eitaa logo
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
4.6هزار دنبال‌کننده
706 عکس
95 ویدیو
1.8هزار فایل
🔻کانالی برای انتشار #دروس و #دیدگاه_های استاد معظم آیت الله علیدوست(زیدعزه)، توسط شاگردان؛ 🌐 سایت استاد: http://a-alidoost.ir ✍️ ادمین: @ILIASALEHI
مشاهده در ایتا
دانلود
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
💢 سلسله یادداشت های بررسی و تحلیل نظریات فقه نظام 📝 #بخش_دوم: ارزیابی منهج فقهی نظام‌پذیر و منکر نظا
💢 سلسله یادداشت های بررسی و تحلیل نظریات فقه نظام ✅ : اندیشه‌ها و رویّه‌های رقیب و مختار در پیوند با استنباط نظام 1️⃣ انکار هرگونه نظام و هر آن چه از جنس هدف و مقاصد باشد در شریعت و افعال الهی و قبول احکام عام و خاص. 2️⃣ انکار هرگونه نظام در شریعت و فقه، بدون رد هدف و مقاصد و قبول احکام عام و خاص و استناد انکار به مثل ناسازگاری وجود نظام با جامع، جهانی و جاودان بودن شریعت. 3️⃣ قبول نظام و احکام عام و خاص در شریعت، انکار نظام فقهی به معنای نیازمند بودن آن به استنباط و اکتفا به استنباط‌های اتمیک و اعتقاد به رسیدن قهری فقیه به خرده نظام‌ها و کلان نظام. 4️⃣ قبول نظام در شریعت، اصرار بر نظام فقهی، نیازمندی کشف نظام به استنباط مستقل، هرچند با استمداد از آرای فقیهی دیگر باشد. مرحوم سید محمد باقر صدر به این اندیشه تصریح کرده است. 5️⃣ قبول نظام، مقاصد و شریعت در دین، لزوم جست و جوی فقیهانه از نظام حتی در استنباط‌های اتمیک احکام در موارد لازم و نقص فقاهتی که دغدغه رسیدن به این نظام ها را ندارد. توسعه در ابزارهای فقاهت، استفاده از نصوص مبین مقاصد، توسعه اصول فقه متناسب با فقاهت نظام و عدم کفایت رویه معمول و مأنوس در این پیوند. اندیشه مختار ما، گزینه پنجم است. 📘 متن کامل: http://meftaah.com/?p=21950 ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
💢 گزارشی از دومین نشست از سلسله برنامه‌های چشم‌اندازی به سوی شرق با حضور آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست(
سوال من این است که طرح شما چیست؟ در مسائل اجتماعی، مدیریت، فرهنگ، حکومت و… هیچ چیزی نداریم. یعنی چون اختلاف در آراء را مشاهده می‌کنیم پس اصل قضیه را انکار می‌کنیم. این همان چیزی است که امثال آقای النعیم را به عنوان عالم واندیشمند دعوت می‌کنم با توجه به عناصری مانند عقل، مصلحت، عرف، رای مردم، مقاصد شرعی که قبول دارند، تفکرات را اعلان کنند. هیچ انسانی حق ندارد انسان دیگر را به دلیل اندیشه اش محکوم کند. اما آیا انسان حق ندارد از یک اندیشه دفاع کند؟ بخش دوم سخنان پرفسور النعیم نمی‌توان تمرکز بر مباحث تئوری داشته در حالی که ثمره آن تئوری در عمل مشاهده می‌شود. ۱۴۰۰ سال حکومتهای متعددی به نام اسلام وجود دارد اما ثمره آنها بی عدالتی و عدم مساوات میان زن و مرد و … بوده. این موارد از علائمی است که به ما می‌گوید نباید در خصوص تئوری محض سخن گفت. بحث از تئوری محض غیر مفید است. حکومت تابع نظر افرادی است که حکومت را به دست می‌گیرند. من هیچگاه در صحبتهای خود اسلام را لاغر و محدود به مسائلی نکرده‌ام. حکومتها باید تابع مردم باشند؛ زیرا مردم حکومت را تشکیل می‌دهند. حکومتی که یک دینی جدای از دین افراد تحت حاکمیت خود داشته باشد، تداوم و ادامه مردم نیست. از این جهت است که گفته می‌شود حکومت نباید دین خاص داشته باشد بلکه وظیفه او بی‌طرف است. سیاست محصول روزانه کشور است و مردم در آن دخالت دارند. چگونه ممکن است چنین نظریه‌ای داشته باشید که حکومت باید دموکراتیک باشد اما در حکومتی زندگی کنید که به اسم اسلام است اما حاکم آن بدون نظر مردم و نمایندگی مردم، شخصی را برای کاندیدا ریاست جمهوری می‌پذیرد و دیگری را رد می‌کند؟ سخنان شما بازی با کلمات است. آیا ممکن است چنین مباحثی را در حکومت اسلامی ارائه داد؟ غالب افراد روشنفکر و افرادی که دارای ایده نو هستند نمی‌توانند مباحث خود را ارائه دهند از این جهت به کشورهای دیگر سفر می‌کنند. در جوامع اسلامی مردم بر این باور هستند که عامل به قرآن هستند اما در حقیقت به قرآن عمل نمی‌کنند. قرآن یک اصول اخلاقی را برای ما نهادینه کرده است اما مردم به ظواهر عمل می‌کنند. راه حل این مشکل به وجود آوردن آزادی است. آزادی نیز از راه سکورلار شدن حکومت به وجود می‌آید. آمریکا چندین سال افغانستان و عراق را اشتغال کرد اما کشورهای اسلامی روابط خود را با آمریکا ادامه دادند. این نشان از این دارد که کشور ارتباطی با اسلام ندارد. بلکه از اسم اسلام استفاده می‌کنند. پرسش و پاسخ: سوال: آقای النعیم می‌گوید ملاکهای عقلانی مسئله اختلاف آراء را حل می‌کند. اما همه آراء انسانی و بر اساس تأثیر آنها از منابع دین مطرح می‌شود؛ بنابرانی هیچ مدعایی تقدس ندارد. نظر شما چیست؟ پاسخ آیت‌الله علیدوست: در خصوص اینکه ملاکهای عقلانی می‌تواند اختلاف آرا را بر طرف کند، باید گفت آیا عقلا توانسته‌اند به به میزانی پیشرفت کنند که اختلاف آرا نداشته باشند؟ به این معنا که آیا اختلاف آرا منحصر در اندیشمندان و کسانی است که مرتبط با نصوص هستند؟ این در حالی است که در میان عقلا نیز مواردی بدون اختلاف و مواردی دارای اختلاف می‌باشد؟ نکته‌ای که پرسشگر محترم باید توجه کند این است که بسیاری از گذاره‌های دینی عقلانی است. به عنوان نمونه می‌توان به چند نمونه از گذاره‌های عقلانی که در قرآن کریم بکار رفته است، اشاره کرد: «یاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» ، «تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ»، «وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا»، «کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ». زمانی که فهم گذاره‌های دینی را مطرح می‌کنیم به معنای احترام به ملاکهای عقلانی و فهم عقلا است. همچنین معتقد هستیم افکار و آراء دارای تقدس نیستند. مقوله عصمت از این قاعده استثناء است. سوال از پروفسور النعیم: شما انتقاد زیادی به فقه و جریان آن در حکومتهای اسلامی دارید اما خیلی از علما انتقادهای شما در خصوص بردگی و حقوق زنان را بررسی کردند. آیا توجه به پیشرفت و نوین بودن فقه بهتر نیست تا اینکه فقط انتقاد انجام بدهیم؟ پاسخ النعیم: منابعی که دین را از آنها می‌گیریم مانند اجماع دارای مشکل است.به عنوان نمونه اجماع یک منبع نیست و در پروسه ای احکام دینی و حکومتی جایگاهی ندارد. با بررسی حکومتهای اسلامی کنونی مشاهده می‌شود که هیچ یک از آنان تئوری و عمل صحیح ندارند که بخواهیم فرزندان خود را بر اساس آن تئوری پرورش بدهیم تا با عقایدی مانند فرق میان مردم و زن و بی عدالتی حاصل از نظرات فقهی بزرگ نشوند. سوال مشترک: چگونه می‌توان تفسیری از دین داشت که مسلمانان سیاسی بتوانند آن را تبلیغ کنند و به صورت قانون در جامعه اجرا کنند؟
دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
🌀 انقلاب اسلامی و دهه فجر در مصاحبه با آیت الله علیدوست (#بخش_دوم) #پرسش_دوم: در آستانه ورود به ده
🌀 انقلاب اسلامی و دهه فجر در مصاحبه با آیت الله علیدوست (): : مهمترین چالش های مسیر حرکتی انقلاب اسلامی را، در چه اموری می بینید؟ : بدون سوء برداشت و بدون تعارف می بایست بیان کرد که یکی از مشکلات مهم گریبان گیر انقلاب اسلامی در طی این چهار دهه، بحث رفتارهای غلط، با مبانی اساسی انقلاب است. به گونه ای که این رفتار شاید اینگونه القاء نماید که کسانی که دارای مقام و موقعیت در نظام اسلامی هستند، برنامه و جهت دهی مناسبی ندارند. اینکه هر روز یک شعار و بحثی مطرح شود و افکار و اذهان جامعه را مشوش نماید، نمی تواند نشان دهنده اتقان مسئولین و کارگزاران، در پی جویی مطالبات مردمی باشد. به نظر می رسد می بایست، اندیشمندان و فرهیختگان؛ حفره های انقلاب و نظام اسلامی را بیابند و با روش های قانونمند و عِلمی و عملی، این خلاء ها را پُر نمایند.  می بایست، اندیشمندان و فرهیختگان؛ حفره های انقلاب و نظام اسلامی را بیابند و با روش های قانونمند و عِلمی و عملی، این خلاء ها را پُر نمایند رسیدن به یک مبنا و اساس در تحقق افق های روشن نظام اسلامی، اصلی مهم است که نمی بایست از رسیدن به آن عدول کرد. ما در اقتصاد حفره های تئوریک داریم. در سیاست نیز به غیر از چند بَند، دارای حفره های تئوریک و نظری هستیم. در بحث های اجتماعی و سیاست های فرهنگی همانند؛ برخورد با موضوع حجاب و عفاف عمومی و مسائلی مانند؛ امر به معروف و نهی از منکر، متأسفانه حفره های تئوریک وجود دارند، لذا دیده می شود به یکباره، زمانی که موضوعی در جامعه مطرح می شود، کشور دچار آشفتگی و التهاب می شود. بحث دیگر، موضوع بداخلاقی ها است. شاید برخی اینگونه فکر می کنند که چون هدف مقدسی را دنبال می کنند، بنابراین چه نزد خداوند و چه نزد افکار عمومی، در حاشیه امنی قرار دارند. با این برداشت های ناصواب است که ما، متأسفانه موارد بسیاری از بداخلاقی ها را، در جامعه مشاهده می کنیم. ما اگر نتوانیم اخلاق خود را اصلاح نماییم؛ حتی اگر سراسر جهان را نیز تحت سیطره قرار دهیم؛ باز شکست خورده ایم. مهمترین مسئله در ترویج افکار و منش انقلاب اسلامی، تأثیر بر قلوب مردم است. این مهم محقق نمی شود مگر با اصلاح اخلاق و تصحیح روابط اخلاقی. بحث بداخلاقی ها؛ مانع بزرگی بر سر اشاعه فرهنگ و بینش انقلاب اسلامی هستند که می بایست حتماً از مسیر و حرکت عظیم انقلاب اسلامی، زدوده شوند. موضوع دیگر در باب توسعه و اثر بخشی انقلاب اسلامی، بحث پرداخت به مسائل اقتصادی است. ما هر چند این موضوع را کوچک بشماریم و یا آن را نادیده بپنداریم، درواقع ارزش ها و قوام بندی نظام اسلامی را نادیده گرفته ایم. مسائلی مانند بیکاری و اعتیاد و تورم به موضوع روز جامعه اسلامی مبدل شده و هر شخصی بنا به مسئولیتی که دارد، به این مسائل می پردازد، اما؛ برنامه های اشتباه و بی اثر، نمی توانند این امور را مرتفع نمایند. مطلب دیگری که می تواند در باب رویکردهای انقلاب اسلامی، نواقصی را متوجه جامعه نماید، موضوع جا به جایی اولویت ها است. گاهی دیده می شود در مناسبات سیاسی و فرهنگی جامعه، یک اصل اساسی فراموش می شود و یک فرع بی خاصیت، مورد توجه و دقت قرار می گیرد. می بایست در کُل، اراده ای امیدوارانه و فراگیر شکل گیرد تا این نواقص، به حول و قوه الهی برطرف شوند. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh
🔰 موضوع: جایگاه مصلحت در فقه () ▫️مصلحت کلمه دومی که در جایگاه مصلحت به کار رفته است، مصلحت است. مصلحت یعنی چه؟ آیا برویم مثلاً ببینیم که خلیل بن احمد یا جوهری و یا ابن منظور چه گفته است؟ منظور من از بیان مصلحت این نیست. شما نمی‌توانید اینجا به لغت مراجعه کنید؛ اینجا باید ببینید کسی که می‌خواهد بحث کند، وقتی مصلحت می‌گوید، منظورش چیست؟ من توضیح کوتاه می‌دهم. ببینید، ما وقتی می‌گوییم مصلحت، یعنی مصلحت شرعی. بنابراین، منفعت دنیوی محض، منفعت مادی محض، منفعت یا مصالحی که جایگاهی در تراث دینی ما ندارد، منظور ما نیست و ما به آن مصلحت نمی‌گوییم. من در کتاب فقه و مصلحت نوشته‌ام که اگر گفتم مثلاً مصلحت در فقه شیعه این جایگاه را دارد یا مصلحت در فقه مرحوم امام این جایگاه را دارد، قطعاً مصلحت شرعی منظور است و ویژگی بارز مصلحت شرعی منبع ادراکش است؛ یعنی مصلحتی که برخواسته از قرآن یا نصوص و روایات معصومین و یا عقل قطعی مسلم باشد. بنابراین، وقتی به نام فقه و مصلحت کتاب می‌نویسیم، منظور مصلحت اعتبار منبعش است. لذا این مصلحت نمی‌تواند دنیوی محض باشد. فردا نگویند مصلحت به معنای منفعت است، یا آنچه که عقلا با عقل زندگی و تعایش‌شان می‌گویند مصلحت؛ ما این‌ها را بحث نمی‌کنیم. مصلحت یعنی مصلحت شرعی برخواسته از تراث معتبر: قرآن، روایات و عقل قطعی. اگر مصلحت گفته می‌شود، منظور این است. همین‌جا است که راه ما از راه اهل تسنن، البته نه همه‌شان، از راه بعضی‌های‌شان جدا می‌شود؛ چون آن‌ها گاهی مصلحت فکر شده توسط فقیه را ولو پشتوانه‌ای از نص قرآن و روایات یا عقل قطعی نداشته باشد، مصلحت می‌گویند و ما این را نمی‌گوییم. باید تذکر داد که مصلحتی که ما می‌گوییم مقابل عدالت، کرامت و عناوینی از این قبیل نیست. همه این‌ها را شامل می‌شود. ▫️فقه فقه گاهی وقت‌ها به معنای دانش فقه، یا همین عملیات استنباط است؛ همین کاری که فقها می‌کنند. ولی من حدس می‌زنم بزرگوارانی که این موضوع را برای این نشست دادند، منظورشان از فقه، شریعت بوده است. ما یک فقه داریم که کاشف است و یک شریعت داریم که مکشوف است. فقیه تلاش می‌کند از طریق فقه و عملیات استنباط، شریعت را از دلیل نصوص بیرون بکشد. پس این را شما فضلا باید بلد باشید که فقه کاشف است و شریعت مکشوف. حالا وقتی می‌گوییم جایگاه مصلحت در فقه، آیا می‌خواهیم بگوییم در شریعت چه جایگاهی دارد؟ یعنی خدای متعال چه جایگاهی برای مصلحت قرار داده است؟ یا در فقه ما که یک دانش انسانی فقیهانه است، چه جایگاهی دارد؟ می‌دانید که این‌ها الزاماً برابر نیستند؛ یک نهادی ممکن است در فقه مورد بررسی قرار بگیرد و همین‌طور ممکن است که در شریعت مورد بررسی قرار بگیرد. اگر اجازه بدهید، من امشب این دو تا را جدا نکنم، همین‌که فقط ذهن‌تان را درگیر این مطلب کردم کافی است. الآن بایستی بحث‌ها را جوری سامان بدهیم که هم جایگاه مصلحت در فقه به معنای همین فقه حوزه‌ها و فقه فقها مطرح گردد و هم جایگاه مصلحت در شریعت مطهر اسلام. من اگر وقت داشتم در مفهوم‌شناسی زیاد معطل می‌شدم، ولی اگر اینجا معطل شویم بحث‌های بعدمان می‌ماند. ✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست 📚 @alidost_fiqh