🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁شرابخواری عمر بن خطاب در بستر مرگ از کتب اهل سنت(باتصویرسندها)🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
احمد بن حنبل [پیشوای حنبلی ]در مسند و ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق چنین نقل میکنند:
فقال سالم: فسمعت عبدالله بن عمر یقول: قال عمر: إرسلوا إلی طبیبنا ینظر جرحی هذا. قال: فأرسلوا إلی طبیب من العرب فسقی عمر نبیذا فشبه النبیذ بالدم من الطعنه التی تحت السره.
سالم میگوید: از فرزند عمر شنیدم که گفت: پدرم عمر بن الخطاب فرستاد تا دکتر او را حاضر کرده تا به جراحتش [همان جراحتی که #ابولؤلؤ (رضوان الله علیه) بر او زد] نگاهی بیندازد .
طبیب شراب به عمر بن خطاب داد و او خورد و از آن جراحتی که زیر نافش ایجاد شده بود ، خون همراه شراب خارج شد.
منبع:
مسند احمد بن حنبل: ج ۱ ، ص ۴۲ ، مسند عمر بن الخطاب ، دارصادر ، بیروت.
تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر: ج ۴۴ ، ص ۴۱۴ ، رقم ۶/۵۲ ، شرح حال عمر بن الخطاب.
معناي نبيذ در کتب اهل سنت :
و نبيذ را اهل لغت ، اين گونه معنا كردهاند :
وإنما سمي نبيذا لأن الذي يتخذه يأخذ تمرا أو زبيبا فينبذه في وعاء أو سقاء عليه الماء ويتركه حتى يفور [ ويهدر ] فيصير مسكرا .
تاج العروس ، ج5 ، ص500 ، ماده نبذ .
به آن نبيذ گفته مي شود ، زيرا کسي که آن را درست مي کند خرما و کشمش را گرفته و آن ها را در ظرف يا مَشکي ريخته و سپس بر روي آن آب مي ريزد . و آن را مي گذارد تا (خود به خود) جوشيده و سر برود ؛ كه در اين صورت مست كننده ميشود .
و محيي الدين نووي در كتاب المجموع مينويسد :
واما الخمر فهي نجسة لقوله عز وجل ( إنما الخمر والميسر والأنصاب والأزلام رجس من عمل الشيطان ) ولأنه يحرم تناوله من غير ضرر فكان نجسا كالدم واما النبيذ فهو نجس لأنه شراب فيه شدة مطربة فكان نجسا كالخمر .
المجموع ، محيى الدين النووي ، ج 2 ، ص 563 .
اما شراب نجس است ؛ زيرا خداوند عز و جل فرموده است : " شراب و قمار و بت ها وتيرهاي قرعه پليدند و از عمل شيطانند" و نيز به اين علت که نوشيدن آن اگر ( ترک آن ) ضرر نداشته باشد ، حرام است ؛ پس مانند خون نجس است ؛ و اما نبيذ ، پس آن نيز نجس است ؛ زيرا شرابي است که غليظ شده و به طرب مي آورد ؛ از اين رو ، مانند شراب نجس است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایت افطار با مشک رهبر کودتای سقیفه و مستی اعرابی و حدّ خوردنش ازکتاب اهل سنت
🍁🍂🍁🍂🍁🍂عمر در میان لباسهای حیض ( از کتب اهل تسنن )با تصویر سندها🍁🍂🍁🍂🍁🍂
یکی از مسائلی که بین شیعیان و جماعت مخالفین مطرح است این است که آنها معتقدند که عمر نسبی پاک داشته است و از ابتدا انسانی مومن و با نسبی با افتخار برای آنها می باشد. در حالیکه در صحیح ترین کتب آنها روایت شده است که او نسبی نامناسب داشته است تا جایی که به اعتراف خود عمرو عاص عمر را در میان لباسهای حیض نگهداری می کردند که در این پست به بررسی این مطلب می پردا یم
در تاریخ آمده است که:
در زمان خلافت عمر بن خطّاب، عمرو بن عاص والی مصر بود. عمر او را به مدینه احضار کرد.
وقتی عمرو عاص رسید. عمر بن خطّاب از او پرسید: چند روز در راه بودی؟ جواب داد: بیست روز. عمر با تمسخر و کنایه گفت مانند عاشقان آمدی! عمرو عاص جواب داد:
مرا مانند تو ای عمر، زن زناکار در ایام حیض خود حامله نبوده و مرا فاحشه ها بعد از تولد در پارچه خون حیض خود قنداق نکرده اند
عمر (با ناراحتی) گفت: پاسخ سوالم این نبود!
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید شافعی، جلد ۱۲، صفحه ۳۹
عمر بن خطّاب در محله بدنام فاحشه ها و در میان فاحشه ها به دنیا آمده و چون لباس نوزاد نداشته به وسیله پارچه حیض فاحشه ها قنداق شده است.
النهایة فی غریب الحدیث، نوشته ابن اثیر جدری، جلد اول، صفحه ۱۵
در کتاب عقد الفرید - چاپ دار الکتب العلمیة - جلد ۴ - کتاب المجنبة فی الاجوبة - باب مجاوبة الأمراء و الرد علیهم - صفحه ۱۲۳ موجود می باشد.
ترجمه حدیث : زمانی که عمر عمر وعاص را از منصب مصر بیرون کرد و عمرعاص به سمت عمر می آمد عمر خطاب به او گفت مثل عاشق ها به سمت من میایی و عمر عاص جواب داد به خدا من نه در بطن کنیزان بودم و نه فاحشه ها من را حمل کردند و نه در لباسهای خاکی و آلوده به خون حیض حمل شدم .
منابع بیشتر :
۱ ـ لسان العرب ، ج ۱۴ ، ص ۴۰ ناشر : دار صادر - بیروت
۲ ـ تاج العروس من جواهر القاموس ، ج ۱۳ ، ص ۱۸۸ ناشر : دار الهدایة
نکات این مبحث : ۱ ـ از معتبرترین کتب خود مخالفین ثابت شد که عمر را در کودکی در میان لباسهای حیض قرار می دادند و زنان بدکاره او را حمل می کردند.
۲ ـ آیا با این نسب ، شایسته است که این شخص جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم باشد ؟؟
۳ ـ جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله باید عین رسول خدا صلی الله علیه و آله باشد ، آیا با این نسب ، شایسته است که او را جانشین رسول خدا بدانیم ؟؟ آیا او می تواند سنت رسول خدا را اجرا کند ؟؟
🍂🍁🍂🍁🍂🍁امام خمینی (رض): شورای #سقیفه ریشهی تمامی اختلافات مسلمانان و عقاید باطل و به دنبال انهدام اساس دین بود!(با تصویر کتاب )🍂🍁🍂🍁🍂🍁
👈بی تردید یکی از تلخ ترین و سیاه ترین وقایع صدر اسلام، آن چیزی است که در شورای سقیفه رخ داد و عده ای با نادیده گرفتن دستور خداوند و پیامبرش موجب انحراف اسلام از مسیر اصلی و درستش شدند.
📝امام خمینی (رض) در کتاب ارزشمند «کشف اسرار» می نویسند:
و ما پس از این روشن می کنیم که تمام این خلاف ها که بین مسلمانان در همه ی شئون واقع شده از اثر روز سقیفه است و اگر آن نبود بین مسلمانان در قانون های آسمانی این خلاف ها نبود.
📚 کشف الاسرار، ص١١٣
🔘و در جایی دیگر از کتاب می نویسند:
و مذهب های باطل که شالوده اش از سقیفهی بنی ساعده ریخته شد و بنیانش بر انهدام اساس دین بود جای گیر حق شده بود.
📚کشف الاسرار، ص١٢۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فتوای عُمَر بن خطاب سجده بر باسن - در روایات کتب سنی و انجام آن توسط بعضی پیروان عُمَر بن خطاب
نفحات_الاهوت_فی_العن_الجبت_و_الطاغوت.pdf
1.29M
📚 کتاب نفحات اللاهوت
فی لعن الجبت و الطاغوت
(ترجمه فارسی)
در اثبات مشروعیت #سب و #لعن
🔹 نویسنده 👇
علامه محقق کرکی (رضوان الله تعالی علیه)
@entezare5959
🍁🍂🍁🍂🍁🍂بیزاری نسبت به اصحاب سقیفه از ارکان اسلام است.(باتصویر سند)🍁🍂🍁🍂🍁🍂
شیخ صدوق:عبد الواحد بن محمّد بن عبدوس نيشابورىّ- رضى اللَّه عنه- در ماه شعبان ۳۵۲ از علىّ بن محمّد بن قتيبه از فضل بن شاذان برايم حديث كرد كه مأمون از حضرت علىّ بن موسى الرضا صلوات الله عليهما درخواست كرد كه بطور اجمال و خلاصه اسلام خالص و يك دست را براى او بنويسد؛ امام عليه السّلام در پاسخ او نوشت:
مَحْضَ الْإِسْلَامِ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَه...والبرائة من الذين ظلموا آل محمد و هموا بإخراجهم وسنوا ظلمهم و غيروا سنة نبيهم والبرائة من الناكثين والقاسطين والمارقين الذين هتكوا حجاب رسول الله ونكثوا بيعة إمامهم وأخرجوا المرأة وحاربوا أمير المؤمنين وقتلوا الشيعة المتقين رحمة الله عليهم واجبة والبرائة ممن نفي الأخيار وشردهم وآوي الطرداء اللعناء وجعل الأموال دولة بين الأغنياء واستعمل السفهاء مثل معاوية وعمرو بن العاص لعيني رسول الله.
والبرائة من أشياعهم والذين حاربوا أميرالمؤمنين وقتلوا الأنصار والمهاجرين و أهل الفضل والصلاح من السابقين.
والبرائة من أهل الاستيثار و من أبي موسي الأشعري و أهل ولايته الذين ضل سعيهم في الحياة الدنيا وهم يحسبون أنهم يحسنون صنعا أولئك الذين كفروا بآيات ربهم وبولاية أمير المؤمنين ولقائه كفروا بأن لقوا الله بغير إمامته فحبطت أعمالهم فلانقيم لهم يوم القيامة وزنا فهم كلاب أهل النار.والبرائة من الأنصاب والأزلام أئمة الضلالة وقادة الجور كلهم أولهم وآخرهم.
والبرائة من أشباه عاقري الناقة أشقياء الأولين والآخرين وممن يتولاهم..
🔘ترجمه:
«اسلام محض، شهادت به یکتایی معبود است که خدایی جز او نیست...و شهادت به اینکه واجب است بيزارى از كسانى كه در حقّ آل محمّد عليهم السّلام ظلم كردند، و به بیرون راندن آنان از سرزمین و زادگاه خود همتگماردند، و ظلم و ستم در حق آنان را پایه گذاری کردند، و سنّت پيغمبر- صلّى اللَّه عليه و آله- را زير و رو كرده و تغيير دادند.
و همچنين واجب است بيزارى از پيمان شكنان كه اصحاب جمل باشند و قاسطين كه معاويه و اتباع اويند، و مارقين كه خوارج نهروانند، همانهائی كه هتك حجاب رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله كردند و بيعت با امامشان را شكستند و آن زن را خارج کردند(عایشه راسوار شتر كرده و به بصره آوردند) و با امير مؤمنان جنگیدند، و شيعيان با تقوى را- كه رحمت خدا بر ايشان باد- كشتند.
و بيزارى جستن از آن كس كه صحابه نيكوكار و اخيار را نفى بلد كرد و آنان را به غربت فرستاد، و آنها را كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله طرد كرده بود بمركز اسلام آورد، و ملعونان را پناه داد،و اموال مسلمين را در ميان توانگران پخش كرد و فقرا را محروم ساخت و بضعفا چيزى از حقّشان نپرداخت مگر اندكى، و بيخردان امثال معاویه و عمروعاص که هردو مورد لعن پیامبر بودند را از عمّال و كارگزاران مملكت اسلامى قرار داد.
و واجب است بيزارى جستن از پیروان اينان كه با امير مؤمنان بمحاربه برخاستند وانصار و مهاجرين را كشتند، و اهل فضل و صلاح را از پيشينيان بقتل رسانيدند.
و همچنين بيزارى از اهل شورى، و از ابو موسى اشعرىّ و دوستانش كه اينان كسانى هستند كه اهل اين آيه اند: الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً* أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ، يعنى:
"اينان كسانى هستند كه زيانكارترين مردمند كه گم شد و ضايع گرديد كوششهاى ايشان بانجام كارهاى نيك در اين دنيا، و مى پندارند كه كار نيكو انجام مى دهند، و اينانند كه کافر گشتند بآيات و نشانه های پروردگارشان"و به ولايت امير المؤمنين- عليه السّلام- و بلقاء پروردگار كافر شدند.
خدا را ملاقات خواهند كرد و ميميرند بدون ولايت علىّ عليه السّلام "و اعمالشان يكسر تباه و حبط و نابود مى شود، و روز رستاخيز ترازوئى براى ايشان بپا نخواهيم كرد" كه بدان عمل خير ايشان سنجيده شود، زيرا خيرى براى آنها باقى نماند و همه تباه و نابود شد، و آنان سگان اهل دوزخند.
و همچنين واجب است بيزارى از آنها بتهاى ساختگى كه پيشوايان ضلالت و گمراهى و جلوداران جور و ستم بر رعيّت بودند جملگى از اوّلين و آخرينشان.
و نيز بيزارى از كسانى كه مانند پى كنندگان ناقه صالح بودند كه از اشقياء اوّلين و آخرين هستندو از هر كس كه با آنان طرح دوستى ريخته واجب است.
📚 عيون أخبار الرضا نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 129 باب35