eitaa logo
کانال علامه طهرانی
3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
789 ویدیو
190 فایل
❤️عرفان با طعم زندگی❤️ 💎نشر آثار و معارف منتخب و ناب حضرت علامه آیت‌الله حسینی طهرانی (قدس سره) و سایر علما و عرفای بالله💎 ادمین: @Ya_bab_allah پیام ناشناس: daigo.ir/secret/allametehrani کانال خانواده و زندگی الهی: @ezdevaje_elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال علامه طهرانی
🔹تنها شعر مرحوم علامه حسینی طهرانی (قدس‌الله‌نفسه‌الزکیة)🔹 یکی از زیباترین و برترین اشعار دربارهٔ ح
🔰مطالبی دربارهٔ تنها سرودۀ علامه طهرانی از نگاه حقیر یکی از پرمحتواترین و رساترین اشعار توحیدی در رثای حضرت أباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام شعر معروف (حسین‌است‌و‌بس) سرودهٔ حضرت علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی أعلی‌الله‌مقامه‌الشریف است که در تاریخ سوم شعبان‌المعظم سال 1378 هجری قمری مصادف با عید میلاد باسعادت حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام از عالم معنا ملبس به لباس الفاظ گشته است. این شعر سی بیتی بیش از آنکه شعر مصطلح و ادبی باشد، «نفس المهموم و نفثة المصدور» است؛ و به عبارت دیگر بیشتر مدیح است، لذا در آن قواعد شعری رعایت نشده است. و اگرچه حضرت علامه به قواعد و اسلوب شعر و حتی آهنگ اشعار تسلط داشتند اما همانطور که خواهد آمد این شعر در یک حال جذبهٔ ملکوتی سروده شده است. حضرت علامه دربارهٔ این شعر فرموده بودند: من در تمام مدت عمرم یکبار شعر گفته‌ام و آن شب تولد حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام بود، در مسجد قائم (مسجدی که ایشان در طهران در آن اقامهٔ نماز می‌کردند) برنامه داشتیم و سپس به منزل آمدم و خانواده برای حاجتی جمیعاً جایی رفته بودند و من در منزل تنها بودم و آن شب شام غریبانی در منزل برای امام حسین علیه‌السلام گرفتم و قطعه‌ای سرودم. آری، چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند بی خود از شعشعهٔ جلوهٔ ذاتم کردند باده از جام تجلّی صفاتم دادند بنابراین این شعر را باید تنها سرودهٔ حضرت علامه دانست و یکبار که از ایشان سؤال شده بود که آیا شعر دیگری را سروده‌اید؟ فرموده بودند: حسین است و بس. حضرت علامه بارها از دیگران پرسیده بودند: بهترین بیت این شعر کدام است؟ و هر کس اظهار نظری کرده بود، آنگاه خودشان با اعتقادی برخاسته از حقیقت فرموده بودند: به نظر من بهترین بیت، این بیت است: آن که سرود این درر پاک را خاک ره کوی حسین است و بس. یکبار که یکی از مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام این شعر را در برابر ایشان قرائت می‌کرد، از روی ادب بیت آخر را نخواند و همین که خواست بگذرد حضرت علامه فرمودند: آقا چرا بیت آخر را نخواندی؟ من تمام این شعر را برای همین یک بیت آخر گفتم. ما مکرّر دیده بودیم که مداحانِ ارادتمند مرحوم آقا این شعر را برابر ایشان می‌خوانند و استاد اشک می‌ریخت. این شعر در زمان علامه و به دستور ایشان به خط خوش خطاط ماهر جناب آقای عباس اخوین در تابلویی نوشته شد و سپس تکثیر گشت و وقتی که به مشهد مقدس مشرّف شدند آن را در منزلشان در حسینیه و پشت منبر و بالای کتیبهٔ چوبی «الله» نصب کردند آنگاه در بسیاری از خانه‌ها و به خصوص خانهٔ ارادتمندان آن مرحوم زینت‌بخش اطاق‌ها گشت. جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم در روزنامهٔ خود در یکی از سال‌های عمر پایانی حضرت علامه، این شعر را چاپ کرد. ✍ یادداشت یکی از شاگردان 🆔 @allame_tehrani
▪️حالات آیةالله قاضی (قدّس سرّه) در اواخر عمر شریفشان [مرحوم آیت‌الله حاج شیخ عباس قوچانی] می‌فرمودند: «[مرحوم قاضی] در این اواخر عمر یک‌گونه حالت تحیّر و شیفتگی و بی‌قراری مخصوص نسبت به حضرت سیّدالشّهداء علیه‌السّلام داشت. هر روز هنگام طلوع آفتاب و به خصوص وقت غروب آفتاب گریه می‌کرد، و در ایّام عزاداری سراسیمه و سر برهنه، والِه بود. 📚 جُنگ خطی شمارهٔ ۱۸، ص۲۶۸ 🆔 @allame_tehrani
💫 بيان‌ حال‌ سيّدالشّهداء (عليه‌السّلام‌) در خلوت‌ با محبوب‌ عالی‌ترين‌ اسوه‌ و الگوی فنای در ذات‌ حقّ تعالی آن‌ امام‌ معصوم‌ بود ـ روحی و أرواحُ العالَمينَ فداه‌ ـ كه‌ نه‌ تنها در روز عاشورا از هرچه‌ بود گذشت‌، بلكه‌ نفس‌ مقدّسش‌ در راه‌ خدا اينطور بود. سيّدالشّهداء عليه‌السّلام‌ در روز عاشورا سيّدالشّهداء نشد؛ قبلاً هم‌ همينطور بود، نفسش‌ اينگونه‌ بود. روز عاشورا روز تجلّی و ظهور بود، روز انكشاف‌ بود كه‌ بر اهل‌ عوالم‌ و خلائق‌ روشن‌ كرد آنچه‌ را كه‌ بايد روشن‌ نمايد. 📚 الله‌شناسی، ج۱، ص۱۲۶ 🆔 @allame_tehrani
♦️از امام حسین چه بخواهیم؟ ▪️عارف کامل آیت‌الحق مرحوم حاج سید هاشم حداد (قدس سره) 🆔 @allame_tehrani
🔹«لی معَ اللّٰهِ حالاتٌ...»🔹 💫 عظمت‌ اوج‌ عرفانی سيّدالشّهداء (عليه‌السّلام‌)، بيان‌ «وَ هُوَ بِالأُفُقِ الأَعْلَیٰ» می‌باشد اين‌ شاعران‌ قصيده‌سرا خواسته‌اند همان‌ حالت‌ «لی مع‌ الله‌» حضرت‌ سيّدالشّهداء عليه‌السّلام‌ را بيان‌ كنند؛ در آن‌ حالات‌ خوش‌ و اوقات‌ عظيمه‌ كه‌ نه‌ فرشتۀ مقرّبی و نه‌ پيامبر مرسلی را گنجايش‌ آن‌ مقام‌، و تحمّل‌ و تاب‌ آن‌ رموز عاليۀ عرفانی تا آن‌ سرحدّ نبوده‌ است‌. ... بأَبِي‌ أَنْتَ وَ أُمِّي‌ وَ نَفْسِي‌ يَا أَبَاعَبْدِاللّٰهِ؛ أَشْهَدُ لَقَدِ اقْشَعَرَّتْ لِدِمَآئِكُمْ أَظِلَّةُ الْعَرْشِ مَعَ أَظِلَّةِ الْخَلَآئِقِ، وَ بَكَتْكُمُ السَّمَآءُ وَ الأرْضُ وَ سُكَّانُ الْجِنَانِ وَ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ، صَلَّی اللّٰهُ عَلَيْكَ عَدَدَ مَا فِي‌ عِلْمِ اللّٰهِ.(1) «پدرم‌ و مادرم‌ و جانم‌ فدايت‌ گردد ای أباعبدالله‌! سوگند به‌ خدا كه‌ تحقيقاً برای خونهای شما اشباح‌ عرش‌ خدا با اشباح‌ خلائق‌ به‌ لرزه‌ افتادند. و برای خاطر شما آسمان‌ و زمين‌ و ساكنان‌ بهشت‌ و خشكی و دريا گريستند. صلوات‌ خدا بر تو باد به‌ تعداد آنچه‌ در علم‌ خدا وجود دارد.» از اين‌ فقرۀ زيارت‌ استفاده‌ می‌شود كه‌ اشباح‌ عرش‌ و اشباح‌ خلائق‌ تاب‌ و تحمّل‌ كشيدن‌ آن‌ واقعه‌ را نداشتند كه‌ به‌ لرزه‌ درآمدند، و همچنين‌ آسمان‌ و زمين‌ و بهشتيان‌ و صحرا و دريا تاب‌ آن را نداشتند كه‌ به‌ گريه‌ افتادند. پس‌ به‌ تعداد مخلوقاتی كه‌ در علم‌ خداوند وجود دارد بر تو سلام‌ و صلوات‌ باد؛ كه‌ همه‌ اظهار عجز به‌ درگاه‌ تو نموده‌ و در تحيّر و تحسّر غوطه‌ور شدند. آسمان‌ بار امانت‌ نتوانست‌ كشيد قرعۀ فال‌ به‌ نام‌ من‌ ديوانه‌ زدند. 📚 الله‌شناسی، ج۱، ص۱۲۸ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- «مفاتيح‌الجنان‌» طبع‌ اسلاميّه‌ (1379 قمريّه‌) ص‌439؛ از جملۀ زيارت‌ حضرت‌ سيّدالشّهداء عليه‌السّلام‌ كه‌ در شش‌ وقت‌: اوّل‌ رجب‌ و نيمهٔ رجب‌ و نيمه‌ٔ شعبان‌ روزها و شبهای آنها بجای آورده‌ می‌شود (بنا بر روايت‌ امام‌ جعفر صادق‌ عليه‌السّلام‌ از كتب‌ مفيد و سيّد ابن‌ طاووس‌ و شهيد). 🆔 @allame_tehrani
🔹امام معصوم، وجودش حقيقت قرآن است وجود او حقيقت‌ نور است‌، و حقيقت‌ قرآن‌ است‌. او بَشير و نَذير است‌. او مُحْيی و مُميت‌ است‌. روزی‌ که‌ شود إِذَا السَّمَآءُ انفَطَرَتْ و آنگه‌ که‌ شود إِذَا النُّجُومُ انکَدَرَتْ من‌ دامن‌ تو بگیرم‌ اندر سُئلَتْ گویم‌: صنما! بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ؟ عشق‌ تو مرا ألَسْتُ مِنْکُمْ بِبَعید هجر تو مرا إنَّ عَذابی‌ لَشَدید بر کنج‌ لبت‌ نوشته‌ یُحْیی‌ وَ یُمیت مَنْ ماتَ مِنَ الْعِشْقِ فَقَدْ ماتَ شَهید شمشیر ابن‌ ملجم‌ مرادی‌ بر قرآن‌ فرود آمد و آن را شکافت‌. قطعات‌ بدن‌ حسین‌ علیه‌السّلام‌ اوراق‌ جداجداشدۀ قرآن‌ است‌. چه‌ خوب‌ شاعر این‌ واقعیّت‌ را در پیکر وی‌ که‌ از فرط‌ نور تجلّیات‌ جلال‌ حضرت‌ حقّ مصحفانه‌ ورق‌ورق‌شده‌ و بر روی‌ زمین‌ افتاده‌ است‌، شرح‌ می‌دهد: چو رسید زینب‌ مبتلا بر قتلگاه‌ پر از بلا رَأَتِ الْحُسَیْنَ مُقَطَّعاً وَ عَلَی‌ التُّرابِ مُرَمَّلَا ز تجلّیات‌ جمال‌ حقّ شده‌ مصحفانه‌ ورق‌ ورق ز وفا نوشته‌ به‌ هر ورق‌ که‌: أنا الشَّهیدُ بِکَرْبَلا ز نجوم‌ زخم‌ تنش‌ فزون‌، ز حساب‌ و شماره‌ شده‌ برون زده‌ خیمه گرد وجود آن، سپه مصیبت و ابتلا چو بدید کشته‌ برادرش‌، ز وفا گرفت‌ چو در برش سخنی شنید ز حنجرش‌ فأجابه‌ که‌ بَلَی‌ بَلَی که‌ مگر نه‌ای‌ تو برادرم‌؟ ز نژاد حضرت‌ مادرم‌؟ به‌ فدای‌ پیکر تو سرم‌، لِمَ فی‌ التُّراب‌ مُجَدَّلاً؟ اللَهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِکْ عَلَی‌ الْحُسَیْنِ، وَ اُمِّهِ وَ أبیهِ وَ أخیهِ وَ عَلَی‌ التِّسْعَةِ الطّاهِرَةِ مِنْ ذُرّیَّتِهِ، وَ ألْحِقْنا بِهِمْ فی‌ جَنّاتِ النَّعیمِ، وَ أهْلِکْ وَ الْعَنْ أعْدآءَهُمْ مِنَ الأوَّلینَ وَ الآخِرینَ؛ ءَامینَ رَبَّ الْعالَمینَ. 📚 «نور ملکوت قرآن»، ج۳، ص۱۹۶ 🆔 @allame_tehrani
💫 یاران حضرت سیدالشهدا (علیه‌السلام) آسمان توحید را منور کرده‌اند ... باری‌ این‌ رادمردان‌ که‌ حضرت به‌ آنها برادر خطاب‌ می‌کند، کلمۀ طیّبه‌ هستند که‌: تُؤْتِی‌ٓ أُکُلَهَا کُلَّ حِینِ بِإِذْنِ رَبِّهَا. پیوسته‌ با نظر رحمت‌ و افاضۀ فیضی‌ که‌ خدا به‌ آنها می‌نماید ـ و این‌ همان‌ اذن‌ خداست‌ ـ میوه‌های‌ شیرین‌ و پر آب‌ حیات‌ معنوی‌ را در عالم‌ وجود بر همۀ مستعدّان‌ نثار می‌کنند. برای‌ ما کلمۀ طیّبه‌ هستند، چون‌ پس‌ از گذشت‌ چهارده‌ قرن‌ ذکرشان‌، فکرشان‌، تاریخشان‌، روش‌ زندگی‌ و زهد و عبادتشان‌، انقیاد و تسلیمشان‌ نسبت‌ به‌ امامشان‌، محبّت‌ و وِداد و ایثارشان‌، همه‌ و همه‌ جان‌بخش‌ زندگی‌ ما و الگوی‌ حیات‌ و آئین‌ و نمونه‌های‌ بارز و روشن‌ رسم‌ و روش‌ و بالأخره‌ هدایت‌ کنندۀ وجود ما به‌ وطن‌ اصلی‌ ایمان‌ و مقرّ ایقان‌ می‌باشد. همین‌ قطرات‌ اشکی‌ که‌ الآن‌ از سیمای‌ شما جاری‌ است‌، ربطی‌ است‌ که‌ با برزخ‌ آنها پیدا نموده‌اید و سرّ خود را به‌ آنها وابسته‌ و متّصل‌ می‌بینید، همان‌ میوه‌ای‌ است‌ که‌ در آسمان‌ ملکوتی‌ آنها به‌ اذن‌ پروردگارشان‌ داده‌ شده‌ و ما را متنعّم نموده‌ است‌ و ما در سر سفرۀ آنان‌ نشسته‌ و از این‌ مائدۀ آسمانی‌ بهره‌مند می‌گردیم. یاران‌ حضرت‌ سیّدالشّهداء علیه‌السّلام‌ هر یک‌ کلمۀ طیّبه‌ای‌ هستند که‌ به‌ اندازۀ قدرت‌ و سعۀ وجودی‌ خود، آسمان‌ توحید و ایثار را روشن‌ نموده‌ و از ثمرات‌ پربرکت‌ حیات‌، نور و گرمی‌ بخشیده‌اند. 📚 معادشناسی، ج۲، ص۳۱۸ 🆔 @allame_tehrani
💫 فنای اصحاب سیدالشهداء (علیه‌السلام) واقعهٔ عاشورا دارای ابعاد بسيار گسترده و عجيبی است. يكی از اين ابعاد، جذبات ملكوتی نفس مقدّس حضرت سيّدالشّهداء عليه‌السلام است که هر كس به آن نفس قدسی اتّصال می‌يابد از بركات آن بهرمند می‌شود و به سرعت به سوی عالم قدس و طهارت حركت می‌كند. يكی از روشن‌ترين نمونه‌های اين حقيقت، مقامات عرفانی و احوال اصحاب بزرگوار آن حضرت است كه در اثر جانفشانی در مسير حضرتش به درجات بسيار بلندی دست يافتند. مرحوم علامه آيةالله حسينی طهرانی قدّس‌سرّه فرموده بودند: «تمام اصحاب امام حسين عليه‌السلام در روز عاشورا به مقام فناء رسيدند و سپس شهيد شدند.» در اين مختصر به بررسی اجمالی برخی از رواياتی پرداخته شده است كه بر مقامات بلند آن بزرگواران دلالت داشته و به نوعی می‌توان از آن، وصول ايشان را به مقام فناء و طهارت ذاتيه استفاده نمود. 🌐 مشاهده از طریق لینک زیر:👇 http://erfanvahekmat.com/a/w 🆔 @allame_tehrani
🔰لحوق اصحاب سيدالشهداء به آن حضرت ▪️لحوق‌ «جَوْن‌» غلام‌ سياه‌ به‌ «سيّدالشّهداء» اصحاب‌ سيّدالشّهداء عليه‌السّلام‌ همگی با آن‌ حضرت‌ معيّت‌ پيدا كردند، حتّی آن‌ غلام‌ سياه‌؛ سيّدالشّهداء عليه‌السّلام‌ يک غلام‌ داشتند به‌ نام‌ جَوْن‌. اين‌ غلام‌ مال‌ أبوذرّ غِفاری بود و او را به‌ حضرت‌ بخشيد. و در فنّ تعمير اسلحه‌ مهارت‌ داشت‌. در شب‌ عاشورا كه‌ حضرت‌ در خيمۀ خود به‌ زمزمه‌ مشغول‌ بود و با اشعاری مترنّم‌ بود: يَا دَهْرُ أُفٍّ لَكَ مِنْ خَلِيلِ كَمْ لَكَ بِالإشْرَاقِ وَ الأصِيلِ مِنْ صَاحِبٍ وَ طَالِبٍ قَتِيلِ وَ الدَّهْرُ لَايَقْنَعُ بِالْبَدِيلِ وَ إنَّمَا الأمْرُ إلَي‌ الْجَلِيلِ وَ كُلُّ حَيٍّ سَالِكٌ سَبِيلِي‌ [1] اين‌ غلام‌ مشغول‌ آماده‌ كردن‌ سلاح‌ آن‌ حضرت‌ بود. حضرت‌ به‌ همۀ اصحاب‌ بشارت‌ معيّت‌ با خود را در عوالم‌ ديگر داد. غلام‌ سياه‌ باور نمی‌كند كه‌ خدا در روز قيامت‌ او را با امام‌ حسين‌ محشور گرداند؛ غلام‌ سراپا سياه‌، زبانش‌ درست‌ نيست‌، مال‌ مملكت‌ ديگر است‌، قد و هيكل‌ ندارد، لب‌ها درشت‌ و برگشته‌، موها مجعّد. ولی اين‌ها همه‌ برداشته‌ می‌شود؛ در عالم‌ معنی اتّحاد ارواح‌ است‌، سياهی برداشته‌ می‌شود، يک لباس‌ زيبا در برش‌ می‌كنند سفيد، و بدنش‌ مانند نقرۀ خام‌ می‌درخشد. پس‌ از واقعۀ عاشورا جمعی بر معركه‌ عبور می‌كردند، ديدند در كنار كشتگان‌ يک بدن‌ افتاده‌ و بوی عطری از آن‌ متصاعد است‌ كه‌ مانند آن‌ به‌ مشامشان‌ نرسيده‌ است‌؛ اين‌ بدن‌ همان‌ غلام‌ سياه‌ بود، سياه‌ بود سفيد شده‌ بود، بويش‌ معطّر شده‌ بود، ملحق‌ شده‌ بود به‌ حضرت‌ مولای خود و مُطاع‌ خود سيّدالشّهداء عليه‌السّلام‌.[2] چگونه‌ فِضّه‌ خادمۀ حضرت‌ زهرا سلام‌الله‌عليها ملحق‌ شد به‌ آن‌ حضرت‌، و سورۀ هَلْ أَتَیٰ كه‌ در شأن‌ اهل‌بيت‌ نازل‌ شد فضّه‌ را هم‌ گرفت‌. سلمان‌ فارسی در اثر اطاعت‌ و تسليم‌ ملحق‌ شد به‌ خاندان‌ رسول‌ خدا و پيامبر دربارۀ او سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ‌الْبَيْتِ فرمود. يک بابی داريم‌ در معارف‌ به‌ نام‌ باب‌ لُحوق‌ كه‌ ارواح‌ همجنس‌ با هم‌ ملحق‌ می‌شوند؛ چه‌ ارواح‌ بهشتی و چه‌ ارواح‌ جهنّمی. اصحاب‌ حضرت‌ سيّدالشّهداء عليه‌السّلام‌ هم‌ ملحق‌ شدند؛ در روز عاشورا با كمال‌ تسليم‌ و صفای باطن‌ بر يكديگر سبقت‌ می‌جستند و خود را فدا می‌كردند، همه‌ درجۀ معيّت‌ خود را با آن‌ حضرت‌ فهميده‌ بودند؛ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ كَانُوا يَتَّقُونَ. همه‌ رفتند و آن‌ منادی را لبيّک گفتند. كدام‌ منادی؟ آن‌ منادی كه‌ از جانب‌ پروردگار ندا می‌كند: إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللّٰهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَ لَاتَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي‌ كُنتُمْ تُوعَدُونَ.[3] ترس‌ نداشتند، غصّه‌ هم‌ نداشتند، زن‌ و فرزند و مِلک و تجارت‌ و وطن‌، هرچه‌ بود فراموش‌ كردند. بُرَير گفت‌: كجا بروم‌؟ حبيب‌ تكلّم‌ كرد، اولاد عقيل‌ صحبت‌ كردند، برادران‌ صحبت‌ كردند؛ همه‌ عاشق‌ كشته‌ شدن‌ در راه‌ فرزند رسول‌ خدا بودند. لِلَّهِ دَرُّهُمُ مِنْ فِتْيَةٍ صَبَروا ما إنْ رَأيْتَ لَهُمْ في‌ النّاسِ أمْثالاً و چه‌ خوب‌ سروده‌ است‌ شاعر: داديم‌ به‌ يک جلوۀ رويت‌ دل‌ و دين‌ را تسليم‌ تو كرديم‌ هم‌ آن‌ را و هم‌ اين‌ را ما سير نخواهيم‌ شد از وصل‌ تو آری لب‌تشنه‌ قناعت‌ نكند ماء مَعين‌ را می‌ديد اگر چشم‌ تو را لعل‌ سليمان می‌داد در اوّل‌ نظر از دست‌ نگين‌ را در دائرۀ تاجوَران‌ راه‌ ندارد آن‌ سر كه‌ نسائيده‌ به‌ پای تو جبين‌ را [4] و نيز خوب‌ گفته‌ است‌: ای حمد تو از صبح‌ أزل‌ همنفس‌ ما کوتاه‌ ز دامان‌ تو دست‌ هوس‌ ما با قافلۀ كعبۀ عشقيم‌ كه‌ رفته‌ است سرتاسر آفاق‌ صدای جَرَس‌ ما در پای تو آلوده‌ لب‌ از می چه‌ بيفتيم رانند ملائک به‌ پَرِ خود مگس‌ ما 📚 معادشناسی، ج2، ص103 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1ـ «إرشاد» مفيد، ص‌251؛ و «لُهوف‌»، ص‌71؛ و مقتل‌ سيّدالشّهداء سيّد عبدالرّزّاق‌ مقرّم‌، ص‌239؛ و در «لهوف‌» اين‌ نيم‌ بيت‌ را اضافه‌ می‌كند: ما أقْرَبَ الْوَعْدَ مِنَ الرَّحيلِ 2ـ «مقتل‌ مُقرّم‌»، ص‌289؛ و از مقتل‌ «عوالم‌»، ص‌88 نقل‌ می‌كند كه‌ حضرت‌ دربارۀ او دعا كردند: اللهُمَّ بَيِّضْ وَجْهَهُ وَ طَيِّبْ ريحَهُ وَ احْشُرْهُ مَعَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ وَ عَرِّفْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ ءَالِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ؛ فَكانَ مَنْ يَمُرُّ بِالْمَعْرِكَةِ يَشُمُّ مِنْهُ رآئِحَةً طَيِّبَةً أذْكَی مِنَ الْمِسْكِ. 3ـ آيۀ 30، از سورۀ 41: فصّلت‌. 4ـ «ديوان‌ فروغی بسطامی» ص‌ 20 و 21. 🆔 @allame_tehrani
✅ فرزندانتان را به مجالس توسل و روضه ببرید تا در آینده اثر آن را ببینید... وقتى به مسجد یا مشاهد مشرّفه یا مجالس توسّل و روضه مى‌روید فرزندان خود را هم ببرید که هم به رفتن به این محافل انس بگیرند و هم نفوسشان از نورانیّت مسجد و نماز جماعت و انوار طاهرهٔ معصومین علیهم‌السّلام بهره‌مند شود. نفس کودک مانند مغناطیس است و آثار این اماکن و مجالس را جذب مى‌کند و در او متمکّن مى‌گردد و وقتى بزرگ شد این امور براى او در حکم طبیعت ثانوى درآمده و آثارش ظهور و بروز مى‌یابد. روایاتى که در آداب مسجد وارد شده و از آوردن فرزندان به مسجد نهى شده است به قرینه سیاقش ناظر به جائى است که طفل را در مسجد یله و رها بگذارند و از او نگهدارى ننمایند و او به واسطهٔ کارهائى که مى‌کند حضور قلب نمازگزاران را از بین ببرد یا موجب تلوّث و آلودگى مسجد شود. باید کودکان را به مسجد و مجالس ذکر آورد و در عین حال آنها را کاملاً تحت نظارت والدین و حفظ ایشان نگه داشت تا ادب شرکت در این محافل را مراعات کرده و بیاموزند. ▪️حضرت علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدس‌اللـه‌نـفـسـه‌الـزکـیـة) 📚 نورمجرد، ج۲، ص۳۴۱ 🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
▪️رحلت‌ سيّد محمّد نوادۀ مرحوم حدّاد كه‌ شبيه‌ به‌ مرحوم قاضی بوده‌ است‌ ▪️اختلاف‌ حالات‌ حضرت‌ آقا
🦋 بهره بردن نوزاد از مجالس ذکر سیدالشهدا (علیه‌السلام) 🔹توصیهٔ عارف کامل مرحوم حاج سید هاشم حداد دربارهٔ اطفال خوب‌ است‌ قنداقۀ نوزادان‌ را تا چند ماهگی در مجالس‌ علم‌ و محافل‌ ذكر و حسينيّه‌ و محالّ عزاداری كه‌ نام‌ حضرت‌ سيّدالشّهداء برده‌ می‌شود ببرند؛ چرا كه‌ نفس‌ طفل‌ همچون‌ مغناطيس‌ است‌ و علوم‌ و اوراد و اذكار و قُدّوسيّت‌ روح‌ امام‌ حسين‌ را جذب‌ می‌كند. طفل‌ گرچه‌ زبان‌ ندارد ولی ادراک می‌كند، و روحش‌ در دوران‌ كودكی اگر در محلّ يا در محالّ معصيت‌ برده‌ شود، آن‌ جرم‌ و گناه‌ او را آلوده‌ می‌كند؛ و اگر در محلّ و يا محالّ ذكر و عبادت‌ و علم‌ برده‌ شود، آن‌ پاكی و صفا را به‌ خود می‌گيرد. شما اطفال‌ خود را در كنار اطاق‌ روضه‌خوانی يا اطاق‌ ذكری كه‌ داريد قرار بدهيد! علماء سابق‌ اينطور عمل‌ می‌نمودند. زيرا آثاری را كه‌ طفل‌ در اين‌ زمان‌ به‌ خود اخذ می‌نمايد تا آخر عمر در او ثابت‌ می‌ماند و جزو غرائز و صفات‌ فطری وی می‌گردد. چرا كه‌ نفس‌ بچّه‌ در اين‌ زمان‌، قابليّت‌ محضه‌ است‌؛ گرچه‌ اين‌ معنیِ مهمّ و اين‌ سرّ خطير را عامّۀ مردم‌ ادراک نكنند. 📄 مشاهدهٔ متن کامل 📚 روح مجرد، ص95 (با تلخیص) 🆔 @allame_tehrani
Mahmoud Karimi - Bezar Begam Ba Zabon Sadeh (128).mp3
6.67M
😭 بذار بگم با زبون ساده 😭 همین حسین حسینم از سرم زیاده 😭 خدا اجازه‌شو به هر کسی نداده 🎙حاج محمود کریمی 🆔 @allame_tehrani
☕️ چای روضه برکت دارد چای روضه برکت دارد؛ و این چای از برکات مجلس روضه متبرک شده و مورد عنایت است و خوردن دارد. ▪️حضرت علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدس‌اللـه‌نـفـسـه‌الـزکـیـة) 📚 نورمجرد، ج۲، ص۴۶۳ 🆔 @allame_tehrani
🔴 اهتمام به مرثیه‌خوانی و ذکر مصیبت در منابر 🏴 مجلس روضهٔ اهل‌بیت (علیهم‌السلام) مهبط اولیاء و فرشتگان مقرّب الهی است إقامهٔ عزا و سوگوارى و بر تن نمودن جامهٔ حزن و اندوه و قرائت شعر و مرثیه و سردادن گریه در مصیبت و رثاى أهل‌بیت علیهم‌السّلام خصوصاً در مصیبت‌هاى جانکاه حضرت سیّدالشهداء علیه‌السّلام، از أفضل عباداتى است که بدان ترغیب شده است؛ فلذا از دیرباز دأب و سیرهٔ علماء و فقهاء و بزرگان از مدرّسین و أساتید و أصحاب وعظ و منبر بر این بوده است که بعد از تدریس و بیان علوم و معارف إلهیّه و حِکَم و مواعظ أخلاقى، ذکر مصیبت نموده و روضه مى‌خواندند و سرشک غم مى‌فشاندند و بدین کار فخر مى‌نمودند و آن را منّتى و موهبتى از سوى خداوند بر خود مى‌دانستند. مجلسى که در آن روضهٔ أهل‌بیت خوانده مى‌شود، مهبط أولیاء و فرشتگان مقرّب إلهى است. ملائکه دوستدار این مجالس مى‌باشند و هر کجا چنین مجلسى را ببینند، در آنجا هبوط کرده و أهل آن را در حلقهٔ نور خود مى‌گیرند و آنجا را مطاف خویش مى‌سازند. در این مجالس است که غالیهٔ حوریان بهشتى از مشک و عبیر و یاس ولایت پر مى‌شود و آنجاست که دل‌ها از جام کوثر سیراب می‌گردد و چراغ هدایت در قلوب، افروخته مى‌شود. با این همه اگرچه روضه‌خوانى سنّتى حسنه است، لکن آنگاه فضیلت دارد و به غایت خود مى‌رسد که مطابق با موازین شرع و سیرهٔ خود أهل‌بیت علیهم‌السّلام بوده و از هر گونه بدعت و تحریف و غلوّ و خرافات برکنار باشد، و خداى نکرده بگونه‌اى نباشد که به عصمت و جلالت و عظمت شأن خاندان رسالت لطمه زده و موجب وهن شعائر دینى شود. 📚 نورمجرد، ج۱، ص۲۰۱ 🆔 @allame_tehrani
💫 روضه برکت و نور منبر است 🔺 لزوم استفاده از اشعار وزین و متین بارى! نور ملکوت روضه، مجالست با أولیاء و اختران فروزان آسمان توحید در حدیقه‌هاى بهشت و بهره‌مند شدن از لذّت مصاحبت با أئمّهٔ هدى علیهم‌السّلام است. روى همین أساس، حضرت علّامه والد رضوان الله تعالى علیه مى‌فرمودند: روز مصیبت و شهادت أئمّه علیهم‌السّلام روز تجدید حزن و غم و اندوه أهل‌بیت علیهم‌السّلام و شیعیان و موالیان آنان است، روز اشک و گریه است. و باید خود منبرى بعد از سخنرانى روضه بخواند و مفصّل هم بخواند. حقیر یکبار در حضور ایشان منبر رفتم و بعد از بیان عرائض خود پنج دقیقه روضه خواندم. بعد از منبر، ایشان فرمودند: این مقدار براى روضه و ذکر مصیبت کم است، باید پانزده دقیقه روضه بخوانید. و گاهى مى‌فرمودند: علاوه بر این که روضه مى‌خوانید، نوحه‌خوانى کنید و دم نیز بدهید. مى‌فرمودند: روضه را باید با تکیه به صوت و حزین خواند و از مستمعین اشک گرفت. یکبار منبر رفته بودم و ایشان در آن مجلس تشریف نداشتند، بعداً از حقیر پرسیدند: اشک هم گرفتید؟ عرض کردم: بله. فرمودند: از چه کسانى؟ از آنان که زود گریه مى‌کنند و اشکشان جارى مى‌شود؟! این فائده ندارد بلکه باید طورى روضه بخوانید که افراد قسىّ‌القلب و سنگدل نیز اشک ماتم بریزند. و بطور کلّى ایشان سخنرانى و منبر بدون روضه و ذکر توسّل را صحیح نمى‌دانستند و مى‌فرمودند: روضه، برکت و نور منبر است. مى‌فرمودند: در بیان مصائب أهل‌بیت علیهم‌السّلام و ظلم و جورى که از سوى دشمنان بر آنان وارد آمده، از کتب سیره و تاریخ و مقاتل معتبر استفاده کنید، و تأکید داشتند که تاریخ باید به شکل صحیح بیان شود، و به کتبى همچون ارشاد شیخ مفید، لهوف سیّد ابن طاووس، نفس‌المهموم و مقتل مقرّم سفارش مى‌نمودند. و اگر روضه‌اى خوانده مى‌شد که در منابع معتبر نیامده بود، تذکّر مى‌دادند. و نیز مى‌فرمودند: در روضه‌خوانى از مراثى و أشعارى استفاده کنید که داراى مضامین عالى و متناسب با شأن أهل‌بیت علیهم‌السّلام بوده و سبک نباشد. فلهذا أشعار و مراثى دیوان آیةالله غروى اصفهانى (مشهور به کمپانى)، شمع جمع فؤاد کرمانى و گنجیةالأسرار عمّان سامانى و ترکیب‌بند معروف محتشم کاشانى و آتشکدهٔ نیّر و أمثال آن را دوست داشتند و به آنها ترغیب مى‌نمودند. خود ایشان نیز در جاى جاى دورهٔ علوم و معارف إسلام، با استفاده از همین نوع أشعار عالى و ناب و بیان مصائب أهل‌بیت علیهم‌السّلام، مطالب علمى و توحیدى را با شور و عشق ولائى آمیخته‌اند و بالأخصّ در أواخر درسها و مجلسها، غالباً سخن را با نام مقدّس أهل‌بیت علیهم‌السّلام و ذکر مصائبشان پایان داده‌اند. 📚 نورمجرد، ج۱، ص۲۰۲ 🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
💫 احساسات و عواطف حضرت‌ سيدالشهداء (عليه‌السّلام) در روز عاشورا در اينجا لازم‌ است‌ تذكر داده‌ شود
🏴 ابتلائات حضرت سیّدالشهداء علیه‌السلام کربلای سیّدالشهداء علیه‌السلام نمونه‌ای عالی و عجیب در تحمّل ابتلائات با ابزار عشق و محبّت تا رسیدن به وصال محبوب است. و نباید اینگونه فکر شود که تحمّل مصائب برای حضرت أباعبدالله الحسین علیه‌السلام سهل و آسان بوده و حضرت درد و بلا و جراحت را با روح ملکوتی خود و معجزۀ إلهی به راحتی پشت سر گذاشته و این امور سختی خاصّی برای ایشان نداشته است. ✍ حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه‌الله) 📚 «بادۀ توحید در کربلای عشق»، ص۵۲ 🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💬 داستان خیرِمَقدم سیدالشهداء (علیه‌السلام) به جوان فرنگی‌مآب 📚 رسالهٔ لب‌اللباب، ص۸۹ 📝 مشاهدهٔ متن کامل داستان 🆔 @allame_tehrani
💫 هدايت خداوند كسانی را كه صميمانه و قلباً خواهان هدايت‌اند 💬 داستان خیرِمَقدم سیدالشهداء (علیه‌السلام) به جوان فرنگی‌مآب یکى از دوستان چنین نقل مى‏کرد که: «در ماشین نشسته و مشرّف به کربلاى معلّى مى‏شدم، سفر من از ایران بود. در نزدیکى صندلى من جوانى ریش تراشیده و فرنگى مآب نشسته بود لهذا سخنى بین ما و او ردّ و بدل نشد. ناگهان صداى این جوان دفعتاً به زارى و گریه بلند شد. بسیار تعجّب کردم، پرسیدم سبب گریه چیست؟ گفت: پس اگر به شما نگویم به چه شخصى بگویم. من مهندس راه و ساختمان هستم. از دوران کودکى تربیت من طورى بود که لامذهب بار آمده و طبیعى بودم و مبدأ و معاد را قبول نداشتم فقط در دل خود محبّتى به مردم دین‌دار احساس مى‏کردم خواه مسلمان باشند یا مسیحى یا یهودى. شبى در محفل دوستان که بسیارى بهائى بودند حاضر شدم و تا ساعتى چند به لهو و لعب و رقص و غیره اشتغال داشتم. پس از گذشت زمانى در خود احساس شرمندگى نمودم و از افعال خودم خیلى بدم آمد. ناچار از اطاق خارج شده به طبقهٔ فوقانى رفتم و در آنجا تنها مدّتى گریه کردم و چنین گفتم: اى آنکه اگر خدائى هست آن خدا توئى، مرا دریاب. پس از لحظه‏اى به پائین آمدم. شب به پایان رسید و تفرّق حاصل گردید. فرداى آن شب به اتّفاق رئیس قطار و چند نفر از بزرگان براى مأموریّت فنّى خود عازم مسافرت به مقصدى بودیم، ناگهان دیدم از دور سیّدى نورانى نزدیک من آمده به من سلام نمود و فرمود: با شما کارى دارم، وعده کردم فردا بعد از ظهر از او دیدن کنم. اتّفاقاً پس از رفتن او بعضى گفتند: این بزرگوار است و چرا با بى‏اعتنائى جواب سلام او را دادى؟ چون وقتى که آن سیّد به من سلام کرد گمان کردم او احتیاجى دارد و براى این منظور اینجا پیش من آمده است. از روى تصادف رئیس قطار فرمان داد که فردا بعد از ظهر که کاملاً تطبیق با همان وقت معهود مى‏نمود باید فلان مکان بوده و دستوراتى چنین و چنان به من داد که باید عمل کنى، من با خود گفتم بنا بر این نمى‏توانم دیگر به دیدن این سیّد بروم. فردا چون وقت کار محوّلهٔ رئیس قطار نزدیک مى‏شد در خود احساس کسالت کردم و کم‏ کم تب شدیدى روى نموده به قسمى که بسترى شدم به طورى که طبیب براى من آوردند و طبعاً از رفتن براى مأموریّتى که رئیس قطار داده بود معذور گردیدم. پس از آنکه فرستادهٔ رئیس قطار از نزد من بیرون رفت دیدم تب فرو نشست و حالم به حالت عادى برگشت کاملاً خوب و سرحال خود را دیدم، دانستم باید در این میان سرّى باشد، از این روى برخاسته به منزل آن سیّد رفتم، به مجرّد آنکه نزد او نشستم فوراً یک دوره اصول اعتقادیّه با برهان و دلیل براى من گفت به طورى که من مؤمن شدم و سپس دستوراتى به من داده فرمود: فردا نیز بیا، چند روزى همچنان نزد او رفتم. هنگامى که پیش روى او مى‏نشستم آنچه از امور واقعه روى داده بود براى من بدون ذرّه‏اى کم و بیش حکایت مى‏نمود و از افعال و نیّات شخصى من که احدى جز من بر آنها اطّلاع نداشت بیان مى‏نمود. مدّتى گذشت تا اینکه شبى از روى ناچارى در مجلس دوستان شرکت کردم و ناچار شدم قمارى بنمایم. فردا چون خدمت او رسیدم فوراً فرمود: آیا حیا و شرم ننمودى که این گناه کبیرهٔ موبقه را انجام دادى؟ اشک ندامت از دیدگان من سرازیر شد گفتم: غلط کردم، توبه کردم. فرمود: غسل توبه کن و دیگر چنین منما، و سپس دستوراتى دیگر فرمود. خلاصه به طور کلّى رشتهٔ کارم را عوض کرد و برنامهٔ زندگى مرا تغییر داد. چون این قضیّه در زنجان اتّفاق افتاد و بعداً خواستم به طهران حرکت کنم امر فرمود که بعضى از علماء را در طهران زیارت کنم و بالأخره مأمور شدم که براى زیارت اعتاب عالیات بدان صوب مسافرت کنم. این سفر، سفرى است که به امر آن سیّد بزرگوار مى‏نمایم. دوست ما گفت: در نزدیکى‏هاى عراق دوباره دیدم ناگهان صداى او به گریه بلند شد، سبب را پرسیدم گفت: الآن وارد خاک عراق شدیم چون حضرت اباعبدالله علیه‌السّلام به من خیر مقدم فرمودند. منظور آنکه اگر کسى واقعاً از روى صدق و صفا قدم در راه نهد و از صمیم دل هدایت خود را از خداى خود طلب نماید موفّق به هدایت خواهد شد اگرچه در امر توحید نیز شکّ داشته باشد. 📚 رسالهٔ لب‌اللباب، ص۸۹ 🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 ذکر کثیر داشته باشید 🎙حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه‌الله) 🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕋 همیشه به یادِ خدا 🎙حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه‌الله) 🆔 @allame_tehrani
💫 افزایش معرفت و محبت با ذکر و یاد خدا ذکر و یاد خداوند موجب زیادی معرفت و زیادی محبت می‌گردد تا مرحلهٔ فنا که در این صورت خوف و ترس از نامطلوب در او نمی‌ماند. ▪️مرحوم علامه طباطبایی (قدس سره) 📚 در محضر علامه طباطبایی، ص۳۳۰ 🆔 @allame_tehrani
💫 آرامش حقیقى فقط در ذکر و یاد خداوند است آرامش حقیقى جز در سایهٔ ذکر خداوند حاصل نمى‌شود؛ چرا که فرمود: أَلَا بِذِکْرِ اللَهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.(۱) و هر کس از یاد خداوند إعراض نماید جز پریشانى و افسردگى و کدورت و افکار شیطانیّه و وساوس نفسانیّه و در نتیجه بى‌برکتى در مال و علم و فرزند و بى‌ثمر ماندن عمر نصیبى ندارد. وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِى فَإِنَّ لَهُو مَعِیشَةً ضَنکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى.(۲) «هر کس از یاد من إعراض کرده و روى گرداند، (در دنیا و نیز در برزخ) زندگانى و عیشى سخت و همراه با تنگى و مشقّت خواهد داشت و او را در قیامت کور محشور مى‌نمائیم.» 📚 نورمجرد، ج۲، ص۶۰۰ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- ذیل آیهٔ ۲۸، از سورهٔ ۱۳: الرّعد. ۲- آیهٔ ۱۲۴، از سورهٔ ۲۰: طه. 🆔 @allame_tehrani
🕊️ من در میانِ جمع و دلم جای دیگر است مردان الهی را هیچ چیزی از یاد خدا باز نمی‌دارد؛ داخل مغازه است، به یاد خداست. در خیابان است، به یاد خداست. در منزل پیش عیال است، به یاد خداست. شب می‌خوابد، به یاد خداست. صبح بیدار می‌شود، به یاد خداست. این شخص خدا از وجودش بیرون نمی‌رود. ✍ حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه‌الله) 📚 گلشن أحباب، ج۵ 🆔 @allame_tehrani