدهایم… در راه مدرسه وقتی با دوستانت با هیجان راه میروی و داستانِ سریالی را که دیشب دیدهای برایشان تعریف میکنی.
وسط مهمانی خانوادگی وقتی مدام شالت را مرتب میکنی و دنبال آینه قدی میگردی که خیالت از تناسب لباسهایت راحت شود.
در سرویس مدرسه، وقتی که سر و صدای تو و دوستانت، رنگ ترافیک پشت چراغ را عوض میکند، و سرزندگی را روی سر و صورت ماشینهای خسته و رانندههای کلافهاش میپاشد.
در جمع همکلاسیهایت، وقتی که از کلاس زبان برمیگردی و بین جمع پر سر و صدای آنها ساکتی، چون حس میکنی گاهی پوششت، رفتارت و نگاهت با آنها فرق دارد، اما دلت میخواهد با هم بمانید.
تو هم احتمالاً ما را دیدهای… در ساختمان پزشکان سر خیابان؛ در بیمارستان، وقتی برای عیادت مادربزرگ رفته بودی؛ در برنامهی تلویزیونی که مادرت پیگیرش است و هر روز یکی از همکاران ما سوالات پزشکی را جواب میدهد.
ما، هم سن و سال تو بودیم که رؤیای پوشیدن این روپوش سفید به سرمان زد. روزها و شبها را برای ساختن این رؤیا به هم دوختیم و بالاخره یک روز اسمِمان را بین قبولیهای دانشگاه پیدا کردیم.
چقدر پدر و مادرهایمان و حتی پدربزرگ و مادربزرگهایمان خوشحال بودند. در خاطرهی جوانی و کودکیشان خانم دکترهای زیادی پیدا نمیشدند. مادربزرگهایمان خیلی از دردهایشان را یا به خاطر مسافت طولانی تا نزدیکترین پزشک تحمل کرده بودند یا از خجالت مطرح کردنش با آقای دکترِ هندی، دم از دردشان برنیاورده بودند. اما حالا نوههایشان را میدیدند که تا چند سال دیگر، یک خانم دکتر واقعی میشدند.
در دانشگاه، ما هیچ کم از پسرها نداشتیم، نه تعدادمان کمتر بود، نه تواناییمان. حتی استادهای خانم هم چندان کمتر از آقایان نبودند. خانمهایی اغلب جوان، که تخصص و فوق تخصصشان را در سالهای پس از انقلاب گرفته بودند.
بین هم کلاسیهایمان، از هر شهر و شهرستانی پیدا میشد. پدر و مادرها با خیال آسوده دخترانشان را روانهی دانشگاه کرده بودند تا نسل بعدی خانم دکترها پر تعدادتر باشند. حتی کم نبودند دانشجوهای دخترِ خارجی که سطح علمی دانشگاه و امنیت ایران آنها را به کشور ما کشانده بود.
ما در دانشگاههای همین کشور درس خواندیم، پزشک شدیم، جراح، چشمپزشک، متخصص قلب و زنان، دندانپزشک و داروساز شدیم. کشیکهای طولانی را از سر گذراندیم، دور از خانه و خانوادههایمان دردهای مردان و زنان و کودکان فارس و گیلک و کرد و لر و ترک و بلوچ و عرب را درمان کردیم. روزهای پر اضطراب کرونا را کنار مردممان ماندیم. دارو و واکسن ساختیم، استاد دانشگاه شدیم، مقاله نوشتیم، در کنفرانسهای بین المللی شرکت کردیم و البته هیچ کجا را برای بودن و بالیدن، امنتر و آزادتر از سایهی پرچم میهنمان نیافتیم.
عزیز دلم،
این سالها ساده نگذشت. آنها که عمری از ضعف ما سود برده بودند تمام تلاششان را کردند. برای چه؟ … تا باور کنیم «نمیشود!», «نمیتوانیم!».
قویتر شدن ما آنها را عذاب میداد.
ما ظریفترین جراحیها را انجام میدادیم، آنها میگفتند دختر ایرانی ناتوان مانده است. ما در دانشگاه درس میدادیم، آنها میگفتند دختر ایرانی محدود شده است. ما مقالههایمان را در کنفرانسهای جهانی ارائه میدادیم، آنها میگفتند زن ایرانی حق پیشرفت ندارد. ما در کنار همهی اینها مادر بودن را انتخاب میکردیم آنها میگفتند مادری را به زن ایرانی تحمیل میکنند.
میخواهند نگذارند که تو، ما و هزاران زن قوی و بالندهی دیگر را ببینی.
میدانی، آنها هر روز از توان خودشان ناامیدتر میشوند. اما روی ارادهی تو حساب باز کردهاند.
میدانند که ارادهی شگفتانگیز دختر ایرانی، ریشه در شجاعت و ظلمستیزی و آزادیخواهی اش دارد.
فقط یک راه برایشان مانده:
اینکه تحریف کنند. چه را؟ معنای آزادی و ظلمستیزی را؛ آنقدر که نیروی ارادهی تو، چرخ اهداف پلید آنها را بچرخاند.
یقین دارم که تسلیمشان نمیشوی. تو گوهرشادی، بااراده؛ مرضیه دباغی، شجاع؛ عصمت احمدیانی، آزاده؛ تو دکتر محبوبه افرازی، دکتر عزت الملوک کاووسی، دکتر طلایه بیگزاده، دکتر زهرا خدابندهلو و دکتر شیرین روحانیراد...
یقین دارم تو مثل هزاران هزار دخترِ دیگرِ ایران، قوی و آزاداندیش میمانی. تو غوغا میکنی و ایران را همچنان قوی، مستقل، امن و آزاد نگه میداری.
دوستدار تو
جمعی از بانوان پزشک، دندانپزشک و داروساز ایران اسلامی
اسامی نویسندگان در لینک موجود میباشد
https://www.mehrnews.com/news/5609627/
https://eitaa.com/asatid_enghelabi
@ali_mahdiyan
جیش العدل
🔺عدالت بهترین و ناب ترین شعار ما است اما عدالت حقیقی و الا میتوان با شعار عدالت مقابل امیرالمومنین ع هم ایستاد. میتوان با شعار عدالت مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران هم ایستاد. مثل جیش العدل. زدن اعتماد مردم به نظام الهی، روی دیگر زدن شمشیر بر فرق حاکم عادل است. با این حساب جیش العدل فقط دار و دسته ریگی هم نیستند.
🔺آنانکه با شعار عدالت معتقدند حاج قاسم هم الگوی ظلم ستیزی نیست. آنانکه مثل آب خوردن هر مسوولی را متهم میکنند. قرآن سوزی و پرچم سوزی را هم حتی کار خود نظام میدانند. محکوم هم شوند دوستان انقلابیشان که نماینده مجلس و برخی مسوولین نهادهای انقلابیند میآیند و قوه قضاییه را محکوم میکنند تا پروژه زدن اعتماد به نظام تکمیل شود. آنها که این روزها همان هدف سلبریتی را با بیان انقلابی پیش میبردند.
🔺محل تنفسشان فضای مجازی است. برای همین، آخوندهایشان که احساس میکنند ممکن است راه نفسشان بسته شود شعار میدهند که حکومت دشمن در مجازی بسی بهتر و آزادی بخش تر از حکومت اسلامی ایران است. جیش العدل حقیقی این جماعتند.
🔺سلبریتی ها برای عموم مردم و این جماعت هم برای انقلابی ها، تقسیم کار کرده اند. هدف همگی، زدن اعتماد مردم به حکمرانی خودشان است. هدفشان نفی استقلال کشور در فضای مجازی است. هدفشان چند پاره کردن کشور در فضای مجازی است. بدانند یا احمق و جاهل باشند.
🔺فضای مجازی، یعنی مملکت ذهن مردم، چندپارگی این کشور و عدم استقلالش، نابود کردن نوجوانانش همه اش با باز کردن دست حکومت طاغوت شدنی است و نتیجه بخش. جیش العدل ریگی خطرش از این جیش العدل لعنتی به ظاهر انقلابی کمتر است.
🔺میگویند حجاریان به میرحسین گفته بود آنقدر بگو دروغگو که در ذهن مردم نقش ببندد دروغگویی اینها. با این کلیدواژه فتنه کردند. حجاریان جدیدا گفته بود حرفهایمان را از زبان سلبریتی ها میگوییم. جالب است که این حجم سلبریتی همه با هم کشور را متهم به دروغگویی کردند؟ سلبریتی مخش در فرغون دشمن است. تابلو است. اما این پروژه را بین حزب اللهی ها و انقلابیون هم آیا میتوان پیش برد؟ بله میتوان با کمک این جماعت جیش العدل.
@ali_mahdiyan
این جلسه کاش زودتر انجام میشد. ولی الان هم دیر نیست. امیدوارم پر شور و موثر باشد.
از سوی جامعه محترم مدرسین و نهادهای عالی حوزوی
اجتماع بزرگ علما، اساتید، فضلا و طلاب برادر و خواهر حوزه های علمیه در میثاق با ولایت و حمایت از مجاهدتهای نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی و تشریح حوادث اخیر برگزار میشود:
سخنرانان:
✅️ مدیر محترم حوزه های علمیه
حضرت آیت الله اعرافی دامت برکاته
✅️فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی؛
🗓زمان مراسم: پنجشنبه ۲۸ مهرماه
🕰ساعت۹:۳۰ صبح
🕌مکان مراسم: مصلی قدس قم
https://hawzahnews.com/xbVRd
@ali_mahdiyan
این سخنرانی نبود. ید بیضا بود
🌹اول نخبه را تعریف میکند. مفهوم سازی یک فعالیت کلیدی برای ایجاد هویت در ساحت فرهنگ و نتایج عملیاتی در مقام مدیریت است. خطوط این هویت را اما توحیدی مینشاند. جذاب. انگیزه بخش. تعهد آور.
🌹یک ضلعش ویژگیها و استعدادهایی که«خدا به شما داده»، «این که چرا داده جای دیگر باید گفتگو کرد» جای دیگر گفته. همین را هم به مسوولیت و تعهد فرد نسبت داده، اینجا فقط اشاره ای کرد که همین هم رمزی دارد. دوم تلاش خودتان. هر چه بیشتر تلاش کنید بیشتر شکوفا میشوید تا بینهایت. افق نگاه موحد اینگونه است اساسا. انسان از هر جهت میتواند تا بینهایت اوج بگیرد.
سوم را بعدا میگویم.(کمی درباره زمینه سازی انقلاب سخن بگویم بعد)
🌹هم به چشم دیده ام و از نزدیک هم آمار را نگاه کنید.(یاد بگیریم در امیدآفرینی) در زمینه نخبه پروری انقلاب کرده ایم. جهش کرده ایم. قابل مقایسه نیستیم با قبل. حالا دوباره پیشرفتهای ماحصل نخبگان را شمرد. ویژگی این پیشرفتها آن است که غرور آفرین است. آدمها میفهمند معنای حرکت پر شتاب از ته قافله به سمت جلوی قافله را. معنای انقلاب علمی دهه هشتاد را.(یکی از امیدبخش ترین ورودها اساسا تبیین جزییات این انقلاب علمی در بیست سال اخیر است)
حالا سومینش را بگویم؟
🌹جهت و هدایت الهی. استعداد و تلاش یک دزد حرفه ای او را نخبه نمیکند. اول دزد را مثال زد. بعد خالق بمب هسته ای و شیمیایی. تا درک کنید پیچ و مهره های دستگاه استکبار شدن را که چقدر چنین کسی دور است از هویت و تعریف نخبگی.
🌹از شما چه انتظاری داریم؟
(دو تذکر حاشیه ای به نخبگان ۱.شما کتاب نمیخوانید۲.واقعیات کشور را در بقیه عرصه ها نمیدانید. یعنی: اتصال به دو ساحت عمق و فکر و عینیت کلان ضعف جدی فضای نخبگان و البته جوانان ما است)
اولین انتظار آنکه ظرفیت فردی خود را تبدیل به ظرفیت ملی کنید( تکیه بر هویت ملی. یک نقطه کانونی در فرهنگ سازی و کمک کننده جدی و ملموس در نفی خودخواهی افراد و رشد معنویشان و مانع جدی برای بروز درست هر نوع توانمندی در فضای اجتماعی)
دوم آنکه غفلت نکنید. از داشته های خود(باز بحث از پیشرفت کشور) و از دشمن(باز بحث توجه به دشمن و جبهه مقابل).
🌹انتظار از مدیران در قبال نخبگان: در یک کلام حمایت.(جدی ترین رکن نسبت مدیریت و مردم) حمایت را ولی غیر عاقلانه میفهمیم معمولا. عقلانیت در حمایت لازم است
به نخبه کمک کنید مسیر رشد علمی اش را پیش برود و علمش را بروز و ظهور دهد.(ابتدای سخن و اینجا بحث ضعف مدیریت دولت قبل مطرح شد. این همه گلایه از کمکاری یک دولت ندیده بودم در سیره رهبران انقلاب)
🌹از لوازم حمایت، ایجاد فضای امید برای نخبگان است.
اینجا هم دوباره بحث حرکت امیدوارانه کشور مطرح شد با این تفاوت که این بار یک نکته کلیدی را توجه داد. نکته ای بسیار مهم درباره دو نظام تحلیل؛ یکی برده نظم استکبار و دیگری انقلابی و توحیدی. اینکه کدام توهمی است و کدام واقعی است. و کدام امیدبخش حقیقی است، تیر خلاص این سخنرانی بود. اینکه دو جریان روشن اسم و رسم دار بین مدیران کشور و موثرین جامعه وجود دارد. جریانی که سرمایه ها و ظرفیتها را نمیبیند و رها میکند و همیشه ناامید است از ادامه حرکت.(نکته ای که بارها در دوران دولت قبل هم درباره تمایز گفتمان خود و گفتمان مقابل خود گفته بود. اینجا سابقه و عقبه آن را از دوران امام توضیح داد)
🌹کل سخنرانی مثل ید بیضا بود در میان این آشوبها.( در عین آنکه به شدت توحیدی بود. امیدآفرین بود. مسوولیت آور برای همه بود و بصیرت افزا. با اقتدار که البته مظلومیت او را هم نشان میداد که بماند)
@ali_mahdiyan
من طعم لذت بخش شعار زن زندگی آزادی را در این مستند چشیدم.
این مستند را ذره ذره بچشید و رشد کنید.
حتما وقت بگذارید ببینید.
«دز هنوز از شهر من میگذرد»
http://www.telewebion.com/episode/0x289a04a
@ali_mahdiyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشقی در یک نگاه
من به عاشقی در یک نگاه اعتقاد دارم. تو هم دچارش شوی قبول میکنی. کافی است بروی مثلا هیات یا زینب س قم. در میانه هیات صدق و اخلاص یک میاندار یا سینه زن را ببینی، درک کنی، دریابی. عاشقش میشوی در یک نظر.
هیات یا زینب س قم را جوانان حزب اللهی قمی میشناسند.
بیست سال است هر وقت دلم میگیرد میروم بین محفلشان مینشینم.
هیات نیست فقط، محل رفاقت است. کانون حضور است و عشق.
و انقلابی بودن مگر غیر از اینها است.
هیات یازینب س بوی صدق میدهد و اخلاص. بوی مکتب حاج قاسم.
آقا جواد محمدی را اول بار آنجا دیدم.
خادمی اش را دیدم و سینه زنی اش. همین.
بیش از این نمیشناسمش. اسمش را هم بلد نبودم تازه یادگرفتم. شغلش را هم نمیدانستم.
برای من نامش نوکر است و شغلش نوکری ارباب.
حالا شنیدم پر کشیده و رفته.
و تو چه میفهمی چقدر درد دارد این دوری برای عاشقی که با یک نظر عاشق شده.
راستی قم را درست بشناسید. اینجا محیط زیست آدمهای بی تفاوت نسبت به انقلاب نیست.
آن پیر و پاتالهای جانماز آب کش خوش خط و خال بی خیال انقلاب با همه دور و بری های هفت تیغه غرب پرستشان در این شهر همگی در حاشیه اند.
باور کنید قم بهتر از هر جایی معنی عشق را میفهمد.
قم بیشتر از همه جا لبالب قیام است و انقلاب.
نشانه اش این جوانان قمی. مثل آقا جواد اینجا زیادند.
قم را عشق است.
@ali_mahdiyan
هدایت شده از بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
مجتهد شهید
پرونده ویژه بنیاد تاریخپژوهی به مناسبت سالروز شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی
📸بهترین شاگرد امام
📸آقازاده نبود!
📸آشتی ناپذیر در برابر سازشکاران
📸مرحوم آیتالله بهاءالدینی: آیتالله سیدمصطفی خمینی از نوادر زمان بود
📸تو آن طرف جوی و ما این طرف
🎥توصیه به طلاب درس خارج برای مراجعه به آثار شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی
🎥مقابله جدی مجتهد شهید با جریانات انحرافی
پاسخ مجتهد شهید به سؤال اساسی مبارزان انقلابی
تبعید مجتهد شهید به روایت نشریه انتقام+سند
تبعید مجتهد شهید به روایت نشریه انتقام+متن کامل
اطلاعیه مراسم بزرگداشت مجتهد شهیدعلامه سید مصطفی خمینی
جامعیت شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی به روایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی
ولایت و حکمرانی فقیه از نگاه علامه شهید
📸نامه تشکر امام خمینی به شهید آیتالله صدوقی به دلیل برگزاری مجالس ختم شهید سیدمصطفی خمینی
روایت کمتر دیده شده شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی از قیام پانزده خرداد/1
روایت کمتر دیده شده شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی از قیام پانزده خرداد/2
🎥خاطره ویژه مرحوم دعائی از مرحوم آیتالله سیدمصطفی خمینی و راهاندازی برنامه رادیویی در نجف
📸مراقبه شهید سیدمصطفی خمینی در مقابل نامحرم
🎙بیان معنوی مجتهد شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی/ بخش اول
🎙بیان معنوی مجتهد شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی/بخش دوم
🎥روشهای تحریف در طول تاریخ
🎥نمونهای از جریانشناسی فوقالعاده مجتهد شهید
بازنشر پیام مکتوب آیت الله العظمی سبحانی در بزرگداشت مجتهد شهید
🎥ابتکار روشی شهید سیدمصطفی خمینی در اثبات ولایت فقیه به روایت آیتالله شبزندهدار
🎥بیانات مرحوم آیت الله العظمی علوی گرگانی پیرامون شخصیت مجتهد شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی
مجتهد شهید در کلام مقام معظم رهبری
سخنرانی کمتر دیده شده مقام معظم رهبری در دومین سالگرد شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی/1
سخنرانی کمتر دیده شده مقام معظم رهبری در دومین سالگرد شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی/2
سخنرانی کمتر دیده شده مقام معظم رهبری در دومین سالگرد شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی/3
📸اولین سالگرد شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
شهید ثانی از سلاله امام خمینی (س)
🎥گوشهای از کمکهای شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی در نگارش کتاب نهضت امام خمینی
خوانش انتقادی بازتاب زندگی و زمانه آیتالله سید مصطفی خمینی در دو دایرةالمعارف مشهور ایرانی
شهادت حاج آقا مصطفی، عامل شتابزای مبارزات انقلاب اسلامی
ظرفیتهای بینظیر یک تبعیدی
جایگاه ممتاز #مجتهد_شهید به روایت آیتالله محمد یزدی
بهروزرسانی خواهد شد...
🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴درباره جنبش بددهنی
⭕️دانشگاه که چاله میدان نیست، پس این ادبیات چارواداری از کجا است؟ آنهم ذیل نام "شریف" و "خواجه نصیر" و "علم و صنعت". آنهم در هم صدایی دختر و پسر؛ آنهم به نام اعتراض.
اصلا هدف فحاشی چیست؟ قرار است با بددهنی چه چیز و چه کس و چطور اصلاح شود؟
اساسا ریشه این خشم و نفرت کجاست؟
👈سه نکته و یک چه باید کرد...
1⃣یکم نسبت بددهنی با دانشجوئی.
واقعا بددهنی نشانه هویت دانشجوئی ماست؟ حتما خیر. این سطح از سخیف بودن از حیای دختران و ادب پسران ما خارج است. اما هیجان جمع و سندرم دوقطبی های استادیومی، فحاشی را تسهیل می کند. با این حال اگر فیلم تجمعات را به هر کدام از این معدود دانشجوها در خلوت عقلی نشان دهیم، حتما شرمنده می شوند.
پس چرا فحش می دهند؟
2⃣دوم نقش معرکه گیرهاست.
معرکه گردان ها چه کسانی اند؟ کسانی که از فحاشی نفع سرشار می برند. اینها دو خط را توامان دنبال می کنند؛ یکم "نمادسازی" و دوم "تحریک سازی".
نمادسازی چیست؟ جریان آشوب، کف خیابان را از دست داده است. کف خیابان طی یک ماه گذشته محل آشوب های دست ساز و پراکنده ای بود که تنها پشت دست اتاق خبر خناسان را پر می کرد؛ با این حال بساط همین نیز جمع شد. اما سکه کاسبان آشوب در آتش است. اینجاست که به خبر نرسند به دروغ می رسند و می بافند؛ شبیه همین کشته هایی که روزانه از روی آمار متوفیان بهشت زهرا و پزشکی قانونی می سازند.
اما وجه دیگر جعل خبر، نمادسازی است؛ چند نفر اجیر کنند تا دیوار بنویسد و بیلبورد شهری تخریب کند و بر حوضچه های پارک رنگ بریزد و غیره. نمادسازی باعث جلب توجه در جنگ صداها است؛ بددهنی نیز همینجاست.
اما خط دوم معرکه گیرها تحریک مخالف است؛ تا طرف مقابل عصبی شود و تلافی کند و آتش این جنگ برای شیادهای رسانه فاکتور شود.
اما این توصیف میدانداری ضدانقلاب است؛ تکلیف بددهنی دانشجو چیست؟ واقعا چرا؟
3⃣سوم "خلسه رسانه ای" است.
کشور بدون اشکال است؟ حتما نه. اما این سطح از خشم و نفرت امتداد اعتراض به آسیب هاست؟ باز هم حتما نه. اشکال را مطالبه می کنند تا اصلاح شود. اساسا این فحاشی ها نقد به چیست؟ به کجاست؟ چه چیز باید اصلاح شود؟ چطور باید اصلاح شود؟ چه کسی باید اصلاح کند؟ هیچ؛ روشن نیست.
این فحاشی ها تنها و تنها خروجی یک خلسه رسانه ای است که سالهاست پلتفرم رسانه ای دشمن ساخته است. "اغوای شبکه ای" با "میدان داری رسانه های اهریمنی" قدرت دارد، خطای یک مسوول و نهاد را تبدیل به دسیسه یک هیولا کند و آدم ها را مشحون از خشم و نفرت سازد. در این باره حرف بسیار است و مجال اندک؛ اما همین یک جمله بس که "القای رسانه دشمن" در ساخت "استقرای ناقص" و "تعمیم شتابزده"، پروسه تبدیل اعتراض به اغتشاش و ایجاد جنبش فحاشی است. در "خلسه رسانه ای" و این "اغوای ذهنی" است که انسان ها با عبور از هویت شان به ادبیات چارواداری می رسند؛ مسخ اینجاست.
✅اما چه باید کرد:
پاسخ این بند در شعار دانشجویان بااخلاق دانشگاه علم و صنعت است؛ آنجا که در واکنش به بددهنی ها فریاد زدند: «اگر بهم فحش بدی، بازم برات جون میدیم»
این شعار از سرآگاهی است چون میداند شعار مقابل از سر هیجان است. چون می داند این نیز چون کف خیابان تخلیه می شود و کف دانشگاه می ماند با وجدانش. این شعار دعوت به خود انسانی است؛ هویت دانشجوی ما دین است و انقلاب. این شعار ترجمه عبارت عالمانه و دلسوزانه فرمانده سپاه است که رجزگونه گفت: «با همین جوانان کف خیابان به جنگ دشمن می رویم.»
همشهری
@mahdian_mohsen
برای سلما همتیان شطرنج باز ۸ ساله کشورمان که در مسابقات آسیایی با حجاب کامل (چادر) مدال طلا را کسب کرد
@ali_mahdiyan
لعنت به همتون
لعنت به این همه نفهمی. این همه هرزگی. لعنت به این همه اسکلی که از مجازی جمع کردید. همه چیز رو به بازی گرفتید. نه خط قرمزی دارید نه فهمی از خط قرمز.
لعنت به «بوسیدن توی کوچه» که میخواهید آزاد و رها انجامش بدید. لعنت به «رقصیدن» روی خون بیگناهها که براتون عادی شده. لعنت به همتون که دنبال کثافتکاری توی «سلف سرویس» دانشگاه و «اراذل بازی» توی خط مقدم و جبهه جنگ آدمهای جدی و متعهدید یعنی دانشگاه.
لعنت به ننه باباهاتون که تو مجازی ولتون کردن. لعنت به اون مسوول احمقی که هنوز نمیفهمه جوونهای کشورمون رو به چه مسلخی فرستادیم و برای حکمرانی مجازی تعلل میکنه. نمیفهمه امنیت ملی یعنی جوونهای کشورمون که بیست سی رو تو مجازی روشون اجرا کردن وقتی من و شما خواب بودیم یه آبم روش.
لعنت به اون مدیری که به اسم دیوارکشی رای جمع کرد که طرح شکست خورده برجامش رو جلو ببره. همون برجام لعنتی که داداش دزدش رو کرده بود نیروی مخصوص خودش تو فرایند مذاکراتش.
لعنت به همه آخوندهایی که خفه خون گرفتند. لعنت به اون آخوندهایی که علنا دستگاه امنیت رو متهم کردند.عذرخواهی هم نکردن. لعنت به همه سیاسیونی که هنوز گیجن و نمیدونن باید چی کار کنند. لعنت به اون مولوی ملعون نمک به حروم.
حالا شاهچراغ به خاک و خون کشیده شد. لذت شعار «مرگ بر دیکتاتور» رو بچشید. شاهچراغ به خون کشیده شد که بفهمید تاوان بچه بازی و بازی بچه هاتون رو کی باید بده. شاهچراغ به خون کشیده شد تا اون موسیقی لعنتی «برای آزادی» رو بزنید و بکوبید و برقصید. شاهچراغ به خاک و خون کشیده شد که منظور دخترهای لخت و مکشوفه تو پایتخت ایران رو بفهمیم.
بی شرفها، لعنت به همه ما که ریخته شدن خون مظلوم برامون عادی شده. عین خیالمون نیست. در حالیکه داشتیم دفاع میکردیم که فلانی خودش خودش رو کشت اون یکی سکته کرد و مرد. اون یکی ننه بابای چاخان دروغگوش رو نکردن و الا تقصیر ما نبود که مرد، ناگهان زن و بچه و پیر و جوونمون رو به خاک و خون کشیدن.
کاش میمردیم و این صحنه ها رو نمیدیدیم.
@ali_mahdiyan
شما رو نمیدونم اما من دیگه از این به بعد اگر دختر بدون روسری ببینم احساس میکنم بوی خون میاد. بوی خون مالیده شده به ضریح. بوی خون تازه.
شما رو نمیدونم اما من از این به بعد اسم اینستاگرام بیاد اسم مجازی ول و رها بیاد، یاد یه بچه کوچک میافتم تو بغل مادرش هر دو رو زمین افتاده، هر دو تو خون خودشون غلطیده. هر دو با کلاشینکف تیربارون شده، کنار ضریح.
آره کار خودمون بوده. داعش کیلو چند. کار خودمون بود اون روز که رهبری میگفت مدارا نکنید دبیرستانیهاشونم تنبیه کنید هممون شدیم اهل مدارا. اون روز که میگفت این بار همه چیز روشنه ما روشنفکر بازیمون گرفت و خودمون رو لوس کردیم واسه یه مشت اراذل مزلف و بی شرف. ژست صبر گرفتیم و عکس حروم لقمه هاشونو به دیوار میدان ولی عصر عج زدیم و به آهنگ شروین ادای احترام کردیم و دم از آزادی مردم زدیم زیر سایه حاکمیت دشمن، حالا بگذار خود حضرت ولی عصر عج گریه کنه برای این همه حماقت. برای این همه بی خیالی.
عکس خادم حرم رو دیدید؟ چادرنمازهای خونی رو جمع کرده توی یک کیسه داره گریه میکنه؟ واسه چی گریه میکنه؟ گریه نداره که. اصلا چادر اینجوریش قشنگه. هم بوی زن میده هم بوی زندگی هم بوی آزادی.
راستی انجوی چی کار میکنه اونجا بهش بگید بازم تریبون آزاد بذاره جوونها بیان حرفشون رو بزنن. سوال دارن لابد. جواب میخوان خوب. وای از این همه گیجی. هنوز نفهمیدیم کی به کیه. اون روز که باید تبیین میکردید، تهمت زدید به همه کس به همه چی. امروز که باید محکم بایستید تبیین بازیتون گرفته. حالم بهم میخوره از این همه حماقت.
خون کف حرم رو راستی امشب چه طوری میشورن؟ کاش نمیشستن، کاش میموند. خون کف حرم رو یادم نمیره. کاش هیچوقت یادم نره.
@ali_mahdiyan
این چادر سفیدهای گل گلی خیلی دوست داشتنی اند. آدم رو یاد نماز خواندن مادرها میاندازن. تصویری آرامش بخش و نورانی که نشون میده همه چیز در خانه تحت اقتدار خانمی است متصل به آسمان.
شاید برای همینه که وقتی آدمها دلشان میگیره دوست دارند چادر نماز سفید گلی گلی مادرشون رو تو بغل بگیرند، آرام بشن.
این چادر نماز سر یه خانوم بوده. حتما اومده بوده حرم شاه«چراغ»، تا دعا کنه. دعاهای مادرها رو هم که بلدید چیه. اول برای بچه هاشون دعا میکنن. برای کل خانواده.
این خونها هم خون مادره دیگه. احساس خوش آغوشش رو داره. احساس آرامش احساس زندگی احساس رهایی و آزادی، احساس درک محضر یک زن، یک مادر.
عکس قشنگیه نه؟
چقدر همه چیز کنار هم جوره.
زن زندگی آزادی
بالاخره موفق شدند چادر رو از سرش کشیدند. ولی خوب اینطوری موفق شدند.
بالاخره موفق شدند، بهمون فهموندن حکومتشان بر مجازی چقدر حقیقیه.
بالاخره موفق شدند، نسبت بین رگ غیرت ما و خون مادر هامون رو نشون دادن.
مبارکمون باشه.
@ali_mahdiyan
راهبرد رهبری متفاوت است با شما
۱.از ابتدا دو راهبرد وجود داشت بین انقلابیون در ماجراهای اخیر. یکی معتقده الان این صدای ناله مردمه که درآمده. اعتراض دارن پس باید گوش بود، باید مهربان بود، باید سخنانشان را شنید، باید کنار معترضین رفت و سخنان آنها را شنید. پیام رهبری درباره شهدای شاهچراغ و سخنان قبلی او صراحتا این فهم رو نفی میکنه. راهبرد او متفاوت است. ایشان صراحت دارد که در داخل با یک عده «خائن»، «جاهل»، «غافل» طرفیم که در پی بی توجهی و بی احترامی به جان و اعتقادات مردمند. این یعنی راهبردتان سخن گفتن، روشنگری، بیدار کردن، تنبیه کردن و امثالهم باشد. با یک موجود بی ربط به مردم طرفیم نه برآمده از مردم.
۲.یک رویکرد از اول این بود که این اعتراضات ناشی از ضعف ایران و شکستهای پی در پی آن است و حالا باید به این اعتراضات از این زاویه نگاه کرد. این جریان در دولت هم موثر است چون بخشی از بدنه مشاورین مسوولین تحت تاثیر اندیشه های عدالتخواهانه این تفکرند، اندیشه ای که مدتها است جزو مناشئ اصلی دشواریهای اخیر شده. در مقابل رهبری وقایع اخیر را ناشی از عصبانیت دشمن و ایادی داخلی شان از پیشرفت کشور میدانند. آمدن یک دولت کاری و امیدافزا و تاب آوری مردم مقابل تحریمها همراه با شکستهای پی در پی دشمن در صحنه قدرتنمایی عینی. این را در سخنرانیشان با نیروهای انتظامی به روشنی بیان کردند. اگر فهم اول درست باشد وقت کوتاه آمدن، گوش دادن، همراهی کردن است چون اینها نماد مردمند اگر دومی باشد وقت ایستادن ، موضع گرفتن کوتاه نیامدن است.
۳.انتظار برخی این است که دستگاه های امنیتی و قوه قضاییه ماجرا را حل و فصل کند. اما رهبری به روشنی یک ید واحده را طلب کردند. هر کس هر کاری میتواند انجام دهد. درگیری در ساحت مبارزه فکری و فرهنگی هم لازم است. این یعنی بیایید اقدام کنید. ماجرای سکوت های دستگاه روحانیت و انقلابیون ناشی از نوعی حیرت و دستپاچگی یا گیجی است که باید زود از این دردها یا هر درد از این قبیل خلاص شوند. هر کس صحنه کشور را رو به پیشرفت و رشد فهم میکرده الان میتواند با گارد رهبری بیاید و هر کس با مرض فرهنگ عدالتخواهی خودحقیر مسائل را تحلیل میکرده الان نسخه هایش جاده صاف کن طرف مقابل است. ماجرای عکس میدان ولی عصر عج یک نمونه و البته نماد است. آدمهای خوب با تحلیل غلط و بیماری که عرض کردم چنان ایده ای دادند.
۴.قصه داعش و جنگ مذهبی و مولوی عوضی زاهدان و چه و چه هم اصل نیست آنطور که برخی به آنجا ربط میدهند. قصه خشونت داعشی و دشمن خارجی و امثالهم هم صرفا مطرح نیست ریشه را در یک فرهنگ و آدمهایی با ابعاد خیانت و جهل و غفلت باید فهمید. فرهنگ مسموم خودتحقیری و احساس شکست که چندین سال است رهبری با آن درافتاده. گفتگوی او با نخبگان را در همین پازل ببینید. توجه به رشد و جهش کشور در اوج فشارها.
صحنه را درست بفهمید تا از کنار سخنان روشن رهبری عبور نکنید و معنای صراحت او در عدم انفعال نسبت به این جریان معترض را درک کنید. کسانی که درگیر ماجرای اغتشاشات هستند یک دست نیستند دو تحلیل روشن وجود دارد و دو جریان متفاوت. یکی ریشه را فضای مجازی میبیند و عده ای غافل و جاهل و خائن دیگری ریشه را شکست و عقبگرد و ضعف کشور میداند و ناامیدی و خودتحقیری و طبیعتا این ماجراها را نیز نماد آن شکست جمهوری اسلامی میفهمد. ولو تا حدودی.
تا از آن سم خلاص نشویم نیروی انقلابیون و مسوولین، درست پای کار نخواهد آمد.
@ali_mahdiyan
مثل خمینی
دیشب و امروز بین دویست سیصد تا طلبه جوان دهه هشتادی بودم.
طلبه ، انقلابی ، دهه هشتادی. اون هم این جمعیت دیدنی بود.
وارد جمعشون که شدم چهره های پر نشاط، شوخ، معنویشون دیدنی بود.
اول یک سخنرانی کردم، بچه ها سوال میپرسیدند سوالهایی که مجبورم میکرد بیشتر بگویم جلوتر بروم و من این جنس گفتگو را خیلی دوست دارم. دلم نمیخواست از جمعشان جدا شوم. این جمع از بین بیش از ششصد نفر متقاضی حضور در این اردو انتخاب شده بودند. ششصد طلبه نوجوان دهه هشتادی پای کار با یک فراخوان محدود یک مجموعه طلبگی انقلابی جمع شده بودند. فکرش را بکن.
شب نشستیم به صحبت کردن و گعده. چندتایی شون پرسشهای عمیق علمی داشتند در سبک تولید دانش و پژوهشگری برای امروز انقلاب، برخیشون مساله شان تاثیر اجتماعی بیشتر بود. برخیشون از جنس طلبه های بسیجی بودند که کف خیابان با اراذل و اوباش درگیر شده بودند. خاطره هاشون جالب بود. یکیشون مجروح هم شده بود. بستری در بیمارستان هم شده بود و حالا آمده بود.
هنگام سحر همگی برای نماز شب بلند شده بودند. بعد نماز با هم جمع شدیم. موضوع بحث، بررسی «هویت طلبه» در دوران روح الله بود و امتدادهای آن.
هیچی گفتم شاید برایتان جالب باشد که بدانید زیر پوست حوزه چه خبر است. پرسشهایشان، ذکر گرفتنهایشان، مناجات کردنهایشان، بحث کردنهایشان، سوال پرسیدنهایشان نشان میداد جلوداران آینده این کشور و نسل بعدی چه مختصات روحی دارند و چگونه میتوانند این مسیر را پیش ببرند. عطش مسیر خمینی و عشق به او در حوزه زنده است خیلی زنده تر از بیست سال پیش که من به حوزه آمدم و این را با همه وجود احساس میکنم.
پ ن: اردوی دو روزه «مثل خمینی» به ابتکار «خانه طلاب جوان قم» برای طلاب دهه هشتادی، در جمکران قم برگزار شد. برای اطلاع بیشتر به کانال خانه طلاب جوان مراجعه کنید@khanetolab
@ali_mahdiyan
فکر کردن به سوره حجرات خیلی برای جنگ امروز لازمه. آیه آیه اش مهمه. مثلا
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ
مسلمانان! صدایتان را از صدای پیامبر بالاتر نبرید و همانطورکه یکدیگر را بلند صدا میزنید، پیامبر را بلند صدا نزنید؛ مبادا کارهای خوبتان، بیآنکه بدانید، بیاثر شود!
«جهر قول» اینه که طرحتون، بیانتون، ایده هاتون ، نظرهاتون، گفتگوهاتون به نحوی بشه که «صوت حاکم الهی» توش گم بشه. دیگه شنیده نشه، دیده نشه. فهمیده نشه. حکومت حاکم الهی را در جایی که بگومگوها و گفتگوهای امت شکل میگیره، تضعیف کنیم.
یک مصداقش خود ماهاییم، به جای تلاش برای تبیین نظر او ، راهبرد او، فهم او، بی خیال نسبت به او حرفهای خودمان را با هم بگوییم. اگر هم کسی گیر بدهد که خوب آقای ریشوی انقلابی عزیز! حرف ایشون چی؟ به اسم آزاداندیشی یا هر آرمانخواهی دیگری، بی توجهیمان به او را توجیه کنیم. اینطوری عملا بیان او صوت او در این دنیای بگومگوها توسط خود ما به محاق بره و دیده نشه.
یک مصداقش آقایان مسوول و مدیران ارشد نظامند که متوجه نیستند عزم جزم جدی همه حاکمیت در بالاترین سطوح اگر رسیدگی به «حکمرانی مجازی» نباشد و این بستر رها شود و با رفتارهای مقطعی مسکنی، کار نیمه کاره بماند، عملا صوت ولی الهی به صورت سیستماتیک در ساختاری که «جهر قول» در آن توسط دشمن مدیریت میشود گم میشود و به محاق میرود.
نتیجه اش چه میشود؟
ان تحبط اعمالکم و انتم لاتشعرون
نمیفهمید چرا تلاشهای خوبتان موثر نمیافتد، نمیفهمید چرا اقدامات درستتان با عدم اقدام و کاری نکردن فرقی نمیکند، نمیفهمید چرا تلاشهایتان سودی نمیبخشد، نمیفهمید چرا«ید واحده» نمیشوید و قدرتتان نابود میشود، نمیفهمید چرا دارید دور خودتان میچرخید و دشمن از اقدامات شما آسیب نمیخورد. نمیفهمید چرا هر چه افتتاح میکنید، مشکلات مردم را حل میکنید، بیشتر و بیشتر زحمت میکشید با عدم فعل یکی انگاشته میشود.
آقایان مدیر، نترسید و قصه حکمرانی مجازی را به جد سامان دهید و تا انتها پایش بایستید.
و آقایان انقلابی، بیایید سخن و زاویه نگاه رهبر را بفهمیم و بفهمانیم، کمک کنیم صوت او به همه برسد. کمک کنیم «جهر قول» محقق نشود. او البته«اذن خیر» است. اما اثر قطعی و وضعی «جهر قول» فوق صوت او همین است.
@ali_mahdiyan
32.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پنج دقیقه کلیپ حال خوب کن ببینیم.
شهادت طلبه دهه هشتادی داغونمون کرد.
حالا طلبه های دهه هشتادی رو از نزدیک تر ببینید.
اردوی «مثل خمینی»
خانه طلاب جوان
@ali_mahdiyan
◾️جای خالی علی اصغر گوئینی، شهید ۸ ساله حادثه تروریستی حرم شاهچراغ در مدرسه شش نفره روستای چاه قوسکی، که حالا پنج نفره شده است
خدایا جگرمون داره میسوزه
@ali_mahdiyam
هدایت شده از غَلَیان|علی محمدی راد
برای طلبه شهید آرمان علیوردی
دوست دارم این روزها به تو فکر کنم
البته نه به حال بعد از زخمی شدنت که با آن اشک ریختم
و نه به حال حاضرت که برایم متصور نیست
بلکه به قبل از زیر پا و مشت و چاقوی یک مشت وحوش بودنت
به قبل از همه این داستانها
به قبل از شهادتت
به آن قسمت از زندگیات که با من گره خورده
به بعد از طلبه شدنت
تو تهرانی بودی و نمیدانم شاید مثلا یک پایگاه بسیجی یا مسجدی یا هیئتی مسیر زندگیات را عوض کرد و تصمیم گرفتی آیندهات را شکل دیگری بسازی. شکل دیگری که هیچ رقمه به همسالانت نمیخورد
مثلا شاید با خودت گفتی طلبه شوم یا فلان نیروی نظامی. بعد دیدی طلبگی دنیایش چیزی ندارد پس اینجا بیشتر به دردم میخورد. یا شاید هم استاد عالم و مهذبی چشمت را گرفت و به عشق او آمدی. یا چون شبهات زیادی که رفقا و اطرافیانت داشتند و کسی را برای جواب دادن به آنها لازم دیدی حوزه را با قدمت مبارک کردی.
وسایلت را جمع کردی و به حجره بردی و پدر و مادرت تو را به خدا سپردند
حالا همه فامیل میدانند طلبهای و بعضی کنایه میزنند و بعضی نصیحتت میکنند و تو فقط گوش میدهی
آرمان حالا بچه مثبت جمعهای دوستان شده و سربه زیر بودنش را همه میدانند
شاید همان روزهای اول برای خودت عبایی خریدی که در مدرسه روی دوشت باشد.
حالا پایه اولی و مدرسه برایت کلاس و درس اخلاق برگزار میکند.
باید درسهای مقدمات را خوب بخوانی که به آنها برای ادامه مسیر طلبگی نیاز داری. تو هم با جدیت مباحثه میکنی و در مسجد با دوستانت داد و هواری راه میاندازی.
حتما پیش آمده که دنبال استادی راه افتادی تا فلان سوالت را بپرسی
نماز جماعتت به راه است. البته بعضی روزها نماز صبح را از وضوخانه تا حجره دویدی و لب طلایی خوانی.
پای درس اساتید اخلاق مینشینی و گاهی دل میدهی و گاهی حوصلهات نمیکشد.
بعضی اوقات سرکلاس ذهنت میپرد و به فلان حرف دیشب مادرت فکر میکنی.
حتما با رفقایت بعضی شبها گعده داشتید و هر از گاهی صدای خندهتان در فضای مدرسه پیچیده.
اول هر ماه چندصد تومان شهریه را برای مادر و خواهرت هدیهای گرفتهای یا شاید خرج شام فلان شب با دوستانت کردهای.
نمیدانم شاید موتوری داشتی که هربار یکی از رفقایت را ترک آن سوار میکردی و به یکی از هیئتهای تهران میرفتی. و هراز گاهی شاه عبدالعظیم
شاید هم با همان موتور یک شب در هفته را در محل با لباس کامپیوتری بسیج گشت زنی میکردی.
شاید یکی از همان شبها بود که دیدی شلوغ است
شاید همان موقع بود که جلو رفتی و گیر افتادی...
رفیقت میگفت. راست و دروغش با خودش. اینکه از تو خواستند به آقا ناسزا بگویی و زیربار نرفتی و آنها را جری کردی و...
راستش را بخواهی..
شاید اگر میدانستم طلبهای و تورا در جهادی و هیئت و حلقه صالحین و چه وچه میدیدم با خود میگفتم پس چرا درس نمیخواند؟ این که نشد طلبگی.
و با یک ژست خیرخواهانهای نصیحتت میکردم
اما اصل تو برای ما فرع بود. تو برای چیز دیگری طلبه شدی و برای چیز دیگری در اکباتان گیر افتادی.
تو برای من تحقق تصویر جدیدی از طلبگی هستی
تصویر جدیدی که دوست دارم این روزها به آن فکر کنم
غَلَیان
@ghalayan
شهید سازی و شهید بازی
🔺یکی از رفتارهای این مدت اراذل و اوباش، این بوده که سعی کرده اند از «خون مظلوم» بهره ببرند. نمونه آخرش بچه مادر مرده کرد است که مقابل ماجرای شاه چراغ علم کردند. چند نکته:
🔺اولا مظلوم نمایی از طریق مکر در جبهه مقابل انبیا هم وجود داشته، نمونه اش ماجرای کید زنان مصر در مقابل یوسف، یا قصه کشتن قبطی توسط موسی که در جامعه فرعونی شرایط را برای حضور موسی ع دشوار میکرد.
انبیا در این شرایط چه میکردند؟
یکی راهبرد «السجن احب الی» است. تغییر زمین بازی به گونه ای که بر شرایط غلبه کنند نه مغلوب آن باشند. اتفاقی که به تدبیر الهی در ماجرای یوسف و برادرانش و زنان مصر رخ داد و همین طور در قصه موسی و قبطیان.
امروز هم زمین بازی «فضای مجازی» صحنه را برای ایجاد کید دشمن ایجاد میکند. راهبرد نبی و ولی الهی، راهبرد کل جبهه حق است.
🔺ثانیا یکی از اقدامات پیامبران و اولیا (پس بنابراین کل جبهه حق) تلاش برای تبیین و روشن کردن امور است. یوسف تا سالها بعد ماجرای روشن کردن امر را چه در مورد کید برادران چه کید زنان مصر دنبال کرد و آن را رها نکرد.
🔺سوم دعا و درخواست و مدد خواهی جدی است یعنی چی؟ یعنی تلاش حداکثری و انتظار برای آمدن نصرت الهی. دعا این است فقط بیان زبان نیست. قطعا مارهای خوش خط و خال و به ظاهر قدرتمند ساحران خوف آور است برای چشمهای ظاهر بین اما آن اژدهای حقیقی که بروز و ظهور قدرت الهی است به گونه ای است که چشم همه را باز میکند از جمله خود ساحران.
🔺ماجرای مسجد ضرار یک نماد است برای اینکه دشمن قابلیت دارد امر مقدس را کپی کند تا منفعلمان کند. خیلی اوقات دشمن وقتی در موضع ضعف میافتد چنین میکند. شرایط در این وضعیت ساده نیست امیرالمومنین ع دشواری جنگ نهروان را توضیح داده و امام ره در شهادت عارف الحسینی به دست تکفیر اسلام آمریکایی را دوباره معرفی میکند و میگوید حاضرم برای رسوایی و بر ملاشدنش جان بدهم. این رسوا شدن مشکل است و زمان میبرد اما
🔺نکته امید بخش این است که آنچه دشمن میسازد از مظلومیت ، از انقلاب، از شهید، از هر چه که فکرش را بکنید، قدرت اثر ندارد و راحت پودر میشود چون حقیقت ندارد. این را آیات مسجد ضرار توضیح میدهد دقت کنید.
اولا «الذین اتخذوا مسجدا ضرارا» که «لیحلفن ان اردنا الا الحسنی» یعنی بسیار جدی هم نقش بازی میکنند در ظاهری که میسازند ولی «الله یشهد انهم لکاذبون» حتما بازیشان خراب میشود و دستشان رو میشود و به نتیجه نمیرسند. مثل ماجرای سینما رکس آبادان مثل کودتایی که مرجع تقلید پشتیبانی کرد مثل هزاران مثال از این قبیل.
🔺ثانیا امر مقدس چه انقلاب، چه شهید، چه خون مظلوم، اینها همه روح دارند، میتوانند «اسس بنیانه علی التقوی» باشند یا «أسس بنیانه علی شفاجرف هار» باشند یعنی لبه پرتگاه یعنی در وضعیت فروپاشی. این یعنی چی؟ توضیح قرآن این است «بنو ریبه فی قلوبهم» کلا در وضعیت شک و احتمال در قلوب کار را جلو میبرند. لذا با کمی تلاش جبهه حق کل این ساختار به ظاهر مقدس رسوا میشود و فرو میریزد و بی اثر میماند.
🔺شرطش این است اولا زمین بازی را به نفع جبهه حق کنیم و زمین بازی جبهه باطل را خراب کنیم ثانیا همه تلاش خود را برای تغییر این شرایط به کار بگیریم و منتظر یکدیگر و مدیران و این و آن نمانیم ثالثا امیدوار و مطمئن حرکت کنیم.
@ali_mahdiyan
شعار برای سیزده آبان
⚡️
وحوش آمریکایی، کشتند با نامردی
ما همه آرمانیم، آرمان علی وردی
⚡️
شیطان، آمریکا، ذره ذره آب شد
وعده اش سراب بود، شورشش خراب شد
⚡️
ماییم نسل خمینی، لشکر صاحب زمانی
بنگر چگونه بسازیم ، نظم نوین جهانی
⚡️
من آرمان دیگرم
از خون او نمیگذرم
⚡️
ایران حرم، مردم حرم،
منم مدافع حرم
⚡️
ای دشمن ستمگر، به فکر چی افتادی
نگاه کن به آرمان، اینه دهه هشتادی
⚡️
«لما بلغ اشده» نسل دلیران
«حکما و علما» بشنو از کشور ایران
⚡️
این سبک جنگ لشکر یزید است
کودک کشی، مظلوم کشی، سلاخی
⚡️
خون مظلوم زمین ریخت، زمین ایران
از همین خون بجوشیم،بگیریم جهان
⚡️
شبیه آرمانیم ، در خون، ولی استاده
سرود عشق خواندیم، گفتیم سلام فرمانده
⚡️
اراذل! بشنوید! آمریکا در افوله
گربه ای که میترسه کارش فقط چنگوله
@ali_mahdiyan
هدایت شده از مصلحون نوجوان
💠 اردوی هویتی شهر مقدس قم ، روایت تاریخ سیاسی انقلابی شهر قم
💠 ویژه دختران #نهم تا #یازدهم
💠 با روایت گری استاد مهدیان
💠 زمان: جمعه ۱۳ آبان از ساعت ۱۳
💠 مکان: قم ، شروع روایت میدان روح الله از بیت امام خمینی (ره)
🔰 پخش زنده از طریق اتاق اسکای روم مصلحون نوجوان
https://eitaa.com/joinchat/3294691556Cf9d35433f3
🔷 @moslehoun_plus
هدایت شده از اطلاع رسانی مدرسه علمیه معصومیه
🚩 مراسم گرامیداشت طلبه شهید عزیز آرمان علی وردی
📌باحضور پدر، مادر و خانواده شهید
آرمان علی وردی
سخنران: حجت الاسلام ذوالنوری
عضو کمسیون امنیت ملی و نماینده محترم مردم شریف قم در مجلس شورای اسلامی
مداح: حاج مهدی تدینی
زمان: پنجشنبه 12 آبان همزمان با نماز مغرب و عشاء
مکان: بلوار امین،مسجد مدرسه علمیه معصومیه
کانال اطلاع رسانی مدرسه علمیه معصومیه:
@masoumieh_ir