🍂🍁🍂🍁🍂🍁امام خمینی (رض): شورای #سقیفه ریشهی تمامی اختلافات مسلمانان و عقاید باطل و به دنبال انهدام اساس دین بود!(با تصویر کتاب )🍂🍁🍂🍁🍂🍁
👈بی تردید یکی از تلخ ترین و سیاه ترین وقایع صدر اسلام، آن چیزی است که در شورای سقیفه رخ داد و عده ای با نادیده گرفتن دستور خداوند و پیامبرش موجب انحراف اسلام از مسیر اصلی و درستش شدند.
📝امام خمینی (رض) در کتاب ارزشمند «کشف اسرار» می نویسند:
و ما پس از این روشن می کنیم که تمام این خلاف ها که بین مسلمانان در همه ی شئون واقع شده از اثر روز سقیفه است و اگر آن نبود بین مسلمانان در قانون های آسمانی این خلاف ها نبود.
📚 کشف الاسرار، ص١١٣
🔘و در جایی دیگر از کتاب می نویسند:
و مذهب های باطل که شالوده اش از سقیفهی بنی ساعده ریخته شد و بنیانش بر انهدام اساس دین بود جای گیر حق شده بود.
📚کشف الاسرار، ص١٢۴
🍁🌿🍁🌿🍁 🌿خانههای مدینه در صدر اسلام، اصلاً درب نداشتند!!🍁🌿🍁🌿🍁🌿
چندی است وهابیّت خبیث و همصدا با آنان، شیعهنمایان وهابیزده، به هدف زیر سؤال بردن اصل مسلّم #شهادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، واقعۀ #احراق_البیت (آتش زدن درب بیت وحی توسط حزب ننگین #سقیفه) و ضربات وحشیانهای که موجب شهادت صدیقهطاهره و #حضرت_محسن علیهماالسلام شد، شبههای را مطرح کردهاند که "خانههای مدینه در صدر اسلام، اصلاً درب نداشتند و مسلمانان در ورودی منازلشان فقط پردهای آویزان میکردند!!" حال به چند مدرک برای ردّ این ادعای باطل توجه فرمائید.
🔰 خدای تعالی در قرآن کریم به مسلمین اجازه میدهد که از خانههایی که کلید آن در اختیارشان است، غذا بخورند:
💠 «لیس علی الأعمی حرج ولا علی الأعرج حرج ولا علی المریض حرج ولا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت آبائکم ... أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعا أو أشتاتا.»
📖 سوره مبارکه نور، آیه ۶۱
🔹 «بر نابینا و لَنگ و بیمار، گناهی نیست (که بر سر سفرۀ شما حاضر شوند) و همچنین بر شما، که از خانههای خودتان (بدون اجازه) غذا بخورید و همچنین خانههای پدرانتان ... یا خانههایی که کلیدهایش در اختیار شماست، یا خانههای دوستانتان، بر شما گناهی نیست که به طور دستهجمعی یا جداگانه غذا بخورید.»
⁉️ سؤال این است که اگر خانههای صدر اسلام درب نداشتند، پس کلمه «مفاتحه» (کلیدهای خانه) در این آیه به چه معناست؟! آیا با کلید، پرده یا حصیر خانههایشان را قفل و باز میکردند؟!
🔰 حجرههای رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله از چوب بودند:
ابنکثیر دمشقی، عالم و محدّث اهل تسنّن قرن هشتم مینویسد:
💠 «وکانت حجره من شعر مربوطة بخشب من عرعر قال وفی تاریخ البخاری أن بابه علیهالسلام کان یقرع بالاظافیر فدل علی أنه لم یکن لابوابه حلق.»
🔹 «حجرههای #رسول_خدا صلّیاللهعلیهوآله از شاخه و چوب درخت عَرعَر به وسیلۀ مو بافته شده بود؛ و در تاریخ بخاری آمده است: درِ خانه پیامبر را با نوک انگشتان و ناخنها میزدند (درب چوبی بوده و با ناخن زدن بر پارچه، صدا نمیدهد!) و این دلالت بر این دارد که حلقههایی برای کوبیدن بر در نداشته است.»
📚 البدایة والنهایة (ابنکثیر)، ج۳، ص۲۲۱
🔰 خانۀ عایشه، درب چوبی داشت:
محمد بخاری، محدّث مشهور اهل تسنّن قرن سوم در ادب المفرد مینویسد:
💠 «عن محمد بن هلال أنه رأی حجر أزواج النبی صلّیاللهعلیه(وآله)وسلم من جرید مستورة بمسوح الشعر فسألته عن بیت عائشة فقال کان بابه من وجهة الشام فقلت مصراعا کان أو مصراعین قال کان بابا واحدا قلت من أی شیء کان قال من عرعر أو ساج.»
🔹 «محمد بن هلال، حجرههای همسران پیامبر را دیده که پوششی بافته شده از مو بوده است؛ از وی درباره خانه #عایشه پرسیدم، گفت: درب خانهاش به طرف شام باز میشد! پرسیدم: یک لنگه داشت یا دو لنگه؟ گفت: یک لنگه بیشتر نداشت؛ گفتم: جنسش از چه بود؟ گفت: از چوب درخت عرعر یا ساج.»
📚 الأدب المفرد (بخاری)، ص۲۷۲
🚩 شکستن درب خانۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها در واقعۀ هجوم:
محمد بن مسعود عیاشی، فقیه و محدّث شیعه قرن چهارم در تفسیر خود چنین روایت کرده است:
💠 «قال عمر قوموا بنا إليه فقام أبوبكر وعمر وعثمان وخالد بن الوليد و المغيرة بن شعبة وأبوعبيدة بن الجراح وسالم مولى أبي حذيفة وقنفذ وقمت معهم فلما انتهينا إلى الباب فرأتهم فاطمة صلواتاللهعليها أغلقت الباب في وجوههم وهي لا تشك أن لا يدخل عليها إلا باذنها، فضرب عمر الباب برجله فكسره وكان من سعف.»
☄ «عمر گفت: ما را نزد وی ببر؛ #ابوبکر و #عمر و #عثمان و #خالد_بن_ولید و #مغیرة بن شعبه و ابوعبیده جراح و سالم مولی ابوحذیفه و #قنفذ حرکت کردند و من نیز با آنان به راه افتادم؛ هنگامی که به خانه رسیدیم، فاطمه علیهاالسلام آنها را دید و درب را بر رویشان بست و شک نداشت که آنان بدون اجازۀ وی داخل نخواهند شد؛ اما عُمَر با لگد، در را که از چوب درخت خرما بود، شکست!»
📚 تفسیر العیاشی، ج۲، ص۶۶، ح۷۶
بحار الانوار (علامهمجلسی)، ج۲۸، ص۲۲۷
🔴 در نتیجه، خانههای مدینه در صدر اسلام و از جمله، خانۀ #امیرالمؤمنین و #حضرت_زهرا علیهماالسلام، درب چوبی داشتهاند؛ و این شبهۀ سخیف، دست و پا زدنی مذبوحانه بیش نیست!
🔴 امام باقر علیهالسلام در رَمیِ جَمَرات
محدّث جلیل القدر، محمد بن حسن صفّار قمی رحمهالله (م۲۹۰ق) و همچنین بزرگ مدافع حریم تشیّع، شیخ مفید رحمهالله (م۴۱۳ق) روایت کردهاند:
علی بن عیسی علوی گفت: پدرم از جدم نقل کرد که با حضرت #امام_باقر علیهالسلام در منا بودیم و ایشان مشغول #رمی_جمرات بودند؛ دیدم حضرت رمی جمرات را تمام کردند و هنوز در دستان مبارکشان پنج دانه سنگ باقی مانده بود؛ آنگاه دو دانه از سنگها را به طرفی و سه دانه را به طرفی دیگر پرتاب کردند! جدم به ایشان عرض میکند: فدایتان شوم! چیزی از شما مشاهده کردم که از دیگری ندیده بودم و آن اینکه شما پس از رمی جمرات، پنج قطعه سنگ داشتید؛ دو سنگ را به ناحیهای پرتاب کردید و دو سنگ دیگر را به ناحیهای دیگر! حضرت فرمودند:
🔴 «آری، هنگام موسم حج که میشود، آن دو فاسق غاصب را بیرون میآورند، سپس آن دو را اینجا (در جمرات) جدا از هم آویزان میکنند و این صحنه را کسی جز امام عادل نمیبیند؛ پس من ابتدا دو سنگ را به اولی پرتاب کردم و سپس سه سنگ دیگر را به سمت دومی انداختم، چرا که دومی خبیثتر از اولی بود!»
💠 «اخبرني ابى عن جدى انه كان مع ابى جعفر محمد بن على بمنى و هو يرمى الجمرات وان ابا جعفر عليه السلام رمى الجمرات قال فاستتمها ثم بقى في يده بعد خمس حصيات فرمى اثنتين في ناحية وثلثة في ناحية فقال له جدى جعلت فداك لقد رايتك صنعت شيئا ما صنعه احد قط رايتك رميت الجمرات ثم رميت بخمسة بعد ذلك ثلثة في ناحية واثنين في ناحية قال نعم انه إذا كان كل موسم اخرجا الفاسقين الغاصبين ثم يفرق بينهما هيهنا لا يراهما الا امام عدل فرميت الاول اثنتين والاخر ثلثة لان الاخر اخبث من الاول.»
📚 بصائر الدرجات (صفارقمی)، ص۲۸۶
الإختصاص (شیخمفید)، ص۲۷۷
🔥 «اللّهُمَّ العَن أبَا الشُّرُورِ وَ أتباعَهُ في کُلِّ لَمحَةٍ بِقَدرِ ما في عِلمِکَ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ.»
#حدیث #برائت #حج #سقیفه