eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
1.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
974 ویدیو
74 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
ایستاده اولین نفر از سمت چپ : ✍️✍️✍️✍️ راوی: شهید ارتکاوران زبده و باوقار بود. یادمه یه جعبه ی مهمات خیلی زیبا غنیمت گرفته بود میگفت: میخوام ببرم برای دخترم. توی که بودیم اگه کسی اسم تهران ویا هرشهر دیگه ای رو می آورد تنبیه اش میکرد . میفرمود باید در عوضش صلوات بفرستی میگفت : اینقدر ما توی میمونیم که میشه والفجر هزاروصدوپنجاه. اون موقع نوه های ما میان جبهه. ریشهای ما آنقدربلند میشه که روی زمین کشیده میشه . خلاصه کسی اجازه نداشت پیش این شهید به غیرازجزیره مجنون بجایی دیگه فکر کنه شهید مصطفی حیاتی در روز 8 اسفند سال 62 در نبرد نزدیک با دشمن در به شهادت رسید و پیکر مطهرش بعد از 14 سال هم آغوشی با مجنون در گلزار شهدای تهران قطعه 50 در خاک آرام گرفت 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ۳۸ سال گذشت ✅ 19 اسفندماه 1365 بود که از پرکشید یاد و خاطره او را گرامی میداریم. 🔶 دویار قدیمی،سرداران شهید داود حیدری فرمانده گردان زهیر(ع) و شهید محمد موافق فرمانده گردان مسلم @alvaresinchannel
🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐 🌹💐 معمولا توی گردان تخریب لشگر10 سیدالشهداءعلیه السلام ماموریت زدن دژ با بود کار محاسبات مواد برای اینگونه ماموریت ها رو انجام میداد و نسبت به نیروهای این ماموریت ها واسواس خاصی داشتند همیشه حرفشون این بود که نیرویی باید برای این کار استفاه شود که فقط در صورت شهادت ماموریت کار زمین بماند. این دوشهید اینقدر به نیروهای دست پرورده خود اعتماد داشتند. در این تصاویر و معاونش و را در حلقه ☘️ ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ @alvaresinchannel
تبریک سال 1366 سردار حاج علی فضلی فرمانده لشگر10 سیدالشهداء(ع) به رزمندگان @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ✅ روایت شهادت ✍✍به روایت حاج حسین دلیر 🔷 حاج آقا فضلی فرمانده تیپ 33 المهدی بود و از من خواست که مسوولیت تخریب تیپ را به عهده بگیرم مقدمات عملیات فتح المبین بود و من گردان تخریب تیپ المهدی رو سازماندهی کردم و آموزش ها شروع شد و بچه ها برای عملیات آماده شدند. قبل از از برادر مرتضی کهن که در تهران از مربیان تخریب (ع) بود خواستم که برای یاری و کمک من به تیپ المهدی (ع) بیاید و او هم قبول کرد. وقتی مرتضی به گردان اومد ازش خواهش کردم که او فرمانده باشد و من در کنارش کار کنم اما او با تواضعی که داش قبول نکرد. ماموریت عملیات فتح المبین به تیپ المهدی(ع) ابلاغ شد و ما هم بچه ها رو برای باز کردن معبرها سازماندهی کردیم و مامور به گردان ها شدند. ماموریت (ع)در یکی از مراحل عملیات تصرف مواضع دشمن در اطراف همین بود که برای رسیدن به مواضع دشمن باید از میدان مین عبور میکردیم و یکی از معبرهای ما داخل همین موقعیت الوارثین قرار داشت و شهید بزرگوار مرتضی کهن خودش مسولیت بازگشایی این معبر را به عهده گرفت. مرتضی قبل از عملیات پیش من آمد و گفت: حسین به من گفتن معبر رو جایی بزن که روبروی تیربار است من چیکار کنم. بهشت گفتم هر چی خودت صلاح میدونی..بین اگر لازم است معبر بزنی بزن. گفت: ننه قمر(تکه کلام مرتضی بود) میگم معبر روبروی آتیش تیرباره . گفتم هر چی خودت صلاح میدونی عمل کن. شب اومدن برای معبر زدن و برنگشت..یک شب ..دوشب نیومد فردای روزش با حسین کربلای و با رسول خلیل فرد و یکی دیگه از بچه ها اومدیم توی منطقه دنبالشون... دشمن یک مقدار عقب نشینی کرده بود.. اومدیم دیدیم مرتضی معبر رو زده..خودش نفر اول بود با فاصله ی 3 متر حداکثر با سنگر کمین دشمن که داخلش تیربار بود و به همه ی جا تسلط داشت افتاده و یک نارنجک داخل دستش هست و یکی دو نفر هم پشت سرش افتاده اند دو یا سه ردیف از مین ها مونده بود و خنثی نشده بود نارنجک رو گرفته بود و نیم خیز میخواست داخل سنگر دشمن بیاندازد دشمن فهمیده بود و او را به رگبار بسته بود. تمام تن حسین را آتش تیربار دشمن گرفته بود . تمام تنش سوراخ ، سوراخ شده بود.. اما نارنجک منفجر نشده داخل دستش بود سینه اش رو تیر دشمن شکافته بود و تعداد زیادی هم تیر به صورتش اصابت کرده بود و تیربار دشمن تخریبچی های دیگری هم که پشت سر مرتضی بودند بی نصیب نگذاشته بود و اون ها هم روی زمین داخل میدون مین افتاده بودن. دشمن روی منطقه دید تیر داشت و ما به سختی توانستیم پیکر خونین مرتضی و بچه های تخریب رو به عقب بیاوریم. این موقعیت الوارثین شرفش به معبری بود که شهدای تخریبچی از آن به آسمان پرواز نمودند و مقر یا همان سکوی پرواز اهل آسمان بود که از زمین به پرواز در آمدند و به لقاء حق رسیدند یادشان گرامیباد. @alvaresinchannel
عقب نشینی والفجر1.mp3
زمان: حجم: 1.62M
✅ این فایل صوتی را بعد از 42 سال برای اولین بار میشنوید مکالمه بی سیم فرمانده تیپ10سیدالشهداء(ع) با که فرمانده سابق تیپ بود علی موحد برای کمک اومده بود و به عنوان مسوول محور در خط مقدم حضور دارد... به شهید موحد اعلام میکند که به فرمانده گردان ها بگو که عقب نشینی کنند.. ⬅️ همه مسئولين تيپ در تلاش هستند تا گردان‌هاي خط مقدم را به عقب‌نشيني فرا خوانند و قبل از طلوع خورشيد آنها را به عقبه هدايت نمايند. بعضي از گردان‌ها مانند گردان زهير چند تكه شده و براي عقب‌نشيني مشكل دارند. بعضي از گردان‌ها هم موضوع عقب‌نشيني را باور ندارند. از طرفي پيدا كردن راه براي عقب‌نشيني نيز مشكل بعضي گردان‌هاست. برادر علي موحددانش فرمانده قبلي و بنيان‌گذار تيپ سيدالشهدا مانند يك مسئول محور در خط مقدم است. ❎ برادر كاظم رستگار: (بی‌سیم) موحد موحد، رستگار. موحد روزنامه داري؟ محمد ٥ محمد ٥، محمد ٥، ساربان‌نژاد. اسكويي، رضايي و دولابي هر چه سريع‌تر آن مطلبي كه به تو گفتم،احمد ٢٧،احمد٢٧. محمد ٥اسكويي،محمد ٥ قزاني،محمد ٥ دولابي،بعد از آن ساعتي كه بهتان گفتم،احمد ٢٧ باشند، بكنيد. برادر : بله بله، مفهوم است مفهوم است با هر كيفيتي با هر وضعيتي؟ برادر كاظم رستگار: بله بله، با هر وضعيتي، با هر وضعيتي كه هستند آن كار عملي بشود. برادر. بله بله،كاملاً مفهوم است. برادر كاظم رستگار:نگاه كن آنهايي كه گفتم همه بعد ازاينكه غذايشان راخوردنداحمد٢٧ بشوند. برادر.بله كاملاً متوجه شديم. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🔴🔴 عکس یادگاری معبر زنان گردان تخریب لشگر10 20 بهمن 1362 ایستاده از سمت چپ حاج علی زاکانی(شهردارتهران) مسعود رضوانیان 🌹 🌹 نقی جعفری نشسته از سمت راست صبوری 🌹 🌹 مجتبی صومی @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 به یاد فرمانده قربانگاه فرمانده گردان تخریب لشگر10 🔴 نکته تصویر این است که شهید حاج عبدالله بالا سر قربانی نشسته و در یک دست قمقمه آب و در دست دیگر کارد. ظاهر عکس این است که ذابح ذبح خودش بوده. باورش سخت است حاج عبدالله فرد رقیق القلبی بود به قول معروف آزارش به مورچه نمیرسید اما اینجا قضیه فرق میکنه اینجا فرمان الهی است ✅فرمانده ما در اجرای فرمان الهی بود روحش شاد باشه @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 27 تیرماه سالگرد قبول (ره) ✅ امام خامنه ای: قطعنامه را هم که امام قبول کرد، به‌خاطر این فشارها نبود. قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشورْ مقابلِ رویِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمی‌کِشد و نمی‌تواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود؛ به‌خاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون امریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت می‌کرد. وانگهی؛ اگر همه‌ی دنیا در امر جنگ دخالت می‌کردند، امام رضوان‌اللَّه علیه، کسی نبود که رو برگرداند. بر نمی‌گشت! آن، یک مسأله‌ی داخلی بود؛ مسأله‌ی دیگری بود. بیانات در اجتماع پرشکوه زائران مرقد امام خمینی(ره) 14/3/1375 @alvaresinchannel