🔴 مانع سیر و سلوک در ملکوت
▪️پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم):
حَرَامٌ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبٍ عُزِّیَ بِالشَّهَوَاتِ أَنْ يَجُولَ فِی مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ؛
بر هر دلی كه به شهوتها آرام گرفته باشد، حرام است كه در ملكوت آسمانها گردش كند.
📚 تنبیهالخواطر، ج۲، ص۱۲۲
🆔 @allame_tehrani
🔸گرايش تند و شديد به امور اعتباری، انسان را از عالم معنیٰ و حقيقت دور میكند
▪️پستترين عوالم، حكومت منطق حسّ است
ورود اعتباريّات در صحنۀ زندگی انسان پيوسته دائرۀ فعّاليّتهای او را در زوايای مختلفۀ زندگی توسعه داده است.
كارهای حقيقی انسان توأم با يک سلسله امور اعتباريّه گشته و امور مصلحتی برای حفظ آبرو و رسيدن به اميال نفسانی و شؤون موهومۀ زندگی و رياست و مرؤوسيّت و مالكيّت و مملوكيّت و حبّ جاه و حسّ تفاخر و حبّ تكاثر، موجب شده بنیآدم دست به يک سلسله فعّاليّتهای دامنهدار و وسيعی بزنند.
گرايش تند و شديد به اين امور اعتباری، طبعاً انسان را از عالم معنیٰ و حقيقت دور میكند و آنطور كه بايد و شايد نمیگذارد به مقصودش برسد.
مثلاً شخصی كه برای ادامهٔ زندگی خود احتياج به غذا دارد، اصل غذا كه متكفّل امر حياتی اوست بسيار ساده و راحت بدست میرسد، ولی مشكلاتی عجيب و غريب از امور اعتباريّه او را احاطه میكند؛ میگويد چه غذائی انتخاب كنم كه آبرويم نرود؛ رفيقم مرا در آن حال ببيند از من انتقاد نكند، يا ميهمانی كه به منزل میآيد از من خرده نگيرد. اينها يک رشته امور اعتباريّه است كه با آن امر حقيقی ممزوج شده و بالنّتيجه عمل، شامل هر دو گونه از دستيابی به واقع و لحاظ امر اعتباری میگردد.
و چه بسا هست كه كثرت توارد و تزاحم امور اعتباری به حدّی است كه آن امر واقع را بكلّی از بين میبرد و در كام خود هلاک میكند.
تمام اموری كه در دنيا برای انسان پيش میآيد يا انسان بدانها دست میزند از قبيل خريد و فروش، صلح، هبه، وكالت، اجاره، مزارعه، مساقاة، مضاربه، نكاح، طلاق؛ بر اساس اعتباراتی شديد متورّم میگردد بهطوریكه چه بسا انسان برای حفظ آنها خود را در كام مرگ میكشاند، و آن تورّمهای اعتباری و مصلحتانديشیهای موهوم را با جان عزيز خود معاوضه و مبادله نموده و در شطرنج روزگار به رايگان میبازد.
اين عالم اعتبارات، أسفلُ السّافلين است، يعنی پستترين عوالم از سرحدّ حقيقت و متن واقع. چون انسانی كه در مسير تكاملی خود بايد صددرصد وجودش را با حقائق تطبيق دهد، و در سير بهرهيابی از موادّ حقيقيّۀ عالم و وصول به واقعيّات در نردبان صعود به ترقّيات روزافزون نائل گردد؛ كارش در انحطاط به جائی میرسد كه تمام عمر خود و سرمايۀ وجودی خود را از عقل و علم و حيات و قدرت، صرف گفتگوی داستانهای خيالی و افسانهای زيد و عَمرو میكند و برای آبرو به يک سلسله آرزوهای دراز كه معلوم نيست به آنها میرسد يا نمیرسد، دلبستگی پيدا میكند.
و برای وصول و كاميابی به آن منويّات و آرزوهای خياليّه دست به فعّاليّتهای تند میزند، و بالنّتيجه ميوۀ عمرش نارسيده و با دست تهی و از ثمرات حيات بهرهمند نگشته از دنيا میرود، و با حال انكسار و فتور بدين عمر گذشته مینگرد، حسرت و ندامت سراپای او را فرا میگيرد؛ چون در مقابل عمر ضايع شده و طومار درهم پيچيده و بانگ رحيل چه میتوان كرد؟!
📚 معادشناسی، ج1، ص19
🆔 @allame_tehrani
🔰 دين تنظيم كنندۀ روابط ميان امور حقيقی و اعتباری است
دين از طرف پروردگار آمده است تا سلسلۀ اعتباريّات انسان را در حدودی كه برای انسان منفعت دارد و مانع از ترقّی و تكامل او نمیگردد مشخّص و معيّن كند. بسياری از آنها را كه به درد او نمیخورد بلكه او را به جهنّم میكشد از دست او بگيرد و يک رشته دستوراتی كه انسان را به عالم هستی و حيات میرساند به او تعليم كند.
📚 معادشناسی، ج1، ص21
📍مشاهدهٔ متن کامل:👇
eitaa.com/allame_tehrani/4358
🆔 @allame_tehrani
🔰 دين تنظيم كنندۀ روابط ميان امور حقيقی و اعتباری است
دين از طرف پروردگار آمده است تا سلسلۀ اعتباريّات انسان را در حدودی كه برای انسان منفعت دارد و مانع از ترقّی و تكامل او نمیگردد مشخّص و معيّن كند. بسياری از آنها را كه به درد او نمیخورد بلكه او را به جهنّم میكشد از دست او بگيرد و يک رشته دستوراتی كه انسان را به عالم هستی و حيات میرساند به او تعليم كند.
كسانی كه طبق اين دستورات عمل میكنند ثمرۀ وجودی آنها به مرحلۀ كمال خود میرسد و از استعدادات و قوائی كه به آنها داده شده است حدّاكثر استفاده نموده قوای هستی خود را به فعليّت میرسانند. در اين صورت هنگام مرگ بشّاش و خندان بوده (چون از مراحل ابتدائيّۀ تكامل گذشته و به سِرّ عالم رسيدهاند) حقائق بر آنها منكشف گشته و با خدای خود ربط پيدا نموده و وجود جزئی خود را به كلّيّت اين عالم مربوط و در علم و حيات و قدرت كلّيّه مُنغمر و فانی شدهاند. و هيچ حال منتظرهای برای آنها باقی نمانده و از مردن هراس ندارند بلكه عاشق مردن و دلباختۀ مرگند كه آن عوالمی را كه در اينجا نديدهاند و بنا به مصلحتی از ايشان نهفته مانده است در پيش ببينند.
و كسانی كه به اين دستورات عمل نمینمايند و دوران عمر خود را به بازی مشغول و از دائرۀ اعتبار قدم فرا نمینهند، چون باطل دلهای آنان را مسخّر نموده و در لباس حقيقت و با صورتهای زينت دهندۀ خياليّه افكار آنان را به خود مشغول ساخته و بالأخره بدون كاميابی از ثمرات هستیبخش عالم واقع و وصول به مقصد خلقت و سرّ آفرينش و آشنائی با وطن اصلی و ربط با عالم كلّی و مناجات و انس با خدای خود بسر بردهاند؛ ناچار حركت آنها به عالم بعد توأم با ضعف و نقصان وجودی آنها بوده، با حال انكسار و شكستگی و همّ و غم و حسرت و اندوه بدون دريافت نتيجه، تشنهكام از اين عالم رحلت میكنند.
📚 معادشناسی، ج1، ص21
🆔 @allame_tehrani
🔰فرق مؤمن و كافر در پيروی از عقل و حسّ
كفّار هم بدنبال آب میگردند. كفّار هم بدنبال خدا میگردند. آنها هم گمشدهای دارند و برای بدست آوردن آن در حركت و جستجو و برای نيل به آن در تكاپو و تلاشند ليكن راه را گم كردهاند. راه، راه آب بايد باشد نه راه سراب. مؤمن بدنبال آب میرود و از راه آب به چشمۀ زلال و گوارای حقيقت دست میيابد و سيراب میشود؛ كافر برای رفع تشنگی و رسيدن به آب راه آب را بدست نسيان سپرده، راه سراب در پيش میگيرد، و برای زياد كردن اعتباريّات دنيا از جاه و مال و زن و فرزند و رياست و حكومت هر چه بيشتر میكوشد، و هر چه بيشتر بكوشد از راه حقيقت دورتر شده و به سراب نزديكتر، حرارت آفتاب و سوزندگی بيابان خشک جگر او را تشنه، عمر سپری، راه برگشت باقی نمانده، با نكبت و وبال در آرزوهای خود مدفون میگردد و خيالات و افكار باطل مقبرۀ او میشود.
📚 معادشناسی، ج1، ص23
🆔 @allame_tehrani
💢 تقسيم مراحل اعتباری در طول حيات انسان از نظر قرآن مجيد
در قرآن مجيد چقدر اين موضوع به شكل عالی و تشبيه لطيفی بيان شده است:
اعْلَمُوٓا أَنَّمَا الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكَاثُرٌ فِي الأمْوَالِ وَ الأوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ و ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرّاً ثُمَّ يَكُونُ حُطَاماً وَ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَهِ وَ رِضْوَانٌ وَ مَا الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَآ إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ[1].
ببينيد خداوند علیّ أعلا چگونه حقيقت را برای انسان مجسّم میكند؛ میفرمايد: اين زندگی دنيا، اين زندگی كه بشر با اين صحنۀ وسيع از اعتبارات و خواستهها و آرزوها كه عمر خود را بر اساس آنها سپری میكند، و ساعات و دقائق خود را بر آنها منطبق مینمايد، و بالأخره با دست تهی از دنيا میرود، از پنج موضوع خارج نيست. اين زندگی كه حقيقةً مادون زندگی حيوانات و بهائم است، اين اعتباريّاتی كه بشر را بخود مشغول نموده و از حقائق دور نموده و از زيست درندگان پائينتر آورده است، مركّب است از لَعِب: بازی بدون خواهش نفسانی، و لَهْو: كارهائی كه انسان روی تمايلات نفسانی انجام میدهد و غرض عقلائی صحيحی بر آن مترتّب نيست، و زينَة: روی باطل و اعتبارات را به لباس حقيقت پوشانيدن و امور فانيه را بصورت امور باقيه جلوهدادن، وَ تَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ: خودپسندی نمودن و بر اساس تفاخر و مباهات امور زندگی خود را بنا نهادن، و تَكَاثُرٌ فِي الأمْوَالِ وَ الأوْلَادِ: پيوسته بدنبال زياد نمودن مقدار اموال و تعداد اولاد برآمدن.
مرحوم شيخ بهاءالدّين عاملی (ره) كلام لطيفی [2] در تفسير اين آيه دارد و میفرمايد: خداوند اين پنج مرتبه را به موازات سير عمر افراد بشر بيان فرموده است. چون انسان در اوّل مرحله از زندگی كه همان دوران صباوت است به بازی مشغول میگردد، و سپس در اوان بلوغ به لهو و امور مُشهيانه دست میزند، و در هنگام شباب و جوانی زينت به حدّ اعلا بدو روی میآورد، و در نيمۀ عمر به تفاخر و حسّ تفوّق میپردازد، و بالأخره در اوان پيری و شيخوخيّت داعيۀ زياد نمودن اموال و اولاد در سر او میافتد.
آری! انسان پس از گذرانيدن دوران صباوت و بلوغ دوست دارد به خود زينت ببندد. لباس خود را، شغل خود را، زندگی و مكان خود را، و بالأخره تمام متعلّقات خود را بنحوی ترتيب دهد كه نقش بقاء و بنحو ابديّت زيست نمودن، روی حقيقت فناء را بپوشاند و واقع امر در تحت اين نقشهای باطله مختفی و منتفی گردد. از اين مرحله كه بگذريم دوران تفاخر است، میگويد: قدرت من چنين است، مال من چنان است، علم من فلان است؛ حتّی با كمال جرأت به استخوانهای پوسيده و خاكستر شدۀ آباء و نياكان خود فخر میكند و رجز میخواند، و بر اشياء درهم شكسته و نقشههای پوسيده افتخار میكند و آنها را در موزههای مجلّل و باشكوه قرار میدهد و شعرهای حماسی میخواند. و بالأخره در آخر دوران زندگی نيروی وجودی خود را در زياد كردن مال و فرزند متمركز میكند.
انسان طبعاً هر چه عمرش زيادتر شود حريصتر میشود؛ در جوانی انفاق در راه خدا میكرد، حالا نمیكند؛ حسّ گذشت و ايثار داشت، حالا ندارد.
طبع بشر چنين است كه بر هر اساسی تربيت شود نفس او بر همان اساس متحجّر میگردد و احوال گذران او بصورت ملكات ثابته درمیآيد. البتّه چون خود را بر محور قانون دين و حقّ تربيت ننموده است لذا در آخر عمر نتيجۀ نفسانی او همان تراكم احوال و تحجّر خاطرات و افكار اوست.
📚 معادشناسی، ج1، ص24
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ آيۀ 20، از سورۀ 57: الحديد.
2ـ اين مطلب را علاّمۀ طباطبائی مُدّظلُّهالعالی در حاشيۀ رسالۀ مخطوطۀ «الإنسان فی الدّنيا» از شيخ بهائی نقل كردهاند. و نيز در تفسير «الميزان» ج19، ص188 ضمن تفسير اين آيه از سورۀ حديد، از مرحوم شيخ بواسطه نقل فرمودهاند.
🆔 @allame_tehrani
🔆 نور فاطمه 🔆
🔹پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله):
نُورُ ابْنَتِی فَاطِمَةَ مِنْ نُورِ اللّٰهِ وَ ابْنَتِی فَاطِمَةُ أَفْضَلُ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض...
نور دخترم فاطمه (سلاماللهعلیها) از نور خداست، و دخترم فاطمه برتر از آسمانها و زمین است.
📚 بحارالأنوار، ج۱۵، ص۱۰
🆔 @allame_tehrani
🏴 یک پر چادر
دست انسان به یک پر چادر فاطمهٔ زهرا باشد، او را بس است.
▪️حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 سالک آگاه، ج۱، ص۱۷۹
🆔 @allame_tehrani
🔥 خلود در جهنّم
اهانت به كفش پاى آن طاهرهٔ مطهّره گناه كبيره است، و ارتكاب جرائمى به مقدار یکهزارم از جرائم آنها موجب خلود در آتش و موجب تبرّى و زوال تولّى خواهد بود.
✍ حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 «رسالهٔ مودّت»، ص۲۱۸
🆔 @allame_tehrani
صلوات خاصهٔ حضرت زهرا سلاماللهعلیها.mp3
2.57M
📜 صلوات خاصهٔ حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
🎙حاج علیاصغر انصاریان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ، حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ، وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيائِكَ، الَّتِي انْتَجَبْتَها وَ فَضَّلْتَها وَ اخْتَرْتَها عَلَىٰ نِساءِ الْعالَمِينَ. اللّٰهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّها، وَ كُنِ الثَّائِرَ اللّٰهُمَّ بِدَمِ أَوْلادِها. اللّٰهُمَّ وَ كَما جَعَلْتَها أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدىٰ، وَ حَلِيلَةَ صاحِبِ اللِّواءِ، وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلَإِ الْأَعْلىٰ، فَصَلِّ عَلَيْها وَ عَلَىٰ أُمِّها [خَدیجَةَ الْکُبْریٰ] صَلاةً تُكْرِمُ بِها وَجْهَ أَبِيها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ تُقِرُّ بِها أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِها، وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هٰذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلامِ.
📚 مفاتیحالجنان
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 صلوات جناب محییالدین ابن عربی بر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
🎙مرحوم مؤذنزادهٔ اردبیلی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وَ (صَلَواتُ اللّٰهِ وَ مَلَآئِکَتِهِ وَ حَمَلَةِ عَرْشِهِ وَ جَمیعِ خَلْقِهِ مِنْ أَرْضِهِ وَ سَمآئِهِ) عَلَی الْجَوْهَرَةِ الْقُدْسیَّةِ فی تَعَیُّنِ الإنْسیّةِ، صورَةِ النَّفْسِ الْکُلّیَّةِ، جَوادِ الْعالَمِ الْعَقْلیّةِ، بَضْعَةِ الْحَقیقَةِ النَّبَویَّةِ، مَطْلَعِ الأنْوارِ الْعَلَویَّةِ، عَیْنِ عُیونِ الأسْرارِ الْفاطِمیَّةِ، النّاجیَةِ الْمُنْجیَةِ لِمُحِبّیها عَنِ النّارِ، ثَمَرَةِ شَجَرَةِ الْیَقینِ، سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینِ، الْمَعروفَةِ بِالْقَدْرِ، الْمَجْهولَةِ بِالْقَبْرِ، قُرَّةِ عَیْنِ الرَّسولِ، الزَّهْرآءِ الْبَتولِ؛ عَلَیْها الصَّلَوٰةُ وَ السَّلامُ.(۱)
📚 معادشناسی، ج10، ص66
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- جزو صلوات معروفهٔ محیىالدّین عربى است که ملّا محمّدصالح موسوى خلخالى آن را ترجمه و شرح کرده، و در قطع جیبى بنام «شرح مناقب» به طبع رسیده است؛ ص ١٧١ و ١٧٢.
📝 متن و ترجمهٔ صلوات
🆔 @allame_tehrani
🔰 #پخش_زنده_صوتی
🏴 مراسم عزاداری شهادت مظلومانهٔ حضرت فاطمهٔ زهراء (سلاماللهعلیها)
📍از طریق:
صفحهٔ «نورمجرّد» در آپارات:
https://www.aparat.com/Nooremojarrad_com/live
⏰ زمان:
پنجشنبه ۳جمادیالثانیه۱۴۴۶، حدود ساعت ۶:۲۵ صبح
💠 مکان:
بیت حضرت آیتالله حسینی طهرانی (مدّظلّهالعالی)
🆔 @allame_tehrani
4_5789728224107826527.mp3
5.64M
🥀روضهٔ حضرت زهرا🥀
(سلاماللهعلیها)
🎙حاج محمود کریمی
🆔 @allame_tehrani
enc_16398350934329388838425.mp3
3.39M
🥀گل چادر گلدارت...
🎙حاج محمود کریمی
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
📔 "رسالهٔ مودّت" 📖 تفسير آيهٔ «قُلْ لَاأَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُر
🏴 اشاره به برخى از مصائب حضرت زهرا (سلاماللهعليها)
فاطمه سلاماللهعليها با مصائب زيادى مواجه شد؛ از يک طرف، غصب مقام ولايت و خلافت اسلام از محور اصلى خود، كه با نهايت رنج و الم از اين مقام دفاع مىنمود.
و از طرف ديگر، جسارتها و اهانتهاى علنى و غصب فدک و سهميهٔ آن حضرت از خيبر و از حقوق ذوىالقربى، و مخاصمات و مجادلاتى كه آن بضعهٔ رسول خدا با أبوبكر و عمر مىنمود، ديگر براى آن مطهّره با انضمام كسالتهاى جسمى و سقط جنين، نيرو و قوّهاى باقى نگذارده بود، بالأخص با فقدان پدرى مانند رسول خدا كه سزاوار بود اين امّت از او حمايت كنند و او را تنها نگذارند و به تعزيت و تسليت او برخيزند.
ولى اين امّت أجر رسالت را خوب در دست پيغمبر گذاردند و زهراى صدّيقه را تنها و با دل شكسته، در بستر بيمارى انداختند...
📚 «رسالهٔ مودّت»، ص۱۸۷
🆔 @allame_tehrani
مادر بمون....mp3
4.46M
😭 مـادر بـمـون...
🎙حاج محمود کریمی
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 بیانات آیتالله حسینی طهرانی (حفظهالله) در شب شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
🆔 @allame_tehrani
الحجة الغراء علی مظلومیة الزهراء.pdf
2.94M
📜 الحجة الغراء علی مظلومیة الزهراء
مقالهٔ پیش رو، گزیدهای است از فرمایشات حضرت علامه آیتاللَه حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قدس سره) در کتاب «رسالهٔ مودت» که در آن به تبیین وقایع بعد از رحلت پیامبر اکرم و مظلومیت حضرت فاطمهٔ زهرا سلاماللَهعلیها پرداختهاند.
🔰عنوان مطالب:
🔸گریستن رسول خدا بر مصائب اهلالبیت علیهمالسلام
🔸جریان آتش زدن درب خانه فاطمهٔ زهرا سلاماللَهعلیها
🔸علّت معاف شدن قنفذ از پرداخت جریمه در زمان خلافت عمر
🔸تازیانه زدن عمر زنان را در جریان مرگ زینب دختر رسول خدا صلّىاللَهعلیهوآله
🔸سنگدلى خلیفه در مرگ رقیه دختر رسول خدا صلىاللَه علیهوآلهوسلم و جلوگیرى حضرت از رفتار او
🔸نهى خلیفه از گریه کردن بر سر جنازه
🔸پشیمانى ابوبکر در هنگام مرگ از تعرّض به خانهٔ فاطمهٔ زهرا علیهاالسّلام
🔸أشعار حضرت زهرا سلاماللَهعلیها در رثاء پیامبر أکرم صلّىاللَهعلیهوآلهوسلّم
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
💫 حضرت فاطمهٔ زهرا؛ سِرّ پیامبر! 🎙حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـف
🔹دلیل محبّت و علاقۀ فراوان پیامبر اکرم به حضرت فاطمۀ زهرا
پیغمبر فاطمۀ زهرا را دوست داشتند و این دوستی بهخاطر سرّ پیغمبر بودن بود؛ فاطمۀ زهرا دختر پیغمبر و سرّ پیغمبر بود! او را از زینب، دختر دیگرشان بیشتر دوست داشتند، از سایر اولادشان بیشتر دوست داشتند؛ از همۀ آنها بیشتر دوست داشتند! گذشته از اینکه از خدیجه بود و در زمان بعثت و بعد از اینکه خداوند علیّ أعلیٰ مسئلۀ نبوّت را به پیغمبر داده بودند، متولّد شده بودند.(۱) فاطمۀ زهرا یک نمونهای بود! اگر اجمالاً میخواهید بدانید، ائمّه علیهمالسّلام از نسل امیرالمؤمنین و فاطمۀ زهرا هستند؛ یعنی فاطمۀ زهرا آنقدر باید دارای طهارت و عصمت باشد که امام زمان، مظهر عدل و مظهر توحید، باید از رحِم فاطمۀ زهرا متولّد بشود، سیّدالشّهدا باید از شکم فاطمه بیرون بیاید؛ عالَم نمیتواند سیّدالشّهدا را از غیر این شکم ببیند! امام رضا باید از اینجا باشد، موسی بن جعفر باید از اینجا باشد، امام محمّدتقی باید از اینجا باشد؛ همۀ ائمّه باید از اینجا باشند! پدر ائمّه امیرالمؤمنین است که خودش ترجمۀ حال زندگی خودش را از زمان کودکی تا هنگام فوت برای ما بیان میکند،(۲) و مادرشان هم باید این باشد، که این هم سرّ پیغمبر است! «سِرّ پیغمبر است» یعنی پیغمبر است، منتها پیغمبر کوچک و پیغمبر هیجده ساله؛ معنایش این است که اصلاً تمام آن روحیّات و اخلاق و معنویّات و توحید در او پیاده شده است!
نظر پیغمبر نظر ظاهری نیست، نظر واقعی او نظر ملکوتی است. پیغمبر هر وقت میخواهد سفر برود، از حجرۀ عیالات نمیرود، از حجرۀ دخترش میرود؛ وقتی هم که از سفر برمیگردد، اوّل به خانۀ فاطمه میآید و میایستد و سلام میکند، بعداً به منزل خودش میرود.(۳) فاطمه را میبوسد، دست فاطمه را میبوسد، سینۀ فاطمه را میبوسد.(۴) هر وقت فاطمه پیش پدرش میآید، پدر از جای خود بلند میشود و فاطمه را سر جای خودش مینشاند.(۵)
📚 مبانی اخلاق، ج1، ص94
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- الکافی، ج١، ص۴۵۷؛ الهدایة الکبریٰ، ص۱۷۵.
۲- رجوع شود به نهجالبلاغة (عبده)، ج٢، ص ۱۵۶ ـ ۱۶۰.
۳- مسند أحمد، ج۵، ص۲۷۵؛ مکارم الأخلاق، ص۹۴.
۴- تفسیر فرات الکوفی، ص۷۵؛ الأمالی، طوسی، ص۴۰۰؛ إعلام الوریٰ، ج١، ص۲۹۶.
۵- الأمالی، طوسی، ص٤٠٠؛ إعلام الوریٰ، ج١، ص۲۹۶.
🆔 @allame_tehrani
کانال علامه طهرانی
💎 حقیقت رسولالله و از جملۀ حالاتشان در مدینۀ طیّبه میفرمودند: بسیار عظمت حضرت زهراء سلامالله
✨ مقام حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در أعراف ✨
...ولی در اينجا يك نكته بايد ذكر شود، و آن اينستكه: مقام حضرت صدّيقۀ كبری فاطمۀ زهرا سلاماللهعليها كجاست؟ آيا آنهم بر اعراف است، و يا در مراتب و درجات پائينتر؟
هيچ شكّی نيست كه آن مقام مقدّس نيز در طراز مقام فرزندانش از پيشوايان و ائمّۀ اهل بيت است، و علّت آنكه در اين روايات تصريح به وقوف آنحضرت بر اعراف نشده است، به جهت آنستكه ضعفاء عقول حقيقتاً اعراف را كوهی مثلاً به مثابۀ جبال دنيا تخيّل میكنند، و بنابراين صعود آن مخدّره بر فراز كوه و تلّ، منافی مقام حيا و عصمت است.
كما اينكه در بعضی از روايات سابقاً داشتيم كه با آنكه حال آن بیبی در محشر و سائر مشاهد با ائمّه يكسان است، و با آنكه آن مخدّره نيز بر بالين هر شخص محتضر هنگام مرگ حاضر میشود، ولی در روايات احتِراماً لِجَلالها نامشان را نبردهاند، و مخصوصاً در روايات ذكر شده كه برده نشدن نام به علّت قصور ادراک و فهم عامّه است.
زيرا آنان نمیدانند كه در مقام عالی اعراف كه از بهشت عالیتر است و حجاب اقرب است، عنوان اُنوثيّت در مقابل ذكوريّت نيست؛ همۀ اين عناوين برداشته میشود، اين عناوين متعلّق به پائين اعراف و متعلّق به بهشت و دوزخ است، و لذا نام مقدّس آن بیبی منطوی در عنوان رجال آمده است در اين آيۀ مباركه: وَ عَلَی الاعْرَافِ رِجَالٌ.
همچنانكه بدون شبهه نام آن بیبی منطوی در عنوان رجال است در آيۀ مباركۀ نور:
فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّٰهُ أَن تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ و يُسَبِّحُ لَهُ و فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ * رِجَالٌ لَاتُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللّٰهِ وَ إِقَامِ الصَّلَوٰةِ وَ إِيتَآءِ الزَّكَوٰةِ يَخَافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَارُ.[۱]
«در خانههائی كه خدا رخصت داده است كه رفعت يابد و نام او در آنجاها برده شود، تسبيح خدا را مینمايند در صبحگاه و شبانگاه مردانی كه هيچ كسب و تجارتی آنان را غافل نمیدارد از ياد خدا، و نه از إقامۀ نماز و نه از دادن زكوة. و از روزی كه دلها و چشمها از آن روز در وحشت و اضطراب است در واهمه و دهشت هستند.»
باری، مجال ضيق است كه در اين باره قدری بيان و قلم را گسترده داريم، تا اخلّاء روحانی و برادران ايمانی بدانند كه مقام و درجۀ اين زن كه افتخار هزاران پيغمبر و امام، و شفيعۀ صدّيقان و شهيدان و پيامبران اولواالعزم است، تا چه حدّ و چه غايت است! او سرّ رسولالله است، او جوهره و سلالۀ نبوّت است، كه رسول خدا دست او را میبوسيد، و بر جای خودش مینشاند، و پيوسته در بيتش میرفت، و هر وقت از سفر و غزوه مراجعت میكرد، اوّل به ديدن او در خانۀ او میرفت.
📚 معادشناسی، ج10، ص64
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- آيۀ 36 و 37 از سورۀ 24: النّور.
🆔 @allame_tehrani