eitaa logo
نشر آثار علامه طهرانی
3.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
922 ویدیو
220 فایل
◦◦◉✿‏‏ ﷽ ✿◉◦◦ ❤️ عرفان با طعم زندگی ❤️ 📚 نشر علوم و معارف اسلام در پرتو آثار حضرت علامه آیت‌الله حسینی طهرانی (قدس سره) و سایر علماء و عرفاء بالله 📚 ارتباط با ما: @Ya_bab_allah کتاب صوتی: @avaye_malakut خانواده و زندگی الهی: @ezdevaje_elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
CamScanner 01-29-2023 07.04.pdf
حجم: 7.02M
« وَ لَا يُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِيراً » • دومین جلوه‌ی بندگی؛ تحول در تدبیر انسان (جلوه‌گاه تدبیر الهی) • گستره‌ی تدبیر الهی • کیفیت تدبیر در انسان • آفات تدبير ۱. بی‌توجهی به عوامل مؤثر در تدبیر ۲. خیال‌پردازی، به جای واقع‌گرایی ۳. بینش شرک‌آلود در تدبیر • مراتب تدبیر انسان ۱. تدبير شرك آلود ۱ - ۱) تدبیر بدون توجه به دستورهای الهی ۲ - ۱) تدبیر با غفلت از تأثیر خداوند در امور ۲. تدبير با توجه به اعتقاد توحیدی ۳. تدبیر در پرتو شهود توحید افعالی ۴. تدبیر، همراه با شهود توحید اسماء و صفاتی • رابطهٔ تدبیر با مصیبت‌ها ۱. مصیبت‌هایی که نتیجه‌ٔ اعمال انسان است ۲. مصیبتهایی که سنت الهی در جهان است ✍ استاد تحریری حفظه‌الله 📚 بندگی حقیقی و حقیقت علم (شرح حدیث عنوان بصری)، ص ۲۰۲ الی ۲۲۳ 🆔 @allame_tehrani
📜 (1) ▪️رسول خدا صلَّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم فرمود: «مَن استَوَی یَوماه فَهو مَغبونٌ.»(۱) «کسی که دو روزش با همدیگر مساوی باشد مغبون است.» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 (1) ✍ مرحوم علامه طهرانی (قدس سره) اوّل چیزی که بعد از تنبّه و یقظه و بیداری، در این راه لازم است، این است که ما به خود بیاییم و ببینیم که هستیم؟! چه هستیم؟! بله، ما یک انسانیم! صبح از خواب بلند می‌شویم، تا شب زحمت کشیده و فعّالیّت می‌کنیم، دو مرتبه می‌خوابیم، فردا تکرار و پس‌فردا تکرار، روزها می‌گذرد و هر‌کس از افراد بنی‌آدم خود را به کاری مشغول می‌کند و متوجّه نیست که این کارها را برای چه می‌کند؟ برای چه آمده؟ چه هدفی دارد و مقصودش چیست؟ و چرا امروزش گذشت؟ این امروز یک سرمایۀ عمری بود که خدا به او عنایت کرد، چرا گذشت؟ و در مقابل این گذشتِ روز چه به‌دست آورد؟ اگر چیزی به‌دست آورده باشد، خوشا به سعادتش! چون یک روز عمرش گذشت و در مقابلش یک چیزی کسب کرد؛ و اگر چیزی به‌دست نیاورد مغبون است. چون یک روز عمر گذشت و برای این یک روز عمر چه دستگاه‌هایی کار کرد، تا اینکه انسان یک روز عمر کند، غیر از خدا کسی نمی‌داند. ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری(۲) یک روز از حیاتی که ما داریم، به حرکت شمس و قمر و کهکشان‌ها بستگی دارد. ذرّات تمام درخت‌های عالم، تمام حیوانات عالم، تمام موجودات عالم، به همدیگر مرتبط و یک وجود واحد را تشکیل می‌دهند و تمام اینها در این حیات امروز انسان مؤثّرند؛ به طوری که اگر در سلسلۀ علل و معلولات این یک روز حیات گرفته بشود، همۀ آنها به هم می‌خورند. پس اینها همه برای این است که ما یک روز عمر کنیم و یک روز جلو برویم و یک روز پرده‌های غفلت از چشمانمان برداشته شود، حجاب برداشته شود، با خالق خودمان، مسیر خودمان، هدف خودمان، مبدأ و معاد خودمان آشنا شویم. اگر این‌طور باشد، آرام، ساکت، صامت، خوش‌دل، پربهره، پرنور، با نشاطِ کامل مثل آدمی که در روز امتحان قبول است و سرافراز و شاگرد اوّل هم شده و ورقه‌اش را دست می‌گیرد و می‌آید و از هیچ‌چیز هم باک ندارد؛ قبول است دیگر! و امّا خدای ناکرده اگر به غفلت بگذرد و شب امتحان برسد و انسان بخواهد کار یک سال را در یک شب انجام بدهد و فردا به این شاگرد و به آن شاگرد التماس کند، آقا به من برسانید، ما را فراموش نکنید، اینها همه موجب سرشکستگی و شرمندگی است. 📚 آیین رستگاری، ص ۲۸ و ۲۹ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- وسائل‌الشیعة، ج١٦، ص٩٤. ۲- گلستان سعدی، دیباچه، بیت ٦ و ٧. 🆔 @allame_tehrani
نشر آثار علامه طهرانی
📜 #حدیث (1) ▪️رسول خدا صلَّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم فرمود: «مَن استَوَی یَوماه فَهو مَغبونٌ.»(۱)
📜 (2) ▪️امیرالمؤمنین (علیه‌السلام): «الیَوم عَمَلٌ و لا‌ حِساب و غَداً حِسابٌ و لا‌ عَمَل.»(۱) «امروز، روز عمل است، حسابی نیست؛ فردا روز امتحان و حساب است و عملی نیست.» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 (2) ✍ مرحوم علامه طهرانی (قدس سره) 🔹برای وصول به مقصود باید کار و تلاش نمود اگر انسان در دنیا بخوابد و بگوید من در آخرت به مقامات می‌رسم، اشتباه است. دنیا عالم کار است، مثلاً فرض کنید محصّل که دانشکدۀ پزشکی می‌رود، آنجا باید کار کند. اگر بگوید من دیپلمم را می‌گیرم آن‌وقت کار می‌کنم، این غلط است، اینجا باید کار کند. اگر کار کرد، دیپلم هم به او ندهند، او دارای علم و سرمایه است، هر کجای دنیا که برود دارای سرمایۀ علمی هست. ولی اگر کار نکرد هزار تا دیپلم هم کاغذ پاره است، باید برود در دکّان، پایش بستنی بزند و بفروشد! به درد نمی‌خورد. دنیا محلّ عمل است، خدا ما را آورده برای اینکه بیدار باشیم، بینا باشیم، به سوی پروردگار خوب حرکت کنیم. تمام آن مقاماتی که در قرآن مجید دستور داده، عنایت شده و بیان شده، از آنِ کسانی است که در دنیا کار کنند. هر عملی که ما انجام بدهیم، بهره و نتیجه‌اش داخل در خود عمل است؛ هر الله که از روی اخلاص بگوییم، لبّیک پروردگار درون این اللهِ ماست؛ هر قدمی که به سوی پروردگار برداریم، آن نتیجه در خود نفس همین عمل منطوی و نهفته است. خُب! حالا می‌خواهیم به سوی خدا حرکت کنیم، بعد از اینکه خدا به ما تنبّه داد، فکر داد، چشمانمان را باز کردیم، دیدیم ای عجیب! خورشید طلوع کرده و قافله هم رفته و ما مانده‌ایم؛ همۀ شب را تا صبح خوابیده‌ایم وای! قافله با ما بود! رفتند، و شاید هم الآن رسیده باشند؛ چرا خورشید طلوع کرده؟! حالا به خدا می‌گوید: خدایا! من اینجا چه کنم؟ خورشید طلوع کرده! در این بیابان من هم غریب و تک و تنها هستم، جایی را نمی‌شناسم، خدایا! بِرِس به درد من! خدایا! من به تو توکّل کردم، بارم را به سمت تو انداختم، تفویض به سوی تو کردم، من عقب مانده‌ام، دست من را بگیر! این عالمِ یقظه و تنبّه است. 📚 آیین رستگاری، ص۳۳ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. نهج‌البلاغة (عبده)، ج١، ص٩٣، خطبهٔ ٤٢. 🆔 @allame_tehrani
نشر آثار علامه طهرانی
📜 #حدیث (2) ▪️امیرالمؤمنین (علیه‌السلام): «الیَوم عَمَلٌ و لا‌ حِساب و غَداً حِسابٌ و لا‌ عَمَل.»(
📜 (3) ▪️أمیرالمؤمنین (علیه‌السّلام): «قیمةُ كُلِّ امرِئِِ ما يُحسِنُه.»(۱) «قدر و قیمت هر‌کسی، آن چیزی است که او بر آن چیز و بر آن اساس، خود را استوار کرده و بر آن امر فائق و غالب شده است.» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 (3) ✍ مرحوم علامه طهرانی (قدس سره) ⛓ زندانی بودن أبناء دنیا در توهّمات و تخیّلات فاسد و باطل افراد بشر تا آخر عمر، همه در همان من چه کنم و مالم کم شد، همسایه به دیوار من تیشه زد، مالیاتم این‌طور شد، فلان کس به من بد گفت، خواهرزنم به من چنین گفت، شریکم به من چنین گفت، من اینجا نمی‌روم به تقاصّ اینکه او به من بد کرد، من جواب او را نمی‌دهم برای اینکه او فلان روز به من سلام نکرد، و این‌طور حرف‌ها گرفتار هستند، و در همین افکار هم زندانی می‌شوند و در همین افکار هم می‌میرند؛ چون قبر انسان افکارش است؛ این قبری که ما را می‌برند در آن می‌گذارند، این قبر ما نیست، این قبر بدن ماست، بدن ما از خاک بوده و می‌رود در خاک؛ نفس ما هر درجه‌ای از علوّ که داشته باشد در همان می‌ماند؛ اگر نفس ما آلوده باشد، ما را در روحانیّت نفس نمی‌برند؛ قبر ما همان افکار ماست، قبر ما همین خیالات ماست، قبر ما همین تو و منی‌هاست، از تو و منی باید گذشت و تو و منی را فدای خدا کرد، آن عالمی که خدا انسان را در آن جا می‌دهد، مناسب با یک حقیقتی است که انسان با آن حقیقت در هنگام مرگ منطوی است. خیلی عجیب است! اگر کسی قدر و قیمتش دنیا بود، تمام عمر خودش را برای دنیا مصرف کرد، قدر و قیمتش آن است؛ ولی انسان می‌گوید: خدا این‌طور می‌گوید، این کار را بکن! می‌گوید: چَشم. آن‌وقت عمل می‌کند، این خیلی خیلی مقام دارد، خیلی خیلی عالی است، قابل قیاس نیست، قابل معاوضه نیست، انسان آن را با دنیا و آخرت هم عوض نمی‌کند، و یک لحظه از آن حالات می‌ارزد به تمام لذّت‌هایی که اهل دنیا دارند. 📚 آیین رستگاری، ص۳۵ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. نهج‌البلاغه (عبده)، ج۴، ص۱۵۴، کلمات قصار ۸۱. 🆔 @allame_tehrani
نشر آثار علامه طهرانی
📜 #حدیث (3) ▪️أمیرالمؤمنین (علیه‌السّلام): «قیمةُ كُلِّ امرِئِِ ما يُحسِنُه.»(۱) «قدر و قیمت هر‌ک
📜 (4) ▪️از ادعیهٔ امام زین‌العابدین علیه‌السّلام است که در سجده تکرار می‌نمودند: «اللَهُمَّ ارزُقنا التَّجافی عَن دارِ الغُرور، و الإنابَةَ إلی دارِ الخُلودِ، و الاستعدادَ لِلمَوتِ قَبلَ نُزولِهِ.» «بارپروردگارا! به ما روزی کن پهلو از این خانۀ غرور دنیا تهی کنیم، و به سوی خانۀ جاودان آخرت مُجِدّانه دل دهیم، و استعداد مرگ را قبل از رسیدن آن به ما عنایت فرما.»(۱) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 (4) ✍ مرحوم علامه طهرانی (قدس سره) 🔸انسان خوابِ خوب دید یا ندید نباید دنبالش برود 🔹از اول سلوک تا آخر سلوک نباید سالک غیر خدا را ببیند 📍یکی از علائم صحّت طریق میل به عالم معنا و تنفّر از عالم غرور است در عالم عرفان و سیر و سلوک، باید کار برای خدا باشد، انسان خواب خوب دید یا ندید، نباید دنبالش برود؛ مکاشفه پیدا کرد، خدا داده؛ اگر نداد، نباید دنبالش برود؛ آنچه خدا خودش بدهد قیمت دارد، نه آنکه انسان طلب کند؛ پس از اوّل طلبِ غیر خدا کنار می‌رود، آن خواب خوبی که انسان می‌بیند، بدون اینکه انسان در ذهن خود دنبال کرده باشد، آن مکاشفۀ خوب، آن برخورد با ارواح مجرّدۀ خوب، آن مشاهدۀ عالم انوار خوب، که انسان دنبال نکرده و نخواسته باشد و خود به خود پروردگار برای انسان آورده باشد قیمت دارد. پس سالک از اوّل سلوک تا آخر سلوک، غیر از خدا را نباید در نظر داشته باشد، برای غیر از خدا نباید کار کند، چیزی را معادل خدا نباید قرار بدهد، عمل خودش را به مادون خدا نباید عوض کند، هرچه در راه پیدا شد، شد؛ اگر هم پیدا نشد، نشد؛ نه پیدا شدنش علامت قرب است و نه پیدا نشدنش علامت بُعد. علامت قرب توجّه به خداست، ذکر خداست، وارد شدن در حرم خداست؛ و علامت بُعد عدم میل به عبادت است، عدم میل به ذکر خداست، عدم میل به یاد خداست، میل به امور متکثّره و شهوانیّه و غفلت و اعراض از خدا و حبّ جاه و مال و ریاست و... . یا اینکه حبّ همان انوار قاهره و نورانیّه، که حجاب‌های نورانی است. اینها همه از بین می‌رود و فقط خدا می‌ماند و بس، این علامت قرب است... علامت صحّت طریق این است که: انسان در باطن و نفس خودش ببیند میلش به عالم معنا و حقیقت و عالم نور و پاکی و صدق و خلوص بیشتر است؛ و نسبت به عالم کثرت و دار غرور و اعتبارات و مصلحت‌اندیشی‌های بی‌خود، و جنگ و نزاعی که میان نفوس است برای اینکه بر یکدیگر غلبه کنند و هریک دیگری را می‌کوبد تا مقام خودش بالاتر برود و مال زیادتری به‌دست آورد، تنفر داشته باشد. علامت صحّت طریق این است که توجّه انسان به آن عالم زیادتر بشود و از این عالم همواره پهلو تهی کند، و قبل از اینکه موت برسد، انسان مستعدّ شود، یعنی حرکت کند به سوی عالم مجرّدات، حرکت کند به سوی عالم قدس و عالم خلوص، این علامت صحّت طریق است. 📚 آیین رستگاری، ص۶۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. اقبال‌الأعمال، ص۲۲۸ (ترجمه از معادشناسی، ج۹، ص۱۱۷) 🆔 @allame_tehrani
نشر آثار علامه طهرانی
📜 #حدیث (4) ▪️از ادعیهٔ امام زین‌العابدین علیه‌السّلام است که در سجده تکرار می‌نمودند: «اللَهُمَّ
📜 (5) «المُؤمِنُ كَالجَبَل الرّاسِخِ لاتُحَرِّكُهُ العَوَاصِفُ»(۱) «مؤمن مثل کوه پابرجا می‌ماند، تندبادها و طوفان‌ها نمی‌توانند او را تکان بدهند.» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 ✍ مرحوم علامه طهرانی (قدس سره) 🔴 سالک نباید با مردم عوام سر و کلّه زده و مجادله کند نباید انسان با مردم سر و کَلّه بزند، باید راه خودش را برود؛ ﴿وَ عِبَادُ ٱلرَّحۡمَـٰنِ ٱلَّذِينَ يَمۡشُونَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ هَوۡناً وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ ٱلۡجَاهِلُونَ قَالُواْ سَلَاماً﴾.(۲) «بندگان خدا ﴿وَ عِبَادُ ٱلرَّحۡمَـٰنِ﴾ بندگانی که نسبتِ با خدا دارند، بندۀ زمین و شهوت و غفلت و بندۀ غیر خدا نیستند، بندۀ خدا هستند. این بندگان، روی زمین با نرمی و سهولت و با آرامش راه می‌روند. و زمانی هم که جاهلین به اینها خطاب نموده و برخورد کنند، اینها به سلامت کار خود را می‌کنند و می‌گذرند.» فرض بفرمایید که انسان دارد از کنار دیوار و کوچه‌ای عبور می‌کند، آنجا هم یک سگ به انسان واق واق می‌کند، هیچ انسانی دیده‌اید برود به آن سگ بگوید چرا با من این کار را می‌کنی؟ من که به تو نظر بدی ندارم نباید با من این کار را بکنی. باید انسان زود کارش را بکند و برود، نباید خودش را با جاهلین در بیاندازد، مجادله کند، داد بزند، بیداد کند و بخواهد برود برای آنها استدلال کند که آقا کار من این‌طور است و آن‌طور است. بله! یک وقت انسان با آنها بحثی می‌کند که برای آنها مفید است، آنها را به خدا نزدیک می‌کند، راهگشای آنهاست، بله؛ امّا جاهلان می‌خواهند انسان را بکشند و بیاورند در جرگه و محیط افکار خود، می‌خواهند انسان را مثل خودشان کنند. در کلمات بزرگان هست که وقتی این سگ‌ها و کِلاب جیفه‌ای به‌دست می‌آورند با یکدیگر بر سر آن جیفه دعوا می‌کنند. هر کدام می‌خواهد آن جیفه را برای خود بگیرد. امّا وقتی یک مردی از کنار کوچه بگذرد، تمام این سگ‌ها می‌آیند به او حمله می‌کنند، چرا همه‌شان؟ برای اینکه آنها در خوردن جیفه، یک هدف دارند و خوردن جیفه مال همه‌شان است و امّا این مرد چون مسلکش بر خلاف آنهاست، همۀ آنها به او حمله می‌کنند که چرا انسانی؟! چرا هم‌مسلک و هم‌طبقۀ ما نیستی؟! آنها که در خوردن جیفه با همدیگر سر و صدا ندارند، همه نسبت به این انسان سر و صدا پیدا می‌کنند، که چرا تو انسانی؟! این مردم جاهل هم همین‌طور هستند. شما با هرکس صحبت کنی، از افرادی که غیر طریق پروردگار و سلوک خدا را دارند، می‌خواهند تو را در جرگۀ خودشان بکشند. أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمود: «انسان‌ها یا عالِمٌ رَبّانی یا مُتَعَلِّمٌ عَلَی سَبیلِ النَّجاة یا هَمَجٌ رُعاع هستند.»(۳) هَمَجٌ رُعاع صحبتشان این است که: بیا پیش ما! بیا هم‌فکر ما بشو! بیا هم‌ایدۀ ما بشو! بیا هم‌عقیدۀ ما بشو! بیا هم‌اختلاط با ما بشو! بیا از ما بشو! و اگر انسان یک خرده خودش را بدهد، مثل شتر قربانی سر بریده، تکّه تکّه می‌کنند و می‌برند. مؤمن به نیروی ایمان و توکّل به خدا، باید محکم سرجای خود بایستد، باد که می‌آید درخت‌ها را حرکت می‌دهد، بعضی از شیروانی‌ها را بلند می‌کند، خانه‌ها را خراب می‌کند؛ ولی هیچ دیده‌اید آن بزرگترین طوفان‌ها و شدیدترین عاصف از عواصفِ برّی آسمان و طوفان‌ها و آن عاصف‌های شدید، کوهی را تکان بدهد؛ مؤمن این‌طور است، کَالجَبَلِ الرّاسِخ. وزش باد ولو طوفان‌های شدید باشد، کوه را نمی‌تواند تکان بدهد؛ این مؤمن الآن در آن صراط حقّ با نیروی حقّ حرکت می‌کند و در قلبش تشخیص داده صراط چیست و راه چیست و تمام این عواصف، این افکار، این خیالات، این دعوت‌ها به او می‌رسد و با قلب خودش قیاس می‌کند، می‌گوید که: «نه، اینها غلط است، من اگر بروم در آن راه، حرام می‌شوم، فانی می‌شوم، آن کسی که مرا یک ساعت به فلان جا دعوت کرده، یک ساعت مرا ضایع کرده است. نه تنها یک ساعت، به اندازه یک ساعت روح من و نفس من در آن مسیر رفته و من از کار خودم بازماندم؛ من باید بر صراط ایمان باشم و حرکت کنم.» مؤمن در این صورت موفّق می‌شود. 📚 آیین رستگاری، ص70 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- این جملۀ معروف متّخذ از روایتی است در فضائل أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام که در الکافی، ج١، ص۴۵۴؛ المناقب، ج٢، ص٣٤٧ آمده است. ۲- سورهٔ الفرقان (۲۵)، آیهٔ ۶۳. ۳- امام‌شناسی، ج۴، ص۲۱۷: 👈 «متن روایت» 🆔 @allame_tehrani
نشر آثار علامه طهرانی
📜 #حدیث (5) «المُؤمِنُ كَالجَبَل الرّاسِخِ لاتُحَرِّكُهُ العَوَاصِفُ»(۱) «مؤمن مثل کوه پابرجا می‌م
📜 (6) ▪️حضرت امام جعفر صادق علیه‌السّلام به عبد‌العَزیز قَراطیسی می‌فرمایند: یا عَبدَ‌العَزیزِ! إِنَّ لِلإیمانِ عَشرَ دَرَجاتٍ بِمَنزِلَةِ السُّلَّم یُصعَدُ مِنهُ مِرقاةً بَعدَ مِرقاة.(۱) «ایمان ده درجه دارد، مثل نردبان، که باید از آن پلّه پلّه یکی پس از دیگری بالا رفت.» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 ✍ مرحوم علامه طهرانی (قدس سره) انسان دو پلّه، سه پلّه نمی‌تواند یک مرتبه خودش را به پشت بام بیاندازد؛ کسی که تو می‌خواهی درجات ایمان او را بالا ببری و ایمانش را زیاد کنی، یک مرتبه نمی‌توانی آن درجۀ ایمان را به او تحمیل کنی؛ باید کم‌کم دستش را بگیری و راه ببری؛ و الّا او را می‌اندازی و می‌شکنی، کسی که بخواهد دیگری را بدون سلسله مراتب از نردبان بالا ببرد، از بالای نردبان می‌اندازد و استخوانش می‌شکند. آن‌وقت حضرت می‌فرماید: کسی که استخوان کسی را بشکند، جبرش بر عهدۀ اوست؛ باید خودش آن استخوان را پیوند بزند و جوش بدهد. اینکه این بندۀ مسکین را ضایع کردی و چیزی را که زیادتر از استعداد او بود بر او تحمیل کردی و او را شکستی، دیه‌اش و تعهّد و مسئولیّتش و جبرش بر عهدۀ تو خو‌اهد بود. با مردم مرافقت کن و آنها را کم‌کم بالا بیاور؛ کم‌کم، ذرّه ذرّه تعلیم کن؛ یک مطلب را فرا بگیرند، یاد بگیرند، بعد برو سر مطلب دیگر؛ یک مطلب را به آنها نشان بده، بعد برو سر مطلب دیگر. این ایمان که دارای درجات مختلفی است مثل غذا می‌ماند؛ انسان غذایی را که می‌خورد باید هضم کند؛ اگر قبل از هضم، غذای دیگری بخورد این تُخَمِه(۲) شده و علّتِ هلاکتش می‌شود. ولی وقتی مطلب را گرفت و قبول کرد و هضم نمود، مطلب دیگری دنبالش می‌آید، حالا مطلب گفتاری باشد یا عملی باشد؛ و قبل از هضمِ آن مطلب اوّل، مطلب دیگر، مقام دیگر، درجۀ دیگر، کلاس دیگر‌، طیّ نمی‌شود. اینها همه راجع به این است که بایستی انسان نسبت به اسراری که خودش دارد کَتم سرّ داشته باشد و با مردم به طور مماشات رفتار کرده و آنها را در راه بیاورد. 📚 آیین رستگاری، ص84 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- الکافی، ج٢، ص۴۵. ۲- لغت‌نامهٔ دهخدا: «در اصطلاح پزشکان عبارت است از تباه شدن خوراک در معده، و استهالهٔ خوراک به کیفیّتی غیر سالم.» 🆔 @allame_tehrani
نشر آثار علامه طهرانی
📜 #حدیث (6) ▪️حضرت امام جعفر صادق علیه‌السّلام به عبد‌العَزیز قَراطیسی می‌فرمایند: یا عَبدَ‌العَزی
📜 (7) ▪️پیغمبر فرمود: «اُستُر ذَهَبَکَ و ذِهابَکَ و مَذهَبَکَ!»(۱) «پول و طلایت را و مذهبت را، یعنی راهت را و طریقه و روشت را مخفی بدار!» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 ✍ مرحوم علامه طهرانی (قدس سره) ذهب را که مقصود سرمایۀ عمر است، مخفی بدار، چون دزد در کمین است؛ او که بر سرّ تو مطّلع بشود، می‌آید و می‌زند؛ تنها دزدِ مال که نیست! دزد ایمان هست، دزد نفس هست، دزد عقیده هست، دزد آرامش هست. بعضی‌ها هستند که حسودند، اینها نفوسشان روی نفس انسان کار می‌کند؛ نیمه شب نفس خبیث آنها بر علیه انسان کار می‌کند؛ در صحیفۀ علویّۀ ثانیّۀ حضرت أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام وارد است که: «جبرائیل آمد و گفت: یا رسول‌الله! یکی از شیاطین دارد با تو بازی می‌کند، تو را کید می‌کند، ناراحت می‌کند؛ و لذا وقتی شب‌ها می‌خوابی آیةالکرسی بخوان که در حفظ و پناه پروردگار باشی و آن دیو و آن شیطان نتواند به تو صدمه بزند.»(۲) یعنی در خواب هم خودت را بسپار به خدا، و الّا دیو هست، شیطان هست، و تو را هم که رسول خدا هستی می‌خواهد آزار بدهد و ناراحت کند و اذیّت کند؛ پس: چون که اسرارت نهان در دل شود زان مرادت زودتر حاصل شود(۳) می‌گوید: مثل این تخمی که انسان روی زمین می‌ریزد، اگر این تخم را زیر خاک بپوشاند، می‌ماند و رشد می‌کند و کم‌کم ریشه و جوانه می‌دهد و گیاه و درخت می‌شود؛ و امّا اگر نه، روی زمین بریزد، مرغ‌ها آنها را می‌برند و دیگر اثری نیست. پس انسان باید سرّ را نگه دارد تا اینکه سرد نشود؛ سرّ انسان مثل گُلِ آتش می‌ماند؛ اگر انسان در زمستان یک گُلِ آتش، زغال خیلی خیلی عالی و خوب درست کند، بیاورد در مجرای باد، در هوای سرد، دو تا نسیم رویش بگذرد سرد می‌شود، تا آخر زغالش می‌رود. ولی این را بردارد، در یک مکان سرپوشیده‌ای بگذارد، روی منقل بگذارد، خاکستر هم رویش بریزد، یک شبانه‌روز کرسی را گرم می‌کند. سابقاً که کرسی می‌گذاشتند یک شبانه‌روز یا لااقل دوازده ساعت همین یک گل آتش اطاق را گرم می‌کرد؛ این برای چیست؟ آن زغال از همه‌اش استفاده می‌شود، تا آن آخرش حرارت می‌دهد و گرم می‌کند. انسان هم همین‌طور است. حقیقت انسان بستگی به قلبش دارد، قیمت انسان به قلبش است؛ قیمت انسان به بدنش نیست؛ به مادّه‌اش نیست؛ قیمت انسان به عالم مثال و تخیّلاتش نیست؛ قیمت انسان به حقیقت واقعی اوست که مرکز ادراکات معنوی است، و از او عالم مثال و بعد از او عالم بدنش پیدا می‌شود و تراوش می‌کند؛ قیمت انسان به قلبش است. خداوند این قلب را برای خودش خلق کرده و مرکز تجلّیّات و محلّ خودش قرار داده که فرمود: «لایَسَعُنی أَرضی و لا سَمائی، و لَـٰکِن یَسَعُنی قلبُ عَبدِیَ المُؤمِن.(۴)و(۵) 📚 آیین رستگاری، ص89 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- این عبارت مشهور در بسیاری از مجامع روایی موجود نبود، لیکن در کتاب التحفة السنیة (مخطوط)، تألیف سیّد عبدالله جزائری، ص٣٣٠ به نقل از بعضی حکماء این‌گونه آمده است: و ورد فی وصایا الحکماء: «اُستُر ذَهَبَکَ و ذِهابَکَ و مَذهَبَکَ»؛ و مرادهم بالذهب، الشیء النفیس جوهراً و عرضاً حتّی أسرارُ العلوم و المعارف» ـ إلی آخر کلامه. ۲- مکارم الأخلاق، ص٣٨: «کان یقرأ آیةالکرسی عند منامه و یقول: أتانی جبرئیل فقال: یا محمّد إنّ عفریتاً من الجنّ یکیدُک فی منامک، فعَلَیک بآیةالکرسیّ.» ۳- مثنوی معنوی (طبع میرخانی)، دفتر اول، ذیل «خلوت طلبیدن آن ولی از پادشاه با کنیزک جهت دریافتن رنج کنیزک». ۴- عوالی اللئالی، ج۴، ص٧. ۵- انوار الملکوت، ج١، ص٩١، تعلیقهٔ ١: «نقله العلّامة المجلسی فی البحار، ج٢٠، ص٢٠٩، طبع رحلی: «لَم‌یَسَعنی سَمائی و لا أرضی و وَسِعَنی قَلبُ عَبدِیَ المُؤمِنِ»؛ [ظرفیّت و سعهٔ جلوات ذاتیّه مرا ندارد، نه زمین من و نه آسمان‌های من؛ ولیکن ظرفیّت آن را قلب بندهٔ مؤمن من خواهد داشت.] 🆔 @allame_tehrani