eitaa logo
تفسیر المیزان
9هزار دنبال‌کننده
162 عکس
38 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 تفسیر آیه0⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بيان آيه 🔸زمان نزول اين شريفه كه متضمّن تخفيف دستور قيام در دو ثلث شب يا نصف يا ثلث آن است سخن در اين آيه شريفه براى تخفيف دادن به دستورى است كه در اول سوره به شخص رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم داد، و در آيه (ان هذه تذكره..). در وسط سوره آن دستور را به عموم مؤمنين تعميم داد، و آن عبارت بود از پرداختن به نماز شب و تهجد، در اين آيه مى خواهد بفرمايد: خدا از مؤمنين اكتفا كرد به هر مقدارى كه بتوانند از قرآن تلاوت كنند، پس آيه شريفه مى خواهد دستور اول سوره را تخفيف دهد، نه اينكه آن را نسخ نموده از قيام در دو ثلث شب و يا نصف آن و يا ثلث آن منع كند. در اخبار زيادى وارد شده كه خصوص اين آيه بعد از گذشتن هشت ماه و يا يك سال و يا ده سال از نزول آيات اول سوره در مكه نازل شد، و ليكن اين حرف از اين نظر سست است كه در آيه شريفه جمله (اقيموا الصلوه و اتوا الزكوه و اقرضوا اللّه قرضا حسنا) آمده، و ظاهر آن اين است كه مراد از زكات - مخصوصا بدان جهت كه بعد از نماز و قبل از مسأله انفاق مستحبى آمده - زكات واجب باشد، و همه مى دانيم كه زكات بعد از هجرت در مدينه واجب شده. پس نزول اين آيه در مدينه بوده، و اينكه بعضى گفته اند: زكات در مكه واجب شد، ولى نصاب آن تعيين نشد تا در مدينه معين گرديد، و همچنين اينكه بعضى ديگر گفته اند: ممكن است آيه شريفه قبل از حكمش نازل شده باشد، و حكمش بعد از مدتى كه از نزول آيه گذشت واجب شده باشد وجوهى بدون دليل هستند. علاوه بر بى دليل بودن اين سخنان در آيه شريفه سخن از قتال هم رفته، مى فرمايد: (و اخرون يقاتلون فى سبيل اللّه ) با اينكه مى دانيم در مكه در جو آنچنانى مصلحت نبوده كه در متن آيه سخن از قتال به ميان آيد، و به هر حال ظاهر اين است كه آيه شريفه در مدينه نازل شده باشد نه در مكه، و بعضى از مفسرين هم به اين نظريه متمايل شده اند. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه0⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ان ربك يعلم انك تقوم ادنى من ثلثى الليل و نصفه و ثلثه... 🔸خطاب در اين آيه به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است، و تعبير به ربك اشاره است به اينكه رحمت و عنايت الهى شامل آن جناب است، و همچنين تعبير به (يعلم انك تقوم...)، بويى از شكر مى دهد، و از لحنش پيداست كه مى خواهد از آن جناب تشكر كند، آرى خودش فرموده (و كان سعيكم مشكورا) (تقوم ادنى من ثلثى الليل و نصفه و ثلثه) - كلمه  اسم تفضيل از مصدر  است، كه به معناى نزديكى است، ولى در عرف استعمال اين ماده در موردى شايع شده كه علاوه بر نزديك بودنش به چيزى كمتر از آن هم باشد، مثلا عدد  و عدد  هر دو به عدد ده نزديكند، اما كلمه (ادنى من عشره) را تنها در پايين تر از ده مثلا استعمال مى كنند، نه در بالاتر از آن مثلا ، پس معناى جمله (ادنى من ثلثى الليل ) كمى كمتر از دو ثلث شب است. 🔸واوعاطفه در جمله (و نصفه و ثلثه) صرفا براى مطلق جمع است، و مى خواهد بفرمايد خداى تعالى مى داند كه تو در بعضى از شبها كمتر از دو ثلث شب، و در بعضى از شبها نصف شب، و در بعضى ثلث شب را به نماز مى ايستى. و مراد از  در جمله و (طائفه من الذين معك) معيت در ايمان است، و حرف  براى تبعيض است، و بنابر اين، آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه بعضى از مؤمنين نماز شب مى خواندند، همانطور كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم مى خواند. ولى بعضى از مفسرين حرف  را بيانيه گرفته اند، كه مى دانيد درست نيست. 🔸و جمله (و اللّه يقدر الليل و النهار) در مقام تعليل براى جمله (ان ربك يعلم ) است، و معناى مجموع آن دو اين است كه چگونه خدا نداند با اينكه خدا آن كسى است كه خلقت و تدبير منتهى به او است. در اين تعليل مى بينيم تقدير، يعنى تعيين مقدار شب و روز و ثلث و نصف و دو ثلث آنها را به اللّه نسبت داده، نه به نام ، يا نام ديگر، و اين براى آن است كه اندازه گيرى مخلوق از شوون خلقت است، و خلقت مستند به اللّه است، كه هر چيزى به او منتهى مى شود. (علم ان لن تحصوه فتاب عليكم فاقروا ما تيسر من القران) - كلمه  كه مصدر فعل   است، به معناى به دست آوردن و احاطه يافتن به مقدار هر چيز، و تعداد آن است و ضمير در  به تقدير مستفاد از (يقدر الليل...)، و يا به قيام مستفاد از (تقوم ادنى ...) بر مى گردد، مى فرمايد: همه شما نمى توانيد يك سوم و يك دوم و دو سوم شبهاى سال را به خاطر كوتاهى و بلندى آن در ايام سال اندازه گيرى بكنيد، و مخصوصا دشوارى اين اندازه گيرى وقتى بيشتر مى شود كه كسى بخواهد اول شب بخوابد و درست در يك دوم و يا يك سوم و يا دو سوم شب از خواب برخيزد، مگر اينكه از باب احتياط همه شب را بيدار بماند تا يقين كند آن مقدارى كه مى خواسته بيدار باشد، بيدار بوده است، و يا چاره اى ديگر بينديشد. پس مراد از اينكه فرمود: (خدا دانست كه شما نمى توانيد اين مقادير را به دست آوريد) اين است كه اين احاطه براى عموم شما مكلفين ميسر نيست، نه اينكه حتى هيچ فردى نمى تواند چنين احاطه اى پيدا كند. و مراد از اينكه فرمود: (به همين جهت بر شما توبه كرد) اين است كه به رحمت الهيه اش به طرف شما توجه و رجوع كرد و تكليف شما را در اين باب تخفيف داد، بنابراين، خداى تعالى بر بندگان خود توبه و رجوعى دارد، و آن اين است كه رحمت خود را بر آنان بسط دهد، و اثر اين توبه خدا آن است كه بندگان، موفق به توبه و رجوع به وى شوند.و يا اين است كه موفق به هر اطاعتى گردند. و يا اين است كه بعضى از تكاليف دشوار را به كلى بر دارد، و يا در آن تخفيفى بدهد، كه قرآن كريم در باره اولين اثر كه براى توبه خدا شمرديم فرموده: (ثم تاب عليهم ليتوبوا) . علاوه بر آن توبه، خداوند يك توبه ديگرى دارد، و آن بعد از توبه بندگان است، و اثرش اين است كه توبه آنان را قبول نموده، گناهانشان را مى آمرزد، و ما در سابق هم به اين معنا اشاره كرده بوديم. آيه شريفه مربوط به حكم شب زنده دارى مفاد آيات اوّل سوره را نسخ نمى كند بلكه تخفيف مى دهد و منظور از اينكه فرمود: (پس از قرآن هر چه برايتان ميسور بود بخوانيد)، اين است كه در وظيفه شب زنده دارى و مقدار آن براى عموم تخفيف دهد، و اگر حرف  را بر سر جمله آورد، و فرمود: ، براى اين بود كه بفهماند اين تخفيف نتيجه علم خدا به دشوارى آن اندازه گيريها براى مكلفين است. 🔸ادامه👇
ادامه👇 🔸و لازمه اين تخفيف توسعه يافتن تكليف براى عموم مكلفين، و برخوردارى همه از نعمت شب زنده دارى است، هر كس به مقدار وسعش، نه اينكه خواسته باشد حكم ثلث و نصف و كمتر از دو ثلث را حتى براى آن فردى كه قدرت احصاى آن را دارد نسخ كند، و بفرمايد: از اين به بعد اين عمل بدعت و حرام است، براى اينكه گفتيم اين عمل براى غالب مردم دشوار است نه براى همه، و اگر براى همه غير ميسر بود، و حتى يك نفر هم قادر به انجام آن نبود از اول تشريع نمى شد، چون خداى تعالى هيچ فردى را تكليف به غير ميسور نمى كند (لا يكلف اللّه نفسا الاوسعها). علاوه بر اين، در آيه شريفه پيغمبر خود و طايفه اى از مؤمنين را تصديق كرده كه ثلث و يا نصف و يا كمتر از دو ثلث را شب زنده دارى مى كردند، و مى توانستند اين اندازه ها را رعايت كنند، و ميسر نبودن آن را به جميع مردم نسبت داده، و معلوم است كه جميع مردم عبارتند از آنها كه اين كار را مى كردند، و آنهايى كه نمى كردند، پس حكم شب زنده دارى شاق بر مجموع من حيث المجموع است، نه شاق بر تك تك عموم مسلمانان، و چون چنين است تكليف را طورى تخفيف داد كه هم اصل تكليف براى افرادى كه قادر بر اندازه گيرى هستند بماند، و هم آسانتر آن براى همه ميسور شود، و فرمود: (فاقروا ما تيسر من القران )، و حكم شب زنده دارى چه حداكثرش يعنى ثلث و دو ثلث و نصف و چه حداقلش يعنى خواندن مقدار ميسور از قرآن براى عموم مؤمنين مستحب است. مفسرين در اينكه منظور از (قيام ليل) چيست اختلاف كرده اند، آيا قرائت قرآن در خارج نماز است و يا خود نماز خواندن در شب است ؟ و بنا بر اينكه منظور نماز باشد، اختلاف كرده اند در اينكه آيا اين نماز بر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم) و همه مؤمنين واجب است، و يا براى همه مستحب است، و يا بر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) واجب و بر سايرين مستحب است؟ و نيز اختلاف كرده اند در اينكه آيا آيه مربوط به قيام ليل به وسيله آيه مورد بحث نسخ شده ؟ و آيا حكم نماز شب مبدل به قرائت قرآن به قدر ميسور شده ؟ و اين اقوال كثير چيزى نيست كه تعرض به آنها فايده داشته باشد. (علم ان سيكون منكم مرضى و اخرون يضربون فى الارض يبتغون من فضل اللّه و اخرون يقاتلون فى سبيل اللّه ) - اين قسمت از آيه به مصلحت ديگرى كه باعث تخفيف در امر به قيام در ثلث و نصف و كمتر از دو ثلث شد اشاره مى كند، مى فرمايد: علاوه بر اينكه حكم ياد شده بر عامه مكلفين دشوار است، اين دشوارى در باره بيماران و مسافران و بيشتر رزمندگان است، و مراد از ضرب فى الارض، مسافرت، و مراد از (ابتغاء من فضل الله ) طلب روزى از راه مسافرت به نواحى زمين براى تجارت است. (فاقروا ما تيسر منه و اقيموا الصلوه و اتوا الزكوه و اقرضوا اللّه قرضا حسنا) - در اين قسمت از آيه حكم تخفيف را تكرار مى كند تا مطلب تأكيد شود، و ضمير  به قرآن بر مى گردد، و مراد از خواندن از قرآن به مقدارى كه ميسور باشد، نماز خواندن به مقدارى است مناسب، با وسعت زمانى كه شب زنده دارى كرده اند. و مراد از (نمازى كه مامور شده اند به جاى آورند) نمازهاى واجب است، بنابر اين، اگر آيه را مدنى بدانيم منظور همين نمازهاى واجب پنجگانه خواهد بود، و اگر مكى باشد بايد بگوييم منظور نمازهايى است كه قبل از هجرت واجب بوده ، و مراد از ، زكات واجب است، و منظور از (قرض دادن آن به خداى تعالى)، انفاقهاى غير زكات و صدقات مالى است كه در راه خدا داده مى شود. و عطف امر به اقامه نماز و دادن زكات و قرض دادن به خدا به مسأله تخفيف، براى اشاره به اين معنا بوده كه تكاليف دينى همچنان به وجوب و اهميت خود باقى است، و خداى تعالى همچنان به امر آن اعتنا دارد، پس كسى خيال نكند كه تخفيف از شب زنده دارى به ساير وظائف سرايت كرده، در حقيقت آيه مورد بحث از اين نظر شبيه به آيه نجوى است، كه وقتى (به منظور تخفيف ) حكم صدقه دادن قبل از نجواى با رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم را بر مى دارد، بلافاصله مسأله وجوب نماز و زكات و اطاعت خدا و رسولش را خاطرنشان مى سازد و مى فرمايد: (فاذ لم تفعلوا و تاب اللّه عليكم فاقيموا الصلوه و اتوا الزكوه و اطيعوا اللّه و رسوله ).
ادامه👇 🔸(و ما تقدموا لانفسكم من خير تجدوه عند اللّه هو خيرا و اعظم اجرا) - كلمه (من خير) بيان  است، و مراد از (خير مطلق)، اطاعت است، چه واجب و چه مستحب ، و كلمه هو يا ضمير فصل است، و يا تأكيد ضمير در  است. و معناى آيه اين است كه: هر اطاعتى كه به نفع خود از پيش بفرستيد - يعنى براى اينكه با آن زندگى آخرتى خود را تاءمين كنيد - نزد خدا آن را خواهيد ديد، يعنى در روز لقاء اللّه آن را بهتر از همه كارهاى نيك كه مى كرديد، و يا بهتر از هر چيزى كه در دنيا باقى مى گذاريد، و پر اجرتر از آن خواهيد يافت. (و استغفروا اللّه ان اللّه غفور رحيم ) - سوره مورد بحث را با امر به استغفار ختم نمود، و در اينكه فرمود: (به درستى خدا غفور و رحيم است) اشعارى به وعده مغفرت و رحمت هم دارد، و بعيد نيست مراد از  انجام مطلق طاعات باشد، چون طاعات وسائلى هستند كه با آن مغفرت خدا شامل حال آدمى مى شود، پس مى توان گفت : هر طاعتى استغفار است. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بحث روایتی سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روايتى 🔸(روايتى درباره تخفيف تهجّد شبانه، قرائت قرآن، تجارت، قرض به خدا و...) در تفسير قمى در روايت ابى الجارود از امام باقر عليه السلام آمده كه در تفسير آيه (ان ربك يعلم انك تقوم ادنى من ثلثى الليل و نصفه و ثلثه) فرمود: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم اين عمل را انجام داد، و مردم را به آن بشارت داد، ولى بر آنان دشوار آمد و (علم ان لن تحصوه )، و خداى تعالى دانست كه ضبط يك سوم و نصف و دو سوم براى مردم دشوار است، يك مسلمان نيمه شب از خواب برمى خيزد، در حالى كه نمى داند (شب در اين فصل)، چه ساعتى نصف يا ثلثان مى شود، و چه بسا براى درك آن ساعتهاى معين تا به صبح بيدار بماند. لذا خداى تعالى اين آيه را نازل كرد: (ان ربك يعلم انك تقوم... علم ان لن تحصوه ) و فرمود: خدا مى داند كه شما نمى توانيد نصف و ثلث را به دست بياوريد. ولذا اين آيه شريفه آن حكم را نسخ كرد، (فاقروا ما تيسر من القران) و بدانيد كه هيچ پيغمبرى نيامده مگر اينكه نماز شب را در خلوت مى خواند، و هيچ پيغمبرى اين نماز شب را در اول شب بجا نمى آورد. مؤلف: حاصل روايت اين است كه صدر سوره نماز شب را واجب كرده، و ذيلش آن را نسخ كرده. البته قريب به اين معنا از طرق اهل سنت هم از ابن عباس و غيره روايت شده كه ما در بيان سابقمان درباره نسخ صحبت كرديم. و در مجمع البيان است كه حاكم ابو القاسم ابراهيم حسكانى، به سند خود از كلبى از ابى صالح از ابن عباس روايت كرده كه در مورد جمله (و طائفه من الذين معك ) گفته است. منظور على و ابوذر است. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🔸پایان تفسير سوره المزمل از تفسير شریف المیزان 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 متن سوره _____________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 ترتیل وترجمه سوره 🎙 ترتیل موسسه پیامبر مهر ورحمت ⏳زمان : ۵:۴۱ دقیقه _______ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
Parhizgar072.mp3
819.2K
🌺 ترتیل سوره 🎙 استاد پرهیزگار ⏳زمان :۵:۲۴دقیقه ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ترجمه آیات 1⃣الی 7⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ترجمه آيات 🔸به نام خدا كه هم رحمان است و هم رحيم. 🔸(تو اى پيامبر) بگو از راه وحى به من چنين رسيده كه چند نفر از طايفه جن قرآن را شنيده و سپس به بقيه گفته اند: ما قرآنى عجيب شنيديم1⃣ 🔸قرآنى كه به سوى رشد هدايت مى كند و به همين جهت بدان ايمان آورديم و هرگز احدى را شريك پروردگار خود نخواهيم گرفت2⃣ 🔸و اينكه خداى تعالى پروردگار عظيم ما است نه همسرى گرفته و نه فرزندى3⃣ 🔸و اينكه آن چه سفيه و نادانى از ما در باره خدا مى گفت از حق دور بود4⃣ 🔸 ما (كه تاكنون مشرك بوده ايم فريب خورده ايم چون ) احتمال نمى داديم انس و جن به خدا دروغ ببندند ولى اينك كه قرآن به گوشمان خورد فهميديم دروغ بسته بودند5⃣ 🔸و اينكه مردمى از انس به مردمى از جن پناه مى بردند و همانها باعث بيشتر شدن بدبختى انسيان مى شدند6⃣ 🔸آنها هم مثل شما پنداشتند كه خدا احدى را مبعوث نمى كند7⃣ 🔸و ما با آسمان تماس گرفتيم ديديم پر شده است از نگهبانان قوى و شهابها8⃣ 🔸با اينكه ما قبلا به راحتى در آسمان بگوش مى نشستيم ولى امروز هر كس بخواهد چيزى بشنود شهابها را در كمين مى بيند9⃣ 🔸و ديگر نمى توانيم بفهميم كه پروردگار زمينيان شر آنان را خواسته و يا رشد ايشان را خواسته است🔟 🔸و اينكه ما نيز دو قسم هستيم بعضى براى ايمان آوردن صلاحيت دارند و بعضى ندارند و هميشه اين اختلاف در بين ما هم بوده است 1⃣1⃣ 🔸و اينكه ما يقين كرديم كه هيچ كس از ما نمى تواند خدا را در زمين عاجز كند و يا از زمين بگريزد به طورى كه خدا از گرفتن و عقوبت او عاجز شود2⃣1⃣ 🔸و اينكه وقتى ما اين هدايت را شنيديم بدان ايمان آورديم، اينك به همه شما جنيان مى گوييم هر كس به پروردگار خود ايمان بياورد ترسى ندارد از اينكه چيزى به ظلم از او ناقص شود و نه از اينكه ناملايمات بيچاره اش كند3⃣1⃣ 🔸و اينكه ما نيز دو طايفه ايم بعضى از ما مسلمانند و بعضى منحرف پس هر كس تسليم خدا گردد راه رشد را پيش گرفته است4⃣1⃣ 🔸و اما منحرفين براى دوزخ هيزم خواهند بود5⃣1⃣ 🔸و اينكه اگر جن و انس بر راه رشد استقامت بورزند ما ايشان را آبى گوارا و زياد مى چشانيم6⃣1⃣ 🔸تا در آن آزمايششان كنيم و كسى كه از ياد پروردگارش اعراض كند خدا او را به راه عذابى دشوار مى اندازد7⃣1⃣ _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بیان آیات سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بيان آيات🌺 🔸اين سوره به داستان چند نفر از طايفه جن اشاره مى كند كه صوت قرآن را شنيدند، و ايمان آورده، به اصول معارف دين اقرار كردند. و از اين اشاره تسجيل نبوت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم نتيجه گيرى مى شود، و نيز اين سوره به وحدانيت خداى تعالى در ربوبيت و مسأله معاد هم اشاره مى كند. اين سوره به شهادت سياقش در مكه نازل شده. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیات1⃣ و 2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰قل اوحى الى انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرانا عجبا1⃣ 🔰 يهدى الى الرشد...2⃣ 🔸در اين آيه شريفه رسول گرامى خود را دستور داده كه داستان زير را براى امتش نقل كند. و منظور از اينكه بگويد (به من وحى شده ) اين است كه خدا به من وحى كرده، و مفعول كلمه  قرآن است، كه البته در ظاهر آيه نيامده، چون كلام بر آن دلالت داشته. و كلمه  به معناى جماعت است، كه شامل از سه نفر تا نه نفر مى شود، اين طور مشهور است. ولى بعضى گفته اند از سه تا چهل نفر را شامل مى شود. 🔸و كلمه  - به فتحه عين و فتحه جيم - به معناى چيزى است كه به خاطر غير عادى بودنش آدمى را به تعجب وا دارد، و اگر قرآن را عجب خواندند، براى همين بوده كه كلامى است خارق العاده، هم در الفاظش و هم در معانى و معارفش، مخصوصا با در نظر گرفتن اينكه اين كلام از شخصى صادر شده كه بى سواد است، نه مى تواند بخواند و نه بنويسد. و كلمه  به معناى رسيدن به واقع در هر نظريه است، كه خلاف آن يعنى به خطا رفتن از واقع را  مى گويند.(هدايت قرآن به سوى رشد) همان دعوت او است به سوى عقايد حق و اعمالى كه عاملش را به سعادت واقعى مى رساند. و معناى آيه اين است كه : اى رسول ! به مردم بگو به من وحى شده - خدا به من وحى كرده - كه چند نفرى از جن قرآن را شنيدند و وقتى به قوم خود برگشتند به ايشان گفتند: ما كلامى را شنيديم خواندنى، كه كلامى خارق العاده بود، و به سوى عقايد و اعمالى دعوت گفتارى پيرامون جنّ (آنچه درباره جنّ در آيات قرآن آمده است) كلمه  به معناى نوعى از مخلوقات خداست كه از حواس ما مستورند، و قرآن كريم وجود چنين موجوداتى را تصديق كرده، و در آن باره مطالبى بيان كرده: 🔸اول اينكه : اين نوع از مخلوقات قبل از نوع بشر خلق شده اند. 🔸دوم اينكه: اين نوع مخلوق از جنس آتش خلق شده اند، همچنان كه نوع بشر از جنس خاك خلق شده اند، و در اين باب فرموده: (و الجان خلقناهم من قبل من نار السموم). 🔸سوم اينكه: اين نوع از مخلوقات مانند انسان زندگى و مرگ و قيامت دارند، و در اين باب فرموده : (اولئك الذين حق عليهم القول فى امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس). 🔸و چهارم اينكه: اين نوع از جانداران مانند ساير جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد و تكاثر دارند، و در اين باره فرموده: (و انه كان رجال من الانس يعوذون برجال من الجن). 🔸پنجم اينكه: اين نوع مانند نوع بشر داراى شعور و اراده است، و علاوه بر اين، كارهايى سريع و اعمالى شاقه را مى توانند انجام دهند، كه از نوع بشر ساخته نيست، همچنان كه در آيات مربوطه به قصص سليمان عليه السلام و اينكه جن مسخر آن جناب بودند، و نيز در قصه شهر سبا آمده است. 🔸ششم اينكه: جن هم مانند انس مؤمن و كافر دارند، بعضى صالح و بعضى ديگر فاسدند، و در اين باره آيات زير را مى خوانيم (و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون، انا سمعنا قرانا عجبا يهدى الى الرشد فامنا به )، (و انا منا المسلمون و منا القاسطون)، و (انا منا الصالحون، و قالوا يا قومنا انا سمعنا كتابا انزل من بعد موسى مصدقا لما بين يديه يهدى الى الحق و الى طريق مستقيم يا قومنا اجيبوا داعى الله)، و آيات ديگرى كه به ساير خصوصيات جنيان اشاره مى كند. از كلام خداى تعالى استفاده مى شود كه ابليس از طايفه جن بوده، و داراى فرزندان و قبيله اى است، چون در قرآن مى خوانيم: (كان من الجن ففسق عن امر ربه )، و نيز مى خوانيم : (افتتخذونه و ذريته اولياء من دونى)، و نيز مى خوانيم: (انه يريكم هو و قبيله من حيث لا ترونهم ). _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ادامه تفسیر آیه 2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فامنا به و لن نشرك بربنا احدا2⃣ 🔸اين جمله از ايمان جنيان به قرآن و تصديق آن به اينكه حق است خبر مى دهد، و جمله (و لن نشرك بربنا احدا)، ايمانشان به قرآن را تأكيد مى كند و مى فهماند كه ايمان جنيان به قرآن همان ايمان به خدايى است كه قرآن را نازل كرده، در نتيجه رب ايشان هم همان خداست، و ايمانشان به خداى تعالى ايمان است، يعنى احدى را ابدا شريك خدا نمى گيرند. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه3⃣ سوره از تفسير شریف المیزان   🔰و انه تعالى جد ربنا ما اتخذ صاحبه و لا ولدا3⃣ 🔸مفسرين كلمه  را به عظمت و بعضى به بهره معنا كرده اند. و آيه شريفه در معناى تاكيدى است براى جمله (و لن نشرك بربنا احدا). وجوه مختلف درباره قرائت انّ به فتح همزه در (و انّه تعالى جدّ ربّنا...) و آيات بعد از آن كه حكايت سخنان جنّيان است بعد از ايمان آوردنشان و قرائت مشهور، كلمه  را به فتحه همزه خوانده، و بعضى آن را و آيات بعدش را كه دوازده آيه است به كسر همره خوانده اند، و درست هم همين است، چون سياق ظهور در اين دارد كه آيات حكايت كلام جن است. 🔸و اما قرائت به فتحه وجه روشنى ندارد، بعضى ها آن را توجيه كرده اند به اينكه جمله ... عطف است بر ضمير مجرور در جمله  و تقدير كلام (امنا به و بانه تعالى جد ربنا...) است، مى خواهد از جنيان خبر دهد به اينكه نسبت به نفى صاحب و ولد براى خدا كه بت پرستان بدان معتقدند ايمان دارند. 🔸ليكن اين توجيه بر اساس عقيده نحويين كوفى درست در مى آيد، كه عطف بر ضمير متصل مجرور را جائز دانسته اند، و اما بنا بر مذهب بصريها كه آن را جائز نمى دانند، بعضى از قبيل فراء و زجاج و زمخشرى - به طورى كه از ايشان حكايت شده - گفته اند كه: كلمه و  عطف است بر محل جار و مجرور، و محل جار و مجرور  به نصب است، چون اين جمله در معناى (تصديق داريم آن را) مى باشد كه كلمه آن را مفعول ايمان به معناى تصديق است، و تقدير كلام (و صدقنا انه تعالى جد ربنا...) مى باشد. ولى خواننده خود مى داند كه اين توجيه، توجيه درستى نيست. بعضى ديگر اين قرائت را توجيه كرده اند به اينكه: در جمله عطف شده حرف جرى در تقدير است، و چنين تقديرى در دو حرف و  شايع است، و تقدير كلام (امنا به و بانه تعالى جد ربنا...) مى باشد. 🔸يك اشكال به همه اين وجوه وارد است، چه آن وجهى كه مى گفت جمله و ..  عطف به ضمير مجرور است، و چه آن كه مى گفت عطف به محل آن است، و چه آن كه مى گفت حرف جرى در جمله معطوف در تقدير است. و آن اشكال اين است كه با اين سه وجه تنها مى توان دو آيه (و انه تعالى جد ربنا...)، و (و انه كان يقول سفيهنا على الله ) را توجيه كرد، و اما براى بقيه آياتى كه كلمه در اول آن آمده، مانند آيه (و انا ظننا ان لن تقول...)، و آيه (و انه كان رجال من الانس.)، و آيه (و انا لمس نا السماء...)، قطعا چاره ساز نيست، چون معنا ندارد جان بگويند ما ايمان آورديم و يا تصديق كرديم كه گمان كرديم انس و جن عليه خدا حرف زشت نخواهند گفت. و باز معنا ندارد گفته باشند ما ايمان آورديم و تصديق كرديم كه رجالى از انس همواره به رجالى از جن پناه مى بردند، و يا گفته باشند: ما ايمان آورديم و تصديق كرديم كه ما به آسمان نزديك شديم، و ديديم كه چنين و چنان بود. پس با آن سه توجيه هيچ دردى دوا نمى شود، تنها چاره در همان است كه بعضى از مفسرين ابراز داشته اند، و آن اين است كه اگر دو آيه اول با تقدير گرفتن ايمان و يا تصديق توجيه شد، قهرا بايد هر يك از بقيه آيات را با تقدير گرفتن فعلى كه متناسب با مفاد آن باشد توجيه نمود. 🔸بعضى ديگر از مفسرين مفتوح بودن كلمه در آيه مورد بحث را اينطور توجيه كرده اند كه اين آيه و همه آياتى كه كلمه  در آغاز آن آمده عطف است بر جمله (انه استمع نفر...)، و فساد اين توجيه بر كسى پوشيده نيست، براى اينكه در اين صورت بايد بگوييم همه آيات در مقام خبر دادن از مطالبى است كه به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم وحى شده، كه جنى ها چنين و چنان گفتند:(قل اوحى الى انه استمع... ) به مردم بگو كه به من وحى شده كه چند نفر از جنيان به صداى تلاوت قرآن گوش ‍ دادند، و نزد قوم خود رفته گفتند كه: چنين و چنان شده و نيز به من وحى شده كه (انه جد ربنا) كه او پروردگار عظيم ما است، و نيز به من وحى شده كه بعضى از سفيهان ما عليه خدا حرفهاى بدى مى گفتند. آن وقت اين سؤال پيش مى آيد كه كلمه و  و  اگر جزو كلام جنيان نبوده، و قرآن آن را زياد كرده كه اين يك زيادى مخل است، و نظم كلام را بر هم مى زند، و اگر جزو كلمات خود جنيان است، كه قرآن حكايتش كرده، آن وقت مجموع  و ما بعد آن كلام تامى نخواهد بود، و بايد چيزى در تقدير گرفته شود تا حكايت آن صحيح باشد، و اگر چيزى در تقدير نگيريم عطف شدنش بر جمله (انه استمع...) دردى را دوا نمى كند. دقت فرماييد و از اين نكته غفلت نورزيد. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
 🌺 تفسیر آیه4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انه كان يقول سفيهنا على اللّه شططا4⃣ 🔸كلمه  - به طورى كه راغب گفته - به معناى خفت نفس است، كه از كمى عقل ناشى مى شود. و كلمه شطط به معناى سخن دور از حقيقت است. 🔸اين آيه هم در مقام تأكيد جمله (لن نشرك بربنا احدا) است، و منظورشان از جمله  مشركينى است كه قبل از ايشان در ميان جنيان بوده اند. بعضى هم گفته اند: منظور ابليس است كه او نيز از جنيان بوده. ليكن اين احتمال از سياق آيه بعيد است. _________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه5⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انا ظننا ان لن تقول الانس و الجن على اللّه كذبا5⃣ 🔸اين آيه اعترافى است از جنيان به اينكه خيال كرده بودند انس و جن هر چه مى گويند راست است، و هرگز عليه خدا دروغ نمى گويند در نتيجه وقتى به مشركين برخوردند و از ايشان شنيدند كه نسبت داشتن زن و فرزند به خدا مى دهند باور كردند، و آن وقت به آن نسبتهاى ناروا ايمان آورده در نتيجه مثل خود آنان مشرك شدند، و همچنان در شرك بودند تا اينكه قرآن را شنيدند، و حقيقت برايشان روشن گرديد، و اين اعتراف جنيان در حقيقت تكذيب مشركين انسى و جنى است. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه6⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انه كان رجال من الانس يعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا6⃣ 🔸راغب مى گويد: كلمه  به معناى ملتجى شدن به غير است و جمله (رهقه الامر) معنايش اين است كه قهر فلان امر بر او احاطه كرد كلمه  به گناه و طغيان هم تفسير شده. بعضى هم آن را به ترس و شر معنا كرده اند. بعضى ديگر گفته اند: به معناى ذلت و ضعف است. و همه اين معانى لازمه معناى اصلى كلمه است. و مراد از پناه بردن انس به جن - بطورى كه گفته اند اين است كه در عرب رسم بوده كه وقتى در مسافرت در شب به بيابانى بر مى خوردند از شر جانوران و شر سفيهان جنى به عزيز آن بيابان كه سرپرست جنيان است پناه مى بردند و مى گفتند: من پناه مى برم به عزيز اين وادى از شر سفهاى قومش. و از مقاتل نقل شده كه گفته : اولين كسى كه به جن پناهنده شد طايفه اى از يمن، و سپس قبيله بنى حنيفه بودند، و آنگاه در همه عرب شايع گرديد. 🔸و بعيد نيست مراد از (پناهنده شدن به جن ) اين باشد كه براى رسيدن به مقاصدشان به كاهنى مراجعه نموده، از او بخواهند جن را به كمك دعوت كند، و اينكه گفته اند: رسم بوده هر گاه از اذيت و مضرت جن مى ترسيدند، به مردانى از انس مراجعه مى كردند، به همين معنا برگشت مى كند. 🔸بنابراين، ضمير اولى از دو ضمير در  به رجالى از انس، و دومى به رجالى از جن بر مى گردد، و معناى جمله اين است كه رجال جن گناه رجال انس و طغيان و يا ذلت و ترس آنان را زيادتر كردند. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه7⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انهم ظنوا كما ظننتم ان لن يبعث اللّه احدا7⃣ 🔸ضمير  به رجالى از انس بر مى گردد و خطاب در ظننتم متوجه قوم جنى ايشان است، و مراد از بعث، بعث رسول به رسالت است، كه مشركين منكر آنند. بعضى گفته اند: مراد از بعث زنده كردن مردگان است، ولى سياق آيات معناى اول را تأييد مى كند. و از بعضى نقل شده كه گفته اند: اين آيه و آيه قبلش اصلا جزو كلام جنى ها نيست، بلكه كلام خداى تعالى است كه در وسط آيات حاكى كلام جنيان به عنوان جمله معترضه قرار گرفته، بنابر اين نظريه، ضمير  به جنيان بر مى گردد، و خطاب در $ظننتم به مردم است، ولى اين نظريه از سياق آيات به دور است. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
 🌺 تفسیر آیه 8⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انا لمسنا السماء فوجدناها ملئت حرسا شديدا و شهبا8⃣ 🔸(لمس سماء) به معناى نزديك شدن به آسمان به وسيله صعود بدان است، و كلمه  - به طورى كه گفته اند - اسم جمع كلمه حارس است، و به همين جهت با صفت مفرد توصيف شده، و مراد از ، نگهبانان قدرتمندى است كه نمى گذارند شيطانها در آسمانها استراق سمع كنند، و به همين جهت دنبالش فرمود: ، كه منظور از شهابها سلاح آن نگهبانان است. مفاد آيه : (و انّا لمسنا السّماء...) و آيه: (و انّا كنّا نقعد منها...) كه از ممنوع شدن جنّيان از صعود به آسمان و استراق سمع، همزمان با بعثت پيامبر اسلام صلى اللّه عليه و آله خبر مى دهد _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه9⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انا كنا نقعد منها مقاعد للسمع فمن يستمع الان يجد له شهابا رصدا9⃣ 🔸از صدر اين آيه اگر منضم با آيه قبلى در نظر گرفته شود اين معنا استفاده مى شود: پر شدن آسمان از حارسان شديد اخيرا پيش آمده، و قبلا چنين نبوده، بلكه جنيان آزادانه به آسمان بالا مى رفتند، و در جايى كه خبرهاى غيبى و سخنان ملائكه به گوششان برسد مى نشستند. و از ذيل آيه كه با (فاء) تفريع فرموده ... و ذيل آيه را متفرع بر همه مطالب گذشته نموده، استفاده مى شود كه جنيان خواسته اند بگويند از امروز هر كس از ما بخواهد در آن نقطه هاى قبلى آسمان به گوش بنشيند، تيرهاى شهابى را مى يابد كه از خصوصياتش اين است كه تيراندازى در كمين دارد. در نتيجه از مجموع دو آيه اين خبر به دست مى آيد كه: جنيان به يك حادثه آسمانى برخورده اند، حادثه اى جديد كه مقارن با نزول قرآن و بعثت خاتم الانبياء صلوات اللّه عليه رخ داده، و آن عبارت از اين است كه با بعثت آن جناب، جنيان از تلقى اخبار غيبى آسمانى و استراق سمع براى به دست آوردن آن ممنوع شده اند. 🔸در اينجا به استدلال عجيبى از بعضى از مفسرين بر مى خوريم، و آن اين است كه اين دو آيه رد بر كسانى است كه معتقدند داستان رجم شيطانها از آسمان، قبل از بعثت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم هم بوده، و آنچه بعد از بعثت رخ داده پر شدن آسمان از نگهبان است، چون فرموده :  و اين جمله ظهور دارد در اينكه اصل نگهبانان در آسمان بوده اند، آنچه بعد از بعثت رخ داده پر شدن آسمان از نگهبان است. و نيز جمله: (نقعد منها مقاعد للسمع )، ظهور دارد در اينكه مادر آسمان بعضى از نشيمنگاهها را خالى از حارس و شهب مى يافتيم، و اما امروز هيچ جاى خالى نيست، همه جا پر شده، به طوريكه در هر نقطه بنشينى براى استراق سمع شهابى را در كمين مى بينى. 🔸و اين استدلال همانطورى كه گفتيم عجيب است، براى اينكه اگر اين دو آيه مى خواستند از پر شدن آسمان از حارسان و زياد شدن عدد آنان به حدى كه جاى خالى در آن نمانده خبر دهد، بايد نفى را متوجه شنيدن از تمامى نقاط كند، در قبال وضع گذشته كه جنيان مى توانستند در بعضى نقاط بنشينند، و اسرار را بشنوند، نه اينكه نفى را متوجه صرف شنيدن كند، و ما مى بينيم در آيه شريفه (فمن يستمع الان يجد له شهابا رصدا) سخنى از همه نقاط و بعضى نقاط نگفته، تنها فرموده: هر كس از جنيان بخواهد چيزى بشنود شهابى را در كمين مى بيند. 🔸و بر فرض قبول كنيم كه از اين عبارت نفى كلى استفاده مى شود و مى خواهد سمع را على الاطلاق نفى كند و همين مقدار در نفى كلى كافى باشد، ليكن همينكه مى دانيم غرض خبر دادن از پر شدن آسمان از حارسان است، با اينكه قبلا بعضى از نقاطش خالى بوده، و همچنين اينكه جمله (فمن يستمع..) را مقيد كرد به قيد ، خود دليل بر اين است كه امر جديدى در باره رجم جن رخ داده، و آن امر جديد اين است كه جنيان را از تمامى نقاط رحم مى كنند، و از بگوش نشستن آنان به طور مطلق جلو گيرى مى شود، در حالى كه قبلا اينطور نبوده، و آنها مى توانسته اند در بعضى از نقاطا ستراق سمع كنند، و كسى جلوگيرى ننمايد، و اين مقدار براى اثبات ادعاى مدعى كافى است. و بايد اين را هم متوجه بود كه مفاد آيه رخ دادن رجم جن به وسيله شهاب رصد است، نه پيدايش اصل شهاب آسمانى، پس اين اشكال وارد نيست كه كسى بگويد شهابها قبل از زمان رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم و نزول قرآن هم بودند، چون آنچه از قرآن استفاده مى شود اين است كه در عهد رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم اين حادثه رخ داد، كه شيطانها به وسيله شهاب رجم شدند، و قرآن در هيچ موردى متعرض اصل شهابها نشده، و ما در اول سوره صافات هم مطالبى مربوط به اين بحث ايراد كرديم. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
به امید پیروزی مردمان ستمدیده غزه، و آزادی قدس شریف
🌺 تفسیر آیه🔟 سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انا لا ندرى اشر اريد بمن فى الارض ام اراد بهم ربهم رشدا🔟 🔸كلمه  با - دو فتحه - و كلمه  - با ضمه راء و سكون شين - به معناى رسيدن به واقع است، بر خلاف كلمه  كه به معناى خلاف آن است، و نكره آوردن براى اين است كه بفهماند خداى تعالى نوع خاصى از رشد براى آنان خواسته. 🔸و اينكه جنيان گفتند ما نمى دانيم آيا خداى تعالى شر اهل زمين را خواسته يا رشد آنان را، براى جهل و تحيرى است كه نسبت به مسأله رجم و جلوگيرى از اطلاع يافتن شيطانها از اخبار آسمانى داشته اند، چيزى كه هست اين مقدار را فهميده بودند كه اين حادثه كه در آسمان رخ داده، مربوط به اهل زمين است، حال يا براى خير آنان است و يا شر آنان، اگر خداى تعالى از پديد آوردن اين حادثه خير اهل زمين را خواسته باشد، قطعا آن خير يك نوع هدايت و سعادت اهل زمين خواهد بود، و به همين جهت در شق دوم احتمال خود كه جا داشت بگويند (و يا خير ايشان را) گفتند (و يا رشد ايشان را) مويد اين معنا جمله (او اراد بهم ربهم ) است، كه اشعار به رحمت و عنايت دارد. 🔸جنيان در اين كلام خود فاعل اراده رشد را ذكر كردند ولى در جانب شر فاعل را ذكر نكردند و نگفتند: (اشر اراد بمن فى الارض) بلكه فعل اراده را به صيغه مجهول آوردند، تا هم رعايت ادب را نسبت به خداى تعالى كرده باشند، و هم فهمانده باشند خداى تعالى شرك کسى را نمى خواهد، مگر آنكه خود انسان كارى كرده باشد كه مستحق شر خدايى شده باشد. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه1⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و انا منا الصالحون و منا دون ذلك كنا طرائق قددا1⃣1⃣ 🔸كلمه  به معناى شايستگى است، در مقابل كلمه  كه به معناى ناشايستگى است، و مراد از  - به طورى كه گفته شده - رتبه اى پايين تر و نزديك به رتبه صالحان است. و ليكن آنچه به نظر ما ظهور دارد اين است كه: كلمه:  به معناى غير است، خواسته اند بگويند: بعضى از ما صالحند، و بعضى ديگر غير صالح. مويد اين ظهور جمله بعد است كه مى فرمايد: (كنا طرائق قددا)، ما داراى مسلك هاى متفرق بوديم، و اين عبارت بر تفرقه و تشتت دلالت دارد. و كلمه  جمع طريقه است كه به معناى روشهايى است كه مورد عمل واقع شده باشد، و كلمه  جمع  است، كه از مصدر  و به معناى قطعه است، و اگر طرائق را به وصف قدد توصيف كرد، به اين مناسبت بود كه هر يك از آن طريقه ها مقطوع از طريقه ديگر است، و سالك خود را به هدفى غير هدف ديگرى مى رساند، آن مفسرى هم كه كلمه  را به راههاى متفرق تفسير كرده برگشت كلامش به همين معنا است. و ظاهرا مراد از كلمه الصالحون صالحان به حسب طبع اولى است، آنهايى كه در معاشرت و معامله طبعا اشخاصى سازگارند، نه صالحان به حسب ايمان، چون اگر منظور صلاحيت به حسب ايمان بود مناسب تر آن بود كه اين آيه بعد از آيه و (انا لما سمعنا الهدى امنا به...) قرار گيرد، كه در آن سخن از ايمان آوردن بعد از شنيدن هدايت رفته است. 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: (طرائق قددا) اگر به فتحه خوانده مى شود به خاطر ظرفيت است، و حرف  در تقدير است، در حقيقت (فى طرائق قددا) بوده، يعنى در مذاهب متفرق. 🔸بعضى ديگر گفته اند: فتحه آن به خاطر حذف مضاف است و تقدير آن (ذوى طرائق قددا - صاحبان راه هاى متفرق بوده، اين احتمال هم بعيد نيست كه جمله مذكور استعاره باشد و خواسته باشند خودشان را در اختلاف و تضادى كه دارند تشبيه به طرقى كنند كه هر يك سر از جايى جداگانه در مى آورد. 🔸و معناى آيه اين است كه: بعضى از ما صالحان بالطبع هستند و بعضى غير صالحند، و ما در مذاهب مختلف بوديم (بنا بر اينكه فى در تقدير بگيريم) و يا صاحب مذاهب مختلف بودى (بنا بر اينكه كلمه ذوى را تقدير بگيريم) و يا ما خودمان مثل راههاى بريده از هم هستيم، كه هر كدام از يكجا سر در مى آورد (بنا بر اينكه جمله استعاره باشد ) _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a