eitaa logo
گاه نگاشته ها / علی رئیسی
168 دنبال‌کننده
375 عکس
69 ویدیو
581 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📚درآمدی بر مطالعات حدیثی در دوران معاصر ✍دکتر مجید معارف و دکتر سعید شفیعی 🖇 انتشارات سمت تعداد صفحات: ۲۱۱ صفحه 💠این کتاب در راستای معرفی پژوهشهایی که طیف گسترده‌ای از دانشمندان مسلمان، اعم از شیعه و سنی، و نیز محققان غربی را دربرمی‌گیرد، تالیف شده است.. 💢کتاب حاضر در شانزده فصل تدوین شده است: فصل اول: حدیث‌پژوهی در دوران معاصر؛ انگیزه‌ها و جریانات فصل دوم: اعتبار شرعی حدیث (1) فصل سوم: اعتبار شرعی حدیث (2) فصل چهارم: کتابت و تدوین اولیه فصل پنجم: نقد حدیث و معیارهای آن (1) فصل ششم: نقد حدیث و معیارهای آن (2) فصل هفتم: نقد حدیث و معیارهای آن (3) فصل هشتم: وضع و جعل حدیث فصل نهم: اعتبار نسخه‌های کتب حدیثی فصل دهم: تاریخ‌گذاری روایات (1) فصل یازدهم: تاریخ‌گذاری روایات (2) فصل دوازدهم: نقل به معنا فصل سیزدهم: رابطه قرآن و حدیث فصل چهاردهم: تجدیدنظر طلبی در حدیث (1): جریانهای روشنفکری فصل پانزدهم: تجدیدنظر طلبی در حدیث (2): جریان مدافعان سنت موجود فصل شانزدهم: رویکردهای علمی حدیث‌پژوهی شیعه در دوران معاصر
«ضیایی» بانوی جداشده از بهاییت: 🔹بهایی‌ها ادعای عدم مداخله در سیاست دارند، اما در عمل کاملا دخالت می‌کنند. 🔹اساسا این فرقه،‌ یک فرقه و حزب سیاسی است؛در تمام ضیافت‌ها دستور داده شد در انتخابات ۸۸ شرکت کنید. 🔹بهایی‌ها همه نهادها و تشکل‌هایی که تشکیل می‌دهند هدفش جمع‌آوری پول و ارسال به اسرائیل است. 📝در بینک زیر بخوانید👇 fna.ir/bq5mwr @Farsna
🌺🌸جهت اطلاع دانشجویان عزیز🌸🌺 باقی جزوات مرتبط با درس روش و روش شناسی در لینک اینترنتی زیر در دسترس شما قرار گرفت. 1. جزوه روش تحقیق در علوم اجتماعی ( ویژه کلاس روش تحقیق الف) 2. راهنمای تدوین طرح تحقیق پایان نامه کارشناسی ارشد 3. اصول نگارش مقاله علمی و پژوهشی 4. شیوه نامه نگارش مقاله کوتاه ضمنا"، قبلا" جزوات زیر نیز در حوزه روش در وب سایت قرار گرفته بود: 5. جزوه روش تحقیق (ب ) مقطع کارشناسی 6. جزوه روش شناسی مقطع کارشناسی ارشد آدرس اینترنتی: http://kazemizamharir.ir/category/class-desertion/class-powerpoint
جهت استفاده دوستانی که علاقمند به به مباحث جامعه شناسی هستند☝️
✅تفاوت بین کمونیسم، سوسیالیسم و مارکسیسم اصطلاح_شناسی علی رغم شباهت ها و اشتراکات این اصطلاحات ، جهت تفکیک لازم است به بررسی تفاوت های آن ها بپردازیم : ▪️ ۱ . کمونیسم (communism)؛ در فرضیه های کارل مارکس و فردریک انگلس ، کمونیسم جامعه ای است به اصطلاح بی طبقه با مالکیت واحد همگانی مردم بر وسایل تولید ، برابری کامل اجتماعی همه اعضای جامعه . توضیح بیشتر اینکه ؛کمونیسم از ریشه لاتین (commons) به معنی اشتراک گرفته شده است کمونیسم از قدیمیترین مکاتب سیاسی دنیا است «کارل مارکس» و «فردریک انگلس» در آلمان در سال ۱۸۴۸ با انتشار مانیفست کمونیست حرکت تازهای در نهضت کمونیسم جهانی به وجود آوردند. از نظر فلسفی و اقتصادی کمونیسم و سوسیالیسم دارای ریشه واحدی هستند و هر دو بر مالکیت عمومی وسائل تولید تکیه میکنند، با این تفاوت که کمونیسم مرحله پیشرفت یا مرحله نهایی سوسیالیسم به شمار می آید. مارکس در آثار مختلف خود از «مانیفست» کمونیست گرفته تا کتاب «کاپیتال» تاریخ تحولات جهان را بر مبنای ماتریالیسم تاریخی، یا فلسفه مادی دیالکتیکی بیان می کند مارکس تکامل وسایل تولید و نحوه تملک و بهرهبرداری از این وسایل را زیر بنای تحولات اجتماعی میداند و تاریخ بشر را به صورت تاریخ جنگ های طبقاتی و منازعه بین ظالم و مظلوم و استثمار کننده و استثمار شونده بررسی و تجزیه و تحلیل مینماید. از نظر مارکس دوره های تاریخی عبارتند از: ۱ـ کمون اولیه که در این جامعه بدون طبقه هیچ گونه تملک بر وسایل و ابزار تولید وجود نداشته است، ۲ـ برده داری ۳ـ فئودالیه ۴ـ بورژوازی و سرمایه داری ۵ـ سوسیالیسم ۶ـ کمون ثانویه. ▪️ ۲ . مارکسیسم(Marxism) ؛ عنوان فلسفه مارکس و واضع فلسفه کمونیسم جدید است . این واژه از نام کارل مارکس بنیانگذار سوسیالیسم علمی گرفته شده است .به طور مختصر میتوان اساس تفکر مارکسیستی را در موارد ذیل خلاصه نمود: الف ) اقتصاد تعیین کننده مسیر تاریخ است و تاریخ جز جنگهای طبقاتی و مبارزه بین گروههایی که منافع اقتصادی آنها با هم متعارض است چیز دیگری نیست. بر اساس این تعبیر جنگ های طبقاتی در مراحل مختلف تاریخی ابتدا بین بردگان و بردهداران، سپس میان فئودالها و «سرفها» یا دهقانان فقیر و بیزمین و بالاخره بین کارگران و سرمایهداران در میگیرد و سرانجام به پیروزی طبقه کارگر یا پرولتار یا و نفی کامل طبقات اجتماعی منتهی میگردد. ب ) دولتها نقشی جز تأمین طبقه حاکم ندارند و در جوامع سرمایهداری دولت حافظ منافع صاحبان سرمایه ها و استثمار طبقه کارگر است این فشار و استعمار فقط هنگامی خاتمه خواهد یافت که مالکیت خصوصی، به ویژه مالکیت ابزار تولید از میان برداشته شود و طبقه کارگرحکومت را به دست خود بگیرد. (محمود طلوعی، فرهنگ جامع سیاسی، ص ۷۰۳ و ۷۷۹) همان گونه که گذشت کمونیسم قبل از مارکسیسم هم وجود داشت. مارکس در واقع کمونیسم کارگری را فرموله کرد و مارکسیسم تئوری کمونیسم کارگری است. اگر به مانیفست فصل چهارم آن رجوع کنید خود مارکس و انگلس میگویند که قبل از آنها هم سوسیالیسم های غیر کارگری وجود داشتند. ولی بعد کمونیسم مارکس به گرایش اصلی کمونیسم تبدیل شد . ▪️ ۳. سوسیالیسم «socialism» یا جامعهباوری، این اصطلاح که از واژه «سوسیال» به معنای اجتماعی در زبان فرانسه گرفته شده است، معناهای بسیار دارد، اما تعریف معمول این اصطلاح را در واژهنامه انگلیسی آکسفورد، چنین میتوان یافت: «سوسیالیسم تئوری یا سیاستی است که هدف آن مالکیت یا نظارت جامعه بر وسایل تولید – سرمایه، زمین، اموال و جز آنها – به طور کلی، و اداره آن به سود همگان است» . (داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، ص ۲۰۴) 🔺 در یک جمع بندی سوسیالیسم به عنوان مکتبی مبتنی براصالت جامعه و اشتراکیت ابزار تولید ، و کمونیسم بیانگر مرحله ای ایده ال از چنین وضعیتی در جامعه ، و مارکسیسم نظریه پردازان چنین تفکری است .
💭 حجت الاسلام اسلامی، شاگرد آیت الله جوادی آملی: از نظر آیت الله جوادی آملی در صورت حضور افراد متخصص، نیازی به ورود روحانیون به امور اجرایی نیست https://goo.gl/pnHE9i 🎆 به شفقنا بپیوندید👇 https://t.me/joinchat/AAAAADxmSVT8_wl7XRRvVQ
ای کاش به این گونه از سخنان گوش سپرده شود وروحانیون به کارهای ذاتی خود بپردازند☝️
💭 اولین قاضی زن در ایران: در قضاوت فرقی میان زنان و مردان نیست مینا ترابی: 🔹اینکه قضاوت با روحیه زنان سازگار نیست را قبول ندارم و آن را باوری ناشی از ضعف فرهنگی جامعه می‌دانم 🔹گریه نه، اما برای پرونده‌هایم غصه خورده‌ام 🔹اولین معاون دادستان زن در کشور هستم/فارس
قابل توجه فقها☝️
M A: 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌷 💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 ⭐️ نقدی بر سخنان دکتر در همایش «جایگاه در کلام و » (قسمت دوم) 4️⃣ «پذیرش صورت در فرایند معرفت، دشواری «مطابقت» میان صورت و مصداق(یا تطابق ذهن و عین) را به شدیدترین وجه آن پیش می آورد، این مشکل، نه تنها در معرفت شناسی فیلسوفان معضلاتی را به بار آورده که تاکنون ناگشوده باقی مانده است، بلکه دستگاه جهان‌شناسی و نفس‌شناسی فلسفه اسلامی را نیز به بحران دچار ساخته است.» 🔆 نقد: چنان که گفتیم در علم حصولی خود واقعیت معلوم نزد ما حاضر نیست، بلکه امری به نام صورت یا مفهوم ذهنی در نفس ما تحقق دارد که خاصیت آینگی دارد و محکی خود را نشان می‌دهد. بله در مرحله بعد مسئله دشوار مطابقت مطرح است. اما اگر کسی وجود صورت در معرفت بشری را انکار کند، باید اصل علم حصولی را که اکثریت قریب به اتفاق علوم ما به عالم خارج را تشکیل می‌دهد، نفی نماید! و در این صورت، یا باید همه معرفت‌ها را حضوری بداند! شما که منکر جود صورت در فرآیند معرفت هستید، آیا به این نتیجه ملتزم هستید یا راه حل دیگری دارید؟ 5️⃣«گزاره‌های اولی که گفته می شود که تصور موضوع و‌محمول برای تصدیق آنها کفایت می کند، غالبا یا قضایای همانگوی( tautological) و یا قضایای تحلیلی(analytic) هستند و این گزاره‌ها هیچ گزارشی از جهان واقع نمی‌دهند.» 🔆 نقد: این اشکال بر قضایای بدیهی اولی به مثابه بنیادهای نخستینِ برهان فلسفی، مبتنی بر تفسیر کانتی از حقیقت قضایای تحلیلی است که بر اساس آن این قضایا هیچ گزارشی از واقع نمی‌دهند، اما فیلسوفان اسلامی و برخی از فیلسوفان و معرفت‌شناسان غربی این مدعا را قبول ندارند و تفاسیر دیگری از قضایای تحلیلی ارائه می‌کنند که مستلزم گزارش‌گری این دسته قضایا از جهان واقع نیز می‌باشد. (جهت اطلاع ر.ک.به: احمد ابوترابی، چیستی و نقش قضایای تحلیلی و ترکیبی در منطق و معرفت‌شناسی، به ویژه ف11) 6️⃣ «با بررسی استدلال‌های فیلسوفان در طول تاریخ معلوم ‌می شود که آنها خود به این منطق برهانی التزام نداشته و از مبادی غیر یقینیِ فراوانی در ادله خود استفاده کرده‌اند که خود تایید می کند که منطق برهان به معنای معهود، در فلسفه چندان مصداقی ندارد.» 🔆 نقد: صرف طرح یک مدعا آن هم با این گستره وسیع بدون ارائه شواهد روشن گرهی از کار معرفت نمی‌گشاید. 7️⃣ «حقائق جهان از تنوع فراوان برخوردار است و بخش بزرگی از واقعیت هستی، پدیده‌هائی است که از طریق احساس، تجربه، استقراء، تاریخ و وحی به ما می رسد و تفسیر هستی بدون در نظر گرفتن این حقائق، نارسا و ناراست است. گزاره‌های اولی غالبا به حقائق عام و انتزاعی باز‌می گردد و به تنهائی کاروان فلسفه را به مقصد نمی رساند.» «دستگاه معرفت شناسی فلسفه، با هدف‌گیری برای دستیابی به یقین خاص، عملا نه تنها معرفت فلسفی را از روش‌ها و مبادی گوناگون معرفت انسانی و الهی محروم‌می کند، بلکه قلمرو ‌فلسفه را به حوزه‌ها و موضوعات خاص کلی و انتزاعی محدود می کند و در عمل هم نمی تواند به وعده خود برای التزام به یقین خاص وفا کند.» 🔆 نقد: فلسفه اولی/متافیزیک تنها عهده‌دار تفسیر و توضیح اصل واقعیت‌مندی واقعیات است. اما بررسی وجوه دیگر واقعیات برعهده سایر علوم است و هر یک از آنها نیز روش مختص به خود را دارند. مگر قرار است فلسفه همه جزئیات هستی را تفسیر کند؟! چرا از فلسفه انتظار دارید باری را بر دوش بکشد که خود از ابتدا اعلام کرده است که این بار بر دوش او نیست. از فلسفه نخواهید بار سایر علوم را نیز بر دوش کشد. با آرزوی توفیق الهی برای سخنران محترم، این نقد تنها بر برخی مواضع روشن متن خلاصه سخنرانی ایشان است. روشن است که اگر متن کامل این سخنرانی در اختیار پژوهشگران قرار گیرد، مجال گسترده‌تری برای مباحثه گشوده خواهد شد. 🌹 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌹 ✍️ کانال مهدی عبدالهی 🇮🇷 👉
M A: 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌷 💐🎗بسم الله‌ الرحمن الرحیم🎗💐 ⭐️ نقدی بر سخنان دکتر در همایش «جایگاه در کلام و » (قسمت اول) جناب حجت الاسلام دکتر محمدتقی سبحانی عضو هیئت علمی پژوهشکدۀ فلسفه و کلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در همایش «جایگاه عقل در کلام و فلسفه» به تاریخ 30 آبان 1397 طی سخنانی به «نقد عقل نظری در فلسفه اسلامی» پرداخته‌اند. خلاصه این سخنرانی در سایت پژوهشکده (http://yon.ir/o5wZQ) و کانال تلگرامی ایشان انتشار یافته است. نوشتار حاضر نقدی بر برخی مواضع این متن مکتوب است. ابتدا عین گفته‌های سخن‌ران محترم را نقل کرده، سپس آن را بررسی خواهیم کرد. 1️⃣ «دستگاه معرفت‌شناسی در فلسفه اسلامی از اساس، یک دستگاه ارسطوئی است که بر خلاف سایر بخشهای دیگر فلسفه، از کمترین تحول و تکامل برخوردار بوده است.» 🔆 نقد: بر اهل فلسفه پوشیده نیست که ارسطو (ر.ک.به: متافیزیک) و هیچ یک از فیلسوفان یونان باستان و قرون وسطی در فلسفه خود بخشی با عنوان معرفت‌شناسی نداشته‌اند. در این دو دوره از تاریخ فلسفه غرب تنها برخی از مسائل معرفت‌شناسی محل بحث بوده‌اند، اما معرفت‌شناسی به مثابه یکی از دانش‌های فلسفی در دوره جدید با آثار لاک و دکارت پای به عرصه نهاد. اما در فلسفه اسلامی با توجّه به تزلزل¬ناپذيري موضع عقل در فلسفه اسلامي، ضرورتي براي بررسي تفصيلي مسائل شناخت به¬صورت منظّم و به‌عنوان شاخه مستقلي از فلسفه پيش نيامده بود (محمدتقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج1، ص150) مباحث معرفت‌شناختی فلسفه اسلامی تا دوران اخیر در ضمن سایر مباحث فلسفه (در بحث وجود ذهنی و علم و عالم و معلوم) و منطق (در بحث تصور و تصدیق و مبادی برهان) طرح میشد، اما حضور و رواج اندیشه‌های غربی در دامان فرهنگ اسلامی در قرن معاصر سبب شد که فیلسوفان اسلامی به¬نحو خاص به این حوزه معرفتی عطف توجه کرده، آثار درخوری در این زمینه از خویش به¬جای نهادند. در این میان، باید علامه طباطبایی فیلسوف سترگ قرن حاضر را به¬حق طلیعه¬دار این قافله و بنیان¬گذار معرفت¬شناسی اسلامی دانست، چرا که با نگارش کتاب اصول فلسفه رئالیسم آغازگر طرح مستقل مسائل معرفت¬شناختی گردیده، سبب شد اندیشمندان متأخر، اهتمام بیشتری به این مسائل از خود نشان دهند. نگاهی گذرا به آثار فیلسوفان نوصدرایی در حوزه معرفت‌شناسی به روشنی نشان می‌دهد که ادعای «کمترین تحول و تکامل» فلسفه در این قلمرو تا چه اندازه دور از حقیقت است. 2️⃣ «هیچ دلیل روشنی برای وجود «صورت» به عنوان واسطه معرفت، در دست نیست و ادله‌ای که برای این موضوع آورده‌اند، محل تامل و اشکال است.» 🔆 نقد: بنا بر معرفت شناسی اسلامی، معرفت همان مطلق علم و آگاهی است که در اولین و مهم¬ترین انقسام، به حضوری و حصولی تقسیم میشود. این تقسیم یک تقسیم عقلی و دایر بین نفی و اثبات است: هر شناختی از یک معلوم، یا به واسطه حاکی است یا بی واسطه حاکی. به بیان دیگر، گاه خود واقعیت معلوم نزد شخص عالم حاضر است، مانند احساس گرسنگی یا احساس شادی و درد که به آن شناخت حضوری می¬گویند. گاه نیز آگاهی ما از یک معلوم، با واسطه صورت ذهنی آن است و ما از طریق این صورت و به جهت حکایت-گری¬اش از آن معلوم، بدان شیء علم داریم که به آن شناخت حصولی می¬گویند. پس علم به هر معلومی یا باید حضوری باشد یا حصولی. در نتیجه اگر به چیزی علم حضوری نداشتیم و خود واقعیت آن نزد ما حاضر نبود، تنها راه علم به آن، معرفت با وساطت صورت ذهنی است. و دست بر قضا اغلب معرفت‌های ما به ویژه معرفت به امور بیرون از خود فاعل معرفت از این نوع می‌باشند. کجای این دلیل روشن نیست و چه اشکالی بر آن وارد است؟! 3️⃣ «بر فرض که فی الجمله وجود صورت را در فرایند علم بپذیریم، اما کلیت و عمومیت آن، محل تردید است. برای مثال، شیخ اشراق در علم به محسوسات یا مشاهدات، به وجود صورت باور ندارد.» 🔆 نقد: پاسخ این اشکال از همان بیان پیشین روشن است. علم به هر معلومی یا حضوری است یا حصولی. شیخ اشراق برخلاف فلاسفه پیش از خود معتقد است علم به دیدنی‌ها (نه همه محسوسات) از سنخ علم حضوری است، نه حصولی. 🌹 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌹 ✍️ کانال مهدی عبدالهی 🇮🇷
✍️ 🔺 سعودی ‌ها چگونه از موجودیت رژیم صهیونیستی حراست می کنند؟ 🔸چهار طریق یا ایفای نقش عمده سعودی‌ها در این ارتباط : 1- فشار بر نیروهای مقاومت مقاومت و حمایت از گروههای سازش‌کار فلسطینی: دولت عربستان سعودی طی چند سال اخیر، به ویژه پس از انتصاب به عنوان ولیعهد، رویکرد ایجاد فشار بر نیروهای حاضر در جبهه مقاومت همچون حماس و جهاد را در پیش گرفته و در مقابل از نیروهای سازش‌کار فلسطینی در صدر آن‌ها، جریان فتح به رهبر محمود عباس، حمایت‌های اقتصادی و سیاسی گسترده‌ای داشته است. در حقیقت، بن سلمان قصد دارد با تقویت نیروهای سازش‌کار فلسطینی، زمینه را برای تحقق صلح در راستای منافع رژیم صهیونیستی، فراهم کند و مساله فلسطین را در راستای مطامع و منافع صهیونیست‌ها خاتمه ببخشد. 2- همراه‌سازی جهان عرب در مسیر عادی‌سازی مناسبات با تل‌آویو: سعودی در مقام کشوری که خود را به عنوان رهبر جهان عرب معرفی می‌نماید، بعد از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در کاخ سفید بعد از 20 ژانویه 2017، تا کنون، تلاش‌های گسترده‌ای را برای ایجاد یک اتحاد عربی در منطقه به رهبری ریاض انجام داده که یکی از اهداف اصلی آن عادی‌سازی مناسبات میان جهان عرب با رژیم صهیونیستی باشد. در همین راستا، محمد بن سلمان همواره کشورهای عربی را برای عادی‌سازی مناسبات با تل‌آویو و حتی به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی، ترغیب کرده است. این راهبرد به‌طور مستقیم از سوی محمد بن سلمان و جرد کوشنر داماد دونالد ترامپ مدیریت می‌شود. 3- تبدیل کردن مساله تقابل مسلمانان با رژیم صهیونیستی به اختلافات درون اسلامی: دیگر راهبرد محمد بن‌سلمان در مسیر همراهی با سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا، منحرف کردن تقابل مسلمانان با رژیم صهیونیستی به به اختلافات درون اسلامی، در قالب تضاد و ضدیت میان تسنن با تشیع است. بدین شرح که مقام‌های سعودی قصد دارند ضدیت میان کشورهای مسلمان با رژیم صهیونیستی، را به ضدیت با جمهوری اسلامی ایران تغییر دهند. در این راهبرد حقیرانه و استثماری گونه، تقویت رادیکالیسم اسلامی در منطقه و ترویج وهابیت در میان مسلمانان، در ضدیت با مذهب تشیع در راس اقدامات مقام‌های سعودی قرار گرفته است. 4- حمایت از نقشه ‌راه ترامپ برای حل مساله : دیگر کنش عربستان در مسیر حراست از موجودیت رژیم صهیونیستی را می‌توان در حمایت کامل ریاض از نقشه راه ترامپ برای حل مساله فلسطین ارزیابی کرد که اصطلاحا از آن به عنوان «معامله قرن» یاد می‌شود. محمد بن سلمان در مسیر خشنود کردن ترامپ و جلب حمایت حداکثری او، طی دو سال گذشته تلاش گسترده‌ای را برای راضی کردن فلسطینی‌ها و دیگر کشورهای عربی، جهت پذیرفتن نقشه راه ارائه شده از سوی دولت آمریکا، انجام داده است. در واقع بن سلمان با زیر پا گذاشتن آرمان‌های فلسطین، به طور کامل حراست از موجودیت رژیم صهیونیستی را پذیرفته است.‌ 👉 http://yon.ir/pzDvn ✅اطلاع از جدیدترین اخبار و توسط علمای اهل سنت: www.alwahabiyah.com
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌷 💎 نامه آیت الله العظمی به یک نشریه ی ضد فلسفی بسم الله الرحمن الرحيم هيئت محترم تحريريه .... سلام الله عليكم و رحمة الله توفيقات همگان را در تبليغ اسلام ناب، به شيوه ي تشيع واقعي از خداوند متعال خواهانم. نشريه ي عزيزان به دستم رسيد تا آنجا که وقت، اجازه مي داد مطالعه کردم. تمام مقالات، حاکي از نيت پاک نويسندگان آن است که واقعاً مي خواهند جامعه را از انديشه هاي خرافي برهانند و چهره ي واقعي اسلام را نشان دهند. 🔴 ولي اين نکته مانع از آن نيست که اموري را تذکر دهم: ⭕️ ۱. در يکي از مقالات، ... اين انديشه ي شاذّ بر خلاف اجماع تمام علماي اسلام است که يکي از جهات اعجاز را زيبايي الفاظ و شيوه ي بيان غير قابل معارضه ي آن مي دانند. گذشته از اين، سخن ياد شده بر خلاف فرمايش (عليه السلام) است که مرحوم کليني در کافي .... شکي نيست که معارف بلند قرآن يکي از جهات مهم اعجاز آن است، ولي اين جهت از اعجاز، از آن خواصّ است که فهم معارف بلند قرآن را دارند. در حالي که عموم مردم، از چنين فهمي برخوردار نيستند، در اين صورت، نتيجه اين مي شود که اعجاز قرآن تنها از آن گروه برتر باشد، نه توده ي مردم و عامه ي خلق. ⭕️ ۲. از مجموع مقالات به دست مي آيد که هدف، خط بطلان کشيدن بر است که گويا سراسر سراب و است!! چنين برخوردي با دانشي که هزاران روي آن کار کرده اند، نقد منصفانه نيست، بلکه تعصّب آميز است. شايسته است هيئت تحريريه، مسائل را از هم جدا سازد و سره را از ناسره تفکيک نمايد، آنگاه به نقد آنچه از نظر وي باطل است، بپردازد. در دنياي امروز که حکمت اسلامي مورد توجه بزرگان علمي است، نبايد با اين شيوه با آن مبارزه کرد. راه صحيح اين است که پس از جداسازي مسائل، حق و باطل را از هم جدا نمود. مثلاً تقرير برهان امکان در فلسفه ي اسلامي، باطل است؟ اثبات تجرّد روح که محقّق عينيّت بدن عنصري اخروي با بدن عنصري دنيوي است باطل است؟ ⭕️ ۳. دور از ادب است که بگويم آقايان بار ديگر برگردند و را مطالعه کنند. خطب ( عليه السلام) و کلمات و صادق (عليه السلام) سراسر و حکمت است، با اين تفاوت که آن حضرت، اين انديشه هاي بلند را از سرچشمه ي زلال، برگرفته اند. اما حکماي اسلام در پرتو و انديشه به آن رسيده اند. ⭕️ ۴. بزرگاني از شيعه مانند و علامه و و همچنين ديگر شخصيت ها، پي افکنان حکمت اسلامي بوده اند، و مرحوم علّامه، کتاب هاي متعددي در اين مورد نگاشته است. آيا اين حق شناسي است که ما مجموع معارف آن ها را سست و بي پايه و به تعبير بعضي از بزرگان «کشک» بخوانيم؟ ⭕️ ۵. هيچ مکتب انساني، مانند مکتب و دربست قابل قبول نيست، زيرا به حکم اينکه فاقد عصمتند، نمي توان در بست آن را پذيرفت. تنها مکتب است که در بست مورد پذيرش است، ولي با اين اعتراف در لابلاي مکتب آن ها حقايقي به دست مي آيد که مي تواند روشنگر باشد، مثلاً تعلّق عالم امکان به عالم بالا به سان تعلق معني حرفي به اسمي است. اين بحث گسترده روشنگر ي مبارکه است که مي فرمايد: ((وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُم)) [آیه ۴ ] يا بيانگر گفتار است که فرمود: ((داخل في الأشياء لا بالممازجه عنها لا بالمباينه)) (قريب به اين مضمون). ⭕️ ۶. ساليان درازي با پيروي از ، آن را چهارمين دليل، در شريعت و عقيده دانسته و از مکتب و دوري جسته است. اين شيوه سخن گفتن دوستان و عزيزان يادآور مکتب حنابله است که حتي در به عمل مي کنند و براي خدا جهت و حرکت ثابت مي نمايند و را هر سال ميان زائران خانه ي خدا پخش مي کنند. ⭕️ ۷. ما به روان پاک کليه ي اساتيد خود درود فرستاده و همگان را تقدير مي کنيم، ولي اين مانع از آن نيست که در مسائلي اظهار نظر نماييم و اگر اساتيد ديرينه ي ما امروز در قيد حيات بودند، فشار قلم خود را روي ، ، و بي دينان متمرکز مي کردند. در اين مدت کم صدها هزار کتاب ضد ، از مرز کشور وارد شده و در خانه ها ايجاد تفرقه نموده است، شايسته ي همت والاي عزيزان اين است که به اين قسمت هم توجه کنند. کشور ما کشور ولايت است و حفظ ولايت براي ما اولويت دارد. باز در پايان توفيقات همگان را از خداوند متعال خواهانم. اميد است اين نامه در هيئت تحريريه قرائت شود تا آنجا که سخن را درست و پابرجا يافتند، در نشريه رعايت کنند. با تقديم احترام - جعفر سبحاني - ۱۳۸۸/۴/۷
﷽ دکتراحمد غفاری ✍ديشب در جلسه دفاع رسالهٔ دکتری در دانشگاه معارف بودم؛ یکی از محترمین جلسه، اصرار می‌کرد که صفات سلبی به معنای صفاتی با محتوای نقص است، مانند جهل و عجز، و صفت سلبی به خود عجز و جهل اطلاق می شود. 🔸به هر شکلی که سخن وی را نقد کردم، افاقه نکرد؛ تصمیم گرفتم چند نکته در این باره بنویسم برای مخاطبان طلبه و دانشجو، که اگر با چنین سخنی مواجه می‌شوند، مشتبه نشود. 🔸این سخن چند اشکال دارد: 🔹۱. اشکال اول: اصطلاحات علمی باید آنگونه معنا شوند که رايج نزد اهالی آن علم است؛ من نمی‌توانم برای واژه‌ای که معنای اصطلاحی خودش را دارد، معنای جدیدی اختراع کنم و واژه را در آن معنا جعل کنم. چهار آدرس زير را از مفاتيح‌الغيب ملاصدرا و حکمة‌الاشراق شيخ اشراق و منظومهٔ حکیم سبزواری و تعليقه حکيم بر اسفار، براي همين منظور آورده‌ام: 🎐الف. مفاتيح الغيب، ص ۲۵۳: المشهد الثانی في الصفات السلبية: اعلم أن الصفات إما سلبية و إما ثبوتية، ... فصفة الجلال ما جلّت ذاته عن مشابهة‌الغير، و صفةالإكرام ما كرمت ذاته بها و تجمّلت؛ فالأولى «سلوب» عن النقائص و جميعها يرجع في حقه تعالى إلى سلب واحد هو سلب الإمكان عنه تعالى ... فمن جملة الصفات السلبية أنه ليس بجوهر إذ لا ماهية له ... 🎐ب. شرح حكمة الاشراق(قطب الدين الشيرازى)، ص ۳۰۴: و أمّا الصّفات السّلبيّة ... فكالقدّوسيّة و الفرديّة، ... فإنّ هذه كلّها، إمّا «سلوب» لعوارض، كالقدّوسيّة، و إمّا «سلوب» لقسمة، كالفرديّة و الأحديّة ... 🎐ج. منظومه، در: شرح المنظومة ج۳ ص ۵۴۸: و وصفه السلبي «سلب السلب» جا فی سلب ‌الاحتياج كلّاً أدرجا 🎐د. تعليقه حاجی بر اسفار، ج ۶، ص ۱۱۸: الصفة إما سلبية و إما ثبوتية و يندرج في السلبية ما ليس في لفظه حرف سلب كالعمى و الأمية الموضوعين لعدم البصر و عدم الكتابة و التعلم للعلم و في الحق الأول كالقدوسية ... إذا عرفت هذا فنقول: الصفات السلبية ليست عين ذات الموصوف و إلا لكان الموصوف عدما؛ ... إن قلت: سلوب الباري تعالى عندكم من باب سلب السلب فيكون إثباتا؛ قلت: السلب مطلقا -أينما تحقق و أیّ شيءٍ كان مسلوبه، بما هو سلب لا يحاذيه شيء، و كونه إثباتا و ثبوتا إنّما هو شأن فرده العرضی لا بما هو طبيعة سلب و عدم. 💫(دقت شود: حاجی در عبارت فوق، عمی و امّی بودن را صفت سلبی برای انسان می داند، و با تعبیرِ «وفی الحق الأول...» خداوند را جداگانه طرح نموده است و صفت قدوسیة را براي خداوند به عنوان صفت سلبی طرح نموده است.) 🔹۲. اشکال دوم: روشن است که وصف به آن ويژگی گفته می‌شود که موصوف با او متّصف می‌شود؛ مثلا من اوصافی مانند علم و قدرت و شجاعت دارم، که ويژگی‌های من هستند؛ حال در خصوص خداوند، اوصاف خداوند به ويژگی‌هايي گفته می‌شود که خداوند متّصف به آنها می‌شود؛ اگر صفات سلبی خداوند، اموری مانند عجز و جهل باشند، به این معنا است که خداوند متّصف به جهل و عجز می شود، حال آنکه واضح‌البطلان است. خداوند متصف به عدم عجز می‌شود، نه به عجز. 🔅بنابراين: صفت سلبی صفتی است که سلب نقص می‌کند، مانند عدم جهل و عدم عجز. 🔸نکته: به انتهای عبارت حاجی سبزواری در تعلیقه دقت شود که فرمود: اينکه صفت سلبی بازگشت به معنای ایجابی می کند، مستلزم آن نيست که معنای صفت سلبی، همان معنای صفت ايجابی باشد، مثلا عدم عجز معنایش فقط عدم عجز است، و ملازمه‌اش با قدرت، مستلزم آن نيست که معنای عدم عجز، قدرت باشد. ✍@ghafari_ir
✔️مباحثات/ گزارش پایان نامه «نقد و بررسی دیدگاه چارلز تیلور در باب پیامدهای مدرنیته برای دین و معنویت» 🔸وحید سهرابی‌فر استادیار دانشگاه اديان و مذاهب قم، در سال 1396 پایان‌نامه دکتری خود با عنوان «نقد و بررسی دیدگاه چارلز تیلور در باب پیامدهای مدرنیته برای دین و معنویت» را ارائه کرد. در ادامه گفتگوی مباحثات را با ایشان پیرامون این اثر می خوانید: 🔹از محوريت دیندار بودن به جایی رسیدیم که خیلی ها دیگر دیندار نیستند، بدون اینکه مشکل معرفتی خاصی داشته باشند. 🔹دوره ای که قحطی شدیدی بسیاری از شهرهای آلمان را فرا گرفته بود، وجوهات شرعی به واتیکان می رفت و کلیسای فوق العاده سنت پیتر که بنای فوق العاده ای دارد، محصول وجوهات شرعی است که مردم در فقر و فلاکت می پرداختند. 🔹 لوتر مدعی بود که کتاب مقدس بر پاپ مقدم است. اگر پاپ حرفی بزند که خلاف کتاب مقدس باشد، مرجع ما کتاب مقدس است. ایمان بر کلیسا مقدم است. 🔹کانت در پاسخ به پرسش روشنگری چیست، کتابچه ای دارد که می توان مانیفست روشنگری در نظر گرفت. کانت می گوید ما باید جرات دانستن را داشته باشیم. روشنگری یعنی شما فکر کنید، بیندیشید، خودتان تصمیم بگیرید و مسئولیت فکر خود را بر عهده بگیرید. 🔹تیلور می گوید دین به گزینه ای در میان دیگر گزینه ها بدل شده است. به نظر تیلور در شرایط فعلی در جامعه غرب دین یک گزینه و یا یک امکان است. 🔹عبادت در فضای سنتی یعنی خدا به شما دستور داده است و شما می گویید چشم، ولی جدیدا می گویند عبادت برای خود شما است و شما مهم هستید. 🔹 تعریف گناه در فضای فقهی ما تعریف کاملا مشخصي است، یعنی تخطّی از امر مولی. ولی گناه را اكنون چیزی تفسیر می کنند که برای خود شما ضرر دارد، و مولوی و ارشادی با هم یکی می شوند. 🔹 یکی از آرمان های اصلی مسیحیت عدالت است. عدالت اجتماعی یکی از آرمان های اصلی مسیحیت است، یکی از موانع مهم تحقق این آرمان کلیسا است. 🔹 سکولارترین آدم ها نیز با تجاربی مواجه می شوند که برخی اوقات در دل خود به پذیرفتن بخشی از دین و حرکت به سمت دین فکر می کنند. 🔹در کشور ما هم برجسته شدن شخص و گزینشی عمل کردن در دینداری دیده می شود؛ يعني نوعي دینداری سلف سرویسی. شخص در مجموعه دین به سراغ شب قدر و دعای کمیل و ... می رود و آنها را مي خواهد، ولي نماز و خمس و ... را نمی خواهد و کلا هر چه را که می خواهد، بر می دارد و براي خود يك دين مي سازد. 🔹 از تاریخ مشروطه به این سمت، نوعی سردرگمی در جامعه فکری ایران وجود دارد. ریشه بسیاری از مسائل امروز ما در صد تا صد و پنجاه سال پیش است. yon.ir/tYLS1 ادامه مطلب در سایت مباحثات 👇👇👇 http://mobahesat.ir/17287?flush 🔻🔻🔻 @mobahesatmagz T
هدایت شده از 
TMP_J1tM1نقدوبررسی نطریه رویای رسولانه.amr
10.01M
💠 سلسله نشست های علمی نقد و بررسی «نظریه رؤیای رسولانه» 📆دوشنبه 97.09.12 ⏰ساعت ۱۰ الی ۱۲ 📌دانشکده الهیات و معارف اسلامی-ساختمان 3-تالار شهید
هدایت شده از اجتهاد
💢برائت می‌جوییم، آن هم علناً و نه مخفیانه! ✔️آیا وحدت با تبری قابل جمع است؟/شیخ حسین الراضی؛ 🔹بعضی اشکال می‌کنند که از طرفی تبری جزء فروع تشیع است و از طرفی هم می‌گویند سب و لعن نکنید یعنی دست از تبری بردارید. درحالی‌که روایت می‌گوید تولی و تبری در کنار هم هستند. 🔸پاسخ ما این است که👈 http://yon.ir/h6zOG ✅ گزیده‌ اخبار و اطلاعات فقهی http://ijtihadnet.ir @ijtihadnetwork https://sapp.ir/ijtihad https://eitaa.com/ijtihad
گفت‌وگوی «اخبار ادیان» با دکتر حسن حنفی بازسازی سنت به روایت چپ اسلامی | پایگاه اطلاع رسانی اصلاح http://www.islahweb.org/node/873
⚡️نسل جدید فعالان حوزه زنان در تحلیل مسائل، بر فردیت و جنسیت خود غلبه کنند  ⚡️فقه در حوزه زنان، در زمین بازی عقلانیت مدرن، به بازی گرفته شده است ✔️محمدرضا زیبایی نژاد در افتتاحیه دوره تربیت نخبگان پژوهشی حوزه جنسیت و خانواده🔻 🔹شنیدم که در دولت اصلاحات وزیر زنان سودان به ایران آمد. خانم شجاعی به ایشان گلایه می‌کند که اخیراً کشور سودان برای مردانی که همسر مجدد می‌گیرند، سیستم تشویقی تعریف کرده؛ شما مگر حضور نداشتید که این تصمیم گرفته شد؟ چرا جلوی این کار را نگرفتید؟ ایشان می‌گوید من به عنوان یک زن برایم دشوار است که همسرم زن دیگری اختیار کند، ولی به عنوان مصلح اجتماعی که جامعه‌ام را از بالا می‌بینم، نمی‌توانم نسبت به مسائل زنان تنها بی‌تفاوت باشم. نمی‌خواهم بگویم آنها در تصمیم‌گیری‌شان درست عمل کردند یا غلط. 🔹حرفم این است که هنر یک شخص است که توانسته خود را از فضای جنسی‌اش بالا بکشد. وقتی فردی می‌خواهد درباره ازدواج مجدد صحبت کند، زمانی تصور می‌کند که من مرد هستم، من همسر اول هستم، من همسر دوم هستم و...؛ گاهی خود را بالا می‌کشد و می‌گوید من مصلح اجتماعی هستم و به عنوان یک مصلح اجتماعی چه باید بگویم؟  🔹موضع‌گیری این شخص را با اعضای فراکسیون زنان مجلس اصلاحات مقایسه می‌کنم و سبک مواجهه و شیوه استدلال اینها را نقد می‌کنم؛ آن زمان برخی گفتند ازدواج مجدد کلید حل برخی معضلات اجتماعی است. اعضای فراکسیون زنان گفتند مسأله اجتماعی‌ای که با تعدد زوجات باید حل شود، می‌خواهیم حل نشود! این نحوه مواجهه نماینده مجلسی است که باید عصارة فضیلت ملت باشد. مشکلات ما این‌گونه تولید می‌شود که مرد یا زن نماینده که در یک جایگاه حساس نشسته است، نمی‌تواند خود را به عنوان یک مصلح اجتماعی بالا بکشد. البته ممکن است در موضع مصلح اجتماعی هم همان حرف محدود کننده را بزند اما اصولا نگاه و ادبیات‌تان متفاوت می‌شود.  🔹 نیاز داریم نسل جدیدمان بر فردیت و جنسیت خود غلبه کند و از موضع جامع‌تری مسائل را فهم کند، یکی از مشکلاتی که داشتیم و داریم این است که جریان انقلابی و متدین در حاشیه جریان علمی کشور است. از جامعه نخبگی کشور چه بازنمایی‌ای در عرصه‌های مختلف می‌شود؟ در یک کار تحقیقی در موضوع تحولات جنسیتی در ایران، به این نتیجه رسیدم که جنگ علم و دین در مسأله جنسیت خیلی حساس است و وقتی پیش جامعه نخبگی می‌رویم، بازنمایی علمی که از مسأله جنسی می‌شود، نوعی بازنمایی است که باید از دل آن آزادی جنسی نتیجه شود.  🔹یکی از نمایندگان مجلس هفتم در جلسه‌ای به ما گفتند در بیست سال اخیر قوانین را به نفع زنان اصلاح کردیم، بدون این‌که خلاف شرعی رخ دهد. من به ایشان گفتم با نگاه درجه اول و گزاره‌ای حرف شما درست است. (این نکته را در نشست اندیشه‌های راهبردی، خدمت رهبری هم عرض کردم) 🔹 مثلاً درباره حضانت قبلاً حضانت پسر تا 2 سال با مادر بود، الان کرده‌ایم 7 سال. خلاف شرع هم نشده است؛ چون برخی فقها بر این نظر هستند و شورای نگهبان هم تأیید کرده است. یا زن از زمین ارث نمی‌برد، اما طبق فتوای مقام معظم رهبری، قانون را اصلاح می‌کنیم و الان زن از زمین ارث می‌برد. راه برابری دیه از نظر فقهی بسته است؛ می‌گوییم شرکت بیمه از همه دارد پول مساوی می‌گیرد، پس جریمه مساوی هم بدهد و.... این‌ها هیچ‌کدام خلاف شرع نیست؛ با نگاه درجه یک. اما وقتی با نگاه درجه دو از بالا نگاه کنیم می‌بینیم روند تغییرات به سمت برابری است. یعنی عقلانیت لیبرال دارد خود را بر ما تحمیل می‌کند و فقه ما در زمین بازی آن عقلانیت، به بازی گرفته می‌شود.  🔸متن کامل🔸 https://wrc.ir/news/view/1/76695
🍃🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🍃 💠 گزارشی از سخنرانی دکتر معارف در نشست «نقد و بررسی نظریه رؤیاهای رسولانه» ♦️ دوشنبه 12 آذر ۱۳۹۷ ✅ در بررسی یک نظریه، اگر بخواهیم به صورت روشمند عمل کنیم چهار مطلب باید مورد توجه قرار گیرد؛ این موارد عبارتند از خاستگاه پیدایش یک نظریه، مبانی نظریه، روش اثبات نظریه و پیامدهای آن؛ یعنی یک نظریه را با توجه به این چهار قسمت می‌توانیم بررسی کنیم تا یک تحلیل علمی صورت گیرد. ✅ در مورد دو قسمت خاستگاه این نظریه و نقدهای وارد بر آن صحبت خواهم کرد. در مورد خاستگاه پیدایش این نظریه، یعنی رؤیاانگاری وحی آقای سروش می‌گویند در مقام فهم و تفسیر قرآن، دو گفتمان رایج وجود دارد؛ یکی ظاهرگرایی که معمولاً این گفتمان توسط اخباریون و اهل حدیث مطرح بوده که هیچ متشابهی را در قرآن برنمی‌تافتند و بسیاری از آیات با میل به ظاهرگرایی ترجمه می‌شده است. ✅ سروش در مقابل این گفتمان، گفتمان دیگری را معرفی می‌کنند که چالش‌های خود را دارد؛ نه تنها از فهم عمیق آیات بازمی‌دارد بلکه اگر در مورد آن‌ها سؤال کنیم سرکوب هم می‌شویم. این گفتمان دوم تأویل‌گرایی است که ویژه متکلمان و معتزلی‌هاست. آن‌ها وقتی به آیات متشابه برخورد می‌کردند تسلیم معنای ظاهری نمی‌شدند و مجبور به تأویل بودند. در واقع آن‌ها راه را برای تشبیه و … در آیات قرآن باز می‌کردند و ظاهرگرایی راه را به جمودگرایی باز می‌کردند؛ سروش معتقد است که چون این دو گفتمان عاجز از تبیین هستند باید گفتمان تعبیرگرایی داشته باشیم. ✅ این نظر برای زمانی است که قرآن خواب‌نامه بشود. یعنی حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) راوی یکسری رؤیا است و در رؤیا چیز‌هایی دیده و بازگو می‌کند که به نام قرآن نوشته می‌شود. در این زمان معبّری هم می‌تواند آن را تبیین کند لذا این مطالب خاستگاه پیدایش نظریه رؤیا‌های رسولانه است. خاستگاه پیدایش این نظریه تنگنا‌های گفتمان‌های رایج در فهم قرآن است. ✅ می‌خواهم بگویم که در کار‌های عالمان مسلمان در مورد برخی از این چالش‌هایی که سروش مطرح می‌کند دیدگاه‌هایی وجود دارد؛ مثلاً عالمانی داریم که سعی در جمع آیاتی دارند که بیان‌گر نزول دفعی و تدریجی هستند؛ برای نمونه برخی می‌گویند که نزول دفعی نداریم تا اینکه به این سناریوی از قبل تعیین شده و جبر مطلق نرسند؛ مانند شیخ مفید که قائل به نزول دفعی نبود. ✅ برخی نیز می‌گفتند که قرآن دو نحوه وجودی دارد، یکی کلی که صورت‌بندی لفظی است و عبارتی ندارد و کلیاتی از حقایق است و یکی نیز نزول تدریجی. آیات دفعی را حمل بر نزول کلیات می‌کردند و آیات بیان‌گر نزول تدریجی را حمل بر حسب حوادث می‌کردند. این‌ها راه‌حل‌هایی است که در کتب علوم قرآنی از ناحیه عالمان ارائه شده و بعضاً هم معقول است. معتقدم زمانی نظریه سروش می‌تواند درست باشد و مدعی حل این چالش‌ها باشد که همه نظریه‌ها را دیده باشد. با همین ادعا برخورد علمی می‌شود و آدم‌ها می‌روند و می‌بینند که چطور به این غوامض پاسخ داده شده است. مسئله دیگر اینکه بگوییم فقط دو گفتمان داریم، اما آیا گفتمان‌های سومی نداریم که بگوید اصل بر حجیت ظواهر است مگر اینکه قرائن عقلی و نقلی مانع شود و بتوانیم جا‌هایی را تاویل کنیم؟ ✅ آقای سروش در گفتمان رؤیا‌های رسولانه تلاش دارد که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را از حد قابلیت گیرنده تبدیل به عنصری فعال و اثرگذار کند؛ از این رو به نظر وی پیامبر(صلی الله علیه و آله) در شکل‌دهی و صورت‌بندی وحی کمک می‌کند. در این صورت باید بدانیم نسبت پیامبر(صلی الله علیه و آله) با خدا چیست؟ و آیا شخصیت او در حد یک عارف تنزل می‌یابد که بعد به دنبال رحلت ایشان عالمان دیگر او را ادامه دهند؟ این نظریه نباید ابهاماتی را ایجاد کند، البته ایشان می‌گویند که پیامبر(صلی الله علیه و آله) ختم عمری کردند نه پیامی و بلاغی. ✅ تمام عالمان مسلمان این اختلافات را دیده‌اند اما آن‌ها به این اختلافات پاسخ داده‌اند. سروش می‌گوید که سوره‌های مکی محصول دوران ابتدای وحی است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هنوز تجربه قوی در ارائه صور خیال نداشت و کوتاه حرف می‌زد و دچار لکنت می‌شد و بعد با تجربه قوی‌تر توانست با عبارت طولانی‌تری خیالات دوران رؤیا را بیان کند. اما علمای مسلمان می‌گویند در مکه قرآن به عنوان معجزه ارائه شد و در سوره‌های مکی عنصر اعجاز نمایان‌تر است و در این آیات کلیات عقاید بیان می‌شود. اما سوره‌های مدنی مربوط به تشکیل حکومت است، قانون را می‌گوید و جامعه‌شناسی را مطرح می‌کند. این مواجهه عالمان مسلمان با اختلافات سوره‌های مکی و مدنی است. 🌺 لطفا برای دسترسی به مطلب فوق روی لینک زیر کلیک نمایید. ➡️ http://iqna.ir/fa/news/3769235 ☘️ اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم ☘️ 🆔 @ostadmaaref 🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
هدایت شده از سلمان مدیا🇮🇷
🆔 @Hozehnews 🔺به گزارش روابط عمومی حوزه علمیه خراسان، ، در چهلمین نشست رجال پژوهی با عنوان «الگوهای توثیق اخبار ضعیف السند با نگاه ویژه به و » که به همت گروه معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان و با همکاری مدرسه (ره) برگزار شد، با اشاره به کتاب عنوان کرد: این کتاب در مجموع شامل بیش از 12 هزار روایت دارای سند معتبر صحیح، حسن و موثق می باشد که از 26 کتاب متقدم حدیثی شیعه انتخاب و گزینش شده‌اند. 🔸ایشان با بیان اینکه در این کتاب برای شمار شایان توجهی از روایات، توضیحات رجالی و فقه الحدیثی آمده، بیان کرد: مقداری از این کتاب را در قم، پاکستان و افغانستان تدوین کردم و آن چیزهایی که امروز چاپ شده مشتمل بر 12 هزار روایت از کتب حدیثی معتبر همچون و دیگر کتب حدیثی است. 🔹آیت الله آصف محسنی با بیان این که شاید در جامع الاحادیث بتوان حدود 3 هزار حدیث پیدا کرد که موثق الصدور باشند، اظهار کرد: ما علاقه فراوانی به صدور روایت از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) داریم و می خواهیم مطمئن شویم که آن از زبان ایشان صادر شده و حقیقتا این امر ارزشش بالاتر از خبری می باشد که سندش معتبر نیست و یا در اعتبار آن تردید وجود دارد. 🔸ایشان در ادامه به بخش دیگری از تشخیص صحیح السند بودن روایات اشاره و ابراز کرد: اگر متن یک محتوا همسان بوده و سه سند داشته باشد، معتبر می باشد و اگر هشت سند با محتوای متفاوت داشت، بازهم می شود فهمید که معتبر است. 🔹این عالم افغانستان با بیان این که برخی چیزها خودش سند محسوب می شود، به مثال زد که محال است جز از زبان معصوم بیرون آمده باشد و  خودش دلالت بر اعتبارش دارد. 🔸گفتنی است؛ گروه رجال پژوهی حوزه علمیه خراسان تا به حال دوره ها و نشست های متعددی در موضوعات رجالی و علوم حدیث برگزار کرده و همچنین ضمن استقبال از فعالیت های همه پژوهشگران علاقمند به اعتبار سنجی احادیث (ع)، از مقالات علمی پژوهشی مرتبط برای چاپ در فصلنامه مطالعات اعتبار سنجی حدیث نیز حمایت می کند. ➡️http://www.hozehkh.com/OneEntry.aspx?entryID=28965
کلیدی مهم برای فهم کتاب های کلامی و ملل و نحل در فهم و داوری درباره عقاید فرق و مذاهب کلامی و اعتقادی در کتاب های کلامی و ملل و نحل معمولا از یک نکته از سوی بسیاری از محققان معاصر غفلت می شود و آن اینکه: بسیاری از عقایدی که این کتاب ها به ارباب مذاهب نسبت می دهند از باب الزامات فکری و کلامی آنان است و نه اینکه عقاید و باورهای مصرح آنان باشد. یعنی بنابر شیوه متکمان قدیم و بر اساس نظام استدلالی جدلی آنان هر عقیده ای الزاماتی دارد که اگر کسی به آن عقیده معتقد باشد باید به الزامات آن هم باورمند باشد. فرقی هم نمی کند که استدلالات مربوط به آن الزامات را خصم قبول داشته باشد یا حتی به آن استدلالات و مبانی آن هم باور نداشته باشد. بدین ترتیب در مورد بسیاری از نسبت های اعتقادی به متکلمان و ارباب مذاهب قدیم باید این نکته مورد توجه قرار داشته باشد که این نسبت ها بسیاری شان صرفا بر اساس الزامات است و نه تصریحات. اگر متکلم برجسته ای مانند هشام بن الحکم به باور به تجسیم متهم شده از بابت الزاماتی است که خصم او را به جهت نوع باورش درباره حقیقت جسم و نحوه اطلاق آن بر خداوند ملزم می دانسته است. بسیاری از موارد کتاب های اولیه ملل و نحل (از قبیل کتاب های زرقان و ابو عیسی الوراق) از همین باب بوده و نویسندگان آن کتاب ها عقاید فرق و اشخاص را بر اساس آثار کلامی و جدلی که آن الزامات را نقل می کردند در کتاب های خود و این بار تحت عنوان ملل و نحل دسته بندی می کردند و آنگاه نویسندگان بعدی مانند شهرستانی همان ها را در آثار بعدی نقل کردند. در بسیاری موارد عناوین فرق صرفا ناظر به همین الزامات است و نه اینکه نشانی از واقعیت اجتماعی و حضور تاریخی و اجتماعی یک مذهب و فرقه ای خاص در جامعه داشته باشد. https://t.me/azbarresihayetarikhi
سلام علیکم، عزیزان بسیاری از اصطلاحات مثل , Rationalism, faith, trust, belief, Truth در این دائرت المعارف 10 جلدی روتلیج مدخل دارند اگر زبان تخصّصی خوب باشه می توان به اینها مراجعه کرد.👇
مهدی نصیری: ♻️ فقه نظام ساز؛ داریم یا نداریم؟ ☘ با اظهارات اخیر یکی از اساتید حوزه در باره فقدان نظام سازی در فقه، دوباره بحث فقه نظام ساز در محافل حوزوی مطرح شده است. بالاخره فقه نظام ساز است یا خیر؟ 🔻اولین نکته مهم این است که اساسا مساله و معضله عدم کفایت فقه سنتی و موجود برای اداره جامعه مربوط به یک قرن اخیر است و در قرون گذشته چنین موضوعی تقریبا مطرح نبوده است و مردم مسلمانی که مقید به دینی و فقهی زندگی کردن بوده اند بر اساس همین فقه همه امور زندگی خود را انجام و سامان می داده اند. و اگر در آن دوران، حکومتی فقهی و دینی هم تشکیل می شد همین فقه از عهده اداره امور جامعه تا حد زیادی بر می آمد و به هیچوجه با این حجم از گره های نظری و عملی کنونی مواجه نمی شد. 🔻بنا براین سئوال اساسی این است که چه اتفاقی در یک قرن اخیر رخ داده است که چالش ناتوانی فقه سنتی در اداره امور جامعه و ضرورت ارتقا و یا انطباق آن با مقتضیات و پیشرفت زمانه مطرح شده است؟ روشن است که اتفاق رخ داده چیزی جز مدرنیته و تمدن جدید غرب و ورود و رسوخ آن به شرق و جوامع اسلامی نیست که ساختارهای تمدنی را در عرصه های اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی دگرگون و با تغییراتی عمیق مواجه کرده است. اما مساله مهم این است که حوزه ها و فقه ما در باره این پدیده فوق العاده تاثیرگذار و ساختار آفرین و نظام ساز کمترین بحث و تحلیل و موشکافی ای ندارد. همان حوزه و فقه و اصولی که در برخی از موشکافی هایش دنیایی از بحث و قیل و قال بعضا کم فایده وجود دارد. 🔻حوزه و فقه ما مثل عموم مردم تحت تاثیر نظریه سیر خطی پیشرفت تاریخ و تمدن {که هیچ استناد علمی و تاریخی درست و ثابت شده ندارد و برخلاف نصوص قرانی و صدها روایت است اما به دلیل القای آن در نظام آموزشی مدرن و رسانه های جدید شهرت و قطعیتی غیرقابل بحث یافته است} معتقد به مشروعیت و مطلوبیت تمدن جدید در ساحت معیشت و ساختارهای مادی مانند بانک و بورس و بیمه و رسانه و حمل و نقل و ... است. البته در مطلع ورود مظاهر مدرنیته به جامعه ما مخالفتها و نقدها و مقاومت هایی از سوی برخی علما و فقها در برابر آن صورت گرفت اما نتوانست در برابر سیلاب سهمگین نظری و عملی مدرنیته تاب بیاورد و لذا به محاق رفت. خب با این نگاه به تمدن جدید دو راه و گزینه در پیش روی فقه و فقیهان وجود دارد: ..... 👌جمع بندی بحث این که فقه در قیاس با جامعه و تمدن سنتی ماقبل مدرن (جدای از مشکل غیبت امام معصوم)، ارزشها و احکامش با نظامها و ساختارهای حاکم در تلائم وتناسب بوده و اساسا بحث نظام سازی (مقصودم در اینجا تاسیس حکومت ونظام سیاسی نیست که مشروعیت انحصاری آن برای دین و فقه در عصر حضور و غیبت ثابت است) مطرح نیست اما در روزگار کنونی نظام سازی مستقل و خالص و یک دست دینی و فقهی در قبال ساختارها و نظامات مدرن اغلب غیر عملی و منتفی است و تنها باید به طور نسبی و در حد مقدور به تغییر و اصلاحات دست زد و البته این توان محدود و نسبیِ تمدن سازی در زمانه جدید (صرف نظر از مانعیت غیبت که آن هم به مردم بر می گردد) نه به دلیل ضعف و نقصان دین و فقه و فقها به عنوان علت فاعلی بلکه به جهت انحطاط و ویرانی علت قابلی که بستر تمدنی مدرن است، بر می گردد و از این رو تحلیل روشنفکران که این مساله را به عقب ماندگی فقه و دین و پیشرفتگی و کمال یافتگی تمدن جدید ربط می دهند، مردود است. 👈 متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید: http://nasiri1342.blogfa.com/post/209 https://telegram.me/nasiri42