🔖تاملاتی در #هستی_شناسی_نظام (سیستم)
📌3.مبدا تصوری یا تعریف نظام (سیستم)
🔹طبق مبانی حکمت اسلامی، #تعریف_استدلال_بردار_نیست. ما در هیچجای فلسفه اسلامی نمیبینیم که برای تعاریف، استدلال بیاورند. مثلا تضاد تعریف میشود به: «أنّهما أمران وجوديّان غير متضايفين، متعاقبان على موضوع واحد، داخلان تحت جنس قريب، بينهما غاية الخلاف» آیا کسی برای این تعریف پرقید، استدلالی میآورد؟ خیر! چرا جوهر به «اذا وجدت فی الخارج وجدت لا فی موضوع» یا چرا جسم به «الجوهر الممتد فی جهاته الثلاث» تعریف میشود؟ فلاسفه –همچون علامه طباطبایی در بدایه و نهایه- تعریف موردنظر را میآورند و سپس عوارض و لوازم آن را بحث میکنند. آنچه استدلالبردار و قابل بحث است، نسبت آن #لوازم با #تعریف است: آیا این لازمه، واقعا لازمه تعریف است یا خیر؟
🔹در سیستمشناسی یا #فلسفه_سیستم (نظام) نیز تعریفی از سیستم ارائه و سپس لوازم آن تعریف بررسی میشوند. این لوازم، گاه هستیشناختیاند و گاه منطقی و روششناسانه.
🔹تعریفهای متعددی از سیستم ارائه شده است. #دوسوسور میگوید سیستم «کل سازمانیافتهای مرکب از عناصری متعدد که میتوان آنها را تنها در خصوص یکدیگر و بر حسب مکانی که در این کل دارند، تعریف کرد». #برتالانفی معتقد است «مجموعه واحدهایی که بین خود ارتباط متقابل دارند». #لوزورن میگوید «مجموعهی عناصری که با مجموعهای از روابط به هم مرتبط هستند». #مورن نیز میگوید «واحدی کلی که از روابط فیمابین موجود بین عناصر یا کنشها یا اشخاص سازمان یافته است». (ر.ک: نظریه سیستمها، ص5-6)
🔹اگر بخواهیم شستهورفته جمعبندی کنیم، مفهوم سیستم (نظام) سه مولفه و مقوم ذاتی دارد: «1.مجموعهای از #اجزا 2.با #ارتباط_شبکهای 3.که #هدف (غایت یا کارکردی) دارد.» آیا این مفهوم و مولفههای آن غیر اسلامی یا ضد اسلامی است؟ آیا رنگی از امانیسم و سکولاریسم و هر ایسم دیگری در آن وجود دارد؟ آیا تضادی بین این مولفهها با معرفتی از معارف اسلامی مثل خدا، عدالت، تقوا و... مییابید؟ به نظر میرسد خیر. تعریف روشن و #مرسل از هرگونه #لعابات_خارجی است؛ غیر از آنچه شاید در ذهنهای #فاعلان_شناسا، #رسوب کرده باشد که اینها نیز، نیازمند « #تخلیه » هستند.
🌐 @aliebrahimpour_ir