🔖تاملاتی در #هستی_شناسی_نظام (سیستم)
📌1.جایگاه و معرفی
🔹اگر من مفهوم «جوهر» یا «حیوان» یا «عرض» را محلّ بحث و تامل خود قرار دهم و یافتههای معرفتی به دست آورم، یافتههایم در کدام دانش طبقهبندی میشوند؟ بدون شک #فلسفه. نزدیکترین فصل مرتبط فلسفه، فصل ماهیات است که بهصورت خاص به انواع و اقسام ماهیات و عوارض آن میپردازد.
🔹بنابراین هنگامی که مفهوم «نظام (سیستم)» به صورت یک «#کلی_طبیعی»ای که سلسلهای از اجناس را تشکیل میدهد، لحاظ کنیم و مورد مطالعه قرار دهیم، یک کار فلسفی انجام میدهیم که در متواضعانهترین حالت، در فصل ماهیات فلسفه جای میگیرد. علامهطباطبایی، ذیل تقسیم جوهر به پنج قسم: ماده، صورت، جسم، نفس و عقل، میگوید: «مستند این تقسیم، در حقیقت استقراست». چرا «نظام» قسم ششم آن نباشد؟ (یا مثلا چرا قسم پنجم کیفیات نباشد؟)
🔹خلاصه، مطالعه کلیطبیعی «#نظام (#سیستم)» و بحث از #عوارض و لوازم آن، یک مطالعهی کاملا فلسفی است، همچون سایر مطالعات فلسفی در ماهیات. اگر این تاملات، حجیم شد، خود میتوانند فصل جدید و در ادامه علم جدیدی را بنا کنند: «#هستی_شناسی_نظام (سیستم)» یا «#فلسفه_نظام (سیستم)»، بهمعنای مطالعات عقلانی درباره سیستم.
🔻پینوشت: آیا این تاملات الزاما نظریه یا فصلی مشبع هستند؟ قطعا خیر؛ هرچند که آرمان هر تاملی دستیابی به نظریه است! این تاملات -چنانکه ابتدای هر مسیر علمی اقتضا دارد- #طرح_پرسشها و ایدههایی هستند که میتوانند زمینهساز و الهامبخش گامهای بعدی باشند.
[🔺این مسیر چگونه طی میشود؟ من #بدایه و #نهایه_الحکمه را در دست راست و مطالعات نگرش سیستمی مغربزمینان را در دست چپ نگه داشتهام. چشمم بین این دو دست در رفتوبرگشت است؛ کلیدواژهها و مسائل را از دست چپ میگیرد و در دست راست جستوجو میکنم. سعی میکنم #بدایه و #نهایه را برای فهم نگرش سیستمی به خدمت بگیرم.]
🌐 @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خالخال پشمی
🔖تاملاتی در #هستی_شناسی_نظام (سیستم) 📌1.جایگاه و معرفی 🔹اگر من مفهوم «جوهر» یا «حیوان» یا «عرض» را
🔖تاملاتی در #هستی_شناسی_نظام (سیستم)
📌2.ضرورت و اهمیت
🔹اگر #عقلانیت زیربناییترین مفهوم نظری #تمدن نوین #غرب است، شاید بیراه نباشد که مفهوم «سیستم» زیربناییترین مفهوم کاربردی و عملی این تمدن بدانیم. ما دربارهی عقلانیت، هم بیشتر خواندهایم و ترجمه کردهایم و هم تا حدی موضع خود را روشن کرده و نوشتهایم. اگر تا چندی پیش -بهخاطرغلبهی روح اخباریگری در بینش ما- عقل کاملا در مقابل #نقل تفسیر میشد و عقلگرایی در مقابل دین و ایمانگرایی قرار میگرفت؛ امروزه متفکرین و صاحبان قلم به راحتی از واژه « #عقلانیت_اسلامی» سخن میگویند. این بدین معناست که ذاتِ واژهِ عقلانیت دیگر سرتاسر غربی و نجس محسوب نمیشود که نشود برایش پسوند اسلامی آورد. امروزه ما معتقدیم، عقلانیت تبلوریافته در اندیشه اسلامی، از جهات متعدد بر عقلانیتهای غربی برتری دارد. (برای نمونه ر.ک: مقاله رئالیسم انتقادی حکمت صدرایی، حمیدپارسانیا)
🔹اما مفهوم #سیستم اینطور نیست. هرچند سیستم و نظریهی سیستمها در علوم مهندسی به صورت کاربردی تدریس میشود، اما کمتر #به_مثابه_نظریه مطالعه و بحث شده است و از آن کمتر، موضع اثباتی و حلی توسط اندیشمندان بومی درباره آن گرفته شده است. همان اهمیتی که در کاوش مفهوم عقلانیت و نظریهپردازی بومی حول آن وجود دارد، درباره مفهوم سیستم وجود دارد؛ اگر بیشتر نباشد!
🔹با این همه، اینها همگی دفاعی جدلی و از جنس مماشات با خصم، درباره اهمیت و ضرورت تاملات هستیشناختی نظام (سیستم) است. حتی اگر این مفهوم، این منزلت معرفتی را در شکلدهی به #علم و #تمدن بشری خصوصا در قرن اخیر نداشت، باز هم بهعنوان یک مفهوم عادی این حق را داشت دربارهاش تامل صورت بگیرد. همانطور که در فلسفه از «جسم» بحث میکنیم و اقوال مختلف را میآوریم و درباره اینکه از «#اجزا_صغار_صلبه» تشکیل شده یا نه گفتوگو میکنیم؛ چرا از کلیطبیعی «سیستم» بحث نکنیم؟ بحثی که به مراتب مهمتر و راهگشاتر است. همچنانکه حکمای اسلامی، تعاریف #جوهر و #عرض و #جسم و #صورت و #ماده را از فیلسوفان یونانی گرفتند، آوردند، خواندند، بحث نمودند و بیشازپیش در آن واکاوی نمودند. الکلام الکلام.
🌐 @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خالخال پشمی
🔖تاملاتی در #هستی_شناسی_نظام (سیستم) 📌2.ضرورت و اهمیت 🔹اگر #عقلانیت زیربناییترین مفهوم نظری #تمدن
🔖تاملاتی در #هستی_شناسی_نظام (سیستم)
📌3.مبدا تصوری یا تعریف نظام (سیستم)
🔹طبق مبانی حکمت اسلامی، #تعریف_استدلال_بردار_نیست. ما در هیچجای فلسفه اسلامی نمیبینیم که برای تعاریف، استدلال بیاورند. مثلا تضاد تعریف میشود به: «أنّهما أمران وجوديّان غير متضايفين، متعاقبان على موضوع واحد، داخلان تحت جنس قريب، بينهما غاية الخلاف» آیا کسی برای این تعریف پرقید، استدلالی میآورد؟ خیر! چرا جوهر به «اذا وجدت فی الخارج وجدت لا فی موضوع» یا چرا جسم به «الجوهر الممتد فی جهاته الثلاث» تعریف میشود؟ فلاسفه –همچون علامه طباطبایی در بدایه و نهایه- تعریف موردنظر را میآورند و سپس عوارض و لوازم آن را بحث میکنند. آنچه استدلالبردار و قابل بحث است، نسبت آن #لوازم با #تعریف است: آیا این لازمه، واقعا لازمه تعریف است یا خیر؟
🔹در سیستمشناسی یا #فلسفه_سیستم (نظام) نیز تعریفی از سیستم ارائه و سپس لوازم آن تعریف بررسی میشوند. این لوازم، گاه هستیشناختیاند و گاه منطقی و روششناسانه.
🔹تعریفهای متعددی از سیستم ارائه شده است. #دوسوسور میگوید سیستم «کل سازمانیافتهای مرکب از عناصری متعدد که میتوان آنها را تنها در خصوص یکدیگر و بر حسب مکانی که در این کل دارند، تعریف کرد». #برتالانفی معتقد است «مجموعه واحدهایی که بین خود ارتباط متقابل دارند». #لوزورن میگوید «مجموعهی عناصری که با مجموعهای از روابط به هم مرتبط هستند». #مورن نیز میگوید «واحدی کلی که از روابط فیمابین موجود بین عناصر یا کنشها یا اشخاص سازمان یافته است». (ر.ک: نظریه سیستمها، ص5-6)
🔹اگر بخواهیم شستهورفته جمعبندی کنیم، مفهوم سیستم (نظام) سه مولفه و مقوم ذاتی دارد: «1.مجموعهای از #اجزا 2.با #ارتباط_شبکهای 3.که #هدف (غایت یا کارکردی) دارد.» آیا این مفهوم و مولفههای آن غیر اسلامی یا ضد اسلامی است؟ آیا رنگی از امانیسم و سکولاریسم و هر ایسم دیگری در آن وجود دارد؟ آیا تضادی بین این مولفهها با معرفتی از معارف اسلامی مثل خدا، عدالت، تقوا و... مییابید؟ به نظر میرسد خیر. تعریف روشن و #مرسل از هرگونه #لعابات_خارجی است؛ غیر از آنچه شاید در ذهنهای #فاعلان_شناسا، #رسوب کرده باشد که اینها نیز، نیازمند « #تخلیه » هستند.
🌐 @aliebrahimpour_ir