eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
907 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
705 ویدیو
66 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی در پی درگذشت سردار سیدمحمد حجازی بسم الله الرّحمن الرّحیم با تأسف فراوان خبر درگذشت سردار پر افتخار، سردار سیدمحمد حجازی رضوان‌الله‌علیه را دریافت کردم. عمری سراپا مجاهدت، فکری پویا، دلی سرشار از ایمان راستین و آکنده از انگیزه و عزم راسخ، و نیروئی یکسره در خدمت اسلام و انقلاب، خلاصه‌ئی از شخصیت این مجاهد فی سبیل الله است. او در مسئولیت‌های بزرگ و اثرگذار در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمت کرده و در همه‌ی آنها، سربلند و موفق بوده است. فقدان او حقاً مایه‌ی تأسف و اندوه است. لازم می‌دانم به همسر گرامی و فرزندان و دیگر افراد خاندان و به دوستان و همکاران ایشان صمیمانه تسلیت عرض کنم و صبر و تسلّا برای آنان از خداوند متعال مسألت نمایم. رحمت و مغفرت و رضوان الهی بر این برادر فقید باد. 🔴 سیّدعلی خامنه‌ای ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ @alvaresinchannel
🍃🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🍃🌿 چگونه میگذشت آیا در جبهه اصرار بر روزه داری بود در 8 سال دفاع مقدس یعنی از سال 59 که جنگ تحمیلی آغاز شد شروع ماه رمضان در تیرماه بود و در آخرین سال جنگ یعنی سال 67 ماه رمضان در فروردین واردیبهشت ماه قرار گرفت و نتیجه اینکه در هشت سال دفاع مقدس ماه رمضان بین دو فصل بهار و تابستان واقع شد. این روزها در سایت ها و فضای مجازی به مناسبت ماه رمضان مطالبی دیده میشود که عده ای سعی دارند با خاطرات نه چندان دقیق به روزه داری رزمندگان در جبهه و در ماه رمضان بپردازند و متاسفانه اینچنین القاء کنند که رزمندگان علی رغم دستور فرماندهان و تاکید مبلغین دین که در جبهه ها حضور داشتند بر واجب نبودن روزه داری برای رزمندگان باز در جبهه های مختلف با وجود گرمای زیاد و ماموریت های عملیاتی برای نزدیکی به خدا روزه میگرفتند. البته این نوشته تعرضی به عملیات هایی که در ماه رمضان انجام شد و شهدای این عملیات ها ندارد. موضوع اصلی این نوشته روزه داری در جبهه هاست. در دفاع مقدس قاطبه رزمندگان ما ملکف بودن وتقلیدشان از امام عزیز بود و در حکم شرعی همه رزمندگان به عنوان مسافرقلمداد میشدند و عمده آنها وفرمانده هانشان اختیاری از خود نداشتند که درمکان ها و مقرهای مختلف در مناطق عملیاتی قصد ده روزه کنند ونماز ها را کامل خوانده وروزه ها را بگیرند. و به اعتراف همه رزمندگان در سال های دفاع مقدس امر و دستور فرمانده درحین وقبل از عملیات نافذ بود و شرعا رزمنده ای جایز نبود خلاف دستور آنان عمل کند. البته محدود رزمندگانی بودند که در جبهه روزه دار بودند. من جمله: اون هایی که توی جبهه بودند مثل راننده های ، ،راننده وسایل نقلیه ی سبک که خودرو تحویلشان بود. چون بین مقرهای و در تردد بودند به فتوای امام، کثیر السفر و یا دائم السفر بودند و باید روزه میگرفتند. رزمندگانی که در ،مقرهای و یا خطوط مدت طولانی مستقر بودند و جابجایی نداشتند اونها هم با اجازه فرمانده هانشون روزه دار بودند. مخلص کلام اینکه رزمندگان اسلام بنده خدا بودند و نه بنده خود. قرار بود در جبهه به دشمن مهلت نفس کشیدن ندهند. در ماه رمضان به دستور فرمانده هانشون روزه ها رو نمیگرفتند و خیلی هاشون هم شهید شدند. این چند سطر رو نوشتم برای نسلی که اون روزها رو ندیده و زندگی رزمندگان در جبهه رو از زبان این و آن میشنود تا بداند که در ماه مبارک رمضان در جبهه چه میگذشت. ماه رمضان در سال های دفاع مقدس بر رزمندگان تخریبچی لشگر10 سید الشهداء(ع) به اطاعت خدا میگذشت وبه غیر از چند نفر که تعدادشون از انگشتان دو دست فراتر نمیرفت مابقی رزمندگان تخریبچی مجاز به روزه داری نبودند. ودلیل آن آمادگی برای ماموریت های عملیاتی بود. جامانده از _مقدس(بعد از حمله صدام) 1️⃣سال60 تیر ... مرداد 2️⃣سال 61 تیرماه 3️⃣سال62 خرداد... تیر 4️⃣سال 63 خرداد..تیر 5️⃣سال 64 خرداد 6️⃣سال 65 اردیبهشت...خرداد 7️⃣سال 66 اردیبهشت..خرداد 8️⃣سال 67 فروردین..اردیبهشت 🍃🌿 🍃🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ☑️ از روزی که از تیپ سیدالشهداء علیه السلام رفت و بعدا در شهید شد چند ماهی میگذشت و عملا تیپ سیدالشهداء علیه السلام در حالت غیر عملیاتی قرار گرفته بود واون ایام هم عمده نیروهای نیم بند گردان ها و واحدها برای ماه رمضان در تهران بودند. فرمانده تخریب شهید نوریان اجازه رفتن بچه های تخریب رو به تهران نداده بود و تلاش میکرد حداقل تخریب وضعیت عملیاتی اش را حفظ کنه. در اون ایام تعدای از بچه های تخریب درمنطقه عملیات والفجر 4 مشغول تداوم آموزش و پاکسازی میادین مین اون منطقه بودند شب 19 ماه مبارک رمضان بعد ازاینکه بچه ها شام خوردن با ماشین های وانت گردان رفتیم دزفول و مراسم احیاء رو در یه مسجد بودیم که حیاطش گود بود و چند تا پله میخورد تا به صحن حیاط وارد شویم. بعد از مراسم احیاء به مقر برگشتیم و تا هنگام اذان صبح دو ساعت وقت بود شهید نوریان گفت حیفه امشب رو از دست بدهیم . امشب شب قدر و شب مقدرات ماست و بیاییم تا نماز بیدار باشیم اون هایی هم که خوابشون میومد به حرمت فرمانده اومدند توی حسینه و بعد هم مفاتیح رو آورد و دعای جوشن کبیر رو مقابل من باز کرد و گفت: مشغول شو.. اون شب قدر یادم نمیاد چند تا از فراز های جوشن رو خوندم ... چرا که در حال خوندن جوشن یکی یکی بچه ها به سجده رفتن و خوابشون برد و شهید نوریان هم خوابش برد و من هم مفاتیح رو بستم وکف حسینیه داز کشیدم و با اذان صبح بیدار شدیم. ✍️✍️ راوی: جعفرطهماسبی @alvaresinchannel
اون هایی که در محدوده شهرری هستند و میتوانند شرکت کنند این مجلس رو از دست ندهند هم فضا مناسب است و رعایت تمام موازین بهداشتی میشود و هم سخنرانی و مناجات در نیمه شب در جوار امام زاده عبدالله علیه السلام دلچسب است این اطلاعیه را گذاشتیم که تنها خوری نکرده باشیم یه مقدار همت کنید @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ☑️ 🔴 صبح نوزدهم ماه مبارک رمضان بعد از صبحانه چند نفر رو صدا کرد که آماده باشیم برای ماموریت و 6 نفر میشدیم که با وانت گردان رفتیم به مریوان برای سرکشی از که اونجا بودن. بعد از ظهر رور 20 ماه رمضان به پادگان شهید عبادت مریوان رسیدیم. یک ساعت قبل از رسیدن ما هواپیماهای دشمن پادگان رو بمباران کرده بودن و چند تایی هم شهید شدن. چون شب احیاء بود ازشهید نوریان خواستیم که امشب رو در پادگان باشیم و شب قدر رو درک کنیم و ایشون هم قبول کرد صبح روز 21 که روز شهادت مولا بود از مریوان بیرون رفتیم و ظهر در منطقه دشت شیلر برای نهار به مقر جهاد سازندگی سمنان رسیدیم. بعد از نهار توی منطقه یه چرخی زدیم و کنار مقر جهاد داخل یک شیار که نزدیک به جاده بود جایی پیدا کردیم که شهید نوریان گفت اسباب اثاثیه رو پیاده کنیم و همین جا مقر تخریب رو بنا کنیم. شب رو اونجا خوابیدیم و فرداش رفتیم برای شناسایی میدون مین هایی که بایستی پاکسازی میشد و شبش که شب بیست و سوم ماه رمضان بود برای برنامه احیاء به مقر بچه های جهاد رفتیم.. یکی دو روز بعد هنگام صبحانه شهید نوریان گفت : دیشب یه خوابی دیدم.. بچه ها به شوخی گفتند . برادر عبدالله دیگه چی شد. خیلی جدی گفت دیشب خواب دیدم که به من گفتن به میقات میروی من گفتم برادر عبدالله میقات یکی از اعمال حج تمتع است و حرف های دیگری وسط اومد و زیاد دنبال خوابش رو نگرفت و قضیه تموم شد. چند روز گذشت و ما مشغول پاکسازی میادین مین شدیم و شهید نوریان هم برای هماهنگی کارها این طرف و اون طرف میرفت. ماه رمضان تموم شد و شاید یکی دو روز از ماه رمضان گذشته بود که گفت : باید برم جنوب !!!! بچه ها ازش سووال کردند که برادر عبدالله خبری شده. گفتن پادگان دو کوهه جلسه است و گفتند من هم باید حتما حضور داشته باشم. مثل اینکه اون روزها تازه آقای فضلی به عنوان فرمانده تیپ سیدالشهداءعلیه السلام معرفی شده بود و ایشون هم به دوکوهه آمده بود و همه فرماندهان رو برای جلسه خواسته بود. با یکی دو تا از دوستان همراه ایشون به جنوب و مقر الصابرین اومدیم و شهید نوریان برای جلسه با پادگان دوکوهه رفتن. غروب که برگشت حالش دگرگون شده بود. بدون اینکه ازش سوالی کنیم خودش گفت: به من گفتن برو تهران کارهات رو انجام بده برای سفر حج تمتع. برادر عبدالله نوریان در روءیای صادقه بشارت زیارت خانه خدا رو گرفت و اواخر مرداد سال 64 عازم حج بیت الله حرام شد و احرام برای طواف خانه خدابست و چند ماه بعد حاجی شدن معراجی شد و در اسفند ماه سال 64 به لقاء الله رسید ✍️✍️ راوی: جعفرطهماسبی @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️دوم اردیبهشت ماه سالروز «تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی »گرامی باد @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 تخریب لشگر10 سیدالشهداء(ع) 🔴 بعد از ماه مبارک رمضان سال 1364 مقر تخریب در کنار کرخه میزبان مدیران و ائمه جمعه شهرستان کرج بود. بعد از به عهده گرفتن فرماندهی تیپ سیدالشهداء(ع) توسط برادر حاج علی فضلی در اواخر خردادماه سال 64 ، شهرستان کرج به عنوان پشتیبانی کننده تیپ 10 مسئولیت و ماموریت قبول نمود و به حمدالله تا پایان جنگ آنچه که داشتند مردم و مدیران انقلابی این شهرستان برای یاری جبهه ها دریغ نکردند @alvaresinchannel
با خبر شدیم والده گرانقدر برادر جانباز و همسنگر عزیزمان مجتبی کوهی مقدم دارفانی را واداع نموده و امروز به خاک سپرده شده ضمن عرض تسلیت ب، این مادر را به نماز لیله الدفن میهمان نمایید خانم لیلا فرزند علی اصغر @alvaresinchannel
مناجات نورایی.mp3
6.16M
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ☑️ یکساعت به اذان صبح اون ها بیدار بودند یک عده هم با این نوای مناجاتی بیدار میشدند یادش بخیر صبح قبل از اذان صبح این مناجات از بلندگوهای با صدای کم پخش میشد و یواش یواش صدا رو زیاد میکردند.. بغضی ها توی حسینیه رو بقبله به مناجات مشغول بودند و یک عده هم سر به بیابون میگذاشتند و از هر گوشه ای صدای گریه و ناله میومد.. یک عده هم داخل قبرهایی که کنده بودن به حالت سجده مشغول گریه بودند. یاد همه ی اون ها بخیر و بدا به حال ما که از اون مناجاتیان جا موندیم @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🌹 همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت، مزار عاشقان و عارفان و دل سوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. (امام خمینی ره) خدایی سلام الله علیها دارالشفاست حس وحال گلزار شهدای تهران عصرهای پنجشنبه وشب های جمعه قابل وصف نیست باید توی این سرزمین قرار بگیری تا حالش رو ببری در یک جا آرمیده و محل نزول رحمت الهی است حال و هوای جبهه رو اونجا میتونی استشمام کنی همه هستند مگر نه اینکه شهیدان زنده هستند .. یعنی اینکه ما پیش زنده ها میریم. از لحظه ای که وارد حریم شهدا میشی انگار آغوش باز میکنند و تو رو در آغوش میکشند. اصلا طول زمان تا وقتی که میونشون هستی معنی نداره مخلص کلام اینکه تعالی در چند دقیقه ای ماست و یه عده دارند از تشنگی تلف میشند. اوج لذت شبهای جمعه گلزار شهدای تهران موقع نماز مغرب و عشاست.چون همه از گوشه و کنار جمع میشوند و در یک صف به نماز می ایستند. و بعد از نماز و تا پاسی از شب ، شب های دوکوهه قابل تکرار است. هر قطعه ی شهدا جای جنگ شده دل دنیاگرفته ی ماهم بهردیدار یار تنگ شده 🌹 🌹🌹 🌹🌹🌹@alvaresinchannel
▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️▪️ ◾️ همسنگر بی مثل و مانندم بر عشق تو یک عمر پابندم ای در تمام عرصه هاسنگ صبورم ای یاور دیرینه ام کوه غرورم در مهربانی و وفا غوغا تو هستی الگوی همسرداری تو هستی 🔸▪️ 🍂🍃 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 یاد و خاطره شهدای تخریبچی را گرامی میداریم در آخرین روزهای فروردین سال 66 در منطقه عمومی مریوان با رمز مبارک (ع) انجام شد. در این عملیات لشگر10 حضور نداشت اما تعدای از بچه های تخریب برای زدن معابر برای عبور از به مامور شدند که در حین عملیات دو تن از رزمندگان تخریبچی در ماموریت تخریب به شهادت رسیدند. 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹 🌹 نیم ساعت از نیمه شب 12 ماه رمضان گذشته بود که مشرف شدم به امام زاده عبدالله(ع) شهرری. ساعت یک نیمه شب مناجات حاج محمدرضا غلامرضازاده شروع شد وسط مناجات ابوحمزه افتادم 🔴 اهل مناجات بودوخیلی هم بدگریه میکرد و چشم های پرخون و ورم کرده اش زود اون رو لو میداد.یک هفته قبل از شهادتش، من و رسول توی چادر لشکر10توی ، تنها شدیم او با خودش خلوت کرده بود دیدم صورتش خیسه،انگارگریه کرده تا منو دید با آستین لباسش اشک هاشو پاک کرد. دیدم حال وحوصله شوخی رو نداره،یه خورده باهم درد دل کردیم.رسول بدون مقدمه با نگرانی گفت:نمی‌دونم چرا کار ما درست نمیشه. همه رفقای ما یکی یکی رفتند و داره جنگ تموم میشه و ما هنوز زنده‌ایم. تورو خدا بیاییم یه کاری کنیم. یک عده هنوز تو گردان نیومده پرواز می‌کنند. دیدم حال خوبی داره گفتم بذار تو حال خودش باشه و بدون خداحافظی ازش جدا شدم. بخت در پاک‌سازی به همراه همرزم شهیدش در10 آبان 66بر اثر انفجار آسمان پر کشید.(جعفرطهماسبی) 🌿🌸 🌸🌿🌿🌿 @alvaresinchannel