↩️ ادامـــهٔ «پست قبل»
حضرت رسولالله اميرالمؤمنين على بن أبیطالب را طلبيده، و او را امر كردند در بستر خودشان بخوابد، و برد سبز رنگى كه مخصوص آن حضرت بود بر روى خود بكشد.
على بن أبیطالب همين كار را كرد و پيغمبر از منزل خارج شد[1].
و نيز با اسناد خود از أبىرافع روايت كند كه چون آن حضرت تصميم هجرت گرفت، على را امر نمود كه در مكه بماند، و بعداً اهلبيت رسول خدا را به مدينه بفرستد، و او را امر نمود كه امانت او را ادا كند، و وصايائى كه مردم به حضرت نموده بودند انجام دهد، و امانتهائى كه به حضرت سپرده بودند، على همهٔ آنها را به صاحبانش بازگرداند.
و او را امر نمود كه در آن شب خروج در بستر او به پشت بخوابد، و فرمود: اگر قريش تو را در بستر من بدينحال ببينند مطلب بر آنها مشتبه شده و در جستجوى من برنمىخيزند.
قريش پيوسته از منزل آن حضرت به فراش رسول خدا نگاه مىكردند، و على را در فراش خوابيده مىديدند، و گمان مىكردند كه پيغمبر خوابيده است، تا چون صبح شد و در فراش، على را يافتند، با خود گفتند محمد از مكه بيرون نرفته است، اگر بيرون مىرفت على را نيز مسلماً با خود برده بود.
همين مطلب آنها را در اشتباه انداخته از تفحص پيغمبر در خارج مكه مأيوس شدند.
و پيغمبر على را امر نموده بود كه بعداً به مدينه ملحق شود.
على اهلبيت رسول خدا را به مدينه فرستاد، و سپس خود راه مدينه را گرفت، و براى آنكه كفار از حركت او اطلاع حاصل نكنند شبها پياده راه مىرفت و روزها خود را مخفى مىداشت تا به مدينه رسيد.
چون خبر ورود على را به پيغمبر دادند فرمود: ادْعوا إلیّ عَلِیاً قیل: یا رَسولَاللّٰهِ لایقْدِرُ أنْ یمْشیَ.
على را بسوى من بخوانيد! عرض كردند: اى پيغمبر خدا، على ديگر قادر به حركت نيست!
پيغمبر اكرم خود براى ملاقات على آمدند، چون على را با آن كيفيت ديدند دست بگردن او درآويخته و در آغوش كشيدند، پاهاى على متورم شده و در اثر طول راه و پياده رفتن در شبهاى تار، قطره قطره از آن خون مىچكيد، حضرت از روى ترحم و شفقت بر على گريستند، و آب دهان خود را بر جراحات پاى او ماليدند، و براى عافيت او دعا كردند، و گويند: تا هنگامى كه بدرجهٔ شهادت رسيد هيچگاه از درد پا شكايتى ننمود.[2]
يعقوبی میگويد[3] و نيز قندوزى روايت مىكند[4] كه ثعلبى در تفسير خود، و ابنعقبه در «ملحمهٔ» خود، و أبوالسعادات در «فضائل العترة الطاهرة» و غزالى در «إحياءالعلوم»، با سندهاى متصل خود از ابنعباس، و از أبورافع، و از هند بن أبىهالة ربيب رسول خدا كه مادرش خديجه أمالمؤمنين بود روايت مىكنند كه آنها گفتند:
قال رسولالله صلىاللهعليهوآله: أوْحَی اللّٰهُ إلی جِبرائیلَ وَ میکائیلَ إنّی آخَیتَ بَینَکما وَ جَعَلْتُ عُمْرَ أحَدِکما أطْوَلَ مِنْ عُمْرِ صاحِبِهِ، فَأیکمُا یؤْثِرُ أخَاهُ عُمْرَهُ؟
فَکلاهُما کرِها الْمَوتَ؛ فَأوْحَی اللّٰهُ إلَیهِما إنّی آخَیتُ بَینَ عَلِیٍّ وَلیّی وَ بَینَ مُحَمَّدٍ نَبیّی فآثَر عَلِیٌّ حَیاتَهَ لِنبیّی.
فَرَقَدَ عَلی فِراشِ النَّبیِّ یقیهِ بَمُهْجَتِهِ اهْبِطا إلَی الَأرْضِ وَ احْفَظاهُ مِنْ عَدُوِّهِ.
فَهَبَطا فَجَلَسَ جَبْرَئیلُ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ میکائیلُ عِنْدَ رِجْلَیهِ، وَ جَعَلَ جِبرائیلُ یقولُ: بَخٍّ بَخٍّ مِنْ مِثْلِک یا بْنَ أبیطالِبٍ، وَ اللّٰهُ عَزَّ وَ جَلَّ یباهی بِک الْمَلِائکةَ فَأنْزَلَ اللّٰهُ:
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّٰهِ»[5].
▪️ادامـــه دارد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- «اسد الغابة» ج4، ص18
2- «اسد الغابة» ج4، ص19
3- «تاريخ يعقوبى»، ج1، ص39
4- «ينابيع المودة» ص92 و نيز در «تذكرهٔ سبط» ابن جوزى ص21 آمده است و نيز در «اسد الغابة»، ج4، ص25 آمده است و نيز در «فصول المهمه» ابن صباغ در ص33 از غزالى روايت كرده است.
5- سورهٔ بقره: 2 - آيهٔ 207
🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل»
همهٔ آنها گفتهاند: كه پيغمبر اكرم فرمودند:
خداوند وحى فرستاد به جبرئيل و ميكائيل كه من بين شما دو فرشته عقد برادرى بستهام، و عمر يكى از شما را درازتر از ديگرى قرار دادهام، كدام يک از شما عمر بيشتر را به برادرش ايثار مىكند؟
هر دوى آنها از موت اظهار كراهت نمودند، و راضى نشدند كه عمر زيادى خود را بديگرى بدهند.
خداوند به آنها وحى فرستاد: كه من عقد برادرى بين پيغمبر خود محمد و بين ولىّ خود على بستهام، و على عمر خود را به محمد ايثار نموده، و در فراش او جان خود را در كف گرفته و خوابيده است، و مىخواهد خون او را با فداكارى خود حفظ كند. برويد بسوى زمين! و او را از دشمنانش حفظ كنيد.
هر دو به پائين در روى زمين نازل شدند، جبرائيل نزد سر آن حضرت نشست، و ميكائيل در نزد پاى آن حضرت، و جبرائيل شروع كرد به تحسين و مىگفت: به به از مثل تو اى فرزند أبیطالب.
خداوند عزّوجلّ به واسطهٔ فداكارى تو بر ملائكهٔ خود مباهات نموده است، و سپس اين آيه در شأن و منزلت على بن أبیطالب بر رسول اكرم فرود آمد: بعضى از مردم جان خود را براى بدست آوردن رضاى خدا مىفروشند، «و الله بصير بالعباد»[1].
در روايات است كه چون پيغمبر از مكه خارج شد، يكسره به غار ثور رفت، و سه روز در آنجا متوقف و مخفى بود، عنكبوت و كبوتر در دهانهٔ غار لانه گذارده، و تار بسته بودند.
كفار براى جستجوى پيغمبر تا در غار آمدند، ولى خدا آنها را از رفتن درون غار منصرف نمود.
و در ليلةالمبيت آن افراد جنگجو كه از هر عشيره گرد آمده بودند، خواستند شبانه در منزل بريزند، و پيغمبر را قطعه قطعه كنند، أبولهب نگذاشت و گفت: در اين خانه زنان و اطفال هستند، شما مراقب محمد تا به صبح بوده باشيد، و خانهٔ او را از هر طرف در احاطهٔ خود محفوظ داريد، براى آنكه فرار نكند.
چون صبح شد، يكباره همه در منزل ريختند، على يكمرتبه برد سبز را از روى خود برداشته و ايستاد.
گفتند: يا على محمد كجاست؟
فرمود: مگر او را بدست من سپرده بوديد؟
در اينحال چون دانستند پيغمبر خارج شد، در جستجوى او برآمدند، و خداوند آن حضرت را بحول و قوهٔ خود مصون داشت.
📚 امامشناسی، ج۱، ص۱۱۸-۱۲۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سورهٔ بقره: 2 - آيهٔ 207
🆔 @allame_tehrani
💫 اهمیت ایثار
انسان خودش احتياج دارد ولى براى رفيقش ايثار میكند، اين انسان را از جا میكَند. بعضى از اين ماشينها كه موتور خيلى قوىاى دارند آيا مشاهده كردهايد؟ وقتى میخواهند حركت كنند مثل اين است كه میخواهد زمين را بكَند، اينطور حركت میكند، وقتى انسان ايثار میكند اينطور نفسش كنده میشود و با سرعت و قوّت هر چه تمامتر بهسوى خدا حركت میكند.
✍ حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهالله)
📚 «گلشناحباب»، ج۲، ص۷۹
🆔 @allame_tehrani
10.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 بیانات حضرت آیتالله حسینی طهرانی (حفظهالله) در مراسم افتتاحیهٔ مدرسهٔ علمیهٔ نورالرضا علیهالسلام (سطح۱)
🗓 ۲ ربیعالأول سال ۱۴۴۵ هجری قمری
🎥 فیلم کامل بیانات:
https://aparat.com/v/Vb7IP
🔉 صوت کامل بیانات:
eitaa.com/nooremojarrad_com/4105
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎙بیانات حضرت آیتالله حسینی طهرانی (حفظهالله) در مراسم افتتاحیهٔ مدرسهٔ علمیهٔ نورالرضا علیهالسلام (سطح۲و۳)
🗓 ۹ ربیعالأول سال ۱۴۴۵ هجری قمری
📹 فیلم کامل بیانات:
https://aparat.com/v/dr6Y9
🔉 صوت کامل بیانات:
eitaa.com/nooremojarrad_com/4115
🆔 @allame_tehrani
💫 انسان کامل عالِم
انسان كامل عالِم، عالَمى را با خود همراه نموده و به سوى حقّ جلّ و علا مىكشاند. امّا انسان كامل غير عالم، فقط افراد معدودى را در حِجر تربيت خود گرفته و از آنان دستگيرى مىنمايد؛ و اين تمايز و تفاوت بين كاملين بوضوح مشهود است.
📚 «نورمجرد»، ج۱، ص۵۵
🆔 @allame_tehrani
💫 سعهٔ وجودی علماء باللـه و بأمراللـه
سعهٔ وجودى مردان خدا قابل قیاس و مقایسه با دیگران نمىباشد، اگرچه خود ایشان نیز از جهت گستردگى و سعهٔ نفس مختلف و متفاوتند.
بین آن ولىّ خدائى که عالِم بالله و بأمرالله و جامع علوم ظاهرى و باطنى است و در مرز مشترک بین عالَم معقولات و عالم محسوسات کرسى زده و جلوس نموده است، و آن ولىّ خدائى که معرفت إلهى بر قلب او استیلاء یافته و مستغرق در مشاهدهٔ أنوار جلال و کبریائى حضرت حقّ گشته و تنها عالم بالله است و از أحکام جز آنچه را که از آن گریزى نیست و در عمل بدان محتاج است نمىداند، تفاوت واضح و آشکارى وجود دارد.
این جماعت از أولیاء خدا چون از سعه و ظرفیّت بیشتر و بالاترى برخوردارند، از سالکین راه خدا و مشتاقان وادى إلهى بیشتر دستگیرى مى نمایند.
انسان کامل عالِم، عالَمى را با خود همراه نموده و به سوى حقّ جلّ و علا مىکشاند. امّا انسان کامل غیرعالم، فقط افراد معدودى را در حِجر تربیت خود گرفته و از آنان دستگیرى مىنماید؛ و این تمایز و تفاوت بین کاملین بوضوح مشهود است.
حضرت علّامه والد أفاض الله علینا من برکات تربته از زمرهٔ اولیائى بودند که علاوه بر طىّ مقامات معنوى و درجات قرب إلهى و معارج کمال و وصول به أعلى ذروه از مقام توحید به نحو أتمّ و أکمل و أوفى و تمکّن در آن، در علوم ظاهرى و رسمى نیز مدارج عالیه را تحصیل کرده و حظّ و بهرهاى وافر از این علوم برده و در رشتههاى مختلف آن أعمّ از آلى و أصالى مجتهد و صاحب رأى و نظر بودند و به عبارت دیگر ایشان در حوزهٔ علوم اسلامى ذوفنون بودند.
📚 نورمجرد، ج۱، ص۵۴
🆔 @allame_tehrani
📗 تدریس کتاب «الله شناسی»
🎙استاد حاج شیخ حمزه فکری
📼 جلسهٔ هفتم (۷)
📹 فایل تصویری جلسه (آپارات)
📼 جلسهٔ هشتم (۸)
📹 فایل تصویری جلسه (آپارات)
🔉 صوت جلسهٔ ششم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 @allame_tehrani
الله شناسی ۹.mp3
30.5M
📗 تدریس کتاب «الله شناسی»
🎙استاد واسطی (حفظهالله)
📼 جلسهٔ نهم (۹)
📝 متن مکتوب جلسه (PDF)
📹 فایل تصویری جلسه (آپارات)
🔉 صوت جلسهٔ هفتم و هشتم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰اهم موضوعات مطرح شده:
🔸مرور مقدمهٔ دوم
🔸روایت حس حضور خدا
🔸تفاوت تکبر و مستکبر
🔸اثر اراده در عالم
🔸ملاقات با علامه طباطبایی
🔸چگونگی تدبیر خداوند
🔸کتاب مقدس شیطان پرستی
🔸خیر و شر ابزار حرکت
🔸چرایی شروع کتاب
🔸درس اول؛ تفسیر آیهٔ نور
🔸مناظرهٔ عمران با امام رضا (علیهالسلام)
🔸حقیقت تجلی و چگونگی
🔸تصویر ذهنی ترازو
🔸روح مشترک واژهٔ نور
🆔 @allame_tehrani
الله شناسی ۱۰.mp3
24.89M
📗 تدریس کتاب «الله شناسی»
🎙استاد واسطی (حفظهالله)
📼 جلسهٔ دهم (۱۰)
📝 متن مکتوب جلسه (PDF)
📹 فایل تصویری جلسه (آپارات)
🔉 صوت جلسهٔ نهم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰اهم موضوعات مطرح شده:
🔸نور بودن و خالق بودن
🔸خلق خدا یعنی...
🔸آشکارکنندهٔ هستی
🔸لفظ برای روح معنا نه ظاهر
🔸مرور مثال اول؛ ترازو
🔸بررسی مثال دوم؛ چراغ
🔸تفسیر آیهٔ ۳۵ سورهٔ نور
🔸مثال مختلف از مشکات
🔸مثال مسجد تاریک و ظلمات
🆔 @allame_tehrani
💫 مراتب کمال به اقتضای استعداد هر شخصی است
النَّاسُ مَعَادِنُ کَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ.(1)
مردم در غرائز و صفات، و درخشندگى و تابندگى، و اختلاف درجات و استعدادات، مانند معادن مختلف هستند. همان طور که یک معدن، مسّ؛ و یک معدن، آهن؛ و یک معدن طلا، و یک معدن نقره، و یک معدن الماس و برلیان است؛ و با هم مختلفند؛ همینطور أصناف و دستجات مردم با یکدیگر در صفات و غرائز و ملکات اختلاف دارند. ولى نکتهاى که هست اینست که: همان طور که هر معدنى باید استخراج شود؛ و به کُوره رود، و تحمّل آتش کند؛ و ذوب شود و غشّ از خالص جدا شود؛ و الماس و برلیان نیز باید به دست تراشکار تراشیده شوند؛ تا با قابلیّت موجوده مورد استفاده قرار گیرند؛ همین طور أصناف و أنواع مردم باید با قدم مجاهده، و تسلیم امر خدا، از هواى نفس و خودبینى بیرون آمده؛ و به خدابینى و لقاء حضرت او نائل شوند.
هر فردى از أفراد بشر مکلّف است قابلیّت و استعداد عطاشده به او را کامل کند؛ و فعلیّت بخشد؛ نه آنکه مانند افراد دیگر شود. پیامبران مکلّفند آن جوهرهٔ ذاتى خود را پاک کنند؛ و إمامان مکلّفند در دستورات إلهیّه در مقام خلوص و إخلاص، به مقام ولایت مطلقه نائل آیند؛ اولیاء خدا مکلّفند سَریرهٔ ذاتى خود را روشن، و از حجابهاى نورانیّه نیز بگذرانند؛ مردم عادى نیز مکلّفند سریرهٔ ذاتى خود را هر چه باشد، پاک و خالص کنند، و غشّ و غلّ را از آن به دور بریزند؛ و از هواى نفس برون جسته، و به مقام رضاى محبوب: حضرت معبود فائق گردند. هیچکس مکلّف نیست که همچون دیگرى بشود. در روز قیامت از شِمْر نمىپرسند چرا مانند حضرت سیّدالشّهداء نشدى؟! چرا امام نشدى؟! از او مؤاخذه مىکنند که چرا از روى اختیار آن حضرت را سر بریدى؟!
از سلمان فارسى نمىپرسند: چرا مانند أمیرالمؤمنین نیستى؟! مىپرسند: آیا تمام استعدادها و قوائى را که خداوند بخصوص تو داده است، در راه رضاى او اعمال کردى یا نه؟!
از أبوذر نمى پرسند: چرا سلمان فارسى نیستى؟! مى پرسند: آیا أبوذر کامل شدهاى یا نه؟!
📚 امام شناسى، ج7، ص45
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- إحیاءالعلوم، ج1، ص6
🆔 @allame_tehrani
💫 درجهٔ ایمان حضرت سلمان
سلمانى كه در دين پيغمبر صلّىاللهعليهوآلهوسلّم نبود و در پيرى وارد اسلام گرديد، چگونه سلمان شد؟
به اطاعت، به إخلاص، به محبّت؛ تا جائى كه فرمود: سَلْمانُ مِنّا أَهْلَالبَيْتِ. «سلمان از ما خاندان است.» و فرمود: «ايمان ده درجه دارد، و سلمان همۀ اين درجات را طى كرده و به دهمين درجه رسيده است.»
📚 «هنالکالولایة»، ص۱۷۰
🆔 @allame_tehrani