فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیانات #همسنگر_تخریبچی
حجت الاسلام شیخ مسعود تاج آبادی
در آیین رونمایی از کتاب «شیوه انس و روش تدبر در قرآن از منظر علامه طباطبایی(ره)»
@alvaresinchannel
#15_خرداد
یاد و خاطره شهدای #15_خرداد را گرامی میداریم
من برای همیشه 15 خرداد را عزای عمومی اعلام میکنم(امام خمینی)
@alvaresinchannel
#6_سال_گذشت
یاد و خاطره #تخریبچی_شهید
🟢 #حجت_الاسلام_سید_مهدی_تقوی در ششمین سالگرد شهادت گرامیباد
شهادت : 17 خرداد 96 در حمله داعش به مجلس شورای اسلامی
@alvaresinchannel
#یاد_آن_روزهای_خوب_بخیر
جمع رزمندگان تخریبچی لشگر10
#تخریبچی_شهید_سید_مهدی_تقوی
نشسته اولین نفر از سمت چپ
#شهید_حمید_رضا_دادو
#شهید_زعفری
#شهید_فیروزبخت
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#خاطرات_شهید
#حجت_الاسلام_سید_مهدی_تقوی
#غواص_خط_شکن_عملیات_کربلای_5
💐🌷#از_مدرسه_تا_گردان_تخریب
بعد از اينكه سال دوم دبيرستان را قبول شدم به سركار رفتم بعد از 45 روز آن كار راترك كردم و به #جبهه رفتم و من چون متولد 1349 بودم، نمي گذاشتند و براي همين در فتوكپي شناسنامه دست كاري كردم و ما را به #گردان_حضرت_علي_اكبر(ع) معرفي كردند .
در #پادگان_وليعصر(ع) تهران كه مي خواستند ما را تقسيم بكنند، يكي از نماينده هاي #گردان_تخريب به آنجا آمده بود و از ماموریت #بچه_های_تخریب در جبهه گفت و من داوطلب اعزام به تخریب شدم
به گردان تخريب رفتم و همان اول با معاون گردان صحبت كردم كه وقتي مدرسه ها باز شد من بايد بروم و او هم قبول كرد و من 45 روزي ماندم و با بچه ها انس گرفتم واحتياجات جبهه و خودم را ديدم و بالاخره قسمت اين بود كه ما آنجا بمانيم.
در آنجا كلاس هاي آشنائي با مين مي گذاشتند و كلاسهاي آر پي جي و تيراندازي هم داشتيم #عمليات_كربلاي_2 شروع شد و ما به منطقه رفتيم ولي قسمت نبود كه در این عمليات شركت كنيم و بعد از عمليات يكسري از بچه ها را به مشهد بردند بعد از اينكه از مشهد آمديم گردان براي بچه ها آموزش گذاشت و مادر آن شركت كرديم و تا اينكه قرار شد #عمليات_كربلاي_5 شروع بشود و يكسري از بچه ها را بردند كه #غواصي ياد بگيرند و من هم رفتم و 10-15 روز بيشتر طول نكشيد و آماده عملیات شدیم.
در #شب_عملیات_کربلای_5 به عنوان #غواص_تخریبچی به گردان #حضرت_علي_اكبر_علیه_السلام مامور شدیم.
معبر ما به نام #فاطمه_زهراء (س) بود.
شب عملیات قبل از ما تعدادی از #بچه_هاي_تخريب جلو رفته بودند تا موانع رو بشکافند و معبر برای عبور غواصان ایجاد کنند.
قبل از رسیدن گروهانی که ما همراهش بودیم عملیات لو رفت. 8 رده سیم خاردار جلوی ما بود و هر رده باز 8 رديف سيم خاردار داشت كه 4 تا روي آب و 4 تا زير آب ، و يكسري از مين ها هم زیر آب بودكه يكي از بچه ها ، پايش روي مين رفت و شهيد شد.
از طرف فرماندهي گردان فرمان رسيد كه به هر نحوي هست بقیه #بچه_هاي_تخريب راه را باز كنند حتي اگر بايد روي سيم خاردار بخوابند به علت آتش دشمن تعدادی از بچه ها شهید و مجروح شده بودند .
قرار شد برای حمله به دشمن و رسیدن به #دژ_شلمچه در گروه های 5 و 10 نفره با استفاده از #آر_پی_جی به دشمن حمله کنیم و از موانع عبور کرده و به دژ برسیم.
يكي از بچه هاي #اطلاعات_عمليات جلوی ستون قرار گرفت و يكي از #بچه_هاي_تخريب پشت سر او و من هم پشت سر ايشان و چند نفر ديگر هم پشت سر من ایستادند و به یک ستون حرکت کردیم برای عبور از موانع.
هنوز چند متری نرفته بودیم که آتش دشمن به سمت ما قفل شد و در یک لحظه با تیر اندازی دشمن داخل آب برادر اطلاعات عمليات شهيد شد و نفر جلوی من هم که از بچه های خودمون بود تير به سرش خورد و شهيد شد. من سر ستون بودم و مسیر رو ادامه دادم هرچه جلو میرفتم آتش تیربارهای دشمن سنگین و دقیق تر میشد تا جایی رسیدیم که پشت سرم رو نگاه کردم و دیدم کسی نیست. تعدادی مجروح و شهید شده بودند و همان لحظه هم احساس کردم دست چپم سنگین شد. تیر به دستم خورده بود . دیدم دستم دیگه کار نمیکنه و خودم رو روی آب سر دادم تا به خاکریزی که سمت راست معبر بود و پای یکی از مجروحین رو هم گرفتم و به خاکریز چسبیدیم. چند ساعتی گذشت. هوا به شدت سر بود و خون زیادی از ما رفته بود و همه ی وجودمان رو سرما گرفته بود.
تیم های #غواصی که جلو رفته بودند داشتند برمیگشتند. دستور رسیده بود که غواص ها عقب بیایند.
اونها به داد ما رسیدند و کمک کردند و ما ما را روي آب هل دادند و قايق آمدند و ما سوار شديم .
ما رو با آمبولانس به اهواز و از آنجا هم به مشهد اعزام شدیم و در بیمارستان مشهد ادامه عمليات را از تلويزيون نگاه كرديم.
45 روز دستم توي گچ بود و بعد از طی شدن ایام درمان مجددا به #گردان_تخریب برگشتم و برای عملیات بعد اعلام آمادگی کردم .
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
✅#آخرین_عکس_با_یک_شهید
هیات الوارثین
جمعه 12 خرداد 96
حسینیه #شهید_اربابیان
#شهید_حجت_الاسلام_سید_مهدی_تقوی
شهادت 17 خرداد 96 با زبان روزه
@alvaresinchannel
ملت ایران متحد پیش خواهد رفت🇮🇷
🏴در پی حادثه تروریستی در روز دوازدهم ماه مبارک رمضان در تهران، که به شهادت و زخمی شدن جمعی از مردم روزه دار انجامید، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تسلیتی صادر کردند:
▪️بسم الله الرحمن الرحیم
حادثهی تروریستی روز دوازدهم ماه مبارک رمضان در مرقد امام راحل و در مجلس شورای اسلامی، که به #شهادت تعدادی از عزیزان روزهدار و زخمی شدن جمع بیشتری انجامید، نشانهی آشکاری است از کینه و دشمنی خباثتآلود مزدوران استکبار با ملت شریف ایران و با هر آنچه مربوط به انقلاب و نظام اسلامی و رهبر فقید عظیمالشأن آن است.
▫️اینگونه جنایات که حاکی از خباثت و در عین حال، حقارت مباشران و نیز آمران و مسببان آن است، بسی کوچکتر از آن است که در عزم ملت ایران خللی ایجاد کند.
▪️نتیجهی قطعی اینها چیزی جز افزایش نفرت از دولتهای #آمریکا و عوامل آنان در منطقه همچون #سعودی نیست.
▫️ملت ایران، #متحد و با عزم راسخ به پیش خواهد رفت انشاءالله.
🖤 یاد شهیدان این حادثه را گرامی میدارم و به خانوادههای آنان تبریک و #تسلیت عرض میکنم و بهبود مجروحان و آسیب دیدگان را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سید علی خامنهای
۱۹ خرداد ۱۳۹۶
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 #ویژه_ششمین_سالگرد_شهادت
تخریبچی شهید
حجت الاسلام سید مهدی تقوی
✅خاطره : بگو مگوی روحانی گردان تخریب با شهید تقوی
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 #ویژه_ششمین_سالگرد_شهادت
تخریبچی شهید
حجت الاسلام سید مهدی تقوی
✅سید مهدی مجاهد خستگی ناپذیر
شهادت 17 خرداد 1396 — مجلس شورای اسلامی
@alvaresinchannel
هدایت شده از الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
تصاویری از #شهید_حجت_الاسلام_تقوی
فروردین سال 69
گلزار شهدای خرمشهر
🔴 هنوز کاروان های راهیان نور شکل نگرفته بود
اما #بچه_های_تخریب از سال 68 برنامه بازدید از جبهه در ایام نوروز رو شروع کردند آقا سید مهدی هم یکی از بچه های پای کار بود
با توجه به اینکه تازه درس طلبگی رو شروع کرده بود و در قم ساکن بود اما برای همراره شدن با بچه ها وقت میگذاشت
توی این تصاویر آقا مهدی سلحشور هم سید را همراهی میکرد
یادش بخیر
@alvaresinchannel
همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت، مزار عاشقان و عارفان و دل سوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.
(امام خمینی ره)
خدایی #گلزار_شهدای_بهشت_زهرا سلام الله علیها دارالشفاست
حس وحال گلزار شهدای تهران عصرهای پنجشنبه وشب های جمعه قابل وصف نیست
باید توی این سرزمین قرار بگیری تا حالش رو ببری
#سی_هزار_شهید در یک جا آرمیده و محل نزول رحمت الهی است
حال و هوای جبهه رو اونجا میتونی استشمام کنی
همه هستند
مگر نه اینکه شهیدان زنده هستند .. یعنی اینکه ما پیش زنده ها میریم.
از لحظه ای که وارد حریم شهدا میشی انگار آغوش باز میکنند و تو رو در آغوش میکشند.
اصلا طول زمان تا وقتی که میونشون هستی معنی نداره
مخلص کلام اینکه #اقیانوس_رحمت_خدای تعالی در چند دقیقه ای ماست و یه عده دارند از تشنگی تلف میشند.
اوج لذت شبهای جمعه گلزار شهدای تهران موقع نماز مغرب و عشاست.چون همه از گوشه و کنار جمع میشوند و در یک صف به نماز می ایستند.
و بعد از نماز و تا پاسی از شب ، شب های دوکوهه قابل تکرار است.
هر #شب_جمعه قطعه ی شهدا
جای #جامانده_های جنگ شده
دل دنیاگرفته ی ماهم
بهردیدار یار تنگ شده
🌹
🌹🌹
🌹🌹🌹@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#هیات_الوارثین
(رزمندگان تخریب لشگر10سیدالشهدا )
#یادبود_شهدای_تخریبچی
و ششمین سالگرد #شهید_آقا_سید_مهدی_تقوی
🔸 مکان : #بیت_الزهرا_سلام_الله_علیها
🔶زمان:جمعه ۱۹خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۰
بلوارابوذربین پل ۵و۶ خیابان وحدت بوستان ۱۲(شهید تابش)
🌟🌷 @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اگه امام خمینی زنده بود...!
✅درخواست فرزند شهید مدافع حرم
از رهبر انقلاب
التماس دعا
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#سال_آخر_جنگ
و #ماموریت_های_آخر
راوی :جعفرطهماسبی
دشمن تحرکاتش رو شروع کرده بود و ما توی تهرون پیگیر دوا و درمان مصدومیت شیمیایی بودیم.
از یک طرف هم #دعواهای_سیاسی که اون روزها توی تهرون راه افتاده بود و یه عده هم به عنوان مجمع روحانیون علم به دست گرفته بودند و به قول بچه های جبهه دعوا بین "یت و یون " بود. یه عده طرفدار جامعه روحانیت بودند و از منش سیاسی اونها پیروی میکردند و یه عده هم هواخواه مجمع روحانیون بودند.
تقریبا حرف از مسئله ی اصلی که جنگ بود کمتر زده میشد.
عمده رزمندگان لشگر سیدالشهداء علیه السلام یا در مرخصی بودند یا گرفتار دوا و دکتر.
فرمانده ما حاج آقا فضلی هم به علت شدت مجروحیتش در عملیات بیت المقدس 4 دوره درمانش رو میگذروند.
از جبهه هم فقط خبرهای تلخ میومد ...
اواخر فروردین 67 بود که برای عیادت یه تعداد از بچه های تخریب که توی بیمارستان لقمان بستری بودند رفته بودم که خبر اومد فاو رو دشمن گرفته.. اونقدر این خبر برای بچه ها درد آور بود که سوزش طاول هاشون رو فراموش کردند .
همون روزها هم سکوهای ما رو آمریکایی ها توی خلیج فارس زدند .
اون موقع عقبه گردان ها و واحدهای لشگر10 درحاشیه شهرستان میاندوآب بود.
ماه رمضان شروع شده بود و با تعدادی از بچه های تخریب که یک مقدار سر پا بودند و امکان ادامه درمان در جبهه وجود داشت خودمون رو به میاندوآب رسوندیم.
به محض رسیدن آماده شدیم برای ماموریت مین گذاری و تله گذاری مقابل دشمن در منطقه عملیاتی ماووت ...
هنوز شهرماووت دست خودمون بود و بچه های رزمنده روی ارتفاعات مشرف به شهر ماووت مقابل داشمن خط پدافندی داشتند...
چند روزی اونجا بودیم... شبها توی چادروقت خواب سمفونی سرفه داشتیم..بچه هایی که شیمیایی خورده بودن و ریه هاشون آسیب دیده بود سرفه شون شروع میشد و دیگران را از خواب محروم میکردند.
روزهای آخر خرداد ماه 67 بود که #شهید_حاج_ناصر_اربابیان گفت: گفتند بیایید جنوب.. ما هم یاد گرفته بودیم که درجواب حرف فرمانده چرا نگیم..
من هم وسایلم رو جمع کردم و با تعدادی از بچه ها روانه جنوب شدیم.
رفتیم #مقر_الوارثین و اونجا گفت باید بریم #جزیره_مجنون و چند دست لباس غواصی برداشتیم و همراه برادر وحید بهاری و چند نفر دیگه عازم جزیره شدیم.
خط پدافندی لشگر10 در #جزیره_مجنون_شمالی در کنار جاده خندق بود.
ساعت 10 شب به سنگر مسوول محور رسیدیم. هوا خیلی گرم بود و به شدت هم دم داشت.
شام رو خوردیم و برای استراحت به سنگربچه های تخریب رفتیم...
سنگر بچه های تخریب خیلی گرم بود شهید ناصر یه پتو زیر سرش لوله کرد و خوابید و من هم از ترس موش های جزیره که گربه رو فراری میدادند توی اون گرما رفتم توی کیسه خواب و زیپش رو تا خرخره بالا کشیدم.. هنوز چشممون گرم نشده بود که سرفه های حاج ناصر شروع شد. من هم سرفه میکردم . سرفه هام خیلی خفیف بود اما حاج ناصر با سرو صدا و خلط سرفه میکرد.
اون شب تا صبح خواب نرفتیم و بعد از نماز صبح که یک مقدار هوا روشن شد با قایق رفتیم برای سرکشی به موانع مقابل دشمن..
در مسیر که میرفتیم به حاج ناصر گفتم : حاج ناصرغلط نکنم یه خبرهایی هست.
نگاه کن آب خیلی بالا اومده. دفعه قبل که اینجا اومدیم پاسگاه های شناور، داخل نیزارها کاملا استتار شده بود اما الان قشنگ با بالا اومدن آب در تیر رس دشمن هستند.
به یکی از پاسگاهها که از همه به خط دشمن نزدیک بود رسیدیم. قایق پهلو گرفت و پیاده شدیم.
فرمانده پاسگاه منتظرمون بود. بلا فاصله رفتیم سراغ موانع...
سیم خاردار و مین هایی که چند ماه قبل کار گذاشته بودیم بیش از یک متر زیر آب رفته بود و براحتی با قایق میشد از روی اون عبور کرد.
فرمانده پاسگاه نگران بود. میگفت شبها از سمت دشمن سر و صدا زیاد میاد.
حاج ناصر یه خورده دلداریش داد و رو به من کرد و گفت : جعفرلباس غواصی بپوش و یه سری به مین ها و موانع بزن.
من هم با اکراه لباس پوشیدم.. چون تازه طاول ها ی روی بدنم رو چرب کرده بودم و مضافا میدونستم آب جزیره خیلی شوره و به محض رسیدن به زخم ها اذیتم میکنه.
پریدم توی آب و یه مقدار بدنم خیس شد و از آب بالا اومدم و لباس غواصی رو تنم کردم و وارد آب شدم.
با احتیاط بالای سر موانع رفتم و از داخل عینک غواصی اطراف مین های کار گذاشته شده داخل آب رو چک کردم. سیم تله ها تکون نخورده بود و آماده انفجار بود اما سطح آب ، همه ی موانع رو پوشونده بود.
چند تا پاسگاه دیگه رو هم رفتیم و نتیجه این شد که بایستی دوردیف سیم خاردارتوپی به موانع اضافه بشه و یک ردیف مین جهنده M16 هم با ارتفاع آب، روی دستک های بلند کار بگذاریم.
ادامه دارد.............
حتما دنبال کنید
@alvaresinchannel
✅25 ذی القعده
#زیارت_مخصوصه_علی_ابن_موسی_الرضا_علیه_السلام
اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند
جان به قربان تو آقا که حج فقرایی
@alvaresinchannel
ادامه خاطره
#سال_آخر_جنگ
و #ماموریت_های_آخر
راوی :جعفرطهماسبی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
برای مهار #مین ها روی آب باید از نبشی استفاده میکردیم .
حالا نه نبشی به اندازه مورد نیاز داشتیم و نه سیم خاردار توپی در دسترس بود.
سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت مهندسی رزمی قرارگاه داخل جزیره و سراغ نبشی و سیم خاردار گرفتیم .. متاسفانه دست خالی برگشتیم. در مسیر برگشت به قرارگاه بچه های #جهاد_تهران توی جزیره سر زدیم اون ها سیم خاردار داشتند و در اختیار ما گذاشتن اما نبشی پیدا نکردیم و قرار شد حاج ناصر به اهواز بره و از اردوگاه کوثر بیاره…
راستش موقع رفتن حاج ناصر به اهواز من خیلی نگران بودم و احتمال میدادم امشب و فردا شب عراق حمله کنه…هر چی اصرار کردم من رو هم ببرید قبول نکردن.
من به اتفاق چند تا از بچه های تخریب در جزیره موندیم تا اونها رفتند و برگشتند.
با هر مشکلی بود دور و اطراف پاسگاههای شناور در آب رو با مین هایی که روی دستک ها نصب شده بود با سیم تله ها مسلح کردیم وسیم خاردارها رو هم جلوش داخل آب کشیدیم و موانع آبراهه هایی که احتمال نفوذ دشمن ازش بود با مین وسیم خاردار مسدود کردیم و چند تا عکس یادگاری گرفتیم و از جزیره بیرون اومدیم….
وقت بیرون اومدن از جزیره مجنون این شعر رو زمزمه میکردیم
این شعری بود که شهید غلامحسین رضایی توی سختی های کار درجزیره مجنون زمزمه میکرد
بار الها جزیره مجنون … شده گلگون
ایخدا برسون…. امام زمون..
ما از جزیره رفتیم اهواز و بعدش هم #مقر_الوارثین و از اونجا با #شهید_حاج_ناصر_اربابیان رفتیم سردشت وبه جمع بچه های تخریب درمنطقه عملیاتی ماووت پیوستیم..
و اونجا خبر دار شدیم عراق جزیره مجنون رو با بمباران وسیع شیمیایی تصرف کرده…
۴ تیرماه جزیره مجنون به دست دشمن افتاد و روز ۲۲ تیرماه سردار #شهید_تخریب_حاج_ناصر_اربابیان از#منطقه_عملیاتی_فکه آسمانی شد
یاد اون روزهای خوب بخیر
@alvaresinchannel
#آخرین_عکس_یادگاری
قبل از سقوط #جزیره_مجنون در اواخر خردادماه 1367
با سردار شهید حاج ناصر اربابیان معاون گردان تخریب لشگر10
تازه از بستر بیماری جدا شده بودیم و حال وروز خوشی هم نداشتیم…خبر دارشدیم که دشمن داره توی جزیره مجنون تحرکاتی انجام میده خودمون رو رسوندیم تا مقابل دشمن و داخل آب مین گذاری کنیم… هردوی ما بدنمون پر بود از طاول و آب تلخ وشور جزیره هم سم مهلکی برای زخم های ما بود…. با حاج ناصر رفتیم داخل کمین های توی خط مقدم…. وحید بهاری هم همراه ما بود و دوربین هم برده بودیم و آخرین عکس رو با هم به یادگار گرفتیم… عینک برای خوش تیپی به چشم نزدیم عینک دودی برای اینه که آفتاب چشم های ما رو اذیت نکنه…شهید اربابیان اهل شلوارکردی پوشیدن نبود و همیشه از جهت ظاهری آراسته بود…شلوار گشاد رو برای این پوشیده که طاول ها پاهاش اذیتش نکنه…یادش بخیر
(جعفرطهماسبی)
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#هیات_الوارثین
(رزمندگان تخریب لشگر10سیدالشهدا )
#یادبود_شهدای_تخریبچی
🔸 مکان : #بیت_الزهرا_سلام_الله_علیها
🔶زمان : جمعه ۲۶خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۰
بلوارابوذربین پل ۵و۶ خیابان وحدت بوستان ۱۲(شهید تابش)
✅✅ لطفا" از آوردن و پارک خودرو و تجمع در داخل کوچه شهید تابش جدا" خودداری فرمائید.
@alvaresinchannel
همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت، مزار عاشقان و عارفان و دل سوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.
(امام خمینی ره)
خدایی #گلزار_شهدای_بهشت_زهرا سلام الله علیها دارالشفاست
حس وحال گلزار شهدای تهران عصرهای پنجشنبه وشب های جمعه قابل وصف نیست
باید توی این سرزمین قرار بگیری تا حالش رو ببری
#سی_هزار_شهید در یک جا آرمیده و محل نزول رحمت الهی است
حال و هوای جبهه رو اونجا میتونی استشمام کنی
همه هستند
مگر نه اینکه شهیدان زنده هستند .. یعنی اینکه ما پیش زنده ها میریم.
از لحظه ای که وارد حریم شهدا میشی انگار آغوش باز میکنند و تو رو در آغوش میکشند.
اصلا طول زمان تا وقتی که میونشون هستی معنی نداره
مخلص کلام اینکه #اقیانوس_رحمت_خدای تعالی در چند دقیقه ای ماست و یه عده دارند از تشنگی تلف میشند.
اوج لذت شبهای جمعه گلزار شهدای تهران موقع نماز مغرب و عشاست.چون همه از گوشه و کنار جمع میشوند و در یک صف به نماز می ایستند.
و بعد از نماز و تا پاسی از شب ، شب های دوکوهه قابل تکرار است.
هر #شب_جمعه قطعه ی شهدا
جای #جامانده_های جنگ شده
دل دنیاگرفته ی ماهم
بهردیدار یار تنگ شده
🌹
🌹🌹
🌹🌹🌹@alvaresinchannel