#ادامه از «در میانه انفعال و تحجر» 2 از 2 ⬆️
🔹اما این تحلیل که نباید سنت اندیشهای خود را در برابر پرسشهایی قرار دهیم که دغدغه پاسخ به آنها را نداشته است، دارای ضعف مهمی از ناحیه دیگر است.
آن ضعف، #اصالت_دادن به تعین عقلانیت دوران انعزال و انزوای شیعه، در دوران «استقرار جامعه شیعه در مسند حکومت دینی» است.
این تحلیل با اصالت دادن به وضعیت و تعین فعلی فلسفه، کلام و فقه، عملا گشایش ساحتی که با انقلاب اسلامی برای تشیع و دینداری فراهم آمده، نادیده می گیرد.
بنده هم معتقدم که هر طرح جدیدی در افق انقلاب اسلامی باید در نسبت با عقلانیت مستقر تشیع در دوران گذشته باشد، تا دچار اعوجاج و گسست تاریخی نشویم، ولی این در نسبت بودن، به معنای پذیرفتن وضعیت فعلی آنها نیست. نتیجه اصالت دادن به اندیشه در مسیر تحولات تاریخی، چیزی جز «تحجر» نخواهد بود که در کنار «انفعال»، سالهاست عملاً انقلاب اسلامی را به زیر می کشند...
🔹 انقلاب اسلامی و حرکت تمدنی آن، گشایشی در مقابل حیات اجتماعی و تاریخی تشیع ایجاد کرده است که انصراف آن به صورت مسئله های عقلانیت مدرن، همانقدر غلط است، که تقلیل آن به صورت مسئله های عقلانیت مستقر تشیع در شرایط انعزال از منصب حکومت دینی.
🔹ما نه می توانیم از غرب بریده باشیم، به خاطر اینکه به آنها #مبتلاء هستیم
نه می توانیم از گذشته بریده باشیم، به خاطر این که هویت و خویشتن ماست.
در عین حال نه می بایست از غرب منفعل شویم و نه می بایست در گذشته متوقف شویم.
🔹فلسفه و کلام و فقه، باید خود را در مصاف مسئله های انقلاب اسلامی محک بزنند و با آن مواجه شوند.
این مواجهه هم فلسفه و کلام و فقه را زنده می کند و از رکود خارج می کند و هم انقلاب اسلامی را مستظهر به عقلانیتی ـ دینی ـ کاربردی خواهد کرد.
🔹این مسئله ها بیش از هرچیز در بیان رهبران انقلاب اسلامی و یا دقت در عمق استراتژیک و تمدنی انقلاب اسلامی و تمدن غرب و یا با رجوع دوباره به سنن و قواعد درگیری اولیای حق و باطل در طول تاریخ قابل اصطیاد است.
این مسئله ها هستند که وقتی مبانی نظری و بنیانهای اندیشه با آن مواجهه می شوند، #ساختار_و_شاکلهی_علوم_انقلاب_اسلامی را چه در #فقه-حکومتی، #علوم_انسانی_اسلامی و چه #الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت را رقم خواهند زند.
ـ 1399/1/30
https://eitaa.com/joinchat/3967942701C3d57d3b16b
https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
💢درباره مناظرههای عصرانه💢
🔹در اسفندماه امسال به همت مدیریت محترم مدرسه علمیه مبارکه امام کاظم علیه السلام، دو گفتگوی خوب با برادر عزیزم آقای سیدجوادی داشتم.
🔹در گفتگوی اول درباره #حقیقت_دین و #دامنهی_آن به گفت و شنود پرداختیم.
🔹ایشان گستره دین را همه ابعاد هدایت انسان معرفی کرد و بنده به بیانی دیگر، گستره دین را دامنه اختیار انسانی دانستم.
علاوه بر این، گفتگویی شد در خصوص #علم_دینی و معنا و گستره آن.
🔹در گفتگوی دوم، تا حدودی بحث چالشیتر شد.
🔹بحث بر سر نسبت #فقه و #واقعنمایی بود.
🔹عرض بنده این بود که مسئله فقه و واقع نمایی باید در #دو_مقام مورد بررسی قرار گیرد:
➖ یکی در مقام کشف مرادات شارع از خطابات شرعی و دیگری درباره کمکی که فقاهت می تواند به فرآیند توصیف متخصصین علوم انسانی از وضعیت موجود ما کند.
➖در مقام اول، نسبت حجت بودن طرق مورد استفاده فقیه در استنباط و واقع نمایی آنها در کشف مرادات شارع باید گفتگو شود و درمقام دوم، از کمکی که فقاهت میتواند از طریق تعیین شاخصها و خصوصتهای وضعیت مطلوب و همچنین ارائه سنتهای تاریخی، به مطالعات تاریخی و فرهنگی متخصصین علوم انسانی ارائه دهد، صحبت شود. در مقام دوم، حضور فقه قاعدتاً واقع نمایی خود گزارههای استنباط شده نسبت به مرادات شارع نیست، بلکه درباره نقش غیرمستقیم و بیبدیلی است که فقاهت میتواند در توصیفگری و اصابتِ به واقعِ علوم انسانی ایفاء کند.
🔹در جایی از گفتگو، تلقی بنده از فرمایش آقای سیدجوادی این شد که ایشان تفقه را منحصر در فقهِ حکم تکلیفی میداند و آن را نیز برای اداره کشور ناکافی می پندارد و علاوه بر این، هرگونه تلاشی برای تکامل تفقه را نیز انفعال و تحت تأثیر مدرنیته قلمداد مینماید. در اینجا بود که بنده این رویکرد را #متحجرانه خواندم و آن را همنتیجه با انفعال از مدرنیته دانستم. در اینجا عرض کردم که نسبت ما با غرب، نه میتواند منفعلانه باشد و نه میتواند کنارهگیری و انزوا باشد، بلکه ما به نحو تاریخی، به غرب مدرن، #مبتلاء هستیم و از منظر الهیات تاریخ، اگر بتوانیم در این ابتلاء و فشار، مراکز اضطرار خود را بیشتر وقوف پیدا کنیم و برای رفع اضطرار خود، رجوعی مؤمنانه به کسبِ هدایت و اقتباسِ نور از معارف وحیانی داشته باشیم، اتفاقاً این ابتلاء میتواند، زمینه رشد و تکامل اخلاق، فهم و عملکرد دینی ما باشد.
🔹خوشبختانه ایشان بعد از این بیان حقیر، اعلام کردند که آنچه تاکنون فرموده اند، بخشی از فرمایشاتشان بوده است و ایشان قائل هستند که علاوه بر فقاهت موجود که از منظر مکلف فردی استنباط شده است، میتوان به سمت فقهی رفت که فقیه در آن به جای مکلف فردی، خود را به جای #حاکم مینشاند و به تفقه احکام شرعی از این منظر میپردازد.
🔹فارغ از اینکه این فرمایش ایشان، چه مزایا و محدودیتهایی دارد، راهی را معرفی میکند که بتوانیم از تحجر و انفعال بیرون بیاییم. چه خوب است که ایشان لطف کنند و این ایده خود را به صورت تفصیلیتر بیان فرمایند.🌹
#تمدن_نوین_اسلامی
#عقلانیت_انقلابی
#هماندیشی
#مناظره
#ققه_حکومتی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/339