eitaa logo
علیرضا مهرپرور
157 دنبال‌کننده
478 عکس
1هزار ویدیو
99 فایل
در این کانال یافته ها را تقدیم میکنم ارتباط @mehrparvar110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴ ماه رجب سال هفتم هجرت فتح خیبر بدست مبارک مولی الموالی حضرت امام علی بن ابیطالب علیهمالسلام اتفاق افتاد .
🌿🍁🌿🍁🌿🍁"سروده ابن ابی الحدید در مورد فرار ابوبکر و عمر از معرکه خیبر و شجاعت امیرالمومنین علی علیه السلام(با تصویر کتاب)🌿🍁🌿🍁🌿🍁  ابن ابی الحدید معتزلی در قصیده ای ضمن مدح علی(علیه السلام) جریان فرار کردن عمر و ابوبکر را در جنگ خیبر یاد آور شده و آنان را این چنین مذمّت می کند: 1_ و ما انس لا انس اللذین تقدما و فرهما و الفرقد علما حوب‏ 2_ و للرایة العظمى و قد ذهبا بها ملابس ذل فوقها و جلابیب‏ 3_ یشلهما من ال موسى شمر دل‏ طویل نجاد السیف اجید یعبوب‏ 4_ یمج منونا سیفه و سنانه‏ و یلهب نارا غمده و الانابیب‏ 5_ عذرتکما ان الحمام لمبغض‏ و ان بقاء النفس للنفس محبوب‏ 6_ لیکره طعم الموت و الموت طالب‏ فکیف یلذ الموت و الموت مطلوب‏ 7_ دعا قصب العُلیا یملکها امرؤ بغیر أفا عیل الدنائة مقضوبٌ 8_ یرى ان طول الحرب و البؤس راحة و ان دوام السلم و الخفض تعذیب‏ 9_ فلله عینا من راه مبارزا و للحرب کأس بالمنیة مقطوب‏ 10_ جواد علا ظهر الجواد و اخشب‏ تزلزل منه فى النزال الاخاشیب‏ 11_ و اصلت فیها مرحب القوم مقضبا جرازا به حبل الامانى مقضوب 12_ فاشربه کأس المنیة احوس‏ من الدم طعیم و للدم.شریب [1ـ هر چه را فراموش کنم فرار کردن این دو نفر (عمر و ابوبکر ) را فراموش نمیکنم با اینکه می دانستند که فرار از جنگ گناه است.  2ـ پرچم بزرگ و پر افتخار پیغمبر را با خود بردند ولى (در اثر گریختن) لباس ذلت و خوارى بدان پوشانیدند.  3ـ قهرمان قویدلى از آل موسى (مرحب) آندو را راند در حالیکه تیغ تیز و بلندى در دست داشت و بر اسبى چالاک سوار بود. 4ـ از شمشیر و نیزه او مرگ میریخت و از غلاف تیغش آتش زبانه میکشید (آنها چون مرحب را چنین دیدند فرار کردند). 5ـ من عذر شما دو نفر را (که از ترس مرحب فرار کردید) مى‏پذیرم زیرا هر کسى مرگ را دشمن داشته و دوستدار زندگى است.  6ـ هر وقت مرگ بسراغ شما میآید آنرا دوست ندارید آنوقت چگونه ممکن است خود بسراغ مرگ روید و از آن لذت ببرید. 7ـ شما (دو تن، مرد این میدان نیستید بهتر که) آنرا ترک گوئید و بگذارید راد مردى (على علیه السلام) آنرا مالک شود که هرگز گرد ننگ و مذلت بر دامن مرد انگیش ننشسته است.  8 ـ او چنان کسى است که طولانی شدن جنگ و سختى را راحتى میداند و دوام مسالمت و گوشه نشینى را رنج و عذاب می شمارد.  9ـ خوشا بحال چشمى که او را در حال جنگ و مبارزه ببیند با اینکه در جنگ کاسه مرگ لبریز است.  10ـ بخشنده قویدلى که سوار بر اسب تیز رو بوده و بهنگام جنگ کوه‏ها (از ترس او) بلرزه در آیند.  11ـ و مرحب در آن جنگ شمشیر برنده‏اى را کشیده بود که ریسمان آرزوها بوسیله آن قطع می شد.  12ـ پس شجاع پر دلى (على علیه السلام) کاسه مرگ را به او نوشانید و در جنگها (براى احیاى حق) بسیار رزمنده و کشنده بود.   القصائد السبع العلویات، القصیدة الاولی."
سالروز فتح خیبر توسط امیرالمومنین (علیه‌السلام) بهانه ای شد برای بازنشر این ابیات زیبا از قاسم صرافان در کتاب حیدرانه      یا علی گفتم همه درها به رویم باز شد یا علی گفتم، چه شیرین شعر من آغاز شد یا امیرالمؤمنین، مولای عاشق‌ها، سلام! شاه مردان، فاتح دل‌های عاشق‌ها، سلام! السلام ای در نگاهت موج و دریا بی‌قرار! السلام ای در سکوتت کوه و صحرا بی‌قرار!   خوشه های سبز تاکستان سلامت می کنند  باز کن در ، ساقیا ! “مستان سلامت می کنند”   در چرا ؟ دیوار های کعبه را دیوانه کن خانه را هم مست نامت ، مثل صاحبخانه کن   جبرئیل آورده بود آیاتی از قرآن ولی ماند تا قرآن چشمت را تو وا کردی علی !   داد زد تا شد امیر عشق بر مرکب سوار : ” لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار “   شیر می چرخید با شمشیر در میدان عشق هر سر بی عشق را می ریخت ، این طوفان عشق   ای که خود را پیش شمشیر دو دم آورده ای ! هر چه سر آورده باشی ، باز کم آورده ای   تیغ اگر این است ، آن بازیچه در دست تو چیست ؟ کاش می فهمیدی ای مرحب ! هماورد تو کیست؟   واقعا با شیر حق جنگیدن از خوش باوری ست پهلوان ! گویی حواست نیست ! این آقا علی ست   ذوالفقار است این که میچرخد ، علی گویان و مست چون نباشد مست؟ چون می گیردش ساقی به دست   بس که در دست علی گشته است مجنون ، ذوالفقار گاه چرخی هم اضافی می زند ، بر گرد یار   بی دلیل این تیغ عاشق ، همدل زهرا نگشت هیچ یاری این قدر ، دور سر مولا نگشت   غیر زهرا ، هیچ کس در گردش لیل و نهار  دور مولایش نگشت این قدر ، الا ذوالفقار   لشکری از تو فراری ، آی مرحب ! مرحبا ! خوب جولان داده ای دیروز و دیشب ، مرحبا !   فرض کن دیروز تیغت چند تا سر را زده فرق دارد قصه ، چون امروز فاروق آمده   فرق دارد قصه کرار ، با اهل فرار  فرق دارد نیت آن تیغ ها ، با ذوالفقار   فرق دارند آری ! آن دل ها که در دین بازی ند، با کسی کز او خداوند و رسولش راضی ند   بود حیران مرحب و حیدر به سویش می شتافت تا بفهمد فرق را ، فاروق فرقش را شکافت   یا علی ! داری دو تیغ و کرده ای با آن دو کار تیغ ابرو کشته یار و دشمنت را ذوالفقار   سود جوشن بر تن دشمن ، فقط سنگینی است پیشتو دل خوش به جوشن بودن ، از خوش بینی است   عمر هر بی عشق را یک ضربه ات پایان دهد به ، که بی جوشن بیاید ، تا سبک تر جان دهد   اهل خیبر ! این همان محبوب دل ها ، ایلیاست جان موسی! چشم بگشایید ، این هارون ماست   پیش خود گفتید : ای در را چه محکم بسته اید در به روی فاتح درهای عالم بسته اید ؟   در به در ، دنبال حیدر عاشقانش روز و شب در به رویش بسته اید ؟ ای قفل بر دل ها ! عجب !   دل به این دیوارهای بی اثر خوش کرده اید ؟ آی ! حیدر می رسد ، دل را به در خوش کرده اید ؟   روز و شب باز است درهای نگاهش بر همه بر همه باز است ، غیر از دشمنان فاطمه   دست حق در چارچوب و بست در ، انداخت چنگ گفت : یا زهرا و در را کند ، از جا ، بی درنگ   در ، میان دست حیدر ، هر دو لشکر در سکوت قلعه بی ذر ، علی گویان و خیبر در سکوت   گاه لشکر ، دست حیدر را تماشا می کنند گاه آن دیوار بی در را تماشا می کنند   به ! به این مولا و در را در هوا چرخاندش قلعه ها مسحور آن ” انا فتحنا” خواندنش   قلعه ها حیران شدند و خیبری ها ، حیدری یافتند آن جا در توحید را ، در بی دری   باز کن درهای دل را ، حضرت مشکل گشا عاشقان را مست کن ، با آن جمال دلگشا   یا علی گفتم ، دلم ، دستم ، زبانم جان گرفت یا علی گفتم ، چه شیرین شعر من پایان گرفت!  
20.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"فضایل خاص شاه ولایت امیر المومنین علیه السلام در جنگ خیبر ابوبکر وعمر بن خطاب فراریهای جنگ خیبر "آیه الله میلانی
10.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جنگ قسمت اول ... کشته شدن حارث برادر مرحب به دست شاه مردان امیر مومنان علی سلام الله علیه سروده و مداحی حاج حسن بهاری
9.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جنگ خیبر قسمت دوم ... کشته شدن مرحب پهلوان نامی یهود به دست اسدالله الغالب، غالب کل غالب امیرالمومنین علی ابن ابیطالب سلام الله علیه سروده و مداحی حاج حسن بهاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اولِ ابتدایِ آغاز است درِ جنت برای او باز است در مسیرش ملک به پرواز است همه‌ی کارهاش اعجاز است وقت پیکار شیر میدان است او که همبازی یتیمان است نقطه‌ی تحت باء بسم الله شرف لااله الا الله آسمان پیش قامتش کوتاه در خیبر برای او پَرِ کاه دشمن از پیش و پس اگر دارد ذوالفقار علی دو سر دارد دست و بازوی او نمک دارد به همه نیت کمک دارد عشق ما ریشه در فدک دارد به ولایت هرآنکه شک دارد برود کعبه را طواف کند و نگاهی بر آن شکاف کند هر زمان فاطمه کنار علی‌ست هر کجا هست، بخت یار علی‌ست ملک الموت، ذوالفقار علی‌ست جبر حتی در اختیار علی‌ست آن همه اختیار داشت ولی بر سر نفس، پا گذاشت علی گفت"یا فاتح" و قرار گرفت نفس خود را در اختیار گرفت بعد در دست، ذوالفقار گرفت جان کفار را دو بار گرفت بار اول به چشم و ابرویش بار دوم به تیغ و بازویش ما همه قنبریم و غم بَر اوست هم دلاور، هم اینکه دلبر اوست خصلت جمله انبیا در اوست اوست از اول و در آخر اوست پیش پاهاش کوه خم شده است هر که با اوست، محترم شده است دُر کمیاب اگر که دَر صدف است دُر نایاب، ریگی از نجف است جلوی خانه‌اش همیشه صف است شاهراه بهشت، این‌طرف است هر که دور ضریح مولا گشت بی هراس از پل صراط گذشت سعدی و مولوی و بیدل را حافظ و عنصری و دعبل را صایب و انوری و مقبل را همه‌ی شاعران قابل را خوانده‌ام، نزد او کم آوردند هرقدَر بیت محکم آوردند گوش خلق از علی علی پُر شد سنگ راهش یکی یکی دُر شد راه رفت و خدا تصور شد با علی راه ما میان بُر شد تا که پا روی عدل نگذاریم به ولای علی نظر داریم به خدا عالم یگانه علی‌ست حاکم شهر و مرد خانه علی‌ست برترین خلقت زمانه علی‌ست عدل الله را نشانه علی‌ست جورج جرداق وصف او کرده سند از اهل سنت آورده عشق را در غدیر یافته‌ایم و علی را وزیر یافته‌ایم سندی بی نظیر یافته‌ایم بین دست امیر یافته‌ایم آنچه داریم از علی ازلی‌ست گل ما خاک زیر پای علی‌ست با تمامی سربه زیری‌ها سربلندیم ما غدیری‌ها ختم گردد به خیر، پیری‌ها دست ما را اگر بگیری، ها هیچ سرداری از علی سر نیست دست بالای دست حیدر نیست راه شیری غبار راه علی‌ست ریگ‌های نجف سپاه علی‌ست به خدا که خدا گواه علی‌ست شب به شب کوفه در پناه علی‌ست کوفه دل را شکست یا سر را؟! هیچ یک را ! نماز حیدر را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
‍ بیست و سوم رجب حمله خوارج به امام حسن (علیه‌السلام) و مسموم شدن امام کاظم (علیه‌السلام) و فرار عمر بن خطاب و ابوبکر از جنگ خيبر بیست و سوم رجب سال ۴۱ هجری قمری جراح بن سنان اسدی ملعون در تاریکی شب با به (علیه‌السلام) شد و حضرت را تا استخوان ، (علیه‌السلام) در ماه رجب با لشکری از مسلمانان به قصد از خارج شدند و به شهر وارد گشتند، در این شهر (علیه‌السلام) برای لشکر خواندند، اما عده‌ای از خوارج آن حضرت را گذاشتند و فریاد زدند به خدا حسن (علیه‌السلام) مثل پدرش کافر شده است ، سپس عده‌ای از آن ملعون‌ها به (علیه‌السلام) شدند و از امام حسن (علیه‌السلام) ، (علیه‌السلام) قصد شدن فرمودند که در این هنگام جراح بن سنان اسدی حرامزاده ملعون که از بود، به آن حضرت شد و با به حضرت وارد کرد که تا استخوان امام حسن (علیه‌السلام) را ، آن حضرت از شدت درد، دست را در گردن نحس آن ملعون انداخته و هر دو به زمين افتادند، دوستان و شیعیان حضرت به سرعت جلو آمده و با آن ملعون درگیر شدند و همانجا آن جراح بن سنان اسدی (لعنت‌الله‌علیه) به واصل شد و به شتافت، (علیه‌السلام) را نیز به جناب سعد بن مسعود ثقفی بزرگوار بردند که ایشان بودند، نیز ایامی را از (علیه‌السلام) کردند، جراحى آوردند و آن حضرت و اثر در بدن مبارک را نمودند، با آن (علیه‌السلام) در این روز امام حسن (علیه‌السلام) مناسب است، شدن (علیه‌السلام) همچنین در بیست و سوم رجب سال ۱۸۳ هجری قمری (علیه‌السلام) به هارون عباسی ملعون در زندان بغداد شدند، عمر بن خطاب ملعون و ابوبکر ملعون از بیست و دوم رجب و بیست و سوم رجب سال ۷ هجری قمری نیز سالروز عمر بن خطاب ملعون و ابوبکر ملعون از بوده است، که با ديدن دشمن از جنگ گريختند و لشکر را نيز به فرار تشويق كردند. منابع: مصباح المتهجد ص ۷۴۹ ، فيض العلام ص ۳۱۷ ، زاد المعاد ص ۳۵ ، بحار الانوار ج ۴۸ ص ۱ و ج ۹۷ ص ۲۰۲ ، وقايع الايام ج ۱ ص ۲۱۱ ، مصباح المتهجد ص ۷۴۹ اللهم عجل لولیک الفرج ( صلوات) 🆔https://eitaa.com/reyhanatonabiesfahan کانون فرهنگی ذاکرین ریحانة النبی(س)