#وارده 10👇
✅ نقد استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری
در حدود 40 سال پیش!
💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
💢اقتصاد اسلامی و سؤالات اساسی آن،
از منظر استاد شهید مطهری 💢
🔹انواع روابط اقتصادی: روابط طبیعی و روابط اعتباری
مطابق آنچه قبلًا گفتيم، ما دو نوع روابط اقتصادى داريم: روابط طبيعى و روابط اعتبارى و قراردادى. از لحاظ روابط طبيعى، علم اقتصاد علم به قوانين طبيعت است آنچنانكه هست، يعنى يك علم نظرى است و اختلاف نظر در اين علم از قبيل اختلاف نظر در علوم نظرى است ...، ولى از لحاظ روابط اعتبارى، علم اقتصاد علم به روابط است آنچنانكه #بايد باشد. از نظر دوم است كه مسئله عدالت و ظلم و خوب و بد و شايسته و ناشايسته به ميان مىآيد و به اصطلاح جنبه اخلاقى دارد. معمولًا در كتب ميان اين دو قسمت تفكيك نمىشود و همين جهت منشأ اشتباهات زيادى مىگردد.
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظرى به نظام اقتصادى اسلام)، ج20، ص: 417)
🔹دوگونه پيوند اسلام با اقتصاد
اسلام دو پيوند با اقتصاد دارد: مستقيم و غير مستقيم. پيوند مستقيم اسلام با اقتصاد ازآنجهت است كه مستقيماً يك سلسله مقررات اقتصادى درباره مالكيت، مبادلات، مالياتها، حجرها، ارث، هبات و صدقات، وقف، مجازاتهاى مالى يا مجازاتهايى در زمينه ثروت و غيره دارد.
اسلام كتاب البيع، كتاب الاجاره، كتاب الوكاله، كتاب الرهن، كتاب الارث، كتاب الهبه، كتاب الوقف دارد.
و از طرف ديگر مىدانيم اصل «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ»- همانطور كه قرآن كريم مىفرمايد- مطرود است. على هذا يا بايد اسلام را دربست بپذيريم و يا بايد دربست رد كنيم.
پيوند غير مستقيم اسلام با اقتصاد از طريق اخلاق است. در اين جهت برخى مذاهب ديگر نيز كم و بيش چنين مىباشند. اسلام مردم را توصيه مىكند به امانت، عفت، عدالت، احسان، ايثار؛ منع دزدى، خيانت، رشوه. همه اينها در زمينه ثروت است و يا قسمتى از قلمرو اين مفاهيم، ثروت است. تا حدود مسائل اقتصادى روشن نشود حدود عدالت و امانت و عفت و احسان و همچنين حدود دزدى و خيانت و رشوه روشن نمىشود.
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظرى به نظام اقتصادى اسلام)، ج20، ص402)
🔹سؤالات اصلی اقتصاد عملی اسلامی
موضوع بحث ما اقتصاد برنامهاى است نه اقتصاد علمى. لهذا فيزيك اسلامى نداريم ولى اقتصاد اسلامى داريم.
ما مسائلى را مىتوانيم مطرح كنيم و جواب آن را از اسلام بخواهيم:
➖ الف. آيا اسلام اصل مالكيت را مىپذيرد يا نمىپذيرد؟ اسلام اصل مالكيت را مىپذيرد ولى مالكيت طبيعت حكمى دارد و مالكيت ماشين، امروز حكمى ديگر دارد.
➖ب. آيا مال و ثروت در درجه اول تعلق دارد به اجتماع و در درجه دوم به فرد؟ و يا اينكه ثروت به فرد تعلق دارد صد درصد؟ جواب اول است.
➖ج. آيا آنچه امروز در جهان به نام رژيم سرمايه دارى موجود است عادلانه است يا ظالمانه؟ جواب اين است: ظالمانه است.
➖د. آيا اسلام با اين نظر موافق است كه امور اقتصادى تحت نظر اعضاى مدير و با فهم و خيرخواه جامعه قرار گيرد؟ يا به حكم «النّاسُ مُسَلَّطونَ عَلى امْوالِهِم» هركس بايد مستبداً در امور اقتصادى مداخله كند؟ جواب اين است كه مىتواند [امور اقتصادى تحت نظر اعضاى مدير و با فهم و خيرخواه جامعه قرار گيرد.].
➖ه. آيا اصل «كار به قدر استعداد و خرج به قدر احتياج» را اسلام به عنوان يك اصل حقوقى مىپذيرد يا نمىپذيرد؟ خير، اين نوعى استثمار است، بعلاوه نيروى فعاليت را از كار مىگيرد.
➖و. آيا اسلام بهطور كلى اداره اجتماع را از روى شعور و اراده مىپذيرد يا نمىپذيرد؟ البته مىپذيرد.
➖ز. آيا اسلام با استثمار موافق است يا نه؟ البته نه، «لا تَكونُ جَناةُ ايْديهِمْ لِغَيْرِ افْواهِهِمْ».
➖ح. آيا در عصر ما مناسباتى پيش آمده كه جز با سلب مالكيت فردى از ابزار توليد برقرارى عدالت ميسر نيست؟ به نظر ما طرح اين مسئله به اين صورت صحيح نيست.
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظرى به نظام اقتصادى اسلام)، ج20، ص: 576)
🔹برای نمونه پاسخ ویژهی استاد شهید را در خصوص سوال نخست ببینید:👇
➖ از نظر ما دليل بر مالكيت اشتراكى بر يك چيزى اين است كه آن چيز را فرد به وجود نياورده است، طبيعت به وجود آورده يا اجتماع آن را به وجود آورده است و هيچ يك از اين دو به خاطر يك شخص معين هم به وجود نياوردهاند؛ يعنى فرد نه با آن چيز رابطه فاعلى داشته باشد و نه رابطه غائى ..
➖ماشين مظهر تكامل اجتماع است و هيچ فردى را به تنهايى نمىتوان مخترع و مبتكر آن شمرد. ازاينجهت، هم با ابزارهاى دستى متفاوت است و هم با آثار هنرى و تأليفات و دفاتر شعر ..
➖ ماشين جانشين انسان است در كار، نه يك ابزار انسان براى توليد. ماشين مولّد است نه ابزار توليد. اختراع ماشين ايجاد كار قابل فروش نيست، ايجاد منبع ايجاد كار است و ازاينجهت هم با ابزارهاى دستى متفاوت است ..
(مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظرى به نظام اقتصادى اسلام)، ج20، ص: 502)
https://eitaa.com/alimohammadi1389/209
پیشخوان حوزه و روحانیت در کلام حضرت آقا.pdf
3.45M
💢ده سال گذشت💢
به مناسبت دهمین سالگرد حضور پر خیر و برکت مقام معظم رهبری دامت برکاته در قم
مروری بر مواضع و مواقف فکری مقام معظم رهبری می تواند در اصلاح و تکمیل فعالیتهای هر یک از ما، در تحول حوزههای علمیه هدایتگر و مؤثر باشد...🌺
https://eitaa.com/alimohammadi1389/210
#وارده 11👇
✅ نقد مقام معظم رهبری؛
ده فیش از آیتالله سیدعلی حسینیالخامنهای
در لزوم تحول فقاهت به منظور اداره اسلامی جامعه
به مناسبت دهمین سالگرد حضور معظم له در شهرستان قم
💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
💢فیش اول💢
«... استنباط فقهی، بر اساس «فقه ادارهی نظام» باشد؛ نه فقه ادارهی فرد.... فقه ما از طهارت تا دیات، باید ناظر به «ادارهی یک کشور»، «ادارهی یک جامعه و ادارهی یک نظام» باشد. شما حتّی در باب طهارت هم که راجع به ماء مطلق یا فرضاً ماءالحمام فکر میکنید، باید توجه داشته باشید که این در یک جا از «ادارهی زندگی» این جامعه تأثیری خواهد داشت؛ تا برسد به ابواب معاملات و ابواب احکام عامه و احوال شخصی و بقیهی ابوابی که وجود دارد. بایستی همهی اینها را به عنوان جزیی از مجموعهی «ادارهی یک کشور» استنباط بکنیم. این در استنباط اثر خواهد گذاشت و گاهی تغییرات ژرفی را به وجود خواهد آورد.».
بیانات در آغاز درس خارج فقه؛ 1370/06/31
https://eitaa.com/alimohammadi1389/212
💢فیش دوم💢
«حوزهی علمیه، اساساً برای این است که هدایت¬های الهی و فقه الهی را ـ که فقه به معنای عام در اینجا مورد نظر است، نه فقه به معنای احکام شریعت که اصطلاح خاص است ـ برای مردم تبیین کند. اوّل آن را به دست بیاورد و بعد تبیین کند؛ اخذ و اعطا. از اوّل که این حوزهها در زمان ائمّهی هدی علیهمالسّلام به وجود آمد و بعد تطّور و گسترش و عمق پیدا کرد تا رسید به امروز، این، تکلیف حوزههای علمیه است... فقه و اصول اساسیترین کاری است که حوزه انجام میدهد. چرا؟ برای اینکه «ادارهی جامعه با شریعت اسلامی» است و شریعت اسلامی با فقه به دست میآید و اصول هم مقدّمهی آن است.»
بیانات در روز اوّل شروع درس خارج فقه؛ 1372/06/21
https://eitaa.com/alimohammadi1389/213
💢فیش سوم💢
اینکه دین در خدمت «ادارهی زندگی مردم» باشد و سیاست از دین تغذیه بکند، هنوز در بعضی از اذهان درست جا نیفتاده است. ما بایستی این فکر را در حوزه ریشهدار کنیم؛ به این شکل که هم فقاهت را اینطور قرار بدهیم، و هم در عمل اینگونه باشیم. یعنی چه؟ یعنی استنباط فقهی، بر اساس «فقه ادارهی نظام» باشد؛ نه فقه ادارهی فرد. امروز «فقه» شکلی برای «حکومت» است، شکلی برای «نظام اجتماعی» است که «منه الحکومه». حکومت جزیی از یک نظام اجتماعی است. این را چه کسی میتواند ادعا کند؟ کدام یک از فقها میتوانند بگویند ما این را درآوردیم و همه اش تر و تازه و شُسته و رُفته است؟»
. بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزهی علمیهی قم؛ 30/11/1370.
https://eitaa.com/alimohammadi1389/214
💢فیش چهارم💢
«ما اگر بخواهیم آنچه را كه باید عمل بشود، در یك جمله خلاصه كنیم، آن یك جمله عبارت از فقه اسلامی است. ما باید فقه اسلامی را در جامعه پیاده كنیم. فقه اسلامی، فقط طهارت و نجاسات و عبادات كه نیست؛ فقه اسلامی مشتمل بر جوانبی است كه منطبق بر همهی جوانب زندگی انسان است؛ فردیاً، اجتماعیاً، سیاسیاً، عبادیاً، نظامیاً و اقتصادیاً؛ فقهاللَّه الأكبر این است. آن چیزی كه زندگی انسان را «اداره» میكند - یعنی ذهن و مغز و دل و جان و آداب زندگی و ارتباطات اجتماعی و ارتباطات سیاسی و وضع معیشتی و ارتباطات خارجی - فقه است.»
بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)؛ 3/14/1376
https://eitaa.com/alimohammadi1389/215
💢فیش پنجم💢
«امام بزرگوار، فقه شیعه را از دورانی که خود در تبعید بود، به سمتِ «فقه اجتماعی» و «فقه حکومتی» و «فقهی که میخواهد نظام زندگی ملتها را اداره کند» و باید پاسخگوی مسائل کوچک و بزرگ ملتها باشد، کشاند... یک خط و یک سَمتگیری را به فقهای شیعه نشان میداد،... نشان داد که آن کسی که میخواهد نظام را «اداره» کند؛ آن فقهی که میخواهد یک ملت یا مجموعه عظیمی از انسانها و ملتها را اداره کند، بایستی بتواند شرایط زمان را بشناسد و پاسخ هر نیازی را در هنگام آن نیاز، به آن بدهد و نمیتواند در زمینههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و همه مسائلِ زندگی مردم، نقطهای را بیپاسخ بگذارد.»
بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزهی علمیهی قم؛ 30/11/1370
https://eitaa.com/alimohammadi1389/216
💢فیش ششم💢
«ما مسائل اقتصادى و نظامى و سیاست خارجى و ارتباطات اخلاقى خود را بایستى از دین دربیاوریم؛ خیلى از مسائل فردیمان را باید بازنگرى کنیم؛ تعارف که نداریم. ما در طول زمان، به دین و فقه به عنوان قالب و شکلى براى «حکومت» نگاه نکردیم. ... امروز فقه، شکلى براى حکومت و شکلى براى نظام اجتماعىِ منه الحکومه است. حکومت جزیى از یک نظام اجتماعى است. کدامیک از فقها مىتوانند بگویند که ما همهى اینها را تر و تازه و شسته و رُفته درآوردهایم، بفرمایید در اختیار شماست؛ قطعاً هیچکس چنین ادعایى نکرده و نمىکند؛ خیلى خوب، باید برویم اینها را پیدا کنیم؛ پس فکر جدید لازم است.»
بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزهی علمیهی قم؛ 30/11/1370
https://eitaa.com/alimohammadi1389/217
💢فیش هفتم💢
«فقه و فقاهت بايد در حوزهها پيشرفت بكند. اين پيشرفت، هم از لحاظ «عمق» است، و هم از لحاظ «سعه و فراگيرى مسائل زندگى». فقه بايد عميق بشود؛ عميقتر از آنچه كه هست... چرا ما در كتب فقهيه و ابواب مختلف فقهيه تفحص لازم نكنيم، تا راههايى را براى «ادارهى زندگى» پيدا نماييم؟ پس، هم از لحاظ «سطح» بايستى پيشرفت بكند و گسترش بيشترى پيدا نمايد، و هم از لحاظ «روش». همين «روش فقاهتى» كه عرض شد، احتياج به تهذيب، نوآورى و پيشرفت دارد. بايد فكرهاى نو روى آن كار بكنند، تا اينكه بشود كارايى بيشترى به آن داد.» ...
بيانات در آغاز درس خارج فقه؛ 31/6/1370
https://eitaa.com/alimohammadi1389/218
💢فیش هشتم💢
«وظیفه عمومی حوزهها و وظیفه یکایک افراد و فضلا در حوزههای مختلف و همچنین علما و روحانیون آگاه و روشنفکری که در سراسر کشور در شهرهای مختلف هستند، امروز این است که فکر اساسی و نظریه بنیانی مربوط به جمهوری اسلامی را که همان نظریه «حاکمیت اسلام در همه امور زندگی و شئون بشری» است با استدلال با منطق با ملاحظه جوانب گوناگون این مسأله تبیین کنند. »
بیانات در شروع درس خارج فقه؛ ۱۹/۰۶/۱۳۸۰
https://eitaa.com/alimohammadi1389/219