این نخواستن ولایت توسط بشریت که باعث شکلگیری سقیفه و خلفای نابهحق شد، تا زمان ظهور ولی عصر سلام الله علیه ادامه دارد.
در ذیل آیه (وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ)(فجر:۴) آمده:
دولت ابوبکر تا زمان ظهور ادامه دارد.
این خلافت جور که در طول تاریخ، هر کدام در یک کشوری با یک عنوانی خلافت میکنند، "استمرار سقیفه" است.
دستبسته بودن امیرالمومنین برای بیعت و نخواستن ولایت توسط بشریت، دست حقیقت را تا زمان ظهور بست.
آن موقعی که درِ خانه حضرت زهرا را آتش زدند و ایشان در خانهشان امنیت نداشتند، در همان زمان و مکان، یهود در امنیت بود.
امیرالمومنین سلام الله علیه هم اشاره کردند که:
اگر ولایت منِ علی را قبول نکنید، منتظر روزی باشید که یهود و نصارا بر گُردهتان سوار شوند و متولیان شما شوند.
این متن هنوز تمام نشده است...
#امیرالمومنین
#ولایت
#خلیفةالله
#سقیفه
📌بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور (ره)
@AllaamehWisdom
🔹️صبر
🔹️ورع
🔹️رضی
🔹️زهد
حکمت چهارم نهجالبلاغه:
وَ قَالَ (علیه السلام) الْعَجْزُ آفَةٌ، وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ، وَ نِعْمَ الْقَرِينُ [الرِّضَا] الرِّضَى.
آن حضرت فرمود: ناتوانى آفت، پايدارى شجاعت، زهد در دنيا ثروت، و پاكدامنى سپر از بلاست. و رضا به قضا همنشينى نيكوست.
#ترجمه_انصاریان
#نهجالبلاغه
#حکمت_چهارم
#مشق_خط
شرح مطلب:
در حکم نهج البلاغه در کلمات قصار، خیلی از مواقع میبینیم مطالبی گفته شده که در ظاهر مطالب ارزشی هستند اما وقتی که انسان محتوا را میبیند که نه تنها از دید ارزشی صحبت نشده است، بلکه یک نوع آثار عینی و واقعی رو بررسی کردهاند، مثل زهد، اما بدون توجه به آن ارزشی که دارد و نه به عنوان یک معیار اخلاقی اینکه انسان بتواند این پایداری را انجام دهد در این نیست که اقدام کند، گاهی اقدام نکردن شجاعت بیشتری میخواهد و این ظرافتی است که حضرت به کار گرفتهاند.
وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، اینجا هم یک نقطه این چنینی دارد، ثروت یعنی دارایی، مثل خانه، ملک، مغازه و ... ، ثروت را در جاهایی به کار میبریم که دارایی باشد، حضرت اینجا در چیزی که ندارد به کار میبرد.
🔻«نداری» دو نوع است: نداشتنی که شما با تمام وجود میخواهی داشته باشی یا حداقل راضی نیستی یا اگر به تو بدهند خوشت میآید و نوع دوم اینکه میگویی همین که دارم کافیست و تمایلات خود را محدود میکنی، آمال، آرزوها و شهوات و تمایلاتی که در زندگی برای انسان پیدا میشود کسی با اراده و تصمیم خودش میگوید جلویش را گرفتم، فرض کنید برای پستی به کسی مراجعه میکنند و او را برای آن پست کاندید میکنند ولی او میگوید میخواهم آزاد و رها باشم، با تمایل و دست خودش به این نداری، منصوب نشدن، نداشتن و نرسیدن صحه میگذارد و آن را میپذیرد، این «ورع» است که حضرت میفرمایند این ورع و این نوع نداری که با تمایل انسان همراه است و انسان با دست خود آن را انجام میدهد ثروتی است که از ثروتی که در اثر دارایی است بالاتر است، زیرا با این دارایی بینیاز هستی و میتوانی کارهایی بکنی و راضی و خشنود باشی ولی آثاری که با نداریای که انسان با دست خود آن را میپذیرد قابل مقایسه نیست، این است که زهد خودش یک ثروت و دارایی میشود و ملاکهای دارایی را بیشتر دارد...
این متن هنوز تمام نشده است...
#حکمت
#نهجالبلاغه
#محمدحسین_قدوسی
#مکتب_علامهطباطبایی
@AllaamehWisdom
وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ، ورع پرهیزکاری است، پرهیزکاری به این معنا نیست که چیزی نخوری و هیچ کاری انجام ندهی بلکه زندگی عادی را انجام میدهی و در این زندگی عادی انسان دچار شهوات و هویها و انواع و اقسام خواستههایی میشود که آن خواستهها به طور طبیعی به او فشار میآورند، کسی که ورع دارد خود را عادت میدهد که در مقابل این خواستهها مقاومت کند و اختیار خود را به این خواستهها و هویها و شهوات ندهد در عین اینکه ممکن است در طی زندگی به طور طبیعی به دنبال آن خواسته ها برود، خواه تجارت باشد، ازدواج باشد، پذیرش منصبی برای خدمت باشد و ... اما ورع دارد یعنی اختیارش در دست این تمایلات، شهوات و هویها نیست و بر طبق عقل خودش جلو میرود، آن مقداری که عقلش ایجاب میکند و به او اجازه میدهد به دنبالش میرود، اگر ذرهای تمایلات خواست او را در جهتی ببرد که عقلش نمیپذیرد یک ملکه، قدرت و اقتداری درون خود دارد که اصلا به آن مرزها نزدیک نمیشود.
#نهجالبلاغه
#حکمت_چهارم
#مشق_خط
#محمدحسین_قدوسی
شرح مطلب:
مثلا در کار سیاسی وقتی احتمال شائبهای را می دهد (مثل کسانی که در زمان انتخابات به یک کاندید پیشنهاد کمک میدهند که در فضای سیاسی در همه جای دنیا شایع است) به شدت مواظبت میکند، پرهیزکاری دارد و تک تک اینها را بررسی میکند که مثلا پولی که الان میخواهند بدهند بعدا انتظار نابجایی نداشته باشند، اگر وی منصوب شد مبادا دینی از کسی که به او کمک کرده حاصل شود و باعث شود در جایی از مرز حق و باطل عبور کند.
ورعی که در ظرف ما هست با ورع امیرالمومنین متفاوت است، اما هر یک از ما به تناسب خودمان وقتی که مواظبت داریم و این اقتدار و قدرت در وجود ما ایجاد شده است که مرزهای حق و باطل و هوی عقلانی برای خواستهایمان را با دقت مواظبت کنیم، این پرهیزکاری است.
این پرهیزکاری مثل سپر انسان است چون انسان از این هوی ها و تمایلات صدمه میخورد، تاجر طمع میکند که فلان جا پول بیشتری است و از طریق این طمع فریب می خورد، انسان سیاسی هم به همین شکل. در همه کارها وقتی این ورع ملکه باشد و انسان پرهیزکاری و قدرت داشته باشد، کسی که از بیرون بیاید نمیتواند انسان را فریب دهد؛ همین طور در رفتارها، آرزوها و تمایلات خودش پرهیزکاری مثل سپری میماند که انسان را در برابر خطرات حفظ میکند چون خطرات از طریق تمایلات، هوی ها و آمال و آرزوهای انسان حادث میشود.
وَ نِعْمَ الْقَرِينُ [الرِّضَا] الرِّضَى، اثر همنشین و قرین این است که انسان با آن خوش است. وقتی شما دوست خوبی دارید و با او صحبت میکنید و گپ میزنید اثرش این است که یک شادی و نشاط و راحتی به انسان می دهد. رضایت انسان و اینکه انسان زود راضی بشود و گرفتار آمال و آرزوها نباشد، این بهترین قرین است؛ زیرا اثری که همنشین دارد این «رضا» بیشتر، بهتر و کامل تر دارد. همنشین مشکلاتی دارد، میتواند خوب یا بد باشد یا همیشه در دسترس نیست اما رضایت همیشه در وجود شما هست. گاهی زندگی افرادی که مشکلاتی دارند با یک رضایتی همراه است، آنها با وجود تلاش و حرکت و وجود مشکلات زندگی درجه رضایت بالایی دارند و برخی نیز برعکس، گاهی زندگی درونی افراد به نوعی است که همیشه ناراضی است و درونش همواره با یک آشوب و عدم رضایتی همراه است. وقتی این رضایت و عدم رضایت را مقایسه میکنیم کسی که این رضایت برایش فراهم باشد مثل این است که همیشه همنشینی – رضایت – دارد که با این همنشین همیشه خوش و راحت است. همان طور که گفته شد به این معنا نیست که تلاش نمیکند و کوشش و تکاپوی کمتری از فردی دارد که دچار عدم رضایت است. رضایت و تلاش کردن دو مقوله جداست، رضایت حالتی درونی است که منافاتی با تلاش ندارد بلکه فردی که رضایت دارد با قدرت، اقتدار، تسلط و اعتماد به نفس بیشتر به دنبال کار میرود، در حقیقت چنین فردی با یک سکون و آرامشی همراه است و به راحتی میتواند تصمیم بگیرد.
پایان
#حکمت
#نهجالبلاغه
#محمدحسین_قدوسی
#مکتب_علامهطباطبایی
@AllaamehWisdom