eitaa logo
تفسیر المیزان
9.3هزار دنبال‌کننده
150 عکس
36 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 تفسیر آیه2⃣1⃣تا5⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰لاَى يَوْمٍ أُجِّلَت ... لِّلْمُكَذِّبِينَ 2⃣1⃣تا5⃣1⃣ 🔸كلمه به معناى مدتى است كه براى چيزى معين شده باشد و به معناى اجل قرار دادن براى چيزى است، كه البته در لازمه آن كه همان تأخير باشد نيز استعمال مى شود، مثلا وقتى مى گويند: (قرض موجل ) معنايش قرض مدت دار است، به خلاف (قرض حال) كه به معناى قرض فورى است، و اين معنا با آيه مناسب تر است تا معناى لغوى كلمه. و ضمير در به امور مذكور يعنى طمس نجوم، شكافتن آسمان، ريشه كن شدن كوهها، و تعيين وقت شهادت رسولان بر مى گردد. و معناى آيه اين است كه: اين امور براى چه روزى تأخير داده شده، و خلاصه چه روزى صورت مى گيرد. 🔸اين احتمال هم داده شده كه: كلمه به معناى مدت قرار دادن براى چيزى باشد، و ضمير مقدر در آن به رسل و يا به آنچه كه كلام بدان اشعار دارد، و مربوط به اخبارى است كه رسولان از احوال آخرت داده اند برگردد، و معنا چنين باشد: چند سال و يا چند قرن به رسولان مهلت داده اند تا بعد از آن مهلت براى شهادت حاضر شوند، و يا چند قرن معين كرده اند تا بعد از آن آنچه انبيا خبر داده اند واقع شود، و صحنه هول انگيز قيامت و تعذيب كفار و تنعيم مؤمنين محقق گردد. و ليكن اين احتمال خالى از خفاء نيست. 🔸اين آيه شريفه و آيه بعدش يعنى روبرهم (لاى يوم اجلت ليوم الفصل ) به صورت سؤال و جواب آمده تا عظمت و هول انگيزى آن روز را رسانيده تعجب شنونده را برانگيزد، و اصل معنا اين است كه اين امور تأخير انداخته شده براى روز فصل . 🔸و اين نوع جمله هاى استفهامى در معناى تقدير قول است، و معناى آن اين است كه: دليل بر عظمت اين روز و هول انگيزى و عجيب بودنش، اين است كه مى پرسند: براى چه روزى اين امور عظيم و هائل و عجيب تأخير انداخته شده اند، پس جواب داده مى شود براى روز فصل. 🔸و منظور از (روز فصل ) روز جزاء است كه در آن خداى تعالى بين خلائق فصل قضا مى كند، همچنان كه فرمود: (ان اللّه يفصل بينهم يوم القيمه ) (خداوند در روز قیامت بین آنان فصل قضاء می کند) . 🔸و جمله (و ما ادراك ما يوم الفصل) ( تو چه می دانی که یوم الفصل چیست) تعظيمى است از آن روز، و از وقايع آن روز. 🔸(ويل يومئذ للمكذبين ) - كلمه به معناى هلاكت است، و مراد از تكذيب گران روز فصل است، كه وعده اش را به ايشان داده اند چون سياق آيات، سياق رساندن اين معناست كه آن روز واقع شدنى است، و به همين منظور هم سوگند ياد شده. 🔸و در اين جمله نفرينى به تكذيب گران شده، و به همين نفرين اكتفا شده، ديگر جواب كلمه را نياورده، و نفرموده: (اذا النجوم طمست ) -( وقتى ستارگان تيره مى شود چه مى شود)، و تقدير كلام اين است كه وقتى چنين و چنان مى شود (آنچه وعده اش به شما داده شده واقع مى شود). و يا اين است كه وقتى چنين و چنان مى شود (روز فصل واقع گشته ) و تكذيب گران هلاك مى شوند، (كه جمله هايى كه بين گيومه است حذف شده و آن نفرين به جايش نشسته است ). __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🔰دنباله بحث گذشته راجع به نفاق 🔸بعضى از مفسرين كه پذيرفته اند سوره مورد بحث در مكه نازل شده، و منافقين و بيماردلان در مدينه پيدا شدند، در باره آيه (و ليقول الذين فى قلوبهم مرض)، گفته اند كه: يك پيشگويى غيبى است از اينكه بعد از هجرت جمعى منافق پيدا خواهند شد. 🔸و ما مى گوييم: اينكه سوره مورد بحث همه اش در مكه نازل شده باشد مطلبى است كه از نظر روايات متعين است، و بعضى از مفسرين ادعاى اجماع بر آن كرده اند، و اينكه از مقاتل نقل كرده اند كه آيه (و ما جعلنا اصحاب النار الا ملئكه). در مدينه نازل شده از طريق نقل ثابت نشده كه به راستى او چنين چيزى گفته باشد و بر فرض هم كه ثابت باشد، يك نظريه شخصى از مقاتل است كه فكر كرده نفاق در مدينه پيدا شده و آيه از آن خبر مى دهد. 🔸و اما اينكه نفاق در مدينه پيدا شد، بعضى از مفسرين بر آن اصرار ورزيده و استدلال كرده اند به اينكه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم) و مسلمانان قبل از هجرت آنقدر نيرومند نبودند، و امرشان نافذ و دستشان باز نبوده كه مردم از هيبت آنان حساب ببرند، و كفر باطنى خود را پنهان كنند، و يا به اميد خيرشان دم از اسلام بزنند، به خلاف حالى كه مسلمانان بعد از هجرت در مدينه داشتند. 🔸ليكن اين استدلال تمام نيست، زيرا همانطور كه در سوره منافقون در بحثى كه پيرامون نفاق داشتيم به ناتمامى آن اشاره نموديم و حاصلش اين است كه: انگيزه و علت نفاق منحصر در ترس و پروا داشتن ، و يا به دست آوردن خير عاجل نيست، چون ممكن است كسى به اميد نفع و خير موجل و دراز مدت نفاق بورزد، و ممكن است كسى به انگيزه تعصب و حميت نفاق بورزد، و يا انگيزه اش اين باشد كه نسبت به كفر قبلى خود عادت داشته ، دست برداشتن از عادت برايش مشكل باشد، و همچنين ممكن است انگيزه هايى ديگر باعث نفاق شود. 🔸و هيچ دليلى در دست نيست كه دلالت كند بر اينكه پاى اين انگيزه ها در مورد هيچ يك از مسلمانان مكه در كار نبوده، بلكه از بعضى از همان مسلمانان نقل شده كه در مكه ايمان آورده، و سپس بر گشته، و يا با شك و ترديد ايمان آورده و سپس ثابت قدم شده. 🔸علاوه بر اين خداى تعالى خودش فرموده : (و من الناس من يقول امنا باللّه فاذا اوذى فى اللّه جعل فتنه الناس كعذاب اللّه و لئن جاء نصر من ربك ليقولن انا كنا معكم او ليس اللّه باعلم بما فى صدور العالمين و ليعلمن اللّه لذين امنوا و ليعلمن المنافقين ) (.و بعضی از مردم کسانیند که میگویند بخدا ایمان آوردیم ولی همینکه در راه خدا اذيتي به بيند فتنه مردم را نظیر عذاب خدامی گیرد واگر نصرتی از ناحیه پروردگارت برسد بطور قطع میگویند ما هم با شمائیم آیا خدا را داناتر بآنچه در دلهای عالمیان است نمیدانند؟ خدایتعالی این صحنه های اذیت و نصرت را پیش می آورد تا چنین و چنان شود و تا معلوم کند چه کسانی ایمان آوردند و چه کسانی نفاق ورزیدند) 🔸و اين دو آيه در سوره عنكبوت است ، كه در مكه نازل شده ، و مى بينيد كه از وجود نفاق در مكه خبر مى دهد، و بر فرض كه از همه ادله مكى بودن اين سوره صرفنظر كنيم، همين كه مى بينيم مشتمل بر مسأله فتنه و اذيت شدن در راه خداست، بايد بفهميم كه حداقل اين دو آيه در مكه نازل شده، چون در مدينه فتنه و اذيت ديدن در راه خدا رخ نداد. و اگر بگويى آخر در آيه اول مسأله نصرت خدايى ذكر شد. مى گوييم: صرف اين دليل نمى شود بر اينكه آيه در مدينه نازل شده، چون نصرت مصاديق ديگرى هم غير از فتح و پيروزى در جنگ كه فتحى فورى و نقد است دارد.(مگر فتح مسلمین در مدینه فتح مسلمانان مکه نبود). 🔸و احتمال اينكه مراد از فتنه، واقعه اى باشد كه بعد از هجرت در مكه رخ داد به مطلب ما ضررى نمى زند، براى اينكه منافقين مفتون كه بعد از هجرت و در مكه مفتون شدند، و دچار نفاق گرديدند از همانهايى بودند كه قبل از هجرت ايمان آورده بودند، هر چند كه بعد از هجرت مورد اذيت واقع شدند. 🔸و جا دارد كه آيه (و من الناس من يعبد اللّه على حرف فان اصابه خير اطمان به و ان اصابته فتنه انقلب على وجهه ) را هم به مثل همين بيانى كه ما كرديم حمل نموده بگوييم: در صورتى كه منظور از فتنه عذاب باشد شامل بعضى از مسلمانانى كه در مكه اسلام آوردند مى شود، هر چند كه سوره حج در مدينه نازل شده باشد. _____________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 3⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰مِّنَ اللَّهِ ذِى الْمَعَارِج3⃣ 🔸جار و مجرور الله متعلق است به كلمه مى فرمايد: سائل هيچ دافعى از جانب خدا ندارد، چون اين معنا مسلم است كه اگر سائل نامبرده دافعى براى آن عذاب داشته باشد، از ناحيه غير خدا نيست. البته احتمال هم دارد كه متعلق به كلمه عذاب باشد، و فرموده باشد: (عذابى از ناحيه خداى ذى المعارج) و كلمه جمع است كه مفسرين آن را به آلت صعود يعنى نردبان معنا و به مقامات ملكوت كه فرشتگان هنگام مراجعه به خداى سبحان به آن عروج مى كنند تفسير كرده اند. جمله بعد هم كه مى فرمايد: (تعرج الملئكه و الروح اليه فى يوم ...) معارج را به همين معنا تفسير كرده، پس خداى سبحان معارجى از ملكوت و مقاماتى از پايين به بالا دارد كه هر مقام بالاتر، از مقام پايين تر خود شريف تر است، و ملائكه و روح هر يك بر حسب قربى كه به خدا دارند در آن مقامات بالا مى روند، و اين مقامات حقايقى ملكوتى هستند، نه چون مقامات دنيا وهمى و اعتبارى. 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از معارج ، درجاتى است كه اعتقادات حقه و اعمال صالحه به حسب اختلاف ارزشهايش بدان مقامات بالا مى روند، همچنان كه خداى تعالى فرموده: (اليه يصعد الكلم الطيب و العمل الصالح يرفعه)، (عقاید حقه که موجودات پاک خدایند بسوی او بالا می روند، و عمل صالح در بالا رفتن آنها کمک می کنند) و نيز فرموده: (و لكن يناله التقوى منكم). (گوشت و خون قربانی ها به خدا نمی رسد، لکن تقوای شما است که به او می رسد) 🔸بعضى ديگر گفته اند: مراد از معارج، مقامات قربى است كه مؤمنين، با ايمان و عمل صالح خود به آن مقامات ارتقا مى يابند، همچنان كه خداى تعالى فرموده: (هم درجات عند اللّه و اللّه بصير بما يعملون) (مومنین نزد خدا درجاتی هستند وخدا بدانچه می کنید داناست) عمران_۱۶۳ نيز فرموده: لهم درجات عند ربهم و مغفره و رزق كريم)،(ایشان نزد پروردگارشان درجاتی ومغفرتی ورزقی کریم دارند) و نيز فرموده: (رفيع الدرجات ذو العرش)(خدای تعالی رفیع الدرجات وصاحب عرش است) . 🔸و ليكن حق مطلب آن است كه برگشت دو وجه اخير به همان وجه اول است، و درجات ياد شده همانطور كه گفتيم واقعيتهاى خارجى هستند، نه چون مقامات دنيايى كه صرف وهم و اعتبار است. _____________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a