🔸انتظار خداوند و عالم هستى از هر فرد كمال مطلوب اوست نه كمال غير او
انتظار عالم واقع و خارج از هر فرد كمال مطلوب خود اوست نه كمال غير او. عوالم مجرده از عقول و فرشتگان و كواكب و سيارات شمس و قمر و شب و روز، از هر فرد توقع آن دارند كه سرمايههاى خدادادى خود را خوب بفعليت برسانند، و ضايع و خراب نكنند و با پاى مجاهده و صبر و استقامت از مراحل قوى و استعداد عبور كرده در مقام امن و امان الهى بيارمند، نه آنكه توقع دارند كه در مسير و حركت خود به مراحل فعليهٔ ساير موجوداتی كه در اعطاى غرائز و صفات خدادادى مختلف مىباشند دست يابند.
«لايُكَلِّفُ اللَّهُ نَفساً إِلّا وُسعَها» (آيهٔ 286 از سورهٔ بقره)
تكليف نمیكند خداوند به كسى مگر به اندازهٔ سعه و گشايش او.
«لايُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها» (آيهٔ 7 از سورهٔ طلاق)
تكليف نمیكند خداوند به كسى مگر به اندازهٔ آن چيزى را كه به او داده است.
خداوند عدل محض است، و بنابراين به قدر سنگينى و وزن يک ذره ظلم نمیكند. «إِنَّ اللَّهَ لَايَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً» (آيهٔ 44 از سورهٔ يوسف)
و به درستی كه خداوند به هيچ اندازه و مقدارى بر مردم ستم نمیكند. «إِنَّ اللَّهَ لايَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ» (آيهٔ 40 از سورهٔ نساء)
به درستی كه خداوند به قدر سنگينى يک ذره ظلم ننمايد.
چون ستم در صورتى است كه از مورچه مثلاً توقع و انتظار و تكليف پرش ملخ را داشته باشند، و در صورت مخالفت، عذاب و عقاب جارى سازند، اما اگر از مورچهاى طبق شعور و ادراک خود آن مورچه توقع داشته باشند كه دانهاى را از روى ستم از دهان مورچهٔ كوچكتر نربايد، اين ظلم نيست، اين تكليف تكليف بحق است، به مقدار استعداد و فهم و ادراک است، اين تكليف درخور سعه و گنجايش ظرفيت وجودى مورچه است، و عين عدل محض است.
اگر تكليفى را كه خدا به پيامبران میكرده عين آن را به همان درجه و صعوبت بر افراد امت كند ظلم است، و اما اگر از يكايک افراد امت توقع ظهور و بروز استعداد خود آنان را در طى طريق خدا و لقاى حضرت او، تكليف به مجاهده و صبر و عبوديت به اندازهٔ ظروف خود آنان در تحت پيروى و تبعيت از آن پيغمبر بنمايد، به هيچ وجه ظلم و ستمى نخواهد بود.
📚 امامشناسی، ج۱، ص۱۱۲
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
📜 #حدیث (3) ▪️أمیرالمؤمنین (علیهالسّلام): «قیمةُ كُلِّ امرِئِِ ما يُحسِنُه.»(۱) «قدر و قیمت هرک
📜 #حدیث (4)
▪️از ادعیهٔ امام زینالعابدین علیهالسّلام است که در سجده تکرار مینمودند:
«اللَهُمَّ ارزُقنا التَّجافی عَن دارِ الغُرور، و الإنابَةَ إلی دارِ الخُلودِ، و الاستعدادَ لِلمَوتِ قَبلَ نُزولِهِ.»
«بارپروردگارا! به ما روزی کن پهلو از این خانۀ غرور دنیا تهی کنیم، و به سوی خانۀ جاودان آخرت مُجِدّانه دل دهیم، و استعداد مرگ را قبل از رسیدن آن به ما عنایت فرما.»(۱)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰 #شرح_حدیث (4)
✍ مرحوم علامه طهرانی (قدس سره)
🔸انسان خوابِ خوب دید یا ندید نباید دنبالش برود
🔹از اول سلوک تا آخر سلوک نباید سالک غیر خدا را ببیند
📍یکی از علائم صحّت طریق میل به عالم معنا و تنفّر از عالم غرور است
در عالم عرفان و سیر و سلوک، باید کار برای خدا باشد، انسان خواب خوب دید یا ندید، نباید دنبالش برود؛ مکاشفه پیدا کرد، خدا داده؛ اگر نداد، نباید دنبالش برود؛ آنچه خدا خودش بدهد قیمت دارد، نه آنکه انسان طلب کند؛ پس از اوّل طلبِ غیر خدا کنار میرود، آن خواب خوبی که انسان میبیند، بدون اینکه انسان در ذهن خود دنبال کرده باشد، آن مکاشفۀ خوب، آن برخورد با ارواح مجرّدۀ خوب، آن مشاهدۀ عالم انوار خوب، که انسان دنبال نکرده و نخواسته باشد و خود به خود پروردگار برای انسان آورده باشد قیمت دارد.
پس سالک از اوّل سلوک تا آخر سلوک، غیر از خدا را نباید در نظر داشته باشد، برای غیر از خدا نباید کار کند، چیزی را معادل خدا نباید قرار بدهد، عمل خودش را به مادون خدا نباید عوض کند، هرچه در راه پیدا شد، شد؛ اگر هم پیدا نشد، نشد؛ نه پیدا شدنش علامت قرب است و نه پیدا نشدنش علامت بُعد.
علامت قرب توجّه به خداست، ذکر خداست، وارد شدن در حرم خداست؛ و علامت بُعد عدم میل به عبادت است، عدم میل به ذکر خداست، عدم میل به یاد خداست، میل به امور متکثّره و شهوانیّه و غفلت و اعراض از خدا و حبّ جاه و مال و ریاست و... . یا اینکه حبّ همان انوار قاهره و نورانیّه، که حجابهای نورانی است. اینها همه از بین میرود و فقط خدا میماند و بس، این علامت قرب است...
علامت صحّت طریق این است که: انسان در باطن و نفس خودش ببیند میلش به عالم معنا و حقیقت و عالم نور و پاکی و صدق و خلوص بیشتر است؛ و نسبت به عالم کثرت و دار غرور و اعتبارات و مصلحتاندیشیهای بیخود، و جنگ و نزاعی که میان نفوس است برای اینکه بر یکدیگر غلبه کنند و هریک دیگری را میکوبد تا مقام خودش بالاتر برود و مال زیادتری بهدست آورد، تنفر داشته باشد.
علامت صحّت طریق این است که توجّه انسان به آن عالم زیادتر بشود و از این عالم همواره پهلو تهی کند، و قبل از اینکه موت برسد، انسان مستعدّ شود، یعنی حرکت کند به سوی عالم مجرّدات، حرکت کند به سوی عالم قدس و عالم خلوص، این علامت صحّت طریق است.
📚 آیین رستگاری، ص۶۱
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. اقبالالأعمال، ص۲۲۸ (ترجمه از معادشناسی، ج۹، ص۱۱۷)
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎 بالاترین عبادت چیست؟
🎙حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
🆔 @allame_tehrani
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 ملازمت با خلوت
🎙حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهالله)
🆔 @allame_tehrani
38.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️گناهی که موجب بهشت رفتن میشود!
🔸فَفِرُّوا إِلَی اللّٰهِ؛ اگر آدم بخواهد فرار کند، باید برود در دامن خدا!
🎙حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهالله)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹تـوبـه
🔰بیان حقیقت توبه
❤️عـشـق ❤️🔥عـشـق الـهـی
📍مطالبی دربارهٔ «عشق و محبت» و «نفس»
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ شوق کربلا ❤️
⚡️من اگر کربلا نروم میمیرم...
🎙حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهالله)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💫 کسی که خدا خیر او را بخواهد
▪️حضرت امام صادق (علیهالسلام):
منْ أَرَادَ اللّٰهُ بِهِ الْخَيْرَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِالسَّلَام وَ حُبَّ زِيَارَتِه.
خداوند برای هر کس ارادۀ خیر بفرماید، محبّت حسین علیهالسلام و شوق زیارتش را در قلب او میاندازد.
📚 «کامل الزیارات»، ص۱۴۲
#کربلا #زیارت
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🆔 @allame_tehrani
💬 داستانی زیبا در فضیلت زیارت امام حسین (علیهالسّلام)
💫 رقعههائی که از آسمان به زمین میآید برای امان زائر أباعبدالله (علیهالسّلام)
روایات در ثواب زیارت حضرت سیّدالشهداء علیهالسّلام زیاده از حدّ إحصاء است؛ لیکن در اینجا یک حکایت لطیفی را از مرحوم شیخ(1) محمّد بن المشهدی که در کتاب «مزار کبیر» خود آورده است نقل میکنیم:
سلیمان أعمش گوید که: در کوفه منزل داشتم و مرا در آنجا همسایهای بود که طریق اهلبیت نداشت؛ من بعضی از اوقات با او مینشستم و مذاکره مینمودم. در شب جمعهای به او گفتم: تو چه میگوئی در زیارت حسین علیهالسّلام؟ گفت: بدعت است و هر بدعت ضلالت است و هر ضلالت در آتش است. من با نهایت خشم از نزد او برخاستم و به منزل آمدم، و با خود گفتم: چون سحر شود به نزد او میروم و از فضایل مولا أمیرالمؤمنین آنقدر برای او نقل میکنم که از شدّت حزن و غصّه چشمانش گرم شود. سحر به منزل او رفتم و در زدم، صدا از پشت در آمد که در منزل نیست و به زیارت حسین به کربلا رفته است. تعجّب نمودم و به شتاب به سمت کربلا حرکت کردم. آن شیخ را دیدم که سر به سجده گذارده، و از رکوع و سجود خستگی نداشت. بدو گفتم: تو میگفتی که زیارت حسین بدعت است و هر بدعت ضلالت و هر ضلالت در آتش است! چه شد که خود به زیارت آمدی؟!
گفت: ای مرد! مرا ملامت مکن که من از حقّانیّت اهلبیت خبری نداشتم. دوش که به خواب رفتم مردی را در خواب دیدم که نه بلند بود نه کوتاه، و از نهایت حسن و بهاء نمیتوانم توصیف کنم. او راه میرفت و اطراف او را هالهوار جماعتی احاطه کرده بودند. و جلوی این جماعت مردی بر اسبی سوار بود که دم اسب او چند بافت داشت، و این مرد تاجی بر سرش بود که چهار گوشه داشت، و بر هر گوشه جواهری رخشان بود که در ظلمات شب هر کدام مسافت سه روز راه را روشن میکرد. پرسیدم: آن مرد که دور او را گرفتهاند کیست؟ گفتند: محمّد بن عبدالله خاتمالنبیّین است. پرسیدم که: این سوار که در جلو میرود کیست؟ گفتند: أمیرالمؤمنین علیّ بن أبیطالب است. آنگاه بر آسمان نظر افکندم دیدم ناقهای از نور، و بر آن هودجی است و در هوا حرکت میکند. گفتم: این از آنِ کیست؟ گفتند: از أمیرالمؤمنین علیّ بن أبیطالب است. آنگاه بر آسمان نظر افکندم دیدم ناقهای از نور، و بر آن هودجی است و در هوا حرکت می کند. گفتم: این از آنِ کیست؟ گفتند: از آنِ خَدیجَه بنت خُوَیلِد و فاطمۀ زهراء. گفتم: آن جوان کیست؟ گفتند: حضرت حسن مجتبی. گفتم: این جماعت و این هودج همگی به کجا میروند؟ گفتند که: شب جمعه است و همگی به زیارت کشته شدهٔ به تیغ ستم، سیّدالشّهداء حسین بن علی به کربلا میروند.
آنگاه متوجّه هودج شدم، دیدم رقعههائی از آن به زمین میریزد و بر روی هر یک از آنها نوشته است: أمانٌ مِنَ النّارِ لِزُوّارِ الحُسَینِ علیهالسّلام فی لَیلَةِ الجُمُعَةِ؛(2) آن وقت هاتفی ندا کرد ما را که: آگاه باشید که ما و شیعیان ما در درجۀ عالیهای در بهشت قرار خواهیم داشت! ای سلیمان! من از این مکان مفارقت نمیکنم تا روح از بدنم مفارقت کند.(3)
مرحوم شیخ نوری گوید که: مرحوم طُرَیحی آخرِ این خبر را چنین نقل کرده است که: آن شیخ گفت: ناگاه دیدم رقعههائی از بالا به زمین میریزد. سؤال کردم که: چیست؟ گفتند که: این رقعههای امان است برای زوّار حسین علیهالسّلام در شب جمعه. من یکی از آنها برای خود طلب کردم. گفتند: این رقعهها حقّ تو نیست! تو میگوئی: زیارت حسین بدعت است! هرگز از این رقعهها نخواهی یافت تا آنکه زیارت کنی حسین علیهالسّلام را و اعتقاد کنی به فضل و شرافت او! پس من از خواب بیدار شدم و هراسان بودم، و در همان ساعت قصد زیارت سیّد خودم حسین علیهالسّلام را نمودم.
📚 أنوارالملکوت، ج۱، ص۲۷۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- این حکایت را مرحوم حاج میرزا حسین نوری در نجمالثاقب در ذیل حکایت تشرّف حاج علی بغدادی بخدمت امام زمان علیهالسّلام در ص۵۳ آورده است.
2- [امان از جانب پروردگار است برای زائرین حسین علیهالسّلام در شب جمعه از آتش دوزخ.]
3- بحارالأنوار، ج ۴۵، ص۴۰۱.
🆔 @allame_tehrani
💫 فضيلت زيارت قبر امام حسين عليهالسّلام
«مصباح المتهجد» شيخ طوسی طبع سنگی ص501 و در «مناقب» ابنشهرآشوب از طبع سنگی، ج2 ص234 و ص235 روایات أنيق و شگفتانگيزی دربارۀ زيارتش ذكر نموده است كه به جهت كمال اهميت آن ما در اينجا ذكر میكنيم:
فصل: در زيارتش صلواتاللهعليه:
اسحاق بن عمار میگويد: امام صادق عليهالسلام گفت: ليس مَلَك فی السماوات و الأرض إلّا و هم يَسْألون الله تعالی أن يَأذن لهم فی زيارة قبر الحسين عليهالسلام ففوجٌ ينزل و فوجٌ يعرج. «هيچ فرشتهای در آسمانها و زمين نيست مگر آنكه از خدای تعالی مسألت دارد كه به او در زيارت قبر حسين عليهالسلام اجازه دهد. بنابراين پيوسته فوجی از فرشتگان پائين میآيند و فوجی بالا میروند.»
و در كتاب «الفردوس الأعلی» از ديلمی روايت است كه پيغمبر اكرم صلیاللهعليهوآلهوسلم فرمودند: موسی ابن عمران از پروردگارش مسألت نمود تا زيارت قبر حسين بن علی عليهماالسلام را بنمايد و با معيت هفتادهزار ملائكه زيارت قبرش را كرد.
و أبان بن تَغْلِب از امام صادق عليهالسلام روايت میكند كه حضرت گفت: وَكَّلَ الله بقبر الحسين عليهالسلام أربعة آلاف مَلَكاً شُعْثاً غُبْراً يبكونه إلی يوم القيامة. فمن زاره عارفاً بحقّه شَيَّعوه حتّی يُبَلِّغوه مأمنه، و إنْ مَرَضَ عادُوه غدوةً و عَشيّاً، و إذا مات شَهِدوا جنازته و استغفروا له الی يوم القيامة. « خداوند در اطراف قبر حسين عليهالسلام چهارهزار فرشته گماشته است كه همگی با موهای ژوليده و پريشان و با صورتهای خاکآلوده بر وی تا روز قيامت میگريند. پس كسی كه او را با معرفت به حقّش زيارت كند او را بدرقه میكنند تا به مأمنش برسانند و اگر مريض گردد وی را هر صبح و شب عيادت كنند، و اگر بميرد جنازهاش را تشييع كنند و برای او از خداوند طلب غفران نمايند تا روز قيامت.»
و از حضرت امام محمدباقر عليهالسلام مروی است كه فرمود: مُرُوا شيعتنَا بزيارة الحسين عليهالسلام فإنَّ زيارتَه تدفع الهدم و الحرق و الغرق و أكل السَّبُع، و زيارته مفترضةٌ علی من أقرّ بالإمامة من الله. «شيعيان ما را امر كنيد به زيارت حسين عليهالسلام زيرا زيارتش انسان را از آوار بر سر فرود آمدن، و از آتشسوزی، و غرق شدن، و طعمۀ درندگان گرديدن حفظ مینمايد و زيارت او از جانب خدا واجب شده است بر كسی كه اقرار به امامت او داشته باشد.»
اسحاق بن عمار روايت نموده است كه: امام صادق عليهالسلام فرمودهاند: ما بين قبر الحسين إلی السماء السابعة مُخْتَلَف الْمَلَائِكَةِ. «ما بين قبر امام حسين عليهالسلام تا هفتمين آسمان محل رفت و برگشت فرشتگان است.»
از حضرت امام كاظم عليهالسلام وارد است: مَن زار قبر الحسين عليهالسلام عارِفاً بحقّه غَفَر الله له ما تقدّم من ذنبه و ما تَأخّر. «هر كس با حقّ معرفت، حسين را زيارت كند گناهان گذشته و آيندۀ او آمرزيده میشود.»
و از حضرت امام صادق عليهالسلام روايت است: روزی حسين - صلواتاللهعليه - در دامان پيامبر نشسته بود و پيامبر با او بازی میكرد و وی را خنده میانداخت. عائشه گفت: چقدر سُرورت از اين پسربچه زياد است؟! پيامبر فرمود: وای بر تو چگونه اينطور نباشد با وجود آنكه او ميوۀ دل من، و موجب تر و تازگی چشم من میباشد؟! آگاه باش: امت من او را خواهند كشت. پس كسی كه او را بعد از شهادتش زيارت كند، خداوند برای او يک حج از حجهای مرا مینويسد. عائشه گفت: يا رسولالله يک حج از حجهای شما؟! فرمود: آری دو حج از حجهای من. عائشه گفت: دو حج از حجهای شما؟! فرمود: آری سه حج. و به همين ترتيب پيوسته عائشه زياد مینمود و پيامبر بالا میبرد و مضاعف میگردانيد تا به هفتاد حج از حجهای پيامبر بالغ شد با عمرههائی كه با آن حجها پيامبر بجای آورده است. شاعر گويد:
فَجعفرٌ الصادقُ من وُلْدهِ
خَبَّرنا مِن فضله بالتّمام
عن جدِّه إنّ لِمَنْ زاره
ثوابُ حِجِّالبيت سبعين عام
و در رسالۀ «مقنعه» و مزار كلينی با إسنادش از امام رضا عليهالسلام روايت است كه: من زَار قبر أبیعبدالله عليهالسلام بشطِّ الفرات كان كمن زار الله فوق عَرشه. « هر كس قبر اباعبدالله عليهالسلام را در شطّ فرات زيارت نمايد همچنان است كه خداوند را در بالای عرش او زيارت كرده است.» و اين معنی را عبدی به نظم درآورده است:
و حديثٌ عن الائمة فيما قد روينا
عن الشيوخ الثقات
إنَّ من زاره كمن زار ذاالعرش
علی عرشه بغير صفات
يعنی زائر وی مثل كسی است كه خدا را بر عرش عبادت كرده باشد. انتهی روايات ابنشهرآشوب.
📚 امامشناسی، ج۱۶و۱۷، ص۶۱۹
🆔 @allame_tehrani
🔸شیفتگی مرحوم قاضی نسبت به حضرت أباعبدالله الحسین (علیهالسّلام)
[مرحوم آیتالله حاج شیخ عباس قوچانی] میفرمودند:
«[مرحوم قاضی] در این اواخر عمر یکگونه حالت تحیّر و شیفتگی و بیقراری مخصوص نسبت به حضرت سیّدالشّهداء علیهالسّلام داشت. هر روز هنگام طلوع آفتاب و به خصوص وقت غروب آفتاب گریه میکرد، و در ایّام عزاداری سراسیمه و سربرهنه، والِه بود...
حضرت آقای حاج سیّد هاشم حدّاد ـ روحی فداه ـ میفرمودند:
«مرحوم قاضی برای زیارت حضرت أباعبدالله الحسین علیهالسّلام زیاد از نجف أشرف به کربلای معلّی میآمدند، و با سایر زوّارِ عرب در کوچه و بازار میآمیختند. هیچگاه دیده نشد که در مسافرخانه و فندقی بروند، بلکه به مساجد و مدارس میرفتند و چهبسا کنار خیابان روی خاک میخوابیدند. بسیاری از اوقات که در صحن مطهّر جا برای توقّف بود، در خود صحن بیتوته مینمودند و تا به صبح به زیارت و نماز و دعا مشغول بودند؛ و احیاناً هم روی سنگفرشِ صحن، عبای خود را بر روی خود کشیده، میخوابیدند.»
مرحوم قاضی میفرمود:
«من در تمام نقاط صحن مطهّر خوابیدهام؛ در تمام مدّت عمر که بدینجا مشرّف بودهام هر شب را در نقطهای بیتوته کرده و خوابیدهام به طوری که جایی به قدر وسعت بدن من یافت نمیشود که در آن نخوابیده باشم.»
✍ حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 جُنگ خطی شمارهٔ ۱۸، ص۲۶۸
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 روضهٔ حضرت رقیه (سلاماللهعلیها)
😭 شنیدم غارتت کردند و عریانت
😭 به خود گفتم که دزدان را نمیبخشم
😭 خصوصاً ساربان را نه...
🎙حاج جواد شکری
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 روضهٔ حضرت رقیه (سلاماللهعلیها)
🎙استاد میرزامحمدی
🆔 @allame_tehrani
💫 مقام حضرت رقیه (سلاماللهعلیها)
حضرت رقيّه سلاماللهعليها در اثر مصائب و مشكلاتى كه در وقائع عاشورا بر آن حضرت وارد شده و عاقبت تاب و توان حضرت را ربود، در همان مدّت منازل قرب و ترّقى را به سرعت طى نمودند و اگر از فعليّت تامّه مرتبهاى نيز باقى مانده بود، در عوالم پس از شهادت آن را واجد شده و به مقام ولايت رسيدهاند...
📚 «نورمجرّد»، ج۱، ص۳۳۳
📍مشاهدهٔ متن کامل:👇
eitaa.com/allame_tehrani/3783
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَباحاً وَ مَسآءاً...
🎙حجتالاسلام استاد میرزامحمدی
▪️مادری در طواف قربانگاه
▪️هِی بُنَیَّ بُنَیَّ میگوید
▪️تشنهای زیر نیزه گَه مادر
▪️گَه أُخَیَّ إِلَیَّ میگوید
▪️اتحاد هزار سرنیزه
▪️بدنش را چه نامرتب کرد
▪️کمک بوریا و مردم دِه
▪️بدن شاه را مرتب کرد
🆔 @allame_tehrani
🔰معنای آیهٔ شریفهٔ
«إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَ ٱلۡمُنكَرِ»
معنای آیهٔ شریفه، تنها این نیست که نماز انسان را از فحشا و منکرات ظاهری بازمیدارد، بلکه این افکار و خیالات که فحشا و منکرات واقعی بوده و دشمنان راه سلوک و تجرّد هستند، نماز که همان توجّه کامل به حضرت ربّالأرباب است، همهٔ آنها را مانند خس و خاشاک میسوزاند، و در بوتهٔ مقام قرب نابود میکند.
✍ حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 نور ملکوت نماز، ص۳۶
🆔 @allame_tehrani
💫 نماز وسیلهای برای محو قلب و حقیقت خود در عظمت حضرت حقّ
﴿ٱتۡلُ مَآ أُوحِيَ إِلَيۡكَ مِنَ ٱلۡكِتَابِ وَ أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَ ٱلۡمُنكَرِ وَ لَذِكۡرُ ٱللَهِ أَكۡبَرُ وَ ٱللَهُ يَعۡلَمُ مَا تَصۡنَعُونَ﴾.(۱)
نماز خلوت بنده است با خدای خود، و راز و نیاز گفتن و تعریف و تمجید نمودن و استمداد و استنصار کردن و غرق انوار جمال و عظمت او شدن.
انسان چون به خود نگرد، در خود دو امر میبیند: یکی بدن او که مانند سایر موجودات خارجی در تغییر و تبدیل و کون و فساد است، و دیگری حقیقت او که با تغییرات و تحوّلات عالم خارج متحوّل نمیگردد. انسان در نماز، قلب و همان حقیقت خود را محو در عظمت آن موجود ازلی و ابدی که تمام موجودات قائم به اوست مینماید، و خود را بدان ابدیّت میپیوندد، و به ذکر او و یاد او آرامش میگیرد؛ ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ تَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكۡرِ ٱللَهِ أَلَا بِذِكۡرِ ٱللَهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ﴾.(۲)
انسان در هر لحظه از افکار و خواطر خالی نیست؛ در سکون و حرکت، در خواب و در بیداری. افکار و خاطرات مانند موجهای خروشان از اصقاع و نواحی نفس هجوم میآورند، و ملکات مکتسبه و برخورد با مشاهدات روزمرّه هر دم بر انسان خاطرهای میزایند.
این خاطرات مانند تیغهائی آبدار و شمشیرهائی برّان بر قلب حمله نموده، او را در پرّه میافکنند و جریحهدار میکنند؛ از هر خاطرهای بگریزد به خاطرۀ دیگری دچار میشود. گریز از خاطره نیز بنوبۀ خود خاطرۀ جدیدی است. صُوَر و أشکال موجودات فانیه صف بسته، دائماً در ذهن او رژه میرود و میدان نفس را محلّ تاخت و تاز خود قرار میدهند. ملّای رومی محمّد بلخی فرماید:
جان همه روز از لگدکوب خیال
وز زیان و سود و از بیم زوال
نی صفا میماندش نی لطف و فرّ
نی بسوی آسمان راه سفر (۳)
در این صورت، روح ملکوتی مجروح و شکسته و خسته و مهجور میماند.
📚 نور ملکوت نماز، ص۳۳
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- سورهٔ العنکبوت (٢٩) آیهٔ ۴۵: [(ای رسول ما) آنچه را که از کتاب (آسمانی قرآن) بر تو وحی شد (بر خلق) تلاوت کن و نماز را (که بزرگ عبادت خداست) به جای آر. که حقّاً نماز انسان را از کارهای قبیح و ناپسند نهی میکند؛ و هر آینه این نماز که ذکر خداست از هر چیز برتر و بزرگتر است و خدا به هر چه (برای خشنودی او و به یاد او) کنید آگاه است.]
۲- سورهٔ الرّعد (١٣) آیهٔ ٢٨: [آنها که به خدا ایمان آورده و دلهاشان به ذکر خدا آرام میگیرد، هان که دلها با ذکر خدا آرامش مییابد.]
۳- مثنوی، دفتر اول، ص۱۲.
🆔 @allame_tehrani
🔰حقیقت نماز حضور قلب است و حضور قلب مستلزم نفی خواطر
نماز یگانه ارتباط و اتّصالی است که ناگهان او را از این هیاهو میرهاند؛ چون حقیقت نماز حضور قلب است، و حضور قلب مستلزم نفی خواطر و توجّه تام به ذات اقدس ربوبی است. لذا با این توجّه تمام خاطرات مضمحل میگردد، افکار و خیالات نیست و نابود میگردد، آن لشکرهای صف کشیده شدۀ افکار و آن تداعی معانی صُوَر و أشکال مانند نمک در آب حل میشود، و آن آشوب و هیجان تبدیل به آرامش و سکون میگردد. آن گرد و غبار خیالات تبدیل به زمین سرسبز و خرّم و آب پاشیده شده، آن امواج پرخروش تبدیل به یک آب صاف و آرام میشود. و معلوم است که اقلّ فایدۀ آن استراحت موقّتی از پریشانی حواس و افکار، و فائدۀ مهم آن اتّصال به ابدیّت و خداوند جلّ و علا است. چون آئینۀ دل صاف شد و آب خروشان آرام گرفت و گرد و غبار شهوات و افکار مشوّش نشست، جلوۀ خورشید حقیقت و شمس سرمدی در قلب واضح میشود؛ بنده خدای خود را میبیند، با او میگوید و با او میشنود.
📚 نور ملکوت نماز، ص۳۵
🆔 @allame_tehrani
❤️ عاشق در نماز به غیر خدا توجه نمیکند
نماز حال خلوت بنده با خداست، مانند خلوت عاشق با معشوق. خاطرات حکم مزاحماتی است که برای عاشق در خلوت پیدا میشود، او را کسل و خسته میکند، ناراحت و پریشان مینماید، نمیگذارد آنطور که باید متمتّع شود؛ همچنین توجّه به غیر خدا در نماز روح را رنجور و خسته میکند و نمیگذارد از لقای او متمتّع گردد و با او انس گیرد.
📚 نور ملکوت نماز، ص۳۸
🆔 @allame_tehrani
💫 لذت انس با نماز
[بنده با نماز از تمام خستگیها میگریزد]
چون بنده پیوسته به نماز مشغول شود و با آداب ظاهری و باطنی بجای آورد، چنان با نماز انس میگیرد که از هر خستگی گریخته و در پناه نماز آسوده میشود، و هیچ لذّتی برای او با نماز برابری نمینماید، بلکه لذّات این جهان در مقابل نماز و قیاس با آن جز ألم و رنجی بیش نیست.
📚 نور ملکوت نماز، ص۴۳
🆔 @allame_tehrani